مرگ: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{Mbox
[[پرونده:مرگ 2.jpg|بی‌قاب|چپ]]
| type  = notice
'''مَرگ''' یعنی انتقال از دنیا به [[آخرت]]. مرگ‌ از قوانین فراگیر جهان هستی است که همه موجودات طعم آن را خواهند چشید. مرگ در زیست‌شناسی پایان چرخهٔ زندگی موجودات زنده و در پزشکی به معنای توقف برگشت‌ناپذیر علائم حیاتی است. در معانی دیگر، به قطع و نابودی کامل یک روند یا یک پدیده اشاره می‌کند.  
| class = ambox-In_use
| image = [[File:Ambox clock.svg|48px|alt=|link=]]
| css = margin: 1px
| text  = این {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|[[راهنما:بخجعفر طیار‎‏ ش|بخش]]|{{#switch:{{NAMESPACE}}
| {{ns:0}}      = مقاله
| بحث          = [[راهنما:صفحه بحث|صفحه بحث]]
| رده‌بندی      = [[ویکی‌پدیا:رده‌بندی|رده]]
| راهنما          = [[راهنما:فهرست|فهرست]]
| درگاه        = [[ویکی‌پدیا:درگاه|درگاه]]
| الگو      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام الگو|الگو]]
| کاربر          = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه کاربری]]
| بحث کاربر      = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه بحث کاربری]]
| ویکی‌پدیا      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه ویکی‌پدیا]]
| بحث ویکی‌پدیا = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه بحث ویکی‌پدیا]]
}}}} هم‌اکنون  برای {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|{{{2|مدتی کوتاه}}}|{{{1|مدتی کوتاه}}}}} '''تحت ویرایش عمده''' است. این برچسب برای جلوگیری از [[راهنما:تعارض ویرایشی|تعارض ویرایشی]] اینجا گذاشته شده‌است، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده می‌شود ویرایشی در این {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|بخش|صفحه}} انجام ندهید.<br>
<small>{{#if:{{{زمان|}}}|این پیام در {{{زمان|}}} اضافه شده است.|}} این صفحه آخرین‌بار در {{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}} ({{کوچک}}ساعت هماهنگ جهانی{{پایان کوچک}}) ({{Time ago|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}) تغییر یافته‌است؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر [{{fullurl:{{FULLPAGENAME}}|action=history}} ویرایش نشده است]، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین می‌کنید.</small>
<includeonly>{{#ifeq:{{{category}}}|no||{{#switch:{{NAMESPACE}}
| کاربر
| بحث کاربر = <!-- no category -->
| [[رده:صفحه‌های سخت در دست ویرایش]]}}}}</includeonly>
}}<noinclude>
</noinclude>
 
<div class="wikiInfo">[[پرونده:مرگ_2.jpg |جایگزین=مرگ|مرگ]]
{|  class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
!نام
!مرگ
|-
|نامهای دیگر
|موت•وفات •در گذشت•
|-
|}
</div>
 
'''مَرگ''' یعنی انتقال از دنیا به آخرت. مرگ‌از قوانین فراگیر جهان هستی است که همه موجودات طعم آن را خواهند چشید. مَرگ در زیست‌شناسی پایان چرخهٔ زندگی موجودات زنده و در پزشکی به معنای توقف برگشت‌ناپذیر علائم حیاتی است. در معانی دیگر، به قطع و نابودی کامل یک روند یا یک پدیده اشاره می‌کند.  
 
مرگ از نظر بالینی به ایستادن ضربان قلب، توقف دم و بازدم و از کار افتادن کامل مغز گفته می‌شود، اما منظر فلسفی تعریف ما از مرگ بر مبنای دیگری استوار است: رسیدن به یک مرحله بی‌بازگشت.
مرگ از نظر بالینی به ایستادن ضربان قلب، توقف دم و بازدم و از کار افتادن کامل مغز گفته می‌شود، اما منظر فلسفی تعریف ما از مرگ بر مبنای دیگری استوار است: رسیدن به یک مرحله بی‌بازگشت.


