عید فطر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''عید فطر'''، روز اول ماه شوال است. آغاز ماه شوال پایان روزه [[واجب]] ماه رمضان و یکی از بزرگترین اعیاد [[مسلمانان]] می باشد.
'''عید فطر''' روز اول ماه شوال است. آغاز ماه شوال پایان روزه [[واجب]] ماه رمضان و یکی از بزرگترین اعیاد [[مسلمانان]] می باشد.
در این روز مسلمانان بعد از یک ماه روزه و عبادت، جشن گرفته و به نماز عید فطر و اعمال و آداب مستحبی می‌پردازند. [[روزه]] گرفتن در این روز حرام و پرداخت [[زکات]] [[فطره]] واجب است. آداب و اعمال مستحبی بسیاری در کتب ادعیه برای این روز ذکر شده است.
در این روز مسلمانان بعد از یک ماه روزه و عبادت، جشن گرفته و به نماز عید فطر و اعمال و آداب مستحبی می‌پردازند. [[روزه]] گرفتن در این روز حرام و پرداخت [[زکات]] [[فطره]] واجب است. آداب و اعمال مستحبی بسیاری در کتب ادعیه برای این روز ذکر شده است.
در دو سوره از [[قرآن کریم]] درباره عید فطر سخن به میان آمده که به توضیح و تفسیر آن آیات اشاره خواهد شد.
در دو سوره از [[قرآن کریم]] درباره عید فطر سخن به میان آمده که به توضیح و تفسیر آن آیات اشاره خواهد شد.


=تعریف عید=
=تعریف عید=
عید در لغت از ماده عود به معنی بازگشت است و لذا به روزهائی که مشکلات از قوم و جمعیتی برطرف می‌شود و بازگشت به پیروزی‌ها و راحتی‌های نخستین می‌کند عید گفته می‌شود، و در اعیاد اسلامی به مناسبت این‌که در پرتو اطاعت یک ماه مبارک رمضان و یا انجام [[فریضه]] [[حج]]، صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان باز می‌گردد و آلودگی‌ها که بر خلاف فطرت است، از میان می‌رود، [[عید]] گفته شده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۱۳۱. </ref>
عید در لغت از ماده عود به معنی بازگشت است و لذا به روزهائی که مشکلات از قوم و جمعیتی برطرف می‌شود و بازگشت به پیروزی‌ها و راحتی‌های نخستین می‌کند عید گفته می‌شود، و در اعیاد اسلامی به مناسبت این‌که در پرتو اطاعت یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه [[حج]] صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان باز می‌گردد و آلودگی‌ها که بر خلاف فطرت است، از میان می‌رود، عید گفته شده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۱۳۱. </ref>


=اجتماعی بودن شئون اسلامی=
=اجتماعی بودن شئون اسلامی=
بسیاری از آیات [[قرآن]] بر اجتماعی بودن شئون اسلامی دلالت می کند و صفت اجتماعی بودن در تمامی احکام و نوامیس اسلامی حاکم است.
بسیاری از آیات قرآن بر اجتماعی بودن شئون اسلامی دلالت می کند و صفت اجتماعی بودن در تمامی احکام و نوامیس اسلامی حاکم است.


== مسئله جهاد==
==مسئله جهاد==
[[شارع]] مقدس در مسئله جهاد، اجتماعی بودن را به‌طور مستقیم تشریع کرده و دستور داده حضور در [[جهاد]] و [[دفاع]]، به آن مقداری که [[دشمن]] دفع شود واجب است.
شارع مقدس در مسئله جهاد، اجتماعی بودن را به‌طور مستقیم تشریع کرده و دستور داده حضور در [[جهاد]] و [[دفاع]]، به آن مقداری که دشمن دفع شود واجب است.


== روزه و حج==
==روزه و حج==
روزه و حج بر هر کسی که مستطیع و قادر به انجام آن دو باشد و عذری نداشته باشد واجب است، اجتماعیت، در این دو واجد به طور مستقیم نیست. بلکه لازمه آن دو است، چون وقتی روز‌ه‌دار روزه گرفت قهراً در طول [[رمضان]] در مساجد رفت و آمد خواهد کرد و در آخر در روز عید فطر، این اجتماع به حد کامل می رسد، و نیز وقتی مکلف به زیارت خانه خدا گردید قهراً با سایر مسلمانان یک‌جا جمع می‌شود، و در روز عید قربان این اجتماع به حد کامل می‌رسد و نیز نمازهای یومیه را بر هر مکلفی واجب کرده، و جماعت را در آن واجب نساخته، ولی این رخصت را در روز جمعه تدارک و تلافی کرده و اجتماع برای نماز جمعه را بر همه واجب ساخته است.
روزه و حج بر هر کسی که مستطیع و قادر به انجام آن دو باشد و عذری نداشته باشد واجب است، اجتماعیت، در این دو واجد به طور مستقیم نیست. بلکه لازمه آن دو است، چون وقتی روز‌ه‌دار روزه گرفت قهراً در طول [[رمضان]] در مساجد رفت و آمد خواهد کرد و در آخر در روز عید فطر، این اجتماع به حد کامل می رسد، و نیز وقتی مکلف به زیارت خانه خدا گردید قهراً با سایر مسلمانان یک‌جا جمع می‌شود، و در روز عید قربان این اجتماع به حد کامل می‌رسد و نیز نمازهای یومیه را بر هر مکلفی واجب کرده، و جماعت را در آن واجب نساخته، ولی این رخصت را در روز جمعه تدارک و تلافی کرده و اجتماع برای نماز جمعه را بر همه واجب ساخته است.


