ادواردو آنیلی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'می خواهد' به 'میخواهد') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - '[[سید روحالله موسوی خمینی' به '[[سید روح الله موسوی خمینی') |
||
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
</div> | </div> | ||
=ادواردو آنیلی= | =ادواردو آنیلی= | ||
ادواردو آنیلی فرزند سناتور جیانی آنیلی ثروتمند ایتالیایی و مالک کارخانجات اتومبیل سازی فیات، فراری، مازراتی، آلفا رومئو، لانچیا، آبارت، اویکو به همراه چندین کارخانه تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی، | ادواردو آنیلی فرزند سناتور جیانی آنیلی ثروتمند ایتالیایی و مالک کارخانجات اتومبیل سازی فیات، فراری، مازراتی، آلفا رومئو، لانچیا، آبارت، اویکو به همراه چندین کارخانه تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی، شرکتهای طراحی مد و لباس، روزنامههای پرتیراژ لاستامپا و کوریره دلاسرا، باشگاه اتومبیلرانی فراری و باشگاه فوتبال یوونتوس بود.<ref>[https://fa.wikishia.net/view/%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7#.D9.88.D8.B6.D8.B9.DB.8C.D8.AA_.D8.AC.D8.BA.D8.B1.D8.A7.D9.81.DB.8C.D8.A7.DB.8C.DB.8C_.D9.88_.D8.B3.DB.8C.D8.A7.D8.B3.DB.8C برگرفته شده از سایت ویکی شیعه] | ||
</ref> | </ref> | ||
<br> | <br> | ||
==پیشینه خانوادگی== | == پیشینه خانوادگی == | ||
جیوانی آنیلی، پدر کاتولیک ادواردو یکی از پولدارترین و بانفوذترین افراد ایتالیا است. مادر ادواردو یک پرنسس یهودی بود. درآمد سالیانه خانواده آنیلی بیش از 60 میلیارد دلار تخمین زده میشود. بسیاری از اطرافیان ادواردو بر این باورند که ازدواج یک زن یهودی با خانواده آنیلی اتفاقی نبوده است. | جیوانی آنیلی، پدر کاتولیک ادواردو یکی از پولدارترین و بانفوذترین افراد ایتالیا است. مادر ادواردو یک پرنسس یهودی بود. درآمد سالیانه خانواده آنیلی بیش از 60 میلیارد دلار تخمین زده میشود. بسیاری از اطرافیان ادواردو بر این باورند که ازدواج یک زن یهودی با خانواده آنیلی اتفاقی نبوده است. | ||
<br> | <br> | ||
پس از این ازدواج، یکی از عموهای ادواردو فوت می کند. نکته جالب دیگر این است که خواهر ادواردو نیز با یک خبرنگار یهودی به نام "الکان" ازدواج میکند و از او چهار بچه دارد. بدین ترتیب به نظر | پس از این ازدواج، یکی از عموهای ادواردو فوت می کند. نکته جالب دیگر این است که خواهر ادواردو نیز با یک خبرنگار یهودی به نام "الکان" ازدواج میکند و از او چهار بچه دارد. بدین ترتیب به نظر میرسد پیوند این خانواده با صهیونیستها محکم و محکمتر میشد. | ||
<br> | <br> | ||
== مسلمان شدن ادواردو == | |||
ادواردو دانشجوی فلسفه ادیان در دانشگاه معروف پرینستون نیویورک بود. خودش هم متولد نیویورک بود. او [[انجیل]] و [[تورات]] را خوانده، اما اینها او را قانع نکرده بود. | ادواردو دانشجوی فلسفه ادیان در دانشگاه معروف پرینستون نیویورک بود. خودش هم متولد نیویورک بود. او [[انجیل]] و [[تورات]] را خوانده، اما اینها او را قانع نکرده بود. | ||
<br> | <br> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۷: | ||
ادواردو پس از سفر به ایران شیعه شد و توانست با امام خمینی(ره) دیدار کند. | ادواردو پس از سفر به ایران شیعه شد و توانست با امام خمینی(ره) دیدار کند. | ||
