confirmed، مدیران
۳۷٬۲۳۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
'''تأویل'''، اصطلاحی در [[علوم قرآنی]] و در تعبیر عام اصطلاحی است در مطالعات مربوط به فهم نصوص به معنای نوع خاصی برداشت از متن که به نحوی بر خلاف ظاهر متن باشد. قدما این واژه را با [[تفسیر قرآن]] مترادف و از این روی تمام آیات قرآن را دارای تأویل میدانستند. اما متأخرین آن را به معنای خلاف ظاهر دانسته، آیاتی خاص را دارای تأویل معرفی میکنند. در [[روایات]]، تأویل قرآن به معناى حقایق خارجى و واقعیتهاى عینى که مقاصد واقعى آیات مىباشد، به کار برده شده است. | '''تأویل'''، اصطلاحی در [[علوم قرآنی]] و در تعبیر عام اصطلاحی است در مطالعات مربوط به فهم نصوص به معنای نوع خاصی برداشت از متن که به نحوی بر خلاف ظاهر متن باشد. قدما این واژه را با [[تفسیر قرآن]] مترادف و از این روی تمام آیات قرآن را دارای تأویل میدانستند. اما متأخرین آن را به معنای خلاف ظاهر دانسته، آیاتی خاص را دارای تأویل معرفی میکنند. در [[روایات]]، تأویل قرآن به معناى حقایق خارجى و واقعیتهاى عینى که مقاصد واقعى آیات مىباشد، به کار برده شده است. | ||
=تأویل چیست و تفاوت آن با تفسیر= | |||
اگرچه در گفتوگوی عمومی، میان دو واژهی «أویل» و «[[تفسیر]]» تفاوت چندانی گذاشته نمیشود و به نوعی آن دو مترادف هم هستند؛ اما در منابع تخصصی در ارتباط با معنا و حقیقت تأویل قرآن و فرق آن با تفسیر قرآن، دیدگاههای مختلفی ابراز شده است. | |||
# جمعی گفتهاند: تفسیر و تأویل به یک معنا است<ref> ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، مصحح، میر دامادی، جمال الدین، ج 5، ص 55، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق؛ جلال الدین السیوطی، عبد الرحمن بن أبی بکر، الإتقان فی علوم القرآن، محقق، محمد أبو الفضل إبراهیم، ج 4، ص 192، مصر، هیئة المصریة العامة للکتاب، 1394ق.</ref>. | |||
# برخی تفسیر را اعم از تأویل دانستهاند<ref>حاجی خلیفه، مصطفى بن عبدالله کاتب جلبی، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج 1، ص 334، بغداد، مکتبه المثنى، 1941م؛ زرکشی، محمد بن عبد الله، البرهان فی علوم القرآن، محقق، محمد أبو الفضل إبراهیم، ج 2، ص 149، بیروت، دار إحیاء الکتب العربیة، چاپ اوّل، 1957م.</ref>. | |||
# بیشتر مفسران و صاحبنظران، تأویل را به طور کامل مغایر با تفسیر دانسته؛ اما در بیان فرق این دو و تعیین حیطهی هر کدام از آنها اختلاف نظر دارند: | |||
3-1. جمعی هرچند که هر دو واژه را مربوط به معنا و مفاهیم الفاظ دانستهاند، ولی «تفسیر» را به کشف مراد از لفظ مشکل<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، گروهی از علما، ج 1، ص 39، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1995م.</ref>، یا شرح قصهای مجمل و تعریف مدلول الفاظ غریب و تبیین اسباب نزول معنا کردهاند<ref> واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج 7، ص 349، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1414ق.</ref>؛ اما «تأویل» را به تبیین معنای متشابه<ref>همان.</ref> یا برگرداندن آیه از معنای ظاهر به معنای احتمالی موافق با کتاب و سنت<ref>جرجانی، سید علی بن محمد، کتاب التعریفات، ج 1، ص 50، تهران، ناصر خسرو، چاپ چهارم، 1370ش.</ref>، یا بازگرداندن یکی از دو احتمال به معنای مطابق با ظاهر اختصاص دادهاند<ref> لسان العرب، ج 5، ص 55.</ref>. | |||
3-2. برخی «تفسیر» را ویژهی معنای وضعی لفظ، و «تأویل» را تفسیر باطن لفظ دانستهاند<ref>ثعالبی، عبدالرحمن بن محمد، جواهر الحسان فی تفسیر القرآن، تحقیق، معوض، شیخ محمدعلی، عبدالموجود، شیخ عادل احمد، ج 1، ص 45، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق.</ref>. | |||
3-3. گروهی «تفسیر» را صورت علمی و معنای ذهنی کلام؛ و «تأویل» را حقیقت خارجی وجود «مخبر به»، و فعل مأمور و ترک محظور در امر و نهی معرفی کردهاند<ref>ر. ک: ابن تیمیه، احمد بن عبد الحلیم، التفسیر الکبیر، ج 2، ص 103، بیروت، دار الکتب العلمیة، بیتا.</ref>. | |||
3-4. و بعضی «تأویل» را خارج از حیطهی مفاهیم الفاظ و مصادیق خارجی آن دانسته و آنرا به حقیقت متعالیه قرآن در لوح محفوظ، که همه آیات کریمه مستند به آن است، تفسیر کردهاند<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 23؛ ج 3، ص 27، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.</ref>. | |||
در هر صورت آنچه در این مبحث اهمیت دارد، فهم معنای «تفسیر» و «تأویل» است. | |||
=پانویس= | =پانویس= |