خط ۱۸: خط ۱۸:
با مراجعه به قرآن شریف، آیاتی را می‌توان یافت که به‌طور مستقیم و با کمی دقت بر عید فطر و آداب آن توجه دارند و نشان می‌دهند که این مسئله از دید قرآن پنهان نمانده است. آن آیات عبارتند از:
با مراجعه به قرآن شریف، آیاتی را می‌توان یافت که به‌طور مستقیم و با کمی دقت بر عید فطر و آداب آن توجه دارند و نشان می‌دهند که این مسئله از دید قرآن پنهان نمانده است. آن آیات عبارتند از:


== آیه ۱۸۵ سوره بقره==
==آیه ۱۸۵ سوره بقره==
در آیه ۱۸۵ سوره بقره «یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر ولتکملوا العده ولتکبرو الله علی ماهدئکم و لعلکم تشکرون<ref>بقره/سوره۲، آیه۱۸۵.    </ref>» خداوند متعال ضمن معرفی ماه مبارک رمضان و نزول قرآن در آن به برخی از احکام مربوط به این ماه شریف اشاره کرده و می‌فرماید: هر یک از شما که هلال ماه رمضان را مشاهده کرد باید روزه بگیرد و کسی که در حال سفر و یا مریض بود و ماه رمضان را درک کرد در روزهای دیگر باید، روزه فوت شده را جبران کند. در ادامه می‌فرماید: خداوند این احکام را به خاطر راحتی شما و نه به خاطر به سختی افتادنتان تشریع نموده است و اینکه عدد را تکمیل کنید و خدا را به خاطر هدایت بزرگ بدارید.
در آیه ۱۸۵ سوره بقره «یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر ولتکملوا العده ولتکبرو الله علی ماهدئکم و لعلکم تشکرون<ref>بقره/سوره۲، آیه۱۸۵.    </ref>» خداوند متعال ضمن معرفی ماه مبارک رمضان و نزول قرآن در آن به برخی از احکام مربوط به این ماه شریف اشاره کرده و می‌فرماید: هر یک از شما که هلال ماه رمضان را مشاهده کرد باید روزه بگیرد و کسی که در حال سفر و یا مریض بود و ماه رمضان را درک کرد در روزهای دیگر باید، روزه فوت شده را جبران کند. در ادامه می‌فرماید: خداوند این احکام را به خاطر راحتی شما و نه به خاطر به سختی افتادنتان تشریع نموده است و اینکه عدد را تکمیل کنید و خدا را به خاطر هدایت بزرگ بدارید.


=== بحث درباره «ولتکملوا»===
===بحث درباره «ولتکملوا»===
«ولتکملوا...» عطف به یرید و مبین علت غائی است. خداوند در تشریع احکام برای شما آسانی خواسته نه سخت‌گیری، تا روزه ایام معدود را به هر صورتی که بتوانید چه در ماه رمضان یا غیر آن به کمال رسانید، ممکن است ولتکملوا، عطف به فعل مقدر یا فلیصمه، باشد: تا از این امر «فلیصمه» (و هر امری) آنچه آسانست و بتوانید، انجام دهید و آن را تکمیل نمایید، چون امر ولتکملوا بعد از امر به روزه ماه رمضان است کمال ظاهری آن معنای اتمام می‌باشد و کمال معنوی آن انجام با شرایط و آداب آن است تا با گذشت ایام اراده ایمانی، حاکم بر انگیزه‌ها و شهوات گردد و انسان را برتر آرد و اراده خدا ذهن را فراگیر و یاد عظمت او زنده و فعال گردد یادی که بر طریق هدایت استوار شود: «ولتکبرو الله علی ماهداک» و در پرتو آن، نعمت‌ها مشخص و شکرگزاری شود.
«ولتکملوا...» عطف به یرید و مبین علت غائی است. خداوند در تشریع احکام برای شما آسانی خواسته نه سخت‌گیری، تا روزه ایام معدود را به هر صورتی که بتوانید چه در ماه رمضان یا غیر آن به کمال رسانید، ممکن است ولتکملوا، عطف به فعل مقدر یا فلیصمه، باشد: تا از این امر «فلیصمه» (و هر امری) آنچه آسانست و بتوانید، انجام دهید و آن را تکمیل نمایید، چون امر ولتکملوا بعد از امر به روزه ماه رمضان است کمال ظاهری آن معنای اتمام می‌باشد و کمال معنوی آن انجام با شرایط و آداب آن است تا با گذشت ایام اراده ایمانی، حاکم بر انگیزه‌ها و شهوات گردد و انسان را برتر آرد و اراده خدا ذهن را فراگیر و یاد عظمت او زنده و فعال گردد یادی که بر طریق هدایت استوار شود: «ولتکبرو الله علی ماهداک» و در پرتو آن، نعمت‌ها مشخص و شکرگزاری شود.


=== منظور از تکبیر در روایات===
===منظور از تکبیر در روایات===
در روایات منظور از تکبیر در جمله: «و لتکبرو االله علی ما هدیکم<ref>بقره/سوره۲، آیه۱۸۵.    </ref>» تعظیم، و منظور از هدایت، ولایت است.
در روایات منظور از تکبیر در جمله: «و لتکبرو االله علی ما هدیکم<ref>بقره/سوره۲، آیه۱۸۵.    </ref>» تعظیم، و منظور از هدایت، ولایت است.
اینکه هدایت به معنای ولایت باشد از باب تطبیق کلی بر مصداق است و ممکن است از قبیل همان قسم بیاناتی باشد که نامش را تاویل گذاشته‌اند، چنان‌که در بعضی از روایات آمده و در معنای دو کلمه یسر و عسر فرموده‌اند: یسر ولایت و عسر مخالفت با خدا و دوستی با دشمنان خداست.
اینکه هدایت به معنای ولایت باشد از باب تطبیق کلی بر مصداق است و ممکن است از قبیل همان قسم بیاناتی باشد که نامش را تاویل گذاشته‌اند، چنان‌که در بعضی از روایات آمده و در معنای دو کلمه یسر و عسر فرموده‌اند: یسر ولایت و عسر مخالفت با خدا و دوستی با دشمنان خداست.
پس معنای آیه این است که تا خداوند را بزرگ بداری و اجلالش کنی بخاطر آن هدایت و راهنمایی که برای شما در دینتان بیان کرد و به‌خاطر آنکه به شما توفیق داد تا ماه رمضان را روزه بدارید، این ماه اختصاصی شما امت مسلمان می‌باشد و امم دیگر از آن بی‌بهره‌اند.
پس معنای آیه این است که تا خداوند را بزرگ بداری و اجلالش کنی بخاطر آن هدایت و راهنمایی که برای شما در دینتان بیان کرد و به‌خاطر آنکه به شما توفیق داد تا ماه رمضان را روزه بدارید، این ماه اختصاصی شما امت مسلمان می‌باشد و امم دیگر از آن بی‌بهره‌اند.


