اخوان المسلمین لیبی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'ه‌ی' به 'ه')
جز (تمیزکاری)
خط ۴۲: خط ۴۲:
=رهبران و شخصیت‌ها=
=رهبران و شخصیت‌ها=


==عزالدین ابراهیم==
== عزالدین ابراهیم ==


دکتر عزالدین ابراهیم در سال 1928م همزمان با تاسیس جماعت [[اخوان‌المسلمین]] [[مصر]] در اسماعیلیه متولد شد و در سنین جوانی به [[قاهره]] رفت تا در دانشگاه فؤاد اول (قاهره کنونی) به تحصیل بپردازد. وی سال‌ها در حوزه تعلیم و تربیت در کشورهای [[مصر]]، [[لیبی]]، [[سوریه]]، [[قطر]]، [[عربستان]]، [[انگلستان]] و [[آمریکا]] فعالیت کرده است. ابراهیم در دورانی که اخوانی‌های مصر تحت تعقیب دولت [[جمال عبدالناصر]] بودند، به لیبی گریخت و نخستین هسته‌های اولیه اخوان‌المسلمین را در این کشور بنا نهاد. این شخصیت اخوانی بارها توسط حکومت‌های لیبی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تشکیل گروه‌های زیر زمینی بازداشت شد و در سال 2002م محکوم به اعدام گردید، اما بعدها این حکم به حبس ابد تقلیل یافت. ابراهیم که سال‌ها در کشورهای اروپایی زندگی کرده بود، در اواخر عمر خویش به کشورهای عربی حوزه [[خلیج فارس]] نقل مکان کرد و در دوره‌ای ریاست دانشگاه امارات و مشاور فرهنگی امیر دبی بود. وی در نهایت سال 2010م در لندن دنیا از جهان فرو بست.
دکتر عزالدین ابراهیم در سال 1928م همزمان با تاسیس جماعت [[اخوان‌المسلمین]] [[مصر]] در اسماعیلیه متولد شد و در سنین جوانی به [[قاهره]] رفت تا در دانشگاه فؤاد اول (قاهره کنونی) به تحصیل بپردازد. وی سال‌ها در حوزه تعلیم و تربیت در کشورهای [[مصر]]، [[لیبی]]، [[سوریه]]، [[قطر]]، [[عربستان]]، [[انگلستان]] و [[آمریکا]] فعالیت کرده است. ابراهیم در دورانی که اخوانی‌های مصر تحت تعقیب دولت [[جمال عبدالناصر]] بودند، به لیبی گریخت و نخستین هسته‌های اولیه اخوان‌المسلمین را در این کشور بنا نهاد. این شخصیت اخوانی بارها توسط حکومت‌های لیبی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تشکیل گروه‌های زیر زمینی بازداشت شد و در سال 2002م محکوم به اعدام گردید، اما بعدها این حکم به حبس ابد تقلیل یافت. ابراهیم که سال‌ها در کشورهای اروپایی زندگی کرده بود، در اواخر عمر خویش به کشورهای عربی حوزه [[خلیج فارس]] نقل مکان کرد و در دوره‌ای ریاست دانشگاه امارات و مشاور فرهنگی امیر دبی بود. وی در نهایت سال 2010م در لندن دنیا از جهان فرو بست.
خط ۴۸: خط ۴۸:
سلیمان عبدالقادر از اعضای جوان و فعال اخوان‌المسلمین لیبی است که در سال 2004م به عنوان جوانترین ناظرکل اخوان لیبی برگزیده شد. وی در سال 1969م در بنغازی متولد شد، اما خانواده او اصالتاً اهل مصراته هستند. عبدالقادر تحصیلات آکادمیک خود را دانشگاه «النجم الساطع» بنغازی در رشته مهندسی مکانیک آغاز کرد و سپس برای ادامنه تحصیلات عازم شهر زوریخ سوئیس شد و در حال حاضر استاد گروه توسعه دانشگاه زوریخ است. وی در سال 1982م عضو کمیته‌های انقلابی قدافی بود، اما پس از حوادث سال 1984م و اعدام جمعی از رهبران اخوان‌المسلمین تغییر موضع داد و به جنبش «التبلیغ» ملحق شد. در این دوره تحت تاثیر تعالیم مبلغان سوری الاصل همچون عبدالسلام المشیطی و دکتر محمد بوسدره به فعالیت‌های اسلامی گرایش پیدا کرد و در نهایت در سال 1989م بصورت رسمی در تشکیلات اخوان‌المسلمین عضویت یافت. در حوادث خونبار 1995م و بازداشت صدها تن از رهبران و اعضای اخوان‌المسلمین توسط دولت قذافی به [[سوئیس]] رفت و در آنجا فعالیت خود را توسعه بخشید تا اینکه در سال 2004م به عنوان ناظرکل اخوان منصوب گردید. در سال 2011م و بعد از سقوط قدافی پس از 16 سال دوری مجددا به لیبی بازگشت و تا کنگره نهم اخوان در تاریخ 20/11/2011م در منصب خود ابقا گردید.
سلیمان عبدالقادر از اعضای جوان و فعال اخوان‌المسلمین لیبی است که در سال 2004م به عنوان جوانترین ناظرکل اخوان لیبی برگزیده شد. وی در سال 1969م در بنغازی متولد شد، اما خانواده او اصالتاً اهل مصراته هستند. عبدالقادر تحصیلات آکادمیک خود را دانشگاه «النجم الساطع» بنغازی در رشته مهندسی مکانیک آغاز کرد و سپس برای ادامنه تحصیلات عازم شهر زوریخ سوئیس شد و در حال حاضر استاد گروه توسعه دانشگاه زوریخ است. وی در سال 1982م عضو کمیته‌های انقلابی قدافی بود، اما پس از حوادث سال 1984م و اعدام جمعی از رهبران اخوان‌المسلمین تغییر موضع داد و به جنبش «التبلیغ» ملحق شد. در این دوره تحت تاثیر تعالیم مبلغان سوری الاصل همچون عبدالسلام المشیطی و دکتر محمد بوسدره به فعالیت‌های اسلامی گرایش پیدا کرد و در نهایت در سال 1989م بصورت رسمی در تشکیلات اخوان‌المسلمین عضویت یافت. در حوادث خونبار 1995م و بازداشت صدها تن از رهبران و اعضای اخوان‌المسلمین توسط دولت قذافی به [[سوئیس]] رفت و در آنجا فعالیت خود را توسعه بخشید تا اینکه در سال 2004م به عنوان ناظرکل اخوان منصوب گردید. در سال 2011م و بعد از سقوط قدافی پس از 16 سال دوری مجددا به لیبی بازگشت و تا کنگره نهم اخوان در تاریخ 20/11/2011م در منصب خود ابقا گردید.


