شیخ محمود شلتوت (آیت شجاعت) (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴۱: خط ۱۴۱:
شیخ محمود شلتوت با اشاره به نقش ممتاز عالمان درباره وحدت اسلامى، همه آن‌ها را به وحدت فرا مى‌خواند و مى‌گوید: «اینک من بار دیگر به نام خدا و به نام کتاب خدا و به نام وحدت اسلامى و به نام چنگ زدن به ریسمان محکم الاهى، علماى شیعه و سنّى را به تقریب و همبستگى دعوت مى‌کنم.<br>
شیخ محمود شلتوت با اشاره به نقش ممتاز عالمان درباره وحدت اسلامى، همه آن‌ها را به وحدت فرا مى‌خواند و مى‌گوید: «اینک من بار دیگر به نام خدا و به نام کتاب خدا و به نام وحدت اسلامى و به نام چنگ زدن به ریسمان محکم الاهى، علماى شیعه و سنّى را به تقریب و همبستگى دعوت مى‌کنم.<br>
مسلماً گرامى‌ترین آنان نزد خدا کسى است که زودتر به این هدف مقدّس سبقت گیرد و رخنه‌هایى که در گذشته میان مسلمین پیدا شده ببیند و مجد و شعار ما که عبارت از وحدت اسلامى است، به ما بازگرداند. بى‌آزار شیرازى، 1379 ش، ص 183).<br>
مسلماً گرامى‌ترین آنان نزد خدا کسى است که زودتر به این هدف مقدّس سبقت گیرد و رخنه‌هایى که در گذشته میان مسلمین پیدا شده ببیند و مجد و شعار ما که عبارت از وحدت اسلامى است، به ما بازگرداند. بى‌آزار شیرازى، 1379 ش، ص 183).<br>
=سؤ استفاده دشمن =
=سوء استفاده دشمن =
یکى از توطئه‌هاى استعمار و استکبار، اختلاف افکنى میان جوامع مسلمان است تا در پرتو این اختلاف، به منافع ننگین خود رسیده، منافع ملّت‌هاى مسلمان را تاراج و غارت کنند.  
یکى از توطئه‌هاى استعمار و استکبار، اختلاف افکنى میان جوامع مسلمان است تا در پرتو این اختلاف، به منافع ننگین خود رسیده، منافع ملّت‌هاى مسلمان را تاراج و غارت کنند.  
بدون شک هیچ کس همچون سران استکبار از اختلاف بین مسلمانان لذّت نمى‌برند. علامه شلتوت ضمن هشدار به مسلمانان مى‌گوید: «خداوند متعال از امّت اسلامى خواسته که وحدت کلمه داشته باشند و از گروه گرایى و تحزّب که توان و قدرت همدیگر را تضعیف و فرسوده مى‌کند، بپرهیزند که کشورهاى استعارگر از تفرقه مسلمانان بهترین بهره بردارى را به نفع خود کرده اند. اخبار تقریب، ش 49و50، ص 41)».<br>
بدون شک هیچ کس همچون سران استکبار از اختلاف بین مسلمانان لذّت نمى‌برند. علامه شلتوت ضمن هشدار به مسلمانان مى‌گوید: «خداوند متعال از امّت اسلامى خواسته که وحدت کلمه داشته باشند و از گروه گرایى و تحزّب که توان و قدرت همدیگر را تضعیف و فرسوده مى‌کند، بپرهیزند که کشورهاى استعارگر از تفرقه مسلمانان بهترین بهره بردارى را به نفع خود کرده اند. اخبار تقریب، ش 49و50، ص 41)».<br>
خط ۱۵۵: خط ۱۵۵:
او نخستین کسى بود که دیگران را به سوى این دعوت فراخواند، و به سبب آن به این کشور مهاجرت کرد و بذر تقریب را افشاند. از آغاز با آن و در کنار آن زیست و با نبوغ، اخلاص، دانش سرشار، شخصیت بارز، عزم راسخ، شکیبایى بر حوادث و پایدارى در برابر گردش روزگار به پرورش آن همت گماشت تا این که به یارى پرودگار به چشم خود آن را به صورت درختى ریشه دار و برومند دید که پیوسته به اذن پرودگار ثمر مى‌دهد و در سایه آن دانشمندان و متفکران این کشور و سایر کشورها به سر مى‌برند. موضوع را از سوى دیگر عنوان مى‌کنیم و مى‌گوییم: چه کسى به این دعوت و رموز و دقایق آن و از نخستین مؤسس آن آگاهى بیشترى دارد. <br>
او نخستین کسى بود که دیگران را به سوى این دعوت فراخواند، و به سبب آن به این کشور مهاجرت کرد و بذر تقریب را افشاند. از آغاز با آن و در کنار آن زیست و با نبوغ، اخلاص، دانش سرشار، شخصیت بارز، عزم راسخ، شکیبایى بر حوادث و پایدارى در برابر گردش روزگار به پرورش آن همت گماشت تا این که به یارى پرودگار به چشم خود آن را به صورت درختى ریشه دار و برومند دید که پیوسته به اذن پرودگار ثمر مى‌دهد و در سایه آن دانشمندان و متفکران این کشور و سایر کشورها به سر مى‌برند. موضوع را از سوى دیگر عنوان مى‌کنیم و مى‌گوییم: چه کسى به این دعوت و رموز و دقایق آن و از نخستین مؤسس آن آگاهى بیشترى دارد. <br>
این جانب از روز نخست شخصاً به اندیشه تقریب همچون برنامه استوارى ایمان آوردم و از همان آغاز از پیدایى آن در فعالیت‌ها و اقدام‌ها در ارتباط با تقریب سهیم بودم.