=== نظرات در ولتکبر الله===
===نظرات در ولتکبر الله===
بیشتر دانشمندان گفته‌اند که مقصود از «ولتکبر الله»، تکبیرهایی است که در شب عید فطر وارد شده است که این تکبیرها بعد از چهار نماز مغرب و عشاء و صبح روز عید و نماز عید فطر گفته می‌شود. در عید فطر این‌گونه می‌گویند «الله اکبر الله اکبر لا اله الا الله و الله اکبر الله اکبر ولله الحمد الحمد علی ماهدانا و له الشکر علی ما اولانا»<ref>ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۹.    </ref>
بیشتر دانشمندان گفته‌اند که مقصود از «ولتکبر الله»، تکبیرهایی است که در شب عید فطر وارد شده است که این تکبیرها بعد از چهار نماز مغرب و عشاء و صبح روز عید و نماز عید فطر گفته می‌شود. در عید فطر این‌گونه می‌گویند «الله اکبر الله اکبر لا اله الا الله و الله اکبر الله اکبر ولله الحمد الحمد علی ماهدانا و له الشکر علی ما اولانا»<ref>ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۹.    </ref>


=== تکبیرها در کلمات فقها===
===تکبیرها در کلمات فقها===
توضیح - برخی برای روز عید این تکبیرها را بعد از نماز ظهر و عصر روز عید نیز ذکر کرده‌اند. امام خمینی و آیت‌الله اراکی جزء این دسته از فقها می‌باشند، مستند این حکم، روایتی است از قول امام صادق (علیه‌السلام) که فرمود: در عید فطر هم تکبیر هست، عرضه داشتم تکبیر که غیر از روز قربان نیست، فرمود: چرا در عید فطر هم هست، لیکن مستحب است که در مغرب و عشاء و فجر و ظهر و عصر و دو رکعت نماز عید گفته شود.<ref>نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل، ج۶، ص۱۳۷.    </ref>
توضیح - برخی برای روز عید این تکبیرها را بعد از نماز ظهر و عصر روز عید نیز ذکر کرده‌اند. امام خمینی و آیت‌الله اراکی جزء این دسته از فقها می‌باشند، مستند این حکم، روایتی است از قول امام صادق (علیه‌السلام) که فرمود: در عید فطر هم تکبیر هست، عرضه داشتم تکبیر که غیر از روز قربان نیست، فرمود: چرا در عید فطر هم هست، لیکن مستحب است که در مغرب و عشاء و فجر و ظهر و عصر و دو رکعت نماز عید گفته شود.<ref>نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل، ج۶، ص۱۳۷.    </ref>
همچنین سعید نقاش از امام صادق (علیه‌السلام) روایت کرده است که فرمود: برای من در شب عید فطر تکبیر هست، اما واجب نیست بلکه مستحب است، می‌گوید، پرسیدم این تکبیر در چه وقت مستحب است؟ فرمود در شب عید در مغرب و عشا و در نماز صبح و نماز عید آنگاه قطع می‌شود، عرضه داشتم: چگونه تکبیر بگویم؟ فرمود: می‌گوئی «الله اکبر، الله اکبر، لااله الاالله، و الله اکبر، الله اکبر و لله الحمد، الله اکبر علی ماهدانا» و منظور از کلام خدا که می‌فرماید: و لتکملوا العده همین است، چون معنایش این است که نماز کامل کنید و خدا را در برابر اینکه هدایتتان کرده تکبیر کنید<ref>حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۷، ص۴۵۵.    </ref><ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۶۴۶.    </ref> و تکبیر همین است که بگوئید: «الله اکبر، لااله الاالله، و الله اکبر، و لله الحمد» راوی می گوید در روایت دیگری آمده که تکبیر آخر را چهار بار باید گفت.
همچنین سعید نقاش از امام صادق (علیه‌السلام) روایت کرده است که فرمود: برای من در شب عید فطر تکبیر هست، اما واجب نیست بلکه مستحب است، می‌گوید، پرسیدم این تکبیر در چه وقت مستحب است؟ فرمود در شب عید در مغرب و عشا و در نماز صبح و نماز عید آنگاه قطع می‌شود، عرضه داشتم: چگونه تکبیر بگویم؟ فرمود: می‌گوئی «الله اکبر، الله اکبر، لااله الاالله، و الله اکبر، الله اکبر و لله الحمد، الله اکبر علی ماهدانا» و منظور از کلام خدا که می‌فرماید: و لتکملوا العده همین است، چون معنایش این است که نماز کامل کنید و خدا را در برابر اینکه هدایتتان کرده تکبیر کنید<ref>حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۷، ص۴۵۵.    </ref><ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۶۴۶.    </ref> و تکبیر همین است که بگوئید: «الله اکبر، لااله الاالله، و الله اکبر، و لله الحمد» راوی می گوید در روایت دیگری آمده که تکبیر آخر را چهار بار باید گفت.
مرحوم علامه طباطبایی ضمن بیان دو روایت یاد شده در حل تعارض بین آن‌دو می‌نویسد: اختلاف این دو روایت که یکی تکبیر را در ظهر و عصر نیز مستحب می‌داند و دیگری نمی‌داند ممکن است حمل شود بر مراتب استحباب، یعنی دومی مستحب باشد، و اولی مستحب‌تر، و اینکه فرمود: منظور از (ولتکملوا العده) اکمال نماز است شاید منظور این باشد با خواندن نماز عید، عدد روزه را تکمیل کنید و باز خود تکبیرات را بگوئید که خدا شما را هدایت کرد، و این با معنائی که ما از ظاهر جمله، «و لتکبروالله علی ماهدیکم...<ref>بقره/سوره۲، آیه۱۸۵.    </ref>» فهمیدیم منافات ندارد، برای اینکه کلام امام استفاده حکم استحبابی از مورد وجوب است.<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۲۸.    </ref>
مرحوم علامه طباطبایی ضمن بیان دو روایت یاد شده در حل تعارض بین آن‌دو می‌نویسد: اختلاف این دو روایت که یکی تکبیر را در ظهر و عصر نیز مستحب می‌داند و دیگری نمی‌داند ممکن است حمل شود بر مراتب استحباب، یعنی دومی مستحب باشد، و اولی مستحب‌تر، و اینکه فرمود: منظور از (ولتکملوا العده) اکمال نماز است شاید منظور این باشد با خواندن نماز عید، عدد روزه را تکمیل کنید و باز خود تکبیرات را بگوئید که خدا شما را هدایت کرد، و این با معنائی که ما از ظاهر جمله، «و لتکبروالله علی ماهدیکم...<ref>بقره/سوره۲، آیه۱۸۵.    </ref>» فهمیدیم منافات ندارد، برای اینکه کلام امام استفاده حکم استحبابی از مورد وجوب است.<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۲۸.    </ref>


=== نظر شافعی در تکبیرها===
===نظر شافعی در تکبیرها===
شافعی معتقد است که باید الله اکبر را سه بار گفت و از زمانی‌که ماه دیده می‌شود و تا زمانیکه امام به نماز می‌ایستد این تکبیرها تکرار شود.
شافعی معتقد است که باید الله اکبر را سه بار گفت و از زمانی‌که ماه دیده می‌شود و تا زمانیکه امام به نماز می‌ایستد این تکبیرها تکرار شود.


