روزه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'امتها' به 'امت‌ها')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
روزه شرعی از جهت حکم 4 گونه دارد: روزه واجب مانند روزه ماه رمضان و نذر؛ روزه مستحب نظیر روزه همه روزهای سال جز روزهای حرام؛ روزه حرام همچون روزه روز عید فطر و قربان؛ روزه مکروه مانند روزه روز عرفه برای کسی که روزه سبب ضعف و عدم توانایی وی برای دعا گردد.<ref>الحدائق، ج 13، ص2 - 3؛ العروة الوثقی، ج 3، ص 521.</ref>
روزه شرعی از جهت حکم 4 گونه دارد: روزه واجب مانند روزه ماه رمضان و نذر؛ روزه مستحب نظیر روزه همه روزهای سال جز روزهای حرام؛ روزه حرام همچون روزه روز عید فطر و قربان؛ روزه مکروه مانند روزه روز عرفه برای کسی که روزه سبب ضعف و عدم توانایی وی برای دعا گردد.<ref>الحدائق، ج 13، ص2 - 3؛ العروة الوثقی، ج 3، ص 521.</ref>


قرآن از روزه با واژه‌ها و تعبیرهای گوناگون یاد کرده است؛ از جمله 1. از «صوم» و مشتقات آن 13 بار که در بیشتر آیات مراد از آن روزه شرعی در اسلام یعنی امساک از خوردن و آشامیدن و دیگر مفطرات است؛ مانند «کُتِبَ عَلَیکُمُ الصّیامُ» (بقره / 2، 183)، «فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ»، (بقره / 2، 185) یک آیه درباره روزه سکوت است: «اِنّی نَذَرتُ لِلرَّحمـنِ صَومـًا فَلَن اُکَلِّمَ الیَومَ اِنسیـّا». (مریم / 19، 26) 2. سائحون که در لغت به معنای جهانگردان است.<ref>مفردات، ص 246، «ساح»؛ تاج العروس، ج 4، ص98 - 99، «سیح».</ref> در برخی آیات مانند «الحـمِدونَ السـّحونَ» (توبه / 9، 112) به روزه تفسیر شده <ref>جامع البیان، ج 11، ص 51؛ مجمع البیان، ج 5، ص 13.</ref>) که در روایات اسلامی نیز آمده است.<ref>الکافی، ج 5، ص 15؛ تهذیب، ج 6، ص 130؛ کنزالعمال، ج 2، ص 7.</ref> روزه‌دار سائح خوانده شده، چون هر دو در حال حرکت‌اند، جهانگردان در زمین و روزه‌داران در طاعت الهی و درجات و مقامات معنوی.<ref>نک: التفسیر الکبیر، ج 16، ص 203.</ref>برخی سائح را روزه‌داری دانسته‌اند که گوش، چشم، زبان و دیگر جوارح خود را از حرام باز می‌دارد. <ref>مفردات، ص 246.</ref>
قرآن از روزه با واژه‌ها و تعبیرهای گوناگون یاد کرده است؛ از جمله:


