علی بن محمد بن جدید: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
{{جعبه اطلاعات شخصیت
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
| عنوان = علی بن محمد بن جدید
<br>
| تصویر =
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
| نام = علی بن محمد بن جدید
| نام‌های دیگر = شریف ابو جدید
| سال تولد =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = حضرموت، یمن
| سال درگذشت = ۶۲۰ ق
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = مکه
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | سالم بن فضل | محمد بن إسماعیل ابن أبی الصیف | إبراهیم بن أحمد القریضی | مدافع بن أحمد المعینی}}
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی | محمد بن علی باعلوی | محمد بن إسماعیل الحضرمی | محمد بن مسعود السفالی | أبوبکر بن محمد بن ناصرالحمیری}}
| دین = اسلام
| مذهب = اهل سنت
| آثار = {{فهرست جعبه عمودی}}
| فعالیت‌ها = {{فهرست جعبه عمودی | اثبات نسب علویان حضرموت | حذف سند در نقل روایت | تدریس و تبلیغ دین اسلام}}
| وبگاه =  
}}
'''علی بن محمد بن جدید''' (متوفی ۶۲۰ هجری قمری، از اشراف [[حضرموت]] بود<ref>الجندی, محمد بن یوسف (1416 هـ). السلوک فی طبقات العلماء والملوک (PDF). الجزء الثانی. صنعاء، الیمن: مکتبة الإرشاد. صفحة 135. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 26 أغسطس 2021.</ref> و در زمان خود شهرت گسترده‌ای در [[کشورهای اسلامی|کشورها و سرزمین‌های اسلامی‌]] داشت، زیرا سفرهای زیادی به [[هند]]، [[عراق]]، [[حجاز]]، [[یمن]] و [[تهامه]] داشت. او برای تدریس در یمن زندگی می‌کرد و در آنجا شهرت یافت و مردمی از سراسر یمن برای آموختن [[حدیث|علم حدیث]] نزد او گرد آمدند. او نزد خانواده‌اش «شریف ابو جدید»<ref> الرسولی, الملک الأفضل (1425 هـ). العطایا السنیة والمواهب الهنیة فی المناقب الیمنیة (PDF). صنعاء، الیمن: وزارة الثقافة والسیاحة. صفحة 460.</ref> شناخته می‌شد. او به عراق رفت تا نسب سادات علوی را تثبیت نماید.


'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
==نسب==
<br>
علی بن محمد بن أحمد بن جدید بن علی بن محمد بن جدید بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر الصادق]] بن [[محمد بن علی (باقر العلوم)|محمد‌الباقر]] بن [[علی بن الحسین (زین العابدین)|علی زین‌العابدین]] بن [[حسین بن علی (سید الشهدا)|الحسین]] السبط بن [[علی بن ابی‌طالب|علی بن أبی‌طالب]]، و علی همسر [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه]] دختر [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|محمد]] صلی الله علیه وآله است.<ref>بامخرمة, الطیب بن عبدالله (1411 هـ). تاریخ ثغر عدن. الجزء الثانی. القاهرة، مصر: مکتبة مدبولی. صفحة 157.</ref>
''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛</small>
 
<noinclude>
</div>
 
 
 
علی بن محمد بن جدید (متوفی ۶۲۰ هجری قمری، در زمان خود شهرت گسترده ای در کشورها و سرزمین های اسلامی داشت، زیرا سفرهای زیادی به هند، عراق، حجاز، یمن و تهامه داشت. او برای تدریس در یمن زندگی می کرد و در آنجا شهرت یافت و مردمی از سراسر یمن برای آموختن علم حدیث نزد او گرد آمدند. او نزد خانواده اش «شریف ابو جدید» شناخته می شد. او به عراق رفت تا نسب سادات علوی را تثبیت نماید.
 
 
=نسبت=
علی بن محمد بن أحمد بن جدید بن علی بن محمد بن جدید بن عبید الله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین السبط بن علی بن أبی طالب، و علی همسر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه وآله است.  


او نوه شانزدهم محمد پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله است.  
او نوه شانزدهم محمد پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله است.  


