سید محمدباقر حکیم: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'آیت الله' به 'آیتالله') |
جز (جایگزینی متن - 'نوشته ها' به 'نوشتهها') |
||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
آیتالله سیّد [[محمّد باقر موسوى مهرى]] رئیس تجمّع علماى شیعه [[کویت]]، در مورد ارتباط آقاى شهید حکیم با شهید صدر مى گوید: | آیتالله سیّد [[محمّد باقر موسوى مهرى]] رئیس تجمّع علماى شیعه [[کویت]]، در مورد ارتباط آقاى شهید حکیم با شهید صدر مى گوید: | ||
«ارتباط و علاقه شهید حکیم به استاد بزرگوارش، شهید صدر، آن قدر زیاد بود که از حدود استادى و شاگردى تجاوز کرده بود و آن دو یک روح در دو جسم بودند. | «ارتباط و علاقه شهید حکیم به استاد بزرگوارش، شهید صدر، آن قدر زیاد بود که از حدود استادى و شاگردى تجاوز کرده بود و آن دو یک روح در دو جسم بودند. نوشتهها و گفته هاى شهید حکیم شاهد این گفتار است.» <ref>حکیم عشق، ص 9</ref> | ||
4. آیتالله شیخ [[مرتضى آل یاسین]] | 4. آیتالله شیخ [[مرتضى آل یاسین]] |
نسخهٔ ۱۵ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۱۰
نام | سید محمّدباقر حکیم |
---|---|
نام کاکل | سید محمدباقر طباطبائی حکیم |
لقب | شهید محراب |
تاریخ تولد | ۲۰ مرداد ۱۳۱۸ش |
نام پدر | سید محسن طباطبائی حکیم |
محل تولد | عراق • نجف |
محل زندگی | ایران • عراق |
استادان | آیتالله سید محسن حکیم • آیتاللّه سید ابوالقاسم خویی |
تألیفات | الحکمالاسلامی بینالنظریة و التطبیق • النظریة الاسلامیة فی التحرک السیاسی • الإمامة و أهلالبیت علیهمالسلام • القصص القرآنی • علوم القرآن • علوم قرآنی • الوحده الاسلامیه من منظور الثقلین |
فعالیتها | رئیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق • از بنیانگذاران حزب الدعوة الاسلامیة • ریاست شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی |
شهر وفات | نجف |
تاریخ وفات | ۷ شهریور ۱۳۸۲ش |
محل دفن | نجف |
شهید آیتالله سیّدمحمّدباقر حکیم در 25 جمادى الاولى سال 1358 ق. در شهر نجف اشرف مرکز مرجعیّت دینى تشیع متولّد شد. او فرزند آیتالله العظمى سیّد محسن طباطبایى حکیم، مرجع تقلید شیعیان جهان و نوه سیّد مهدى بن سیّد صالح بن سیّد احمد بن سیّد محمود حکیم بود.
خاندان عالم پرور حکیم
خاندان حکیم یکى از طوایف اصیل عراقى مى باشند که نسبشان از طریق حسن مثنى، به امام حسن بن على بن ابى طالب (ع) مى رسد. [۱]
اجداد خاندان طباطبایى حکیم از قرن دوم هجرى در عراق اقامت گزیده، در طول تاریخ در مقابل رویدادها و حوادث سیاسى ـ اجتماعى، وظایف شرعى و اجتماعى خود را به بهترین شکل انجام دادهاند. از میان این خاندان، عالمان معروفى در طب، اخلاق، فقه و اصول ظهور کرده اند.
از افراد برجسته این خاندان، آیتالله سیّد محسن حکیم و تعداد زیادى از استادان و نخبگان حوزه علمیه نجف مى باشند که در میان میلیون ها نفر از مسلمانان عراق و خارج از آن احترام و عزّت خاصى دارند. این خاندان، همچنان که در میدان علم، اندیشه، جهاد و مبارزه، در خط مقدم قرار دارند، مظلومیت آنان نیز این گونه است. رژیم بعثى صدام، تنها در یک شب، حدود 70 نفر از عالمان و مجتهدان این خاندان ـ از پیرمرد هشتاد ساله اى همچون آیتالله سیّد یوسف حکیم تا نوجوانى که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود ـ را دستگیر و به جرم همکارى نکردن با دولت ظالم بعثى، تحت شدیدترین شکنجه هاى قرون وسطایى قرار داد. و بیست نفر از آنان را به شهادت رساند.
