روزه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
== روزه == | ==روزه== | ||
روزه، منسوب به روز است. در لغت و اصطلاح به معناى پرهیز از خوردن و آشامیدن و دیگر مفطرات از طلوع صبح تا غروب (1) همراه نیت دانسته شده است .(2) برخى آن را به خوددارى از کارهایى ویژه در زمان خاص (3) با شرایط مخصوص (4) و از سوى افرادى معیّن (5) تعریف کردهاند. در عربى به آن « صوم » گفته مىشود که در لغت به معناى خوددارى کردن است .(6) در وجه نامگذارىاش به « صوم » گفته شده که روزهدار از خوردن، آشامیدن و اعمالى دیگر امساک مىکند .(7) روزه از جهت نوع و زمان امساک به گونههاى شرعى، وصال و سکوت قسمت مىشود: روزه شرعى، امساک از مفطرات از صبح تا غروب خورشید است .(8) روزه متعارف میان مسلمانان و موضوع اصلى بحث در این مقاله همین قسم از روزه است. | روزه، منسوب به روز است. در لغت و اصطلاح به معناى پرهیز از خوردن و آشامیدن و دیگر مفطرات از طلوع صبح تا غروب (1) همراه نیت دانسته شده است .(2) برخى آن را به خوددارى از کارهایى ویژه در زمان خاص (3) با شرایط مخصوص (4) و از سوى افرادى معیّن (5) تعریف کردهاند. در عربى به آن « صوم » گفته مىشود که در لغت به معناى خوددارى کردن است .(6) در وجه نامگذارىاش به « صوم » گفته شده که روزهدار از خوردن، آشامیدن و اعمالى دیگر امساک مىکند .(7) روزه از جهت نوع و زمان امساک به گونههاى شرعى، وصال و سکوت قسمت مىشود: روزه شرعى، امساک از مفطرات از صبح تا غروب خورشید است .(8) روزه متعارف میان مسلمانان و موضوع اصلى بحث در این مقاله همین قسم از روزه است. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
== پیشینه روزه == | ==پیشینه روزه== | ||
روزه افزون بر مسلمانان، بر امتهاى گذشته نیز واجب بوده است: « کُتِبَ عَلَیکُمُ الصّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِن قَبلِکُم ». ( بقره / 2، 183 ) به باور برخى آیه مىرساند که روزه در میان پیروان همه شرایع از زمان آدم علیه السلام بوده است .(1) روایات اسلامى و متونى از کتب مقدس نیز این دیدگاه را تأیید مىکنند. پیامبر صلىاللهعلیهوآله فرمود که پس از خوردن آدم علیه السلام از درخت ممنوع و ماندن اثر آن به مدت 30 روز در بدن آن حضرت، خدا بر او و ذریهاش واجب کرد که 30 روز از خوردن و آشامیدن خوددارى کنند .(2) على علیه السلام نیز فرمود آدم علیه السلام نخستین روزهدار بوده است .(3) در احادیثى نیز از سفارش حضرت نوح به پیروان خود در مورد روزه گرفتن در نخستین روزى که بر کشتى سوار شدند (4) و روزه گرفتن آنان پس از فرود آمدن بر کوه جودى (5) یاد شده است. در روایتى دیگر از روزه گرفتن همه روزهاى سال جز عید فطر و قربان، از سوى حضرت نوح، روزه نصف ایام عمر از سوى حضرت داود علیه السلام و روزه سه روز از هر ماه از سوى حضرت ابراهیم علیه السلام سخن رفته است .(6) بر پایه حدیثى دیگر، حضرت داود علیه السلام یک روز را روزه و روز دیگر را افطار مىکرد و حضرت سلیمان علیه السلام سه روز آغازین، میانه و پایان هر ماه را روزه مىگرفت و حضرت عیسى علیه السلام همه روزها را روزه بود و حضرت مریم علیهاالسلام دو روز را روزه مىگرفت و یک روز را افطار مىکرد .(7) بر اساس روایتى از حضرت موسى علیه السلام از خدا در مورد پاداش روزه ماه رمضان پرسش شده است .(8) در تورات نیز از اقامت 40 شبانه روز حضرت موسى علیه السلام بى اینکه آب و غذایى خورد، یاد شده است .(9) افزون بر این، پیروان شریعت موسى علیه السلام نیز هنگام توبه و تضرع به درگاه الهى روزه مىگرفتند، تا از این رهگذر به گناهان خود اعتراف کنند و رضایت خدا را به دست آورند .(10) بر پایه نقل برخى منابع، در روزگار کنونى نیز روزه در میان متدینان از یهود وجود دارد .(11) در انجیل نیز هست که حضرت عیسى علیه السلام 40 شبانهروز روزه گرفت ؛(12) همچنین نقل شده است که شاگردان آن حضرت فراوان روزه مىگرفتند .(13) در انجیل دستورهایى در مورد روزه و پرهیز از ریا در آن هست .(14) به گزارشى امام صادق علیه السلام فرمود که در انجیل تنها از وجوب روزه بر پیامبران امتهاى گذشته یاد شده است .(15) سند این روایت ضعف دارد؛ نیز مخالف با مضمون آیه 183 بقره / 2 است که روزه را بر همه پیشینیان واجب دانسته، پس پذیرفتنى نیست .(16) روزه در میان مجوسیان نیز رایج بوده، به گونهاى که به برخى از آنان به جهت روزه گرفتن فراوان، « الصیامیه » ( روزهداران ) اطلاق مىکردند .(17) در همانند بودن روزه پیروان شرایع اختلاف است: به باور برخى، از آیه مذکور فهمیده مىشود که روزه پیروان شرایع از همه جهات ـ اعم از وقت روزه و شمار روزهاى واجب ـ همانند هم بوده است .(18) مؤید این دیدگاه، روایتى است که در آن از روزه ماه رمضان در کلام حضرت موسى علیه السلام سخن به میان آمده است .(19) بر این اساس، برخى گفتهاند: یهودیان و مسیحیان نیز 30 روز ماه رمضان را روزه مىگرفتند؛ ولى به تدریج زمان و شمار روزهاى این تکلیف را تغییر دادند .(20) در روایتى از پیامبر صلىاللهعلیهوآله نیز به تغییر روزه ماه رمضان از 30 روز به 50 روز از سوى حاکمان نصارا اشاره شده است .(21) به اعتقاد بسیارى از مفسران، مراد آیه تنها مشابهت در اصل تشریع روزه است ؛(22) اما خصوصیات روزه آنان، از جهت زمان و عدد روزها، تفاوت داشته است. مؤید این دیدگاه روایتى دیگر از پیامبر صلىاللهعلیهوآله است که در آن کمتر بودن روزهاى روزه مسلمانان نسبت به پیروان شرایع گذشته یاد شده است .(23) همچنین بر اساس برخى روایات، آمیزش با همسر در شبهاى روزه بر روزهدار، نیز خوردن و آشامیدن در شب حرام بوده است، اگر فرد پیش از افطار کردن به خواب مىرفت؛ ولى این احکام از مسلمانان برداشته شدند .(24) ( همین مقاله، روزه در اسلام ) براساس روایتى دیگر، برداشته شدن روزه در حال سفر، از احکامى است که خدا برخلاف امتهاى گذشته، آن را به مسلمانان هدیه داده است .