=معنای مرگ=
== معنای مرگ ==
 
مرگ به معنای مردن است و [[لسان العرب (کتاب)|لسان العرب]] آن را به<big>ضد حیات</big> معنا کرده است<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم‌؛ لسان العرب‌، دار صادر، بیروت‌، سال: ۱۴۱۴ ق‌، چاپ: سوم، ج‌۲، ص۹۱</ref>. برخی مرگ را به معنای <big>سکون</big> گرفته‌‌اند<ref>طریحى، فخرالدین؛ مجمع البحرین، ‌ کتابفروشى مرتضوى، ‌ تهران، ‌ ۱۳۷۵ ش، چاپ: سوم، ج‌۱، ص۱۱۵</ref>.
مرگ به معنای مردن است و لسان العرب آن را به <big>ضد حیات</big> معنا کرده است. <ref>ابن منظور، محمد بن مكرم‌؛ لسان العرب‌، دار صادر، بيروت‌، سال: ۱۴۱۴ ق‌، چاپ: سوم، ج‌۲، ص۹۱</ref> برخی مرگ را به معنای <big>سکون</big> گرفته‌ اند. <ref>طريحى، فخر الدين؛ مجمع البحرين،‌ كتابفروشى مرتضوى،‌ تهران،‌ ۱۳۷۵ ش، چاپ: سوم ، ج‌۱، ص۱۱۵</ref>
التحقیق درباره معنای موت می‌گوید: مرگ نفی حیات است و حیات در هر چیز به مقتضای خصوصیات وجودیش است<ref>مصطفوى، حسن‌؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‌، بنگاه ترجمه و نشر کتاب‌، تهران‌، سال: ۱۳۶۰ ش‌، ج‌۱۱، ص: ۱۹۶</ref>.
التحقیق درباره معنای موت می‌گوید: مرگ نفی حیات است و حیات در هر چیز به مقتضای خصوصیات وجودیش است. <ref>مصطفوى، حسن‌؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم‌، بنگاه ترجمه و نشر كتاب‌، تهران‌، سال: ۱۳۶۰ ش‌، ج‌۱۱، ص: ۱۹۶</ref>
[[راغب]] در [[مفردات (کتاب)|مفردات]] مرگ را پنج نوع می‌شمارد<ref> راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن‌، دمشق، بیروت‌، دارالعلم الدار الشامیة، ۱۴۱۲ ق‌، چاپ: اول، ص: ۷۸۲</ref>.
[[راغب]] در مفردات مرگ را پنج نوع می‌شمارد. <ref> راغب اصفهاني، حسين بن محمد؛ المفردات في غريب القرآن‌، دمشق، بيروت‌، دارالعلم الدار الشامية، ۱۴۱۲ ق‌، چاپ: اول ، ص: ۷۸۲</ref>
 
=علل ترس از مرگ=


== علل ترس از مرگ ==
علت‌ ترس‌ از مرگ‌ چند چیز است‌:
علت‌ ترس‌ از مرگ‌ چند چیز است‌:
# نشناختن‌ ماهیت‌ مرگ‌ و فنا پنداری‌ آن‌؛
# گناه‌ و ذخیره‌ ساختن‌ آتش‌ برای‌ خود؛
# وابستگی‌ و محبت‌ مفرط‌ به‌ دنیا و تعلقات‌ دنیوی‌.


۱- نشناختن‌ ماهیت‌ مرگ‌ و فنا پنداری‌ آن‌
=== ابوذر غفاری ===
 
در روایت‌ است‌که‌ از [[ابوذر غفاری]] پرسیدند: چرا از مرگ‌ می‌ترسیم‌؟ فرمودند: «لانکم‌ عمرتم‌ الدنیا و اخربتم‌ الاخره‌. زیراشما دنیای‌ خود را آباد و آخرت‌ را ویران‌ ساختید<ref>بحارالانوار، ج۶،ص۱۳۷،حدیث ۴۲ </ref>».
۲- گناه‌ و ذخیره‌ ساختن‌ آتش‌ برای‌ خود
یعنی‌ به‌ جای‌ برقراری‌ موازنه‌ بین‌ دنیا و آخرت‌ بیشترین‌ تلاش‌ خود رامصروف‌ خواست‌های‌ گذران‌ دنیا ساختید و از تلاش‌ برای‌ آباد سازی‌ [[آخرت|جهان‌ آخرت‌]] با اعمال‌ صالحه‌ و ترک‌ [[گناه|گناه‌]] دست‌ کشیدید. در نتیجه‌ چون‌ مرگ‌ در رسد از آبادانگاه‌ خود به‌ ویرانکده‌ سیئات‌ می‌روید. در حالی‌ که‌ اگر آن‌ را آباد می‌ساختید به‌ مرگ‌ مشتاق‌ و علاقه‌مند بودید.
 
۳- وابستگی‌ و محبت‌ مفرط‌ به‌ دنیا و تعلقات‌ دنیوی‌.
 