در حقیقت، خاندان حکیم، نماد مظلومیت عالمان مجاهد و شیعیان بودهاند.
سیر تحصیلى و تدریس
دوران رشد و نوجوانانى سیّد محمّد باقر، با حوادث تلخ و گزنده جنگ دوم جهانى همراه بودولى او با آن شرایط دشوار، شبانه روز به تحصیل علم و کسب فضایل و معارف مشعول بود.
تحصیل را از مکتب خانه هاى نجف آغاز و در مدرسه ابتدایى منتدى النّشر ادامه داد و از آن جا وارد حوزه علمیه شد. در دوازده سالگى کتاب هاى قطرالندى، شرح ابن عقیل، مغنى اللبیب، حاشیه ملاّ عبدالله، منطق مظفّر، مطول، منهاج الصّالحین و اللمعة الدمشقیه را در مدت کوتاهى فراگرفت و به درسهاى عالى حوزه گام نهاد. متون درسى این دوره، یعنى رسائل، مکاسب و کفایة الاصول را نیز تحصیل نمود و بعد از گذر از دروس عالى، در درسهاى خارج فقه و اصول شرکت کرد و در جلسات درسى ممتازترین استادان حوزه نجف، یعنى آیتالله خویى و علاّمه شهید سیّد محمّدباقر صدر، همچون ستاره اى درخشید. نبوغ علمى، قدرت اندیشه و استعداد فوق العاده آن روحانى پاک مرام، تجلیل و قدردانى مدرّسان و استادان حوزه را برانگیخت و او در سال 1384 ق. موفق به دریافت مدرک اجتهاد در فقه، اصول و علوم قرآنى گردید.
وى آموخته هاى علمى و تحقیقى خود را با قدرت استدلال قوى و منطق عمیق در جلسه تدریس درسهاى سطح عالى، در مسجد هندى نجف اشرف به زیباترین شکل عرضه نمود و فرهیختگان و نخبگان عمق نگر حوزوى را گرد آورد. شهید حکیم تنها به علوم رایج حوزوى اکتفا نکرد، بلکه کرسى درس خود را از حوزه نجف به دانشگاه اصول دین بغداد توسعه داد، او خود این دانشگاه را با همکارى شهید صدر، علاّمه سیّد مرتضى عسکرى و سید مهدى حکیم بنیان نهاده بود.
علوم قرآنى، معارف اهل بیت(ع)، فلسفه، تحلیل سیاسى و تاریخى رخدادها و پى گیرى تحولات روز، از جمله موضوعات جلسات علمى اش در این دانشگاه بودند. شهید حکیم در مدت 25 سال تدریس در حوزه نجف و دانشگاه بغداد، فضاى جدیدى را در حوزه و دانشگاه گشود و عالمان و دانشمندان برجسته اى را به عالم علم و دین تقدیم کرد.
سید محمّد باقر حکیم، افزون بر تربیت شاگردان و تألیف آثار سودمند دینى، اجتماعى و سیاسى، احساس کرد که در زمان معاصر، نیاز به مبلغان آگاه و بیدارگرى است که بر علوم جدید تسلّط داشته باشند و به همین جهت، در سال 1384 ق. مدرسه علوم اسلامى را در شهر نجف تأسیس کرد.
استادان و مربیان
اندیشمند متفکّر، شهید سیّد محمّد باقر حکیم، براى کسب دانش و تقویت بنیان علمى اش در محضر استادان ممتازى حضور یافت و از یافته ها واندوخته هاى گرانبهاى آنان کمال بهره را برد. از میان استادان و مربیان او، مى توان به عالمان برجسته ذیل اشاره نمود:
1. آیتالله سیّد ابوالقاسم خویى
او در درس فقه این مرجع عظیم الشّان حضور مى یافت و آیتالله خویى از وى کمال تجلیل را به عمل مى آورد و در مورد مسائل عراق و مشکلات نجف اشرف با وى مشورت مى کرد.