==بشیر عبدالسلام الکبتی==
== بشیر عبدالسلام الکبتی ==


[[بشیر کبتی|بشیر عبدالسلام الکبتی]] ، مسئول کل [[اخوان‌المسلمین]] لیبی است که سال 1953م در شهر بنغازی متولد شد. وی دانش آموخته رشته حسابداری از دانشکده اقتصاد و بازرگانی دانشگاه قاریونس در بنغازی است. الکبتی در سال 1982م همزمان با بازداشت سراسری اعضای اخوان‌المسلمین لیبی برای تحصیل در [[دانشگاه هاروارد|دانشگاه‌هاروارد]] عازم [[آمریکا]] شد و طی مدت 33 سال اقامت خود در این کشور مسئولیت‌هایی متعددی همچون ریاست [[مرکز اسلامی کلرمونت]] و [[انجمن دانشجویان لیبیایی مقیم آمریکا]] را بر عهده داشت. در نهایت عبدالسلام الکبتی بعد از سقوط دولت [[قذافی]] به لیبی بازگشت و در کنگره نهم اخوان‌المسلمین با رأی اکثریت به عنوان مسئول کل اخوان‌المسلمین انتخاب شد.<br>
[[بشیر کبتی|بشیر عبدالسلام الکبتی]]، مسئول کل [[اخوان‌المسلمین]] لیبی است که سال 1953م در شهر بنغازی متولد شد. وی دانش آموخته رشته حسابداری از دانشکده اقتصاد و بازرگانی دانشگاه قاریونس در بنغازی است. الکبتی در سال 1982م همزمان با بازداشت سراسری اعضای اخوان‌المسلمین لیبی برای تحصیل در [[دانشگاه هاروارد|دانشگاه‌هاروارد]] عازم [[آمریکا]] شد و طی مدت 33 سال اقامت خود در این کشور مسئولیت‌هایی متعددی همچون ریاست [[مرکز اسلامی کلرمونت]] و [[انجمن دانشجویان لیبیایی مقیم آمریکا]] را بر عهده داشت. در نهایت عبدالسلام الکبتی بعد از سقوط دولت [[قذافی]] به لیبی بازگشت و در کنگره نهم اخوان‌المسلمین با رأی اکثریت به عنوان مسئول کل اخوان‌المسلمین انتخاب شد.<br>