=تولد و تربیت=
==تولد و تربیت==
او در حضرموت به دنیا آمد، قرآن را چند مردگان را در هنرهای علم حفظ کرد و سپس به علوم اسلامی و عربی کار کرد. سپس پس از تحقیق علم به یمن و حجاب رفت و بسیاری از علما و همچنین بسیاری از آگاهان را از او گرفت و به دمشق و عراق رفت تا اینکه از رمان ها برای شنیدن و خواندن بیش از چند نفر با او ملاقات کرد و تعداد بزرگانش به حدود هزار نفر رسید و با آن ها در اوج انتساب به درجه اتحاد و منحصر به فرد بودن رسید.  
او در حضرموت به دنیا آمد، قرآن را حفظ کرد و سپس در علوم اسلامی و عربی کار کرد. سپس پس از تحقیق به یمن و دمشق و عراق رفت و با چند نفر ملاقات کرد.<ref>خرد, محمد بن علی (2002). غرر البهاءالضوی ودرر الجمال البدیع البهی. القاهرة، مصر: المکتبة الأزهریة للتراث. صفحة 154، 466.</ref>


=اساتید=
==اساتید==
برخی اساتید او عبارتند از:
برخی اساتید او عبارتند از:
* سالم بن فضل
* محمد بن إسماعیل ابن أبی الصیف
* إبراهیم بن أحمد القریضی
* مدافع بن أحمد المعینی


سالم بن فضل
==شاگردان==
 
برخی از شاگردان وی عبارتند از:<ref>الأهدل, حسین بن عبدالرحمن. تحفة الزمن فی تاریخ سادات الیمن. الجزء الأول. أبوظبی، الإمارات العربیة المتحدة: المجمع الثقافی. صفحة 459.</ref>
محمد بن إسماعیل ابن أبی الصیف
* محمد بن علی باعلوی
 
* محمد بن إسماعیل الحضرمی
إبراهیم بن أحمد القریضی
* محمد بن مسعود السفالی
 
* أبوبکر بن محمد بن ناصرالحمیری
مدافع بن أحمد المعینی
* أحمد بن محمد الجنید
 
* حسن بن راشد
=شاگردان=
* محمد بن إبراهیم الفشلی
برخی از شاگردان وی عبارتند از:
* عمرو بن علی التباعی
 
محمد بن علی باعلوی
 
محمد بن إسماعیل الحضرمی
 
محمد بن مسعود السفالی
 
أبو بكر بن محمد بن ناصر الحمیری
 
أحمد بن محمد الجنید
 
حسن بن راشد
 
محمد بن إبراهیم الفشلی
 
عمرو بن علی التباعی


=فعالیت ها=  
==فعالیت‌ها==
او بیش از هر چیز به فکر انتشار و تحقق علم حدیث بود. او اولین کسی بود که سند حدیث را حذف کرد، گرچه برخی دیگر را به عنوان اولین حذف کننده سند حدیث معرفی می کنند. هنگامی که راویان حدیث هنگام نقل روایات سند آن را تا پیامبر ذکر می کردند. اما شریف ابو جدید سند را برای اختصار حذف کرد و نوشت: عن رسول الله (ص). و نویسسندگان از او پیروی کردند و این روش را پذیرفتند. او حدیث های فراوانی را گرداوری کرد و چهل سخنرانی در فضیلت اعمال و همچنین کتاب های دیگری تالیف کرده است.  
او بیش از هر چیز به فکر انتشار و تحقق علم حدیث بود. او اولین کسی بود که سند حدیث را حذف کرد، گرچه برخی دیگر را به عنوان اولین حذف کننده سند حدیث معرفی می‌کنند. هنگامی که راویان حدیث هنگام نقل روایات سند آن را تا پیامبر ذکر می‌کردند. اما شریف ابو جدید سند را برای اختصار حذف کرد و نوشت: عن رسول الله (ص). و نویسندگان از او پیروی کردند و این روش را پذیرفتند. او حدیث‌های فراوانی را گرداوری کرد و چهل سخنرانی در فضیلت اعمال و همچنین کتاب‌های دیگری تالیف کرده است.<ref>الشامی, أحمد بن محمد (1407 هـ). تاریخ الیمن الفکری فی العصر العباسی. الجزء الثالث. بیروت، لبنان: دار النفائس. صفحة 286.</ref>


