ناجیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی')
خط ۱: خط ۱:
'''فرقه ناجیه'''‏ یعنى فرقه رستگار و خلاص شونده در [[اسلام]] و  بلکه در همه ادیان. هر یک از فرق و مذاهب خود را ناجى و رستگار و دیگر فرقه ‏ها را هالک و گمراه مى ‏شمارند. باید توجه داشت که کلمه ناجى مطابق با قواعد، صفت مشبهه است نه اسم فاعل. بنابراین به معنای خلاص شونده و رهنده است نه رهاننده و بالعکس منجى به معناى خلاص‏ کننده و رهاننده مى‏ باشد. شیعه [[امامیه]] بنا بر احادیثى که از پیامبر (ص) و ائمه معصومین (علیهم السلام) روایت مى ‏کنند،  خود را فرقه ناجیه مى ‏شمارند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 351</ref> <ref>جزایری سید نعمت الله، الانوار النعمانية، تبريز، ص 279- 280.</ref>
'''فرقه ناجیه'''‏ یعنى فرقه رستگار و خلاص شونده در [[اسلام]] و  بلکه در همه ادیان. هر یک از فرق و مذاهب خود را ناجى و رستگار و دیگر فرقه ‏ها را هالک و گمراه مى ‏شمارند. باید توجه داشت که کلمه ناجى مطابق با قواعد، صفت مشبهه است نه اسم فاعل. بنابراین به معنای خلاص شونده و رهنده است نه رهاننده و بالعکس منجى به معناى خلاص‏ کننده و رهاننده مى‏ باشد. شیعه [[امامیه]] بنا بر احادیثى که از پیامبر (ص) و ائمه معصومین (علیهم السلام) روایت مى ‏کنند،  خود را فرقه ناجیه مى ‏شمارند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 351</ref> <ref>جزایری سید نعمت الله، الانوار النعمانیة، تبریز، ص 279- 280.</ref>


=پانویس=
=پانویس=

نسخهٔ ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۱:۵۶

فرقه ناجیه‏ یعنى فرقه رستگار و خلاص شونده در اسلام و بلکه در همه ادیان. هر یک از فرق و مذاهب خود را ناجى و رستگار و دیگر فرقه ‏ها را هالک و گمراه مى ‏شمارند. باید توجه داشت که کلمه ناجى مطابق با قواعد، صفت مشبهه است نه اسم فاعل. بنابراین به معنای خلاص شونده و رهنده است نه رهاننده و بالعکس منجى به معناى خلاص‏ کننده و رهاننده مى‏ باشد. شیعه امامیه بنا بر احادیثى که از پیامبر (ص) و ائمه معصومین (علیهم السلام) روایت مى ‏کنند، خود را فرقه ناجیه مى ‏شمارند. [۱] [۲]

پانویس

  1. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 351
  2. جزایری سید نعمت الله، الانوار النعمانیة، تبریز، ص 279- 280.