کاربر:Hoosinrasooli/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵۶: خط ۱۵۶:
[[رده:محدثان شیعه]]
[[رده:محدثان شیعه]]


 
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = محمد بن ورقاء شيباني
| تصویر = احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
| نام = جعفر بن ورقاء بن محمد بن ورقاء شيباني
| نام‌های دیگر =
| سال تولد =
| تاریخ تولد =
| محل تولد =
| سال درگذشت =
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت =
| استادان =
| شاگردان =
| دین =
| مذهب =
| آثار =
| فعالیت‌ها =
| وبگاه =
}}
جعفر بن ورقاء بن محمد بن ورقاء شيباني، (292 – 352ق)
جعفر بن ورقاء بن محمد بن ورقاء شيباني، (292 – 352ق)
ابومحمد. شاعر، نويسنده و امير شيعي «بني‌شيبان» در عراق. وي در سال 292هجري در سامراء چشم به جهان گشود و در سال 352هجري در بغداد درگذشت. وي اصالتاً از قبيله بزرگ و معروف «بني شيبان»(به فتح شين) از نسل «بكر بن وائل» است كه نسب او در نهايت به «معد بن عدنان» مي‌رسد. سمعاني در كتاب «الانساب» نسب كامل اين قبيله را معرفي كرده است. «شيبان بن ذهل» نام يكي از نياكان اوست كه در كوفه مسكن گزيد و از مذهب شيعه پيروي مي‌كرد. بسياري از اولاد و احفاد شيبان، عالم، شاعر، فرمانده و جنگجو بودند. وي با همه شهرت و منزلتي كه داشت اما اطلاعات اندكي از او در منابع وجود دارد و مطالب موجود نيز، با اهداف اين نوشتار كه بيشتر جنبه‌هاي علمي شخص را دنبال مي‌كند، مطابقت ندارد. از اين‌رو جزئيات حيات علمي و استادان او كاملاً بر ما پوشيده است. وي ظاهراً علوم مقدماتي را در كوفه فرا گرفت و در شعر و ادب به حد كمال رسيد و در نظم و نثر، بديهه‌سرا بود. از ميان اشعار او چكامه‌اي بلند در سوگ امام حسين(ع) سروده است كه در آغاز آن مي‌گويد:
ابومحمد. شاعر، نويسنده و امير شيعي «بني‌شيبان» در عراق. وي در سال 292هجري در سامراء چشم به جهان گشود و در سال 352هجري در بغداد درگذشت. وي اصالتاً از قبيله بزرگ و معروف «بني شيبان»(به فتح شين) از نسل «بكر بن وائل» است كه نسب او در نهايت به «معد بن عدنان» مي‌رسد. سمعاني در كتاب «الانساب» نسب كامل اين قبيله را معرفي كرده است. «شيبان بن ذهل» نام يكي از نياكان اوست كه در كوفه مسكن گزيد و از مذهب شيعه پيروي مي‌كرد. بسياري از اولاد و احفاد شيبان، عالم، شاعر، فرمانده و جنگجو بودند. وي با همه شهرت و منزلتي كه داشت اما اطلاعات اندكي از او در منابع وجود دارد و مطالب موجود نيز، با اهداف اين نوشتار كه بيشتر جنبه‌هاي علمي شخص را دنبال مي‌كند، مطابقت ندارد. از اين‌رو جزئيات حيات علمي و استادان او كاملاً بر ما پوشيده است. وي ظاهراً علوم مقدماتي را در كوفه فرا گرفت و در شعر و ادب به حد كمال رسيد و در نظم و نثر، بديهه‌سرا بود. از ميان اشعار او چكامه‌اي بلند در سوگ امام حسين(ع) سروده است كه در آغاز آن مي‌گويد:

نسخهٔ ‏۱۰ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۴

جعفر بن محمد بن قولویه قمی
احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
نام کاملجعفر بن محمد بن قولویه قمی
نام‌های دیگرجعفر بن محمد بن مسرور، مسرور، قولویه
اطلاعات شخصی
روز تولد280ق.
محل تولدقم
روز درگذشت368ق.
دیناسلام، شیعه
استادان
  • سعدبن عبدالله اشعری
  • علی بن بابویه قمی
  • ابن ولید قمی
  • ابوعبدالله محمدبن ابی‏‌القاسم «ماجیلویه»
شاگردانشیخ مفید
فعالیت‌هافقیه، محدث

جعفر بن محمد بن قولویه قمی (جعفر بن محمد بن مسرور)، فقیه و محدث مشهور امامی. شاگردی او نزد «سعدبن عبدالله اشعری» نشان‏‌گر آن است که وی هنگام وفات استادش، از سن کافی برای استماع حدیث(بیست ساله) برخوردار بوده است. پدرش «ابوجعفر محمد بن قولویه» معروف به «مسلمه» یا «ممله» از محدثان بزرگ بود و برادرش «ابوالحسین علی بن محمد بن قولویه» نیز از محدثان شیعه بوده است. ابن‏‌قولویه از فقهای صاحب فتوی بود که سعی داشت راه اجتهاد را در عرصه حدیث باز کند.