(25) افزون بر این، در میان پیروان شرایع گذشته، روزه سکوت نیز وجود داشت، چنان که حضرت مریم علیهاالسلام پس از بچهدار شدن از راه اعجاز الهى، از سوى خدا دستور یافت روزه سکوت بگیرد :(26) « فَاِمّا تَرَیِنَّ مِنَ البَشَرِ اَحَدًا فَقولى اِنّى نَذَرتُ لِلرَّحمـنِ صَومـًا فَلَن اُکَلِّمَ الیَومَ اِنسیـّا » ( مریم / 19، 26 )، از اینرو وقتى بنىاسرائیل از آن حضرت در باره فرزندش پرسیدند، با ترک سخن گفتن، به فرزند خود اشاره کرد که با او سخن بگویند: « فَاَشارَت اِلَیهِ قالوا کَیفَ نُکَلِّمُ مَن کانَ فِى المَهدِ صَبیـّا ». ( مریم / 19، 29 ) برخى گفتهاند: در روزه سکوت، افزون بر خوددارى از سخن گفتن، از خوردن و آشامیدن نیز پرهیز مىکردند .(27) به گفته برخى حضرت زکریا علیه السلام نیز پس از فرزنددار شدن همسرش، از سوى خدا مأمور شد که سه روز روزه سکوت بگیرد و جز ذکر الهى سخنى نگوید و با مردم تنها با اشاره گفت و گو کند :(28) « قالَ ءایَتُکَ اَلاَّ تُکَلِّمَ النّاسَ ثَلـثَةَ اَیّامٍ اِلاّ رَمزًا واذکُر رَبَّکَ کَثیرًا وسَبِّح بِالعَشِىِّ والاِبکـر » ( آلعمران / 3، 41؛ نیز مریم / 19، 10 )؛ ولى بیشتر مفسران سکوت حضرت زکریا را به اعجاز الهى و عدم توانایى او بر سخن گفتن در این سه روز دانستهاند .(29) روزه گرفتن به پیروان شرایع الهى اختصاص نداشته، بلکه روزه در میان ملل و ادیان غیر الهى نیز همچون مصریان و یونانیان قدیم، هندیان و برخى ملتهاى دیگر، بوده است .(30) مصریان در روزهاى عید، از جمله روز وفاى نیل و برداشت کشتهاى خود روزه مىگرفتند و روحانیان آنان، افزون بر آن، 7 هفته از سال را روزه بودند. رومیان پیش از جنگ براى طلب پیروزى روزه مىگرفتند. برخى عالمان دین نیز در برخى مناطق این سرزمین همه روزهاى سال را روزهدار بودند .(31) روزه در میان هندیان حتى پیش از میلاد بوده و زاهدان آنان در روزه گرفتن و کشتن نفس افراط مىکردند، به گونهاى که بر مذهب برخى از فرقههاى آنان، دین انتحار اطلاق مىگردید، زیرا پیروان خود را در سراسر زندگى به روزه گرفتن ترغیب مىکردند .(32) برخى بتپرستان نیز با هدف خشنود کردن خدایان یا خاموش کردن آتش خشم خدایان به هنگام ارتکاب به گناه روزه مىگرفتند .(33) در روایاتى نیز از وجود روزه روزهایى خاص در زمان جاهلیت یاد شده است .(34) | روزه افزون بر مسلمانان، بر امتهاى گذشته نیز واجب بوده است: « کُتِبَ عَلَیکُمُ الصّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِن قَبلِکُم ». ( بقره / 2، 183 ) به باور برخى آیه مىرساند که روزه در میان پیروان همه شرایع از زمان آدم علیه السلام بوده است .(1) روایات اسلامى و متونى از کتب مقدس نیز این دیدگاه را تأیید مىکنند. پیامبر صلىاللهعلیهوآله فرمود که پس از خوردن آدم علیه السلام از درخت ممنوع و ماندن اثر آن به مدت 30 روز در بدن آن حضرت، خدا بر او و ذریهاش واجب کرد که 30 روز از خوردن و آشامیدن خوددارى کنند .(2) على علیه السلام نیز فرمود آدم علیه السلام نخستین روزهدار بوده است .(3) در احادیثى نیز از سفارش حضرت نوح به پیروان خود در مورد روزه گرفتن در نخستین روزى که بر کشتى سوار شدند (4) و روزه گرفتن آنان پس از فرود آمدن بر کوه جودى (5) یاد شده است. در روایتى دیگر از روزه گرفتن همه روزهاى سال جز عید فطر و قربان، از سوى حضرت نوح، روزه نصف ایام عمر از سوى حضرت داود علیه السلام و روزه سه روز از هر ماه از سوى حضرت ابراهیم علیه السلام سخن رفته است .(6) بر پایه حدیثى دیگر، حضرت داود علیه السلام یک روز را روزه و روز دیگر را افطار مىکرد و حضرت سلیمان علیه السلام سه روز آغازین، میانه و پایان هر ماه را روزه مىگرفت و حضرت عیسى علیه السلام همه روزها را روزه بود و حضرت مریم علیهاالسلام دو روز را روزه مىگرفت و یک روز را افطار مىکرد .(7) بر اساس روایتى از حضرت موسى علیه السلام از خدا در مورد پاداش روزه ماه رمضان پرسش شده است .(8) در تورات نیز از اقامت 40 شبانه روز حضرت موسى علیه السلام بى اینکه آب و غذایى خورد، یاد شده است .(9) افزون بر این، پیروان شریعت موسى علیه السلام نیز هنگام توبه و تضرع به درگاه الهى روزه مىگرفتند، تا از این رهگذر به گناهان خود اعتراف کنند و رضایت خدا را به دست آورند .(10) بر پایه نقل برخى منابع، در روزگار کنونى نیز روزه در میان متدینان از یهود وجود دارد .(11) در انجیل نیز هست که حضرت عیسى علیه السلام 40 شبانهروز روزه گرفت ؛(12) همچنین نقل شده است که شاگردان آن حضرت فراوان روزه مىگرفتند .(13) در انجیل دستورهایى در مورد روزه و پرهیز از ریا در آن هست .(14) به گزارشى امام صادق علیه السلام فرمود که در انجیل تنها از وجوب روزه بر پیامبران امتهاى گذشته یاد شده است .(15) سند این روایت ضعف دارد؛ نیز مخالف با مضمون آیه 183 بقره / 2 است که روزه را بر همه پیشینیان واجب دانسته، پس پذیرفتنى نیست .(16) روزه در میان مجوسیان نیز رایج بوده، به گونهاى که به برخى از آنان به جهت روزه گرفتن فراوان، « الصیامیه » ( روزهداران ) اطلاق مىکردند .(17) در همانند بودن روزه پیروان شرایع اختلاف است: به باور برخى، از آیه مذکور فهمیده مىشود که روزه پیروان شرایع از همه جهات ـ اعم از وقت روزه و شمار روزهاى واجب ـ همانند هم بوده است .(18) مؤید این دیدگاه، روایتى است که در آن از روزه ماه رمضان در کلام حضرت موسى علیه السلام سخن به میان آمده است .(19) بر این اساس، برخى گفتهاند: یهودیان و مسیحیان نیز 30 روز ماه رمضان را روزه مىگرفتند؛ ولى به تدریج زمان و شمار روزهاى این تکلیف را تغییر دادند .(20) در روایتى از پیامبر صلىاللهعلیهوآله نیز به تغییر روزه ماه رمضان از 30 روز به 50 روز از سوى حاکمان نصارا اشاره شده است .(21) به اعتقاد بسیارى از مفسران، مراد آیه تنها مشابهت در اصل تشریع روزه است ؛(22) اما خصوصیات روزه آنان، از جهت زمان و عدد روزها، تفاوت داشته است. مؤید این دیدگاه روایتى دیگر از پیامبر صلىاللهعلیهوآله است که در آن کمتر بودن روزهاى روزه مسلمانان نسبت به پیروان شرایع گذشته یاد شده است .(23) همچنین بر اساس برخى روایات، آمیزش با همسر در شبهاى روزه بر روزهدار، نیز خوردن و آشامیدن در شب حرام بوده است، اگر فرد پیش از افطار کردن به خواب مىرفت؛ ولى این احکام از مسلمانان برداشته شدند .(24) ( همین مقاله، روزه در اسلام ) براساس روایتى دیگر، برداشته شدن روزه در حال سفر، از احکامى است که خدا برخلاف امتهاى گذشته، آن را به مسلمانان هدیه داده است .