==نقش او در اثبات نسب علویان==
=== نقش او در اثبات نسب علویان ===
حدراموت در سده های گذشته تحت تأثیر عبادی ها قرار داشت و در میان آن ها و اهل سنت دشمنی سنتی وجود داشت که تلاش آن ها از خانه و خارج برای آسیب رساندن به علمای درستکار و سنی ترکیب می شد و بر مهاجمان خارجی مانند عثمان الجنجری و عمر بن مهدی می کشیدند. خصومت یکی از سرپرستان آن ها به تلاش برای به چالش کشیدن صف علویان در برابر صراحت آن ها، تحت فشار قرار دادن آن ها و دستور دادن به اثبات آن ها به شیوه قضایی بود. ابو جدید پس از آن به عراق رفت و در آنجا بر روی خط و نشان شهادت داد و آن را به امامان بصره و قضات آن ثابت کرد، به گواهی 100 زائر عراقی در آن سال، که در مکا شهادت دادند و به خاطر شهادت شان توسط زائران هادروم در آن سال مجازات شدند، و مدارک قانونی را در سال 591هدرموت به ارمغان آورد و امامان و علمای هدرموت به نوبه خود آنها را تأیید کردند و چیزی متفاوت نمی دانند. این روش تثبیت نزول در نوع خود اول است، چرا که مردم صرفاً شجره نامه ای را با فراوانی که شهردار با آن در شجره نامه تمام قبایل دارد، تثبیت کرده اند.  
حضرموت در سده‌های گذشته تحت تأثیر [[اباضیه|اباضی‌ها]] قرار داشت و در میان آنها و اهل‌سنت دشمنی دیرینه وجود داشت و از داخل و خارج برای آسیب رساندن به علمای درستکار و سنی تلاش می‌کردند واز مهاجمان خارجی مانند عثمان الزنجبیلی و عمر بن مهدی کمک می‌گرفتند. در این شرایط ابوجدید به عراق رفت و در آنجا بر نسب سادات علویان حضرموت نزد علما و قاضی‌های بصره شهادت داد و آن را ثابت کرد، و 100 عراقی زائر مکه در آن سال، که در شهادت دادند و مدارک قانونی را در سال 591 هجری قمری برای حضرموت به ارمغان آورد و امامان و علمای حضرموت به نوبه خود آنها را تأیید کردند.<ref>باحنان, محمد بن علی (1420 هـ). جواهر تاریخ الأحقاف (PDF). جدة، السعودیة: دار المنهاج. صفحة 401.</ref> این روش تثبیت بالاترین روش اثبات نسب است؛ چرا که مردم صرفاً به شجره‌نامه‌ای که با شهرت بین قبیله ها وجود دارد بسنده می‌کنند.<ref>الشاطری, محمد بن أحمد (1415 هـ). أدوار التاریخ الحضرمی. الجزء الأول. المدینة المنورة، المملکة العربیة السعودیة: دار المهاجر. صفحة 206.</ref>


=سفرها=
==سفرها==
سار من بلدة تریم بعد ما تحقق فی العلوم سنة 592 هـ، مع أنها فی ذلك الوقت معمورة بكثرة الأئمة والمشایخ، وذهب للقاء العلماء بالحجاز وغیرها من الأقطار، وأقام بمكة وحدّث بالكتب السنة، وقد حاول الاستیطان بمكة لولا أن أخاه عبد الله توفی بتریم سنة 608 هـ فكتب له أعیان تریم یحرضونه على العود، ومنهم محمد ابن أبی الحب إذ كتب له رسالته المشهورة فی الأدب الحضرمی، فعاد ابن جدید إلى وطنه یحمل معه مكتبته الحافلة الجامعة، فدرّس وأسمع وأفاد وألحق الأحفاد بالأجداد.
او پس از تحصیل در تریم در سال ۵۹۲ ه. ق <ref>شنبل, أحمد بن عبدالله (1424 هـ). تاریخ شنبل. صنعاء، الیمن: مکتبة صنعاء الأثریة. صفحة 57.</ref>اگرچه در آن زمان تریم در زیادی علما معروف بود، جهت ادامه علم اندوزی به حجاز و غیر آن رفت و در مکه ماند و شروع به تدریس کتاب‌های اهل‌سنت کرد. وقتی در سال ۶۰۸ ه. ق برادرش عبدالله در تریم درگذشت، شخصیت‌های تریم از جمله محمد بن ابی الحب، که نامه معروف خود را در ادبیات حضرمی برای او نوشت، از او خواستند که به تریم بازگردد. از این رو ابن جدید به وطن خود بازگشت.