==ابوذر غفاری==
 
در روایت‌ است‌ که‌ از [[ابوذر غفاری]] پرسیدند: چرا از مرگ‌ می‌ترسیم‌؟ فرمودند: «لانکم‌ عمرتم‌ الدنیا و اخربتم‌ الاخره‌ . زیراشما دنیای‌ خود را آباد و آخرت‌ را ویران‌ ساختید» . <ref>بحارالانوار،ج۶،ص۱۳۷،حدیث ۴۲ </ref>
 
یعنی‌ به‌ جای‌ برقراری‌ موازنه‌ بین‌ دنیا و آخرت‌ بیشترین‌ تلاش‌ خود رامصروف‌ خواست‌های‌ گذران‌ دنیا ساختید و از تلاش‌ برای‌ آباد سازی‌ جهان‌ آخرت‌ با اعمال‌ صالحه‌ و ترک‌ گناه‌ دست‌ کشیدید.در نتیجه‌ چون‌ مرگ‌ در رسد از آبادانگاه‌ خود به‌ ویرانکده‌ سیئات‌ می‌روید. در حالی‌ که‌ اگر آن‌ را آباد می‌ساختید به‌ مرگ‌ مشتاق‌و علاقه‌مند بودید.


==کلام حضرت علی (ع)==
=== کلام حضرت علی ===
 
چنان‌ که‌ [[علی بن ابی‌طالب|امیرالمؤمنین‌ (علیه‌السلام)]] فرمودند: «فوالله‌ لابن‌ ابی‌ طالب‌ انس‌ بالموت‌ من‌ الطفل‌ بثدیی‌ امه‌؛ به‌ خدا [[قسم|قسم‌]]! [[مرگ|مرگ‌]] برای‌ [[علی بن ابی‌طالب|علی‌]] گواراتر از پستان‌های‌ مادر برای‌ کودک‌ است‌<ref> بحار الانوار، ج۷۱،ص۷۵ </ref>».
چنان‌ که‌ [[امیرالمؤمنین‌(ع)]] فرمودند: «فوالله‌ لابن‌ ابی‌ طالب‌ انس‌ بالموت‌ من‌ الطفل‌ بثدیی‌ امه‌؛ به‌ خدا قسم‌!مرگ‌ برای‌ علی‌ گواراتر از پستان‌های‌ مادر برای‌ کودک‌ است‌». <ref> بحار الانوار،ج۷۱،ص۷۵ </ref>
 
=عمومیت و حتمیت مرگ=


== عمومیت و حتمیت مرگ ==
مرگ سنّتی همگانی است و بنا بر دیدگاه خداباوران، خداوند بقا و جاودانگی حیات دنیوی را برای هیچ‌کس قرار نداده است و همگی طعم مرگ را خواهند چشید.
مرگ سنّتی همگانی است و بنا بر دیدگاه خداباوران، خداوند بقا و جاودانگی حیات دنیوی را برای هیچ‌کس قرار نداده است و همگی طعم مرگ را خواهند چشید.
don Juan Matus (دون خوان ماتوس): مرگ هرگز توقف نمی‌کند. فقط گاهی چراغ‌هایش را خاموش می‌کند<ref> کاستاندا، کارلوس، حقیقتی دیگر بازهم گفت‌وشنودی با دون خوان، ترجمۀ ابراهیم مکلّا تهران: نشر دیدار1382- صفحه 56</ref>.


don Juan Matus (دون خوان ماتوس) : مرگ هرگز توقف نمی‌کند . فقط گاهی چراغ‌هایش را خاموش می‌کند. <ref> كاستاندا، كارلوس، حقيقتی ديگر بازهم گفت‌وشنودی با دون خوان ، ترجمۀ ابراهيم مكلّا تهران : نشر ديدار1382- صفحه 56</ref>
{{شعر}}{{ب |چرا ز قافله یک کس نمی‌شود بیدار؟ |که رخت عُمر ز کی باز می‌برد طرار }}{{پایان شعر}}


چرا ز قافله یک کس نمی‌شود بیدار؟  که رخت عُمر ز کی باز می‌برد طرار
{{شعر}}{{ب |چرا ز خواب و ز طرار می‌نیازاری؟ |چرا ازو که خبر می‌کند کنی آزار؟<ref> مولوی، جلال‌الدین محمد، دیوان کبیر شمس، طلایه - تهران، چاپ: اول، 1384. غزل 1134</ref>.
}}{{پایان شعر}}


چرا ز خواب و ز طرار می نیازاری؟  چرا ازو که خبر می‌کند کنی آزار؟ <ref> مولوی ، جلال‌الدین محمد ، ديوان كبير شمس، طلايه - تهران، چاپ: اول، 1384. غزل 1134</ref>
== انواع مرگ ==
مرگ گونه‌های متعدّدی دارد: مرگ طبیعی، مرگ ناگهانی یا مفاجات و [[مرگ انتحاری]] و [[شهید|شهادت]] که مرگ در [[جهاد]] با دشمنان [[خدا]] و برترین گونه مرگ است<ref> بحارالانوار، ج۹۷، ص۸</ref>.


