سمیع الحق: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌وحدت
    (صفحه‌ای تازه حاوی «پیش‌نویس:سمیع الحق» ایجاد کرد)
     
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱: خط ۱:
    پیش‌نویس:سمیع الحق
    '''سمیع الحق'''
    سميع الحق در سال 1937 ميلادي در شهر «اَكوره خَتَك» واقع در شمال غرب پاكستان كه امروز يكي از مناطق ايالت «خيبرپختونخوا» محسوب مي شود، متولد شد و به دليل اينكه مديريت مدرسه ديني «دارالعلوم حقانيه» در اكوره ختك را برعهده داشت، بيشتر فعاليت هاي او در اين شهر متمركز بود. سميع خودش هم يكي از دانش آموختگان همين مدرسه بود؛ مدرسه اي كه توسط پدرش مولانا عبدالحق تاسيس شده بود.
    پدر معنوي طالبان در زمينه هاي علوم تفسير، حديث و منطق در مدرسه دارالعلوم حقانيه درس گرفته بود و به زبان هاي عربي، ارد و پشتو مسلط بود و فارسي دري را هم خوب مي دانست.
    او، برغم اينكه به پدر معنوي طالبان معروف بود و شايد چنين تصور مي شد از جمله شخصيت هاي مذهبي افراطي و تندرو است، اما شخصيتي ميانه رو و همواره خواستار وحدت ميان همه جوامع اسلامي و حل مسائل و اختلافات در جهان اسلام بود.
    سميع الحق در ارديبهشت سال 1392 براي شركت در كنفرانس بين المللي 'علما و بيداري اسلامي' به تهران سفر كرد و پاسخ مثبت او به دعوت براي شركت در چنين اجلاسي، حكايت از طرز فكر و نوع نگاه اين شخصيت مذهبي به مسائل جهان اسلام و ضرورت وحدت ميان جوامع اسلامي دارد.
     
    ** مصاحبه با ايرنا، تنها مصاحبه سميع الحق با يك رسانه ايراني
    او در مصاحبه اي با ايرنا در روز 20 مهر ماه 1394 به عنوان تنها گفت و گويش با يك رسانه ايراني، حرف هاي دلش را در مورد اهميت وحدت جهان اسلام و برخي مسائل پيش روي امت اسلامي بيان كرد.
    «خواستار وحدت ميان همه كشورها، جوامع و مذاهب اسلامي و حل مسايل و مصائب پيش روي امت اسلامي هستيم». اين بخشي از سخنان مولانا سميع الحق در تنها گفت وگويش با يك رسانه ايراني بود.
    او در آن مصاحبه نسبتا كوتاه و مختصر، به خبرنگار ايرنا گفت: خواستار رفع كدورت ها ميان عربستان و ايران هستيم و آن را براي تقويت وحدت ميان امت اسلامي مفيد مي دانيم.
    سميع الحق همچنين از تلاش هاي جمهوري اسلامي ايران در راستاي اتحاد و همدلي امت اسلامي براي دفع توطئه هاي ضداسلامي دشمنان تمجيد كرد.
    در اين مصاحبه كه مدت كوتاهي پس از اعلام خبر مرگ 'ملا عمر' رهبر وقت طالبان افغانستان و انتخاب 'ملا اختر منصور' به عنوان جانشين او و رهبر جديد طالبان انجام شد، سميع الحق به عنوان چهره اي مقبول نزد طالبان افغانستان، گفت كه ملا اختر منصور توانسته است اوضاع اين گروه را بعد از مرگ ملاعمر، كنترل كند.
    هرچند پس از گذشت چند ماه، آمريكايي ها اجازه ادامه فعاليت به ملا اختر منصور ندارند و او را در يك حمله نظامي و برنامه ريزي شده، به قتل رساندند تا افغانستان از ساحل گفت وگوهاي صلح ميان طالبان و دولت كابل دورتر شود.
    سميع الحق بود كه در اين مصاحبه، رسما حضور داعشي ها در افغانستان در آن را زمان را تاييد كرد و گفت «درگيري هايي ميان داعش و طالبان در افغانستان رخ داده است و از آن با خبريم.»
    سميع الحق علاقه زيادي به ايجاد صلح و آرامش در افغانستان داشت و معتقد بود صلح در افغانستان، بدون خروج اشغالگران آمريكايي، نقش آفريني طالبان و ايفاي نقش آنان در قدرت سياسي اين كشور، ميسر نخواهد شد چون مادامي كه آمريكايي ها در افغانستان حضور دارند، طالبان دست از سلاح نخواهند كشيد.
     
