جنبش اسلامی داغستان: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'نمی توان' به 'نمیتوان') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
در مبارزات قرن 18 و 19 '''جنبش اسلامی داغستان'''، | در مبارزات قرن 18 و 19 '''جنبش اسلامی داغستان'''، آموزههای نقشبندی نقش اصلی را بازی میکرد؛ زیرا نقشبندی که توسط «[[شیخ منصور اشورمه ای|شیخ منصور اشورمهای]]»، «[[غازی ملاّ محمد]]»، «[[شیخ شامل]]»، «[[حمزه بیگ]]» و... رواج یافت، به دلیل تأکید ویژه آن بر [[جهاد]] و رویارویی با چیرگی کفار و همبستگی مسلمانان، به سرعت در میان اقوام مسلمان شمال قفقاز ریشه دواند و موجب همبستگی و وحدت اقوام گوناگون داغستان در برابر روسها و اشغالگران شد. ارتش روسیه تلاش زیادی را برای سرکوبی نهضت مسلمانان داغستان انجام داد، ولی نتوانست قیامهای مردمی را به کلی نابود کند و بیش از صد سال نهضت استعمارستیز ادامه یافت. | ||
=جنبش اسلامی داغستان= | =جنبش اسلامی داغستان= | ||
[[داغستان]]، از سرزمینهای تاریخی مسلمانان است که در کنار ساحل خزر و نواحی شرقی [[قفقاز]] شمالی قرار دارد و مرکز حکومت آن «[[مخاچ قلعه]]» است. در داغستان اقوام و قبایل مختلف و بیش از سی ملیت زندگی میکنند. به جز زبان عربی (که زبان [[قرآن]] به شمار میآید)، زبانهای محلی بسیاری مانند؛ ترکی، آذری، [[آوارها]]، دارگین و... در آن رواج دارد. 88 درصد ساکنان داغستان مسلمان [[سنی]] و 4 درصد مسلمان [[شیعه]] هستند. | |||
<br> | <br> | ||
اسلام، در قرن اول هجری پس از پیروزی اعراب مسلمان به ماورای قفقاز رسید و وارد سرزمین داغستان شد و به تدریج گسترش یافت و داغستان به یکی از مراکز مهم اسلامی تبدیل شد. «از نظر تاریخی، «امام [[ابوحنیفه]]» نیز ریشه آسیای میانهای دارد و بیشتر سران و بزرگان مذهب حنفی نیز از همین نواحی برخاستهاند. <br> | |||
بعد از [[حنفی]]<nowiki/>ها نوبت [[شافعیه]] میرسد که بیشتر در مناطق قفقاز در جمهوری داغستان و شاشانیا و... به سر میبرند.» | |||
یک پژوهشگر روسی در رابطه با جایگاه داغستان در تاریخ اسلام مینویسد: در اوایل قرن بیستم میلادی، این سرزمین از مراکز مهم اسلامی به شمار میرفت و مدرسههای دینی و مراکز علمی شمال قفقاز در سراسر جهان اسلامی شهرت فراوان داشت.<ref>[http://pajuhesh.irc.ir/ برگرفته شده از مقاله // کتاب / رسانه و جنبشهای اسلامی معاصر]</ref> | |||
== تاریخچه جنبش اسلامی داغستان == | |||
داغستان در قرن هجدهم میلادی تنها منطقه مسلمان نشین جهان بود که مذهب تصوف و عرفان با زندگی مردم آمیخته شده بود. مسلک اصلی در قفقاز و داغستان، [[نقشبندی]] و [[قادری]] است. نهضت [[تصوف]] در این کشور به وسیله علمای نقشبندی در اواخر قرن هجدهم آغاز گردید. شیخ «منصور اُشورمهای»، از پایه گذاران نهضت اسلامی در این دوره است. او که در بخارا تحصیل میکرد به طریقه صوفیانه نقشبندیه گروید و با استفاده از آموزههای آن، مردم داغستان را در برابر روسهای متجاوز شوراند و در قفقاز نبرد سختی کرد و زیانهای فراوانی برای روسها به بار آورد. | |||
<br> | <br> | ||
در مبارزات قرن 18 و 19 مسلمانان داغستان، آموزههای نقشبندی نقش اصلی را بازی میکرد؛ زیرا نقشبندی که توسط «شیخ منصور اشورمهای»، «غازی ملاّ محمد»، «شیخ شامل»، «حمزه بیگ» و... رواج یافت، به دلیل تأکید ویژه آن بر جهاد و رویارویی با چیرگی کفار و همبستگی مسلمانان، به سرعت در میان اقوام مسلمان شمال قفقاز ریشه دواند و موجب همبستگی و وحدت اقوام گوناگون داغستان در برابر روسها و اشغالگران شد. ارتش روسیه تلاش زیادی را برای سرکوبی نهضت مسلمانان داغستان انجام داد، ولی نتوانست قیامهای مردمی را به کلی نابود کند و بیش از صد سال نهضت استعمارستیز ادامه یافت. | |||
<br> | <br> | ||
انقلاب اکتبر 1917 بلشویکها علیه حکومت تزاری روس، جنگهای داخلی را در سراسر شوروی به همراه آورد. تا اواخر سال 1917 بلشویکها و «انقلابیون اجتماعی» قدرت را در داغستان به دست گرفتند. «در سپتامبر 1918 ارتش سفید، حکومت آنها را واژگون کرد و دوباره تزارها، داغستان را به زیر سلطه خود در آوردند. | |||
<br> | <br> | ||
