تعامل امام علی (علیه‌السلام) با خلفا در جهت وحدت اسلامی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '{{پانویس رنگی}}↵'''' به ''''')
جز (جایگزینی متن - 'نامه ای' به 'نامه‌ای')
خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:
در این نبرد، مسلمانان شکست خوردند. خلیفه دوم مسلمانان را فراخواند و آنان را به جهاد ترغیب کرده، با اصحاب از جمله علی(علیه‌السلام) به مشورت پرداخت که «آیا خود به کمک سپاه برود یا کسی را بفرستد؟» علی(علیه‌السلام)نظر داد که خلیفه خود به نبرد نرود.<ref>مسعودی، ج 2، ص 318ـ319.</ref><br>
در این نبرد، مسلمانان شکست خوردند. خلیفه دوم مسلمانان را فراخواند و آنان را به جهاد ترغیب کرده، با اصحاب از جمله علی(علیه‌السلام) به مشورت پرداخت که «آیا خود به کمک سپاه برود یا کسی را بفرستد؟» علی(علیه‌السلام)نظر داد که خلیفه خود به نبرد نرود.<ref>مسعودی، ج 2، ص 318ـ319.</ref><br>
===2. جنگ با رومیان ===
===2. جنگ با رومیان ===
در زمان روبه‌رو شدن سپاه اسلام با سپاه هراکیلوس (قیصر روم) ابو عبیده، طی نامه ای، از خلیفه کسب تکلیف و تقاضای نیروی امداد کرد. خلیفه دوم میان بزرگان صحابه به مشورت نشست و از علی(علیه‌السلام) در این مورد نظر خواست. علی(علیه‌السلام) به خلیفه گفت: به ابو عبیده]= فرمانده سپاه[اعلام کن مقاومت کند که پیروزی نصیب مسلمانان خواهد شد. <ref>واقدی، ص 108.</ref><br>
در زمان روبه‌رو شدن سپاه اسلام با سپاه هراکیلوس (قیصر روم) ابو عبیده، طی نامه‌ای، از خلیفه کسب تکلیف و تقاضای نیروی امداد کرد. خلیفه دوم میان بزرگان صحابه به مشورت نشست و از علی(علیه‌السلام) در این مورد نظر خواست. علی(علیه‌السلام) به خلیفه گفت: به ابو عبیده]= فرمانده سپاه[اعلام کن مقاومت کند که پیروزی نصیب مسلمانان خواهد شد. <ref>واقدی، ص 108.</ref><br>
===3. نبرد بیت‌المقدس ===
===3. نبرد بیت‌المقدس ===
در جنگ و فتح بیت‌المقدس نیز خلیفه دوم، با اصحاب، از جمله امام علی(علیه‌السلام) به مشورت پرداخت. از شنیدن سخنان علی(علیه‌السلام) و مشورت با او شاد شد و به اصحاب گفت: من جز به مشورت و سخن علی رفتار نخواهم کرد و او را در مشورت می‌ستایم و پیشانی اش را سفید می‌بینم.<ref>همان، ص 148.</ref><br>
در جنگ و فتح بیت‌المقدس نیز خلیفه دوم، با اصحاب، از جمله امام علی(علیه‌السلام) به مشورت پرداخت. از شنیدن سخنان علی(علیه‌السلام) و مشورت با او شاد شد و به اصحاب گفت: من جز به مشورت و سخن علی رفتار نخواهم کرد و او را در مشورت می‌ستایم و پیشانی اش را سفید می‌بینم.<ref>همان، ص 148.</ref><br>