=== نتیجه بحث در تکبیرها===
===نتیجه بحث در تکبیرها===
وقتی امام بیرون آمد همراه تکبیر او باید تکبیر گفت در حالی که در عید قربان باید همین تکبیرها را پشت سر ده نماز خواند که اولین آنها نماز ظهر روز عید قربان تا ده نماز بعد از آن می‌باشد.
وقتی امام بیرون آمد همراه تکبیر او باید تکبیر گفت در حالی که در عید قربان باید همین تکبیرها را پشت سر ده نماز خواند که اولین آنها نماز ظهر روز عید قربان تا ده نماز بعد از آن می‌باشد.
کسانی که در شهرها هستند پشت سر ده نماز این تکبیرها را می‌گویند و کسانی که در منی می‌باشند پشت سر ۱۵ نماز که اول آنها نماز ظهر عید قربان است این تکبیرها را تکرار می‌کنند. <ref>ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۹.    </ref>
کسانی که در شهرها هستند پشت سر ده نماز این تکبیرها را می‌گویند و کسانی که در منی می‌باشند پشت سر ۱۵ نماز که اول آنها نماز ظهر عید قربان است این تکبیرها را تکرار می‌کنند. <ref>ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۹.    </ref>


== آیات ۱۴و۱۵ سوره اعلی==
==آیات ۱۴و۱۵ سوره اعلی==
در آیات ۱۴-۱۵ سوره اعلی<ref>اعلی/سوره۸۷، آیه۱۴-۱۵.    </ref> به نجات اهل ایمان و عوامل این نجات اشاره می‌کند، نخست می‌فرماید: مسلماً رستگار می‌شود کسی که خود را تزکیه کند «قد افلح من تزکی» و نام پروردگارش را به یاد آورد و به دنبال آن نماز بخواند «و ذکر اسم ربه فصلی»
در آیات ۱۴-۱۵ سوره اعلی<ref>اعلی/سوره۸۷، آیه۱۴-۱۵.    </ref> به نجات اهل ایمان و عوامل این نجات اشاره می‌کند، نخست می‌فرماید: مسلماً رستگار می‌شود کسی که خود را تزکیه کند «قد افلح من تزکی» و نام پروردگارش را به یاد آورد و به دنبال آن نماز بخواند «و ذکر اسم ربه فصلی»
به این ترتیب عامل فلاح و رستگاری و پیروزی و نجات را سه چیز می‌شمرد: تزکیه و ذکر نام خداوند و سپس بجا آوردن نماز.
به این ترتیب عامل فلاح و رستگاری و پیروزی و نجات را سه چیز می‌شمرد: تزکیه و ذکر نام خداوند و سپس بجا آوردن نماز.


=== منظور از تزکیه===
===منظور از تزکیه===
در اینکه منظور از تزکیه چیست تفسیرهای گوناگونی ذکر کرده‌اند:
در اینکه منظور از تزکیه چیست تفسیرهای گوناگونی ذکر کرده‌اند:
نخست اینکه منظور پاک‌سازی روح از شرک است، به قرینه آیات قبل، و نیز به قرینه اینکه مهم‌ترین پاک‌سازی همان پاک‌سازی از شرک است.
نخست اینکه منظور پاک‌سازی روح از شرک است، به قرینه آیات قبل، و نیز به قرینه اینکه مهم‌ترین پاک‌سازی همان پاک‌سازی از شرک است.
خط ۵۴: خط ۵۴:
دیگر اینکه منظور زکات فطره در روز عید فطر است که نخست باید زکات را پرداخت و بعد نماز عید را بجا آورد.
دیگر اینکه منظور زکات فطره در روز عید فطر است که نخست باید زکات را پرداخت و بعد نماز عید را بجا آورد.


=== مراحل عملی مکلف===
===مراحل عملی مکلف===
قابل توجه اینکه: در آیات فوق نخست سخن از تزکیه و بعد ذکر پروردگار و سپس نماز است.
قابل توجه اینکه: در آیات فوق نخست سخن از تزکیه و بعد ذکر پروردگار و سپس نماز است.
به گفته بعضی از مفسران مراحل عملی مکلف سه مرحله است:
به گفته بعضی از مفسران مراحل عملی مکلف سه مرحله است:
نخست ازاله عقائد فاسده از قلب سپس حضور معرفة الله و صفات و اسماء او در دل و سوم اشتغال به خدمت.
نخست ازاله عقائد فاسده از قلب سپس حضور معرفة الله و صفات و اسماء او در دل و سوم اشتغال به خدمت.


