عبدالله یونینی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
!نام
!نام
!عَبْدُ اللهِ بنِ عُثْمَانَ بنِ جَعْفَرٍ اليُوْنِيْنِيُّ
!عَبْدُ اللهِ بنِ عُثْمَانَ بنِ جَعْفَرٍ الیُوْنِیْنِیُّ
|-
|-
|نام‎های دیگر
|نام‎های دیگر
|عبد الله يونينی
|عبد الله یونینی
|-
|-
|درگذشت
|درگذشت
خط ۱۲: خط ۱۲:
</div>
</div>


'''عَبْدُ اللهِ بنِ عُثْمَانَ بنِ جَعْفَرٍ اليُوْنِيْنِيُّ''' یکی از علمای [[اهل سنت]] و جماعت و از [[صوفیان]] برجسته اهل سنت در قرن هفتم هجری، ذهبی درباره او گفته است: «زاهد، عابد، شیر(شهر) شام است.»<ref>سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج16، ص112-113، ط2006م، دار الحديث، القاهرة</ref> ابن کثیر درباره او می‌گوید: «او از صالحان بزرگی بود که به عبادت و ریاضت و [[امر به معروف]] و [[نهی از منکر]] مشهور بود. در زهد و تقوا عزم والا داشت، به گونه ای که چیزی به دست نمی آورد و مال و لباس نداشت و او دارای شرایط نیکو و مکاشفات و کرامات بسیار بود»<ref>البداية والنهاية، ابن كثير، ج17، ص102-105، ط1، دار هجر</ref>. او اهل شهر یونین (یکی از روستاهای بعلبک در [[لبنان]]) است و در آنجا گوشه ای دارد که زیارتگاه شده است.
'''عَبْدُاللهِ بنِ عُثْمَانَ بنِ جَعْفَرٍ الیُوْنِیْنِیُّ''' یکی از علمای [[اهل سنت]] و جماعت و از [[صوفیان]] برجسته اهل سنت در قرن هفتم هجری، ذهبی درباره او گفته است: «زاهد، عابد، شیر(شهر) شام است.»<ref>سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج16، ص112-113، ط2006م، دار الحديث، القاهرة</ref> ابن کثیر درباره او می‌گوید: «او از صالحان بزرگی بود که به عبادت و ریاضت و [[امر به معروف]] و [[نهی از منکر]] مشهور بود. در زهد و تقوا عزم والا داشت، به گونه ای که چیزی به دست نمی آورد و مال و لباس نداشت و او دارای شرایط نیکو و مکاشفات و کرامات بسیار بود»<ref>البداية والنهاية، ابن كثير، ج17، ص102-105، ط1، دار هجر</ref>. او اهل شهر یونین (یکی از روستاهای بعلبک در [[لبنان]]) است و در آنجا گوشه ای دارد که زیارتگاه شده است.


=صفات=
=صفات=
خط ۱۸: خط ۱۸:
ذهبی خصوصیات او را نقل کرده و در مورد او می گوید: «پیرمردی بود بلند قامت، باعظمت، شجاع و با حالات تند و خشن و نیمی از شب را به فقرا اختصاص می داد. هر که او را در خواب ببیند - و چوبی دارد به نام العافیه - او را بزند و کمان و اسلحه حمل می کرد و کلاهی از پوست بز که بر سر می گذاشت. او آمر به معروف بود، از پادشاهان نمی ترسید، اهل حضور قلب در هر حال بود، از معروفیت دوری می کردو بسیار جنگجو بود. او برای تسبیح خدا در برابر کسی ایستادگی نمی کرد و از چیزی دریغ نمی کرد.جامه‌ای  از پشم خام داشت و در زمستان خز می‌پوشید که سرمارا مانع نبود و گرسنه بوده و از برگ درختان ارتزاق می کرد».  
ذهبی خصوصیات او را نقل کرده و در مورد او می گوید: «پیرمردی بود بلند قامت، باعظمت، شجاع و با حالات تند و خشن و نیمی از شب را به فقرا اختصاص می داد. هر که او را در خواب ببیند - و چوبی دارد به نام العافیه - او را بزند و کمان و اسلحه حمل می کرد و کلاهی از پوست بز که بر سر می گذاشت. او آمر به معروف بود، از پادشاهان نمی ترسید، اهل حضور قلب در هر حال بود، از معروفیت دوری می کردو بسیار جنگجو بود. او برای تسبیح خدا در برابر کسی ایستادگی نمی کرد و از چیزی دریغ نمی کرد.جامه‌ای  از پشم خام داشت و در زمستان خز می‌پوشید که سرمارا مانع نبود و گرسنه بوده و از برگ درختان ارتزاق می کرد».  
==در کلام سبط جوزی==
==در کلام سبط جوزی==
سبط جوزی می گوید: «شیخ شجاع بود و به کسی اهمیت نمی داد، خواه کم یا زیاد.
سبط جوزی می گوید: «شیخ شجاع بود و به کسی اهمیت نمی داد، خواه کم یا زیاد و کمانی داشت که هیچ مهاجمی را از دست نمی داد.»
و کمانی داشت که هیچ مهاجمی را از دست نمی داد.»