ثم رحل نحو الیمن ومكث فی جبال وتهائم الیمن أعواما مدیدة، وقصده الطلبة لأخذ عنه والاستفادة منه. وقدم عدن فأدرك القاضی إبراهیم بن أحمد القریضی وأخذ عنه كتاب «المستصفى فی سند المصطفى». وعزم هو وأخوه عبد الملك إلى داخل الیمن للأخذ من الشیخ مدافع بن أحمد المعینی. فقصدا موطنه بلدة الوحیز فأقاما عنده أیاما ثم زوجهما بابنتیه وسكنا بعد ذلك بذی هزیم، وقد لازما الشیخ مدافعا وألبسهما الخرقة وقرآ علیه كتبا كثیرة، ثم توفی أخاه عبد الملك بقریة الوحیز سنة 614 هـ.
سپس به یمن رفت و سال‌های زیادی در آنجا ماند و طالبان علم از او بهره جستند. او به عدن رفت و با قاضی ابراهیم بن احمد القریضی آشنا شد و کتاب «المستصفى فی سند المصطفى»<ref>الفاسی, محمد بن أحمد (1419 هـ). العقد الثمین فی تاریخ البلد الأمین (PDF). الجزء الخامس. بیروت، لبنان: دار الکتب العلمیة. صفحة 304.</ref> را نزد او فراگرفت. او و برادرش عبدالملک مصمم بودند که نزد شیخ مدافع بن احمد المعینی بروند و از او کسب علم کنند. پس به «الوحیز» شهر استاد رفتند و مدتی در آنجا اقامت کردند، استاد نیز دو دختر خود را به عقد ایشان دراورد. بعد از آن در وادی ذی هزیم سکونت کردند. پس از آن همیشه همراه استاد بودند. استاد مدافع بن احمد المعینی نیز بر ایشان خرقه پوشانید و کتاب‌های زیادی نزد او خواندند. برادرش عبدالملک در سال 614 هجری قمری در روستای الوحیز درگذشت.<ref>الشلی, محمد بن أبی‌بکر (1402 هـ). المشرع الروی فی مناقب السادة الکرام آل أبی علوی (PDF). الجزء الثانی (الطبعة الثانیة). صفحة 508. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 4 دیسمبر 2020.</ref>


پس از آن او و شیخش مدافعی با ملک مسعود الایوبی داشتند، و دستور دستگیری شیخ مسدر و دامادش ابو جدید را در رمضان ۶۱۷ ه .ش صادر کرد و آنها را در قلعه تایز زندانی کرد و آن ها را به پوست بهار اول فرستادند و سپس به لادن فرستادند و به هند فرستادند و حدود دو ماه در بندردابول از سرزمین هند ماندند و شکوه زیادی به آنجا رسانیدند. پس از آن در ماه رمضان سال ۶۱۸ ه .خ دوباره به یمن سفر کردند و به دهفار (که اکنون سلله نامیده می شود) وارد شدند و ۱۸ روز در آنجا زندگی کردند و شیخ در دفاع از او و مقبره اش با آن معروف درگذشت. سپس ابو جدید به یمن بازگشت و به شهر زُبید رفت، سپس به سمت معدن رفت و مدتی در روستای المنجیف از آثار سررد راهی شد و سپس به مکه راه یافت و در آنجا درگذشت.  
به سبب اختلافی که او و استادش مدافع با ملک مسعود الایوبی داشتند، دستور دستگیری آنها در رمضان ۶۱۷ ه. ق صادر شد و آنها را در قلعه تعز زندانی کردند و تا آخر ربیع الاول در حبس ماندند، سپس به عدن و بعد از آن به هند فرستاده شدند. دو ماه در بندر دابول هند ماندند و در آنجا احترام زیادی بین مردم یافتند.<ref> الخزرجی, علی بن حسن (1430 هـ). العقد الفاخر الحسن فی طبقات أکابر أهل الیمن. الجزء الثالث. صنعاء، الیمن: مکتبة الجیل الجدید. صفحة 1486.</ref> پس از آن در ماه رمضان سال ۶۱۸ ه .خ دوباره به یمن سفر کردند و به ظفار (که اکنون صلالة نامیده می‌شود) وارد شدند و ۱۸ روز در آنجا زندگی کردند. شیخ مدافع در آنجا درگذشت و مرقدش در آنجا مشهور است. سپس ابو جدید به یمن بازگشت و به شهر زُبید رفت، سپس به سمت المهجم رفت و مدتی در روستای المرجف از توابع سردد ماند و تدریس کرد و سپس به مکه رفت و در آنجا درگذشت.<ref> بامخرمة, الطیب بن عبدالله (1428 هـ). قلادة النحر فی وفیات أعیان الدهر (PDF). الجزء الخامس. جدة، السعودیة: دار المنهاج. صفحة 78.</ref>