این جانب از روز نخست شخصاً به اندیشه تقریب همچون برنامه استوارى ایمان آوردم و از همان آغاز از پیدایى آن در فعالیت‌ها و اقدام‌ها در ارتباط با تقریب سهیم بودم.
هنگام ریاست دانشگاه الازهر فرصتى فراهم شد تا فتوایى مبنى بر جواز پیروى از مذاهب ریشه دار و اصیل اسلامى که شیعه دوازده امامى هم جزء آن‌ها است، صادر کنم. و این همان فتوایى است که در دارالتقریب به امضاى ما رسید و با اطلاع ما توزیع شد. همان فتوایى که آوازه بلند آن در کشورهاى اسلامى طنین افکند، و دیدگان افراد پاک و باایمان که هدفى جز حق و تقریب و مصلحت امت نداشتند، روشن گشت. از طرفى پرسش‌ها و جدال‌ها درباره آن شروع شد، و من که به درستى فتوا ایمان داشتم، با عزمى راسخ، هرگاه براى کسانى که درباره آن توضیح مى‌خواستند، نامه مى‌فرستادم، و آن را تأیید مى‌کردم، و به اشکالات معترضین هم جواب مى‌گفتم، و نیز مقالاتى که منتشر مى‌شد در سخنرانى‌ها تأیید مى‌کردم تا این که به یارى خدا این فتوا در میان مسلمانان در شمار اصول مسلم و به صورت یک حقیقت پا برجا درآمد؛ ولى افراد متعصب و کوته فکر که همچنان در انحطاط فکرى و اختلافات طایفه اى و نزاع سیاسى به سر مى‌برند، درباره آن به القاى شبهه و تصورات بیهوده پرداختند. <br>
هنگام ریاست دانشگاه الازهر فرصتى فراهم شد تا فتوایى مبنى بر جواز پیروى از مذاهب ریشه دار و اصیل اسلامى که شیعه دوازده امامى هم جزء آن‌ها است، صادر کنم. و این همان فتوایى است که در دارالتقریب به امضاى ما رسید و با اطلاع ما توزیع شد. همان فتوایى که آوازه بلند آن در کشورهاى اسلامى طنین افکند، و دیدگان افراد پاک و باایمان که هدفى جز حق و تقریب و مصلحت امت نداشتند، روشن گشت. از طرفى پرسش‌ها و جدال‌ها درباره آن شروع شد، و من که به درستى فتوا ایمان داشتم، با عزمى راسخ، هرگاه براى کسانى که درباره آن توضیح مى‌خواستند، نامه مى‌فرستادم، و آن را تأیید مى‌کردم، و به اشکالات معترضین هم جواب مى‌گفتم، و نیز مقالاتى که منتشر مى‌شد در سخنرانى‌ها تأیید مى‌کردم تا این که به یارى خدا این فتوا در میان مسلمانان در شمار اصول مسلم و به صورت یک حقیقت پا برجا درآمد؛ ولى افراد متعصب و کوته فکر که همچنان در انحطاط فکرى و اختلافات طایفه‌اى و نزاع سیاسى به سر مى‌برند، درباره آن به القاى شبهه و تصورات بیهوده پرداختند. <br>
آرزو داشتم مى‌توانستم از کسان بسیارى سخن بگویم که براى این دعوت اسلامى از خودگذشتگى نشان دادند. کسانى که با آن‌ها مباحثات علمى و تبادلات نظرى و فکرى داشتیم و با آن‌ها مکاتبه مى‌کردیم. در پیشاپیش آنان مرجع بزرگ، مرحوم، حاج آقا حسین بروجردى ـ احسن اللّه فى الجنة مثواه ـ و دو شخصیت بزرگ دیگر، شیخ محمدحسین آل کاشف الغطاء و سید عبدالحسین شرف الدین موسوى رحمهمااللّه قرار داشتند. در آغاز محیط عمومى پر از سرزنش‌ها و تهمت‌هاى آمیخته به افترا و سوء ظن فرقه‌ها نسبت به یک دیگر گردید و تشکیل جماعت تقریب از مذاهب مختلف اسلامى (مذاهب چهارگانه تسنن و دو مذهب شیعه امامى و زیدى) پیروزى آشکارى بود که کینه توزان را برانگیخت، و دعوت تقریب از جانب افراد متعصب و متحجر مورد هجوم و حمله قرار گرفت. سنى‌ها خیال مى‌کردند که دارالتقریب مى‌خواهد آن‌ها را شیعه کند و شیعى‌ها تصور مى‌کردند که ما تصمیم داریم آن‌ها را سنى نماییم. این‌ها و سایرین که در حقیقت هدف و رسالت تقریب را درنیافته بودند و یا نمى‌خواستند دریابند، گفتند: تقریب مى‌خواهد مذاهب را الغا کند و یا آن‌ها را درهم ادغام نماید. ما خداى را سپاسگزاریم که اندیشه تقریب نقطه تحولى در تاریخ فکر اصلاحى اسلامى گشته، و تأثیر عمیق و وسیعى از خود به یادگار گذاشته است. مسلمانان باید افتخار کنند که عملاً و فکراً در ایجاد وحدت کلمه و تقریب مذاهب خود به یک دیگر، از دیگران سبقت جسته، و در سایه اخلاص و تفکر صحیح اداره کنندگان و دیگر مسلمانان معاصر، در این راه پیروز شدند.<br>
آرزو داشتم مى‌توانستم از کسان بسیارى سخن بگویم که براى این دعوت اسلامى از خودگذشتگى نشان دادند. کسانى که با آن‌ها مباحثات علمى و تبادلات نظرى و فکرى داشتیم و با آن‌ها مکاتبه مى‌کردیم. در پیشاپیش آنان مرجع بزرگ، مرحوم، حاج آقا حسین بروجردى ـ احسن اللّه فى الجنة مثواه ـ و دو شخصیت بزرگ دیگر، شیخ محمدحسین آل کاشف الغطاء و سید عبدالحسین شرف الدین موسوى رحمهمااللّه قرار داشتند. در آغاز محیط عمومى پر از سرزنش‌ها و تهمت‌هاى آمیخته به افترا و سوء ظن فرقه‌ها نسبت به یک دیگر گردید و تشکیل جماعت تقریب از مذاهب مختلف اسلامى (مذاهب چهارگانه تسنن و دو مذهب شیعه امامى و زیدى) پیروزى آشکارى بود که کینه توزان را برانگیخت، و دعوت تقریب از جانب افراد متعصب و متحجر مورد هجوم و حمله قرار گرفت. سنى‌ها خیال مى‌کردند که دارالتقریب مى‌خواهد آن‌ها را شیعه کند و شیعى‌ها تصور مى‌کردند که ما تصمیم داریم آن‌ها را سنى نماییم. این‌ها و سایرین که در حقیقت هدف و رسالت تقریب را درنیافته بودند و یا نمى‌خواستند دریابند، گفتند: تقریب مى‌خواهد مذاهب را الغا کند و یا آن‌ها را درهم ادغام نماید. ما خداى را سپاسگزاریم که اندیشه تقریب نقطه تحولى در تاریخ فکر اصلاحى اسلامى گشته، و تأثیر عمیق و وسیعى از خود به یادگار گذاشته است. مسلمانان باید افتخار کنند که عملاً و فکراً در ایجاد وحدت کلمه و تقریب مذاهب خود به یک دیگر، از دیگران سبقت جسته، و در سایه اخلاص و تفکر صحیح اداره کنندگان و دیگر مسلمانان معاصر، در این راه پیروز شدند.<br>
از خداى بزرگ ادامه موفقیت این دعوت را مسألت مى‌داریم؛ باشد که مجد و شکوه اسلام و مسلمین باز گردد، و فرموده خداوند عزّ و جلّ درباره آنان تحقق یابد که مى‌فرماید: «کنْتُمْ خَیرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ؛ شما بهترین امتى بودید که به سود انسان‌ها پدیدار شده اند؛ ]چه این که[ امر به معروف و نهى از منکر مى‌کنید و به خدا ایمان دارید».<br>
از خداى بزرگ ادامه موفقیت این دعوت را مسألت مى‌داریم؛ باشد که مجد و شکوه اسلام و مسلمین باز گردد، و فرموده خداوند عزّ و جلّ درباره آنان تحقق یابد که مى‌فرماید: «کنْتُمْ خَیرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ؛ شما بهترین امتى بودید که به سود انسان‌ها پدیدار شده اند؛ ]چه این که[ امر به معروف و نهى از منکر مى‌کنید و به خدا ایمان دارید».<br>
خط ۱۶۲: خط ۱۶۲:
والسلام علیکم و رحمة الله. بى‌آزار شیرازى، 1377 ش، ص 57)<br>
والسلام علیکم و رحمة الله. بى‌آزار شیرازى، 1377 ش، ص 57)<br>