زندگی‌نامه

جعفر بن محمد بن قولویه قمی، فقیه و محدث مشهور امامی. نام دیگر او «جعفر بن محمد بن مسرور» است، زیرا نام‌های جد او «مسرور» و «قولویه» بوده است. از زادگاه و تاریخ ولادت او اطلاعی در دست نیست اما شاگردی او نزد «سعدبن عبدالله اشعری» نشان‏‌گر آن است که وی هنگام وفات استادش، از سن کافی برای استماع حدیث(بیست ساله) برخوردار بوده است، بنابراین می‏‌توان تولد او را حدود 280هجری در نظر گرفت. وی در یک خانواده علمی و مذهبی دیده به جهان گشود. پدرش «ابوجعفر محمد بن قولویه» معروف به «مسلمه» یا «ممله» از محدثان بزرگ بود که در قم درگذشته و در کنار بقعه علی بن بابویه قمی به خاک سپرده شده است. برادرش «ابوالحسین علی بن محمد بن قولویه» نیز از محدثان شیعه بوده و کتاب «فضل العلم و آدابه» از اوست. وی از برادرش کوچک‏تر بوده و نزد او شاگردی نموده است اما برادرش در سنین جوانی از دنیا رفت.

پسرش «ابواحمد عبدالعزیز» نیز از راویان حدیث بوده است. در باره محل پرورش او اگرچه در منابع چیزی ذکر نشده است اما وی بی‏‌تردید در قم پرورش یافته و نیمه نخست حیات علمی خود را در آن‌جا سپری کرده است، زیرا بسیاری از اساتید او اهل قم بوده‏‌ا‌ند و استماع او نزد «سعد بن عبدالله اشعری» نیز که با او حدود 67 سال اختلاف سنی دارد، حاکی از آن است که وی اساساً تحصیلات خود را در قم آغاز کرده است، هر چند روایات او از سعدبن عبدالله از انگشتان یک دست هم تجاوز نمی‏‌کند، اما در مقابل، احادیث فراوان او از پدرش که در قم سکونت داشته و از نزدیکان و معاصران سعد اشعری بوده عقیده مذکور را بیشتر تأیید می‌‏نماید. وی برای کسب دانش مسافرت‏‌هایی به ری، خوزستان و مصر نیز داشته است.

هم‌چنین در سال 337هجری هنگامی که قرامطه حجرالاسود را به مسجدالحرام باز می‏‌گرداندند، وی با علم به این‌که چنین جریانی رخ خواهد داد(زیرا داستانش را در کتاب‌ها خوانده بود)، عازم حج شد، ولی بیماری سختی در بغداد بر او عارض شد و از ادامه سفر بازماند و ناچار در همان‌جا اقامت گزید. احتمال می‏‌رود که وی پیش‏تر نیز به عراق آمده باشد، زیرا شماری از استادان عراقی او پیش از این تاریخ درگذشته بودند. ابن‏‌قولویه از فقهای صاحب فتوی بود که سعی داشت راه اجتهاد را در عرصه حدیث باز کند. وی در تمام کتاب‏‌های رجالی فردی برجسته، مورد اعتماد و راست‌گو معرفی شده است. به گفته نجاشی تمام ستایش‌‏هایی که در باره دیگران شده، استحقاق او از همه آن‌ها بیشتر است. در میان مورخان و رجال‏‌شناسان اهل‌‏سنت نیز کسی جز به نیکی و بزرگی از او یاد نکرده است.

