تأویل: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
'''تأویل'''، اصطلاحی در [[علوم قرآنی]] و در تعبیر عام اصطلاحی است در مطالعات مربوط به فهم نصوص به معنای نوع خاصی برداشت از متن که به نحوی بر خلاف ظاهر متن باشد. قدما این واژه را با [[تفسیر قرآن]] مترادف و از این روی تمام آیات قرآن را دارای تأویل میدانستند. اما متأخرین آن را به معنای خلاف ظاهر دانسته، آیاتی خاص را دارای تأویل معرفی میکنند. در [[روایات]]، تأویل قرآن به معناى حقایق خارجى و واقعیتهاى عینى که مقاصد واقعى آیات مىباشد، به کار برده شده است. | '''تأویل'''، اصطلاحی در [[علوم قرآنی]] و در تعبیر عام اصطلاحی است در مطالعات مربوط به فهم نصوص به معنای نوع خاصی برداشت از متن که به نحوی بر خلاف ظاهر متن باشد. قدما این واژه را با [[تفسیر قرآن]] مترادف و از این روی تمام آیات قرآن را دارای تأویل میدانستند. اما متأخرین آن را به معنای خلاف ظاهر دانسته، آیاتی خاص را دارای تأویل معرفی میکنند. در [[روایات]]، تأویل قرآن به معناى حقایق خارجى و واقعیتهاى عینى که مقاصد واقعى آیات مىباشد، به کار برده شده است. | ||
=تأویل چیست و تفاوت آن با تفسیر= | |||
اگرچه در گفتوگوی عمومی، میان دو واژهی «أویل» و «[[تفسیر]]» تفاوت چندانی گذاشته نمیشود و به نوعی آن دو مترادف هم هستند؛ اما در منابع تخصصی در ارتباط با معنا و حقیقت تأویل قرآن و فرق آن با تفسیر قرآن، دیدگاههای مختلفی ابراز شده است. | |||
# جمعی گفتهاند: تفسیر و تأویل به یک معنا است<ref> ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، مصحح، میر دامادی، جمال الدین، ج 5، ص 55، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق؛ جلال الدین السیوطی، عبد الرحمن بن أبی بکر، الإتقان فی علوم القرآن، محقق، محمد أبو الفضل إبراهیم، ج 4، ص 192، مصر، هیئة المصریة العامة للکتاب، 1394ق.</ref>. | |||
# برخی تفسیر را اعم از تأویل دانستهاند<ref>حاجی خلیفه، مصطفى بن عبدالله کاتب جلبی، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج 1، ص 334، بغداد، مکتبه المثنى، 1941م؛ زرکشی، محمد بن عبد الله، البرهان فی علوم القرآن، محقق، محمد أبو الفضل إبراهیم، ج 2، ص 149، بیروت، دار إحیاء الکتب العربیة، چاپ اوّل، 1957م.</ref>. | |||
# بیشتر مفسران و صاحبنظران، تأویل را به طور کامل مغایر با تفسیر دانسته؛ اما در بیان فرق این دو و تعیین حیطهی هر کدام از آنها اختلاف نظر دارند: | |||
3-1. جمعی هرچند که هر دو واژه را مربوط به معنا و مفاهیم الفاظ دانستهاند، ولی «تفسیر» را به کشف مراد از لفظ مشکل<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، گروهی از علما، ج 1، ص 39، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1995م.</ref>، یا شرح قصهای مجمل و تعریف مدلول الفاظ غریب و تبیین اسباب نزول معنا کردهاند<ref> واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج 7، ص 349، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1414ق.</ref>؛ اما «تأویل» را به تبیین معنای متشابه<ref>همان.</ref> یا برگرداندن آیه از معنای ظاهر به معنای احتمالی موافق با کتاب و سنت<ref>جرجانی، سید علی بن محمد، کتاب التعریفات، ج 1، ص 50، تهران، ناصر خسرو، چاپ چهارم، 1370ش.</ref>، یا بازگرداندن یکی از دو احتمال به معنای مطابق با ظاهر اختصاص دادهاند<ref> لسان العرب، ج 5، ص 55.</ref>. | |||
3-2. برخی «تفسیر» را ویژهی معنای وضعی لفظ، و «تأویل» را تفسیر باطن لفظ دانستهاند<ref>ثعالبی، عبدالرحمن بن محمد، جواهر الحسان فی تفسیر القرآن، تحقیق، معوض، شیخ محمدعلی، عبدالموجود، شیخ عادل احمد، ج 1، ص 45، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق.</ref>. | |||
3-3. گروهی «تفسیر» را صورت علمی و معنای ذهنی کلام؛ و «تأویل» را حقیقت خارجی وجود «مخبر به»، و فعل مأمور و ترک محظور در امر و نهی معرفی کردهاند<ref>ر. ک: ابن تیمیه، احمد بن عبد الحلیم، التفسیر الکبیر، ج 2، ص 103، بیروت، دار الکتب العلمیة، بیتا.</ref>. | |||
3-4. و بعضی «تأویل» را خارج از حیطهی مفاهیم الفاظ و مصادیق خارجی آن دانسته و آنرا به حقیقت متعالیه قرآن در لوح محفوظ، که همه آیات کریمه مستند به آن است، تفسیر کردهاند<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 23؛ ج 3، ص 27، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.</ref>. | |||
در هر صورت آنچه در این مبحث اهمیت دارد، فهم معنای «تفسیر» و «تأویل» است. | |||
=پانویس= | =پانویس= |
نسخهٔ ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۳۴
÷
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در
تأویل، اصطلاحی در علوم قرآنی و در تعبیر عام اصطلاحی است در مطالعات مربوط به فهم نصوص به معنای نوع خاصی برداشت از متن که به نحوی بر خلاف ظاهر متن باشد. قدما این واژه را با تفسیر قرآن مترادف و از این روی تمام آیات قرآن را دارای تأویل میدانستند. اما متأخرین آن را به معنای خلاف ظاهر دانسته، آیاتی خاص را دارای تأویل معرفی میکنند. در روایات، تأویل قرآن به معناى حقایق خارجى و واقعیتهاى عینى که مقاصد واقعى آیات مىباشد، به کار برده شده است.