<br> | <br> | ||
دکتر قدیری ابیانه درباره [[شیعه]] شدن و اولین سفر ادواردو به [[ایران]] | دکتر قدیری ابیانه درباره [[شیعه]] شدن و اولین سفر ادواردو به [[ایران]] میگوید: "بعد از شیعه شدن و ذکر شهادتین در نزد آقای فخرالدین حجازی، نام او را "مهدی" گذاشتیم. | ||
<br> | <br> | ||
بار اول که به ایران آمد، خدمت حضرت امام (ره) رفت. در آن ملاقات، حضرت [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]]، آقای هاشمی، سیداحمد خمینی و فخرالدین حجازی حضور داشتند و یک دوست ایرانی ما که الان در مشهد است و نمیخواهد اسمش را ببریم و دوست ادواردو نیز بود، کار ترجمه را بر عهده داشت. | |||
<br> | <br> | ||
این دوست مشترکمان بعدها گفت که بعد از دیدار با امام به نماز جمعه رفتیم که ادواردو در صف اول بود. در این سفر او به مشهد، برای زیارت [[امام رضا]] (ع) رفت. در آنجا بهشدت تحت تأثیر زیارت قرار گرفته بود و میگفت که من وجود امام رضا (ع) را حس میکردم. وقتی از او پرسیدم از امام رضا (ع) چهچیزی خواستی؟ گفت: خواستم که از خدا بخواهد که قلب پدرم را نسبت به من مهربان کند. | |||
<br> | <br> | ||
== فعالیتها در ایتالیا == | |||
ادواردو با اعمال نفوذی که داشت، کانال یک تلویزیون [[ایتالیا]] را قانع کرد که یک فیلم مستند راجع به کشورهای اسلامی بسازد و تهیهکنندگی فیلم را نیز خودش بر عهده گرفت. | ادواردو با اعمال نفوذی که داشت، کانال یک تلویزیون [[ایتالیا]] را قانع کرد که یک فیلم مستند راجع به کشورهای اسلامی بسازد و تهیهکنندگی فیلم را نیز خودش بر عهده گرفت. | ||
<br> | <br> | ||
در این راستا به ایران هم آمد و بعد هم این فیلم را در تلویزیون به نمایش گذاشت. بعد از نمایش آخرین قسمت با "ایگور من" خبرنگار روزنامه "لاستامپا" درباره [[اسلام]] به مناظره نشست. همچنین وقتی کتاب [[سلمان رشدی]] منتشر شد، یک ناشر ایتالیایی تصمیم گرفت آن را منتشر کند. ادواردو با شنیدن این خبر به دیدن او رفت و به او به خاطر انتشار این کتاب اعتراض کرد. | در این راستا به ایران هم آمد و بعد هم این فیلم را در تلویزیون به نمایش گذاشت. بعد از نمایش آخرین قسمت با "ایگور من" خبرنگار روزنامه "لاستامپا" درباره [[اسلام]] به مناظره نشست. همچنین وقتی کتاب [[سلمان رشدی]] منتشر شد، یک ناشر ایتالیایی تصمیم گرفت آن را منتشر کند. ادواردو با شنیدن این خبر به دیدن او رفت و به او به خاطر انتشار این کتاب اعتراض کرد. | ||
<br> | <br> | ||
دکتر قدیری ابیانه درباره | دکتر قدیری ابیانه درباره فعالیتهای وی میگوید: "او میگفت که نمیتوانم ببینم به مقدسات من توهین شود و من هیچ حرفی نزنم. وی همچنین در برابر جنایات اسراییل در فلسطین طاقت نمیآورد و به نخستوزیر و رییسجمهوری و حتی سران کشورهای دیگر زنگ میزد و خواستار جلوگیری از این اقدامات میشد که من به او گفتم داری با این کارها شهادتت رو جلو میاندازی. صهیونیستها دست از سر تو بر نخواهند داشت، از این کارها پرهیز کن". | ||
<br> | <br> | ||
== فشار برای برگشت به مسیحیت == | |||
حسین عبداللهی و محمد اسحاق عبداللهی صمیمیترین دوستان ایرانی ادواردو، فشارهای وارد شده به ادواردو از سوی خانوادهاش را غیرقابلباور توصیف میکنند. | |||
<br> | <br> | ||