بعضی گفته‌اند: مراد کسانی‌اند که روزه واجب را به جای آورده یا بر روزه مداومت دارند.<ref>لسان العرب، ج 2، ص 493؛ تاج العروس، ج 4، ص 98، «سیح»</ref>.3. صبر که در اصل به معنای بازداشتن نفس است.<ref>الصحاح، ج 2، ص 706؛ لسان العرب، ج4، ص 438، «صبر».</ref> در آیه «واستَعینوا بِالصَّبرِ والصَّلوةِ» (بقره / 2، 45، 153) بر پایه تفسیری، مراد از آن روزه است. <ref>جامع البیان، ج 1، ص 370؛ فقه القرآن، ج 1، ص 174.</ref> در روایات اهل بیت علیهم‌السلام نیز صبر در آیه به روزه تفسیر شده است .(26)<ref>من لا یحضره‌الفقیه، ج 2، ص 76؛ وسائل الشیعه، ج 10، ص 408.</ref> ماه رمضان نیز ماه صبر خوانده شده است.<ref>مسند احمد، ج 2، ص 384؛ الکافی، ج 4، ص 66؛ زبدة البیان، ص 129.</ref> روزه را صبر نامیده‌اند، زیرا روزه‌دار بر گرسنگی و تشنگی شکیبایی می‌کند.<ref>زبدة البیان، ص128 - 129؛ لسان العرب، ج 4، ص 43؛ تاج العروس، ج 7، ص 75، «صبر».</ref>
# از «صوم» و مشتقات آن 13 بار که در بیشتر آیات مراد از آن روزه شرعی در اسلام یعنی امساک از خوردن و آشامیدن و دیگر مفطرات است؛ مانند {{متن قرآن |«کُتِبَ عَلَیکُمُ الصّیامُ» (بقره / 2، 183) }}، {{متن قرآن |«فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ»، (بقره / 2، 185)}} یک آیه درباره روزه سکوت است: {{متن قرآن |«اِنّی نَذَرتُ لِلرَّحمـنِ صَومـًا فَلَن اُکَلِّمَ الیَومَ اِنسیـّا». (مریم / 19، 26) }}
#
# سائحون که در لغت به معنای جهانگردان است.<ref>مفردات، ص 246، «ساح»؛ تاج العروس، ج 4، ص98 - 99، «سیح».</ref> در برخی آیات مانند {{متن قرآن |«الحـمِدونَ السـّحونَ» (توبه / 9، 112) }} به روزه تفسیر شده <ref>جامع البیان، ج 11، ص 51؛ مجمع البیان، ج 5، ص 13.</ref>) که در روایات اسلامی نیز آمده است.<ref>الکافی، ج 5، ص 15؛ تهذیب، ج 6، ص 130؛ کنزالعمال، ج 2، ص 7.</ref> روزه‌دار سائح خوانده شده، چون هر دو در حال حرکت‌اند، جهانگردان در زمین و روزه‌داران در طاعت الهی و درجات و مقامات معنوی.<ref>نک: التفسیر الکبیر، ج 16، ص 203.</ref>برخی سائح را روزه‌داری دانسته‌اند که گوش، چشم، زبان و دیگر جوارح خود را از حرام باز می‌دارد. <ref>مفردات، ص 246.</ref>
 
بعضی گفته‌اند: مراد کسانی‌اند که روزه واجب را به جای آورده یا بر روزه مداومت دارند.<ref>لسان العرب، ج 2، ص 493؛ تاج العروس، ج 4، ص 98، «سیح»</ref>.3. صبر که در اصل به معنای بازداشتن نفس است.<ref>الصحاح، ج 2، ص 706؛ لسان العرب، ج4، ص 438، «صبر».</ref> در آیه {{متن قرآن |«واستَعینوا بِالصَّبرِ والصَّلوةِ» (بقره / 2، 45، 153) }} بر پایه تفسیری، مراد از آن روزه است. <ref>جامع البیان، ج 1، ص 370؛ فقه القرآن، ج 1، ص 174.</ref> در روایات اهل بیت علیهم‌السلام نیز صبر در آیه به روزه تفسیر شده است .(26)<ref>من لا یحضره‌الفقیه، ج 2، ص 76؛ وسائل الشیعه، ج 10، ص 408.</ref> ماه رمضان نیز ماه صبر خوانده شده است.<ref>مسند احمد، ج 2، ص 384؛ الکافی، ج 4، ص 66؛ زبدة البیان، ص 129.</ref> روزه را صبر نامیده‌اند، زیرا روزه‌دار بر گرسنگی و تشنگی شکیبایی می‌کند.<ref>زبدة البیان، ص128 - 129؛ لسان العرب، ج 4، ص 43؛ تاج العروس، ج 7، ص 75، «صبر».</ref>


قرآن در این آیات مباحث متعددی درباره این موضوع یاد کرده است؛ از جمله روزه در شرایع پیشین، آثار و برکات روزه و برخی احکام و مباحث فقهی.
قرآن در این آیات مباحث متعددی درباره این موضوع یاد کرده است؛ از جمله روزه در شرایع پیشین، آثار و برکات روزه و برخی احکام و مباحث فقهی.
خط ۳۱: خط ۳۵:
== پیشینه روزه ==
== پیشینه روزه ==


روزه افزون بر مسلمانان، بر امت‌های گذشته نیز واجب بوده است: «کُتِبَ عَلَیکُمُ الصّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِن قَبلِکُم». (بقره / 2، 183) به باور برخی آیه می‌رساند که روزه در میان پیروان همه شرایع از زمان آدم ‌علیه‌السلام بوده است.<ref>لکشاف، ج 1، ص 334؛ التفسیر الکبیر، ج 5، ص 76؛ جوامع الجامع، ج 1، ص 182</ref>.
روزه افزون بر مسلمانان، بر امت‌های گذشته نیز واجب بوده است: {{متن قرآن|«کُتِبَ عَلَیکُمُ الصّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِن قَبلِکُم». (بقره / 2، 183) }} به باور برخی آیه می‌رساند که روزه در میان پیروان همه شرایع از زمان آدم ‌علیه‌السلام بوده است.<ref>لکشاف، ج 1، ص 334؛ التفسیر الکبیر، ج 5، ص 76؛ جوامع الجامع، ج 1، ص 182</ref>.