=ارتباط با عالمان شیعه =<br>
=ارتباط با عالمان شیعه =
==1. ارتباط با آیت الله بروجردى ==<br>
==1. ارتباط با آیت الله بروجردى ==
یکى از اقدام‌هایى که شلتوت در راه وحدت مسلمانان انجام داد، ارتباط مستمر با عالمان دیگر مذاهب به ویژه عالمان شیعه است. او به عالمان شیعه به خصوص حضرت آیت الله بروجردى ارادت داشت و بارها او را مورد تکریم و احترام قرار داد؛ براى نمونه، هنگامى که با خبر شد محمدتقى قمى قصد دارد به ایران سفر کند، نامه اى براى آیت الله بروجردى نگاشت و همراه آقاى قمى فرستاد. وى در بخشى از این نامه که حاوى ابراز ارادت به آیت الله بروجردى است، بشارت مى‌دهد که گام‌هاى آیت الله بروجردى در راه پیوند مذاهب اسلامى، بسیار موثر و راهگشا است. بى‌آزار شیرازى، 1377 ش، ص 316؛ مکتب اسلام، خرداد، 1340، ص 60).<br>
یکى از اقدام‌هایى که شلتوت در راه وحدت مسلمانان انجام داد، ارتباط مستمر با عالمان دیگر مذاهب به ویژه عالمان شیعه است. او به عالمان شیعه به خصوص حضرت آیت الله بروجردى ارادت داشت و بارها او را مورد تکریم و احترام قرار داد؛ براى نمونه، هنگامى که با خبر شد محمدتقى قمى قصد دارد به ایران سفر کند، نامه اى براى آیت الله بروجردى نگاشت و همراه آقاى قمى فرستاد. وى در بخشى از این نامه که حاوى ابراز ارادت به آیت الله بروجردى است، بشارت مى‌دهد که گام‌هاى آیت الله بروجردى در راه پیوند مذاهب اسلامى، بسیار موثر و راهگشا است. بى‌آزار شیرازى، 1377 ش، ص 316؛ مکتب اسلام، خرداد، 1340، ص 60).<br>


==2. نماز جماعت به امامت کاشف الغطاء ==<br>
==2. نماز جماعت به امامت کاشف الغطاء ==
شیخ محمود شلتوت در سفرى که به قدس شریف، براى شرکت در کنفرانس اسلامى فلسطین داشت، به همراه دیگر عالمان، نماز جماعت را به امامت آیت الله کاشف الغطاء خواند. وى این صحنه زیبا را که سنّى و شیعه در صفى واحد ایستاده اند، این گونه وصف مى‌کند: «چه زیبا است سیماى مسلمانان که نمایندگان آنان در کنفرانس اسلامى فلسطین در مسجدالاقصى جمع شدند و با یکى از بزرگان مجتهدین شیعه امامى، استاد با فضیلت، شیخ محمدحسین آل کاشف الغطاء نماز جماعت خواندند بى آن که فرقى باشد میان کسى که خود را سنّى مى‌نامد و یا کسى که خود را شیعه مى‌خواند و همگى صفوف واحدى را پشت سر یک امام تشکیل دادند که پروردگار واحدى را مى‌خوانند و به سوى یک قبله روى دارند. بى آزار شیرازى، 1379 ش، ص 41).<br>
شیخ محمود شلتوت در سفرى که به قدس شریف، براى شرکت در کنفرانس اسلامى فلسطین داشت، به همراه دیگر عالمان، نماز جماعت را به امامت آیت الله کاشف الغطاء خواند. وى این صحنه زیبا را که سنّى و شیعه در صفى واحد ایستاده اند، این گونه وصف مى‌کند: «چه زیبا است سیماى مسلمانان که نمایندگان آنان در کنفرانس اسلامى فلسطین در مسجدالاقصى جمع شدند و با یکى از بزرگان مجتهدین شیعه امامى، استاد با فضیلت، شیخ محمدحسین آل کاشف الغطاء نماز جماعت خواندند بى آن که فرقى باشد میان کسى که خود را سنّى مى‌نامد و یا کسى که خود را شیعه مى‌خواند و همگى صفوف واحدى را پشت سر یک امام تشکیل دادند که پروردگار واحدى را مى‌خوانند و به سوى یک قبله روى دارند. بى آزار شیرازى، 1379 ش، ص 41).<br>


۱٬۷۳۸

ویرایش