2. آیتالله سیّد محسن حکیم
او پدر شهید حکیم مى باشد که علاوه بر تربیت، در تعلیم وى نیز نقش به سزائى داشته است. او نیز متقابلاً به عنوان نماینده، معاون ومشاور تواناى علمى، سیاسى و فرهنگى پدرش عمل مى کردزیرا مورد اعتماد پدر و مرادش بود و در وکالت مطلقه اى که براى ایشان نوشته، با تعبیرات زیبایى او را به عنوان نماینده خود برگزیده بود. حضرت امام خمینى(ره) نیز در حاشیه این وکالت عظیم شهید حکیم نوشت که تمامى آن چه در وکالت مرحوم آیتالله سیّد محسن حکیم آمده است، تائید مى گردد. [۲]
3. علاّمه شهید سیّد محمّد باقر صدر
این استاد بى بدیل حوزه نجف، در رشد و شکوفایى شخصیت شهید حکیم سعى وافر داشته، با بذل عنایات خاص خود، او را محرم اسرار و گنجینه تمام طرح ها و افکار و اندیشه هاى انقلابى خود قرار داد. شهید صدر از شهید حکیم به عنوان «عضدى المفدى» (بازوى فداکار) نام مى برد. شهید حکیم اکثر دروس حوزوى را نزد آیتالله صدر فراگرفته است. او بر این باور بود که آقاى صدر، رهبر شایسته و بنیانگذار انقلاب اسلامى عراق و الگوى مسلمانان مى باشد و به اندیشه هاى صائب و نوآورى هاى شهید صدر اعتقاد راسخ داشت. این استاد فرزانه، هنگام دستگیرى، شهید حکیم را به عنوان قائم مقام و جانشین خود برگزید.
آیتالله سیّد محمّد باقر موسوى مهرى رئیس تجمّع علماى شیعه کویت، در مورد ارتباط آقاى شهید حکیم با شهید صدر مى گوید:
«ارتباط و علاقه شهید حکیم به استاد بزرگوارش، شهید صدر، آن قدر زیاد بود که از حدود استادى و شاگردى تجاوز کرده بود و آن دو یک روح در دو جسم بودند. نوشتهها و گفته هاى شهید حکیم شاهد این گفتار است.» [۳]
4. آیتالله شیخ مرتضى آل یاسین
او داماد علاّمه سیّد محمّد باقر صدر و از استادان شهید حکیم به شمار مى رود. شهید محمّدباقر حکیم در سال 1384 ق. از این استاد، مدرک اجتهاد در فقه، اصول و علوم قرآنى دریافت کرده است.
وى برادر بزرگ شهید حکیم و یکى از استادان وى محسوب مى شود. این استاد فرهیخته حوزه نجف توسط رژیم صدام مدّتى زندانى گردید. امام خمینى در این مورد فرمود:
«در عراق تعدادى از علماى را گرفته اند که من بعضى از آنها را مى شناسم، مثل آقاى حاج سیّد یوسف حکیم». [۴]
در جاى دیگرى فرمود:
وقتى انسان مى بیند که شهید آقاى صدر، آن عالم فاضل را و همچنین همشیره ایشان را با چه وضعى شهید کردند و بعد هم با بیت مرحوم آقاى حکیم که آن قدر خدمت کرده اند که وقتى انسان ایشان را مى دید، به یاد قیامت مى افتاد، آن گونه رفتار نمودند، شدیداً متأثر مى شود». [۵]
آثار و تألیفات
آیتالله شهید سیّد محمّد باقر حکیم، با این که در عالم سیاست از چهرههاى درخشان جهان تشیّع به شمار مى رفت، اما فعالیّت هاى فرهنگى و علمى اش تا حدودى ناشناخته مانده است و مبارزات فرهنگى آن بزرگوار در عرصه علم و فرهنگ، اگر مهم تر از مبارزات سیاسى اش نباشد، مطمئناً کمتر نبوده است که با نگاهى به فهرست تألیفات آن یگانه علم و سیاست، مى توان به حقیقت پى برد. آثار او در زمینه هاى علوم قرآنى، سیره اهل بیت(ع)، حقوق، شرح حال بزرگان دینى، حکومت اسلامى و اندیشه هاى سیاسى، فرهنگى و اجتماعى، نشانگر شخصیت برجسته علمى و عملى اوست. آثار پژوهشى و تحقیقى وى عبارتند از:
الف) قرآن
1. القصص القرآنى که در موضوع شیوه داستان گویى قرآن و کتاب بندگى است. این کتاب متن درسى دانشگاه جهانى علوم اسلامى ایران به شمار مى رود. و با نام داستان هاى قرآنى، به فارسى ترجمه شده است. در این کتاب، داستان هاى قرآن بر اساس آیات و روایات و به دور از اسرائیلیّات مورد بررسى قرار گرفته است.