=== مراحل عملی مکلف در آیه===
===مراحل عملی مکلف در آیه===
آیات فوق در سه جمله کوتاه اشاره به این سه مرحله کرده است.
آیات فوق در سه جمله کوتاه اشاره به این سه مرحله کرده است.
این نکته نیز قابل توجه است که نماز را فرع بر ذکر پروردگار می‌شمرد، این به خاطر آن است که تا به یاد او نیفتد و نور ایمان در دل او پرتو افکن نشود به نماز نمی‌ایستد به علاوه نمازی ارزشمند است که توأم با ذکر او و ناشی از یاد او باشد، و اینکه بعضی ذکر پروردگار را تنها به معنی الله اکبر یا بسم الله الرحمن الرحیم که در آغاز نماز گفته می‌شود تفسیر کرده‌اند در حقیقت بیان مصداق‌هایی از آن است.
این نکته نیز قابل توجه است که نماز را فرع بر ذکر پروردگار می‌شمرد، این به خاطر آن است که تا به یاد او نیفتد و نور ایمان در دل او پرتو افکن نشود به نماز نمی‌ایستد به علاوه نمازی ارزشمند است که توأم با ذکر او و ناشی از یاد او باشد، و اینکه بعضی ذکر پروردگار را تنها به معنی الله اکبر یا بسم الله الرحمن الرحیم که در آغاز نماز گفته می‌شود تفسیر کرده‌اند در حقیقت بیان مصداق‌هایی از آن است.
خط ۶۸: خط ۶۸:
۳- اظهار شکستگی و فروتنی و کوچکی در پیشگاه پروردگار نمودن و به عبادت و پرستش پرداختن (فصلی) هر کس این سه مرحله را پیمود به‌سر منزل فلاح و رستگاری می‌رسد و این است معنی «قد افلح من تزکی<ref>اعلی/سوره۸۷، آیه۱۴.    </ref>»
۳- اظهار شکستگی و فروتنی و کوچکی در پیشگاه پروردگار نمودن و به عبادت و پرستش پرداختن (فصلی) هر کس این سه مرحله را پیمود به‌سر منزل فلاح و رستگاری می‌رسد و این است معنی «قد افلح من تزکی<ref>اعلی/سوره۸۷، آیه۱۴.    </ref>»


=== نظرات درباه تزکی===
===نظرات درباه تزکی===
عده‌ای بر اساس روایات، معتقدند که منظور از «تزکی» دادن زکات فطره و خواندن نماز عید است،<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۳، ص۱۰۴، ح۳.    </ref> بعضی نیز تزکیه را در اینجا به معنی دادن صدقه مالی دانسته‌اند. مهم این است که تزکیه معنی وسیعی دارد که همه این مفاهیم را در بر می‌گیرد، هم پاک‌سازی روح از آلودگی شرک و هم پاک‌سازی از اخلاق رذیله، و هم پاک‌سازی عمل از محرمات، و هرگونه ریا، و هم پاک‌سازی (مال) و جان به وسیله دادن زکات در راه خدا، زیرا طبق آیه «اخذ من اموالهم صدقه تطهرهم و تزکیهم بها؛<ref>توبه/سوره۹، آیه۱۰۳.    </ref> (از اموال آنها صدقه‌ای (زکات) بگیر تا آنها را به وسیله آن پاکسازی و تزکیه کنی) دادن زکات سبب پاکی روح و جان است.» بنابراین، تمام تفسیرها ممکن است در معنی گسترده آیه جمع باشد.
عده‌ای بر اساس روایات، معتقدند که منظور از «تزکی» دادن زکات فطره و خواندن نماز عید است،<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۳، ص۱۰۴، ح۳.    </ref> بعضی نیز تزکیه را در اینجا به معنی دادن صدقه مالی دانسته‌اند. مهم این است که تزکیه معنی وسیعی دارد که همه این مفاهیم را در بر می‌گیرد، هم پاک‌سازی روح از آلودگی شرک و هم پاک‌سازی از اخلاق رذیله، و هم پاک‌سازی عمل از محرمات، و هرگونه ریا، و هم پاک‌سازی (مال) و جان به وسیله دادن زکات در راه خدا، زیرا طبق آیه «اخذ من اموالهم صدقه تطهرهم و تزکیهم بها؛<ref>توبه/سوره۹، آیه۱۰۳.    </ref> (از اموال آنها صدقه‌ای (زکات) بگیر تا آنها را به وسیله آن پاکسازی و تزکیه کنی) دادن زکات سبب پاکی روح و جان است.» بنابراین، تمام تفسیرها ممکن است در معنی گسترده آیه جمع باشد.


خط ۸۹: خط ۸۹:


=پانویس=
=پانویس=
<references />

نسخهٔ ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۴۳

عید فطر روز اول ماه شوال است. آغاز ماه شوال پایان روزه واجب ماه رمضان و یکی از بزرگترین اعیاد مسلمانان می باشد. در این روز مسلمانان بعد از یک ماه روزه و عبادت، جشن گرفته و به نماز عید فطر و اعمال و آداب مستحبی می‌پردازند. روزه گرفتن در این روز حرام و پرداخت زکات فطره واجب است. آداب و اعمال مستحبی بسیاری در کتب ادعیه برای این روز ذکر شده است. در دو سوره از قرآن کریم درباره عید فطر سخن به میان آمده که به توضیح و تفسیر آن آیات اشاره خواهد شد.

تعریف عید

عید در لغت از ماده عود به معنی بازگشت است و لذا به روزهائی که مشکلات از قوم و جمعیتی برطرف می‌شود و بازگشت به پیروزی‌ها و راحتی‌های نخستین می‌کند عید گفته می‌شود، و در اعیاد اسلامی به مناسبت این‌که در پرتو اطاعت یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه حج صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان باز می‌گردد و آلودگی‌ها که بر خلاف فطرت است، از میان می‌رود، عید گفته شده است.[۱]

اجتماعی بودن شئون اسلامی

بسیاری از آیات قرآن بر اجتماعی بودن شئون اسلامی دلالت می کند و صفت اجتماعی بودن در تمامی احکام و نوامیس اسلامی حاکم است.

مسئله جهاد

شارع مقدس در مسئله جهاد، اجتماعی بودن را به‌طور مستقیم تشریع کرده و دستور داده حضور در جهاد و دفاع، به آن مقداری که دشمن دفع شود واجب است.

روزه و حج

روزه و حج بر هر کسی که مستطیع و قادر به انجام آن دو باشد و عذری نداشته باشد واجب است، اجتماعیت، در این دو واجد به طور مستقیم نیست. بلکه لازمه آن دو است، چون وقتی روز‌ه‌دار روزه گرفت قهراً در طول رمضان در مساجد رفت و آمد خواهد کرد و در آخر در روز عید فطر، این اجتماع به حد کامل می رسد، و نیز وقتی مکلف به زیارت خانه خدا گردید قهراً با سایر مسلمانان یک‌جا جمع می‌شود، و در روز عید قربان این اجتماع به حد کامل می‌رسد و نیز نمازهای یومیه را بر هر مکلفی واجب کرده، و جماعت را در آن واجب نساخته، ولی این رخصت را در روز جمعه تدارک و تلافی کرده و اجتماع برای نماز جمعه را بر همه واجب ساخته است.

