مجسمه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'می گویند' به 'میگویند') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''مجسمه''' به عموم فرقى که در [[توحید]] به [[مجسّمه|تجسّم]] خداوند معتقدند اطلاق میگردد. | '''مجسمه''' به عموم فرقى که در [[توحید]] به [[مجسّمه|تجسّم]] خداوند معتقدند اطلاق میگردد. | ||
==پیشینه تشبیه== | == پیشینه تشبیه == | ||
اصل اعتقاد به تشبیه از طرف افرادی چون یحیى بن معین، احمد بن حنبل، سفیان ثورى، اسحاق بن راهویه، | اصل اعتقاد به تشبیه از طرف افرادی چون یحیى بن معین، احمد بن حنبل، سفیان ثورى، اسحاق بن راهویه، داوود اصفهانى و هشام بن الحکم مطرح شد. | ||
==افسانه مجسمه== | == افسانه مجسمه == | ||
در برخی از منابع <ref>تبصرة العوام، ص 75- 86.</ref> ضمن بیان مقالات مربوط به مجسمه و مشبهه آمده است که مشبهه میگویند: روز قیامت حضرت فاطمه (س) در حالی که پیراهن خون آلود امام حسین(ع) را بر دوش خود حمل میکند نزد خدا آمده دادخواهی میکند و وقتی خداوند او را میبیند، | در برخی از منابع <ref>تبصرة العوام، ص 75- 86.</ref> ضمن بیان مقالات مربوط به مجسمه و مشبهه آمده است که مشبهه میگویند: روز قیامت حضرت فاطمه (س) در حالی که پیراهن خون آلود امام حسین(ع) را بر دوش خود حمل میکند نزد خدا آمده دادخواهی میکند و وقتی خداوند او را میبیند، به یزید میگوید که برو زیر عرش مخفی شو تا فاطمه(س) تو را نبیند. یزید زیر عرش پنهان مىشود. چون فاطمه حاضر میشود فریاد دادخواهی سر میدهد. در این هنگام خداوند پاى خود را برهنه کرده دستارچه بر روی خود میبندد و خطاب به فاطمه(س) میگوید که ای فاطمه(س) اینک پای من از تیر نمرود مجروح است آن گاه که تیر را به سوی من انداخت و من نمرود را عفو کردم و تو نیز یزید را عفو کن در این هنگام فاطمه (س) یزید را عفو میکند. | ||
==عقاید مجسمه== | == عقاید مجسمه == | ||
===خداوند شبیه خلق است و جا و مکان دارد=== | |||
=== خداوند شبیه خلق است و جا و مکان دارد === | |||
تمامی مجسمه و مشبهه خداوند را به خلق تشبیه میکنند و معتقدند که خداوند جا و مکان دارد عرش مکان اوست و پاهایش را بر کرسی عرش قرار داده است سر و دست و سایر اعضا را دارد، بنا بر این نمیتوان موجودی را تصور کرد که جا و مکان نداشته باشد. | تمامی مجسمه و مشبهه خداوند را به خلق تشبیه میکنند و معتقدند که خداوند جا و مکان دارد عرش مکان اوست و پاهایش را بر کرسی عرش قرار داده است سر و دست و سایر اعضا را دارد، بنا بر این نمیتوان موجودی را تصور کرد که جا و مکان نداشته باشد. | ||
===خداوند خود را شبیه آدم آفرید=== | === خداوند خود را شبیه آدم آفرید === | ||
مجسمه و مشبهه معتقدند که هنگامی که خداوند خواست تا آدم را بیافریند، آئینه ای پیش روى خود نهاد و آدم را به صورت خود بیافرید. | مجسمه و مشبهه معتقدند که هنگامی که خداوند خواست تا آدم را بیافریند، آئینه ای پیش روى خود نهاد و آدم را به صورت خود بیافرید. از یکى از بزرگان «حشویه» پرسیدند که خداى متعال اعضا دارد؟ گفت: آرى همان اعضایی که ما داریم او نیز دارد. ابو المهزام از ابوهریره روایت میکند که از رسول (ص) خدا پرسیدند خداوند از چیست؟ گفت: از آب و لیکن نه از آب زمین و نه از آب آسمان، لکن او اسب را بیافرید و بدوانید تا عرق کرد پس خود را از آن عرق بیافرید. | ||