گروه اخوان‌المسلمین لیبی مانند بسیاری از گروه‌های سیاسی این کشور در زمان حکمرانی [[معمر قذافی]] حق فعالیت قانونی نداشت. بعد از سال 2011 و سرنگونی قذافی، اخوانی‌ها هم مانند بسیاری از گروه‌های دیگر فرصت نقش آفرینی در تحولات لیبی را پیدا کردند.
گروه اخوان‌المسلمین لیبی مانند بسیاری از گروه‌های سیاسی این کشور در زمان حکمرانی [[معمر قذافی]] حق فعالیت قانونی نداشت. بعد از سال 2011 و سرنگونی قذافی، اخوانی‌ها هم مانند بسیاری از گروه‌های دیگر فرصت نقش آفرینی در تحولات لیبی را پیدا کردند.
خط ۶۷: خط ۶۷:
در این بین ورود لیبی به یک دوره هرج و مرج سبب می‌شود که اخوانی‌ها از شرایط این هرج و مرج و آشوب‌هایی (که به واسطه حضور گروه‌های متعدد مسلح در لیبی به وجود می‌آید) متاثر شوند. چنانچه از سال 2014 به بعد اوضاع برای گروه‌های مختلف سیاسی در لیبی و به تبع آن اخوان‌المسلمین بدتر هم می‌شود و علت آن حضور ملموس و جدی گروه‌های مختلف سلفی جهادی به ویژه داعش در لیبی است.
در این بین ورود لیبی به یک دوره هرج و مرج سبب می‌شود که اخوانی‌ها از شرایط این هرج و مرج و آشوب‌هایی (که به واسطه حضور گروه‌های متعدد مسلح در لیبی به وجود می‌آید) متاثر شوند. چنانچه از سال 2014 به بعد اوضاع برای گروه‌های مختلف سیاسی در لیبی و به تبع آن اخوان‌المسلمین بدتر هم می‌شود و علت آن حضور ملموس و جدی گروه‌های مختلف سلفی جهادی به ویژه داعش در لیبی است.