در این میان ابن‏‌حجر در لسان‏‌المیزان پس از ستایش او، هشدار می‏‌دهد که در بزرگی او همین بس که از مدرسه او شاگردانی چون «شیخ مفید» بیرون آمده است. وی در قم، بغداد و مصر نزد اساتید زیادی بهره برده است. از معاصران او محمدبن هارون تلعکبری است‏‌که متقابلاً از یکدیگر نقل روایت نموده‌‏اند. تألیفات و آثار ابن‌‏قولویه بیشتر در زمینه فقه و حدیث نوشته شده و در کلیه ابواب فقهی مانند: طهارت، صلاه، صوم و مانند این‌ها آثاری از خود برجای نهاده است. مشهورترین اثر او که اکنون نیز در دست است، کتاب «کامل‏الزیارات» است. این کتاب یکی از مهم‏ترین منابع امامیه در باب زیارات و آداب آن است. از دیگر آثار او کتاب‏‌های: «الاربعین»، «تاریخ الشهور و الحوادث فیها»، «ادب الحکام»، «قیام اللیل» و «النوادر» هستند. وی هم‌چنین اثری با عنوان «العدد فی شهر رمضان» داشته که در آن نظر خود را در باره عدم نقصان ماه رمضان بیان کرده است.

اساتید

در قم محضر بزرگانی مانند احمدبن ادریس اشعری، «علی بن بابویه قمی»، «ابن ولید قمی» و «ابوعبدالله محمدبن ابی‏القاسم» معروف به «ماجیلویه» را درک کرده و از آنها حدیث شنیده است. در بغداد نیز از محضر بزرگانی چون محمدبن یعقوب کلینی، «عبدالعزیز یحیی جلودی»، محمدبن همام اسکافی، و ابوعمرو کشی استفاده کرده است. وی هم‌چنین از طریق مکاتبه، اجازه نقل روایات «ابن ابی عقیل عمانی» را دریافت نموده است. در مصر نیز برخی از روایاتش را از طریق استادش «محمدبن احمدبن سلیم صابونی» نقل کرده است.

شاگردان

از شاگردان و راویان وی می‏‌توان «شیخ صدوق»، «ابن عیاش جوهری، «ابن نوح سیرافی»، «ابن غضائری»، «شیخ مفید»، «محمدبن شاذان قمی»و «ابن عبدون» را نام برد.

درگذشت

وفات او در سال 368هجری در بغداد روی داد و در کاظمین کنار مرقد مطهر دو امام شیعیان(و نزدیک امام جواد (علیه‌السلام) ) به خاک سپرده شد. هم‌چنین قبر شاگرد نامدارش «شیخ مفید» نیز در همان‌جاست.

منابع

  1. طبقات اعلام الشیعه، ج1صص76 و78؛
  2. کامل الزیارات، مقدمه، به قلم شیخ جواد قیومی؛
  3. رجال نجاشی، ص123 شماره 318؛
  4. رجال طوسی، ص418 شماره 6038؛
  5. الفهرست، طوسی، ص91 شماره 141؛
  6. خلاصه الاقوال، ص88؛
  7. امل الآمل، ج2ص55 شماره 143؛
  8. لسان المیزان، ج2ص125؛
  9. معجم المطبوعات النجفیه، ص283 شماره 1184؛
  10. معجم المؤلفین، عمر کحاله، ج3ص146؛
  11. دائره المعارف تشیع، ج1ص359؛
  12. دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج4ص491؛
  13. فرج المهموم، ص254.
مالك بن عیسی بن سابور
احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
نام کاملجعفر بن محمد بن مالك بن عیسی بن سابور
اطلاعات شخصی
روز درگذشت300ق.
دیناسلام، شیعه
استادان
  • حسن بن عبدالرحمن رواسی
  • ابویحیی اهوازی
  • محمدبن شهاب
  • محمدبن یحیی
  • محمدبن حسین بن ابی الخطاب (معروف به زیات همدانی)
  • احمد بن میثم طلحی
شاگردان
  • ابوعلی بن همام
  • ابوغالب زراری
آثار
  • غرر الاخبار
  • اخبار الائمه و موالیدهم علیهم السلام
  • كتاب النوادر(تازه‏‌های حدیث)
  • الفتن و الملاحم
فعالیت‌هاراوی شیعه

جعفر بن محمد بن مالك بن عیسی بن سابور، از راویان شیعه است. وی برادری داشته به نام «حسین» که از شاگردان روایی او به شمار می‌‏آمده است. ابوغالب زراری و ابوعلی بن همام هم از شاگردان مشهور وی می‌باشند.