«در این زمان «[[امام نجم الدین|امام نجمالدین]]» و «[[اوزن حاجی]]» مشایخ فرقه نقشبندی کوشیدند تا امامت را در مناطق کوهستانی احیا کنند» دیری نپایید که دوباره داغستان در دسامبر 1920 به اشغال ارتش سرخ درآمد. رهبران مسلمانان قفقاز شمالی در برابر بلشویکها نیز موضع گرفتند و همه مسلمانان را برای مبارزه با کمونیستها، به زیر پرچم «لا اله الا اللّه» فرا خواندند. | |||
<br> | <br> | ||
این نهضت به اندازهای ژرف و فراگیر بود که «[[استالین]]» برای فریب اذهان عمومی و جلوگیری از گسترش نهضت اسلامی در این کشور، وارد داغستان شد و در کنگره مردم داغستان اعلام نمود که خودمختاری این سرزمین را به رسمیت میشناسد. به این ترتیب داغستان به عنوان یکی از جمهوریهای خودمختار شوروی سوسیالیستی در 21 ژانویه 1921 اعلام موجودیت کرد ولی چند ماه بعد، قیامهای «امام نجم الدین» و «شیخ اوزن» نیز سرکوب و سلطه کمونیستها بر داغستان اسلامی و شمال قفقاز سایه افکند. | |||
<br> | <br> | ||
داغستان اگرچه در سال 1921 جزو جمهوریهای خودمختار شوروی شد، ولی اسلام بعد از هفتاد سال سرکوب، هنوز هم در این کشور محبوبیت فراوان دارد و در این سرزمین، مسلمانان وفادار به عقاید و فرامین اسلامی بسیار پیدا میشوند. مسلمانان داغستان با وجود گرفتاریها و پرداخت هزینههای سنگین، اسلام را برای خود نگه داشته و به نشر معارف و ادامه آموختن علوم اسلامی همت میگمارند. | |||
<br> | <br> | ||
البته دوران کمونیستها و 70 سال حکومت آنها بر داغستان بدون تأثیر هم نبوده است؛ در اثر مبارزه بلشویکها با اسلام، هزاران شهروند داغستانی از [[دین اسلام]] و مسایل اخلاقی و معنوی آن دور شده و بسیاری از آنها از دین اسلام محروم گشتند. در سال 1988 در سراسر داغستان 27 [[مسجد]] وجود داشت؛ هر چند آنهایی که زبان عربی و علوم اسلامی را فرا میگرفتند از «چند ده نفر» تجاوز نمیکرد، این در حالی بود که در اوایل قرن بیستم، 800 مسجد در داغستان وجود داشت و هزاران داغستانی در دهها مدرسه علمیه و صدها مکتب، سرگرم یادگیری علوم اسلامی و زبان عربی بودند. | |||
<br> | <br> | ||
داغستان | در راستای سیاست «پروستریکا»ی «گورباچف»، مسلمانان داغستان در اواخر سال 1988 و اوایل سال 1989 از آزادی که از بالا بخشیده شده بود، بهرهمند شدند. مسلمانان داغستان در اولین اقدام، مساجد مصادره شده خود را پس گرفتند که تعداد آنها در سال 1990 دویست باب و تا اواخر سال 1991 به 600 باب رسید. | ||
<br> | <br> | ||
رهبران حزب کمونیست از تاب و تلاش مسلمانان برای باز پسگیری مساجد مصادره شده و احیای دوباره اسلام در داغستان، به این نتیجه رسیده بودند که از یک سو آنها در مبارزه با دین و به ویژه اسلام شکست خوردهاند، از سوی دیگر، دخالت رهبران اسلامی در سیاست به هیچ وجه برای آنها قابل تحمل نبود. | |||
<br> | <br> | ||
در | به همین دلیل حزب کمونیست بدون اینکه آشکارا برای مسلمانان مزاحمت ایجاد کند، به صورت نامرئی سعی کرد تا در میان جنبش اسلامی داغستان تفرقه به وجود بیاورد. این سیاست کمونیستها تا حدودی توانست اثرات ویرانگر خودش را بر جای بگذارد و اولین شکاف را در ادارههای روحانی شمال قفقاز به وجود آورد. در پی آن، اختلافات شدید بین جریانهای سیاسی مسلمانان داغستان در چگونگی برداشت از اسلام و گرایشهای قومی آشکار گردید. هم اکنون چند گروه سیاسی ـ اسلامی با گرایشهای متفاوت محافظهکارانه و بنیادگرایانه در جمهوری خودمختار داغستان فعالیت میکنند: | ||
<br> | <br> | ||
1 ـ [[حزب رستاخیز اسلامی]] (نهضت): این گروه، از احزاب بنیادگرای اسلامی در داغستان است و با حزب کمونیست به شدت مخالفت میکند. این حزب به نسبت اصلاحات اجتماعی و سیاسی موضع رادیکالی دارد و در سالهای 1989 ـ 1991 از راه برگزاری نشستهای ضد کمونیستی و اعتراضات عمومی، در سیاسی کردن مسلمانان داغستان نقش فعالی را ایفا کرد. این حزب با سنتگرایان و شیوخ صوفی مسلک شمال قفقاز رابطه خوبی ندارد. | |||
<br> | <br> | ||
2 ـ سازمان اسلامی ([[جماعت المسلمین]]): این گروه نیز تفکر رادیکالیسم دارد و رابطه خوبی با حزب رستاخیز اسلامیدارد. سازمان اسلامی در اوایل سال 1992 توسط قاضی نواحی دارگین «حسب اللّه حسب اللّه اف» تشکیل شد. «حسب اللّه اف» در نظر افکار عمومی محبوبیت فراوان دارد و از تحرک سیاسی زیادی نیز برخوردار است و یک بار به جرم فعالیتهای سیاسی محاکمه و زندانی شد. | |||
<br> | <br> | ||