=انواع مرگ=
== سکرات مرگ یعنی چه ==
این کلمه از ریشه «سُکر» است به معنای از کار افتادن عقل انسان<ref> مفردات راغب، ص۲۳۶</ref>. سکرات مرگ همان سختی‌هایی است‌که هنگام مرگ پیش می‌آیند و آدمی را سرگردان و حیران می‌کنند<ref> مجمع البیان، ج۹، ص۲۴۰</ref>.


مرگ گونه‌های متعدّدی دارد: مرگ طبیعی، مرگ ناگهانی یا مفاجات و [[مرگ انتحاری]] و [[شهادت]] که مرگ در [[جهاد]] با دشمنان خدا و برترین گونه مرگ است. <ref> بحارالانوار، ج۹۷، ص۸</ref>
هر چند [[مؤمن|مؤمنین]] نیکوکار، پس از مرگ به جهانی پرنعمت و خوش می‌روند، اما جدایی [[روح]] از بدن به گونه طبیعی سختی‌هایی می‌آورد<ref>بحارالانوار، ج۶، ص۱۵۸</ref>.
از این رو، در [[حدیث|روایات]] آمده است که انسان را سه روز بسیار سخت است: یکی آنگاه که به دنیا می‌آید و این جهان را می‌بیند و دیگر آن روز که می‌میرد و مرگ را می‌بیند و سوم، آن روز که پا به میدان [[محشر]] می‌نهد<ref>بحارالانوار، ج۶، ص۱۵۸</ref>.


=سکرات مرگ یعنی چه=
== دعا برای حفظ ایمان در هنگام مرگ ==
برای در امان ماندن از شر وسوسه‌های [[شیطان]] و حفظ [[ایمان]] در هنگام مرگ در متون و آموزه‌های دینی دستورهای متعدد آمده و تصریح شده که مواظبت بر آنها برای دفع شرارت شیطان مفید است:


این کلمه از ریشه «سُکر» است به معنای از کار افتادن عقل انسان. <ref> مفردات راغب، ص۲۳۶</ref> سکرات مرگ همان سختی‌هایی است که هنگام مرگ پیش می‌آیند و آدمی را سرگردان و حیران می‌کنند. <ref> مجمع البیان، ج۹، ص۲۴۰</ref>
# خواندن دعای عدیله به هنگام مرگ یا بر بالین شخص در حال مرگ مفید است<ref>قمی، عباس، مفاتیح‌الجنان، دعای عدیله</ref>.
# اگر کسی اصول اعتقادی خود را با دلایل قطعی فرا گیرد و ادله ایمان را با براهین یقینی فراگیرد و آن را با صفای باطن به [[خداوند]] بسپارد و نیت کند که در هنگام مرگ خداوند آن حقایق را به یاد او بیاورد و هنگام مرگ بگوید: «اَللَّهُمَّ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ إِنِّی أَوْدَعْتُکَ یَقِینِی هَذَا وَ ثَبَاتَ دِینِی وَ أَنْتَ خَیْرُ مُسْتَوْدَعٍ وَ قَدْ أَمَرْتَنَا بِحِفْظِ اَلْوَدَائِعِ فَرُدَّهُ عَلَیَّ وَقْتَ حُضُورِ مَوْتِی؛ خدایا! ای مهربان‌ترین مهربانان همانا من این یقین و استواری دینم را به تو سپردم و تو بهترین امانت‌دار هستی چه تو خود ما را به حفظ امانت‌ها فرمان دادی، پس آن را به گاه فرارسیدن مرگم به من بازگردان<ref>قمی، عباس، مفاتیح‌الجنان، ذیل دعای عدیله</ref>
# از [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیه‌السلام)]] نقل شده است که بعد از هر [[نماز]] واجب این [[دعا]] را بخواند، [[ایمان]] او کامل می‌گردد و هنگام مرگ از او زایل و برطرف نگردد. دعا این است: «رَضیتُ بِاللَّهِ رَبّاً، وَبِمُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وآلِهِ نَبِیّاً، وَبِالإِسْلامِ‏ دیناً وَبِالْقُرآنِ کِتاباً، وَبِالْکَعْبَةِ قِبْلَةً، وَبِعَلِیٍّ وَلِیّاً وَاِماماً، وَبِالْحَسَنِ‏ وَالْحُسَیْنِ وَعَلِیِ‏ بْنِ‏ الْحُسَیْنِ، وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ، وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَمُوسی‏ بْنِ‏ جَعْفَرٍ وَعَلِیِّ بْنِ مُوسی‏، وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ، وَعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَالْحَسَنِ بْنِ‏ عَلِیٍّ وَالْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّةً اَللّهُمَّ اِنّی‏ رَضیتُ بِهِمْ اَئِمَّةً، فَارْضَنی‏ لَهُمْ، اِنَّکَ عَلی‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ؛ خشنودم که پروردگارم خدا است. و [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|محمد (صلی الله علیه)]] پیغمبرم، و [[اسلام‏]] دینم، و [[قرآن]] کتابم، و [[کعبه]] [[قبله‏|قبله‏‌]]ام، و [[علی بن ابی طالب|علی]] صاحب اختیار و پیشوای من است و به [[حسن بن علی (مجتبی)|حسن]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|حسین]] و [[علی بن الحسین (زین العابدین)|علی بن الحسین]] و [[محمد بن علی (باقر العلوم)|محمد بن علی]] و [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر بن محمد]] و [[موسی بن جعفر (کاظم)|موسی بن‏ جعفر]] و [[علی بن موسی (رضا)|علی بن موسی]] و [[محمد بن علی (جواد)|محمد بن علی]] و [[علی بن محمد (هادی)|علی بن محمد]] و [[حسن بن علی (عسکری)|حسن بن‏ علی]] و [[حجت بن الحسن (مهدی)|حجة بن الحسن]] صلوات الله علیهم به عنوان پیشوا. خدایا من به پیشوایی ایشان‏ خشنودم، آنان را نیز از من خشنودی ساز که تو بر هر چیز توانایی‏<ref>قمی، عباس، مفاتیح‌الجنان، ذیل دعای عدیله</ref>