2. الظاهرة الطاغوتیة فى القرآن.
3. تفسیر سوره حمد، با مقدمه اى در روش تفسیر که این کتاب نیز به فارسى ترجمه شده است.
4. تفسیر سوره هاى صف، جمعه، منافقون، حشر و تغابن.
5. الهدف من نزول القرآن.
6. مستشرقان و شبهات آنان درباره قرآن.
7. علوم القرآن در دو جلد که مجموعه درسهاى وى در دانشگاه اصول دین بغداد است و اخیراً بازنویسى و به فارسى نیز منتشر شده و به عنوان کتاب درسى در حوزه و دانشگاه تدریس شده است.
8. روش تزکیه در قرآن.
ب) سیره اهل بیت(ع)
9. اهل البیت(ع) و دورهم فى الدّفاع الاسلام که نقش اهل بیت(ع) را در دفاع از اسلام بیان کرده است.
10. دور اهل بیت(ع) فى بناء الجماعة الصالحه که پیرامون نقش اهل بیت(ع) در ساختار جامعه صالح است و در دو جلد تألیف یافته است.
این دو اثر، از ارزشمندترین تألیفات او در زمینه سیره اجتماعى - سیاسى اهل بیت(ع)در رهبرى امّت مى باشد.
11. ثورة الامام الحسین(ع)در این کتاب، اندیشه ها، موضع گیرى ها، جایگاه اجتماعى و مذهبى و دست آوردهاى انقلاب حسینى(ع)مورد تحلیل و بررسى قرار گرفته است.
12. زندگانى امام کاظم و امام جواد (ع).
ج) فرهنگ اجتماعى و اقتصادى
13. الحکم الاسلامى بین النظریة و التطبیقاین کتاب، مجموعه مقالاتى است که طى 6 سال در موضوع حکومت اسلامى از تئورى تا عمل تنظیم گردیده و در آن انقلاب ایران به عنوان یکى از مصادیق بارز تأثیر اندیشه هاى اسلامى درتوفیق مردم در تغییرات اجتماعى و یکى از نمونه هاى حکومت اسلامى مطرح گردیده است.
14. حوار فى المرجعیة الدّینیةاین کتاب دیدگاه هاى آن شهید پیرامون حکومت اسلامى و نقش مرجعیّت در اداره جامعه است.
15. دور الفرد فى النظریة الاقتصادیة الاسلامیة.
16. مجموعه کتابهاى «المنهاج الثقافى السیاسى الاسلامى» که در شش عنوان منتشر شده و عبارتند از:
العقیده، الاخلاق، النظام، التاریخ، المواقف و الرؤى و العلاقات.
17. المرجعیّة الاجتماعیةشهید حکیم تجربیّات خود را در فعالیّت هاى سیاسى ـ اجتماعى و نقش نظام تشکیلاتى و رهبرى اجتماعى را در این اثر شرح داده است.