تأویل چیست و تفاوت آن با تفسیر
اگرچه در گفتوگوی عمومی، میان دو واژهی «أویل» و «تفسیر» تفاوت چندانی گذاشته نمیشود و به نوعی آن دو مترادف هم هستند؛ اما در منابع تخصصی در ارتباط با معنا و حقیقت تأویل قرآن و فرق آن با تفسیر قرآن، دیدگاههای مختلفی ابراز شده است.
- جمعی گفتهاند: تفسیر و تأویل به یک معنا است[۱].
- برخی تفسیر را اعم از تأویل دانستهاند[۲].
- بیشتر مفسران و صاحبنظران، تأویل را به طور کامل مغایر با تفسیر دانسته؛ اما در بیان فرق این دو و تعیین حیطهی هر کدام از آنها اختلاف نظر دارند:
3-1. جمعی هرچند که هر دو واژه را مربوط به معنا و مفاهیم الفاظ دانستهاند، ولی «تفسیر» را به کشف مراد از لفظ مشکل[۳]، یا شرح قصهای مجمل و تعریف مدلول الفاظ غریب و تبیین اسباب نزول معنا کردهاند[۴]؛ اما «تأویل» را به تبیین معنای متشابه[۵] یا برگرداندن آیه از معنای ظاهر به معنای احتمالی موافق با کتاب و سنت[۶]، یا بازگرداندن یکی از دو احتمال به معنای مطابق با ظاهر اختصاص دادهاند[۷]. 3-2. برخی «تفسیر» را ویژهی معنای وضعی لفظ، و «تأویل» را تفسیر باطن لفظ دانستهاند[۸].
3-3. گروهی «تفسیر» را صورت علمی و معنای ذهنی کلام؛ و «تأویل» را حقیقت خارجی وجود «مخبر به»، و فعل مأمور و ترک محظور در امر و نهی معرفی کردهاند[۹].
3-4. و بعضی «تأویل» را خارج از حیطهی مفاهیم الفاظ و مصادیق خارجی آن دانسته و آنرا به حقیقت متعالیه قرآن در لوح محفوظ، که همه آیات کریمه مستند به آن است، تفسیر کردهاند[۱۰]. در هر صورت آنچه در این مبحث اهمیت دارد، فهم معنای «تفسیر» و «تأویل» است.
پانویس
- ↑ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، مصحح، میر دامادی، جمال الدین، ج 5، ص 55، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق؛ جلال الدین السیوطی، عبد الرحمن بن أبی بکر، الإتقان فی علوم القرآن، محقق، محمد أبو الفضل إبراهیم، ج 4، ص 192، مصر، هیئة المصریة العامة للکتاب، 1394ق.
- ↑ حاجی خلیفه، مصطفى بن عبدالله کاتب جلبی، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج 1، ص 334، بغداد، مکتبه المثنى، 1941م؛ زرکشی، محمد بن عبد الله، البرهان فی علوم القرآن، محقق، محمد أبو الفضل إبراهیم، ج 2، ص 149، بیروت، دار إحیاء الکتب العربیة، چاپ اوّل، 1957م.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، گروهی از علما، ج 1، ص 39، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1995م.
- ↑ واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج 7، ص 349، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1414ق.
- ↑ همان.
- ↑ جرجانی، سید علی بن محمد، کتاب التعریفات، ج 1، ص 50، تهران، ناصر خسرو، چاپ چهارم، 1370ش.
- ↑ لسان العرب، ج 5، ص 55.
- ↑ ثعالبی، عبدالرحمن بن محمد، جواهر الحسان فی تفسیر القرآن، تحقیق، معوض، شیخ محمدعلی، عبدالموجود، شیخ عادل احمد، ج 1، ص 45، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق.
- ↑ ر. ک: ابن تیمیه، احمد بن عبد الحلیم، التفسیر الکبیر، ج 2، ص 103، بیروت، دار الکتب العلمیة، بیتا.
- ↑ طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 23؛ ج 3، ص 27، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.