(25) افزون بر این، در میان پیروان شرایع گذشته، روزه سکوت نیز وجود داشت، چنان که حضرت مریم علیهاالسلام پس از بچهدار شدن از راه اعجاز الهى، از سوى خدا دستور یافت روزه سکوت بگیرد :(26) « فَاِمّا تَرَیِنَّ مِنَ البَشَرِ اَحَدًا فَقولى اِنّى نَذَرتُ لِلرَّحمـنِ صَومـًا فَلَن اُکَلِّمَ الیَومَ اِنسیـّا » ( مریم / 19، 26 )، از اینرو وقتى بنىاسرائیل از آن حضرت در باره فرزندش پرسیدند، با ترک سخن گفتن، به فرزند خود اشاره کرد که با او سخن بگویند: « فَاَشارَت اِلَیهِ قالوا کَیفَ نُکَلِّمُ مَن کانَ فِى المَهدِ صَبیـّا ». ( مریم / 19، 29 ) برخى گفتهاند: در روزه سکوت، افزون بر خوددارى از سخن گفتن، از خوردن و آشامیدن نیز پرهیز مىکردند .(27) به گفته برخى حضرت زکریا علیه السلام نیز پس از فرزنددار شدن همسرش، از سوى خدا مأمور شد که سه روز روزه سکوت بگیرد و جز ذکر الهى سخنى نگوید و با مردم تنها با اشاره گفت و گو کند :(28) « قالَ ءایَتُکَ اَلاَّ تُکَلِّمَ النّاسَ ثَلـثَةَ اَیّامٍ اِلاّ رَمزًا واذکُر رَبَّکَ کَثیرًا وسَبِّح بِالعَشِىِّ والاِبکـر » ( آلعمران / 3، 41؛ نیز مریم / 19، 10 )؛ ولى بیشتر مفسران سکوت حضرت زکریا را به اعجاز الهى و عدم توانایى او بر سخن گفتن در این سه روز دانستهاند .(29) روزه گرفتن به پیروان شرایع الهى اختصاص نداشته، بلکه روزه در میان ملل و ادیان غیر الهى نیز همچون مصریان و یونانیان قدیم، هندیان و برخى ملتهاى دیگر، بوده است .(30) مصریان در روزهاى عید، از جمله روز وفاى نیل و برداشت کشتهاى خود روزه مىگرفتند و روحانیان آنان، افزون بر آن، 7 هفته از سال را روزه بودند. رومیان پیش از جنگ براى طلب پیروزى روزه مىگرفتند. برخى عالمان دین نیز در برخى مناطق این سرزمین همه روزهاى سال را روزهدار بودند .(31) روزه در میان هندیان حتى پیش از میلاد بوده و زاهدان آنان در روزه گرفتن و کشتن نفس افراط مىکردند، به گونهاى که بر مذهب برخى از فرقههاى آنان، دین انتحار اطلاق مىگردید، زیرا پیروان خود را در سراسر زندگى به روزه گرفتن ترغیب مىکردند .(32) برخى بتپرستان نیز با هدف خشنود کردن خدایان یا خاموش کردن آتش خشم خدایان به هنگام ارتکاب به گناه روزه مىگرفتند .(33) در روایاتى نیز از وجود روزه روزهایى خاص در زمان جاهلیت یاد شده است .(34) | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
34. مسند احمد، ج 2، ص 143؛ صحيح البخارى، ج 2، ص 226. | 34. مسند احمد، ج 2، ص 143؛ صحيح البخارى، ج 2، ص 226. | ||
==روزه در اسلام == | ==روزه در اسلام== | ||
در اسلام نیز همچون شرایع گذشته، روزه تکلیفى لازم براى مسلمانان است: « کُتِبَ عَلَیکُمُ الصّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِن قَبلِکُم ... * اَیّامـًا مَعدودتٍ ». ( بقره / 2، 183 - 184 ) درباره مراد از « اَیّامـًا مَعدودتٍ » اختلاف است: برخى آن را روزهایى غیر از ماه رمضان دانستهاند که این روزها به نظر اینان روز عاشورا (1) یا سه روز در هر ماه یا سه روز در هر ماه و روز عاشورا بوده است .(2) به دیده برخى، روزه این ایام، واجب و به نظر بعضى دیگر مستحب بوده است .(3) در تأیید دیدگاه استحباب روزه در صدر اسلام، برخى گفتهاند: جملات « وعَلَى الَّذینَیُطیقونَهُ فِدیَةٌ طَعامُ مِسکینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیرًا فَهُوَ خَیرٌ لَهُ » ( بقره / 2، 184 ) گویاست که مسلمانان در صدر اسلام میان روزه گرفتن و فدیه دادن آزاد بودند، هرچند روزه گرفتن بهتر از فدیه دادن بود .(4) سپس آیه مذکور با آیه « شَهرُ رَمَضانَ ... فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ » ( بقره / 2، 185 ) که روزه ماه رمضان را واجب کرد، نسخ گردید .(5) بیشتر مفسران « ایام معدودات » را روزهاى ماه رمضان دانستهاند (6) که قرآن نخست در آیه 184 بقره / 2 از این روزها با اجمال یاد کرده و سپس در آیه بعد با نام بردن از ماه رمضان، اجمال آن را برداشته است .(7) دلیل این برداشت اولاً سیاق آیات است که با هم نازل شدهاند و نسخ متوقف بر تقدّم منسوخ بر ناسخ است. ثانیا نسخ در صورتى عملى مىشود که تنافى و تضاد میان دو آیه باشد، در حالى که ذکر اجمالى یک حکم در آیهاى و تفصیل و تبیین آن در آیهاى دیگر، از مصادیق تنافى نیست .(8) جمله « وعَلَى الَّذینَ یُطیقونَهُ » ( بقره / 2، 184 ) نیز بر جواز افطار روزه دلالت ندارد. ( همین مقاله، شرایط روزه ) همچنین به باور بیشتر عالمان اسلامى، وجوب روزه ماه رمضان * بر مسلمانان در سال دوم هجرى (9) و به نظر برخى سال سوم (10) هجرى نازل گردید؛ ولى برخى معتقدند روزه در مکه و پیش از هجرت پیامبر صلىاللهعلیهوآله به مدینه واجب شده است .(11) دلیل این دیدگاه، نخست سخن جعفر بن ابى طالب به پادشاه حبشه است که در آن از مأمور شدن مسلمانان به روزه از سوى رسول خدا صلىاللهعلیهوآله سخن به میان آمده است ؛(12) نیز نقلى که در آن توصیه به روزه، از جمله سفارشهاى عمروبن مره اسلمى به قوم خود، پس از پذیرش اسلام در مکه شمرده شده است .(13) پس از تشریع روزه در صدر اسلام، آمیزش با همسر، نیز خوردن و آشامیدن در شبهاى ماه رمضان پس از خوابیدن قبل از افطار، براى مسلمانان ممنوع بود، ازاینرو نقل شده است که مسلمانى به نام قیس بن صرمه انصارى (14) و به گزارشى، مطعم بن جبیر (15) روزهدار بود و چون هنگام افطار به خواب رفت و نتوانست روزهاش را افطار کند، روز بعد هنگام کار از هوش رفت؛ همچنین نقل شده که برخى مسلمانان از جمله عمربن خطاب در شبها با همسران خود آمیزش کرده و مرتکب گناه مىشدند (16) که در پى این حوادث، آیه 187 بقره / 2 نازل شد و این دو عمل را مباح شمرد: « اُحِلَّ لَکُم لَیلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ اِلى نِساکُم هُنَّ لِباسٌ لَکُم واَنتُم لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللّهُ اَنَّکُم کُنتُم تَختانونَ اَنفُسَکُم فَتابَ عَلَیکُم وعَفا عَنکُم فالـ ٔ نَ بـشِروهُنَّ ... وکُلوا واشرَبوا حَتّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الخَیطُ الاَبیَضُ مِنَ الخَیطِ الاَسوَدِ ». به نظر برخى ممنوعیت این اعمال پیش از نزول آیه مذکور از احکام یهود (17) یا مسیحیان (18) بوده است؛ ولى برخى معتقدند که ممکن است اعمال مذکور به حکم خود پیامبر صلىاللهعلیهوآله و بر اساس روایات ممنوع شده و با نزول این آیه حلال گردیده است .