خانواده آنیلی | حسین عبداللهی میگوید: "ادواردو تحت فشار اقتصادی بسیار زیادی قرار داشت. خانواده آنیلی وی را به صورت کامل از لحاظ اقتصادی تحریم اقتصادی کرده بودند. به گونهای که وی حتی برای تاکسی سوار شدن پول نداشت". حسین میگوید: "یک روز با ادواردو به نمایندگی هواپیمایی ایران ایر در ایتالیا رفتیم تا برای ادواردو بلیط سفر به ایران تهیه کنیم. کارگزار ایتالیایی شرکت ایرانایر گفت که من نمیتوانم برای ادواردو بلیط بخرم. پس از مشاجره بسیار با وی مشخص شد که منشی پدر ادواردو با آن کارمند تماس گرفته بود و به وی دستور داده بود، حق ندارد برای ادواردو بلیط صادر کند." | ||
<br> | <br> | ||
در نوامبر سال 2000 جسد ادورادو آنیلی در بزرگراه تورینو-ساوانا در شمال ایتالیا و در نزدیکی شهر تورین پیدا شد. اتومبیل وی نیز که یک فیات کرومای خاکستری بود، بر روی پل رومانو و در حالی که | خانواده آنیلی برای آنکه ادواردو را از ارث محروم کنند، سعی زیادی در دیوانه جلوه دادن وی داشتند. به همین منظور وی را در یک بیمارستان روانی بستری کردند که به گفته خود ادواردو همه اعضای آن یهودی بودند. ادواردو میترسید که در آن تیمارستان وی را تحت درمانهای شستشوی مغزی قرار دهند و حتی یک بار از آنجا فرار کرده بود. | ||
=== شهادت یا خودکشی؟ === | |||
در نوامبر سال 2000 جسد ادورادو آنیلی در بزرگراه تورینو-ساوانا در شمال ایتالیا و در نزدیکی شهر تورین پیدا شد. اتومبیل وی نیز که یک فیات کرومای خاکستری بود، بر روی پل رومانو و در حالی که چراغهای راهنمایش روشن بود و درهای آن باز بود، رها شده بود. | |||
لیس ایتالیا مرگ ادواردو را خودکشی تشخیص داد و علت آن را استفاده بیش از حد از مواد مخدر اعلام کرد. | لیس ایتالیا مرگ ادواردو را خودکشی تشخیص داد و علت آن را استفاده بیش از حد از مواد مخدر اعلام کرد. | ||
<br> | <br> | ||
اما دلایل روشنی وجود دارد که حاکی از قتل ادورادو است: | اما دلایل روشنی وجود دارد که حاکی از قتل ادورادو است: | ||
<br> | <br> | ||
نخست اینکه ادواردو به هیچ وجه معتاد نبود و حتی در مواردی مشاهده شده است که با دوستان و نزدیکانش که از مواد مخدر استفاده می کردند، ساعت ها | نخست اینکه ادواردو به هیچ وجه معتاد نبود و حتی در مواردی مشاهده شده است که با دوستان و نزدیکانش که از مواد مخدر استفاده می کردند، ساعت ها گفتوگو می کرد تا آنها را از این کار بازدارد. | ||
<br> | <br> | ||
دوم اینکه در اسلام | دوم اینکه در اسلام خودکشی به شدت منع شده است. ادواردو شخصی به شدت آرمانگرا بود که حتی مایل نبود برای کاستن از فشارها و تهدیدات، به صورت مصلحتآمیز اعلام کند که از اسلام روی برگردانده است. هدف وی شناساندن اسلام به مردم ایتالیا و غربیها بود. چنین فردی چگونه میتواند خودکشی کند؟ خودکشی اقدامی است که افراد بیدین و کسانی که به آخر خط رسیدهاند، انجام میدهند. این در حالی است که ادواردو به فردی کاملا معتقد تبدیل شده بود و هنوز در ابتدای راه بود و کارهای زیادی برای انجام دادن داشت. | ||
<br> | <br> | ||
دلیل سوم: آشپز ادواردو میگوید صبح روزی که وی به قتل رسید، نوع غذای ناهارش را مشخص کرده بود. حال این سوال مطرح | دلیل سوم: آشپز ادواردو میگوید صبح روزی که وی به قتل رسید، نوع غذای ناهارش را مشخص کرده بود. حال این سوال مطرح میشود کسی که قصد خودکشی داشته باشد، چرا باید برای دو یا سه ساعت بعدش سفارش غذا بدهد. همچنین ادواردو در صبح روز حادثه با دایی خود به صورت تلفنی مکالمه کرده بود و به گفته دایی ادواردو هیچگونه مورد مشکوکی در میان صحبتهای وی به چشم نمیخورد و وی کاملا عادی صحبت میکرد. همچنین ادواردو هیچگونه یادداشتی مبنی بر تصمیمش برای خودکشی از خود به جای نگذاشته بود. | ||