زندگی‌نامه

جعفر بن محمد بن مالك بن عیسی بن سابور، ابوعبدالله بزاز فزاریکوفی. از راویان شیعه و هم‏‌پیمان اسماء بن خارجه فزاری. ولادت و وفات او معلوم نیست، ولی به گواه این‌كه ابوغالب زراری شاگرد و تربیت ‏یافته او بوده، چنین گمان می‌‏رود که وفات او تقریباً در سال 300 هجری اتفاق افتاده است، زیرا ابوغالب زراری پانزده ساله بود که نزد او تلمذ می‏‌كرد، چنان‌كه آقابزرگ طهرانی نیز در الذریعه حدود وفات او را همین تاریخ قرار داده است.

در باره وثاقت او گزارش‏‌های متناقضی دیده می‌‏شود.

  • نجاشی در باره او می‏گوید: «فردی ضعیف‏‌الروایه است و از افراد ناشناخته نقل حدیث می‏كند».
  • ابن غضائری می‏‌گوید: «تمام عیوب یك راوی ضعیف، در او جمع است».
  • علامه حلی و ابن داود، وی را در قسم دوم رجال خود قرار داده‌‏اند. (قسم دوم مخصوص راویان ضعیف است).
  • اما شیخ طوسی با این‌كه در فهرست خود نسبت به او سكوت کرده است، ولی در رجال خود وی را توثیق نموده است.
  • علامه مامقانی نیز (ضمن اقامه ادله کافی) توثیق شیخ طوسی را دلیل بر وثاقت صاحب شرح حال گرفته است؛ چنان‌كه مجلسی اول نیز وجه تضعیف او را صرفاً روایات عجیبی که از او در باره ولادت امام عصر(عج) نقل شده است می‌‏داند، اما خود او را فی‌‏نفسه فردی راست‌‎گو معرفی می‏‌كند. تفصیل این بحث در تنقیح‏‌المقال مامقانی آمده است.

استادان

وی از اساتید روایی خود «حسن بن عبدالرحمن رواسی»، «ابویحیی اهوازی»، «محمدبن شهاب»، «محمدبن یحیی»، «محمدبن حسین بن ابی الخطاب (معروف به زیات همدانی)»، «احمد بن میثم طلحی» و دیگران نقل حدیث کرده است.

شاگردان

از جمله شاگردان روایی او افراد برجسته‌‏ای همچون «ابوعلی بن همام» و «ابوغالب زراری» هستند که روایت این دو شخصیت بزرگ از وی، موجب تعجب نجاشی شده است، زیرا نجاشی صاحب ترجمه را ضعیف‌‏الروایه معرفی‌کرده است. وی برادری داشته به نام «حسین» که از شاگردان روایی او به شمار می‌‏آمده است.

آثار

از تالیفات او «غرر الاخبار»، «اخبار الائمه و موالیدهم علیهم السلام»، «كتاب النوادر(تازه‏‌های حدیث)» و «الفتن و الملاحم» هستند.

منابع

  1. رجال نجاشی، ص122 شماره 313؛
  2. رجال الطوسی، ص418 شماره 6037؛
  3. الفهرست، شیخ طوسی، ص92 شماره 147؛
  4. خلاصه الرجال، ص330؛
  5. رجال ابن داود، ص235 شماره 93؛
  6. تنقیح المقال(حجری)، ج1ص225 شماره 1870؛
  7. نقدالرجال تفرشی، ج1ص360 شماره 1017؛
  8. معجم رجال الحدیث، ج5ص87 شماره 2288؛ و ج7ص88 شماره 3635؛
  9. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج4ص298؛ و ج5ص100.
جعفر بن محمد بن مسعود عیاشی
احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
نام کاملجعفر بن محمد بن مسعود عیاشی
اطلاعات شخصی
روز تولد285ق.
محل تولدكوفه
روز درگذشت350ق.
دیناسلام، شیعه
فعالیت‌هافقیه و محدث

جعفر بن محمد بن مسعود عیاشی، فقیه و محدث مورد ستایش شیعی. پدرش محمد بن مسعود عیاشی كه از دانشمندان مشهور شیعه است. از معاصران و هم‌بحثان ابوعمرو كشی و حیدر بن محمد سمرقندی بوده است. با توجه به كثرت احادیث و روایاتی كه وی از پدرش نقل كرده، بدیهی است كه او نیز در فقه و حدیث و برخی علوم دیگر مانند رجال، تفسیر و كلام نیز به مراتب بالایی رسیده و جزء دانشمندان بزرگ شیعه به‌شمار آمده است.