عید فطر در قرآن

با مراجعه به قرآن شریف، آیاتی را می‌توان یافت که به‌طور مستقیم و با کمی دقت بر عید فطر و آداب آن توجه دارند و نشان می‌دهند که این مسئله از دید قرآن پنهان نمانده است. آن آیات عبارتند از:

آیه ۱۸۵ سوره بقره

در آیه ۱۸۵ سوره بقره «یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر ولتکملوا العده ولتکبرو الله علی ماهدئکم و لعلکم تشکرون[۲]» خداوند متعال ضمن معرفی ماه مبارک رمضان و نزول قرآن در آن به برخی از احکام مربوط به این ماه شریف اشاره کرده و می‌فرماید: هر یک از شما که هلال ماه رمضان را مشاهده کرد باید روزه بگیرد و کسی که در حال سفر و یا مریض بود و ماه رمضان را درک کرد در روزهای دیگر باید، روزه فوت شده را جبران کند. در ادامه می‌فرماید: خداوند این احکام را به خاطر راحتی شما و نه به خاطر به سختی افتادنتان تشریع نموده است و اینکه عدد را تکمیل کنید و خدا را به خاطر هدایت بزرگ بدارید.

بحث درباره «ولتکملوا»

«ولتکملوا...» عطف به یرید و مبین علت غائی است. خداوند در تشریع احکام برای شما آسانی خواسته نه سخت‌گیری، تا روزه ایام معدود را به هر صورتی که بتوانید چه در ماه رمضان یا غیر آن به کمال رسانید، ممکن است ولتکملوا، عطف به فعل مقدر یا فلیصمه، باشد: تا از این امر «فلیصمه» (و هر امری) آنچه آسانست و بتوانید، انجام دهید و آن را تکمیل نمایید، چون امر ولتکملوا بعد از امر به روزه ماه رمضان است کمال ظاهری آن معنای اتمام می‌باشد و کمال معنوی آن انجام با شرایط و آداب آن است تا با گذشت ایام اراده ایمانی، حاکم بر انگیزه‌ها و شهوات گردد و انسان را برتر آرد و اراده خدا ذهن را فراگیر و یاد عظمت او زنده و فعال گردد یادی که بر طریق هدایت استوار شود: «ولتکبرو الله علی ماهداک» و در پرتو آن، نعمت‌ها مشخص و شکرگزاری شود.

منظور از تکبیر در روایات

در روایات منظور از تکبیر در جمله: «و لتکبرو االله علی ما هدیکم[۳]» تعظیم، و منظور از هدایت، ولایت است. اینکه هدایت به معنای ولایت باشد از باب تطبیق کلی بر مصداق است و ممکن است از قبیل همان قسم بیاناتی باشد که نامش را تاویل گذاشته‌اند، چنان‌که در بعضی از روایات آمده و در معنای دو کلمه یسر و عسر فرموده‌اند: یسر ولایت و عسر مخالفت با خدا و دوستی با دشمنان خداست. پس معنای آیه این است که تا خداوند را بزرگ بداری و اجلالش کنی بخاطر آن هدایت و راهنمایی که برای شما در دینتان بیان کرد و به‌خاطر آنکه به شما توفیق داد تا ماه رمضان را روزه بدارید، این ماه اختصاصی شما امت مسلمان می‌باشد و امم دیگر از آن بی‌بهره‌اند.

نظرات در ولتکبر الله

بیشتر دانشمندان گفته‌اند که مقصود از «ولتکبر الله»، تکبیرهایی است که در شب عید فطر وارد شده است که این تکبیرها بعد از چهار نماز مغرب و عشاء و صبح روز عید و نماز عید فطر گفته می‌شود. در عید فطر این‌گونه می‌گویند «الله اکبر الله اکبر لا اله الا الله و الله اکبر الله اکبر ولله الحمد الحمد علی ماهدانا و له الشکر علی ما اولانا»[۴]

تکبیرها در کلمات فقها

توضیح - برخی برای روز عید این تکبیرها را بعد از نماز ظهر و عصر روز عید نیز ذکر کرده‌اند. امام خمینی و آیت‌الله اراکی جزء این دسته از فقها می‌باشند، مستند این حکم، روایتی است از قول امام صادق (علیه‌السلام) که فرمود: در عید فطر هم تکبیر هست، عرضه داشتم تکبیر که غیر از روز قربان نیست، فرمود: چرا در عید فطر هم هست، لیکن مستحب است که در مغرب و عشاء و فجر و ظهر و عصر و دو رکعت نماز عید گفته شود.[۵] همچنین سعید نقاش از امام صادق (علیه‌السلام) روایت کرده است که فرمود: برای من در شب عید فطر تکبیر هست، اما واجب نیست بلکه مستحب است، می‌گوید، پرسیدم این تکبیر در چه وقت مستحب است؟ فرمود در شب عید در مغرب و عشا و در نماز صبح و نماز عید آنگاه قطع می‌شود، عرضه داشتم: چگونه تکبیر بگویم؟ فرمود: می‌گوئی «الله اکبر، الله اکبر، لااله الاالله، و الله اکبر، الله اکبر و لله الحمد، الله اکبر علی ماهدانا» و منظور از کلام خدا که می‌فرماید: و لتکملوا العده همین است، چون معنایش این است که نماز کامل کنید و خدا را در برابر اینکه هدایتتان کرده تکبیر کنید[۶][۷] و تکبیر همین است که بگوئید: «الله اکبر، لااله الاالله، و الله اکبر، و لله الحمد» راوی می گوید در روایت دیگری آمده که تکبیر آخر را چهار بار باید گفت. مرحوم علامه طباطبایی ضمن بیان دو روایت یاد شده در حل تعارض بین آن‌دو می‌نویسد: اختلاف این دو روایت که یکی تکبیر را در ظهر و عصر نیز مستحب می‌داند و دیگری نمی‌داند ممکن است حمل شود بر مراتب استحباب، یعنی دومی مستحب باشد، و اولی مستحب‌تر، و اینکه فرمود: منظور از (ولتکملوا العده) اکمال نماز است شاید منظور این باشد با خواندن نماز عید، عدد روزه را تکمیل کنید و باز خود تکبیرات را بگوئید که خدا شما را هدایت کرد، و این با معنائی که ما از ظاهر جمله، «و لتکبروالله علی ماهدیکم...[۸]» فهمیدیم منافات ندارد، برای اینکه کلام امام استفاده حکم استحبابی از مورد وجوب است.[۹]

نظر شافعی در تکبیرها

شافعی معتقد است که باید الله اکبر را سه بار گفت و از زمانی‌که ماه دیده می‌شود و تا زمانیکه امام به نماز می‌ایستد این تکبیرها تکرار شود.