<br> | <br> | ||
دلیل چهارم: حسین عبداللهی با اشاره به | دلیل چهارم: حسین عبداللهی با اشاره به برنامههای بلندمدت ادواردو میگوید: "ادواردو میگفت میخواهم به ایران بروم و پناهنده سیاسی شوم و در قم به تحصیلاتم ادامه دهم." محمد عبداللهی نیز میگوید: "یک هفته قبل از آنکه ادواردو فوت کند، با هم نشسته بودیم و سوره بنی اسرائیل را به زبان ایتالیایی میخواندیم. ادواردو به من گفت میخواهد زبان عربی را فرابگیرد تا بتواند بهتر قرآن را درک کند. بدیهی است که فردی که برنامههای بلندمدت برای زندگی خود دارد و اهداف والایی را دنبال میکند به هیچ وجه دست به خودکشی نخواهد زد. | ||
<br> | <br> | ||
دلیل پنجم: مورد مشکوک دیگری که درباره شهادت ادواردو وجود دارد این است که هیچ گونه بررسی تکمیلی در مورد نحوه قتل او انجام نشد. جسد وی | دلیل پنجم: مورد مشکوک دیگری که درباره شهادت ادواردو وجود دارد این است که هیچ گونه بررسی تکمیلی در مورد نحوه قتل او انجام نشد. جسد وی کالبدشکافی نشد و مرگ وی فوراً خودکشی جلوه داده شد. حتی قبل از آنکه پلیس مرگ وی را به صورت رسمی خودکشی اعلام کند، برخی روزنامهها خبر خودکشی پسر رئیس کارخانه فیات را چاپ کردند و ذهن مردم را کاملا به سمت گزینه خودکشی سوق دادند. جسد وی نیز تا ظهر فردای روز حادثه به خاک سپرده شد تا فرصت برای هیچ گونه تحقیقی مهیا نباشد. | ||
<br> | <br> | ||
و همچنین دلایل دیگر... | و همچنین دلایل دیگر... | ||
<br> | <br> | ||
==آشنایی ادواردو با ایران== | == آشنایی ادواردو با ایران == | ||
اولین آشنایی ادواردو با انقلاب اسلامی ایران در تاریخ 31 فروردین 1359 رخ داد؛ یک هفته پس از مناظره تلویزیونی دکتر قدیری ابیانه با خبرنگاران آمریکایی، عراقی و ایتالیایی که از شبکه تلویزیونی ایتالیا به طور زنده (درتاریخ 24 فروردین 1359) پخش میشد؛ مناظرهای که بخشهایی از آن در فیلم مستند ادواردو نیز گنجانده شد. | اولین آشنایی ادواردو با انقلاب اسلامی ایران در تاریخ 31 فروردین 1359 رخ داد؛ یک هفته پس از مناظره تلویزیونی دکتر قدیری ابیانه با خبرنگاران آمریکایی، عراقی و ایتالیایی که از شبکه تلویزیونی ایتالیا به طور زنده (درتاریخ 24 فروردین 1359) پخش میشد؛ مناظرهای که بخشهایی از آن در فیلم مستند ادواردو نیز گنجانده شد. | ||
<br> | <br> | ||
او که تنها 6 ماه از قدیری جوانتر | او که تنها 6 ماه از قدیری جوانتر بود، تصمیم به آشنایی و دوستی با قدیری میگیرد و به عنوان ناشناس به منزل او مراجعه میکند. | ||
<br> | <br> | ||
دکتر قدیری ابیانه در مورد این دیدار میگوید: "یک هفته بعد از شرکت در میزگرد تلویزیونی که ادواردو آن را دیده | دکتر قدیری ابیانه در مورد این دیدار میگوید: "یک هفته بعد از شرکت در میزگرد تلویزیونی که ادواردو آن را دیده بود، در روز یکشنبه در حالیکه من در اقامتگاه سفارت بودم، دربان سفارت گفت که یک جوان ایتالیایی آمده و میخواهد شما را ببیند. من هم گفتم اگر میشود به او بگویید فردا برای ملاقات بیاید. ولی بعد از لحظاتی دربان سفارت دوباره زنگ زد که این جوان میگوید "خدا هر در بستهای را میگشاید." من هم گفتم فوراً در را باز کنند و خود هم به استقبالش رفتم. جوان قد بلند لاغری بود که با یک موتور گازی کهنه آمده بود و خودش را ادواردو آنیلی معرفی کرد. من بدون اینکه انتظار جواب مثبتی از او داشته باشم، از او پرسیدم که شما با خانوادهِ آنیلی معروف نسبتی دارید و او گفت که من پسرش هستم!" | ||