هر چند [[مؤمنین]] نیکوکار، پس از مرگ به جهانی پرنعمت و خوش می‌روند، امّا جدایی [[روح]] از بدن به گونه طبیعی سختی‌هایی می‌آورد. <ref>بحارالانوار، ج۶، ص۱۵۸</ref>
== تلاش شیطان برای سلب ایمان ==
از این رو، در [[روایات]] آمده است که انسان را سه روز بسیار سخت است: یکی آن گاه که به دنیا می‌آید و این جهان را می‌بیند و دیگر آن روز که می‌میرد و مرگ را می‌بیند و سوم، آن روز که پا به میدان محشر می‌نهد. <ref>بحارالانوار، ج۶، ص۱۵۸</ref>
[[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیه‌السلام)]] می‌فرماید: «هر گاه مرگ کسی فرا می‌رسد [[ابلیس]] از میان [[شیطان|شیاطین]] دستیارش، افرادی را برمی‌انگیزد تا او را به [[کفر]] فرمان دهند و در دینش به تردید اندازند تا زمانی که [[روح|روحش]] از بدن جدا می‌گردد و اگر کسی [[مؤمن]] بود آن شیاطین نمی‌توانند بر او چیره شوند<ref>کلینی، فروع کافی، ج۳، ص۱۲۳، حدیث ۶</ref>».


=دعا برای حفظ ایمان در هنگام مرگ=
در [[روایت]] دیگری نیز می‌فرماید: «هر گاه مرگ دوستداران ما فرا می‌رسد شیطان از چپ و راست بر او حاضر می‌گردد تا اینکه او را از اعتقادش بازدارد و خدا مانع او می‌شود، این همان گفته خداست که {{متن قرآن |یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَةِ...|سوره = ابراهیم |آیه = 27 }} (خداوند کسانی را که ایمان آوردند، به خاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان، استوار می‌دارد...)<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج۱۲، ص۶۴؛ انسان از آغاز تا انجام، ص۷۴–۷۵</ref>.


برای در امان ماندن از شر وسوسه‌های [[شیطان]] و حفظ [[ایمان]] در هنگام مرگ در متون و آموزه‌های دینی دستورهای متعدد آمده و تصریح شده که مواظبت بر آنها برای دفع شرارت شیطان مفید است:
== جستارهای وابسته ==
* [[آخرت]]
* [[گناه]]
* [[شهید|شهادت]]