اما از جهت دیگر باید گفت که هر چند اخوانی‌های لیبی مانند اخوانی‌های مصر، از محبوبیت گسترده مردمی برخوردار نیستند، اما واقعا بازیگر تاثیرگذاری هستند. اگر بخواهیم جایگاه اخوان را در صحنه سیاسی امروز لیبی ترسیم کنیم، باید به این نکته توجه کنیم که در یکی دو سال گذشته فضای سیاسی لیبی شاهد حضور همزمان دو دولت و مجلس موازی و رقیب ( به بیان دیگر نوعی حاکمیت دوگانه در لیبی) بود. شرایط در لیبی به گونه‌ای پیش رفت که در آن انتخاباتی برگزار می‌شود و با وجود مشارکت بسیار کمی مجلسی با ماهیتی سکولار و لیبرال شکل گرفت و مورد تایید جامعه جهانی و غربی‌ها قرار گرفت. از طرف دیگر جریان‌های اسلام‌گرا و نزدیک به اخوان هم (که نتیجه این انتخابات را قبول نداشتند) عمدتا در شهر طرابلس، پایتخت، اوضاع را در دست داشتند و مجلس و دولتی به ریاست آقای عمرالحاسی در طرابلس (که نزدیک به اخوانی‌هاست) شکل می‌گیرد و یک مجلس و دولت هم در تقرق در شرق لیبی به ریاست آقای عبدالله السناف شکل گرفت.
اما از جهت دیگر باید گفت که هر چند اخوانی‌های لیبی مانند اخوانی‌های مصر، از محبوبیت گسترده مردمی برخوردار نیستند، اما واقعا بازیگر تاثیرگذاری هستند. اگر بخواهیم جایگاه اخوان را در صحنه سیاسی امروز لیبی ترسیم کنیم، باید به این نکته توجه کنیم که در یکی دو سال گذشته فضای سیاسی لیبی شاهد حضور همزمان دو دولت و مجلس موازی و رقیب (به بیان دیگر نوعی حاکمیت دوگانه در لیبی) بود. شرایط در لیبی به گونه‌ای پیش رفت که در آن انتخاباتی برگزار می‌شود و با وجود مشارکت بسیار کمی مجلسی با ماهیتی سکولار و لیبرال شکل گرفت و مورد تایید جامعه جهانی و غربی‌ها قرار گرفت. از طرف دیگر جریان‌های اسلام‌گرا و نزدیک به اخوان هم (که نتیجه این انتخابات را قبول نداشتند) عمدتا در شهر طرابلس، پایتخت، اوضاع را در دست داشتند و مجلس و دولتی به ریاست آقای عمرالحاسی در طرابلس (که نزدیک به اخوانی‌هاست) شکل می‌گیرد و یک مجلس و دولت هم در تقرق در شرق لیبی به ریاست آقای عبدالله السناف شکل گرفت.


بعد از آن ماجرای خلیفه و ژنرال حفتر و حملات به [[طرابلس]] را می‌بینیم که عملا با کار حفتر ارتش لیبی دچار انشقاق جدی می‌شود و عملا نیروهای حفتر نقش بازوی نظامی مجلس غرب‌گرا بازی می‌کنند و در مقابل آن در شهر طرابلس جریان نظامی فجر هم پیمان اخوان است و از مجلس و دولت طرابلس حمایت می‌کنند. در این بین برگ برنده طرابلسی‌ها حمایت جدی ترکیه و قطر در پشت سر خود بود. از طرف دیگر هم گروه حفتر واقعا گزینه‌ای جدی برای غربی‌ها و به نوعی زنگ خطر جدی برای اخوانی‌ها محسوب می‌شد. یعنی قرار است سناریویی دقیقا مانند عبدالفتاح السیسی مصر، در لیبی به وسیله حفتر شکل بگیرد و واقعا شرایط برای اخوانی‌ها سخت می‌شود.
بعد از آن ماجرای خلیفه و ژنرال حفتر و حملات به [[طرابلس]] را می‌بینیم که عملا با کار حفتر ارتش لیبی دچار انشقاق جدی می‌شود و عملا نیروهای حفتر نقش بازوی نظامی مجلس غرب‌گرا بازی می‌کنند و در مقابل آن در شهر طرابلس جریان نظامی فجر هم پیمان اخوان است و از مجلس و دولت طرابلس حمایت می‌کنند. در این بین برگ برنده طرابلسی‌ها حمایت جدی ترکیه و قطر در پشت سر خود بود. از طرف دیگر هم گروه حفتر واقعا گزینه‌ای جدی برای غربی‌ها و به نوعی زنگ خطر جدی برای اخوانی‌ها محسوب می‌شد. یعنی قرار است سناریویی دقیقا مانند عبدالفتاح السیسی مصر، در لیبی به وسیله حفتر شکل بگیرد و واقعا شرایط برای اخوانی‌ها سخت می‌شود.