=وفات=
==وفات==
او در اواخر عمر در مکه زندگی کرد و با گسترش پرچم روبه رو شد و به نفع دانش آموزانش بود و باز هم این کار را کرد تا اینکه در سال ۶۲۰ ه .خ درگذشت.  
او در اواخر عمر در مکه زندگی کرد و به تدریس پرداخت تا اینکه در سال ۶۲۰ ه. ق درگذشت.<ref>الحبشی, أحمد بن زین. شرح العینیة. سنغافورة: مطبعة کرجای المحدودة. صفحة 140.</ref>


=منابع=
==منابع==
المشهور, أبو بكر بن علی (1422 هـ). الأشراف بنو جدید سلسلة أعلام حضرموت 4 (PDF). عدن، الیمن: مركز الإبداع الثقافی للدراسات وخدمة التراث.
المشهور, أبوبکر بن علی (1422 هـ). الأشراف بنو جدید سلسلة أعلام حضرموت 4 (PDF). عدن، الیمن: مرکز الإبداع الثقافی للدراسات وخدمة التراث.


الحامد, صالح بن علی (1423 هـ). تاریخ حضرموت. الجزء الثانی. صنعاء، الیمن: مكتبة الإرشاد. صفحة 701.
الحامد, صالح بن علی (1423 هـ). تاریخ حضرموت. الجزء الثانی. صنعاء، الیمن: مکتبة الإرشاد. صفحة 701.


=پانویس=
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده: شخصیت های جهان اسلام]]
[[رده:شخصیت‌ها]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۵۰

علی بن محمد بن جدید
نام کاملعلی بن محمد بن جدید
نام‌های دیگرشریف ابو جدید
اطلاعات شخصی
محل تولدحضرموت، یمن
سال درگذشت۶۲۰ ق، ۶۰۲ ش‌، ۱۲۲۳ م
محل درگذشتمکه
دیناسلام، اهل سنت
استادان
  • سالم بن فضل
  • محمد بن إسماعیل ابن أبی الصیف
  • إبراهیم بن أحمد القریضی
  • مدافع بن أحمد المعینی
شاگردان
  • محمد بن علی باعلوی
  • محمد بن إسماعیل الحضرمی
  • محمد بن مسعود السفالی
  • أبوبکر بن محمد بن ناصرالحمیری
فعالیت‌ها
  • اثبات نسب علویان حضرموت
  • حذف سند در نقل روایت
  • تدریس و تبلیغ دین اسلام

علی بن محمد بن جدید (متوفی ۶۲۰ هجری قمری، از اشراف حضرموت بود[۱] و در زمان خود شهرت گسترده‌ای در کشورها و سرزمین‌های اسلامی‌ داشت، زیرا سفرهای زیادی به هند، عراق، حجاز، یمن و تهامه داشت. او برای تدریس در یمن زندگی می‌کرد و در آنجا شهرت یافت و مردمی از سراسر یمن برای آموختن علم حدیث نزد او گرد آمدند. او نزد خانواده‌اش «شریف ابو جدید»[۲] شناخته می‌شد. او به عراق رفت تا نسب سادات علوی را تثبیت نماید.

نسب

علی بن محمد بن أحمد بن جدید بن علی بن محمد بن جدید بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد‌الباقر بن علی زین‌العابدین بن الحسین السبط بن علی بن أبی‌طالب، و علی همسر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه وآله است.[۳]

او نوه شانزدهم محمد پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله است.

