بقلیه (قرامطه): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''بَقْلیّه (یا نَفلیّه)''' گروهی از «[[قرامطه]]» و | '''بَقْلیّه (یا نَفلیّه)''' گروهی از «[[قرامطه]]» و پیروان مردی به نام ابوحاتم بوده و از گیاهان تغذیه میکردند. | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
این فرقه در [[کوفه]] ساکن بودند. آنان نخست از عقاید داعی بورانی پیروی میکردند و از اینرو «[[بورانیه]]» خوانده میشدند؛ | این فرقه در [[کوفه]] ساکن بودند. آنان نخست از عقاید داعی بورانی پیروی میکردند و از اینرو «[[بورانیه]]» خوانده میشدند؛ سپس در سال ۲۹۵ هجری قمری به داعی ابوحاتم زُطّی گراییدند و به بقلیه تغییر نام یافتند. <ref>نویری احمد، نهایه الارب، قاهره، سال 1404 هجری قمری، و 1984 میلادی، ج 25، ص 275</ref> <ref>ابن دواداری ابوبکر، کنز الدرر، قاهره، سال 1380 قمری و 1961 میلادی، ص ۹۰ </ref> <ref>مقریزی احمد، اتعاظ الحنفاء، قاهره، سال ۱۳۸۷ هجری قمری، و ۱۹۶۷ میلادی، ج 12، ص 179</ref> | ||
==وجه تسمیه== | ==وجه تسمیه== | ||
این فرقه از این جهت به بقلیه معروف شدند زیرا ابوحاتم پیروان خود میگفت که تنها باید به خوردن دیگر سبزیجات اکتفا نمائید. هم چنین معتقد بود که حیوانات را نباید کشت و نباید از گوشت | این فرقه از این جهت به بقلیه معروف شدند زیرا ابوحاتم پیروان خود میگفت که تنها باید به خوردن دیگر سبزیجات اکتفا نمائید. هم چنین معتقد بود که حیوانات را نباید کشت و نباید از گوشت آنها برای خوردن استفاده کرد و آنها را از این کار منع میکرد.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، صال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 105 همراه با ویرایش و اصلاح عبارت </ref> <ref>نویری احمد، نهایه الارب، قاهره، سال 1404 هجری قمری، و 1984 میلادی، ج 25، ص 275</ref> <ref>ابن دواداری ابوبکر، کنز الدرر، قاهره، سال 1380 قمری و 1961 میلادی، ص ۹۰ </ref> <ref>مقریزی احمد، اتعاظ الحنفاء، قاهره، سال ۱۳۸۷ هجری قمری، و سال ۱۹۶۷ میلادی، ج 12، ص 179</ref> | ||
==بقلیه پس از مرگ ابوحاتم== | ==بقلیه پس از مرگ ابوحاتم== | ||
پس از درگذشت ابوحاتم در سال ۲۹۶ هجری قمری بقلیه به دو دسته تقسیم شدند: برخی همچنان بر زنده بودن و غیبت محمد بن اسماعیل پافشاری کردند و برخی دیگر گفتند که زکرویه بن مهرویه داعی بزرگ عراق کشته نشده است و در غیبت به سر | پس از درگذشت ابوحاتم در سال ۲۹۶ هجری قمری بقلیه به دو دسته تقسیم شدند: برخی همچنان بر زنده بودن و غیبت محمد بن اسماعیل پافشاری کردند و برخی دیگر گفتند که زکرویه بن مهرویه داعی بزرگ عراق کشته نشده است و در غیبت به سر میبرد.<ref>نویری احمد، نهایه الارب، قاهره، سال 1404 هجری قمری، و 1984 میلادی، ج 25، ص 276</ref> <ref>ابن دواداری ابوبکر، کنز الدرر، قاهره، سال 1380 قمری و 1961 میلادی، ص ۹۰</ref> | ||
<ref>مقریزی احمد، اتعاظ الحنفاء، قاهره، سال ۱۳۸۷ هجری قمری، و ۱۹۶۷ میلادی، ج 12، ص 179</ref> | <ref>مقریزی احمد، اتعاظ الحنفاء، قاهره، سال ۱۳۸۷ هجری قمری، و ۱۹۶۷ میلادی، ج 12، ص 179</ref> | ||
==قیام و شکست بقلیه== | ==قیام و شکست بقلیه== | ||
بقلیه در سال | بقلیه در سال ۳۱۶ هجری قمری به ریاست مسعود بن حریث و عیسی بن موسی در اطراف کوفه قیام کردند و با همدستی همسایگان بدوی خود به غارت اموال مردم پرداختند <ref>مسعودی علی، التنبیه و الاشراف، به کوشش دخویه، لیدن، سال ۱۸۹۳ میلادی، ص 391</ref> در پی این کار مقتدر خلیفه عباسی دو تن از سرداران خود به نام هارون بن غریب و صافی را به سوی آنها گسیل کرد. در این نبرد بقلیه شکستی سختی خوردند و بسیاری از ایشان کشته و اسیر گردیدند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، صال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 105</ref> <ref>مسعودی علی، التنبیه و الاشراف، به کوشش دخویه، لیدن، سال ۱۸۹۳ میلادی، ص 391 </ref> <ref>ابن اثیر، الکامل، ج 8، ص 187</ref> نماد بقلیه در جنگ پرچمی سفیدی بود که روی آن آیه شریفه «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین» سوره قصص،(28) آیه 5 که مربوط به رهایی قوم بنی اسرائیل از دست فرعون بود نقش بسته بود.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، صال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 105</ref> | ||
==سر انجام بقلیه== | ==سر انجام بقلیه== | ||
سر انجام بقلیه در | سر انجام بقلیه در جنگی که با سپاهیان مقتدر رخ داد معلوم شد. آنها با دادن کشتههای فراوان و حالتی سرنگون وارد بغداد شدند <ref>ابناثیر، الکامل، ج 7، ص 187</ref> و برخی که از نبرد جان سالم به در برده بودند، به سلیمان بن حسن قرمطی - که از هیت به [[بحرین]] بازگشته بود پیوستند و از آنجا که آنان در بیشهها میزیستند در سپاه سلیمان به «اَجَمیین» نامیده شدند. <ref>مسعودی علی، التنبیه و الاشراف، به کوشش دخویه، لیدن، سال ۱۸۹۳ میلادی، ص 391</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
[[رده: فرق و مذاهب]] | [[رده: فرق و مذاهب]] | ||
<references /> | <references /> |
نسخهٔ ۱۵ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۰۶
بَقْلیّه (یا نَفلیّه) گروهی از «قرامطه» و پیروان مردی به نام ابوحاتم بوده و از گیاهان تغذیه میکردند.