<br> | <br> | ||
ادواردو چند بار به ایران آمد. در سفر اولش به ایران به دیدارامام خمینی (ره) آمده بود و امام هم پیشانی او را بوسیده بود. | ادواردو چند بار به ایران آمد. در سفر اولش به ایران به دیدارامام خمینی (ره) آمده بود و امام هم پیشانی او را بوسیده بود. | ||
<br> | <br> | ||
ادواردو در سفر خود به ایران در تاریخ جمعه 14 فروردین 1360 در صف اول نماز جمعه تهران به امامت حضرت | ادواردو در سفر خود به ایران در تاریخ جمعه 14 فروردین 1360 در صف اول نماز جمعه تهران به امامت حضرت آیتالله خامنهای شرکت کرده بود. آیتالله هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود بدون ذکر نام مینویسد که پسر رئیس فیات که مسلمان شده است با امام دیدار کرد. | ||
<br> | <br> | ||
در این ملاقات آیتالله خامنهای هم حضور داشت. | در این ملاقات آیتالله خامنهای هم حضور داشت. | ||
<br> | <br> | ||
ملاقات با امام خمینی(ره) که در 8 شهریور 1360 در حضور حضرت | ملاقات با امام خمینی(ره) که در 8 شهریور 1360 در حضور حضرت آیتالله خامنهای – هاشمی رفسنجانی – مرحوم حاج احمد خمینی و آقای فخرالدین حجازی انجام شد.<ref>[https://www.mashreghnews.ir/ برگرفته شده از مقاله ادواردو آنیلی که بود و چگونه اسلام آورد]</ref> | ||
=پانویس= | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | |||
[[رده: | [[رده:شخصیتها]] | ||
[[رده: | [[رده:ایتالیا]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۲۹
ادواردو آنیلی در 9 ژوئن 1954 در نیویورک متولد شد. وی تنها پسر و وارث مولتی میلیاردر مشهور ایتالیایی سناتور جووآنی آنیلی بود و مادرش، مارلا کاراچیلو، یک پرنسس یهودی بود. ادواردو پس از اتمام تحصیلاتش در کالج آتلانتیک، برای ادامه تحصیلاتش در زمینه ادبیات مدرن و فلسفه شرق به دانشگاه پرینستون رفت. وی پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی، برای مطالعه عرفان و مذاهب شرقی به کشورهای هند و ایران سفر کرد و در جریان سفرش به کشورمان با آیت الله خمینی دیدار کرد و به اسلام و تشیع گروید.
نام | ادواردو آنیلی |
---|---|
متولد | 1954 میلادی |
محل تولد | نیویورک |
نام پدر | جووآنی آنیلی |
تحصیلات | دانشجوی فلسفه ادیان در دانشگاه پرینستون نیویورک |
ادواردو آنیلی
ادواردو آنیلی فرزند سناتور جیانی آنیلی ثروتمند ایتالیایی و مالک کارخانجات اتومبیل سازی فیات، فراری، مازراتی، آلفا رومئو، لانچیا، آبارت، اویکو به همراه چندین کارخانه تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی، شرکتهای طراحی مد و لباس، روزنامههای پرتیراژ لاستامپا و کوریره دلاسرا، باشگاه اتومبیلرانی فراری و باشگاه فوتبال یوونتوس بود.[۱]
پیشینه خانوادگی
جیوانی آنیلی، پدر کاتولیک ادواردو یکی از پولدارترین و بانفوذترین افراد ایتالیا است. مادر ادواردو یک پرنسس یهودی بود. درآمد سالیانه خانواده آنیلی بیش از 60 میلیارد دلار تخمین زده میشود. بسیاری از اطرافیان ادواردو بر این باورند که ازدواج یک زن یهودی با خانواده آنیلی اتفاقی نبوده است.
