الهامیه: تفاوت میان نسخهها
(←تاریخچه: ویرایش) |
|||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==آراء و عقاید== | ==آراء و عقاید== | ||
در برخی از منابع به | در برخی از منابع به خلاصهای از عقاید الهامیه اشاره شده است. نوشتهاند که الهامیه یکی از فرقههای متصوفه مبطله است و پیروان آن هم رای [[قرامطه]] و [[دهریه]] اند که اعتقادی به خواندن و نیز آموختن قرآن و علوم دینی ندارند و از آن اعراض میکنند و ظواهر را حجاب راه باطن میدانند و به اشعار و ادبیات علاقه دارند<ref>ر. ک. لغت نامه ی دهخدا، ذیل نام الهامیه همچنین به حلال و حرام هیچ اعتقادی ندارند؛ مقدس اردبیلی، حدیقه الشیعه، نشر گلی، ص 548.</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۴۰
الهامیه از فرق صوفیه اند که اکنون اثری از آنها وجود ندارد. البته محمد جواد مشکور از این فرقه با عنوان یکی از فرق کلامی نام برده ولی درباره آن هیچ توضیحی نداده است[۱].
تاریخچه
متاسفانه به دلیل عدم توجه و اهتمام گذشتگان اطلاعات زیادی از احوالات این گونه فرق در دسترس نیست و شاید بتوان دلایل این امر را در موارد زیر خلاصه کرد:
1. این گروهکها جمعیت اندکی را تشکیل می دادهاند و چون عقاید فاسدی داشته اند، عده ی کمی در اطراف ایشان جمع میشدند.
2. به دلیل باطل بودن اصل صوفی گری که راهشان از مکتب اهلبیت و آموزه های اسلام جدا است، گروهکهای زیادی از صوفیه تشکیل شدند و هریک به دنبال روشی رفته اند و کثرت این گروهکها مانع از جمع آوری اطلاعات درباره ایشان شده است. اما بزرگانی چون مرحوم مقدس اردبیلی، به دلیل آگاهی بخشی و حفظ شیعیان از دام صوفی گری، اطلاعاتی را درباره ی ایشان نقل کردهاند. ایشان در رابطه با فرقهی الهامیه مینویسد: این طایفه از آموختن علم رو گردانند و عمر خود را به آموختن شعر و بذله خوانی و ترنمات و نغمات و مطربی و غنا و سرود صرف میکنند و بیشتر شعرهایی را یاد میگیرند که معنای ملحدانه از آن بیرون میآید. معتقدند که هر چه آن چه را که تمام عالمان در طول عمر خود از مسیر یاد گیری و تعلیم و مطالعه به دست می آورند، ما در یک دم و زمان بسیار کوتاه به آن آگاه میشویم[۲]. این طایفه نیز مانند سایر فرقههای صوفیه، چون راهی جدای از طریقه ی حق برگزیده اند؛ از نظر شرع مقدس هم دچار انحرافات بسیاری شدهاند.
آراء و عقاید
در برخی از منابع به خلاصهای از عقاید الهامیه اشاره شده است. نوشتهاند که الهامیه یکی از فرقههای متصوفه مبطله است و پیروان آن هم رای قرامطه و دهریه اند که اعتقادی به خواندن و نیز آموختن قرآن و علوم دینی ندارند و از آن اعراض میکنند و ظواهر را حجاب راه باطن میدانند و به اشعار و ادبیات علاقه دارند[۳].