    ** چرا معروف به پدر معنوي طالبان؟
    مولانا سميع الحق را شايد از اين نظر پدر معنوي طالبان مي خوانند كه رابطه نزديكي با 'ملا عمر' رهبر وقت طالبان داشت و پس از مرگ ملا عمر، نقش بسزايي در مشورت هاي درون طالباني براي انتخاب جانشين وي و حل اختلافات درون گروه طالبان ايفا كرد.
    دليل ديگر، شايد اين است كه تعداد زيادي از اعضاي صاحب نام طالبان افغانستان، كساني هستند كه در مدرسه ديني دارالعلوم حقانيه با مديريت سيمع الحق درس گرفته اند و در اين گونه مدارس، رابطه ميان «طالب» و استاد، رابطه پدر و فرزند گونه است.
    علاوه بر اين، سميع الحق همواره خواستار بازگشت طالبان به عرصه قدرت در افغانستان بوده و برخي هم اين موضوع را يكي ديگر دلايل معروف بودن او به پدر طالبان مي دانند.
     
    ** سابقه فعاليت سياسي
    سميع الحق از سال 1985 تا 1997 از نمايندگان مجلس سناي پاكستان بود. او رياست گروه هاي مذهبي-سياسي مختلفي از جمله 'شوراي دفاع پاكستان' و 'جمعيت علماي اسلام- شاخه سميع الحق' را برعهده داشت. شاخه ديگر گروه مذهبي-سياسي جمعيت علماي اسلام پاكستان تحت رهبري شخصيت افراطي به نام مولانا فضل الرحمان است. او از جمله عناصر تحت حمايت عربستان است و شايد به همين دليل مي تواند گفت راه سميع الحق از خط عربستان و افراط گرايي جدا بود.
    اين چهره با نفوذ اما آرام پاكستان، نفوذ و تاثيري غيرقابل انكار بر طالبان افغانستان داشت و به همين دليل بود كه سفراي افغانستان در پاكستان در دوره هاي مختلف، همواره با سميع الحق در تماس بودند و دفتر كار او در شهر اكوره ختك، بارها و بارها ميزبان سفيران افغانستان و يا هيات هاي سياسي، نظامي و يا امنيتي افغانستان بود تا بلكه به كمك او و با استفاده از نفوذ و مقبوليت بالايي در كه ميان طالبان داشت، راهي براي پايان دادن به بن بست مذاكرات صلح ميان دولت كابل و طالبان ايجاد شود اما سميع الحق با طالبان هم نظر بود كه پيش شرط انجام مذاكرات صلح حقيقي، خروج آمريكاييان از خاك افغانستان است.
     
    ** برائت سميع الحق از تروريست هاي طالبان پاكستان
    سميع الحق البته راهش را با تروريست هاي طالبان پاكستان موسوم به 'تحريك طالبان پاكستان'(TTP) جدا كرده بود. او به عنوان چهره اي مذهبي-سياسي و ميانه رو، در ميان گروه هاي مختلف پاكستان نيز از مقبوليت و نفوذ بالايي برخوردار بود.
    يكي از نمونه هاي جدا بودن راه مولانا سميع الحق از تروريست هاي 'تحريك طالبان پاكستان' فتوايي بود كه اين شخصيت مذهبي در سال 2013 در حمايت از واكسن فلج اطفال صادر كرد، بيماري كه البته هنوز هم در پاكستان ريشه كن نشده است.
    زماني كه تحريك طالبان پاكستان سعي داشت با ترغيب و تهديد، مردم غيرمطلع مناطق محروم در شمال غرب پاكستان و ديگر مناطق محروم اين كشور را از واكسينه شدن فرزندانشان در برابر فلج اطفال منصرف كند و با طرح اين شائبه كه اين واكسن باعث عقيم شدن افراد خواهد شد، آنها را مقابل حكومت پاكستان قرار دهد، سميع الحق با صدور فتوايي، اعلام كرد بايد به نظر پزشكان درباره واكسن و داروهاي مفيد براي انسان احترام گذاشت.
    سميع الحق را مي توان يكي از پيچيده‌ترين و پر رمز و رازترين چهره‌هاي سياسي و مذهبي پاكستان دانست؛ چهره اي كه بسياري از كارشناسان معتقدند سينه اش صندوقچه اي مملو از رازهايي بود كه ترور رمزآلود او در سن 85 سالگي، مجال هويدا شدن اين رازهاي پنهان را براي هميشه از بين برد.
    روز گذشته، 11 آبان 1397، سميع الحق در شهر روالپندي پاكستان توسط افرادي ناشناس با ضربات چاقو و سپس شليك چند گلوله، جان خود را از دست داد.
    مقامات عالي سياسي و نظامي پاكستان ضمن محكوم كردن اين اقدام، نسبت به اين رويداد ابراز تاسف كرده و خواستار شناسايي و مجازات عاملان قتل وي شدند.
    برخي سياسيون و كارشناسان پاكستاني معتقدند كشته شدن سميع الحق، كلاف سردرگم روند صلح در افغانستان را پيچيده تر خواهد كرد و چه بسا، درگيري و جنگ در افغانستان شدت يابد.

