دروزیه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۸:

1. طبقة عقّآل (عاقلان)؛ که همان عالمان دینی می‌باشند و در رأس آنها «شیخ عقل» است. اکنون (ابتدای قرن بیست و یکم) شیخ عقل این طائفه «محمد ابو شقراء» است.

2. طبقه جهّال یا مردم عادی؛ که گروه اکثریت جامعه دروزی را تشکیل می‌دهد.

رهبری دینی این طایفه با شیخ عقل و رهبری سیاسی با شخص دیگری است. در حال حاضر «ولید جنبلاط»، فرزند کمال جنبلاط رهبری سیاسی این فرقه را در لبنان بر عهده دارد.~~[6]~~

رهبری دینی این طایفه با شیخ عقل و رهبری سیاسی با شخص دیگری است. در حال حاضر «ولید جنبلاط»، فرزند کمال جنبلاط رهبری سیاسی این فرقه را در لبنان بر عهده دارد.<ref>ایمانی، علیرضا، اسماعیلیه، ص 558، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول، 1380ش.</ref>

=عقاید و باورهای دروزیه=

خط ۲۴:

'''الف. الوهیت حاکم بأمرالله:'''

از نگاه آنان «الحاکم بأمرالله» صورت ناسوتی الوهیت است و همو است یگانه، صمد و منزّه از شمارش و همسر، لذا یک دروزی چیزی جز طاعت وی نمی‌شناسد. دروزی کسی است که اعتراف کند، هیچ خدایی در آسمان و هیچ امامی در زمین جز حاکم وجود ندارد.~~[7]~~

از نگاه آنان «الحاکم بأمرالله» صورت ناسوتی الوهیت است و همو است یگانه، صمد و منزّه از شمارش و همسر، لذا یک دروزی چیزی جز طاعت وی نمی‌شناسد. دروزی کسی است که اعتراف کند، هیچ خدایی در آسمان و هیچ امامی در زمین جز حاکم وجود ندارد.<ref>فرق و مذاهب کلامی، ص 311.</ref>

در مصحف دروز آمده است: حمزة بن علی از پیروان خود عهد و پیمان گرفته و از تمام موحدان در طول تاریخ، حفظ و کتابت آن‌را خواسته و به نام «میثاق ولی الزمان» معروف گشته است. قسمتی از متن عهدنامه چنین است: «اینجانب فلان بن فلان در کمال آزادی و سلامت جسمی و عقلی اعتراف می‌کنم که از تمامی مذاهب تبرّی جویم و جز پیروی از مولایم «الحاکم بأمرالله»(ششمین خلیفه فاطمی) چیزی نشناسم و هر گاه از دین مولایم بازگشته، یا با فرمانی از او مخالفت ورزم، از خالق معبودم بیگانه شده، سزاوار کیفرش باشم»، آنگاه تصریح می‌کند که «هر کس اعتراف کند که در آسمان، اله معبودی و در زمین امام موجودی جز مولای حاکم وجود ندارد، موحد رستگار است».~~[8]~~

در مصحف دروز آمده است: حمزة بن علی از پیروان خود عهد و پیمان گرفته و از تمام موحدان در طول تاریخ، حفظ و کتابت آن‌را خواسته و به نام «میثاق ولی الزمان» معروف گشته است. قسمتی از متن عهدنامه چنین است: «اینجانب فلان بن فلان در کمال آزادی و سلامت جسمی و عقلی اعتراف می‌کنم که از تمامی مذاهب تبرّی جویم و جز پیروی از مولایم «الحاکم بأمرالله»(ششمین خلیفه فاطمی) چیزی نشناسم و هر گاه از دین مولایم بازگشته، یا با فرمانی از او مخالفت ورزم، از خالق معبودم بیگانه شده، سزاوار کیفرش باشم»، آنگاه تصریح می‌کند که «هر کس اعتراف کند که در آسمان، اله معبودی و در زمین امام موجودی جز مولای حاکم وجود ندارد، موحد رستگار است».<ref>مصحف الدروز، ص 111، به نقل از: ایمانی، علیرضا، اسماعیلیه، ص 562.</ref>

'''ب. تناسخ و حلول:'''

از کتاب‌ها و متون منسوب به این فرقه به دست می‌آید که دروزی‌ها معتقد به انتقال روح از جسم انسان به انسان دیگری می‌باشند؛ زیرا نفس را جاودانه دانسته و می‌گویند: آنچه می‌میرد، پیراهن(جسم) است و وقتی که کهنه شد، نفس انسانی به پیراهن دیگر منتقل می‌شود. دروزیه لفظ تناسخ را به «تقمّص» تبدیل کرده‌اند تا نسخ را شامل نگردد.~~[9]~~

از کتاب‌ها و متون منسوب به این فرقه به دست می‌آید که دروزی‌ها معتقد به انتقال روح از جسم انسان به انسان دیگری می‌باشند؛ زیرا نفس را جاودانه دانسته و می‌گویند: آنچه می‌میرد، پیراهن(جسم) است و وقتی که کهنه شد، نفس انسانی به پیراهن دیگر منتقل می‌شود. دروزیه لفظ تناسخ را به «تقمّص» تبدیل کرده‌اند تا نسخ را شامل نگردد.<ref>ایمانی، علیرضا، اسماعیلیه، ص 564.</ref>