(19) | در اسلام نیز همچون شرایع گذشته، روزه تکلیفى لازم براى مسلمانان است: « کُتِبَ عَلَیکُمُ الصّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِن قَبلِکُم ... * اَیّامـًا مَعدودتٍ ». ( بقره / 2، 183 - 184 ) درباره مراد از « اَیّامـًا مَعدودتٍ » اختلاف است: برخى آن را روزهایى غیر از ماه رمضان دانستهاند که این روزها به نظر اینان روز عاشورا (1) یا سه روز در هر ماه یا سه روز در هر ماه و روز عاشورا بوده است .(2) به دیده برخى، روزه این ایام، واجب و به نظر بعضى دیگر مستحب بوده است .(3) در تأیید دیدگاه استحباب روزه در صدر اسلام، برخى گفتهاند: جملات « وعَلَى الَّذینَیُطیقونَهُ فِدیَةٌ طَعامُ مِسکینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیرًا فَهُوَ خَیرٌ لَهُ » ( بقره / 2، 184 ) گویاست که مسلمانان در صدر اسلام میان روزه گرفتن و فدیه دادن آزاد بودند، هرچند روزه گرفتن بهتر از فدیه دادن بود .(4) سپس آیه مذکور با آیه « شَهرُ رَمَضانَ ... فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ » ( بقره / 2، 185 ) که روزه ماه رمضان را واجب کرد، نسخ گردید .(5) بیشتر مفسران « ایام معدودات » را روزهاى ماه رمضان دانستهاند (6) که قرآن نخست در آیه 184 بقره / 2 از این روزها با اجمال یاد کرده و سپس در آیه بعد با نام بردن از ماه رمضان، اجمال آن را برداشته است .(7) دلیل این برداشت اولاً سیاق آیات است که با هم نازل شدهاند و نسخ متوقف بر تقدّم منسوخ بر ناسخ است. ثانیا نسخ در صورتى عملى مىشود که تنافى و تضاد میان دو آیه باشد، در حالى که ذکر اجمالى یک حکم در آیهاى و تفصیل و تبیین آن در آیهاى دیگر، از مصادیق تنافى نیست .(8) جمله « وعَلَى الَّذینَ یُطیقونَهُ » ( بقره / 2، 184 ) نیز بر جواز افطار روزه دلالت ندارد. ( همین مقاله، شرایط روزه ) همچنین به باور بیشتر عالمان اسلامى، وجوب روزه ماه رمضان * بر مسلمانان در سال دوم هجرى (9) و به نظر برخى سال سوم (10) هجرى نازل گردید؛ ولى برخى معتقدند روزه در مکه و پیش از هجرت پیامبر صلىاللهعلیهوآله به مدینه واجب شده است .(11) دلیل این دیدگاه، نخست سخن جعفر بن ابى طالب به پادشاه حبشه است که در آن از مأمور شدن مسلمانان به روزه از سوى رسول خدا صلىاللهعلیهوآله سخن به میان آمده است ؛(12) نیز نقلى که در آن توصیه به روزه، از جمله سفارشهاى عمروبن مره اسلمى به قوم خود، پس از پذیرش اسلام در مکه شمرده شده است .(13) پس از تشریع روزه در صدر اسلام، آمیزش با همسر، نیز خوردن و آشامیدن در شبهاى ماه رمضان پس از خوابیدن قبل از افطار، براى مسلمانان ممنوع بود، ازاینرو نقل شده است که مسلمانى به نام قیس بن صرمه انصارى (14) و به گزارشى، مطعم بن جبیر (15) روزهدار بود و چون هنگام افطار به خواب رفت و نتوانست روزهاش را افطار کند، روز بعد هنگام کار از هوش رفت؛ همچنین نقل شده که برخى مسلمانان از جمله عمربن خطاب در شبها با همسران خود آمیزش کرده و مرتکب گناه مىشدند (16) که در پى این حوادث، آیه 187 بقره / 2 نازل شد و این دو عمل را مباح شمرد: « اُحِلَّ لَکُم لَیلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ اِلى نِساکُم هُنَّ لِباسٌ لَکُم واَنتُم لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللّهُ اَنَّکُم کُنتُم تَختانونَ اَنفُسَکُم فَتابَ عَلَیکُم وعَفا عَنکُم فالـ ٔ نَ بـشِروهُنَّ ... وکُلوا واشرَبوا حَتّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الخَیطُ الاَبیَضُ مِنَ الخَیطِ الاَسوَدِ ». به نظر برخى ممنوعیت این اعمال پیش از نزول آیه مذکور از احکام یهود (17) یا مسیحیان (18) بوده است؛ ولى برخى معتقدند که ممکن است اعمال مذکور به حکم خود پیامبر صلىاللهعلیهوآله و بر اساس روایات ممنوع شده و با نزول این آیه حلال گردیده است .(19) | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
== اهمیت روزه == | ==اهمیت روزه== | ||
تکلیف روزه اهمیت و جایگاه ویژهاى دارد، از اینرو خدا آن را بر همه پیروان شرایع واجب کرد ( بقره / 2، 183 )، تا همگان از برکات و آثار دنیایى و آخرتى آن بهرهمند گردند. آیهاى دیگر، حکمت تشریع روزه را بزرگداشت خدا و شکر او مىخواند: « فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ ... لِتُکَبِّروا اللّهَ عَلى ما هَدکُم ولَعَلَّکُم تَشکُرون ». ( بقره / 2، 185 ) برخى از اینکه در آیه مذکور شکر بودن روزه با « لعل » و تعظیم الهى بى « لعلّ » ذکر شده، دریافتهاند که روزه در هر صورت تعظیم الهى است؛ ولى شکر بودنش، وابسته به آن است که روزه حقیقى باشد و روزهدار آن را با اخلاص به جا آورد .(1) آیهاى دیگر روزه را یکى از حدود الهى یاد مىکند و همگان را به حفظ و ضایع نکردن آن فرمان مىدهد: « ثُمَّ اَتِمّوا الصِّیامَ اِلَى الَّیلِ ... تِلکَ حُدودُ اللّهِ فَلا تَقرَبوها » ( بقره / 2، 187 )؛ همچنین خدا این تکلیف الهى را در بهترین زمان یعنى ماه رمضان قرار داد: « شَهرُ رَمَضانَ ... فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ » ( بقره / 2، 185 )، زیرا رسول خدا صلىاللهعلیهوآله و امامرضا علیه السلام فرمودند ماه رمضان، ماه نزول قرآن و جدایى حق از باطل است: « شَهرُ رَمَضانَ الَّذِى اُنزِلَ فیهِ القُرءانُ ... والفُرقانِ » و در آن شبى نهاد که بهتر از 1000 شب است: « لَیلَةُ القَدرِ خَیرٌ مِن اَلفِ شَهر » ((2) قدر / 97، 3 )، از اینرو وجوب روزه در چنین زمانى از بزرگى و اهمیت این تکلیف حکایت دارد. در آیاتى دیگر، روزه از ویژگىهاى مؤمنانى شمرده مىشود که خدا به آنان بشارت مىدهد: « السـّحونَ ... وبَشِّرِ المُؤمِنین ». ( توبه / 9، 112 ) آیهاى دیگر، روزهدارى را از خصلتهاى زنان باایمانى مىشمرد که براى همسرى پیامبر اسلام صلىاللهعلیهوآله شایستگى دارند: « عَسى رَبُّهُ اِن طَـلَّقَکُنَّ اَن یُبدِلَهُ اَزوجـًا خَیرًا مِنکُنَّ مُسلِمـتٍ مُؤمِنـتٍ ... سـحـتٍ ». ( تحریم / 66، 5 ) مراد از « سائحون » و « سائحات » مردان و زنان روزهدارند .(3) افزون بر این، قرآن کریم در آیاتى مسلمانان را به استعانت از روزه به هنگام سختىها فرمان مىدهد: « واستَعینوا بِالصَّبرِ والصَّلوةِ » ( بقره / 2، 45، 153 )، اگر مراد از صبر روزه باشد .