بعد از آن شاهد خلا حاکمیتی در کشور هستیم که به واسطه این خلا امنیتی و نبود دولت مقتدر مرکزی، جریان‌های جهادی مانند [[داعش]]، قدرت می‌گیرند و تا نزدیکی [[طرابلس]] هم می‌رسند و این موضوع برای لیبیایی‌ها و غربی‌ها زنگ خطر بوده است. داعشی‌ها به ساحل اروپا نزدیک می‌شوند و در آن جا شهر سرت را در یک قدمی اروپا در دست خود می‌گیرند. بعد از این ماجرا شاهد گفتگوهای ملی طی یک سال اخیر با میانجیگری سازمان ملل بودیم و اخوانی‌ها هم در این گفتگوها شرکت می‌کنند. در این میان به نظر می‌رسد که طرف‌های غربی ، ترک‌ها و قطری‌ها توانسته‌اند برای تشکیل دولت وحدت ملی به تفاهماتی برسند و به تشتت و حکومت دوگانه پایان دهند. به نظر می‌رسد که غربی‌ها در‌این‌باره اراده‌ای جدی دارند و گفتگوها را به قصد ایجاد دولت وحدت ملی انجام می‌دهند و اخوانی‌ها واقعا از این جدال عقب کشیده و به تشکیل یک دولت وحدت ملی رضایت داده‌اند.
بعد از آن شاهد خلا حاکمیتی در کشور هستیم که به واسطه این خلا امنیتی و نبود دولت مقتدر مرکزی، جریان‌های جهادی مانند [[داعش]]، قدرت می‌گیرند و تا نزدیکی [[طرابلس]] هم می‌رسند و این موضوع برای لیبیایی‌ها و غربی‌ها زنگ خطر بوده است. داعشی‌ها به ساحل اروپا نزدیک می‌شوند و در آن جا شهر سرت را در یک قدمی اروپا در دست خود می‌گیرند. بعد از این ماجرا شاهد گفتگوهای ملی طی یک سال اخیر با میانجیگری سازمان ملل بودیم و اخوانی‌ها هم در این گفتگوها شرکت می‌کنند. در این میان به نظر می‌رسد که طرف‌های غربی، ترک‌ها و قطری‌ها توانسته‌اند برای تشکیل دولت وحدت ملی به تفاهماتی برسند و به تشتت و حکومت دوگانه پایان دهند. به نظر می‌رسد که غربی‌ها در‌این‌باره اراده‌ای جدی دارند و گفتگوها را به قصد ایجاد دولت وحدت ملی انجام می‌دهند و اخوانی‌ها واقعا از این جدال عقب کشیده و به تشکیل یک دولت وحدت ملی رضایت داده‌اند.


در حال حاضر شرایط به گونه‌ای است که لیبی بیشتر از هر چیز نیاز به یک وحدت ملی و پارلمانی که در طبرق به عنوان یک پارلمان قانونی شناخته می‌شود، ظاهرا دولت وحدت ملی را قبول دارد. به هر حال این وضعیت به نوعی عقبگرد برای اخوانی‌های لیبی است و البته به نظر می‌رسد که راه دیگری هم نداشتند، یعنی هم شرایط لیبی این طور اقتضا می‌کرده است و هم در به روی پاشنه اخوانی‌ها نمی چرخد و فشارهای بین‌المللی هم واقعا بر روی آنها زیاد بوده است و شاید بتوان گفت که دوره قدرت نمایی اخوانی‌ها در لیبی به پایان رسیده است. در حال حاضر پس از چهار سال از سرنگونی قذافی باید گفت که در بروز این شرایط وخیم سیاسی لیبی (که از نبود یک دولت مقتدر رنج می‌برده است ) همه گروه‌ها از جمله اخوانی‌ها نقش داشته و شاید در حال حاضر به نوعی در حال توبیخ شدن هستند. در ابتدا شاید همگرایی خوبی میان اخوانی‌ها و دیگر گروه‌‌های سیاسی لیبی شکل گرفت، اما به مرور زمان با نقش آفرینی قدرت‌های منطقه‌ای بعد از خلع مرسی در مصر و ایجاد دو قطبی اسلام‌گرا، سکولار در لیبی، شکاف‌ها بیشتر می‌شود و شاهد شکل‌گیری این دو قطبی در تونس و مصر هم بودیم. کشور به یک خلا دولت مرکزی سوق داده می‌شود که مامن گروه‌های مسلح بسیار زیادی مانند داعش می‌شود.
در حال حاضر شرایط به گونه‌ای است که لیبی بیشتر از هر چیز نیاز به یک وحدت ملی و پارلمانی که در طبرق به عنوان یک پارلمان قانونی شناخته می‌شود، ظاهرا دولت وحدت ملی را قبول دارد. به هر حال این وضعیت به نوعی عقبگرد برای اخوانی‌های لیبی است و البته به نظر می‌رسد که راه دیگری هم نداشتند، یعنی هم شرایط لیبی این طور اقتضا می‌کرده است و هم در به روی پاشنه اخوانی‌ها نمی چرخد و فشارهای بین‌المللی هم واقعا بر روی آنها زیاد بوده است و شاید بتوان گفت که دوره قدرت نمایی اخوانی‌ها در لیبی به پایان رسیده است. در حال حاضر پس از چهار سال از سرنگونی قذافی باید گفت که در بروز این شرایط وخیم سیاسی لیبی (که از نبود یک دولت مقتدر رنج می‌برده است) همه گروه‌ها از جمله اخوانی‌ها نقش داشته و شاید در حال حاضر به نوعی در حال توبیخ شدن هستند. در ابتدا شاید همگرایی خوبی میان اخوانی‌ها و دیگر گروه‌‌های سیاسی لیبی شکل گرفت، اما به مرور زمان با نقش آفرینی قدرت‌های منطقه‌ای بعد از خلع مرسی در مصر و ایجاد دو قطبی اسلام‌گرا، سکولار در لیبی، شکاف‌ها بیشتر می‌شود و شاهد شکل‌گیری این دو قطبی در تونس و مصر هم بودیم. کشور به یک خلا دولت مرکزی سوق داده می‌شود که مامن گروه‌های مسلح بسیار زیادی مانند داعش می‌شود.


اما نکته مهم این است که واقعا در لیبی آینده نمی‌توان از تاثیرگذاری اخوان‌المسلمین بر ساختار سیاسی و توزیع قدرت در لیبی صرف نظر کرد و این امر حقیقتی است که اخوان‌المسلمین، علی رغم همه شکست‌هایی (که با آن مواجه شده ) در آینده لیبی نقش آفرینی جدی خواهند داشت.
اما نکته مهم این است که واقعا در لیبی آینده نمی‌توان از تاثیرگذاری اخوان‌المسلمین بر ساختار سیاسی و توزیع قدرت در لیبی صرف نظر کرد و این امر حقیقتی است که اخوان‌المسلمین، علی رغم همه شکست‌هایی (که با آن مواجه شده) در آینده لیبی نقش آفرینی جدی خواهند داشت.


=چگونگی گسترش مبانی فکری اخوان در لیبی=
=چگونگی گسترش مبانی فکری اخوان در لیبی=


==حضور مبارزان و مجاهدان لیبیایی در مصر==
== حضور مبارزان و مجاهدان لیبیایی در مصر ==


بسیاری از خانواده‌های مبارزان و مجاهدان [[لیبی|لیبی]] از جور و ستم استعمار [[ایتالیا]]، فرار و در شهرهای مصری پناه گرفته و اقامت گزیدند. اکثر جوانان لیبیایی مقیم [[مصر]] در دانشگاه‌های مصر به ویژه دانشگاه الازهر به تحصیل پرداختند و از این رهگذر با جریانات فکری و سیاسی [[مصر]] از جمله افکار و عقاید [[حسن البنا]] مرشد اول و مؤسس اخوان‌المسلمین، آشنا شده و تحت تأثیر آن قرار گرفتند.  
بسیاری از خانواده‌های مبارزان و مجاهدان [[لیبی|لیبی]] از جور و ستم استعمار [[ایتالیا]]، فرار و در شهرهای مصری پناه گرفته و اقامت گزیدند. اکثر جوانان لیبیایی مقیم [[مصر]] در دانشگاه‌های مصر به ویژه دانشگاه الازهر به تحصیل پرداختند و از این رهگذر با جریانات فکری و سیاسی [[مصر]] از جمله افکار و عقاید [[حسن البنا]] مرشد اول و مؤسس اخوان‌المسلمین، آشنا شده و تحت تأثیر آن قرار گرفتند.  
آنها پس از استقلال کشورشان در اوایل دهه پنجاه به کشورشان بازگشتند و افکار [[اخوان‌المسلمین|اخوان‌المسلمین مصر]] را به دیارشان منتقل کردند.<br>
آنها پس از استقلال کشورشان در اوایل دهه پنجاه به کشورشان بازگشتند و افکار [[اخوان‌المسلمین|اخوان‌المسلمین مصر]] را به دیارشان منتقل کردند.<br>