زندگی‌نامه

جعفر بن محمد بن مسعود عیاشی، فقیه و محدث مورد ستایش شیعی. كنیه او در منابع ذكر نشده است. تولد او احتمالاً در اواخر نیمه دوم سده سوم حدود 285هجری در كوفه روی داده است، زیرا پدرش «محمد بن مسعود عیاشی» كه از دانشمندان مشهور شیعه است، در سنین جوانی و بعد از سال 260هجری وارد كوفه شد و احتمالاً ازدواج پدرش بعد از این تاریخ اتفاق افتاده است. در باره تاریخ وفات او نیز این اندازه روشن است كه وی از معاصران و هم‌بحثان «ابوعمرو كشی» و «حیدر بن محمد سمرقندی» بوده است. بنابراین وفات او را می‌توان در اواسط سده چهارم حدود 350هجری تخمین زد و این مطلب با توجه به اینكه وی سال‌ها بعد از پدرش زنده بوده و شنیده‌های پدرش را به آیندگان انتقال داده، بیشتر قابل باور به نظر می‌رسد. چنان‌كه شاگردی جعفر بن قولویه نزد او این احتمال را بیشتر تقویت می‌كند كه وی پیش از وفات این شاگردش از دنیا رفته بوده است.

وی اصالتاً اهل سمرقند از بلاد خراسان است اما در كوفه تولد یافت و از تربیت‌یافتگان پدرش می‌باشد. وی با توجه به این‌كه همیشه در ركاب پدرش بود، ظاهراً مسافرت‌هایی كه پدرش به بغداد و قم داشته، وی نیز همراه او بود و از تجربیات پدرش استفاده می‌نموده است. پدرش در كوفه از فقهاء و محدثان بزرگ شیعه و «افضل اهل مشرق» لقب گرفته است.

شاگردانی كه پدرش تربیت نمود، هر كدام از استوانه‌های فقه و حدیث هستند و به گفته طوسی برخی از شاگردان پدرش تمام اصول و كتاب‌های شیعه را روایت كرده و هزار كتاب از كتب شیعه را تعلیم دیده‌اند. در این میان، فرزندش (یعنی صاحب شرح‌حال) نیز از شهرت بسزایی برخوردار است و تمام كتاب‌ها و تصنیفات پدرش را (كه بیش از 200كتاب است) برای آیندگان بازگو كرده است. وی در تمام این موارد از پدرش نقل حدیث كرده مگر در موارد اندك و انگشت‌ شماری از ابوالفضل جعفر بن معروف (استاد كشی) و نصر بن احمد روایت نموده است. با توجه به كثرت احادیث و روایاتی كه وی از پدرش نقل كرده، بدیهی است كه او نیز در فقه و حدیث و برخی علوم دیگر مانند رجال، تفسیر و كلام نیز به مراتب بالایی رسیده و جزء دانشمندان بزرگ شیعه به‌شمار آمده است، هر چند هیچ‌گاه به اندازه پدرش از شهرت و منزلت علمی برخوردار نگشته است. از او هر چند اثر تألیفی معرفی نشده است، اما اگر می‌بینیم كه وی دارای تألیفات مستقل نیست، شاید به دلیل آن است كه همه آموخته‌های او در آثار پدرش موجود بوده و خود به احادیث و گزارش‌های تازه‌ای دست نیافته است.

شاگردان

از شاگردان او مظفر بن جعفر علوی سمرقندی، ابوالمفضل محمد بن عبدالله شیبانی و جعفر بن محمد بن قولویه هستند كه در این میان مظفر علوی بیش از همه نزد او شاگردی كرده است.

منابع

  1. الاستبصار، ج2ص47 حدیث153؛
  2. تهذیب الاحكام، ج4ص81 حدیث232؛
  3. جامع الرواه، ج1ص161؛
  4. رجال طوسی، ص418 شماره 6043؛
  5. طبقات اعلام الشیعه، ج1ص79؛
  6. معجم رجال الحدیث، ج5ص91 شماره 2291.
محمد بن ورقاء شيباني
احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
نام کاملجعفر بن ورقاء بن محمد بن ورقاء شيباني
اطلاعات شخصی