پس از این ازدواج، یکی از عموهای ادواردو فوت می کند. نکته جالب دیگر این است که خواهر ادواردو نیز با یک خبرنگار یهودی به نام "الکان" ازدواج میکند و از او چهار بچه دارد. بدین ترتیب به نظر میرسد پیوند این خانواده با صهیونیستها محکم و محکمتر میشد.
مسلمان شدن ادواردو
ادواردو دانشجوی فلسفه ادیان در دانشگاه معروف پرینستون نیویورک بود. خودش هم متولد نیویورک بود. او انجیل و تورات را خوانده، اما اینها او را قانع نکرده بود.
در 20 سالگی برحسب اتفاق در کتابخانه چشمش به قرآن افتاده و چند آیه از آن را میخواند و احساس میکند این نمیتواند کلام بشر باشد. قرآن را کامل میخواند و تصمیم میگیرد مسلمان شود، بدون اینکه نیاز به مشورت با کسی را احساس کند.
به یک مرکز اسلامی در نیویورک میرود و آنجا میگوید من میخواهم مسلمان شوم، شهادتین را میگوید و آنجا نامش را "هشام عزیز میگذارند.
ادواردو پس از سفر به ایران شیعه شد و توانست با امام خمینی(ره) دیدار کند.
دکتر قدیری ابیانه درباره شیعه شدن و اولین سفر ادواردو به ایران میگوید: "بعد از شیعه شدن و ذکر شهادتین در نزد آقای فخرالدین حجازی، نام او را "مهدی" گذاشتیم.
بار اول که به ایران آمد، خدمت حضرت امام (ره) رفت. در آن ملاقات، حضرت آیتالله خامنهای، آقای هاشمی، سیداحمد خمینی و فخرالدین حجازی حضور داشتند و یک دوست ایرانی ما که الان در مشهد است و نمیخواهد اسمش را ببریم و دوست ادواردو نیز بود، کار ترجمه را بر عهده داشت.
این دوست مشترکمان بعدها گفت که بعد از دیدار با امام به نماز جمعه رفتیم که ادواردو در صف اول بود. در این سفر او به مشهد، برای زیارت امام رضا (ع) رفت. در آنجا بهشدت تحت تأثیر زیارت قرار گرفته بود و میگفت که من وجود امام رضا (ع) را حس میکردم. وقتی از او پرسیدم از امام رضا (ع) چهچیزی خواستی؟ گفت: خواستم که از خدا بخواهد که قلب پدرم را نسبت به من مهربان کند.
فعالیتها در ایتالیا
ادواردو با اعمال نفوذی که داشت، کانال یک تلویزیون ایتالیا را قانع کرد که یک فیلم مستند راجع به کشورهای اسلامی بسازد و تهیهکنندگی فیلم را نیز خودش بر عهده گرفت.
در این راستا به ایران هم آمد و بعد هم این فیلم را در تلویزیون به نمایش گذاشت. بعد از نمایش آخرین قسمت با "ایگور من" خبرنگار روزنامه "لاستامپا" درباره اسلام به مناظره نشست. همچنین وقتی کتاب سلمان رشدی منتشر شد، یک ناشر ایتالیایی تصمیم گرفت آن را منتشر کند. ادواردو با شنیدن این خبر به دیدن او رفت و به او به خاطر انتشار این کتاب اعتراض کرد.