==حضور روحانیون مصری در نهادهای لیبی==
== حضور روحانیون مصری در نهادهای لیبی ==


حضور روحانیون مصری در دستگاه‌ها و نهادهای مذهبی، فرهنگی، آموزشی و قضایی لیبی نقش مؤثری در انتقال افکار اخوان مصر به این کشور داشته، زیرا اکثر روحانیون مصری متأثر از اصول و بنیادهای فکری [[حسن البنا]] بوده و خود از مبلغان این اندیشه‌ها در میان جوانان لیبیایی و اقشار مختلف این کشور بوده‌اند.<br>
حضور روحانیون مصری در دستگاه‌ها و نهادهای مذهبی، فرهنگی، آموزشی و قضایی لیبی نقش مؤثری در انتقال افکار اخوان مصر به این کشور داشته، زیرا اکثر روحانیون مصری متأثر از اصول و بنیادهای فکری [[حسن البنا]] بوده و خود از مبلغان این اندیشه‌ها در میان جوانان لیبیایی و اقشار مختلف این کشور بوده‌اند.<br>
==حضور جوانان اخوانی مصر در لیبی==
== حضور جوانان اخوانی مصر در لیبی ==


حوادث و تحولات سیاسی همچون ترور [[حسن البنا]] در اواخر دهه چهل و آتش سوزی بزرگ [[قاهره]] در اوایل دهه پنجاه و پیروزی کودتای افسران آزاد [[مصر]] به رهبری سرهنگ [[جمال عبدالناصر]] و درگیری میان افسران آزاد و اخوانی‌ها، عرصه و صحنه حیات سیاسی و اجتماعی مصر را بر اخوانی‌ها و کادرهای فعال آنها تنگ کرد و برخی از آنها مجبور به جلاء وطن و به کشورهای همسایه همچون [[لیبی|لیبی]] و [[سودان]] پناه بردند.<br>
حوادث و تحولات سیاسی همچون ترور [[حسن البنا]] در اواخر دهه چهل و آتش سوزی بزرگ [[قاهره]] در اوایل دهه پنجاه و پیروزی کودتای افسران آزاد [[مصر]] به رهبری سرهنگ [[جمال عبدالناصر]] و درگیری میان افسران آزاد و اخوانی‌ها، عرصه و صحنه حیات سیاسی و اجتماعی مصر را بر اخوانی‌ها و کادرهای فعال آنها تنگ کرد و برخی از آنها مجبور به جلاء وطن و به کشورهای همسایه همچون [[لیبی|لیبی]] و [[سودان]] پناه بردند.<br>
خط ۹۳: خط ۹۳:
[[عزالدین ابراهیم|عزالدین ابراهیم]]، [[جلال سعده]] و [[محمود شریبتی|محمود شریبتی]] از جمله جوانان فعال اخوانی مصر بودند که در اوایل دهه پنجاه تحت تعقیب دستگاه امنیتی مصر به لیبی پناه بردند. برخی از آگاهان به مسائل لیبی و مورخان جنبش‌های اسلامی و سیاسی لیبی بر این باورند که [[عزالدین ابراهیم|عزالدین ابراهیم]] مؤسس حقیقی اخوان‌المسلمین لیبی بوده است.<br>
[[عزالدین ابراهیم|عزالدین ابراهیم]]، [[جلال سعده]] و [[محمود شریبتی|محمود شریبتی]] از جمله جوانان فعال اخوانی مصر بودند که در اوایل دهه پنجاه تحت تعقیب دستگاه امنیتی مصر به لیبی پناه بردند. برخی از آگاهان به مسائل لیبی و مورخان جنبش‌های اسلامی و سیاسی لیبی بر این باورند که [[عزالدین ابراهیم|عزالدین ابراهیم]] مؤسس حقیقی اخوان‌المسلمین لیبی بوده است.<br>