تولد و تربیت

او در حضرموت به دنیا آمد، قرآن را حفظ کرد و سپس در علوم اسلامی و عربی کار کرد. سپس پس از تحقیق به یمن و دمشق و عراق رفت و با چند نفر ملاقات کرد.[۴]

اساتید

برخی اساتید او عبارتند از:

  • سالم بن فضل
  • محمد بن إسماعیل ابن أبی الصیف
  • إبراهیم بن أحمد القریضی
  • مدافع بن أحمد المعینی

شاگردان

برخی از شاگردان وی عبارتند از:[۵]

  • محمد بن علی باعلوی
  • محمد بن إسماعیل الحضرمی
  • محمد بن مسعود السفالی
  • أبوبکر بن محمد بن ناصرالحمیری
  • أحمد بن محمد الجنید
  • حسن بن راشد
  • محمد بن إبراهیم الفشلی
  • عمرو بن علی التباعی

فعالیت‌ها

او بیش از هر چیز به فکر انتشار و تحقق علم حدیث بود. او اولین کسی بود که سند حدیث را حذف کرد، گرچه برخی دیگر را به عنوان اولین حذف کننده سند حدیث معرفی می‌کنند. هنگامی که راویان حدیث هنگام نقل روایات سند آن را تا پیامبر ذکر می‌کردند. اما شریف ابو جدید سند را برای اختصار حذف کرد و نوشت: عن رسول الله (ص). و نویسندگان از او پیروی کردند و این روش را پذیرفتند. او حدیث‌های فراوانی را گرداوری کرد و چهل سخنرانی در فضیلت اعمال و همچنین کتاب‌های دیگری تالیف کرده است.[۶]

نقش او در اثبات نسب علویان

حضرموت در سده‌های گذشته تحت تأثیر اباضی‌ها قرار داشت و در میان آنها و اهل‌سنت دشمنی دیرینه وجود داشت و از داخل و خارج برای آسیب رساندن به علمای درستکار و سنی تلاش می‌کردند واز مهاجمان خارجی مانند عثمان الزنجبیلی و عمر بن مهدی کمک می‌گرفتند. در این شرایط ابوجدید به عراق رفت و در آنجا بر نسب سادات علویان حضرموت نزد علما و قاضی‌های بصره شهادت داد و آن را ثابت کرد، و 100 عراقی زائر مکه در آن سال، که در شهادت دادند و مدارک قانونی را در سال 591 هجری قمری برای حضرموت به ارمغان آورد و امامان و علمای حضرموت به نوبه خود آنها را تأیید کردند.[۷] این روش تثبیت بالاترین روش اثبات نسب است؛ چرا که مردم صرفاً به شجره‌نامه‌ای که با شهرت بین قبیله ها وجود دارد بسنده می‌کنند.[۸]

سفرها

او پس از تحصیل در تریم در سال ۵۹۲ ه. ق [۹]اگرچه در آن زمان تریم در زیادی علما معروف بود، جهت ادامه علم اندوزی به حجاز و غیر آن رفت و در مکه ماند و شروع به تدریس کتاب‌های اهل‌سنت کرد. وقتی در سال ۶۰۸ ه. ق برادرش عبدالله در تریم درگذشت، شخصیت‌های تریم از جمله محمد بن ابی الحب، که نامه معروف خود را در ادبیات حضرمی برای او نوشت، از او خواستند که به تریم بازگردد. از این رو ابن جدید به وطن خود بازگشت.

سپس به یمن رفت و سال‌های زیادی در آنجا ماند و طالبان علم از او بهره جستند. او به عدن رفت و با قاضی ابراهیم بن احمد القریضی آشنا شد و کتاب «المستصفى فی سند المصطفى»[۱۰] را نزد او فراگرفت. او و برادرش عبدالملک مصمم بودند که نزد شیخ مدافع بن احمد المعینی بروند و از او کسب علم کنند. پس به «الوحیز» شهر استاد رفتند و مدتی در آنجا اقامت کردند، استاد نیز دو دختر خود را به عقد ایشان دراورد. بعد از آن در وادی ذی هزیم سکونت کردند. پس از آن همیشه همراه استاد بودند. استاد مدافع بن احمد المعینی نیز بر ایشان خرقه پوشانید و کتاب‌های زیادی نزد او خواندند. برادرش عبدالملک در سال 614 هجری قمری در روستای الوحیز درگذشت.[۱۱]

