عبدالحمید بن بادیس: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'می کرد' به 'می‌کرد')
جز (جایگزینی متن - 'تلاش ها' به 'تلاش‌ها')
خط ۸۵: خط ۸۵:
او به خاطر اهتمام ویژه ای که به امور دانشجویان داشت مرکزی را تشکیل داد تا به امور آن ها و مراقبت از رفتار و سلوک آن ها بپردازد و به صندوق مالی که مخصوص کمک رسانی به آنها بود نظارت داشته باشد؛ بن بادیس دانشجویان نمونه و توانمند را برای ادامه تحصیلات تکمیلی به دانشگاه زیتونیه و أزهر می فرستاد.
او به خاطر اهتمام ویژه ای که به امور دانشجویان داشت مرکزی را تشکیل داد تا به امور آن ها و مراقبت از رفتار و سلوک آن ها بپردازد و به صندوق مالی که مخصوص کمک رسانی به آنها بود نظارت داشته باشد؛ بن بادیس دانشجویان نمونه و توانمند را برای ادامه تحصیلات تکمیلی به دانشگاه زیتونیه و أزهر می فرستاد.


او آموزش زنان را مورد تشویق و تأکید قرار داد و خود به آموزش آنها اهتمام ورزید؛ از این رو درس‌های وعظ و ارشاد ویژۀ بانوان در دانشگاه أخضر تشکیل داد و برای دختران در مدرسۀ «جمعیّت تریبت و تعلیم» دروسی را اختصاص داد و به طور مجّانی به آنها آموزش می داد و تلاش های زیادی انجام داد برای آن که دختران بتوانند در مدارس راهنمایی در مشرق عربی ادامه تحصیل دهند.
او آموزش زنان را مورد تشویق و تأکید قرار داد و خود به آموزش آنها اهتمام ورزید؛ از این رو درس‌های وعظ و ارشاد ویژۀ بانوان در دانشگاه أخضر تشکیل داد و برای دختران در مدرسۀ «جمعیّت تریبت و تعلیم» دروسی را اختصاص داد و به طور مجّانی به آنها آموزش می داد و تلاش‌های زیادی انجام داد برای آن که دختران بتوانند در مدارس راهنمایی در مشرق عربی ادامه تحصیل دهند.


او در راستای اصلاح شیوه های آموزش وبالندگی آنها کنفرانسی در سال 1397 م تشکیل داد و از کارشناسان تربیت و تعلیم دعوت نمود تا به تبادل نظر پیرامون آموزش آزاد عربی و مساجد و سازمان‌ها و روش‌های آن بپردازند.
او در راستای اصلاح شیوه های آموزش وبالندگی آنها کنفرانسی در سال 1397 م تشکیل داد و از کارشناسان تربیت و تعلیم دعوت نمود تا به تبادل نظر پیرامون آموزش آزاد عربی و مساجد و سازمان‌ها و روش‌های آن بپردازند.
خط ۹۶: خط ۹۶:
ولی روزنامه «المنتقد» به خاطر شهامت و لحن تندی که در آن زمان داشت، زیاد عمر نکرد و اداره استعماری بعد از 18 شماره آن را توقیف کرد بن بادیس پس از تعطیل شدن روزنامه «المنتقد» روزنامۀ «الشهاب» را که به طور هفتگی به مدت چهار ماه به چاپ می رسید، تأسیس نمود. سپس در فوریه 1929 آن را به ماه نامه تبدیل کرد.
ولی روزنامه «المنتقد» به خاطر شهامت و لحن تندی که در آن زمان داشت، زیاد عمر نکرد و اداره استعماری بعد از 18 شماره آن را توقیف کرد بن بادیس پس از تعطیل شدن روزنامه «المنتقد» روزنامۀ «الشهاب» را که به طور هفتگی به مدت چهار ماه به چاپ می رسید، تأسیس نمود. سپس در فوریه 1929 آن را به ماه نامه تبدیل کرد.


