معصومه کرباسی: تفاوت میان نسخهها
(←شهادت) |
|||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
او فارغ التحصیل رشته مهندسی کامپیوتر دانشکده مهندسی دانشگاه شیراز و از فعالان فرهنگی و رسانهای و از نخبگان برنامه نویسی در این دانشگاه بود. | او فارغ التحصیل رشته مهندسی کامپیوتر دانشکده مهندسی دانشگاه شیراز و از فعالان فرهنگی و رسانهای و از نخبگان برنامه نویسی در این دانشگاه بود. | ||
==شهادت== | |||
معصومه کرباسی به همراه همسر و فرزندانش در 28 مهرماه سال 1403 ش، در حمله پهپاد رژیم صهیونیستی در شهر جونیه به شهادت رسید. وی و همسرش و فرزندانش با خودرو شخصی در حرکت بودند که پهپاد رژیم صهیونیستی به سمت آن موشکی پرتاب کرد اما به گوشه ماشین برخورد کرد و صدمهای به سرنشینانش وارد نشد. همسر او، رضا عواضه، خودرو را متوقف کرد و کنار اتوبان ایستاد و سپس پیاده شده و دست همسرش را گرفت تا گوشهای پناه بگیرند. سرنشینهای خودروهای دیگر هم پیاده شدند اما انگار هدفهای پهپاد مشخص بودند. موشک دوم هم شلیک شد و معصومه کرباسی همراه همسر و فرزندانش به شهادت رسیدند. | |||
تهران- ایرنا- «معصومه کرباسی» تنها بانوی ایرانی شهیده راه قدس و مقاومت است که سال ۲۰۰۶ پس از ازدواج با همکلاسی لبنانی خود به این کشور مهاجرت کرد و چند روز قبل به همراه همسرش در دفاع از محور مقاومت به شهادت رسیدند. | تهران- ایرنا- «معصومه کرباسی» تنها بانوی ایرانی شهیده راه قدس و مقاومت است که سال ۲۰۰۶ پس از ازدواج با همکلاسی لبنانی خود به این کشور مهاجرت کرد و چند روز قبل به همراه همسرش در دفاع از محور مقاومت به شهادت رسیدند. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۴: | ||
رضا در بیروت مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته کامپیوتر اخذ کرد و برای ادامه تحصیل به تهران آمد و از دانشگاه امیرکبیر موفق به دریافت مدرک دکتری شد. وی از نخبگان امنیت سایبری حزب الله بود و تا آخرین لحظه در کنار حزب الله و همراه همسرش با رژیم غاصب صهیونیستی مبارزه کرد. | رضا در بیروت مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته کامپیوتر اخذ کرد و برای ادامه تحصیل به تهران آمد و از دانشگاه امیرکبیر موفق به دریافت مدرک دکتری شد. وی از نخبگان امنیت سایبری حزب الله بود و تا آخرین لحظه در کنار حزب الله و همراه همسرش با رژیم غاصب صهیونیستی مبارزه کرد. | ||
==ویژگیهای اخلاقی== | |||
'''نرجس عباسآبادی یکی از دوستان شهیده کرباسی گفت''': سال ۲۰۰۶ م، که جنگ در لبنان شروع شد معصومه تازه به لبنان آمده بود آرزوی او شهادت بود. گاهگاهی هم این آرزوی شیرین را به زبان میآورد، مثلاً سال ۲۰۰۶ م، در برابر اصرارهای خانواده و اطرافیان که از او میخواستند به ایران برود، میگفت: همینجا میمانم، کنار مردم لبنان مقاومت میکنم و اگر قسمتم بود شهید میشوم. پای حرفش هم ماند و تا روز آخر جنگ در لبنان بود و ترجیح داد آوارگی را به جان بخرد اما کنار مردم باشد. علاوه بر خودش و همسرش باکی نداشت اگر پنج فرزندش هم در این مسیر مقدس فدایی شوند. همیشه میگفت: فرزندانم تقدیم به مقام معظم رهبری هستند. بسیار مؤمن و ولایتی بودو هر جا حرفی از کار فرهنگی میشد معصومه اولین نفر آنجا حاضر میشد. زیاد میشنیدم که لبنانیها را تشویق به یادگیری زبان فارسی میکرد و میگفت: زبان فارسی، زبان انقلاب و جمهوری اسلامی است. | |||
وی افزود: هر هفته معصومه را در مراسم دعای کمیل می دیدم. آخرین بار این مراسم قبل از شهادت ابراهیم عقیل و حمله به ضایحه برپا شد. آن روز معصومه مثل همیشه سر حال نبود، صورت مهربان و پر انرژیاش رنگ دلهره داشت و نگران مردم لبنان بود. میگفت «حالا مردم لبنان باید دوباره خانههایشان را رها کنند و آواره شوند. خانههایی که ۱۸ سال برایش زحمت کشیدهاند، اما میدانم آنقدر قوی هستند که هر چه که بشود میگویند فدای سر سید سیدحسن نصرالله که شهید شد. | |||
نرجس عباسآبادی یکی از دوستان شهیده کرباسی گفت: سال ۲۰۰۶ که جنگ در لبنان شروع شد معصومه تازه به لبنان آمده بود آرزوی او شهادت بود. گاهگاهی هم این آرزوی شیرین را به زبان میآورد، مثلاً سال ۲۰۰۶ در برابر اصرارهای خانواده و اطرافیان که از او میخواستند به ایران برود، میگفت | '''حسین کرباسی پدر شهیده معصومه کرباسی گفت''': بازگشت همه به سوی خداست. اما اینکه چگونه و با چه توشهای به سوی خدا پرواز کنیم، مهم است. خدا را شاکر هستم که این توفیق را به من داد تا امانتی را که نزد من داشت آنگونه که مورد قبول درگاه الهی است به سویش بازگردانم. دخترم معصومه و داماد عزیزم هر دو هدیه ناقابل را تقدیم به امام زمان(عج) و حضرت زهرا(س) و سایر ائمه اطهار کردیم و امیدواریم این هدیه قابل پذیرش باشد. | ||
وی افزود: هر هفته معصومه را در مراسم دعای کمیل می دیدم. آخرین بار این مراسم قبل از شهادت ابراهیم عقیل و حمله به ضایحه برپا شد. آن روز معصومه مثل همیشه سر حال نبود، صورت مهربان و پر انرژیاش رنگ دلهره داشت و نگران مردم لبنان بود. میگفت «حالا مردم لبنان باید دوباره خانههایشان را رها کنند و آواره شوند. خانههایی که ۱۸ سال برایش زحمت کشیدهاند، اما میدانم آنقدر قوی هستند که هر چه که بشود میگویند فدای سر سید سیدحسن نصرالله که شهید | |||
حسین کرباسی پدر شهیده معصومه کرباسی گفت: بازگشت همه به سوی خداست اما اینکه چگونه و با چه | |||
وی افزود: دخترم از کودکی علاقه به عرفان داشت و فرد بسیار مذهبی بود. زمانی که درباره ازدواجش با من صحبت کرد، گفت می خواهد با کسی ازدواج کند که باعث رشد او شود. از موقعیت سیاسی لبنان با خبر بودم به او هشدار دادم که لبنان مرتب زیر موشک است اما او گفت «می خواهم با رضا ازدواج کنم.» | وی افزود: دخترم از کودکی علاقه به عرفان داشت و فرد بسیار مذهبی بود. زمانی که درباره ازدواجش با من صحبت کرد، گفت می خواهد با کسی ازدواج کند که باعث رشد او شود. از موقعیت سیاسی لبنان با خبر بودم به او هشدار دادم که لبنان مرتب زیر موشک است اما او گفت «می خواهم با رضا ازدواج کنم.» | ||
کرباسی ادامه داد: چند روز قبل از شهادت دخترم، به او گفتم به ایران بیا که آنجا خطرناک است گفت «می خواهم در کنار همسرم باشم» آخر هم در کنار هم به لقاء الله پیوستند. | کرباسی ادامه داد: چند روز قبل از شهادت دخترم، به او گفتم به ایران بیا که آنجا خطرناک است گفت «می خواهم در کنار همسرم باشم» آخر هم در کنار هم به لقاء الله پیوستند. | ||
وی افزود: معصومه بسیار درس خوان بود و بعد از فارغ التحصیلی به لبنان رفت. ابتدا در یک شرکت کار کامپیوتری انجام می داد. آنقدر کارش را به خوب انجام می داد که به او مرخصی نمی دادند. او در کارهای فرهنگی و بحث مهدویت بسیار فعال بود و گروه های مهدویت تشکیل داده بود. در کنار آن هم در بحث مقاومت فعال بود و میگفت: باباجان دعا کن شهید شوم. | |||
وی افزود: معصومه بسیار درس خوان بود و بعد از فارغ التحصیلی به لبنان رفت. ابتدا در یک شرکت کار کامپیوتری انجام می داد. آنقدر کارش را به خوب انجام می داد که به او مرخصی نمی دادند. او در کارهای فرهنگی و بحث مهدویت بسیار فعال بود و گروه های مهدویت تشکیل داده بود. در کنار آن هم در بحث مقاومت فعال بود و |
نسخهٔ ۲۳ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۴۲
معصومه کرباسی | |
---|---|
نام کامل | معصومه کرباسی |
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 1359 ش، ۱۹۸۱ م، ۱۴۰۱ ق |
محل تولد | شیراز |
سال درگذشت | 1403 ش، ۲۰۲۵ م، ۱۴۴۶ ق |
روز درگذشت | 28 مهرماه |
محل درگذشت | شهرجونیه بر اثر حمله پهپاد رژیم صهیونیستی |
دین | اسلام، شیعه |
فعالیتها | اولین بانوی شهیده ایرانی راه قدس و مقاومت |
زندگینامه
معصومه کرباسی (آرزو)، در سال ۱۳۵۹ ش، در شیراز دیده متولد شد و پدرش حاج حسین کرباسی از اصحاب مسجدالنبی شیراز و از مهندسان برجسته سازمان جهاد کشاورزی بود.
تحصیلات
او فارغ التحصیل رشته مهندسی کامپیوتر دانشکده مهندسی دانشگاه شیراز و از فعالان فرهنگی و رسانهای و از نخبگان برنامه نویسی در این دانشگاه بود.
شهادت
معصومه کرباسی به همراه همسر و فرزندانش در 28 مهرماه سال 1403 ش، در حمله پهپاد رژیم صهیونیستی در شهر جونیه به شهادت رسید. وی و همسرش و فرزندانش با خودرو شخصی در حرکت بودند که پهپاد رژیم صهیونیستی به سمت آن موشکی پرتاب کرد اما به گوشه ماشین برخورد کرد و صدمهای به سرنشینانش وارد نشد. همسر او، رضا عواضه، خودرو را متوقف کرد و کنار اتوبان ایستاد و سپس پیاده شده و دست همسرش را گرفت تا گوشهای پناه بگیرند. سرنشینهای خودروهای دیگر هم پیاده شدند اما انگار هدفهای پهپاد مشخص بودند. موشک دوم هم شلیک شد و معصومه کرباسی همراه همسر و فرزندانش به شهادت رسیدند. تهران- ایرنا- «معصومه کرباسی» تنها بانوی ایرانی شهیده راه قدس و مقاومت است که سال ۲۰۰۶ پس از ازدواج با همکلاسی لبنانی خود به این کشور مهاجرت کرد و چند روز قبل به همراه همسرش در دفاع از محور مقاومت به شهادت رسیدند.
به گزارش خبرنگار ایثار و شهادت ایرنا، معصومه کرباسی (آرزو) سال ۱۳۵۹ در شیراز دیده به جهان گشود. فرزند حاج حسین کرباسی از اصحاب مسجد النبی شیراز و از مهندسان برجسته سازمان جهاد کشاورزی بود. وی فارغ التحصیل رشته مهندسی کامپیوتر دانشکده مهندسی دانشگاه شیراز و از فعالان فرهنگی و رسانهای و از نخبگان برنامه نویسی در این دانشگاه بود. معصومه سال ۱۳۸۲ با همکلاسی لبنانی خود دکتر رضا عواضه ازدواج کرد و به همراه همسرش در سال ۱۳۸۳ به لبنان رفت و در آنجا به حزب الله لبنان پیوستند.
وی در خانوادهای قرآنی پرورش یافت و مادر فداکار پنج فرزند بود. سالها با راه اندازی کانونها، مجالس فرهنگی و دینی با نگاهی امتی به مباحث جهان اسلام، هم اسطوره مقاومت شد و هم به آرزوی خود که بارها به خانواده اش گفته بود، رسید.
رضا در بیروت مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته کامپیوتر اخذ کرد و برای ادامه تحصیل به تهران آمد و از دانشگاه امیرکبیر موفق به دریافت مدرک دکتری شد. وی از نخبگان امنیت سایبری حزب الله بود و تا آخرین لحظه در کنار حزب الله و همراه همسرش با رژیم غاصب صهیونیستی مبارزه کرد.
ویژگیهای اخلاقی
نرجس عباسآبادی یکی از دوستان شهیده کرباسی گفت: سال ۲۰۰۶ م، که جنگ در لبنان شروع شد معصومه تازه به لبنان آمده بود آرزوی او شهادت بود. گاهگاهی هم این آرزوی شیرین را به زبان میآورد، مثلاً سال ۲۰۰۶ م، در برابر اصرارهای خانواده و اطرافیان که از او میخواستند به ایران برود، میگفت: همینجا میمانم، کنار مردم لبنان مقاومت میکنم و اگر قسمتم بود شهید میشوم. پای حرفش هم ماند و تا روز آخر جنگ در لبنان بود و ترجیح داد آوارگی را به جان بخرد اما کنار مردم باشد. علاوه بر خودش و همسرش باکی نداشت اگر پنج فرزندش هم در این مسیر مقدس فدایی شوند. همیشه میگفت: فرزندانم تقدیم به مقام معظم رهبری هستند. بسیار مؤمن و ولایتی بودو هر جا حرفی از کار فرهنگی میشد معصومه اولین نفر آنجا حاضر میشد. زیاد میشنیدم که لبنانیها را تشویق به یادگیری زبان فارسی میکرد و میگفت: زبان فارسی، زبان انقلاب و جمهوری اسلامی است. وی افزود: هر هفته معصومه را در مراسم دعای کمیل می دیدم. آخرین بار این مراسم قبل از شهادت ابراهیم عقیل و حمله به ضایحه برپا شد. آن روز معصومه مثل همیشه سر حال نبود، صورت مهربان و پر انرژیاش رنگ دلهره داشت و نگران مردم لبنان بود. میگفت «حالا مردم لبنان باید دوباره خانههایشان را رها کنند و آواره شوند. خانههایی که ۱۸ سال برایش زحمت کشیدهاند، اما میدانم آنقدر قوی هستند که هر چه که بشود میگویند فدای سر سید سیدحسن نصرالله که شهید شد.
حسین کرباسی پدر شهیده معصومه کرباسی گفت: بازگشت همه به سوی خداست. اما اینکه چگونه و با چه توشهای به سوی خدا پرواز کنیم، مهم است. خدا را شاکر هستم که این توفیق را به من داد تا امانتی را که نزد من داشت آنگونه که مورد قبول درگاه الهی است به سویش بازگردانم. دخترم معصومه و داماد عزیزم هر دو هدیه ناقابل را تقدیم به امام زمان(عج) و حضرت زهرا(س) و سایر ائمه اطهار کردیم و امیدواریم این هدیه قابل پذیرش باشد. وی افزود: دخترم از کودکی علاقه به عرفان داشت و فرد بسیار مذهبی بود. زمانی که درباره ازدواجش با من صحبت کرد، گفت می خواهد با کسی ازدواج کند که باعث رشد او شود. از موقعیت سیاسی لبنان با خبر بودم به او هشدار دادم که لبنان مرتب زیر موشک است اما او گفت «می خواهم با رضا ازدواج کنم.» کرباسی ادامه داد: چند روز قبل از شهادت دخترم، به او گفتم به ایران بیا که آنجا خطرناک است گفت «می خواهم در کنار همسرم باشم» آخر هم در کنار هم به لقاء الله پیوستند. وی افزود: معصومه بسیار درس خوان بود و بعد از فارغ التحصیلی به لبنان رفت. ابتدا در یک شرکت کار کامپیوتری انجام می داد. آنقدر کارش را به خوب انجام می داد که به او مرخصی نمی دادند. او در کارهای فرهنگی و بحث مهدویت بسیار فعال بود و گروه های مهدویت تشکیل داده بود. در کنار آن هم در بحث مقاومت فعال بود و میگفت: باباجان دعا کن شهید شوم.