3 ـ [[حزب دموکرات اسلامی]]: بزرگترین جنبش اسلامی داغستان است که در اکتبر 1990 «[[عبدالرحمن سعیدوف]]» آن را پایهگذاری کرد. حزب دموکرات اسلامی از احزاب میانه رو است و اعضای آن را سنتگرایان تشکیل میدهند. در رفتارهای اجتماعی، نسبت به حل و فصل مسایل عمومی مسلمانان مانند آموزشهای دینی، مذهبی و مراسم عبادی ـ سیاسی حج توجه ویژه دارد، اما فعالیت آن در زمینه مسایل سیاسی ضعیف است. پیروان سنتی طریقه نقشبندیه در این حزب و تا اندازهای در جماعت المسلمین گرد هم آمدهاند. | |||
== ماهیت نهضت اسلامی داغستان == | |||
نهضت اسلامی داغستان از قرن هجدهم تا اوایل قرن بیستم ماهیت استعمارستیز داشت و عمیقا تحت تأثیر مذهب تصوف و آموزههای مشایخ نقشبندی بود. اما جنبش اسلامی که هم اکنون در این کشور جریان دارد، مانند جنبشهای اسلامی در آسیای میانه و قفقاز، ماهیتی کاملاً تجزیهطلبانه و اصلاح گرایی دارد. عامل اساسی در شروع این جنبشها که از دهه هشتاد به این سو در کشورهای مسلمان نشین شوروی سابق جریان دارد؛ احیای دوباره اسلام، بیداری مسلمانان و نفوذ اندیشه اصول گرایی اسلامی است. امروز در بین مسلمانان و جنبش اسلامی داغستان دو ایدئولوژی سیاسی وجود دارد: بنیادگرایی، سنتگرایی. | |||
<br> | <br> | ||
بنیادگرایان که از روشن فکران داغستانی تشکیل شده است، در حزب رستاخیز اسلامینمود پیدا کردهاند. اینها خواهان تغییرات اساسی در جامعه میباشند و از یک نظام «جمهوری اسلامی» در داغستان حمایت میکنند. از نظر فکری و عقیدتی بر این باورند که با گذشت زمان، دگرگونیها و تغییرات زیادی در جوامع اسلامی به وجود آمده است. در بسیاری از کشورهای مسلمان، آن گونه که میبایست، ماهیت واقعی اسلام تحقق پیدا نکرده و امروزه در اثر ظهور جنبشهای اصول گرایی و بیداری ملتها، این امکان فراهم شده است، تا اصول اولیه اسلام را که در قرآن و احادیث آمده است، احیا کرد. | |||
<br> | <br> | ||
سنتگرایان از نظر سازمانی در حزب دموکرات اسلامی و تا حدودی در گروه «جماعت المسلمین» تشکل یافتهاند. این جریان از سوی علمای صوفی مسلک حمایت میشود. در تاریخ داغستان، طریقت تصوف و سنت خودسازی معنوی در راه رسیدن به کمال معرفت، سابقه دیرینه دارد. سنتگرایان بر این باورند: «یک مسلمان معمولی نمیتواند به طور مستقل به کمال برسد، او به مرشد نیاز دارد که به مرید در امر پیروی از حقایق والای اسلام کمک کند.» | |||
<br> | <br> | ||
== | در شرایط کنونی این دو طرز فکر در بین گروههای اسلامی داغستان وجود دارد و مانع اساسی بر سر راه همبستگی مسلمانان در این کشور به شمار میرود. دشمنان اسلام نیز سعی دارند که با عمیق نمودن مسایل اختلاف برانگیز و بهرهگیری از باورهای وهابیت، مسلمانان را رو در روی هم قرار دهند. در عین حال رهبران مسلمانان داغستان امیدوارند که بتوانند با استفاده از آموزهها و دستورهای اسلامی بر مشکلات داخلی خود چیره شده و در آینده جامعهای اسلامی به دور از تمام زشتیها و مفاسد اخلاقی داشته باشند. | ||
== رهبران نهضت اسلامی داغستان == | |||
داغستان از سرزمینهایی است که مردم آن در یک دوره طولانی، سالها در برابر دشمنان اسلام، به ویژه روسهای استعمارگر مبارزه کردند. به خاطر این مبارزات و فداکاریهاست که نام این سرزمین در تاریخ اسلامی میدرخشد و هم اکنون نیز نهضت نوپای اسلامی در حال پیشرفت است. علمایی که در این نهضت تاریخی ـ اسلامی نقش رهبری را به عهده داشتند و در میان مردم داغستان طرفداران زیادی دارند، عبارتند از: | |||
<br> | <br> | ||
1 ـ شیخ منصور اُشورمهای: وی در [[چچن]] متولد شد و آموزههای نقشبندیه را در بخارا فراگرفت. وی بعد از بازگشت به قفقاز مبارزات خود را با روسها آغاز کرد. او در جنگ 1787 روسیه و دولت عثمانی، از ترکان عثمانی پشتیبانی کرد و در قلعه «آناپا» که از استحکامات مهم عثمانی در کنار دریای سیاه به شمار میآمد، مستقر گردید. روسها برای گرفتن این قلعه تلاشهای بسیاری انجام دادند و سرانجام در ژوئن 1791 قلعه سقوط و «[[شیخ منصور]]» به اسارت درآمد و بعد از چند سال اسارت، در زندان «سولوتیک» درگذشت. | |||
<br> | <br> | ||
2 ـ غازی ملاّ محمد: او در سال 1208 ق (1793 م)، در شرق داغستان متولد شد و همراه «شیخ شامل»، طریقت نقشبندیه را نزد «[[محمد افندی]]» فراگرفت. اگرچه او و «[[شیخ شامل]]» از بنیانگذاران جنبش اسلامی در قرن نوزدهم به شمار میآیند، ولی رهبری جنبش در آغاز به عهده «ملاّ محمد» گذاشته شد. او از اوایل سال 1245 ق (1829 م) مبارزه با روسها را به طور جدی شروع کرد و مدت سه سال در جایگاه رهبری جنبش، جنگهای سختی با روسها نمود. با حمله روسها در سال 1248 ق (17 اکتبر 1832 م)، «ملاّ محمد» با تعداد زیادی از یارانش به شهادت رسید. | |||