=وفات=
=وفات=

نسخهٔ ‏۲ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۵۹

حسن بصری
نام عَبْدُ اللهِ بنِ عُثْمَانَ بنِ جَعْفَرٍ الیُوْنِیْنِیُّ
نام‎های دیگر عبد الله یونینی
درگذشت 617ق

عَبْدُاللهِ بنِ عُثْمَانَ بنِ جَعْفَرٍ الیُوْنِیْنِیُّ یکی از علمای اهل سنت و جماعت و از صوفیان برجسته اهل سنت در قرن هفتم هجری، ذهبی درباره او گفته است: «زاهد، عابد، شیر(شهر) شام است.»[۱] ابن کثیر درباره او می‌گوید: «او از صالحان بزرگی بود که به عبادت و ریاضت و امر به معروف و نهی از منکر مشهور بود. در زهد و تقوا عزم والا داشت، به گونه ای که چیزی به دست نمی آورد و مال و لباس نداشت و او دارای شرایط نیکو و مکاشفات و کرامات بسیار بود»[۲]. او اهل شهر یونین (یکی از روستاهای بعلبک در لبنان) است و در آنجا گوشه ای دارد که زیارتگاه شده است.

صفات

در کلام ذهبی

ذهبی خصوصیات او را نقل کرده و در مورد او می گوید: «پیرمردی بود بلند قامت، باعظمت، شجاع و با حالات تند و خشن و نیمی از شب را به فقرا اختصاص می داد. هر که او را در خواب ببیند - و چوبی دارد به نام العافیه - او را بزند و کمان و اسلحه حمل می کرد و کلاهی از پوست بز که بر سر می گذاشت. او آمر به معروف بود، از پادشاهان نمی ترسید، اهل حضور قلب در هر حال بود، از معروفیت دوری می کردو بسیار جنگجو بود. او برای تسبیح خدا در برابر کسی ایستادگی نمی کرد و از چیزی دریغ نمی کرد.جامه‌ای از پشم خام داشت و در زمستان خز می‌پوشید که سرمارا مانع نبود و گرسنه بوده و از برگ درختان ارتزاق می کرد».

در کلام سبط جوزی

سبط جوزی می گوید: «شیخ شجاع بود و به کسی اهمیت نمی داد، خواه کم یا زیاد و کمانی داشت که هیچ مهاجمی را از دست نمی داد.»

وفات

هنگامی که روز جمعه، دهم ذی الحجه سال 617 هجری قمری بود، شیخ عبدالله یونینی نماز جمعه را در مسجد بعلبک اقامه کرد و زمانی که نماز تمام شد به شیخ داوود مؤذن (که غسال نیز بود) گفت: وای بر تو ای داوود، ببین فردا چگونه خواهی بود، سپس شیخ بر گوشه خود رفت و به یاد خدا مشغول شد. آن شب یارانش را خواست و برایشان دعا کرد و دستش تسبیح بود پس در حالی که نشسته بود از دنیا رفت در حال که تسبیح از دستش نیفتاد وقتی شاگردانش متوجه درگذشت او شدند او را غسل داده ، کفن کردند و نماز خواندند و در زیر آنجا که می نشست دفن کردند. وفات ایشان در روز شنبه 11 ذی الحجه منطبق با 6/2/1221 بود در حالی که او بیش از هشتاد سال از عمرش می گذشت [۳].

پانویس

  1. سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج16، ص112-113، ط2006م، دار الحديث، القاهرة
  2. البداية والنهاية، ابن كثير، ج17، ص102-105، ط1، دار هجر
  3. عبد الله الیونینی