از یکى از بزرگان «حشویه» پرسیدند که خداى متعال اعضا دارد؟ گفت: آرى همان اعضایی که ما داریم او نیز دارد. | |||
ابو المهزام از | |||
===خداوند شبیه حضرت علی(ع) است=== | === خداوند شبیه حضرت علی(ع) است === | ||
«سبائیه» حضرت على (ع) را به خداوند تشبیه کردند و گفتند: او خدا است. | «سبائیه» حضرت على (ع) را به خداوند تشبیه کردند و گفتند: او خدا است. | ||
===خداوند دارای اعضا و صورت=== | === خداوند دارای اعضا و صورت === | ||
«مغیریه» که پیروان مغیرة بن سعید عجلى بودند گفتند که: پروردگارشان داراى اعضایى به صورت حروف هجا است. | «مغیریه» که پیروان مغیرة بن سعید عجلى بودند گفتند که: پروردگارشان داراى اعضایى به صورت حروف هجا است. | ||
===خداوند جسم است نه مثل دیگر اجسام=== | === خداوند جسم است نه مثل دیگر اجسام === | ||
برخى از مجسّمه گفتند: خداى تعالى جسم است ولى مانند دیگر اجسام نیست و شیء است و مانند و مثل دیگر اشیاء نیست و نفس است و مانند دیگر | برخى از مجسّمه گفتند: خداى تعالى جسم است ولى مانند دیگر اجسام نیست و شیء است و مانند و مثل دیگر اشیاء نیست و نفس است و مانند دیگر نفسها نیست و عالم است و مانند دیگر عالمان نیست. | ||
===آفرینش ملائک از موی سینه و دست خدا=== | === آفرینش ملائک از موی سینه و دست خدا === | ||
عروه از عبد اللّه بن عمرو بن عاص روایت | عروه از عبد اللّه بن عمرو بن عاص روایت میکند که گفت: خداى متعال ملائکه را از موى سینه و دستهاى خود بیافرید. | ||
===سلام خدا بر اهل بهشت=== | === سلام خدا بر اهل بهشت === | ||
قرطى از عمر بن | قرطى از عمر بن عبدالعزیز روایت کند که چون خداوند در قیامت از حساب خلق فارغ شود، با جماعتى از ملائکه برود و بر اهل بهشت سلام کند و میگویند که این سلام همان سلامی است که خداوند در قرآن فرمود: «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ.» سوره یاسین، آیه 58. ابو هریره از رسول خدا روایت میکند که: چون پیغمبر (ص) قرآن مىخواند و به آیه «أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ» مىرسید دستها بر چشم و گوشها مىنهاد. | ||
ابو هریره از رسول خدا روایت | |||
==تقسیم بندی مشبهه(مجسمه) در امور کلامی و فقهی== | == تقسیم بندی مشبهه(مجسمه) در امور کلامی و فقهی == | ||
مشبهه در امور اعتقادی، هم رای و در یک فرقه هستند، ولی در امور شرعی(فقهی) به هفت فرقه تقسیم میشوند. | مشبهه در امور اعتقادی، هم رای و در یک فرقه هستند، ولی در امور شرعی(فقهی) به هفت فرقه تقسیم میشوند. 1. طایفه ای از فرقه کرّامیان هستند که در فروع شرع پیرو مذهب ابوحنیفه میباشند. 2. برخی از اصحاب مالک هستند. 3. برخی از اصحاب از اصحاب شافعى هستند. 4. تمامی اصحاب سفیان ثورى هستند. 5. تمامی اصحاب اسحاق بن راهویه هستند. 6. تمامی اصحاب احمد بن حنبل هستند. 7. بیشتر کرامیّان هستند که در اصول در فروع پیرو مذهب ابوعبد الله کرام اند. | ||
1. طایفه ای از فرقه کرّامیان هستند که در فروع شرع پیرو مذهب | |||
2. برخی از اصحاب مالک هستند. | |||
3. برخی از اصحاب از اصحاب شافعى هستند. | |||
4. تمامی اصحاب سفیان ثورى هستند. | |||
5. تمامی اصحاب اسحاق بن راهویه هستند. | |||
6. تمامی اصحاب احمد بن حنبل هستند. | |||
7. بیشتر کرامیّان هستند که در اصول در فروع پیرو مذهب ابوعبد الله کرام اند. | |||
==تقسیم بندی دیگر== | == تقسیم بندی دیگر == | ||
بغدادى مىنویسد: مشبهه بر دو دستهاند: | بغدادى مىنویسد: مشبهه بر دو دستهاند: دستهاى که ذات خداوند را به ذاتى جز او مانند کنند و گروهى دیگر که صفات او را به صفات غیر او تشبیه کنند. | ||
<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 390 با ویرایش و اصلاح و جابجایی گسترده عبارات.</ref> | <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 390 با ویرایش و اصلاح و جابجایی گسترده عبارات.</ref><ref>سنی رازی سید مرتضی، تبصرة العوام فى معرفة مقالات الانام، با اهتمام عباس اقبال آشتيانى، تهران، سال 1313 هجری شمسی، ص 75- 86.</ref> <ref>بغدادی عبدالقاهر، الفرق بين الفرق، با اهتمام محمد زاهد بن حسن الكوثرى، قاهره، سال 1948 میلادی، ص 138- 140.</ref><ref>اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلاميين و اختلاف المصلين، مصر، مجلد اول 1950، مجلد دوم 1954، ص 257.</ref> <ref>عراقی ابو محمد عثمان بن عبدالله، الفرق المفترقة بين اهل الزيغ و الزندقة، تحقيق يشار قوتلو آى، آنكارا، سال 1961 میلادی، ص 76.</ref>. | ||
<br /> | |||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۲۶ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۰۹
مجسمه به عموم فرقى که در توحید به تجسّم خداوند معتقدند اطلاق میگردد.
پیشینه تشبیه
اصل اعتقاد به تشبیه از طرف افرادی چون یحیى بن معین، احمد بن حنبل، سفیان ثورى، اسحاق بن راهویه، داوود اصفهانى و هشام بن الحکم مطرح شد.
افسانه مجسمه
در برخی از منابع [۱] ضمن بیان مقالات مربوط به مجسمه و مشبهه آمده است که مشبهه میگویند: روز قیامت حضرت فاطمه (س) در حالی که پیراهن خون آلود امام حسین(ع) را بر دوش خود حمل میکند نزد خدا آمده دادخواهی میکند و وقتی خداوند او را میبیند، به یزید میگوید که برو زیر عرش مخفی شو تا فاطمه(س) تو را نبیند. یزید زیر عرش پنهان مىشود. چون فاطمه حاضر میشود فریاد دادخواهی سر میدهد. در این هنگام خداوند پاى خود را برهنه کرده دستارچه بر روی خود میبندد و خطاب به فاطمه(س) میگوید که ای فاطمه(س) اینک پای من از تیر نمرود مجروح است آن گاه که تیر را به سوی من انداخت و من نمرود را عفو کردم و تو نیز یزید را عفو کن در این هنگام فاطمه (س) یزید را عفو میکند.
عقاید مجسمه
خداوند شبیه خلق است و جا و مکان دارد
تمامی مجسمه و مشبهه خداوند را به خلق تشبیه میکنند و معتقدند که خداوند جا و مکان دارد عرش مکان اوست و پاهایش را بر کرسی عرش قرار داده است سر و دست و سایر اعضا را دارد، بنا بر این نمیتوان موجودی را تصور کرد که جا و مکان نداشته باشد.