    نسخهٔ ‏۱ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۲۳:۰۲

    سمیع الحق سميع الحق در سال 1937 ميلادي در شهر «اَكوره خَتَك» واقع در شمال غرب پاكستان كه امروز يكي از مناطق ايالت «خيبرپختونخوا» محسوب مي شود، متولد شد و به دليل اينكه مديريت مدرسه ديني «دارالعلوم حقانيه» در اكوره ختك را برعهده داشت، بيشتر فعاليت هاي او در اين شهر متمركز بود. سميع خودش هم يكي از دانش آموختگان همين مدرسه بود؛ مدرسه اي كه توسط پدرش مولانا عبدالحق تاسيس شده بود. پدر معنوي طالبان در زمينه هاي علوم تفسير، حديث و منطق در مدرسه دارالعلوم حقانيه درس گرفته بود و به زبان هاي عربي، ارد و پشتو مسلط بود و فارسي دري را هم خوب مي دانست. او، برغم اينكه به پدر معنوي طالبان معروف بود و شايد چنين تصور مي شد از جمله شخصيت هاي مذهبي افراطي و تندرو است، اما شخصيتي ميانه رو و همواره خواستار وحدت ميان همه جوامع اسلامي و حل مسائل و اختلافات در جهان اسلام بود. سميع الحق در ارديبهشت سال 1392 براي شركت در كنفرانس بين المللي 'علما و بيداري اسلامي' به تهران سفر كرد و پاسخ مثبت او به دعوت براي شركت در چنين اجلاسي، حكايت از طرز فكر و نوع نگاه اين شخصيت مذهبي به مسائل جهان اسلام و ضرورت وحدت ميان جوامع اسلامي دارد.

      • مصاحبه با ايرنا، تنها مصاحبه سميع الحق با يك رسانه ايراني

    او در مصاحبه اي با ايرنا در روز 20 مهر ماه 1394 به عنوان تنها گفت و گويش با يك رسانه ايراني، حرف هاي دلش را در مورد اهميت وحدت جهان اسلام و برخي مسائل پيش روي امت اسلامي بيان كرد. «خواستار وحدت ميان همه كشورها، جوامع و مذاهب اسلامي و حل مسايل و مصائب پيش روي امت اسلامي هستيم». اين بخشي از سخنان مولانا سميع الحق در تنها گفت وگويش با يك رسانه ايراني بود. او در آن مصاحبه نسبتا كوتاه و مختصر، به خبرنگار ايرنا گفت: خواستار رفع كدورت ها ميان عربستان و ايران هستيم و آن را براي تقويت وحدت ميان امت اسلامي مفيد مي دانيم. سميع الحق همچنين از تلاش هاي جمهوري اسلامي ايران در راستاي اتحاد و همدلي امت اسلامي براي دفع توطئه هاي ضداسلامي دشمنان تمجيد كرد. در اين مصاحبه كه مدت كوتاهي پس از اعلام خبر مرگ 'ملا عمر' رهبر وقت طالبان افغانستان و انتخاب 'ملا اختر منصور' به عنوان جانشين او و رهبر جديد طالبان انجام شد، سميع الحق به عنوان چهره اي مقبول نزد طالبان افغانستان، گفت كه ملا اختر منصور توانسته است اوضاع اين گروه را بعد از مرگ ملاعمر، كنترل كند. هرچند پس از گذشت چند ماه، آمريكايي ها اجازه ادامه فعاليت به ملا اختر منصور ندارند و او را در يك حمله نظامي و برنامه ريزي شده، به قتل رساندند تا افغانستان از ساحل گفت وگوهاي صلح ميان طالبان و دولت كابل دورتر شود. سميع الحق بود كه در اين مصاحبه، رسما حضور داعشي ها در افغانستان در آن را زمان را تاييد كرد و گفت «درگيري هايي ميان داعش و طالبان در افغانستان رخ داده است و از آن با خبريم.» سميع الحق علاقه زيادي به ايجاد صلح و آرامش در افغانستان داشت و معتقد بود صلح در افغانستان، بدون خروج اشغالگران آمريكايي، نقش آفريني طالبان و ايفاي نقش آنان در قدرت سياسي اين كشور، ميسر نخواهد شد چون مادامي كه آمريكايي ها در افغانستان حضور دارند، طالبان دست از سلاح نخواهند كشيد.