<br> | <br> | ||
3 ـ حمزه بیگ: او که از مشایخ صوفیه نقشبندی داغستان بود، در سال 1831 به صف مبارزان پیوست و پس از شهادت «ملا محمد» به عنوان رهبر جنبش، انتخاب شد. حمزه بیگ در دسامبر 1833 به مخالفتهای خود علیه نیروهای روس ادامه داد و آنان را با خطری جدی روبه رو کرد. پس از سه سال رهبری جنبش، در سال 1250 ق (1834 م)، به دست عوامل روسها در مسجد روستای «خونزاق» به قتل رسید. | |||
<br> | <br> | ||
در | 4 ـ شیخ شامل: وی در جمادی الاول 1250 ق (1834 م)، به رهبری جنبش اسلامی داغستان رسید و یکی از مقتدرترین رهبران داغستان بود. او پس از رسیدن به قدرت، افزون بر رویارویی با مشکلات داخلی، با رقبای قدرتمند و چالاکی روبه رو بود. با این همه، موفق شد که تمام چمنستان را بین سالهای 1835 ـ 1855 از کنترل نیروهای روسیه خارج کند. در این هنگام حکومت قفقاز روس، تلاش کرد که به وسیله خوانین داغستان، «شامل» را بر سر میز مذاکره با تزار نیکلای اول، به تفلیس بکشاند، ولی او به این درخواست جواب رد داد و در نامهای نوشت: «از راقح گنهکار این نامه، شامل، که توکلش به خداست؛ باید به شما بگویم که بالاخره تصمیم گرفته ام، حتی اگر تکه تکه ام کنند به تفلیس نیایم، زیرا همان گونه که همه میدانند به کرات عذر و خیانتتان را آزموده ام.» | ||
<br> | <br> | ||
با شروع جنگ جهانی اول و شکست روسیه در این جنگ، فشار بر «شیخ شامل» افزایش پیدا کرد. روسیه میخواست با سرکوبی مخالفان داخلی، این شکست را جبران کند؛ به همین دلیل بسیاری از رهبران جنبش اسلامی را با پول و وعده و وعید به طرف خود جلب کرد. «شامل» که با این ترفند دشمن، جنبش را در حال فروپاشی میدید، در اعلامیهای بیان کرد: «در این ایام پرمخاطره بر هر مسلمان واجب است که در راه عقیده، تا آخرین قطره خون خود مبارزه کند.» فشارهای ارتش تزار و عوامل داخلی عرصه را بر «شامل» تنگ کرد و سرانجام او بعد از 25 سال مبارزه شجاعانه در قلعه «بُرتُنای»، محاصره شد. در ابتدا از تسلیم شدن خودداری کرد و بالاخره در 30 محرم 1276 ق (30 اوت 1859 م)، به خاطر نجات جان زنان و کودکان و دیگر همراهانش، شمشیر خود را به نشانه تسلیم به روسها داد. | |||
<br> | <br> | ||
رهبران کنونی جنبش اسلامی عبارتند از: «[[حسب اللّه حسب اللّه اف]]»، «[[عبدالرحمن سعیدوف]]»، «101 [[ختایف]]» و «ب. [[کبدوف]]» که در موضعگیریهای سیاسی باهم تفاوتهای زیادی دارند. | |||
== جنبش رهایی بخش اسلامی داغستان و انقلاب اسلامی ایران == | |||
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، بدون تردید در آگاهی مسلمانان تحت سلطه تأثیر به سزایی داشت. به طوری که مسلمانان آزادی خواه با استفاده از پیام انقلاب ایران به مبارزات رهایی بخش شان شدت بخشیدند. جنبشهای اسلامی در آسیا و از جمله داغستان رابطه مستحکمی با انقلاب اسلامی ایران دارند. | |||
<br> | <br> | ||
«عباس کیهان فر» دراینباره مینویسد: «خوشبختانه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] رحمه الله، مسلمانان شوروی [سابق] نیز همانند مسلمانان سایر کشورهای اسلامی از برکات و تأثیرات ایران اسلامی بهرهمند شدند. به خصوص که انقلاب اسلامی ایران جایگاه محکمی در قلوب مسلمانان قفقاز باز کرد... به طوری که به برنامههای صدای جمهوری اسلامی ایران گوش فرا میدهند و چهره ضد امپریالیستی انقلاب اسلامی ایران، هوادارانی بسیار در میان نسل جوان پیدا کرده است.» | |||
<br> | <br> | ||
به خاطر اهمیت جایگاه انقلاب اسلامی ایران در میان جنبشهای شمال قفقاز بود که «شیخ الاسلام پاشاه زاده»، رهبر مسلمانان ماورای قفقاز و «حاجی صابر حسن زاده» «رییس اداره روابط بینالمللی هیئت اسلامی، از نخستین رهبران مسلمانان شوروی [سابق] بودند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از ایران دیدن کردند. | |||
<br> | <br> | ||