جعفر بن ورقاء بن محمد بن ورقاء شيباني، (292 – 352ق) ابومحمد. شاعر، نويسنده و امير شيعي «بني‌شيبان» در عراق. وي در سال 292هجري در سامراء چشم به جهان گشود و در سال 352هجري در بغداد درگذشت. وي اصالتاً از قبيله بزرگ و معروف «بني شيبان»(به فتح شين) از نسل «بكر بن وائل» است كه نسب او در نهايت به «معد بن عدنان» مي‌رسد. سمعاني در كتاب «الانساب» نسب كامل اين قبيله را معرفي كرده است. «شيبان بن ذهل» نام يكي از نياكان اوست كه در كوفه مسكن گزيد و از مذهب شيعه پيروي مي‌كرد. بسياري از اولاد و احفاد شيبان، عالم، شاعر، فرمانده و جنگجو بودند. وي با همه شهرت و منزلتي كه داشت اما اطلاعات اندكي از او در منابع وجود دارد و مطالب موجود نيز، با اهداف اين نوشتار كه بيشتر جنبه‌هاي علمي شخص را دنبال مي‌كند، مطابقت ندارد. از اين‌رو جزئيات حيات علمي و استادان او كاملاً بر ما پوشيده است. وي ظاهراً علوم مقدماتي را در كوفه فرا گرفت و در شعر و ادب به حد كمال رسيد و در نظم و نثر، بديهه‌سرا بود. از ميان اشعار او چكامه‌اي بلند در سوگ امام حسين(ع) سروده است كه در آغاز آن مي‌گويد: «رأس بن بنت محمد و وصيه للناظرين علي قناه يرفع؛ و المسلمون بمنظر و بمسمع لا جازع منهم و لا متختع». (سر بريده پسر دختر محمد و جانشينش، در پيش چشم بينندگان بر روي نيزه بالا رفت؛ اما مسلمانان در حالي كه اين صحنه را مي‌ديدند هيچ فرياد و شيوني نكردند). وي نزد «سيف‌الدوله حمداني»(م356ق) وجاهتي تمام داشت و مكاتباتي به صورت شعر و نثر با سيف الدوله در دمشق نيز داشته است. وي در طول حيات خود، هفت خليفه عباسي از «مكتفي»(حكومت:289 تا295ق) تا «مطيع لامرالله»(حكومت: 334 تا 363ق) را درك كرد. در دولت «مقتدر عباسي»(295 تا 320ق) پيوستگي و نفوذ او در دستگاه چندان بود كه همچون حمدانيان موصل، براي خود قلمروي داشت و امارت چندين ولايت به او سپرده شده بود. وي در زمان وزير «ابن مقله»(م328ق) به خاطر منزلتي كه در بين مردم و دستگاه حكومت داشت، هر روز خواسته‌هاي آنان را نزد وزير مي‌برد و حاجت شيبانيان كوفه و عراق را برآورده مي‌ساخت. به گفته ذهبي وي در يك روز بيش از صد برگه از تقاضاهاي مردم را نزد وزير آورد و ابن‌مقله با اينكه از اين وضع، سخت ناراحت شده بود، اما حرمت او را نگه داشت و به خواسته‌هاي او پاسخ داد. بزرگي و منزلت او تنها مربوط به دوران ميان‌سالي او نمي‌گردد، بلكه در سنين جواني نيز در بين قبيله خود از احترام كامل برخوردار بود و در چشم مقتدر نيز حرمتي تمام داشت. به گفته ابن‌اثير در سال 312هجري (يعني در سن بيست سالگي)، امنيت حاجياني كه از بغداد عازم مكه بودند، بر عهده او بود و او در آن سال كه شش‌هزار مرد جنگي در اختيار داشت، از بيم يورش قرمطيان، پيشاپيش حجاج به راه افتاد و در ميانه راه با «ابوطاهر قرمطي» گلاويز شد. به گفته نجاشي وي أمير بني‌شيبان و داراي مذهبي صحيح(شيعه) بود و در باره امامت اميرالمؤمنين(ع) و برتري آن حضرت نسبت به ساير اهل‌بيت(ع)، كتابي با عنوان «حقائق التفضيل في تأويل التنزيل» نوشته و شاگرد او «اسماعيل بن يحيي عبسي»(م.ح380ق) مطالب اين كتاب را به دانشمنداني چون «ابن غضائري»(م411ق) و «شيخ مفيد»(م413ق) انتقال داده است. منابع: (الاعلام، زركلي، ج2ص128؛ اعيان الشيعه(قطع بزرگ)، ج4صص192 تا 194؛ الانساب، سمعاني، ج3ص482 ذيل شيباني؛ تاريخ ابن اثير، وقايع سال 312 و 326ق؛ جامع الرواه، ج1ص163؛ خلاصه الاقوال، ص92 شماره 21؛ رجال ابن داود، ص66 شماره 337؛ رجال نجاشي، ص124 شماره 319؛ سير اعلام النبلاء، ج15ص227؛ فوات الوفيات، ج1صص205 و206)