دکتر قدیری ابیانه درباره فعالیتهای وی میگوید: "او میگفت که نمیتوانم ببینم به مقدسات من توهین شود و من هیچ حرفی نزنم. وی همچنین در برابر جنایات اسراییل در فلسطین طاقت نمیآورد و به نخستوزیر و رییسجمهوری و حتی سران کشورهای دیگر زنگ میزد و خواستار جلوگیری از این اقدامات میشد که من به او گفتم داری با این کارها شهادتت رو جلو میاندازی. صهیونیستها دست از سر تو بر نخواهند داشت، از این کارها پرهیز کن".
فشار برای برگشت به مسیحیت
حسین عبداللهی و محمد اسحاق عبداللهی صمیمیترین دوستان ایرانی ادواردو، فشارهای وارد شده به ادواردو از سوی خانوادهاش را غیرقابلباور توصیف میکنند.
حسین عبداللهی میگوید: "ادواردو تحت فشار اقتصادی بسیار زیادی قرار داشت. خانواده آنیلی وی را به صورت کامل از لحاظ اقتصادی تحریم اقتصادی کرده بودند. به گونهای که وی حتی برای تاکسی سوار شدن پول نداشت". حسین میگوید: "یک روز با ادواردو به نمایندگی هواپیمایی ایران ایر در ایتالیا رفتیم تا برای ادواردو بلیط سفر به ایران تهیه کنیم. کارگزار ایتالیایی شرکت ایرانایر گفت که من نمیتوانم برای ادواردو بلیط بخرم. پس از مشاجره بسیار با وی مشخص شد که منشی پدر ادواردو با آن کارمند تماس گرفته بود و به وی دستور داده بود، حق ندارد برای ادواردو بلیط صادر کند."
خانواده آنیلی برای آنکه ادواردو را از ارث محروم کنند، سعی زیادی در دیوانه جلوه دادن وی داشتند. به همین منظور وی را در یک بیمارستان روانی بستری کردند که به گفته خود ادواردو همه اعضای آن یهودی بودند. ادواردو میترسید که در آن تیمارستان وی را تحت درمانهای شستشوی مغزی قرار دهند و حتی یک بار از آنجا فرار کرده بود.
شهادت یا خودکشی؟
در نوامبر سال 2000 جسد ادورادو آنیلی در بزرگراه تورینو-ساوانا در شمال ایتالیا و در نزدیکی شهر تورین پیدا شد. اتومبیل وی نیز که یک فیات کرومای خاکستری بود، بر روی پل رومانو و در حالی که چراغهای راهنمایش روشن بود و درهای آن باز بود، رها شده بود.
لیس ایتالیا مرگ ادواردو را خودکشی تشخیص داد و علت آن را استفاده بیش از حد از مواد مخدر اعلام کرد.
اما دلایل روشنی وجود دارد که حاکی از قتل ادورادو است:
نخست اینکه ادواردو به هیچ وجه معتاد نبود و حتی در مواردی مشاهده شده است که با دوستان و نزدیکانش که از مواد مخدر استفاده می کردند، ساعت ها گفتوگو می کرد تا آنها را از این کار بازدارد.
دوم اینکه در اسلام خودکشی به شدت منع شده است. ادواردو شخصی به شدت آرمانگرا بود که حتی مایل نبود برای کاستن از فشارها و تهدیدات، به صورت مصلحتآمیز اعلام کند که از اسلام روی برگردانده است. هدف وی شناساندن اسلام به مردم ایتالیا و غربیها بود. چنین فردی چگونه میتواند خودکشی کند؟ خودکشی اقدامی است که افراد بیدین و کسانی که به آخر خط رسیدهاند، انجام میدهند. این در حالی است که ادواردو به فردی کاملا معتقد تبدیل شده بود و هنوز در ابتدای راه بود و کارهای زیادی برای انجام دادن داشت.
دلیل سوم: آشپز ادواردو میگوید صبح روزی که وی به قتل رسید، نوع غذای ناهارش را مشخص کرده بود. حال این سوال مطرح میشود کسی که قصد خودکشی داشته باشد، چرا باید برای دو یا سه ساعت بعدش سفارش غذا بدهد. همچنین ادواردو در صبح روز حادثه با دایی خود به صورت تلفنی مکالمه کرده بود و به گفته دایی ادواردو هیچگونه مورد مشکوکی در میان صحبتهای وی به چشم نمیخورد و وی کاملا عادی صحبت میکرد. همچنین ادواردو هیچگونه یادداشتی مبنی بر تصمیمش برای خودکشی از خود به جای نگذاشته بود.