(4) مؤید این برداشت، روایاتىاند که در آنها صبر در آیه به روزه تفسیر و به مؤمنان سفارش شده که هنگام سختىها و مصیبتها از روزه کمک جویند .(5) در روایات نیز روزه جایگاه ویژهاى دارد؛ از جمله بر پایه احادیثى از 5 رکن اسلام است (6) که از میان همه اعمال انسان به خدا اختصاص دارد که بىواسطه پاداش روزهدار را خواهد داد .(7) بر اساس روایاتى، روزه در روزهاى گرم، جهاد (8) بلکه بهترین جهاد است .(9) در حدیثى دیگر، خواب روزهدار را عبادت، سکوتش را تسبیح، عملش را مقبول و دعایش را مستجاب مىداند .(10) افزون بر این، در آیات و روایات متعدد، براى روزهدارى آثار و برکات فراوان دیگرى یاد شده که نشانه اهمیت این تکلیف الهى در شریعت اسلام است. ( همین مقاله، آثار و برکات روزه ) | تکلیف روزه اهمیت و جایگاه ویژهاى دارد، از اینرو خدا آن را بر همه پیروان شرایع واجب کرد ( بقره / 2، 183 )، تا همگان از برکات و آثار دنیایى و آخرتى آن بهرهمند گردند. آیهاى دیگر، حکمت تشریع روزه را بزرگداشت خدا و شکر او مىخواند: « فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ ... لِتُکَبِّروا اللّهَ عَلى ما هَدکُم ولَعَلَّکُم تَشکُرون ». ( بقره / 2، 185 ) برخى از اینکه در آیه مذکور شکر بودن روزه با « لعل » و تعظیم الهى بى « لعلّ » ذکر شده، دریافتهاند که روزه در هر صورت تعظیم الهى است؛ ولى شکر بودنش، وابسته به آن است که روزه حقیقى باشد و روزهدار آن را با اخلاص به جا آورد .(1) آیهاى دیگر روزه را یکى از حدود الهى یاد مىکند و همگان را به حفظ و ضایع نکردن آن فرمان مىدهد: « ثُمَّ اَتِمّوا الصِّیامَ اِلَى الَّیلِ ... تِلکَ حُدودُ اللّهِ فَلا تَقرَبوها » ( بقره / 2، 187 )؛ همچنین خدا این تکلیف الهى را در بهترین زمان یعنى ماه رمضان قرار داد: « شَهرُ رَمَضانَ ... فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ » ( بقره / 2، 185 )، زیرا رسول خدا صلىاللهعلیهوآله و امامرضا علیه السلام فرمودند ماه رمضان، ماه نزول قرآن و جدایى حق از باطل است: « شَهرُ رَمَضانَ الَّذِى اُنزِلَ فیهِ القُرءانُ ... والفُرقانِ » و در آن شبى نهاد که بهتر از 1000 شب است: « لَیلَةُ القَدرِ خَیرٌ مِن اَلفِ شَهر » ((2) قدر / 97، 3 )، از اینرو وجوب روزه در چنین زمانى از بزرگى و اهمیت این تکلیف حکایت دارد. در آیاتى دیگر، روزه از ویژگىهاى مؤمنانى شمرده مىشود که خدا به آنان بشارت مىدهد: « السـّحونَ ... وبَشِّرِ المُؤمِنین ». ( توبه / 9، 112 ) آیهاى دیگر، روزهدارى را از خصلتهاى زنان باایمانى مىشمرد که براى همسرى پیامبر اسلام صلىاللهعلیهوآله شایستگى دارند: « عَسى رَبُّهُ اِن طَـلَّقَکُنَّ اَن یُبدِلَهُ اَزوجـًا خَیرًا مِنکُنَّ مُسلِمـتٍ مُؤمِنـتٍ ... سـحـتٍ ». ( تحریم / 66، 5 ) مراد از « سائحون » و « سائحات » مردان و زنان روزهدارند .(3) افزون بر این، قرآن کریم در آیاتى مسلمانان را به استعانت از روزه به هنگام سختىها فرمان مىدهد: « واستَعینوا بِالصَّبرِ والصَّلوةِ » ( بقره / 2، 45، 153 )، اگر مراد از صبر روزه باشد .(4) مؤید این برداشت، روایاتىاند که در آنها صبر در آیه به روزه تفسیر و به مؤمنان سفارش شده که هنگام سختىها و مصیبتها از روزه کمک جویند .(5) در روایات نیز روزه جایگاه ویژهاى دارد؛ از جمله بر پایه احادیثى از 5 رکن اسلام است (6) که از میان همه اعمال انسان به خدا اختصاص دارد که بىواسطه پاداش روزهدار را خواهد داد .(7) بر اساس روایاتى، روزه در روزهاى گرم، جهاد (8) بلکه بهترین جهاد است .(9) در حدیثى دیگر، خواب روزهدار را عبادت، سکوتش را تسبیح، عملش را مقبول و دعایش را مستجاب مىداند .(10) افزون بر این، در آیات و روایات متعدد، براى روزهدارى آثار و برکات فراوان دیگرى یاد شده که نشانه اهمیت این تکلیف الهى در شریعت اسلام است. ( همین مقاله، آثار و برکات روزه ) | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
== آثار و برکات روزه == | ==آثار و برکات روزه== | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۶۶: | ||
== احکام فقهى روزه == | ==احکام فقهى روزه== | ||
1. گونه هاى روزه | 1. گونه هاى روزه | ||
خط ۴۵۲: | خط ۴۵۲: | ||
== آداب روزه == | ==آداب روزه== | ||
روزه مستحباتى دارد که برخى از آنها ویژه ماه رمضان و بعضى عاماند و همه روزهها را دربرمىگیرند. از آداب روزه، آمیزش با همسر در شب نخست ماه رمضان است، چنان که امیرمؤمنان علیه السلام با استناد به آیه 187 بقره / 2: « اُحِلَّ لَکُم لَیلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ اِلى نِساکُم »(1) آن را مستحب شمرده است. برخى برداشت استحباب از آیه را ـ با توجه به اینکه آیه تنها از حلال بودن آمیزش سخن دارد ـ از آن جهت دانستهاند که خدا دوست دارد که مؤمنان از آنچه خدا براى آنان مباح کرده از همان آغاز بهره ببرند .(2) خوردن سحرى از دیگر اعمال مستحب براى روزهدار است .(3) به دیده برخى، این حکم را از آیه « وکُلوا واشرَبوا حَتّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الخَیطُ الاَبیَضُ مِنَ الخَیطِ الاَسوَدِ مِنَ الفَجرِ » ( بقره / 2، 187 ) که به خوردن و آشامیدن تا طلوع فجر فرمان مىدهد، مىتوان دریافت ؛(4) همچنین، خوردن سحرى نیروى شخص را براى روزه افزایش داده و اقتدا به پیامبر صلىاللهعلیهوآله نیز به شمار مىرود .(5) افزون بر این، در روایاتى از آن حضرت صلىاللهعلیهوآله (6) و اهل بیت علیهمالسلام (7) این عمل مستحب و بهتر دانسته شده است. | روزه مستحباتى دارد که برخى از آنها ویژه ماه رمضان و بعضى عاماند و همه روزهها را دربرمىگیرند. از آداب روزه، آمیزش با همسر در شب نخست ماه رمضان است، چنان که امیرمؤمنان علیه السلام با استناد به آیه 187 بقره / 2: « اُحِلَّ لَکُم لَیلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ اِلى نِساکُم »(1) آن را مستحب شمرده است. برخى برداشت استحباب از آیه را ـ با توجه به اینکه آیه تنها از حلال بودن آمیزش سخن دارد ـ از آن جهت دانستهاند که خدا دوست دارد که مؤمنان از آنچه خدا براى آنان مباح کرده از همان آغاز بهره ببرند .(2) خوردن سحرى از دیگر اعمال مستحب براى روزهدار است .(3) به دیده برخى، این حکم را از آیه « وکُلوا واشرَبوا حَتّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الخَیطُ الاَبیَضُ مِنَ الخَیطِ الاَسوَدِ مِنَ الفَجرِ » ( بقره / 2، 187 ) که به خوردن و آشامیدن تا طلوع فجر فرمان مىدهد، مىتوان دریافت ؛(4) همچنین، خوردن سحرى نیروى شخص را براى روزه افزایش داده و اقتدا به پیامبر صلىاللهعلیهوآله نیز به شمار مىرود .(5) افزون بر این، در روایاتى از آن حضرت صلىاللهعلیهوآله (6) و اهل بیت علیهمالسلام (7) این عمل مستحب و بهتر دانسته شده است. | ||
