بکتاشیه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
==آداب و رسوم== | ==آداب و رسوم== | ||
پیروان این فرقه بر سر سفره خود شراب و نان و پنير مى گذارند و در پيش شيخ خود كه او را «بابا» مى خوانند به گناهان خويش اعتراف و از او طلب آمرزش مى كنند. نوشيدن شراب در نزد ايشان حرام نيست و زنان شان حجاب ندارند و به اسرار اعداد و حروف اعتقاد دارند و فضل اللّه حروفى را كه پيشواى «حروفيان» بود محترم مى شمارند و كتاب «جاويدان نامه» او را از كتب مقدس مى شمارند و اين كتاب را به فارسى «عشق نامه» و به تركى «فرشته اوقلى» مى نامند.جامه «بكتاشيه» عبايى سفيد و كلاهى سياه چند گوش مثلث شكل است كه گاهى عدد اضلاع آن به احترام ائمه اثنى عشر به دوازده ترك مى رسد و شيخ ايشان داراى عمامه اى سبز است. «بكتاشيه» بر گردن خود گردن بندى از سنگ دارند كه آن را تسليم تاش يعنى سنگ تسليم می خوانند و تبرزينى دو دم و عصايى دراز دارند. جوانانی از ایشان که همسر ندارند، گوشواره هايى به گوش مى آويزند تا از کسانی که همسر دارند تشخیص داده شوند.حاج بكتاش را پير اوّل می خوانند و پيروان او فرزند حاج بكتاش را «اوغلرى» يعنى پسران حاج بكتاش می نامند.ايشان عبادات شريعت اسلام را كه نماز و روزه و حج و زكات باشد به جاى نمى آورند.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 103</ref> | پیروان این فرقه بر سر سفره خود شراب و نان و پنير مى گذارند و در پيش شيخ خود كه او را «بابا» مى خوانند به گناهان خويش اعتراف و از او طلب آمرزش مى كنند. نوشيدن شراب در نزد ايشان حرام نيست و زنان شان حجاب ندارند و به اسرار اعداد و حروف اعتقاد دارند و فضل اللّه حروفى را كه پيشواى «حروفيان» بود محترم مى شمارند و كتاب «جاويدان نامه» او را از كتب مقدس مى شمارند و اين كتاب را به فارسى «عشق نامه» و به تركى «فرشته اوقلى» مى نامند.جامه «بكتاشيه» عبايى سفيد و كلاهى سياه چند گوش مثلث شكل است كه گاهى عدد اضلاع آن به احترام ائمه اثنى عشر به دوازده ترك مى رسد و شيخ ايشان داراى عمامه اى سبز است. «بكتاشيه» بر گردن خود گردن بندى از سنگ دارند كه آن را تسليم تاش يعنى سنگ تسليم می خوانند و تبرزينى دو دم و عصايى دراز دارند. جوانانی از ایشان که همسر ندارند، گوشواره هايى به گوش مى آويزند تا از کسانی که همسر دارند تشخیص داده شوند.حاج بكتاش را پير اوّل می خوانند و پيروان او فرزند حاج بكتاش را «اوغلرى» يعنى پسران حاج بكتاش می نامند.ايشان عبادات شريعت اسلام را كه نماز و روزه و حج و زكات باشد به جاى نمى آورند.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 103</ref> | ||
==پانویس== | |||
[[رده: کلام اسلامی]] | |||
[[رده: فرقه های دینی ]] | |||
[[رده: مذاهب کلامی ]] |
نسخهٔ ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۰۰
بَکتاشیه، طریقتی است که پیروانش خود را منسوب به حاجی بکتاش ولی زاهد خراسانی میدانند وی در نيشابور به دنیا آمد و نزد على احمد يسوى درس خواند و در سال 738 هجرى در گذشت.
تاریخچه و عقاید
طريقه «بكتاشيه» در قرن شانزدهم ميلادى در اناتولى يعنى آسياى صغير رواج فراوان يافت و عقايد ايشان شبيه «قزل باشيه» و «شبك» و «على الهيان» كرد است. با اين كه بيشتر «بكتاشيه» خود را از اهل سنت و جماعت مى دانند ولى اعمال و رفتار ايشان بر خلاف آن طايفه است و بيشتر به «غلاة» شيعه شباهت دارد و به امامت ائمه اثنى عشر اعتقاد دارند و و چهارده معصوم (ع) را به بزرگى مى ستايند.در عين حال عقايد مسيحيان نيز در ايشان تأثير كرده است و معتقد به تثليث اللّه و محمد (ص) و على (ع) هستند و مانند مسيحيان غشاى ربّانى به جاى مى آورند. [۱]
آداب و رسوم
پیروان این فرقه بر سر سفره خود شراب و نان و پنير مى گذارند و در پيش شيخ خود كه او را «بابا» مى خوانند به گناهان خويش اعتراف و از او طلب آمرزش مى كنند. نوشيدن شراب در نزد ايشان حرام نيست و زنان شان حجاب ندارند و به اسرار اعداد و حروف اعتقاد دارند و فضل اللّه حروفى را كه پيشواى «حروفيان» بود محترم مى شمارند و كتاب «جاويدان نامه» او را از كتب مقدس مى شمارند و اين كتاب را به فارسى «عشق نامه» و به تركى «فرشته اوقلى» مى نامند.جامه «بكتاشيه» عبايى سفيد و كلاهى سياه چند گوش مثلث شكل است كه گاهى عدد اضلاع آن به احترام ائمه اثنى عشر به دوازده ترك مى رسد و شيخ ايشان داراى عمامه اى سبز است. «بكتاشيه» بر گردن خود گردن بندى از سنگ دارند كه آن را تسليم تاش يعنى سنگ تسليم می خوانند و تبرزينى دو دم و عصايى دراز دارند. جوانانی از ایشان که همسر ندارند، گوشواره هايى به گوش مى آويزند تا از کسانی که همسر دارند تشخیص داده شوند.حاج بكتاش را پير اوّل می خوانند و پيروان او فرزند حاج بكتاش را «اوغلرى» يعنى پسران حاج بكتاش می نامند.ايشان عبادات شريعت اسلام را كه نماز و روزه و حج و زكات باشد به جاى نمى آورند.[۲]