confirmed
۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
جاحظ در خصوص اراده، عقیده مخصوصی دارد. او اصل اراده را به این صورت که جنسی از اعراض باشد، شاهداً و غائباً انکار میکند. وی اراده را درباره خداوند عبارت از عدم صحت سهو و جهل در افعال خدا و عدم جواز غلبه و قهر بر او میانگارد و درباره انسان در صورتی که مربوط به فعل خود او باشد، انتفای سهو و علم به فعل میداند و در صورتی که متعلق به فعل غیر باشد، به معنای میل نفس به آن فعل میشناسد. | جاحظ در خصوص اراده، عقیده مخصوصی دارد. او اصل اراده را به این صورت که جنسی از اعراض باشد، شاهداً و غائباً انکار میکند. وی اراده را درباره خداوند عبارت از عدم صحت سهو و جهل در افعال خدا و عدم جواز غلبه و قهر بر او میانگارد و درباره انسان در صورتی که مربوط به فعل خود او باشد، انتفای سهو و علم به فعل میداند و در صورتی که متعلق به فعل غیر باشد، به معنای میل نفس به آن فعل میشناسد. | ||
جاحظ این عقیده عجیب را اظهار میدارد که خدا کسی را داخل آتش نمیکند بلکه آتش به اقتضای طبیعتش، آتشیان را به سوی خود جذب میکند و در درون خود نگه میدارد. | جاحظ این عقیده عجیب را اظهار میدارد که خدا کسی را داخل آتش نمیکند بلکه آتش به اقتضای طبیعتش، آتشیان را به سوی خود جذب میکند و در درون خود نگه میدارد. | ||
جاحظ در خصوص وجه [[اعجاز قرآن]] و همچنین درباره مخلوق بودنِ آن، عقیده مخصوصی دارد. نظام معتزلی (استاد جاحظ) و پیروان او، اعجاز قرآن را در اِخبار از غیب و صرفه میدانند نه در نظم و تألیف. آنها میگویند که اگر خداوند مردم را از معارضه با [[قرآن]] منصرف نمیکرد و اگر این انصراف نبود، آنها میتوانستند با قرآن معارضه کنند. اما جاحظ برخلاف آنان نظم و تألیف قرآن و فصاحت و بلاغت آن را [[معجزه]] و دلیل بر [[نبوت]] [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه و آله)]] دانسته و معارضه با آن را ناممکن میداند<ref> | جاحظ در خصوص وجه [[اعجاز قرآن]] و همچنین درباره مخلوق بودنِ آن، عقیده مخصوصی دارد. نظام معتزلی (استاد جاحظ) و پیروان او، اعجاز قرآن را در اِخبار از غیب و صرفه میدانند نه در نظم و تألیف. آنها میگویند که اگر خداوند مردم را از معارضه با [[قرآن]] منصرف نمیکرد و اگر این انصراف نبود، آنها میتوانستند با قرآن معارضه کنند. اما جاحظ برخلاف آنان نظم و تألیف قرآن و فصاحت و بلاغت آن را [[معجزه]] و دلیل بر [[نبوت]] [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه و آله)]] دانسته و معارضه با آن را ناممکن میداند<ref> جمعی از نویسندگان، ''دانش نامه جهان اسلام''، ج 9، ص 20 با ویرایش و دخل و تصرف اندک در عبارات.</ref>. جاحظ معتقد است که معرفتها همه در آدمی سرشتهاند و با این که فعل بندگان خدا است به اختیار ایشان نیست. او میگفت: روا نیست که کسی به بلوغ رسد و خدا را نشناسد. [[کافر|کافران]] در نزد او دو گونهاند، معاند و عارف که هر دو خدا را شناختهاند ولی کافر عارف، فریفته کیش خود گشته و با معرفتی که به آفریدگار خود و تصدیقی که به [[پیامبران|پیغمبران]] او دارند باز سپاس وی نگذارند. او میگوید جسمها پس از آن که پدید آمدند دیگر محال است نابود شوند.<ref>محمد جواد مشکور، ''فرهنگ فرق اسلامی''، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چ اول، ص 134، با ویرایش و دخل و تصرف اندک در عبارات.</ref>. | ||
== آرای جاحظ درباره امامت == | == آرای جاحظ درباره امامت == | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==عقیده جاحظ درباره اهل بیت== | ==عقیده جاحظ درباره اهل بیت== | ||
جاحظ حضرت علی (علیهالسّلام) را مستحق خلافت و [[شهید]] راه حق میدانست. جاحظ [[یزید]] را هرگز شایسته خلافت نمیدانست و از فسق و کفر و شرکش سخن گفته و نه تنها او را مستحق [[سب و لعن|لعنت]]، بلکه کسانی را هم که از شتم و لعن او نهی میکنند ملعون دانسته و در مقابل [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (علیهالسّلام)]] و [[اهل بیت|اهلبیت (علیهمالسلام)]] او را مصابیح الظَّلام و اوتاد [[اسلام]] خوانده است<ref> | جاحظ حضرت علی (علیهالسّلام) را مستحق خلافت و [[شهید]] راه حق میدانست. جاحظ [[یزید]] را هرگز شایسته خلافت نمیدانست و از فسق و کفر و شرکش سخن گفته و نه تنها او را مستحق [[سب و لعن|لعنت]]، بلکه کسانی را هم که از شتم و لعن او نهی میکنند ملعون دانسته و در مقابل [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (علیهالسّلام)]] و [[اهل بیت|اهلبیت (علیهمالسلام)]] او را مصابیح الظَّلام و اوتاد [[اسلام]] خوانده است<ref> جمعی از نویسندگان، ''دانش نامه جهان اسلام''، ج 9، ص 20.</ref>. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
جاحظ کتابهای بسیار نگاشته که از جمله کتاب «البیان و التبیین» و کتاب «الحیوان» و کتاب «البخلاء» که بارها در [[جمهوری عربی مصر|مصر]] و لیدن و [[استانبول]] چاپ شده است. کتاب «الحنین الی الاوطان» که در [[قاهره]] چاپ شده است. کتاب «المحاسن و الاضداد» که در مصر و لیدن ([[هلند]]) چاپ شده است<ref>محمد جواد مشکور، | جاحظ کتابهای بسیار نگاشته که از جمله کتاب «البیان و التبیین» و کتاب «الحیوان» و کتاب «البخلاء» که بارها در [[جمهوری عربی مصر|مصر]] و لیدن و [[استانبول]] چاپ شده است. کتاب «الحنین الی الاوطان» که در [[قاهره]] چاپ شده است. کتاب «المحاسن و الاضداد» که در مصر و لیدن ([[هلند]]) چاپ شده است<ref>محمد جواد مشکور، ''همان.''</ref>. | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |