علبائیه (علیاویه): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:


==تاریخچه==
==تاریخچه==
کشّى در رجال خود مى ‏نویسد که علیاء اسدى حاکم [[بحرین]] بوده و بعد از به دست آوردن هفتصد هزار دینار همراه با غلام و چارپایان، آن را نزد [[امام جعفر صادق (ع)]] آورده تقدیم حضرت کرد. امام فرمود: ما آن ها را از تو قبول کردیم و بار دیگر به تو بخشیدیم. شهرستانى مى‏ نویسد: علباء بن دراع، حضرت على (ع) را بر [[پیامبر(ص)]] برترى مى ‏داد و سپس مردم را به سوی خود دعوت کرد و قائل به الوهیت على (ع) و محمد (ص) شد. ابن حزم مى ‏نویسد: که علبائیه در «اباحت» و «[[تناسخ]]» و «تعطیل» با [[مخمّسه]] و [[محمّدیه]] هم تفاوتى نداشتند. آن ها نبوت پیغمبر اسلام (ص) و رسالت [[سلمان پارسى]] را از جانب او چنان که «محمدیه» مى ‏گفتند قبول نداشتند، بلکه [[محمّد بن عبداللّه (ص)]] را بنده على (ع) مى ‏پنداشتند. کشّى از قول  امام جعفر صادق (ع) روایت مى ‏کند که علباء هنگام مرگ نزد آن حضرت رفت. ابوبصیر در آن مجلس از حضرت می پرسد که آیا تو بهشت را براى او تضمین کرده اى؟  
کشّى در رجال خود مى ‏نویسد که علیاء اسدى حاکم [[بحرین]] بوده و بعد از به دست آوردن هفتصد هزار دینار همراه با غلام و چارپایان، آن را نزد [[امام جعفر صادق (ع)]] آورده تقدیم حضرت کرد. امام فرمود: ما آن ها را از تو قبول کردیم و بار دیگر به تو بخشیدیم. شهرستانى مى‏ نویسد: علباء بن دراع، حضرت على (ع) را بر [[پیامبر(ص)]] برترى مى ‏داد و سپس مردم را به سوی خود دعوت کرد و قائل به الوهیت على (ع) و محمد (ص) شد. از ابن حزم نقل شده است که: علبائیه در «اباحت» و «[[تناسخ]]» و «تعطیل» با [[مخمّسه]] و [[محمّدیه]] هم تفاوتى نداشتند. آن ها نبوت پیغمبر اسلام (ص) و رسالت [[سلمان پارسى]] را از جانب او چنان که «محمدیه» مى ‏گفتند قبول نداشتند، بلکه [[محمّد بن عبداللّه (ص)]] را بنده على (ع) مى ‏پنداشتند. کشّى از قول  امام جعفر صادق (ع) روایت مى ‏کند که علباء هنگام مرگ نزد آن حضرت رفت. ابوبصیر در آن مجلس از حضرت می پرسد که آیا تو بهشت را براى او تضمین کرده اى؟  


=پانویس=
=پانویس=

نسخهٔ ‏۱۶ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۰۶

علبائیه یا علیاویه‏ از فرق «غلاة» شیعه و از یاران علباء بن دراع اسدى یا علیاء بن دراع دوسى بودند.

شرح حال

از مطالبی که در منابع مختلف بیان شده است به دست می آمد که حقیقت این شخصیت آشفته معلوم نیست. در اعلام اسلامى، شخصى به نام علباء بن حریر سدوسى آمده که از دلیران و فصحاى عرب در جاهلیت بود و سپس اسلام را پذیرفت و در فتوحات اسلام در عهد عمر حضور یافت و در کوفه ساکن و پیشواى مردم آن دیار شد. او نخستین کسى بود که مردم را به ولایت امام على (ع) دعوت کرد و در جنگ جمل نیز حاضر بود. وی در سال 36 هجرى قمری درگذشت.

وجه تسمیه

از طرف محمدیه نقل شده است که چون بشّار شعیرى منکر محمّد (ص) و سلمان شد، به صورت مرغى به نام «علباء» مسخ گشت، از این جهت طرفداران او «علبائیه» خوانده شدند. همچنین علبائیه به جهت نکوهش کردن حضرت محمد (ص)، «ذمّیه» نیز نامیده شدند. [۱] [۲] [۳] [۴] [۵] [۶] [۷]


تاریخچه

کشّى در رجال خود مى ‏نویسد که علیاء اسدى حاکم بحرین بوده و بعد از به دست آوردن هفتصد هزار دینار همراه با غلام و چارپایان، آن را نزد امام جعفر صادق (ع) آورده تقدیم حضرت کرد. امام فرمود: ما آن ها را از تو قبول کردیم و بار دیگر به تو بخشیدیم. شهرستانى مى‏ نویسد: علباء بن دراع، حضرت على (ع) را بر پیامبر(ص) برترى مى ‏داد و سپس مردم را به سوی خود دعوت کرد و قائل به الوهیت على (ع) و محمد (ص) شد. از ابن حزم نقل شده است که: علبائیه در «اباحت» و «تناسخ» و «تعطیل» با مخمّسه و محمّدیه هم تفاوتى نداشتند. آن ها نبوت پیغمبر اسلام (ص) و رسالت سلمان پارسى را از جانب او چنان که «محمدیه» مى ‏گفتند قبول نداشتند، بلکه محمّد بن عبداللّه (ص) را بنده على (ع) مى ‏پنداشتند. کشّى از قول امام جعفر صادق (ع) روایت مى ‏کند که علباء هنگام مرگ نزد آن حضرت رفت. ابوبصیر در آن مجلس از حضرت می پرسد که آیا تو بهشت را براى او تضمین کرده اى؟

پانویس

  1. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 336 با ویرایش محدود.
  2. ابن حزم اندلسی، الفصل فى الملل و الاهواء و النحل، 5 جلدی، مصر، سال 1347 قمری، ج 4، ص 142.
  3. جولد تسیهر (گلدزیهر)، العقیدة و الشریعة فى الاسلام، مصر، ص 184.
  4. زرکلی خیر الدین، الاعلام، 13 جلدی، سال 1378 هجری قمری، ج 5، ص 47.
  5. شهرستانی محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل ، ترجمه افضل الدین صدر ترکه اصفهانى، به تصحیح سید محمد رضا جلالى نائینى، تهران، سال 1321 شمسی، ص 156.
  6. اشعری قمی سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، تحقیق، محمد جواد مشکور، تهران، سال 1963 میلادی، ص 190.
  7. کشی، محمد بن عمر بن عبدالعزیز، رجال کشى، ص 199- 200.