نتیجه بحث در تکبیرها

وقتی امام بیرون آمد همراه تکبیر او باید تکبیر گفت در حالی که در عید قربان باید همین تکبیرها را پشت سر ده نماز خواند که اولین آنها نماز ظهر روز عید قربان تا ده نماز بعد از آن می‌باشد. کسانی که در شهرها هستند پشت سر ده نماز این تکبیرها را می‌گویند و کسانی که در منی می‌باشند پشت سر ۱۵ نماز که اول آنها نماز ظهر عید قربان است این تکبیرها را تکرار می‌کنند. [۱۰]

آیات ۱۴و۱۵ سوره اعلی

در آیات ۱۴-۱۵ سوره اعلی[۱۱] به نجات اهل ایمان و عوامل این نجات اشاره می‌کند، نخست می‌فرماید: مسلماً رستگار می‌شود کسی که خود را تزکیه کند «قد افلح من تزکی» و نام پروردگارش را به یاد آورد و به دنبال آن نماز بخواند «و ذکر اسم ربه فصلی» به این ترتیب عامل فلاح و رستگاری و پیروزی و نجات را سه چیز می‌شمرد: تزکیه و ذکر نام خداوند و سپس بجا آوردن نماز.

منظور از تزکیه

در اینکه منظور از تزکیه چیست تفسیرهای گوناگونی ذکر کرده‌اند: نخست اینکه منظور پاک‌سازی روح از شرک است، به قرینه آیات قبل، و نیز به قرینه اینکه مهم‌ترین پاک‌سازی همان پاک‌سازی از شرک است. دیگر اینکه منظور پاک‌سازی دل از رذائل اخلاقی و انجام اعمال صالح است، به قرینه آیات فلاح در قرآن مجید از جمله آیات آغاز سوره مؤمنون[۱۲]که فلاح را در گرو اعمال صالح می‌شمرد، و به قرینه آیه ۹ سوره شمس که بعد از ذکر مسئله تقوی و فجور می‌فرماید: «قد افلح من زکیها؛[۱۳] رستگار شد کسی که نفس خود را از فجور و اعمال زشت پاک کرد و به زینت تقوی بیاراست.» دیگر اینکه منظور زکات فطره در روز عید فطر است که نخست باید زکات را پرداخت و بعد نماز عید را بجا آورد.

مراحل عملی مکلف

قابل توجه اینکه: در آیات فوق نخست سخن از تزکیه و بعد ذکر پروردگار و سپس نماز است. به گفته بعضی از مفسران مراحل عملی مکلف سه مرحله است: نخست ازاله عقائد فاسده از قلب سپس حضور معرفة الله و صفات و اسماء او در دل و سوم اشتغال به خدمت.

مراحل عملی مکلف در آیه

آیات فوق در سه جمله کوتاه اشاره به این سه مرحله کرده است. این نکته نیز قابل توجه است که نماز را فرع بر ذکر پروردگار می‌شمرد، این به خاطر آن است که تا به یاد او نیفتد و نور ایمان در دل او پرتو افکن نشود به نماز نمی‌ایستد به علاوه نمازی ارزشمند است که توأم با ذکر او و ناشی از یاد او باشد، و اینکه بعضی ذکر پروردگار را تنها به معنی الله اکبر یا بسم الله الرحمن الرحیم که در آغاز نماز گفته می‌شود تفسیر کرده‌اند در حقیقت بیان مصداق‌هایی از آن است. همان طور که می‌دانیم وظیفه پیغمبر تزکیه است. دل‌های مستعد و حق‌طلب و حقیقت‌خواه آیات را می‌شنوند، متاثر می‌شوند، می‌پذیرند و می‌گروند، و دل‌هاشان از نجاست شرک با آب توحید پاک و پاکیزه می‌شود. «و ذکر اسم ربه فصلی[۱۴]» - اسامی پروردگار همگی اوصاف ذات مقدسش هستند. ذکر ممکن است به‌ زبان باشد، مثل معنی رحمن و رحیم و آثار رحمت واسعه خداوند در همه کائنات و در وجود خودمان بیندیشیم. توجه به‌معانی رحمت و علو و عظمت یا خالق و رازق بودن قادر متعال قهرا و قطعا خضوع و خشوع می‌آورد. برجسته‌ترین نمونه اظهار خشوع نماز است. ببینید چگونه در سه کلمه، جمیع مراحل را جمع فرموده است: ۱- پاک شدن از شرک و اخلاق رذیله به‌ توحید و ایمان و باور داشتن اصول عقاید «تزکی». ۲- در آثار قدرت و حکمت پروردگار و نعمت‌های مادی و معنوی و جسمی و روحی اندیشیدن که هر ساعتی از این تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است. علاوه بر این ذکر قلبی، با زبان نیز کلمه شهادت گفتن «وذکرا سم ربه[۱۵]» ۳- اظهار شکستگی و فروتنی و کوچکی در پیشگاه پروردگار نمودن و به عبادت و پرستش پرداختن (فصلی) هر کس این سه مرحله را پیمود به‌سر منزل فلاح و رستگاری می‌رسد و این است معنی «قد افلح من تزکی[۱۶]»

نظرات درباه تزکی

عده‌ای بر اساس روایات، معتقدند که منظور از «تزکی» دادن زکات فطره و خواندن نماز عید است،[۱۷] بعضی نیز تزکیه را در اینجا به معنی دادن صدقه مالی دانسته‌اند. مهم این است که تزکیه معنی وسیعی دارد که همه این مفاهیم را در بر می‌گیرد، هم پاک‌سازی روح از آلودگی شرک و هم پاک‌سازی از اخلاق رذیله، و هم پاک‌سازی عمل از محرمات، و هرگونه ریا، و هم پاک‌سازی (مال) و جان به وسیله دادن زکات در راه خدا، زیرا طبق آیه «اخذ من اموالهم صدقه تطهرهم و تزکیهم بها؛[۱۸] (از اموال آنها صدقه‌ای (زکات) بگیر تا آنها را به وسیله آن پاکسازی و تزکیه کنی) دادن زکات سبب پاکی روح و جان است.» بنابراین، تمام تفسیرها ممکن است در معنی گسترده آیه جمع باشد.