به سبب اختلافی که او و استادش مدافع با ملک مسعود الایوبی داشتند، دستور دستگیری آنها در رمضان ۶۱۷ ه. ق صادر شد و آنها را در قلعه تعز زندانی کردند و تا آخر ربیع الاول در حبس ماندند، سپس به عدن و بعد از آن به هند فرستاده شدند. دو ماه در بندر دابول هند ماندند و در آنجا احترام زیادی بین مردم یافتند.[۱۲] پس از آن در ماه رمضان سال ۶۱۸ ه .خ دوباره به یمن سفر کردند و به ظفار (که اکنون صلالة نامیده می‌شود) وارد شدند و ۱۸ روز در آنجا زندگی کردند. شیخ مدافع در آنجا درگذشت و مرقدش در آنجا مشهور است. سپس ابو جدید به یمن بازگشت و به شهر زُبید رفت، سپس به سمت المهجم رفت و مدتی در روستای المرجف از توابع سردد ماند و تدریس کرد و سپس به مکه رفت و در آنجا درگذشت.[۱۳]

وفات

او در اواخر عمر در مکه زندگی کرد و به تدریس پرداخت تا اینکه در سال ۶۲۰ ه. ق درگذشت.[۱۴]

منابع

المشهور, أبوبکر بن علی (1422 هـ). الأشراف بنو جدید سلسلة أعلام حضرموت 4 (PDF). عدن، الیمن: مرکز الإبداع الثقافی للدراسات وخدمة التراث.

الحامد, صالح بن علی (1423 هـ). تاریخ حضرموت. الجزء الثانی. صنعاء، الیمن: مکتبة الإرشاد. صفحة 701.

پانویس

  1. الجندی, محمد بن یوسف (1416 هـ). السلوک فی طبقات العلماء والملوک (PDF). الجزء الثانی. صنعاء، الیمن: مکتبة الإرشاد. صفحة 135. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 26 أغسطس 2021.
  2. الرسولی, الملک الأفضل (1425 هـ). العطایا السنیة والمواهب الهنیة فی المناقب الیمنیة (PDF). صنعاء، الیمن: وزارة الثقافة والسیاحة. صفحة 460.
  3. بامخرمة, الطیب بن عبدالله (1411 هـ). تاریخ ثغر عدن. الجزء الثانی. القاهرة، مصر: مکتبة مدبولی. صفحة 157.
  4. خرد, محمد بن علی (2002). غرر البهاءالضوی ودرر الجمال البدیع البهی. القاهرة، مصر: المکتبة الأزهریة للتراث. صفحة 154، 466.
  5. الأهدل, حسین بن عبدالرحمن. تحفة الزمن فی تاریخ سادات الیمن. الجزء الأول. أبوظبی، الإمارات العربیة المتحدة: المجمع الثقافی. صفحة 459.
  6. الشامی, أحمد بن محمد (1407 هـ). تاریخ الیمن الفکری فی العصر العباسی. الجزء الثالث. بیروت، لبنان: دار النفائس. صفحة 286.
  7. باحنان, محمد بن علی (1420 هـ). جواهر تاریخ الأحقاف (PDF). جدة، السعودیة: دار المنهاج. صفحة 401.
  8. الشاطری, محمد بن أحمد (1415 هـ). أدوار التاریخ الحضرمی. الجزء الأول. المدینة المنورة، المملکة العربیة السعودیة: دار المهاجر. صفحة 206.
  9. شنبل, أحمد بن عبدالله (1424 هـ). تاریخ شنبل. صنعاء، الیمن: مکتبة صنعاء الأثریة. صفحة 57.
  10. الفاسی, محمد بن أحمد (1419 هـ). العقد الثمین فی تاریخ البلد الأمین (PDF). الجزء الخامس. بیروت، لبنان: دار الکتب العلمیة. صفحة 304.
  11. الشلی, محمد بن أبی‌بکر (1402 هـ). المشرع الروی فی مناقب السادة الکرام آل أبی علوی (PDF). الجزء الثانی (الطبعة الثانیة). صفحة 508. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 4 دیسمبر 2020.
  12. الخزرجی, علی بن حسن (1430 هـ). العقد الفاخر الحسن فی طبقات أکابر أهل الیمن. الجزء الثالث. صنعاء، الیمن: مکتبة الجیل الجدید. صفحة 1486.
  13. بامخرمة, الطیب بن عبدالله (1428 هـ). قلادة النحر فی وفیات أعیان الدهر (PDF). الجزء الخامس. جدة، السعودیة: دار المنهاج. صفحة 78.
  14. الحبشی, أحمد بن زین. شرح العینیة. سنغافورة: مطبعة کرجای المحدودة. صفحة 140.