تلاش های روزنامه نگاری او زمانی به اوج پیروزی و موفقیت رسید که او «چاپ خانۀ اسلامی الجزایر» را تأسیس نمود؛ و روزنامه های خودش و روزنامه های چهارگانه جمعیّت علماء مسلمان الجزایر را که خود بر آن نظات داشت، در آن چاپخانه به چاپ رسانید؛ آن چهار روزنامه عبارت بودند از: «السنّة المحمدیّة»، «الشریعة المطهّرة»، «الصّراط السّویّ» و «البصائر».
تلاش‌های روزنامه نگاری او زمانی به اوج پیروزی و موفقیت رسید که او «چاپ خانۀ اسلامی الجزایر» را تأسیس نمود؛ و روزنامه های خودش و روزنامه های چهارگانه جمعیّت علماء مسلمان الجزایر را که خود بر آن نظات داشت، در آن چاپخانه به چاپ رسانید؛ آن چهار روزنامه عبارت بودند از: «السنّة المحمدیّة»، «الشریعة المطهّرة»، «الصّراط السّویّ» و «البصائر».


==فعالیت های سیاسی==
==فعالیت های سیاسی==
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
12ـ پایداری در برابر سیاست ادغام بیگانگان در مردم و اعطا شناسنامه به آنها.
12ـ پایداری در برابر سیاست ادغام بیگانگان در مردم و اعطا شناسنامه به آنها.


13ـ ایستادگی در برابر تلاش های هدفمند برای متزلزل ساختن وحدت ملّی.
13ـ ایستادگی در برابر تلاش‌های هدفمند برای متزلزل ساختن وحدت ملّی.


14ـ  اهتمام و توجه ویژه به قضایایی جهان اسلام.
14ـ  اهتمام و توجه ویژه به قضایایی جهان اسلام.
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:


==بن بادیس و جمعیّت علماء المسلمینِ الجزایر==
==بن بادیس و جمعیّت علماء المسلمینِ الجزایر==
بن بادیس در آغاز در سال 1913 م ـ زمانی که در [[مدینه منوّره]] اقامت داشت ـ به همراه دوست خود [[شیخ محمد بشیر ابراهیمی]] به فکر پایه گذاری مرکزی برای تجمعّ علماء و طلاّب افتادند و به خاطر آماده سازی آن دیدارهای متعددی از سال 1920 م داشتند؛ بن بادیس در سال 1924 از شیخ ابراهیمیّ در خواست نمود تا آیین نامه و اساس نامه این جمعیّت و گروه را تدوین نماید تا  دانشمندان و دانشجویان گرد هم جمع شده و تلاش های خود را به نام «دوستی علمی» متمرکز نمایند و مرکز آن را در شهر قسنطینه قرار دادند؛ جز این که رخ دادن برخی حوادث این طرح را تعطیل نمود.
بن بادیس در آغاز در سال 1913 م ـ زمانی که در [[مدینه منوّره]] اقامت داشت ـ به همراه دوست خود [[شیخ محمد بشیر ابراهیمی]] به فکر پایه گذاری مرکزی برای تجمعّ علماء و طلاّب افتادند و به خاطر آماده سازی آن دیدارهای متعددی از سال 1920 م داشتند؛ بن بادیس در سال 1924 از شیخ ابراهیمیّ در خواست نمود تا آیین نامه و اساس نامه این جمعیّت و گروه را تدوین نماید تا  دانشمندان و دانشجویان گرد هم جمع شده و تلاش‌های خود را به نام «دوستی علمی» متمرکز نمایند و مرکز آن را در شهر قسنطینه قرار دادند؛ جز این که رخ دادن برخی حوادث این طرح را تعطیل نمود.


سپس پس از این حوادث تلاش ها برای تأسیس این مرکز و جمعیّت ادامه یافت؛ از جمله آن ها این بود که شیخ بن بادیس در روزنامه خود «الشّهاب» از دانشمندان خواست تا پیشنهادات خود را در این باره ارائه نمایند.
سپس پس از این حوادث تلاش‌ها برای تأسیس این مرکز و جمعیّت ادامه یافت؛ از جمله آن ها این بود که شیخ بن بادیس در روزنامه خود «الشّهاب» از دانشمندان خواست تا پیشنهادات خود را در این باره ارائه نمایند.


به دنبال آن در سال 1928 م او از دانشجویان فارغ‌التحصیل از دانشگاه «[[الزّیتونه]]» و مشرق عربی که به الجزایر بازگشته بودند درخواست نمود تا در همایشی که به منظور برنامه ریزی برای تشکیل آن جمعیت و مرکز مورد نظر شرکت نمایند.
به دنبال آن در سال 1928 م او از دانشجویان فارغ‌التحصیل از دانشگاه «[[الزّیتونه]]» و مشرق عربی که به الجزایر بازگشته بودند درخواست نمود تا در همایشی که به منظور برنامه ریزی برای تشکیل آن جمعیت و مرکز مورد نظر شرکت نمایند.