خط ۴۷۶: | خط ۴۷۶: | ||
18. تهذيب، ج 4، ص 194؛ بداية المجتهد، ج1، ص 246؛ الفقه الاسلامى، ج 3، ص 1687. | 18. تهذيب، ج 4، ص 194؛ بداية المجتهد، ج1، ص 246؛ الفقه الاسلامى، ج 3، ص 1687. | ||
منابع | منابع | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
احکام القرآن، ابن العربى (م. 543 ق.)، به کوشش محمد عطاء، لبنان، دارالفکر؛ | احکام القرآن، ابن العربى (م. 543 ق.)، به کوشش محمد عطاء، لبنان، دارالفکر؛ | ||
احکام القرآن، الجصاص (م. 370 ق.)، به کوشش عبدالسلام، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1415 ق؛ | احکام القرآن، الجصاص (م. 370 ق.)، به کوشش عبدالسلام، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1415 ق؛ | ||
اسباب النزول، الواحدى (م. 468 ق.)، قاهرة، الحلبى و شرکاه، 1388 ق؛ | اسباب النزول، الواحدى (م. 468 ق.)، قاهرة، الحلبى و شرکاه، 1388 ق؛ | ||
اعانة الطالبین، السید البکرى الدمیاطى (م. 1310 ق.)، بیروت، دارالفکر، 1418 ق؛ | |||
الاقتصاد، الطوسى (م. 460 ق.)، تهران، مکتبة جامع چهل ستون، 1400 ق؛ | |||
الامالى، الصدوق (م. 381 ق.)، قم، البعثة، 1417 ق؛ | الامالى، الصدوق (م. 381 ق.)، قم، البعثة، 1417 ق؛ | ||
ایضاح الفوائد، محمد بن الحسن بن یوسف الحلى (م. 771 ق.)، به کوشش اشتهاردى و دیگران، قم، العلمیة، 1387 ق؛ | ایضاح الفوائد، محمد بن الحسن بن یوسف الحلى (م. 771 ق.)، به کوشش اشتهاردى و دیگران، قم، العلمیة، 1387 ق؛ | ||
بحارالانوار، المجلسى (م. 1110 ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1403 ق؛ | بحارالانوار، المجلسى (م. 1110 ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1403 ق؛ | ||
البحر الرائق، ابونجیم المصرى (م. 970 ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1418ق؛ | البحر الرائق، ابونجیم المصرى (م. 970 ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1418ق؛ | ||
بدائع الصنائع، علاء الدین الکاسانى (م. 587 ق.)، پاکستان، المکتبة الحبیبیة، 1409 ق؛ | |||
بدایة المجتهد، ابن رشد القرطبى (م. 595 ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دارالفکر، 1415 ق؛ | |||
البدایة والنهایه، ابن کثیر (م. 774 ق.)، به کوشش على شیرى، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1408 ق؛ | |||
البرهان فى تفسیر القرآن، البحرانى (م. 1107 ق.)، قم، البعثة، 1415 ق؛ | |||
تاج العروس، الزبیدى (م. 1205 ق.)، به کوشش على شیرى، بیروت، دارالفکر، 1414 ق؛ | تاج العروس، الزبیدى (م. 1205 ق.)، به کوشش على شیرى، بیروت، دارالفکر، 1414 ق؛ | ||
التبیان، الطوسى (م. 460 ق.)، به کوشش العاملى، بیروت، دار احیاء التراث العربى؛ | |||
تحریر الاحکام الشرعیه، العلامة الحلى (م. 726 ق.)، به کوشش بهادرى، قم، مؤسسة الامام الصادق علیه السلام ، 1420 ق؛ | تحریر الاحکام الشرعیه، العلامة الحلى (م. 726 ق.)، به کوشش بهادرى، قم، مؤسسة الامام الصادق علیه السلام ، 1420 ق؛ | ||
تحفة الفقهاء، علاءالدین السمرقندى (م. 9 ـ 535 ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1414 ق؛ | |||
تذکرة الفقهاء، العلامة الحلى (م. 726 ق.)، قم، آل البیت علیهم السلام ، 1414 ق؛ | تذکرة الفقهاء، العلامة الحلى (م. 726 ق.)، قم، آل البیت علیهم السلام ، 1414 ق؛ | ||
تفسیر ابن ابى حاتم (تفسیر القرآن العظیم)، ابن ابى حاتم (م. 327 ق.)، به کوشش اسعد محمد، بیروت، المکتبة العصریة، 1419 ق؛ | |||
تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم)، ابن کثیر (م. 774 ق.)، به کوشش مرعشلى، بیروت، دارالمعرفة، 1409 ق؛ | |||
تفسیر بیضاوى (انوار التنزیل)، البیضاوى (م. 685 ق.)، به کوشش عبدالقادر، بیروت، دارالفکر، 1416 ق؛ | تفسیر بیضاوى (انوار التنزیل)، البیضاوى (م. 685 ق.)، به کوشش عبدالقادر، بیروت، دارالفکر، 1416 ق؛ | ||
تفسیر ثعلبى (الکشف والبیان)، الثعلبى (م. 427 ق.)، به کوشش ابن عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1422 ق؛ | تفسیر ثعلبى (الکشف والبیان)، الثعلبى (م. 427 ق.)، به کوشش ابن عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1422 ق؛ | ||
تفسیر جامع آیات الاحکام، زین العابدین قربانى لاهیجى، قم، سایه، 1375 ش؛ | |||
تفسیر سمرقندى (بحرالعلوم)، السمرقندى (م. 375 ق.)، به کوشش محمود مطرجى، بیروت، دارالفکر؛ | |||
تفسیر سمعانى (تفسیر القرآن)، منصور السمعانى (م. 489 ق.)، به کوشش غنیم و یاسر، ریاض، دارالوطن، 1418 ق؛ | تفسیر سمعانى (تفسیر القرآن)، منصور السمعانى (م. 489 ق.)، به کوشش غنیم و یاسر، ریاض، دارالوطن، 1418 ق؛ | ||
تفسیر العیاشى، العیاشى (م. 320 ق.)، به کوشش رسولى محلاتى، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه؛ | |||
تفسیر قرطبى (الجامع لاحکام القرآن)، القرطبى (م. 671 ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1405 ق؛ | |||
التفسیر الکبیر، الفخر الرازى (م. 606 ق.)، قم، دفتر تبلیغات، 1413 ق؛ | التفسیر الکبیر، الفخر الرازى (م. 606 ق.)، قم، دفتر تبلیغات، 1413 ق؛ | ||
تهذیب الاحکام، الطوسى (م. 460 ق.)، به کوشش موسوى و آخوندى، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1365 ش؛ | تهذیب الاحکام، الطوسى (م. 460 ق.)، به کوشش موسوى و آخوندى، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1365 ش؛ | ||
الثمر الدانى، الآبى الازهرى (م. 1330 ق.)، بیروت، المکتبة الثقافیه؛ | |||
جامع احادیث الشیعه، اسماعیل معزى ملایرى، قم، مطبعة العلمیة، 1399 ق؛ | جامع احادیث الشیعه، اسماعیل معزى ملایرى، قم، مطبعة العلمیة، 1399 ق؛ | ||