==مرجعیت فکری==
== مرجعیت فکری ==


اساس افکار و اندیشه و مرامنامه و برنامه‌های سیاسی این گروه و مرجعیت فکری و سازمانی آنها همان شالوده‌های اندیشه‌های [[حسن البنا]] و دیگر متفکران اخوان [[مصر]] بوده است و همچنین ادبیات سیاسی این گروه طی پنجاه سال اخیر همیشه تحت تأثیر مفردات گفتمانی [[اخوان‌المسلمین مصر|اخوان‌المسلمین مصر]] بوده است.<br>
اساس افکار و اندیشه و مرامنامه و برنامه‌های سیاسی این گروه و مرجعیت فکری و سازمانی آنها همان شالوده‌های اندیشه‌های [[حسن البنا]] و دیگر متفکران اخوان [[مصر]] بوده است و همچنین ادبیات سیاسی این گروه طی پنجاه سال اخیر همیشه تحت تأثیر مفردات گفتمانی [[اخوان‌المسلمین مصر|اخوان‌المسلمین مصر]] بوده است.<br>
خط ۹۹: خط ۹۹:
=حضور در نهادهای علمی و آموزشی=
=حضور در نهادهای علمی و آموزشی=


در دوران حاکمیت نظام پادشاهی در لیبی <ref>بین سال‌های 1969 1950 میلادی</ref> ، گرایش‌های همسو و نزدیک به سیاست و اندیشه‌های [[ادریس مسنوسی|ادریس مسنوسی]] پادشاه لیبی داشته و در صحنه سیاست و اندیشه، علیه افکار و برنامه‌های سیاسی بعثی‌ها و کمونیست‌های لیبی در نبرد بودند. حضورشان در مراکز و نهادهای علمی و آموزشی مانع گسترش و رشد افکار و فعالیت‌های بعثی‌ها و کمونیست‌ها، گشت.<br>
در دوران حاکمیت نظام پادشاهی در لیبی <ref>بین سال‌های 1969 1950 میلادی</ref>، گرایش‌های همسو و نزدیک به سیاست و اندیشه‌های [[ادریس مسنوسی|ادریس مسنوسی]] پادشاه لیبی داشته و در صحنه سیاست و اندیشه، علیه افکار و برنامه‌های سیاسی بعثی‌ها و کمونیست‌های لیبی در نبرد بودند. حضورشان در مراکز و نهادهای علمی و آموزشی مانع گسترش و رشد افکار و فعالیت‌های بعثی‌ها و کمونیست‌ها، گشت.<br>


=استقبال از مبارزان مصری=
=استقبال از مبارزان مصری=


در دوره سرکوب اخوانی‌های مصر توسط سرهنگ ناصر در پی حادثه المنشیه <ref>توطئه ترور سرهنگ ناصر در شهر اسکندریه مصر</ref>.، اخوانی‌های [[لیبی|لیبی]] از اخوانی‌های فراری مصری به خوبی استقبال کرده و به آنها پناه دادند و وسایل و اسباب معیشتی و رفاهی آنان را فراهم نمودند. به قدرت رسیدن افسران آزاد لیبی به رهبری [[معمر قذافی|سرهنگ قذافی]] در اوایل سپتامبر 1969، دوران محنت‌ها و سختی‌ها و فشارها علیه گروه اخوان‌المسلمین لیبی را به همراه داشت.<br>
در دوره سرکوب اخوانی‌های مصر توسط سرهنگ ناصر در پی حادثه المنشیه <ref>توطئه ترور سرهنگ ناصر در شهر اسکندریه مصر</ref>. ، اخوانی‌های [[لیبی|لیبی]] از اخوانی‌های فراری مصری به خوبی استقبال کرده و به آنها پناه دادند و وسایل و اسباب معیشتی و رفاهی آنان را فراهم نمودند. به قدرت رسیدن افسران آزاد لیبی به رهبری [[معمر قذافی|سرهنگ قذافی]] در اوایل سپتامبر 1969، دوران محنت‌ها و سختی‌ها و فشارها علیه گروه اخوان‌المسلمین لیبی را به همراه داشت.<br>


=مقابله قذافی با اخوانی‌ها=
=مقابله قذافی با اخوانی‌ها=
خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:
{{پانویس|1}}
{{پانویس|1}}


 
[[رده:اخوان‌المسلمین]]
[[رده: اخوان‌المسلمین]]
[[رده:لیبی]]
[[رده: لیبی]]