جنابیه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
ابوسعید حسن بن بهرام جنّابی ( | ابوسعید حسن بن بهرام جنّابی (گناوهای) معروف به ابوسعید گناوهای در قرن سوم هجری قمری در شهر جنابه گناوه کنونی (استان بوشهر) در یکی از محلههای قدیمی متولد شد.<ref>حمیدی سید جعفر، نهضت ابوسعید دیلمی، تهران: نشر مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپ سوم، سال 1372 شمسی، ص 75.</ref> | ||
وی بنیانگذار [[قرمطیان]] در بحرین و احساء بود. زمانی که [[مقتدرعباسی|مقتدر]] خلیفه [[عباسیان|عباسی]] به خلافت رسید، ابوسعید جنّابی یکی از رهبران قرامطه بود که در [[بحرین]] قیام کرد. وی به کمک قبایل عبدالقیس و ربیعه بحرین شهر الاحسا را تسخیر کرد و حکومت [[قرامطه]] را تشکیل داد. ابوسعید در نامهای به [[معتضد عباسی]] علت قیام خود را «بیداد» و ظلم خلیفه دانست. بعد از مرگ او در سال ۳۰۰ قمری (۹۱۳ میلادی)، پسرش ابوطاهر رهبر قرامطهٔ بحرین شد. وی به مقتدر نامه نوشت و در آن سپاه خود را حزب خدا معرفی کرد. قرامطهٔ بحرین دردسرهای فراوانی برای عباسیان ایجاد کردند؛ حج را چند بار متروک کرده، حجرالاسود را ربودند. | وی بنیانگذار [[قرمطیان]] در بحرین و احساء بود. زمانی که [[مقتدرعباسی|مقتدر]] خلیفه [[عباسیان|عباسی]] به خلافت رسید، ابوسعید جنّابی یکی از رهبران قرامطه بود که در [[بحرین]] قیام کرد. وی به کمک قبایل عبدالقیس و ربیعه بحرین شهر الاحسا را تسخیر کرد و حکومت [[قرامطه]] را تشکیل داد. ابوسعید در نامهای به [[معتضد عباسی]] علت قیام خود را «بیداد» و ظلم خلیفه دانست. بعد از مرگ او در سال ۳۰۰ قمری (۹۱۳ میلادی)، پسرش ابوطاهر رهبر قرامطهٔ بحرین شد. وی به مقتدر نامه نوشت و در آن سپاه خود را حزب خدا معرفی کرد. قرامطهٔ بحرین دردسرهای فراوانی برای عباسیان ایجاد کردند؛ حج را چند بار متروک کرده، حجرالاسود را ربودند. | ||
نسخهٔ ۱۷ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۴۲
جنّابیه پیروان ابوسعید بن بهرام جنابی بودند.[۱]
تاریخچه
ابوسعید حسن بن بهرام جنّابی (گناوهای) معروف به ابوسعید گناوهای در قرن سوم هجری قمری در شهر جنابه گناوه کنونی (استان بوشهر) در یکی از محلههای قدیمی متولد شد.[۲] وی بنیانگذار قرمطیان در بحرین و احساء بود. زمانی که مقتدر خلیفه عباسی به خلافت رسید، ابوسعید جنّابی یکی از رهبران قرامطه بود که در بحرین قیام کرد. وی به کمک قبایل عبدالقیس و ربیعه بحرین شهر الاحسا را تسخیر کرد و حکومت قرامطه را تشکیل داد. ابوسعید در نامهای به معتضد عباسی علت قیام خود را «بیداد» و ظلم خلیفه دانست. بعد از مرگ او در سال ۳۰۰ قمری (۹۱۳ میلادی)، پسرش ابوطاهر رهبر قرامطهٔ بحرین شد. وی به مقتدر نامه نوشت و در آن سپاه خود را حزب خدا معرفی کرد. قرامطهٔ بحرین دردسرهای فراوانی برای عباسیان ایجاد کردند؛ حج را چند بار متروک کرده، حجرالاسود را ربودند.
درگذشت
ابوسعید مردی دلاور و زیرک بود و پیروانش او را سید لقب داده بودند. یکی از خادمان سیسیلی وی را در حمام کشت و پس از آن خودش نیز کشته شد. از ابوسعید پس از مرگ تجلیل بسیاری شد و پیروانش معتقد بودند که او دوباره زنده میشود و به این جهان بازمیگردد، بنابراین اسبی زینکرده را کنار قبرش آماده کرده بودند تا او هنگام بازگشت بر آن سوار شود. ابوسعید درزمان حیاتش سعید را که بزرگترین فرزندش بود به ولایتعهدی خود گماشته بود اما او از پس این کار برنیامد و برادر کوچکترش ابوطاهر سلیمان بر او چیره شد و رهبری قرمطیان را پس از برادرش بهعهده گرفت. ابوسعید شانزده سال حکومت کرد. [۳] [۴] [۵] [۶][۷] [۸] [۹] [۱۰] [۱۱] [۱۲] [۱۳] [۱۴] [۱۵] [۱۶]
منبع
عبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۲، ص۱۷۵.
پانویس
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی،چاپ اول، ص142
- ↑ حمیدی سید جعفر، نهضت ابوسعید دیلمی، تهران: نشر مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپ سوم، سال 1372 شمسی، ص 75.
- ↑ ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۸۳.
- ↑ ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۴۹۴.
- ↑ ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، ج۱۳، ص۱۴۲.
- ↑ ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، ج۶، ص۳۰.
- ↑ ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۱، ص۴۴۰.
- ↑ ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۸۱.
- ↑ ابن تغری بردی، یوسف بن تغری بردی، النجوم الزاهره، ج۳، ص۱۱۹.
- ↑ ابن تغری بردی، یوسف بن تغری بردی، النجوم الزاهره، ج۳، ص۱۸۲.
- ↑ ابن تغری بردی، یوسف بن تغری بردی، النجوم الزاهره، ج۳، ص۱۲۲.
- ↑ ابن تغری بردی، یوسف بن تغری بردی، النجوم الزاهره، ج۳، ص۱۱۰.
- ↑ دواداری، ابوبکر بن عبدالله، کنز الدّرر، ص۶۱.
- ↑ ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۱، ص۴۱۱.
- ↑ حرانی صابی، ثابت بن سنان، تاریخ اخبار القرامطه، ص۲۰۱ به بعد.
- ↑ ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۲، ص۱۴۷.