18. حقوق الانسان من وجهة نظر اسلامیة که حقوق بشر را از دیدگاه اسلام بیان مى کند.
19. الوحدة الاسلامیة من منظور الثقلین که چند بار در ایران و مصر چاپ شده و ترجمه فارسى آن نیز منتشر گردیده است.
20. النظریة الاسلامیة فى العلاقات الاجتماعیه که روابط اجتماعى را از منظر اسلام بررسى مى کند.
21. الاخوة الاسلامیة من منظر الثقلین.
22. النظریة الاسلامیة فى التحرک الاسلامى.
23. العلاقة بین القیادة الاسلامیة و الامة من خلال رویة نهج البلاغه که در آن رابطه رهبرى اسلامى با امّت، تشریح شده است.
د) شرح حال
24. دعبل الخزاعى شاعر اهل البیت(ع).
25. لمعة عن مرجعیّة الامام الحکیم.
26. السیرة العلمیه للشهید الصدر.
27. الشهید الصدرالمواقف و التوجهات.
این دو اثر، درباره مواضع و چشم اندازهاى سیاسى، فکرى و علمى آیتالله شهید محمّدباقر صدر مى باشند.
هـ) تاریخ
28. النّجف الاشرفاین کتاب در موضوع تاریخ حوزه علمیه نجف، جایگاه آن و وضعیّت فعلى حوزه نجف تألیف شده است.
و) فقه
29. تقریرات دروس مقدماتى سطح و خارج فقه.
ز) سیاست و جنبش اسلامى
30. چهره دیگر رژیم عراق.
31. نظریه سیاسى شهید صدر.
32. جهاد مسلّحانه در اسلام.
33. جنگ تمدّن ها و قضیه فلسطین.
34. عراق، تحولات کنونى و آینده.
35. قضیه کردستان.
36. افکار و آراء جماعة العلماء. [۶]
آن مجتهد فرزانه، علاوه بر تالیفاتى که منتشر شدهاند، مجموعه اى بسیار حجیم از سخنرانى ها و مقالاتى که در کنفرانس هاى اندیشه اسلامى، اقتصاد اسلامى، همایش هاى حج، وحدت اسلامى و مجمع جهانى اهل بیت(ع) ارائه کرده، از خود به یادگار گذاشته که در سطح برترین و عالمانه ترین مقالات ارائه شده بوده و داراى نوآورى ها و مطالب سودمند بسیارى است.
بسیارى از این آثار هنوز به عرصه نشر راه نیافته است.
ح) جزوه ها
1. مصیبت حسینى و تقویت روحیه مقاومت.
2. آثار مرجعیّت امام حکیم.
3. مرجعیّت، وحدت، جهاد.
4. سیّد نقوى و مدرسه اهل بیت(ع).
5. شهید سیّد مهدى حکیم و جنبش حزب الله.
6. شهید سید مهدى حکیم، جهاد، هجرت، شهادت.
6. عمل جهادى و پوشش سیاسى.
7. استراتژى آینده.
8. طرح سیاسى ـ نظامى.
9. انتفاضه 15 شعبان ملّت عراق، تندیس ولایت اسلام.
10. گفت و گوها.
11. روش فرهنگى ـ سیاسى.
تربیت یافتگان مکتب شهیدحکیم
شهید محراب نجف، در طول عمر 66 ساله خویش، انسان هاى وارسته زیادى را تربیت کرد و به جامعه اسلامى تحویل داد. بسیارى از طلاّب، دانشجویان و جویندگان معارف عالى اسلامى از محضر وى بهره ها برده و جرعه هاى حیات بخش علمى نوشیدند. او در دانشگاه اصول دین بغداد، مسجد هندى نجف، در جلسات عزادارى مواکب الطلبة الجامعات و در دیگر عرصههاى علمى و فرهنگى، در عراق و دیگر شهرهاى اسلامى، همواره شیفتگان مکتب اهل بیت(ع) را سیراب مى کرد. تعدادى از معروفترین شاگردان وى عبارتنداز:
2. سیّد عبدالصاحب حکیم، برادر کوچکتر او.