# خواندن دعای عدیله به هنگام مرگ یا بر بالین شخص در حال مرگ مفید است. <ref>قمی، عباس، مفاتیح الجنان، دعای عدیله</ref>
== پانویس ==
#
{{پانویس}}
# اگر کسی [[اصول اعتقادی]] خود را با دلایل قطعی فرا گیرد و ادله ایمان را با براهین یقینی فراگیرد و آن را با صفای باطن به [[خداوند]] بسپارد و نیت کند که در هنگام مرگ خداوند آن حقایق را به یاد او بیاورد و هنگام مرگ بگوید: «اَللَّهُمَّ يَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِينَ إِنِّي أَوْدَعْتُكَ يَقِينِي هَذَا وَ ثَبَاتَ دِينِي وَ أَنْتَ خَيْرُ مُسْتَوْدَعٍ وَ قَدْ أَمَرْتَنَا بِحِفْظِ اَلْوَدَائِعِ فَرُدَّهُ عَلَيَّ وَقْتَ حُضُورِ مَوْتِي؛ خدایا! ای مهربان‌ترین مهربانان همانا من این یقین و استواری دینم را به تو سپردم و تو بهترین امانت‌دار هستی چه تو خود ما را به حفظ امانت‌ها فرمان دادی، پس آن را به گاه فرارسیدن مرگم به من بازگردان.» <ref>قمی، عباس، مفاتیح الجنان، ذیل دعای عدیله</ref>
#
# از امام صادق(ع) نقل شده است که بعد از هر نماز واجب این دعا را بخواند، ایمان او کامل می‌گردد و هنگام مرگ از او زایل و برطرف نگردد. دعا این است: «رَضيتُ بِاللَّهِ رَبّاً، وَبِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وآلِهِ نَبِيّاً، وَبِالإِسْلامِ‏ ديناً وَبِالْقُرآنِ كِتاباً، وَبِالْكَعْبَةِ قِبْلَةً، وَبِعَلِىٍّ وَلِيّاً وَاِماماً، وَبِالْحَسَنِ‏ وَالْحُسَيْنِ وَعَلِىِ‏ بْنِ‏ الْحُسَيْنِ، وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ، وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَمُوسى‏ بْنِ‏ جَعْفَرٍ وَعَلِىِّ بْنِ مُوسى‏، وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ، وَعَلِىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَالْحَسَنِ بْنِ‏ عَلِیٍّ وَالْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ اَئِمَّةً اَللّهُمَّ اِنّى‏ رَضيتُ بِهِمْ اَئِمَّةً، فَارْضَنى‏ لَهُمْ، اِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَديرٌ؛ خشنودم كه پروردگارم خدا است. و محمد(ص) پيغمبرم، و اسلام‏ دینم، و قرآن كتابم، و كعبه قبله‏‌ام، و على صاحب اختيار و پیشوای من است و به حسن، و حسین، و على بن الحسين، و محمد بن على، و جعفر بن محمد، و موسى بن‏ جعفر، و على بن موسى، و محمد بن على، و على بن محمد، و حسن بن‏ علی، و حجة بن الحسن صلوات الله عليهم به عنوان پیشوا. خدايا من به پيشوايى ايشان‏ خشنودم، آنان را نیز از من خشنودى ساز كه تو بر هر چيز توانايى‏» <ref>قمی، عباس، مفاتیح الجنان، ذیل دعای عدیله</ref>
#
=پانویس=
{{پانویس|2}}


[[رده: معاد شناسی]]
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]]
[[رده:کلام]]
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات دینی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۳

مرگ 2.jpg

مَرگ یعنی انتقال از دنیا به آخرت. مرگ‌ از قوانین فراگیر جهان هستی است که همه موجودات طعم آن را خواهند چشید. مرگ در زیست‌شناسی پایان چرخهٔ زندگی موجودات زنده و در پزشکی به معنای توقف برگشت‌ناپذیر علائم حیاتی است. در معانی دیگر، به قطع و نابودی کامل یک روند یا یک پدیده اشاره می‌کند. مرگ از نظر بالینی به ایستادن ضربان قلب، توقف دم و بازدم و از کار افتادن کامل مغز گفته می‌شود، اما منظر فلسفی تعریف ما از مرگ بر مبنای دیگری استوار است: رسیدن به یک مرحله بی‌بازگشت.

معنای مرگ

مرگ به معنای مردن است و لسان العرب آن را بهضد حیات معنا کرده است[۱]. برخی مرگ را به معنای سکون گرفته‌‌اند[۲]. التحقیق درباره معنای موت می‌گوید: مرگ نفی حیات است و حیات در هر چیز به مقتضای خصوصیات وجودیش است[۳]. راغب در مفردات مرگ را پنج نوع می‌شمارد[۴].

علل ترس از مرگ

علت‌ ترس‌ از مرگ‌ چند چیز است‌:

  1. نشناختن‌ ماهیت‌ مرگ‌ و فنا پنداری‌ آن‌؛
  2. گناه‌ و ذخیره‌ ساختن‌ آتش‌ برای‌ خود؛
  3. وابستگی‌ و محبت‌ مفرط‌ به‌ دنیا و تعلقات‌ دنیوی‌.