جامع البیان، الطبرى (م. 310 ق.)، به کوشش صدقى جمیل، بیروت، دارالفکر، 1415 ق؛ | جامع البیان، الطبرى (م. 310 ق.)، به کوشش صدقى جمیل، بیروت، دارالفکر، 1415 ق؛ | ||
جامع الخلاف والوفاق، على بن محمد القمى (م. قرن 7)، به کوشش حسنى، قم، زمینهسازان ظهور امام عصر ؛ | |||
جامع المدارک، سید احمد الخوانسارى (م. 1405 ق.)، به کوشش غفارى، تهران، مکتبة الصدوق، 1405 ق؛ | جامع المدارک، سید احمد الخوانسارى (م. 1405 ق.)، به کوشش غفارى، تهران، مکتبة الصدوق، 1405 ق؛ | ||
جوامع الجامع، الطبرسى (م. 548 ق.)، قم، النشر الاسلامى، 1418 ق؛ | |||
جواهر الکلام، النجفى (م. 1266 ق.)، به کوشش قوچانى و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربى؛ الجوهر النقى، الماردینى (750 ق)، دارالفکر؛ | |||
الحدائق الناضره، یوسف البحرانى (م. 1186 ق.)، به کوشش آخوندى، قم، نشر اسلامى، 1363 ش؛ | الحدائق الناضره، یوسف البحرانى (م. 1186 ق.)، به کوشش آخوندى، قم، نشر اسلامى، 1363 ش؛ | ||
الخلاف، الطوسى (م. 460 ق.)، به کوشش خراسانى و دیگران، قم، نشر اسلامى، 1407 ق؛ | الخلاف، الطوسى (م. 460 ق.)، به کوشش خراسانى و دیگران، قم، نشر اسلامى، 1407 ق؛ | ||
الدرالمنثور، السیوطى (م. 911 ق.)، بیروت، دارالمعرفة، 1365 ق؛ | الدرالمنثور، السیوطى (م. 911 ق.)، بیروت، دارالمعرفة، 1365 ق؛ | ||
رسائل المرتضى، السید المرتضى (م. 436 ق.)، به کوشش حسینى و رجائى، قم، دارالقرآن، 1405 ق؛ | |||
روح المعانى، الآلوسى (م. 1270 ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربى؛ | روح المعانى، الآلوسى (م. 1270 ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربى؛ | ||
الروضة البهیة فى شرح اللمعه، الشهید الثانى (م. 965 ق.)، به کوشش کلانتر، قم، مکتبة الداورى، 1410 ق؛ | الروضة البهیة فى شرح اللمعه، الشهید الثانى (م. 965 ق.)، به کوشش کلانتر، قم، مکتبة الداورى، 1410 ق؛ | ||
ریاض المسائل، سید على الطباطبائى (م. 1231 ق.)، قم، النشر الاسلامى، 1422 ق؛ | ریاض المسائل، سید على الطباطبائى (م. 1231 ق.)، قم، النشر الاسلامى، 1422 ق؛ | ||
زبدة البیان، المقدس الاردبیلى (م. 993 ق.)، به کوشش بهبودى، تهران، المکتبة المرتضویه؛ | |||
السرائر، ابن ادریس (م. 598 ق.)، قم، نشر اسلامى، 1411 ق؛ سلسلة الینابیع الفقهیه، على اصغر مروارید، بیروت، فقه الشیعة، 1413 ق؛ سنن ابن ماجه، ابنماجه (م. 275 ق.)، به کوشش محمد فؤاد ، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1395 ق؛ | السرائر، ابن ادریس (م. 598 ق.)، قم، نشر اسلامى، 1411 ق؛ سلسلة الینابیع الفقهیه، على اصغر مروارید، بیروت، فقه الشیعة، 1413 ق؛ سنن ابن ماجه، ابنماجه (م. 275 ق.)، به کوشش محمد فؤاد ، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1395 ق؛ | ||
سنن الترمذى، الترمذى (م. 279 ق.)، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دارالفکر، 1402 ق؛ سنن الدار قطنى، الدار قطنى (م. 385 ق.)، به کوشش مجدى الشورى، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1417 ق؛ السنن الکبرى، البیهقى (م. 458 ق.)، بیروت، دارالفکر؛ سنن النسائى، النسائى (م. 303 ق.)، بیروت، دارالفکر، 1348 ق؛ | سنن الترمذى، الترمذى (م. 279 ق.)، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دارالفکر، 1402 ق؛ سنن الدار قطنى، الدار قطنى (م. 385 ق.)، به کوشش مجدى الشورى، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1417 ق؛ السنن الکبرى، البیهقى (م. 458 ق.)، بیروت، دارالفکر؛ سنن النسائى، النسائى (م. 303 ق.)، بیروت، دارالفکر، 1348 ق؛ | ||
شرائع الاسلام، المحقق الحلى (م. 676 ق.)، به کوشش سید صادق شیرازى، تهران، استقلال، 1409 ق؛ | |||
الصافى، الفیض الکاشانى (م. 1091 ق.)، بیروت، اعلمى، 1402 ق؛ | الصافى، الفیض الکاشانى (م. 1091 ق.)، بیروت، اعلمى، 1402 ق؛ | ||
الصحاح، الجوهرى (م. 393 ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دارالعلم للملایین، 1407 ق؛ | الصحاح، الجوهرى (م. 393 ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دارالعلم للملایین، 1407 ق؛ | ||
صحیح البخارى، البخارى (م. 256 ق.)، بیروت، دارالفکر، 1401 ق؛ صحیح مسلم بشرح النووى، النووى (م. 676 ق.)، بیروت، دارالکتاب العربى، 1407 ق؛ | صحیح البخارى، البخارى (م. 256 ق.)، بیروت، دارالفکر، 1401 ق؛ صحیح مسلم بشرح النووى، النووى (م. 676 ق.)، بیروت، دارالکتاب العربى، 1407 ق؛ | ||
الصحیح من سیرهالنبى صلى الله علیه و آله ، جعفر مرتضى العاملى، بیروت، دارالسیرة، 1414 ق؛ | الصحیح من سیرهالنبى صلى الله علیه و آله ، جعفر مرتضى العاملى، بیروت، دارالسیرة، 1414 ق؛ | ||
العروة الوثقى، سید محمد کاظم یزدى (م. 1337 ق.)، قم، النشر الاسلامى، 1420 ق؛ | |||
علل الشرایع، الصدوق (م. 381 ق.)، به کوشش بحرالعلوم، نجف، المکتبة الحیدریة، 1385 ق؛ عوالى اللئالى، ابن ابى جمهور (م. 880 ق.)، به کوشش عراقى، قم، سیدالشهداء، 1403 ق؛ | |||
فتح البارى، ابن حجر العسقلانى (م. 852 ق.)، بیروت، دارالمعرفه؛ | |||
فتح العزیز، عبدالکریم بن محمد الرافعى (م. 623 ق.)، دارالفکر؛ فتح القدیر، الشوکانى (م. 1250 ق.)، بیروت، دارالمعرفه؛ | |||
الفرقان، محمد صادقى، تهران، فرهنگ اسلامى، 1365 ش؛ | الفرقان، محمد صادقى، تهران، فرهنگ اسلامى، 1365 ش؛ | ||
الفقه الاسلامى وادلته، وهبة الزحیلى، دمشق، دارالفکر، 1418 ق؛ | الفقه الاسلامى وادلته، وهبة الزحیلى، دمشق، دارالفکر، 1418 ق؛ | ||
فقه القرآن، الراوندى (م. 573 ق.)، به کوشش الحسینى، قم، مکتبة النجفى، 1405 ق؛ | فقه القرآن، الراوندى (م. 573 ق.)، به کوشش الحسینى، قم، مکتبة النجفى، 1405 ق؛ | ||
قاموس کتاب مقدس، مستر هاکس، تهران، اساطیر، 1377ش؛ قواعد الاحکام، العلامة الحلى (م. 726 ق.)، قم، النشر الاسلامى، 1413 ق؛ | |||
الکافى، الکلینى (م. 329 ق.)، به کوشش غفارى، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1375 ش؛ | |||
الکامل فى التاریخ، على ابن اثیر (م. 630 ق.)، بیروت، دار صادر، 1385 ق؛ کتاب الحج، | |||
محاضرات الخوئى (م. 1413 ق.)، الخلخالى، قم، مدرسة دارالعلم، 1410 ق؛ | محاضرات الخوئى (م. 1413 ق.)، الخلخالى، قم، مدرسة دارالعلم، 1410 ق؛ | ||