تاریخچه
این فرقه در کوفه ساکن بودند. آنان نخست از عقاید داعی بورانی پیروی میکردند و از اینرو «بورانیه» خوانده میشدند؛ سپس در سال ۲۹۵ هجری قمری به داعی ابوحاتم زُطّی گراییدند و به بقلیه تغییر نام یافتند. [۱] [۲] [۳]
وجه تسمیه
این فرقه از این جهت به بقلیه معروف شدند زیرا ابوحاتم پیروان خود میگفت که تنها باید به خوردن دیگر سبزیجات اکتفا نمائید. هم چنین معتقد بود که حیوانات را نباید کشت و نباید از گوشت آنها برای خوردن استفاده کرد و آنها را از این کار منع میکرد.[۴] [۵] [۶] [۷]
بقلیه پس از مرگ ابوحاتم
پس از درگذشت ابوحاتم در سال ۲۹۶ هجری قمری بقلیه به دو دسته تقسیم شدند: برخی همچنان بر زنده بودن و غیبت محمد بن اسماعیل پافشاری کردند و برخی دیگر گفتند که زکرویه بن مهرویه داعی بزرگ عراق کشته نشده است و در غیبت به سر میبرد.[۸] [۹] [۱۰]
قیام و شکست بقلیه
بقلیه در سال ۳۱۶ هجری قمری به ریاست مسعود بن حریث و عیسی بن موسی در اطراف کوفه قیام کردند و با همدستی همسایگان بدوی خود به غارت اموال مردم پرداختند [۱۱] در پی این کار مقتدر خلیفه عباسی دو تن از سرداران خود به نام هارون بن غریب و صافی را به سوی آنها گسیل کرد. در این نبرد بقلیه شکستی سختی خوردند و بسیاری از ایشان کشته و اسیر گردیدند. [۱۲] [۱۳] [۱۴] نماد بقلیه در جنگ پرچمی سفیدی بود که روی آن آیه شریفه «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین» سوره قصص،(28) آیه 5 که مربوط به رهایی قوم بنی اسرائیل از دست فرعون بود نقش بسته بود.[۱۵]
سر انجام بقلیه
سر انجام بقلیه در جنگی که با سپاهیان مقتدر رخ داد معلوم شد. آنها با دادن کشتههای فراوان و حالتی سرنگون وارد بغداد شدند [۱۶] و برخی که از نبرد جان سالم به در برده بودند، به سلیمان بن حسن قرمطی - که از هیت به بحرین بازگشته بود پیوستند و از آنجا که آنان در بیشهها میزیستند در سپاه سلیمان به «اَجَمیین» نامیده شدند. [۱۷]
پانویس
- ↑ نویری احمد، نهایه الارب، قاهره، سال 1404 هجری قمری، و 1984 میلادی، ج 25، ص 275
- ↑ ابن دواداری ابوبکر، کنز الدرر، قاهره، سال 1380 قمری و 1961 میلادی، ص ۹۰
- ↑ مقریزی احمد، اتعاظ الحنفاء، قاهره، سال ۱۳۸۷ هجری قمری، و ۱۹۶۷ میلادی، ج 12، ص 179
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، صال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 105 همراه با ویرایش و اصلاح عبارت
- ↑ نویری احمد، نهایه الارب، قاهره، سال 1404 هجری قمری، و 1984 میلادی، ج 25، ص 275
- ↑ ابن دواداری ابوبکر، کنز الدرر، قاهره، سال 1380 قمری و 1961 میلادی، ص ۹۰
- ↑ مقریزی احمد، اتعاظ الحنفاء، قاهره، سال ۱۳۸۷ هجری قمری، و سال ۱۹۶۷ میلادی، ج 12، ص 179
- ↑ نویری احمد، نهایه الارب، قاهره، سال 1404 هجری قمری، و 1984 میلادی، ج 25، ص 276
- ↑ ابن دواداری ابوبکر، کنز الدرر، قاهره، سال 1380 قمری و 1961 میلادی، ص ۹۰
- ↑ مقریزی احمد، اتعاظ الحنفاء، قاهره، سال ۱۳۸۷ هجری قمری، و ۱۹۶۷ میلادی، ج 12، ص 179
- ↑ مسعودی علی، التنبیه و الاشراف، به کوشش دخویه، لیدن، سال ۱۸۹۳ میلادی، ص 391
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، صال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 105
- ↑ مسعودی علی، التنبیه و الاشراف، به کوشش دخویه، لیدن، سال ۱۸۹۳ میلادی، ص 391
- ↑ ابن اثیر، الکامل، ج 8، ص 187
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، صال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 105
- ↑ ابناثیر، الکامل، ج 7، ص 187
- ↑ مسعودی علی، التنبیه و الاشراف، به کوشش دخویه، لیدن، سال ۱۸۹۳ میلادی، ص 391