روایات در تفسیر آیه

چند روایت که در ذیل این آیه آمده است را مرور می‌کنیم: عبدالله بن مسعود گفته است که مقصود از آیه «ذکر اسم ربه فصلی[۱۹]» آن است که انسان زکات مال خود را بدهد و نماز را اقامه کند و بر این اساس مرتبا می‌گفت: «رحم الله امرءا تصدق ثم صلی؛ یعنی خدا بیامرزد کسی را که صدقه بدهد و نماز بخواند.» سپس آیه یاد شده را تلاوت کرد. عده‌ای دیگر گفته‌اند منظور از صدقه همان زکات فطره است که در اول ماه شوال پرداخت می‌شود. و تکبیرهای روز عید و نماز عید فطر را نیز شامل می‌شود و به عبدالله بن عمر نافع می‌گفت: آیا صدقه داده‌ای؟ اگر پاسخ می‌داد بله صدقه داده‌ام به وی می‌گفت پس بیا به مصلی برویم و نماز بخوانیم و اگر پاسخ می‌داد: صدقه نداده‌ام به او می‌گفت صدقه بده تا به مصلی برویم و نماز بخوانیم. سپس آیه یادشده را تلاوت می‌کرد. ابوخالد گفت: نزد ابوالعالیه رفتم، به من گفت روز عید قبل از آنکه برای نماز بروی به اینجا می‌آیی؟ پاسخ دادم: بله وقتی روز عید فرا رسید به نزد وی رفتم، از من پرسید آیا افطار کرده‌ای؟ پاسخ دادم: بله پرسید آیا غسل کرده‌ای؟ گفتم: بله گفت: آیا صدقه داده‌ای گفتم بله، گفت تو را به این خاطر به اینجا فراخوانده‌ام که در ابتدا این اعمال را انجام دهی و پس از آن به مصلی بروی، آنگاه این آیه را خواند و گفت مردم مدینه هیچ صدقه‌ای را برتر از آن ندیدند که کسی به کس دیگر آب دهد.[۲۰] شخصی از امام صادق (علیه‌السلام) پرسید معنای آیه «قد افلح من تزکی[۲۱]» چیست؟ فرمود: این است که هرکس زکات فطره بدهد، رستگار می‌شود. پرسید معنای آیه «و ذکر اسم ربه فصلی[۲۲]» چیست؟ فرمود این است که (برای نماز عید) به سوی جبانه برود و نماز بخواند و منظور از جبانه، صحرا است.[۲۳] رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) همواره در روزهای عید فطر قبل از رفتن به مصلی، فطره را تقسیم می‌کرد و این آیه را می‌خواند: «قد افلح من تزکی و ذکر اسم به فصلی[۲۴]»[۲۵]

آداب نماز عید فطر

خداوند متعال در فرازی از آیه ۳۱ سوره اعراف می‌فرماید: «خذوا زینتکم عند کل مسجد...[۲۶]» یعنی هنگام رفتن به مسجد زینت‌های خود را بردارید. این خطاب به همه فرزندان آدم به عنوان یک قانون همیشگی که شامل اعصار قرون می‌شود که زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود داشته باشید. این جمله می‌تواند هم اشاره به زینت‌های جسمانی باشد که شامل پوشیدن لباس‌های مرتب و پاک و تمیز و شانه‌زدن موها، و به کاربردن عطر و مانند آن می‌شود، و هم شامل زینت‌های معنوی، یعنی صفات انسانی و ملکات اخلاقی و پاکی نیت و اخلاص. اگر می‌بینیم در بعضی از روایات اسلامی تنها اشاره به لباس خوب یا شانه‌کردن موها شده و اگر می‌بینیم تنها سخن از مراسم نماز عید و نماز جمعه به میان آمده است، دلیل بر انحصار نیست بلکه هدف بیان مصداق‌های روشن است و همچنین اگر می‌بینیم که در بعضی دیگر از روایات، زینت به معنی رهبران و پیشوایان شایسته تفسیر شده دلیل بر وسعت مفهوم آیه است که همه زینت‌های ظاهری و باطنی را در بر می‌گیرد. در کتاب المقنع گفته است: «سنت در افطار عید قربان این است که بعد از نماز انجام شود و در عید فطر قبل از نماز.[۲۷] از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده که فرمود: اگر در روز عید فطر برای رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عطر می‌آوردند اول به زنان خود می‌داد.[۲۸]

منبع

دانشنامه موضوعی قرآن، برگرفته از مقاله «عید فطر در قرآن»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۲/۲۱.

پانویس

  1. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۱۳۱. 
  2. بقره/سوره۲، آیه۱۸۵.    
  3. بقره/سوره۲، آیه۱۸۵.    
  4. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۹.    
  5. نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل، ج۶، ص۱۳۷.    
  6. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۷، ص۴۵۵.    
  7. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۶۴۶.    
  8. بقره/سوره۲، آیه۱۸۵.    
  9. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۲۸.    
  10. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۹.    
  11. اعلی/سوره۸۷، آیه۱۴-۱۵.    
  12. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱-۹.    
  13. شمس/سوره۹۱، آیه۹.    
  14. اعلی/سوره۸۷، آیه۱۴-۱۵.    
  15. اعلی/سوره۸۷، آیه۱۵.    
  16. اعلی/سوره۸۷، آیه۱۴.    
  17. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۳، ص۱۰۴، ح۳.    
  18. توبه/سوره۹، آیه۱۰۳.    
  19. اعلی/سوره۸۷، آیه۱۵.    
  20. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج۲۰، ص۲۳۸.    
  21. اعلی/سوره۸۷، آیه۱۴.    
  22. اعلی/سوره۸۷، آیه۱۵.    
  23. صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۵۰۱، ح۱۴۷۴.    
  24. اعلی/سوره۸۷، آیه۱۴-۱۵.    
  25. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القران، ج۲۰، ص۲۷۱.    
  26. اعراف/سوره۷، آیه۳۱.    
  27. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۳۳۷.    
  28. صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۱۷۴، ح۲۰۵۵.