کتاب الصوم، الانصارى (م.1281ق.)، به کوشش گروهى از محققان، قم، المؤتمر العالمى، 1413ق؛ | کتاب الصوم، الانصارى (م.1281ق.)، به کوشش گروهى از محققان، قم، المؤتمر العالمى، 1413ق؛ | ||
کتاب مقدس، ترجمه: فاضل خان همدانى، ویلیام گلن، هنرى مرتن، تهران، اساطیر، 1380 ش؛ الکشاف، الزمخشرى (م. 538 ق.)، مصطفى البابى، 1385 ق؛ | کتاب مقدس، ترجمه: فاضل خان همدانى، ویلیام گلن، هنرى مرتن، تهران، اساطیر، 1380 ش؛ الکشاف، الزمخشرى (م. 538 ق.)، مصطفى البابى، 1385 ق؛ | ||
کشاف القناع، منصور البهوتى (م. 1051 ق.)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1418 ق؛ | |||
کفایة الاحکام (کفایة الفقه)، محمد باقر السبزوارى (م. 1090 ق.)، به کوشش الواعظى، قم، النشر الاسلامى، 1423 ق؛ | |||
کنزالعمال، المتقى الهندى (م. 975 ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، الرسالة، 1413 ق؛ | کنزالعمال، المتقى الهندى (م. 975 ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، الرسالة، 1413 ق؛ | ||
لسان العرب، ابن منظور (م. 711 ق.)، قم، ادب الحوزة، 1405 ق؛ | لسان العرب، ابن منظور (م. 711 ق.)، قم، ادب الحوزة، 1405 ق؛ | ||
لغت نامه، دهخدا (م. 1334 ش.) و دیگران، مؤسسه لغتنامه و دانشگاه تهران، 1377 ش؛ | |||
المبسوط، السرخسى (م. 483 ق.)، بیروت، دارالمعرفة، 1406 ق؛ | |||
المبسوط فى فقه الامامیه، الطوسى (م. 460 ق.)، به کوشش بهبودى، تهران، المکتبة المرتضویه؛ | المبسوط فى فقه الامامیه، الطوسى (م. 460 ق.)، به کوشش بهبودى، تهران، المکتبة المرتضویه؛ | ||
مجمع البیان، الطبرسى (م. 548 ق.)، به کوشش گروهى از علماء، بیروت، اعلمى، 1415 ق؛ | مجمع البیان، الطبرسى (م. 548 ق.)، به کوشش گروهى از علماء، بیروت، اعلمى، 1415 ق؛ | ||
مجمع الزوائد، الهیثمى (م. 807 ق.)، بیروت، دارالکتاب العربى، 1402 ق؛ | |||
مجمع الفائدة والبرهان، المحقق الاردبیلى (م. 993 ق.)، به کوشش عراقى و دیگران، قم، انتشارات اسلامى، 1416 ق؛ | مجمع الفائدة والبرهان، المحقق الاردبیلى (م. 993 ق.)، به کوشش عراقى و دیگران، قم، انتشارات اسلامى، 1416 ق؛ | ||
المجموع شرح المهذب، النووى (م. 676 ق.)، دارالفکر؛ | |||
المحلى بالآثار، ابن حزم الاندلسى (م. 456 ق.)، به کوشش احمد شاکر، بیروت، دارالفکر؛ | المحلى بالآثار، ابن حزم الاندلسى (م. 456 ق.)، به کوشش احمد شاکر، بیروت، دارالفکر؛ | ||
مختلف الشیعه، العلامة الحلى (م. 726 ق.)، قم، النشر الاسلامى، 1412 ق؛ | |||
مدارک الاحکام، سید محمد بن على الموسوى العاملى (م. 1009 ق.)، قم، آل البیت علیهم السلام ، 1410 ق؛ | |||
المدونة الکبرى، مالکبن انس (م. 179ق.)، مصر، مطبعة السعاده؛ | المدونة الکبرى، مالکبن انس (م. 179ق.)، مصر، مطبعة السعاده؛ | ||
المراسم العلویه، سلار حمزة بن عبدالعزیز (م. 448 ق.)، به کوشش حسینى، قم، المجمع العالمى لاهلالبیت علیهم السلام ، 1414 ق؛ | |||
مسائل الناصریات، السید المرتضى (م. 436 ق.)، تهران، رابطة الثقافة والعلاقات الاسلامیة، 1417 ق؛ | مسائل الناصریات، السید المرتضى (م. 436 ق.)، تهران، رابطة الثقافة والعلاقات الاسلامیة، 1417 ق؛ | ||
مسالک الافهام الى آیات الاحکام، فاضل الجواد الکاظمى (م. 1065 ق.)، به کوشش شریفزاده، تهران،مرتضوى، 1365 ش؛ مسالک الافهام الى تنقیح شرایع الاسلام، الشهید الثانى (م. 965 ق.)، قم، معارف اسلامى، 1416 ق؛ | مسالک الافهام الى آیات الاحکام، فاضل الجواد الکاظمى (م. 1065 ق.)، به کوشش شریفزاده، تهران،مرتضوى، 1365 ش؛ مسالک الافهام الى تنقیح شرایع الاسلام، الشهید الثانى (م. 965 ق.)، قم، معارف اسلامى، 1416 ق؛ | ||
مستدرک الوسائل، النورى (م. 1320 ق.)، بیروت، آل البیت علیهم السلام ، 1408 ق؛ | |||
مستمسک العروة الوثقى، سید محسن حکیم (م. 1390 ق.)، قم، مکتبة النجفى، 1404 ق؛ | مستمسک العروة الوثقى، سید محسن حکیم (م. 1390 ق.)، قم، مکتبة النجفى، 1404 ق؛ | ||
مستند الشیعه، احمد النراقى (م. 1245 ق.)، قم، آل البیت علیهم السلام ، 1415 ق؛ | |||
مستند العروة الوثقى، تقریر بحث الخوئى (م. 1413 ق.)، مرتضى بروجردى، قم، مدرسة دارالعلم؛ | مستند العروة الوثقى، تقریر بحث الخوئى (م. 1413 ق.)، مرتضى بروجردى، قم، مدرسة دارالعلم؛ | ||
مسند ابن راهویه، اسحاق بن راهویه (م. 238 ق.)، به کوشش البلوشى، المدینة، مکتبة الایمان، 1412 ق؛ | |||
مسند احمد، احمد بن حنبل (م. 241 ق.)، بیروت، دار صادر؛ | مسند احمد، احمد بن حنبل (م. 241 ق.)، بیروت، دار صادر؛ | ||
مشارق الشموس، حسین بن جمالالدین الخوانسارى (م. 1099 ق.)، | |||
آلالبیت علیهم السلام ؛ مع الطب فى القرآن الکریم، عبدالحمید دیاب و احمد قرقوز، به کوشش محمود نسیمى، دمشق، مؤسسة علوم القرآن، 1402ق؛ | آلالبیت علیهم السلام ؛ مع الطب فى القرآن الکریم، عبدالحمید دیاب و احمد قرقوز، به کوشش محمود نسیمى، دمشق، مؤسسة علوم القرآن، 1402ق؛ | ||
المعتبر، المحقق الحلى (م. 676 ق.)، مؤسسه سیدالشهداء، 1363 ش؛ | المعتبر، المحقق الحلى (م. 676 ق.)، مؤسسه سیدالشهداء، 1363 ش؛ | ||
معجم لغة الفقهاء، محمد قلعة جى، بیروت، دارالنفائس، 1408 ق؛ | معجم لغة الفقهاء، محمد قلعة جى، بیروت، دارالنفائس، 1408 ق؛ | ||
المغنى، عبدالله بن قدامة (م. 620 ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیه؛ | المغنى، عبدالله بن قدامة (م. 620 ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیه؛ | ||
مغنى المحتاج، محمد الشربینى (م. 977 ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1377 ق؛ | |||
مفردات، الراغب (م. 425 ق.)، نشر الکتاب، 1404 ق؛ | |||
مقارنة الادیان الاسلام، احمد الشلبى، القاهرة، النهضة المصریة، 1973م؛ | مقارنة الادیان الاسلام، احمد الشلبى، القاهرة، النهضة المصریة، 1973م؛ | ||
المقنع، الصدوق (م. 381 ق.)، قم، مؤسسة الامام الهادى علیه السلام ، 1415 ق؛ المقنعه، المفید (م. 413 ق.)، قم، نشر اسلامى، 1410 ق؛ منتهى المطلب، العلامة الحلى (م. 726 ق.)، چاپ سنگى؛ | المقنع، الصدوق (م. 381 ق.)، قم، مؤسسة الامام الهادى علیه السلام ، 1415 ق؛ المقنعه، المفید (م. 413 ق.)، قم، نشر اسلامى، 1410 ق؛ منتهى المطلب، العلامة الحلى (م. 726 ق.)، چاپ سنگى؛ |