این رابطه با توجه به آزادی فعالیتهای مذهبی در زمان اجرای سیاست «پروستریکا» و پس از نامه مهم امام خمینی رحمه الله به «گورباچف» در 11 دی ماه 1367، مبنی بر اینکه «از این پس کمونیسم را باید در موزههای تاریخ سیاسی جهان جست وجو کرد.» به نحو چشمگیری افزایش پیدا کرده است. باید افزود که مسلمانان آسیای میانه و قفقاز، پس از رهایی از سلطه کمونیسم و گسستن زنجیرهای استبداد و خفقان نظام سوسیالیستی، در راه و روش آینده خود بازبینی کرده و بیشتر به سوی جهان اسلام و کشورهای اسلامی و به ویژه جمهوری اسلامی ایران گرایش قابل توجهی پیدا کردهاند. امروز مسلمانان در داغستان و دیگر مناطق مسلمان نشین، برای سرعت بخشیدن به ایجاد حکومت اسلامی و فعالیتهای دینی خود، انقلاب اسلامی ایران را الگو و اسوه خویش قرار دادهاند. | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
این رابطه با توجه به آزادی | |||
==پانویس== | |||
[[رده:جریانها و جنبشها]] | |||
[[رده:جریانها و جنبشهای اسلامی]] | |||
[[رده:تاجیکستان]] | [[رده:تاجیکستان]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۴۸
در مبارزات قرن 18 و 19 جنبش اسلامی داغستان، آموزههای نقشبندی نقش اصلی را بازی میکرد؛ زیرا نقشبندی که توسط «شیخ منصور اشورمهای»، «غازی ملاّ محمد»، «شیخ شامل»، «حمزه بیگ» و... رواج یافت، به دلیل تأکید ویژه آن بر جهاد و رویارویی با چیرگی کفار و همبستگی مسلمانان، به سرعت در میان اقوام مسلمان شمال قفقاز ریشه دواند و موجب همبستگی و وحدت اقوام گوناگون داغستان در برابر روسها و اشغالگران شد. ارتش روسیه تلاش زیادی را برای سرکوبی نهضت مسلمانان داغستان انجام داد، ولی نتوانست قیامهای مردمی را به کلی نابود کند و بیش از صد سال نهضت استعمارستیز ادامه یافت.
جنبش اسلامی داغستان
داغستان، از سرزمینهای تاریخی مسلمانان است که در کنار ساحل خزر و نواحی شرقی قفقاز شمالی قرار دارد و مرکز حکومت آن «مخاچ قلعه» است. در داغستان اقوام و قبایل مختلف و بیش از سی ملیت زندگی میکنند. به جز زبان عربی (که زبان قرآن به شمار میآید)، زبانهای محلی بسیاری مانند؛ ترکی، آذری، آوارها، دارگین و... در آن رواج دارد. 88 درصد ساکنان داغستان مسلمان سنی و 4 درصد مسلمان شیعه هستند.
اسلام، در قرن اول هجری پس از پیروزی اعراب مسلمان به ماورای قفقاز رسید و وارد سرزمین داغستان شد و به تدریج گسترش یافت و داغستان به یکی از مراکز مهم اسلامی تبدیل شد. «از نظر تاریخی، «امام ابوحنیفه» نیز ریشه آسیای میانهای دارد و بیشتر سران و بزرگان مذهب حنفی نیز از همین نواحی برخاستهاند.
بعد از حنفیها نوبت شافعیه میرسد که بیشتر در مناطق قفقاز در جمهوری داغستان و شاشانیا و... به سر میبرند.»
یک پژوهشگر روسی در رابطه با جایگاه داغستان در تاریخ اسلام مینویسد: در اوایل قرن بیستم میلادی، این سرزمین از مراکز مهم اسلامی به شمار میرفت و مدرسههای دینی و مراکز علمی شمال قفقاز در سراسر جهان اسلامی شهرت فراوان داشت.[۱]
تاریخچه جنبش اسلامی داغستان
داغستان در قرن هجدهم میلادی تنها منطقه مسلمان نشین جهان بود که مذهب تصوف و عرفان با زندگی مردم آمیخته شده بود. مسلک اصلی در قفقاز و داغستان، نقشبندی و قادری است. نهضت تصوف در این کشور به وسیله علمای نقشبندی در اواخر قرن هجدهم آغاز گردید. شیخ «منصور اُشورمهای»، از پایه گذاران نهضت اسلامی در این دوره است. او که در بخارا تحصیل میکرد به طریقه صوفیانه نقشبندیه گروید و با استفاده از آموزههای آن، مردم داغستان را در برابر روسهای متجاوز شوراند و در قفقاز نبرد سختی کرد و زیانهای فراوانی برای روسها به بار آورد.
در مبارزات قرن 18 و 19 مسلمانان داغستان، آموزههای نقشبندی نقش اصلی را بازی میکرد؛ زیرا نقشبندی که توسط «شیخ منصور اشورمهای»، «غازی ملاّ محمد»، «شیخ شامل»، «حمزه بیگ» و... رواج یافت، به دلیل تأکید ویژه آن بر جهاد و رویارویی با چیرگی کفار و همبستگی مسلمانان، به سرعت در میان اقوام مسلمان شمال قفقاز ریشه دواند و موجب همبستگی و وحدت اقوام گوناگون داغستان در برابر روسها و اشغالگران شد. ارتش روسیه تلاش زیادی را برای سرکوبی نهضت مسلمانان داغستان انجام داد، ولی نتوانست قیامهای مردمی را به کلی نابود کند و بیش از صد سال نهضت استعمارستیز ادامه یافت.
انقلاب اکتبر 1917 بلشویکها علیه حکومت تزاری روس، جنگهای داخلی را در سراسر شوروی به همراه آورد. تا اواخر سال 1917 بلشویکها و «انقلابیون اجتماعی» قدرت را در داغستان به دست گرفتند. «در سپتامبر 1918 ارتش سفید، حکومت آنها را واژگون کرد و دوباره تزارها، داغستان را به زیر سلطه خود در آوردند.