خداوند خود را شبیه آدم آفرید
مجسمه و مشبهه معتقدند که هنگامی که خداوند خواست تا آدم را بیافریند، آئینه ای پیش روى خود نهاد و آدم را به صورت خود بیافرید. از یکى از بزرگان «حشویه» پرسیدند که خداى متعال اعضا دارد؟ گفت: آرى همان اعضایی که ما داریم او نیز دارد. ابو المهزام از ابوهریره روایت میکند که از رسول (ص) خدا پرسیدند خداوند از چیست؟ گفت: از آب و لیکن نه از آب زمین و نه از آب آسمان، لکن او اسب را بیافرید و بدوانید تا عرق کرد پس خود را از آن عرق بیافرید.
خداوند شبیه حضرت علی(ع) است
«سبائیه» حضرت على (ع) را به خداوند تشبیه کردند و گفتند: او خدا است.
خداوند دارای اعضا و صورت
«مغیریه» که پیروان مغیرة بن سعید عجلى بودند گفتند که: پروردگارشان داراى اعضایى به صورت حروف هجا است.
خداوند جسم است نه مثل دیگر اجسام
برخى از مجسّمه گفتند: خداى تعالى جسم است ولى مانند دیگر اجسام نیست و شیء است و مانند و مثل دیگر اشیاء نیست و نفس است و مانند دیگر نفسها نیست و عالم است و مانند دیگر عالمان نیست.
آفرینش ملائک از موی سینه و دست خدا
عروه از عبد اللّه بن عمرو بن عاص روایت میکند که گفت: خداى متعال ملائکه را از موى سینه و دستهاى خود بیافرید.
سلام خدا بر اهل بهشت
قرطى از عمر بن عبدالعزیز روایت کند که چون خداوند در قیامت از حساب خلق فارغ شود، با جماعتى از ملائکه برود و بر اهل بهشت سلام کند و میگویند که این سلام همان سلامی است که خداوند در قرآن فرمود: «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ.» سوره یاسین، آیه 58. ابو هریره از رسول خدا روایت میکند که: چون پیغمبر (ص) قرآن مىخواند و به آیه «أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ» مىرسید دستها بر چشم و گوشها مىنهاد.
تقسیم بندی مشبهه(مجسمه) در امور کلامی و فقهی
مشبهه در امور اعتقادی، هم رای و در یک فرقه هستند، ولی در امور شرعی(فقهی) به هفت فرقه تقسیم میشوند. 1. طایفه ای از فرقه کرّامیان هستند که در فروع شرع پیرو مذهب ابوحنیفه میباشند. 2. برخی از اصحاب مالک هستند. 3. برخی از اصحاب از اصحاب شافعى هستند. 4. تمامی اصحاب سفیان ثورى هستند. 5. تمامی اصحاب اسحاق بن راهویه هستند. 6. تمامی اصحاب احمد بن حنبل هستند. 7. بیشتر کرامیّان هستند که در اصول در فروع پیرو مذهب ابوعبد الله کرام اند.
تقسیم بندی دیگر
بغدادى مىنویسد: مشبهه بر دو دستهاند: دستهاى که ذات خداوند را به ذاتى جز او مانند کنند و گروهى دیگر که صفات او را به صفات غیر او تشبیه کنند.
پانویس
- ↑ تبصرة العوام، ص 75- 86.
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 390 با ویرایش و اصلاح و جابجایی گسترده عبارات.
- ↑ سنی رازی سید مرتضی، تبصرة العوام فى معرفة مقالات الانام، با اهتمام عباس اقبال آشتيانى، تهران، سال 1313 هجری شمسی، ص 75- 86.
- ↑ بغدادی عبدالقاهر، الفرق بين الفرق، با اهتمام محمد زاهد بن حسن الكوثرى، قاهره، سال 1948 میلادی، ص 138- 140.
- ↑ اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلاميين و اختلاف المصلين، مصر، مجلد اول 1950، مجلد دوم 1954، ص 257.
- ↑ عراقی ابو محمد عثمان بن عبدالله، الفرق المفترقة بين اهل الزيغ و الزندقة، تحقيق يشار قوتلو آى، آنكارا، سال 1961 میلادی، ص 76.