3. شهید سیّد عباس موسوى، دبیر کل سابق حزب الله لبنان.
4. سیّد محمّدباقر موسوى مهرى.
5. شیخ اسدالله حوشى.
6. شیخ عدنان زلغوط.
7. سیّد صدرالدّین قبانچى، فرزند علاّمه سیّد حسن قبانچى، صاحب مسند الامام على(ع).
8. سیّد حسن نورى.
9. شیخ حسن شحاده.
10. شیخ هادى ثامر.
شهادت؛ پایان خونین سید محمدباقر حکیم
آیتالله سید محمّدباقر حکیم پس از سقوط رژیم صدام به رغم بیمیلی مقامات اشغالگر و کارشکنی آنان به عراق بازگشت و به تبلیغ و فعالیت سیاسی و اقامه نماز جمعه در صحن علوی پرداخت. هنگام ورود وی در 10 می 2003 م/ 20 اردیبهشت 1382 ش به عراق مورد استقبال بینظیر مردم و عشایر بصره و دیگر شهرها واقع شد، امّا هنوز سه ماه و نیم از ورودش به زادگاه خویش نگذشته بود که در یکم رجب 1424 ق/ 7 شهریور 1382 مقارن میلاد امام محمّدباقر(ع)، پس از اقامه چهاردهمین نماز جمعه در حرم علوی در حالی که از حرم خارج میشد، در پی انفجار دو خودروی بمبگذاری شده همراه بیش از یکصد نفر از نمازگزاران به شهادت رسید. در این انفجار بیش از یکصد تن نیز زخمی شدند. اجساد بسیاری از افراد که در این جنایت هولناک به فیض شهادت نایل آمدند، قابل شناسایی نبود.
بنا بر آنچه آخرین رئیس شاخه موساد در ایران در خاطرات خود روایت میکند، رژیم صهیونیستی بسیار نگران از قدرتگیری شیعیان انقلابی در پی سرنگونی صدام و حزب بعثش بود و حسب همین یادماندهها از تولد "خمینی دیگری" بیمناک و مضطرب شد و لذا با هماهنگی بقایای حزب بعث و با همکاری سرویسهای امنیتی برخی از کشورهای مرتجع منطقه و حامی تفکر سلفی مبادرت به تصفیه فیزیکی آن بزرگوار ورزید.
منابع
- برگرفته از سایت سید محمد باقر حکیم (آیتالله حکیم) فرهیختگان تمدن شیعه
- برگرفته از سایت گذری بر حیات سیاسی شهید آیتالله سید محمدباقر حکیم
پانویس
- ↑ نسب شهید سیّد محمّد باقر حکیم با سى واسطه به امام حسن مجتبى(علیهالسلام) مىرسد. این نسب نامه به ترتیب زیر است: سید محمّد باقر حکیم بن محسن بن سیّد صالح بن سیّد احمد بن سیّد محسن بن سیّد ابراهیم طبیب بن امیر سیّد على حکیم طباطبایى نجفى بن امیر سیّد مرا بن امیر سیّد اسدالله بن سیّد جلال الدّین امیر بن امیر سیّد حسن بن امیر مجدالدّین بن امیر قوام الدّین بن امیر اسماعیل ابن ابى الکارم، میر عباد بن ابى المجد على بن امیر عباد بن امیر على بن سیّد حمزه بن امیر اسحاق بن امیر طاهر بن امیر على بن امیر مجد بن امیر احمد بن مجد ابن امیر احمد رئیس بن ابراهیم طباطبا (ملقّب به زینالعابدین) بن اسماعیل دیباج بن ابراهیم غمر بن حسن مثنى بن امام حسن بن امام امیر المومنین، على بن ابى طالب.
- ↑ صحیفه امام، ج 21، ص 114
- ↑ حکیم عشق، ص 9
- ↑ صحیفه امام، ج 18، ص 130
- ↑ همان، ص 136
- ↑ کتاب هفته، مقاله محمّدرضا زائرى، ش 136، ص 21نشریه سیاست روز، 17/6/82ش