«در این زمان «امام نجمالدین» و «اوزن حاجی» مشایخ فرقه نقشبندی کوشیدند تا امامت را در مناطق کوهستانی احیا کنند» دیری نپایید که دوباره داغستان در دسامبر 1920 به اشغال ارتش سرخ درآمد. رهبران مسلمانان قفقاز شمالی در برابر بلشویکها نیز موضع گرفتند و همه مسلمانان را برای مبارزه با کمونیستها، به زیر پرچم «لا اله الا اللّه» فرا خواندند.
این نهضت به اندازهای ژرف و فراگیر بود که «استالین» برای فریب اذهان عمومی و جلوگیری از گسترش نهضت اسلامی در این کشور، وارد داغستان شد و در کنگره مردم داغستان اعلام نمود که خودمختاری این سرزمین را به رسمیت میشناسد. به این ترتیب داغستان به عنوان یکی از جمهوریهای خودمختار شوروی سوسیالیستی در 21 ژانویه 1921 اعلام موجودیت کرد ولی چند ماه بعد، قیامهای «امام نجم الدین» و «شیخ اوزن» نیز سرکوب و سلطه کمونیستها بر داغستان اسلامی و شمال قفقاز سایه افکند.
داغستان اگرچه در سال 1921 جزو جمهوریهای خودمختار شوروی شد، ولی اسلام بعد از هفتاد سال سرکوب، هنوز هم در این کشور محبوبیت فراوان دارد و در این سرزمین، مسلمانان وفادار به عقاید و فرامین اسلامی بسیار پیدا میشوند. مسلمانان داغستان با وجود گرفتاریها و پرداخت هزینههای سنگین، اسلام را برای خود نگه داشته و به نشر معارف و ادامه آموختن علوم اسلامی همت میگمارند.
البته دوران کمونیستها و 70 سال حکومت آنها بر داغستان بدون تأثیر هم نبوده است؛ در اثر مبارزه بلشویکها با اسلام، هزاران شهروند داغستانی از دین اسلام و مسایل اخلاقی و معنوی آن دور شده و بسیاری از آنها از دین اسلام محروم گشتند. در سال 1988 در سراسر داغستان 27 مسجد وجود داشت؛ هر چند آنهایی که زبان عربی و علوم اسلامی را فرا میگرفتند از «چند ده نفر» تجاوز نمیکرد، این در حالی بود که در اوایل قرن بیستم، 800 مسجد در داغستان وجود داشت و هزاران داغستانی در دهها مدرسه علمیه و صدها مکتب، سرگرم یادگیری علوم اسلامی و زبان عربی بودند.
در راستای سیاست «پروستریکا»ی «گورباچف»، مسلمانان داغستان در اواخر سال 1988 و اوایل سال 1989 از آزادی که از بالا بخشیده شده بود، بهرهمند شدند. مسلمانان داغستان در اولین اقدام، مساجد مصادره شده خود را پس گرفتند که تعداد آنها در سال 1990 دویست باب و تا اواخر سال 1991 به 600 باب رسید.
رهبران حزب کمونیست از تاب و تلاش مسلمانان برای باز پسگیری مساجد مصادره شده و احیای دوباره اسلام در داغستان، به این نتیجه رسیده بودند که از یک سو آنها در مبارزه با دین و به ویژه اسلام شکست خوردهاند، از سوی دیگر، دخالت رهبران اسلامی در سیاست به هیچ وجه برای آنها قابل تحمل نبود.
به همین دلیل حزب کمونیست بدون اینکه آشکارا برای مسلمانان مزاحمت ایجاد کند، به صورت نامرئی سعی کرد تا در میان جنبش اسلامی داغستان تفرقه به وجود بیاورد. این سیاست کمونیستها تا حدودی توانست اثرات ویرانگر خودش را بر جای بگذارد و اولین شکاف را در ادارههای روحانی شمال قفقاز به وجود آورد. در پی آن، اختلافات شدید بین جریانهای سیاسی مسلمانان داغستان در چگونگی برداشت از اسلام و گرایشهای قومی آشکار گردید. هم اکنون چند گروه سیاسی ـ اسلامی با گرایشهای متفاوت محافظهکارانه و بنیادگرایانه در جمهوری خودمختار داغستان فعالیت میکنند:
1 ـ حزب رستاخیز اسلامی (نهضت): این گروه، از احزاب بنیادگرای اسلامی در داغستان است و با حزب کمونیست به شدت مخالفت میکند. این حزب به نسبت اصلاحات اجتماعی و سیاسی موضع رادیکالی دارد و در سالهای 1989 ـ 1991 از راه برگزاری نشستهای ضد کمونیستی و اعتراضات عمومی، در سیاسی کردن مسلمانان داغستان نقش فعالی را ایفا کرد. این حزب با سنتگرایان و شیوخ صوفی مسلک شمال قفقاز رابطه خوبی ندارد.
2 ـ سازمان اسلامی (جماعت المسلمین): این گروه نیز تفکر رادیکالیسم دارد و رابطه خوبی با حزب رستاخیز اسلامیدارد. سازمان اسلامی در اوایل سال 1992 توسط قاضی نواحی دارگین «حسب اللّه حسب اللّه اف» تشکیل شد. «حسب اللّه اف» در نظر افکار عمومی محبوبیت فراوان دارد و از تحرک سیاسی زیادی نیز برخوردار است و یک بار به جرم فعالیتهای سیاسی محاکمه و زندانی شد.