حمزه، بنیان‌گذار این فرقه می‌گوید: عذابی که برای گنهکاران است، همین انتقال دنیوی است، از درجه بلندتر به مرتبه نازل‌تر. هرچه این انتقال بیشتر ادامه یابد، جایگاه دینی او فروتر گردد. چنان‌که پاداش نیز با انتقال از درجه‌ای به درجه فراتر در علوم دینی تحقق می‌یابد.~~[10]~~ از این‌رو؛ ابتلای انسان‌ها به کوری، گنگی، فقر و جهالت، قصاص اعمال گذشته آنان در مراحل پیشین حیات می‌دانند. معتقدند که در تناسخ تمایز جنسی نیز مراعات می‌شود؛ یعنی روح مردان همواره به مردان و روح زنان به جنس خودشان منتقل می‌شود.~~[11]~~

حمزه، بنیان‌گذار این فرقه می‌گوید: عذابی که برای گنهکاران است، همین انتقال دنیوی است، از درجه بلندتر به مرتبه نازل‌تر. هرچه این انتقال بیشتر ادامه یابد، جایگاه دینی او فروتر گردد. چنان‌که پاداش نیز با انتقال از درجه‌ای به درجه فراتر در علوم دینی تحقق می‌یابد.<ref>غالب، مصطفی، حرکات الباطنیه فی الاسلام، ص263، بیروت، دارالأندلس، چاپ اول، 1416ق.</ref> از این‌رو؛ ابتلای انسان‌ها به کوری، گنگی، فقر و جهالت، قصاص اعمال گذشته آنان در مراحل پیشین حیات می‌دانند. معتقدند که در تناسخ تمایز جنسی نیز مراعات می‌شود؛ یعنی روح مردان همواره به مردان و روح زنان به جنس خودشان منتقل می‌شود.<ref>ایمانی، علیرضا، اسماعیلیه، ص 568.</ref>

'''ج. نبوت و پیامبران الهی از دیدگاه دروزیه:'''

دروزیان پیامبران الهی را انکار نموده‌اند. حمزه مؤسس و بنیان‌گذار این فرقه، معتقد است که: جنگ با انبیای اولوالعزم و تبرّی جستن از شریعت و عقاید آنان واجب است. در برخی از مدارک آنها آمده است: مراد از ناطق و اساس که به دست حمزه در کنار رکن یمانی کشته می‌شوند، ابلیس و شیطان است. ابلیس نخست در جسم آدم تجلّی کرد، سپس نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد(ص). و شیطان ابتدا در جسم شیث و سام و اسماعیل و یشوع و شمعون و سرانجام در علی بن ابی‌طالب(ع) ظهور یافت. بنابراین، هنگام برپایی قیامت دروزیان، پیامبر و امیر المؤمنین، به دست «الحاکم بأمرالله» کشته می‌شوند.~~[12]~~

دروزیان پیامبران الهی را انکار نموده‌اند. حمزه مؤسس و بنیان‌گذار این فرقه، معتقد است که: جنگ با انبیای اولوالعزم و تبرّی جستن از شریعت و عقاید آنان واجب است. در برخی از مدارک آنها آمده است: مراد از ناطق و اساس که به دست حمزه در کنار رکن یمانی کشته می‌شوند، ابلیس و شیطان است. ابلیس نخست در جسم آدم تجلّی کرد، سپس نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد(ص). و شیطان ابتدا در جسم شیث و سام و اسماعیل و یشوع و شمعون و سرانجام در علی بن ابی‌طالب(ع) ظهور یافت. بنابراین، هنگام برپایی قیامت دروزیان، پیامبر و امیر المؤمنین، به دست «الحاکم بأمرالله» کشته می‌شوند.<ref>خطیب، محمد احمد، عقیدة الدروز، ص167، ریاض، دارالعالم الکتب، چاپ سوم، 1989م.</ref>

در مورد عقیده دروزیان به قرآن مجید، برخی معتقدند که آنان ادعا دارند که قرآن در واقع بر سلمان فارسی نازل شده و محمد(ص) از او دریافت کرده است.~~[13]~~

در مورد عقیده دروزیان به قرآن مجید، برخی معتقدند که آنان ادعا دارند که قرآن در واقع بر سلمان فارسی نازل شده و محمد(ص) از او دریافت کرده است.

<ref>ایمانی، علیرضا، اسماعیلیه، ص 574.</ref>

آنچه گذشت، قسمتی از عقاید و باورهای فرقه دروزیه است که هیچ‌گونه شباهت و سنخیتی با عقاید اسلامی ندارند و کاملاً منحرف و بی‌گانه از اسلام است. اگرچه رهبران فعلی این فرقه اصرار دارند که معتقد به دین اسلام‌اند و آنچه در مورد عقاید آنها ذکر می‌شود، دسیسه‌های استعمار و ایادی آنها بوده است. ولی از آن‌جا که دسترسی به منابع اصلی آنان امکان ندارد، قضاوت کردن در مورد عقاید آنان مشکل بوده و آنچه ذکر شد، اگر صحیح باشد می‌توان گفت که آنان از دایره اسلام و حتی ادیان آسمانی خارج هستند.

خط ۳۹:

خط ۴۰:

بر این اساس فقهای شیعه آنان را جزو شیعیان نشمرده و ازدواج با فرد دروزی مذهب را جایز نمی‌دانند.

ضمائم:

پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:~~[14]~~

پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:<ref>استفتا از دفاتر آیات عظام: مکارم شیرازی و نوری همدانی (مد ظلهما العالی) توسط سایت اسلام کوئست.</ref>

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):