ابوذر غفاری

در روایت‌ است‌که‌ از ابوذر غفاری پرسیدند: چرا از مرگ‌ می‌ترسیم‌؟ فرمودند: «لانکم‌ عمرتم‌ الدنیا و اخربتم‌ الاخره‌. زیراشما دنیای‌ خود را آباد و آخرت‌ را ویران‌ ساختید[۵]». یعنی‌ به‌ جای‌ برقراری‌ موازنه‌ بین‌ دنیا و آخرت‌ بیشترین‌ تلاش‌ خود رامصروف‌ خواست‌های‌ گذران‌ دنیا ساختید و از تلاش‌ برای‌ آباد سازی‌ جهان‌ آخرت‌ با اعمال‌ صالحه‌ و ترک‌ گناه‌ دست‌ کشیدید. در نتیجه‌ چون‌ مرگ‌ در رسد از آبادانگاه‌ خود به‌ ویرانکده‌ سیئات‌ می‌روید. در حالی‌ که‌ اگر آن‌ را آباد می‌ساختید به‌ مرگ‌ مشتاق‌ و علاقه‌مند بودید.

کلام حضرت علی

چنان‌ که‌ امیرالمؤمنین‌ (علیه‌السلام) فرمودند: «فوالله‌ لابن‌ ابی‌ طالب‌ انس‌ بالموت‌ من‌ الطفل‌ بثدیی‌ امه‌؛ به‌ خدا قسم‌! مرگ‌ برای‌ علی‌ گواراتر از پستان‌های‌ مادر برای‌ کودک‌ است‌[۶]».

عمومیت و حتمیت مرگ

مرگ سنّتی همگانی است و بنا بر دیدگاه خداباوران، خداوند بقا و جاودانگی حیات دنیوی را برای هیچ‌کس قرار نداده است و همگی طعم مرگ را خواهند چشید. don Juan Matus (دون خوان ماتوس): مرگ هرگز توقف نمی‌کند. فقط گاهی چراغ‌هایش را خاموش می‌کند[۷].

چرا ز قافله یک کس نمی‌شود بیدار؟ که رخت عُمر ز کی باز می‌برد طرار
چرا ز خواب و ز طرار می‌نیازاری؟ چرا ازو که خبر می‌کند کنی آزار؟[۸].

انواع مرگ

مرگ گونه‌های متعدّدی دارد: مرگ طبیعی، مرگ ناگهانی یا مفاجات و مرگ انتحاری و شهادت که مرگ در جهاد با دشمنان خدا و برترین گونه مرگ است[۹].

سکرات مرگ یعنی چه

این کلمه از ریشه «سُکر» است به معنای از کار افتادن عقل انسان[۱۰]. سکرات مرگ همان سختی‌هایی است‌که هنگام مرگ پیش می‌آیند و آدمی را سرگردان و حیران می‌کنند[۱۱].

هر چند مؤمنین نیکوکار، پس از مرگ به جهانی پرنعمت و خوش می‌روند، اما جدایی روح از بدن به گونه طبیعی سختی‌هایی می‌آورد[۱۲]. از این رو، در روایات آمده است که انسان را سه روز بسیار سخت است: یکی آنگاه که به دنیا می‌آید و این جهان را می‌بیند و دیگر آن روز که می‌میرد و مرگ را می‌بیند و سوم، آن روز که پا به میدان محشر می‌نهد[۱۳].

دعا برای حفظ ایمان در هنگام مرگ

برای در امان ماندن از شر وسوسه‌های شیطان و حفظ ایمان در هنگام مرگ در متون و آموزه‌های دینی دستورهای متعدد آمده و تصریح شده که مواظبت بر آنها برای دفع شرارت شیطان مفید است:

  1. خواندن دعای عدیله به هنگام مرگ یا بر بالین شخص در حال مرگ مفید است[۱۴].
  2. اگر کسی اصول اعتقادی خود را با دلایل قطعی فرا گیرد و ادله ایمان را با براهین یقینی فراگیرد و آن را با صفای باطن به خداوند بسپارد و نیت کند که در هنگام مرگ خداوند آن حقایق را به یاد او بیاورد و هنگام مرگ بگوید: «اَللَّهُمَّ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ إِنِّی أَوْدَعْتُکَ یَقِینِی هَذَا وَ ثَبَاتَ دِینِی وَ أَنْتَ خَیْرُ مُسْتَوْدَعٍ وَ قَدْ أَمَرْتَنَا بِحِفْظِ اَلْوَدَائِعِ فَرُدَّهُ عَلَیَّ وَقْتَ حُضُورِ مَوْتِی؛ خدایا! ای مهربان‌ترین مهربانان همانا من این یقین و استواری دینم را به تو سپردم و تو بهترین امانت‌دار هستی چه تو خود ما را به حفظ امانت‌ها فرمان دادی، پس آن را به گاه فرارسیدن مرگم به من بازگردان[۱۵]
  3. از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که بعد از هر نماز واجب این دعا را بخواند، ایمان او کامل می‌گردد و هنگام مرگ از او زایل و برطرف نگردد. دعا این است: «رَضیتُ بِاللَّهِ رَبّاً، وَبِمُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وآلِهِ نَبِیّاً، وَبِالإِسْلامِ‏ دیناً وَبِالْقُرآنِ کِتاباً، وَبِالْکَعْبَةِ قِبْلَةً، وَبِعَلِیٍّ وَلِیّاً وَاِماماً، وَبِالْحَسَنِ‏ وَالْحُسَیْنِ وَعَلِیِ‏ بْنِ‏ الْحُسَیْنِ، وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ، وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَمُوسی‏ بْنِ‏ جَعْفَرٍ وَعَلِیِّ بْنِ مُوسی‏، وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ، وَعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَالْحَسَنِ بْنِ‏ عَلِیٍّ وَالْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّةً اَللّهُمَّ اِنّی‏ رَضیتُ بِهِمْ اَئِمَّةً، فَارْضَنی‏ لَهُمْ، اِنَّکَ عَلی‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ؛ خشنودم که پروردگارم خدا است. و محمد (صلی الله علیه) پیغمبرم، و اسلام‏ دینم، و قرآن کتابم، و کعبه قبله‏‌ام، و علی صاحب اختیار و پیشوای من است و به حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن‏ جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن‏ علی و حجة بن الحسن صلوات الله علیهم به عنوان پیشوا. خدایا من به پیشوایی ایشان‏ خشنودم، آنان را نیز از من خشنودی ساز که تو بر هر چیز توانایی‏[۱۶]

تلاش شیطان برای سلب ایمان

امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: «هر گاه مرگ کسی فرا می‌رسد ابلیس از میان شیاطین دستیارش، افرادی را برمی‌انگیزد تا او را به کفر فرمان دهند و در دینش به تردید اندازند تا زمانی که روحش از بدن جدا می‌گردد و اگر کسی مؤمن بود آن شیاطین نمی‌توانند بر او چیره شوند[۱۷]».

در روایت دیگری نیز می‌فرماید: «هر گاه مرگ دوستداران ما فرا می‌رسد شیطان از چپ و راست بر او حاضر می‌گردد تا اینکه او را از اعتقادش بازدارد و خدا مانع او می‌شود، این همان گفته خداست که Ra bracket.png یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَةِ... [ابراهیم–27] La bracket.png (خداوند کسانی را که ایمان آوردند، به خاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان، استوار می‌دارد...)[۱۸].

جستارهای وابسته

پانویس

  1. ابن منظور، محمد بن مکرم‌؛ لسان العرب‌، دار صادر، بیروت‌، سال: ۱۴۱۴ ق‌، چاپ: سوم، ج‌۲، ص۹۱
  2. طریحى، فخرالدین؛ مجمع البحرین، ‌ کتابفروشى مرتضوى، ‌ تهران، ‌ ۱۳۷۵ ش، چاپ: سوم، ج‌۱، ص۱۱۵
  3. مصطفوى، حسن‌؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‌، بنگاه ترجمه و نشر کتاب‌، تهران‌، سال: ۱۳۶۰ ش‌، ج‌۱۱، ص: ۱۹۶
  4. راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن‌، دمشق، بیروت‌، دارالعلم الدار الشامیة، ۱۴۱۲ ق‌، چاپ: اول، ص: ۷۸۲
  5. بحارالانوار، ج۶،ص۱۳۷،حدیث ۴۲
  6. بحار الانوار، ج۷۱،ص۷۵
  7. کاستاندا، کارلوس، حقیقتی دیگر بازهم گفت‌وشنودی با دون خوان، ترجمۀ ابراهیم مکلّا تهران: نشر دیدار1382- صفحه 56
  8. مولوی، جلال‌الدین محمد، دیوان کبیر شمس، طلایه - تهران، چاپ: اول، 1384. غزل 1134
  9. بحارالانوار، ج۹۷، ص۸
  10. مفردات راغب، ص۲۳۶
  11. مجمع البیان، ج۹، ص۲۴۰
  12. بحارالانوار، ج۶، ص۱۵۸
  13. بحارالانوار، ج۶، ص۱۵۸
  14. قمی، عباس، مفاتیح‌الجنان، دعای عدیله
  15. قمی، عباس، مفاتیح‌الجنان، ذیل دعای عدیله
  16. قمی، عباس، مفاتیح‌الجنان، ذیل دعای عدیله
  17. کلینی، فروع کافی، ج۳، ص۱۲۳، حدیث ۶
  18. طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج۱۲، ص۶۴؛ انسان از آغاز تا انجام، ص۷۴–۷۵