3 ـ حزب دموکرات اسلامی: بزرگترین جنبش اسلامی داغستان است که در اکتبر 1990 «عبدالرحمن سعیدوف» آن را پایهگذاری کرد. حزب دموکرات اسلامی از احزاب میانه رو است و اعضای آن را سنتگرایان تشکیل میدهند. در رفتارهای اجتماعی، نسبت به حل و فصل مسایل عمومی مسلمانان مانند آموزشهای دینی، مذهبی و مراسم عبادی ـ سیاسی حج توجه ویژه دارد، اما فعالیت آن در زمینه مسایل سیاسی ضعیف است. پیروان سنتی طریقه نقشبندیه در این حزب و تا اندازهای در جماعت المسلمین گرد هم آمدهاند.
ماهیت نهضت اسلامی داغستان
نهضت اسلامی داغستان از قرن هجدهم تا اوایل قرن بیستم ماهیت استعمارستیز داشت و عمیقا تحت تأثیر مذهب تصوف و آموزههای مشایخ نقشبندی بود. اما جنبش اسلامی که هم اکنون در این کشور جریان دارد، مانند جنبشهای اسلامی در آسیای میانه و قفقاز، ماهیتی کاملاً تجزیهطلبانه و اصلاح گرایی دارد. عامل اساسی در شروع این جنبشها که از دهه هشتاد به این سو در کشورهای مسلمان نشین شوروی سابق جریان دارد؛ احیای دوباره اسلام، بیداری مسلمانان و نفوذ اندیشه اصول گرایی اسلامی است. امروز در بین مسلمانان و جنبش اسلامی داغستان دو ایدئولوژی سیاسی وجود دارد: بنیادگرایی، سنتگرایی.
بنیادگرایان که از روشن فکران داغستانی تشکیل شده است، در حزب رستاخیز اسلامینمود پیدا کردهاند. اینها خواهان تغییرات اساسی در جامعه میباشند و از یک نظام «جمهوری اسلامی» در داغستان حمایت میکنند. از نظر فکری و عقیدتی بر این باورند که با گذشت زمان، دگرگونیها و تغییرات زیادی در جوامع اسلامی به وجود آمده است. در بسیاری از کشورهای مسلمان، آن گونه که میبایست، ماهیت واقعی اسلام تحقق پیدا نکرده و امروزه در اثر ظهور جنبشهای اصول گرایی و بیداری ملتها، این امکان فراهم شده است، تا اصول اولیه اسلام را که در قرآن و احادیث آمده است، احیا کرد.
سنتگرایان از نظر سازمانی در حزب دموکرات اسلامی و تا حدودی در گروه «جماعت المسلمین» تشکل یافتهاند. این جریان از سوی علمای صوفی مسلک حمایت میشود. در تاریخ داغستان، طریقت تصوف و سنت خودسازی معنوی در راه رسیدن به کمال معرفت، سابقه دیرینه دارد. سنتگرایان بر این باورند: «یک مسلمان معمولی نمیتواند به طور مستقل به کمال برسد، او به مرشد نیاز دارد که به مرید در امر پیروی از حقایق والای اسلام کمک کند.»
در شرایط کنونی این دو طرز فکر در بین گروههای اسلامی داغستان وجود دارد و مانع اساسی بر سر راه همبستگی مسلمانان در این کشور به شمار میرود. دشمنان اسلام نیز سعی دارند که با عمیق نمودن مسایل اختلاف برانگیز و بهرهگیری از باورهای وهابیت، مسلمانان را رو در روی هم قرار دهند. در عین حال رهبران مسلمانان داغستان امیدوارند که بتوانند با استفاده از آموزهها و دستورهای اسلامی بر مشکلات داخلی خود چیره شده و در آینده جامعهای اسلامی به دور از تمام زشتیها و مفاسد اخلاقی داشته باشند.
رهبران نهضت اسلامی داغستان
داغستان از سرزمینهایی است که مردم آن در یک دوره طولانی، سالها در برابر دشمنان اسلام، به ویژه روسهای استعمارگر مبارزه کردند. به خاطر این مبارزات و فداکاریهاست که نام این سرزمین در تاریخ اسلامی میدرخشد و هم اکنون نیز نهضت نوپای اسلامی در حال پیشرفت است. علمایی که در این نهضت تاریخی ـ اسلامی نقش رهبری را به عهده داشتند و در میان مردم داغستان طرفداران زیادی دارند، عبارتند از:
1 ـ شیخ منصور اُشورمهای: وی در چچن متولد شد و آموزههای نقشبندیه را در بخارا فراگرفت. وی بعد از بازگشت به قفقاز مبارزات خود را با روسها آغاز کرد. او در جنگ 1787 روسیه و دولت عثمانی، از ترکان عثمانی پشتیبانی کرد و در قلعه «آناپا» که از استحکامات مهم عثمانی در کنار دریای سیاه به شمار میآمد، مستقر گردید. روسها برای گرفتن این قلعه تلاشهای بسیاری انجام دادند و سرانجام در ژوئن 1791 قلعه سقوط و «شیخ منصور» به اسارت درآمد و بعد از چند سال اسارت، در زندان «سولوتیک» درگذشت.
2 ـ غازی ملاّ محمد: او در سال 1208 ق (1793 م)، در شرق داغستان متولد شد و همراه «شیخ شامل»، طریقت نقشبندیه را نزد «محمد افندی» فراگرفت. اگرچه او و «شیخ شامل» از بنیانگذاران جنبش اسلامی در قرن نوزدهم به شمار میآیند، ولی رهبری جنبش در آغاز به عهده «ملاّ محمد» گذاشته شد. او از اوایل سال 1245 ق (1829 م) مبارزه با روسها را به طور جدی شروع کرد و مدت سه سال در جایگاه رهبری جنبش، جنگهای سختی با روسها نمود. با حمله روسها در سال 1248 ق (17 اکتبر 1832 م)، «ملاّ محمد» با تعداد زیادی از یارانش به شهادت رسید.