دلیل چهارم: حسین عبداللهی با اشاره به برنامههای بلندمدت ادواردو میگوید: "ادواردو میگفت میخواهم به ایران بروم و پناهنده سیاسی شوم و در قم به تحصیلاتم ادامه دهم." محمد عبداللهی نیز میگوید: "یک هفته قبل از آنکه ادواردو فوت کند، با هم نشسته بودیم و سوره بنی اسرائیل را به زبان ایتالیایی میخواندیم. ادواردو به من گفت میخواهد زبان عربی را فرابگیرد تا بتواند بهتر قرآن را درک کند. بدیهی است که فردی که برنامههای بلندمدت برای زندگی خود دارد و اهداف والایی را دنبال میکند به هیچ وجه دست به خودکشی نخواهد زد.
دلیل پنجم: مورد مشکوک دیگری که درباره شهادت ادواردو وجود دارد این است که هیچ گونه بررسی تکمیلی در مورد نحوه قتل او انجام نشد. جسد وی کالبدشکافی نشد و مرگ وی فوراً خودکشی جلوه داده شد. حتی قبل از آنکه پلیس مرگ وی را به صورت رسمی خودکشی اعلام کند، برخی روزنامهها خبر خودکشی پسر رئیس کارخانه فیات را چاپ کردند و ذهن مردم را کاملا به سمت گزینه خودکشی سوق دادند. جسد وی نیز تا ظهر فردای روز حادثه به خاک سپرده شد تا فرصت برای هیچ گونه تحقیقی مهیا نباشد.
و همچنین دلایل دیگر...
آشنایی ادواردو با ایران
اولین آشنایی ادواردو با انقلاب اسلامی ایران در تاریخ 31 فروردین 1359 رخ داد؛ یک هفته پس از مناظره تلویزیونی دکتر قدیری ابیانه با خبرنگاران آمریکایی، عراقی و ایتالیایی که از شبکه تلویزیونی ایتالیا به طور زنده (درتاریخ 24 فروردین 1359) پخش میشد؛ مناظرهای که بخشهایی از آن در فیلم مستند ادواردو نیز گنجانده شد.
او که تنها 6 ماه از قدیری جوانتر بود، تصمیم به آشنایی و دوستی با قدیری میگیرد و به عنوان ناشناس به منزل او مراجعه میکند.
دکتر قدیری ابیانه در مورد این دیدار میگوید: "یک هفته بعد از شرکت در میزگرد تلویزیونی که ادواردو آن را دیده بود، در روز یکشنبه در حالیکه من در اقامتگاه سفارت بودم، دربان سفارت گفت که یک جوان ایتالیایی آمده و میخواهد شما را ببیند. من هم گفتم اگر میشود به او بگویید فردا برای ملاقات بیاید. ولی بعد از لحظاتی دربان سفارت دوباره زنگ زد که این جوان میگوید "خدا هر در بستهای را میگشاید." من هم گفتم فوراً در را باز کنند و خود هم به استقبالش رفتم. جوان قد بلند لاغری بود که با یک موتور گازی کهنه آمده بود و خودش را ادواردو آنیلی معرفی کرد. من بدون اینکه انتظار جواب مثبتی از او داشته باشم، از او پرسیدم که شما با خانوادهِ آنیلی معروف نسبتی دارید و او گفت که من پسرش هستم!"
ادواردو چند بار به ایران آمد. در سفر اولش به ایران به دیدارامام خمینی (ره) آمده بود و امام هم پیشانی او را بوسیده بود.
ادواردو در سفر خود به ایران در تاریخ جمعه 14 فروردین 1360 در صف اول نماز جمعه تهران به امامت حضرت آیتالله خامنهای شرکت کرده بود. آیتالله هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود بدون ذکر نام مینویسد که پسر رئیس فیات که مسلمان شده است با امام دیدار کرد.
در این ملاقات آیتالله خامنهای هم حضور داشت.
ملاقات با امام خمینی(ره) که در 8 شهریور 1360 در حضور حضرت آیتالله خامنهای – هاشمی رفسنجانی – مرحوم حاج احمد خمینی و آقای فخرالدین حجازی انجام شد.[۲]