زکریا معمر: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''زکریا احمد ابومعمر''' ==زندگینامه== زکریا ابومعمر در 22 دسامبر 1972 م، در خان یونس در جنوب نوار غزه متولد شد. ==تحصیلات== او مدرک کارشناسی زبان عربی را از دانشکده تعلیم و تربیت در دانشگاه اسلامی شهر غزه گرفت. او به عنوان معلم کار کرد و سپس به بخش خص...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
او مدرک کارشناسی زبان عربی را از دانشکده تعلیم و تربیت در دانشگاه اسلامی شهر | او مدرک کارشناسی زبان عربی را از دانشکده تعلیم و تربیت در دانشگاه اسلامی شهر اخذ و به حرفه معلمی پرداخت و سپس در بخش خصوصی مشغول شد. | ||
ابومعمر در سال 1989 به جنبش حماس پیوست و در اجرای | ==فعالیتهای مبارزاتی== | ||
ابومعمر در سال 1989 م به [[حماس|جنبش حماس]] پیوست و در اجرای فعالیتهای ملی آن شرکت کرد و در دوران دانشجویی بهعنوان یکی از اعضای فعال شورای اسلامی و صنفی دانشگاه بود و چندین سمت سازمانی در داخل حماس داشت. | |||
==توافق اسلو، اساس مشکلات فلسطین=== | |||
او معتقد بود که [[پیمان اسلو|توافق اسلو]] اساس فجایع [[فلسطین]] است. زیرا این تقسیم زمانی آغاز شد که گروهی از مردم فلسطین توافقنامهای را امضا کردند که از طریق آن از حقوق تاریخی مردم فلسطین چشم پوشی کردند و سپس توهم و سراب را درو کردند. مواضع دیگر جناحها تأیید میکند که حماس توانست ایده اتحاد و مشارکت را به پروژههای کاری مانند تشکیل «اقتدار ملی برای راهپیماییهای بازگشت» و «شکستن محاصره»، «اقتدار ملی حمایت از فلسطینیها در سرزمینهای اشغالی 1948» و «اتاق عملیات مشترک» پس از تصمیمگیری در مورد هر موضوع مهمی تبدیل کند. | |||
==مقاومت، راه حل بحران فلسطین== | |||
وی معتقد است که مقاومت در برابر اشغال به هر شکل و روشی قابل دستیابی است نگه داشتن آن در دایره محاصره، دزدی کرانه باختری، تبدیل حکومت به یک نهاد امنیتی در ازای پول، محو کردن موضوع پناهندگان و گسترش جنایت در داخل کشور اشغالی، در حالی که مردم فلسطین با مقاومت در نوار، انقلاب در کرانه باختری و با پایبندی به هویت ملی و مقاومت در برابر اراضی رژیم صهیونیستی به مقابله می پردازند نقش سازمان آزادیبخش فلسطین را بخشی از محافل خود دانسته و آن را از محتوای آن خالی کرده است و از آن به عنوان کارتی استفاده می کند که در صورت لزوم به نحوی در خدمت برنامه های خود باشد، در حالی که حماس خواهان اصلاح و بازسازی سازمان و عدم رفتن به سمت پروژه های جایگزین است، زیرا این امر باعث افزایش شکاف فلسطینی ها می شود و باعث می شود که درهای جنبش اسلامی را بسته نگه دارد. مردم فلسطین بر این باورند سیاست مرجعیت در کرانه باختری، بر اساس ممانعت از استفاده از هر کارت قدرت و مانع تراشی در وحدت فلسطینیان، مانع از دستیابی به اهداف مردم فلسطین می شود و معتقد است که هیچ پروژه دیگری به نتیجه نخواهد رسید، زیرا این سرزمین نمی تواند هیچ چیز دیگری را تحمل کند، مگر این که فلسطینی خالص باشد نظام سیاسی کنونی فلسطین که توسط حکومت خودگردان نمایندگی می شود توسط گروهی از منافع اداره می شود که تصمیم و نمایندگی را ربوده اند در حالی که تعادل واقعی آن صفر است، در واقع اکثریت قریب به اتفاق پایگاه جنبش فتح به این گروه از منافع اعتماد ندارند و خواهان بسیج مردم فلسطین در همه جا برای مقابله با پروژه اشغالگری هستند. او معتقد است که وضعیت اعراب بد است، زیرا رژیمهایی وجود دارند که به خود اجازه دادهاند از خود راضی باشند و روابط خود را با دشمن عادی کنند و با این کار ابتدا به خود آسیب میرسانند و در مرحله دوم به مردم خود آسیب میرسانند، اما به مردم عرب و اراده آزاد آنها اعتماد دارند که این مسخره را رد میکند. رژیم اشغالگر اسرائیل او را دو بار از نظر اداری بین سالهای 1992 و 1994 دستگیر کرد و سرویسهای امنیتی تشکیلات خودگردان او را پنج بار بین سالهای 1996 و 1999 دستگیر کردند. وی در 19 مهر 1392 در جنگ سیل الاقصی به شهادت رسید. |
نسخهٔ ۶ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۵۳
زکریا احمد ابومعمر
زندگینامه
زکریا ابومعمر در 22 دسامبر 1972 م، در خان یونس در جنوب نوار غزه متولد شد.
تحصیلات
او مدرک کارشناسی زبان عربی را از دانشکده تعلیم و تربیت در دانشگاه اسلامی شهر اخذ و به حرفه معلمی پرداخت و سپس در بخش خصوصی مشغول شد.
فعالیتهای مبارزاتی
ابومعمر در سال 1989 م به جنبش حماس پیوست و در اجرای فعالیتهای ملی آن شرکت کرد و در دوران دانشجویی بهعنوان یکی از اعضای فعال شورای اسلامی و صنفی دانشگاه بود و چندین سمت سازمانی در داخل حماس داشت.
توافق اسلو، اساس مشکلات فلسطین=
او معتقد بود که توافق اسلو اساس فجایع فلسطین است. زیرا این تقسیم زمانی آغاز شد که گروهی از مردم فلسطین توافقنامهای را امضا کردند که از طریق آن از حقوق تاریخی مردم فلسطین چشم پوشی کردند و سپس توهم و سراب را درو کردند. مواضع دیگر جناحها تأیید میکند که حماس توانست ایده اتحاد و مشارکت را به پروژههای کاری مانند تشکیل «اقتدار ملی برای راهپیماییهای بازگشت» و «شکستن محاصره»، «اقتدار ملی حمایت از فلسطینیها در سرزمینهای اشغالی 1948» و «اتاق عملیات مشترک» پس از تصمیمگیری در مورد هر موضوع مهمی تبدیل کند.
مقاومت، راه حل بحران فلسطین
وی معتقد است که مقاومت در برابر اشغال به هر شکل و روشی قابل دستیابی است نگه داشتن آن در دایره محاصره، دزدی کرانه باختری، تبدیل حکومت به یک نهاد امنیتی در ازای پول، محو کردن موضوع پناهندگان و گسترش جنایت در داخل کشور اشغالی، در حالی که مردم فلسطین با مقاومت در نوار، انقلاب در کرانه باختری و با پایبندی به هویت ملی و مقاومت در برابر اراضی رژیم صهیونیستی به مقابله می پردازند نقش سازمان آزادیبخش فلسطین را بخشی از محافل خود دانسته و آن را از محتوای آن خالی کرده است و از آن به عنوان کارتی استفاده می کند که در صورت لزوم به نحوی در خدمت برنامه های خود باشد، در حالی که حماس خواهان اصلاح و بازسازی سازمان و عدم رفتن به سمت پروژه های جایگزین است، زیرا این امر باعث افزایش شکاف فلسطینی ها می شود و باعث می شود که درهای جنبش اسلامی را بسته نگه دارد. مردم فلسطین بر این باورند سیاست مرجعیت در کرانه باختری، بر اساس ممانعت از استفاده از هر کارت قدرت و مانع تراشی در وحدت فلسطینیان، مانع از دستیابی به اهداف مردم فلسطین می شود و معتقد است که هیچ پروژه دیگری به نتیجه نخواهد رسید، زیرا این سرزمین نمی تواند هیچ چیز دیگری را تحمل کند، مگر این که فلسطینی خالص باشد نظام سیاسی کنونی فلسطین که توسط حکومت خودگردان نمایندگی می شود توسط گروهی از منافع اداره می شود که تصمیم و نمایندگی را ربوده اند در حالی که تعادل واقعی آن صفر است، در واقع اکثریت قریب به اتفاق پایگاه جنبش فتح به این گروه از منافع اعتماد ندارند و خواهان بسیج مردم فلسطین در همه جا برای مقابله با پروژه اشغالگری هستند. او معتقد است که وضعیت اعراب بد است، زیرا رژیمهایی وجود دارند که به خود اجازه دادهاند از خود راضی باشند و روابط خود را با دشمن عادی کنند و با این کار ابتدا به خود آسیب میرسانند و در مرحله دوم به مردم خود آسیب میرسانند، اما به مردم عرب و اراده آزاد آنها اعتماد دارند که این مسخره را رد میکند. رژیم اشغالگر اسرائیل او را دو بار از نظر اداری بین سالهای 1992 و 1994 دستگیر کرد و سرویسهای امنیتی تشکیلات خودگردان او را پنج بار بین سالهای 1996 و 1999 دستگیر کردند. وی در 19 مهر 1392 در جنگ سیل الاقصی به شهادت رسید.