      • چرا معروف به پدر معنوي طالبان؟

    مولانا سميع الحق را شايد از اين نظر پدر معنوي طالبان مي خوانند كه رابطه نزديكي با 'ملا عمر' رهبر وقت طالبان داشت و پس از مرگ ملا عمر، نقش بسزايي در مشورت هاي درون طالباني براي انتخاب جانشين وي و حل اختلافات درون گروه طالبان ايفا كرد. دليل ديگر، شايد اين است كه تعداد زيادي از اعضاي صاحب نام طالبان افغانستان، كساني هستند كه در مدرسه ديني دارالعلوم حقانيه با مديريت سيمع الحق درس گرفته اند و در اين گونه مدارس، رابطه ميان «طالب» و استاد، رابطه پدر و فرزند گونه است. علاوه بر اين، سميع الحق همواره خواستار بازگشت طالبان به عرصه قدرت در افغانستان بوده و برخي هم اين موضوع را يكي ديگر دلايل معروف بودن او به پدر طالبان مي دانند.

      • سابقه فعاليت سياسي

    سميع الحق از سال 1985 تا 1997 از نمايندگان مجلس سناي پاكستان بود. او رياست گروه هاي مذهبي-سياسي مختلفي از جمله 'شوراي دفاع پاكستان' و 'جمعيت علماي اسلام- شاخه سميع الحق' را برعهده داشت. شاخه ديگر گروه مذهبي-سياسي جمعيت علماي اسلام پاكستان تحت رهبري شخصيت افراطي به نام مولانا فضل الرحمان است. او از جمله عناصر تحت حمايت عربستان است و شايد به همين دليل مي تواند گفت راه سميع الحق از خط عربستان و افراط گرايي جدا بود. اين چهره با نفوذ اما آرام پاكستان، نفوذ و تاثيري غيرقابل انكار بر طالبان افغانستان داشت و به همين دليل بود كه سفراي افغانستان در پاكستان در دوره هاي مختلف، همواره با سميع الحق در تماس بودند و دفتر كار او در شهر اكوره ختك، بارها و بارها ميزبان سفيران افغانستان و يا هيات هاي سياسي، نظامي و يا امنيتي افغانستان بود تا بلكه به كمك او و با استفاده از نفوذ و مقبوليت بالايي در كه ميان طالبان داشت، راهي براي پايان دادن به بن بست مذاكرات صلح ميان دولت كابل و طالبان ايجاد شود اما سميع الحق با طالبان هم نظر بود كه پيش شرط انجام مذاكرات صلح حقيقي، خروج آمريكاييان از خاك افغانستان است.

      • برائت سميع الحق از تروريست هاي طالبان پاكستان

    سميع الحق البته راهش را با تروريست هاي طالبان پاكستان موسوم به 'تحريك طالبان پاكستان'(TTP) جدا كرده بود. او به عنوان چهره اي مذهبي-سياسي و ميانه رو، در ميان گروه هاي مختلف پاكستان نيز از مقبوليت و نفوذ بالايي برخوردار بود. يكي از نمونه هاي جدا بودن راه مولانا سميع الحق از تروريست هاي 'تحريك طالبان پاكستان' فتوايي بود كه اين شخصيت مذهبي در سال 2013 در حمايت از واكسن فلج اطفال صادر كرد، بيماري كه البته هنوز هم در پاكستان ريشه كن نشده است. زماني كه تحريك طالبان پاكستان سعي داشت با ترغيب و تهديد، مردم غيرمطلع مناطق محروم در شمال غرب پاكستان و ديگر مناطق محروم اين كشور را از واكسينه شدن فرزندانشان در برابر فلج اطفال منصرف كند و با طرح اين شائبه كه اين واكسن باعث عقيم شدن افراد خواهد شد، آنها را مقابل حكومت پاكستان قرار دهد، سميع الحق با صدور فتوايي، اعلام كرد بايد به نظر پزشكان درباره واكسن و داروهاي مفيد براي انسان احترام گذاشت. سميع الحق را مي توان يكي از پيچيده‌ترين و پر رمز و رازترين چهره‌هاي سياسي و مذهبي پاكستان دانست؛ چهره اي كه بسياري از كارشناسان معتقدند سينه اش صندوقچه اي مملو از رازهايي بود كه ترور رمزآلود او در سن 85 سالگي، مجال هويدا شدن اين رازهاي پنهان را براي هميشه از بين برد. روز گذشته، 11 آبان 1397، سميع الحق در شهر روالپندي پاكستان توسط افرادي ناشناس با ضربات چاقو و سپس شليك چند گلوله، جان خود را از دست داد. مقامات عالي سياسي و نظامي پاكستان ضمن محكوم كردن اين اقدام، نسبت به اين رويداد ابراز تاسف كرده و خواستار شناسايي و مجازات عاملان قتل وي شدند. برخي سياسيون و كارشناسان پاكستاني معتقدند كشته شدن سميع الحق، كلاف سردرگم روند صلح در افغانستان را پيچيده تر خواهد كرد و چه بسا، درگيري و جنگ در افغانستان شدت يابد.