3 ـ حمزه بیگ: او که از مشایخ صوفیه نقشبندی داغستان بود، در سال 1831 به صف مبارزان پیوست و پس از شهادت «ملا محمد» به عنوان رهبر جنبش، انتخاب شد. حمزه بیگ در دسامبر 1833 به مخالفتهای خود علیه نیروهای روس ادامه داد و آنان را با خطری جدی روبه رو کرد. پس از سه سال رهبری جنبش، در سال 1250 ق (1834 م)، به دست عوامل روسها در مسجد روستای «خونزاق» به قتل رسید.
4 ـ شیخ شامل: وی در جمادی الاول 1250 ق (1834 م)، به رهبری جنبش اسلامی داغستان رسید و یکی از مقتدرترین رهبران داغستان بود. او پس از رسیدن به قدرت، افزون بر رویارویی با مشکلات داخلی، با رقبای قدرتمند و چالاکی روبه رو بود. با این همه، موفق شد که تمام چمنستان را بین سالهای 1835 ـ 1855 از کنترل نیروهای روسیه خارج کند. در این هنگام حکومت قفقاز روس، تلاش کرد که به وسیله خوانین داغستان، «شامل» را بر سر میز مذاکره با تزار نیکلای اول، به تفلیس بکشاند، ولی او به این درخواست جواب رد داد و در نامهای نوشت: «از راقح گنهکار این نامه، شامل، که توکلش به خداست؛ باید به شما بگویم که بالاخره تصمیم گرفته ام، حتی اگر تکه تکه ام کنند به تفلیس نیایم، زیرا همان گونه که همه میدانند به کرات عذر و خیانتتان را آزموده ام.»
با شروع جنگ جهانی اول و شکست روسیه در این جنگ، فشار بر «شیخ شامل» افزایش پیدا کرد. روسیه میخواست با سرکوبی مخالفان داخلی، این شکست را جبران کند؛ به همین دلیل بسیاری از رهبران جنبش اسلامی را با پول و وعده و وعید به طرف خود جلب کرد. «شامل» که با این ترفند دشمن، جنبش را در حال فروپاشی میدید، در اعلامیهای بیان کرد: «در این ایام پرمخاطره بر هر مسلمان واجب است که در راه عقیده، تا آخرین قطره خون خود مبارزه کند.» فشارهای ارتش تزار و عوامل داخلی عرصه را بر «شامل» تنگ کرد و سرانجام او بعد از 25 سال مبارزه شجاعانه در قلعه «بُرتُنای»، محاصره شد. در ابتدا از تسلیم شدن خودداری کرد و بالاخره در 30 محرم 1276 ق (30 اوت 1859 م)، به خاطر نجات جان زنان و کودکان و دیگر همراهانش، شمشیر خود را به نشانه تسلیم به روسها داد.
رهبران کنونی جنبش اسلامی عبارتند از: «حسب اللّه حسب اللّه اف»، «عبدالرحمن سعیدوف»، «101 ختایف» و «ب. کبدوف» که در موضعگیریهای سیاسی باهم تفاوتهای زیادی دارند.
جنبش رهایی بخش اسلامی داغستان و انقلاب اسلامی ایران
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، بدون تردید در آگاهی مسلمانان تحت سلطه تأثیر به سزایی داشت. به طوری که مسلمانان آزادی خواه با استفاده از پیام انقلاب ایران به مبارزات رهایی بخش شان شدت بخشیدند. جنبشهای اسلامی در آسیا و از جمله داغستان رابطه مستحکمی با انقلاب اسلامی ایران دارند.
«عباس کیهان فر» دراینباره مینویسد: «خوشبختانه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی رحمه الله، مسلمانان شوروی [سابق] نیز همانند مسلمانان سایر کشورهای اسلامی از برکات و تأثیرات ایران اسلامی بهرهمند شدند. به خصوص که انقلاب اسلامی ایران جایگاه محکمی در قلوب مسلمانان قفقاز باز کرد... به طوری که به برنامههای صدای جمهوری اسلامی ایران گوش فرا میدهند و چهره ضد امپریالیستی انقلاب اسلامی ایران، هوادارانی بسیار در میان نسل جوان پیدا کرده است.»
به خاطر اهمیت جایگاه انقلاب اسلامی ایران در میان جنبشهای شمال قفقاز بود که «شیخ الاسلام پاشاه زاده»، رهبر مسلمانان ماورای قفقاز و «حاجی صابر حسن زاده» «رییس اداره روابط بینالمللی هیئت اسلامی، از نخستین رهبران مسلمانان شوروی [سابق] بودند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از ایران دیدن کردند.
این رابطه با توجه به آزادی فعالیتهای مذهبی در زمان اجرای سیاست «پروستریکا» و پس از نامه مهم امام خمینی رحمه الله به «گورباچف» در 11 دی ماه 1367، مبنی بر اینکه «از این پس کمونیسم را باید در موزههای تاریخ سیاسی جهان جست وجو کرد.» به نحو چشمگیری افزایش پیدا کرده است. باید افزود که مسلمانان آسیای میانه و قفقاز، پس از رهایی از سلطه کمونیسم و گسستن زنجیرهای استبداد و خفقان نظام سوسیالیستی، در راه و روش آینده خود بازبینی کرده و بیشتر به سوی جهان اسلام و کشورهای اسلامی و به ویژه جمهوری اسلامی ایران گرایش قابل توجهی پیدا کردهاند. امروز مسلمانان در داغستان و دیگر مناطق مسلمان نشین، برای سرعت بخشیدن به ایجاد حکومت اسلامی و فعالیتهای دینی خود، انقلاب اسلامی ایران را الگو و اسوه خویش قرار دادهاند.