روایات اسلامی و متونی از کتب مقدس نیز این دیدگاه را تأیید می‌کنند. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود که پس از خوردن آدم ‌علیه‌السلام از درخت ممنوع و ماندن اثر آن به مدت 30 روز در بدن آن حضرت، خدا بر او و ذریه‌اش واجب کرد که 30 روز از خوردن و آشامیدن خودداری کنند.<ref>علل الشرایع، ج 2، ص 379؛ من لا یحضره الفقیه، ج، ص 74.</ref>
روایات اسلامی و متونی از کتب مقدس نیز این دیدگاه را تأیید می‌کنند. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود که پس از خوردن آدم ‌علیه‌السلام از درخت ممنوع و ماندن اثر آن به مدت 30 روز در بدن آن حضرت، خدا بر او و ذریه‌اش واجب کرد که 30 روز از خوردن و آشامیدن خودداری کنند.<ref>علل الشرایع، ج 2، ص 379؛ من لا یحضره الفقیه، ج، ص 74.</ref>
خط ۵۷: خط ۶۱:
مؤید این دیدگاه روایتی دیگر از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله است که در آن کمتر بودن روزهای روزه مسلمانان نسبت به پیروان شرایع گذشته یاد شده است.<ref>علل الشرایع، ج 2، ص 378 - 379؛ بحارالانوار، ج 9، ص 369</ref>. همچنین بر اساس برخی روایات، آمیزش با همسر در شب‌های روزه بر روزه‌دار، نیز خوردن و آشامیدن در شب حرام بوده است، اگر فرد پیش از افطار کردن به خواب می‌رفت؛ ولی این احکام از مسلمانان برداشته شدند.<ref>وسائل الشیعه، ج 10، ص 114؛ جامع احادیث الشیعه، ج 9، ص156 - 157.</ref> (همین مقاله، روزه در اسلام)
مؤید این دیدگاه روایتی دیگر از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله است که در آن کمتر بودن روزهای روزه مسلمانان نسبت به پیروان شرایع گذشته یاد شده است.<ref>علل الشرایع، ج 2، ص 378 - 379؛ بحارالانوار، ج 9، ص 369</ref>. همچنین بر اساس برخی روایات، آمیزش با همسر در شب‌های روزه بر روزه‌دار، نیز خوردن و آشامیدن در شب حرام بوده است، اگر فرد پیش از افطار کردن به خواب می‌رفت؛ ولی این احکام از مسلمانان برداشته شدند.<ref>وسائل الشیعه، ج 10، ص 114؛ جامع احادیث الشیعه، ج 9، ص156 - 157.</ref> (همین مقاله، روزه در اسلام)


براساس روایتی دیگر، برداشته شدن روزه در حال سفر، از احکامی است که خدا برخلاف امت‌های گذشته، آن را به مسلمانان هدیه داده است.<ref>علل الشرایع، ج 2، ص 382؛ وسائل الشیعه، ج 10، ص 177.</ref> افزون بر این، در میان پیروان شرایع گذشته، روزه سکوت نیز وجود داشت، چنان که حضرت مریم علیهاالسلام پس از بچه‌دار شدن از راه اعجاز الهی، از سوی خدا دستور یافت روزه سکوت بگیرد:<ref>التبیان، ج 7، ص</ref> 121. «فَاِمّا تَرَیِنَّ مِنَ البَشَرِ اَحَدًا فَقولی اِنّی نَذَرتُ لِلرَّحمـنِ صَومـًا فَلَن اُکَلِّمَ الیَومَ اِنسیـّا» (مریم / 19، 26)، از این‌رو وقتی بنی‌اسرائیل از آن حضرت درباره فرزندش پرسیدند، با ترک سخن گفتن، به فرزند خود اشاره کرد که با او سخن بگویند: «فَاَشارَت اِلَیهِ قالوا کَیفَ نُکَلِّمُ مَن کانَ فِی المَهدِ صَبیـّا». (مریم / 19، 29) برخی گفته‌اند: در روزه سکوت، افزون بر خودداری از سخن گفتن، از خوردن و آشامیدن نیز پرهیز می‌کردند.<ref>التبیان، ج 7، ص 121؛ جامع البیان، ج 16، ص 94.</ref>  
براساس روایتی دیگر، برداشته شدن روزه در حال سفر، از احکامی است که خدا برخلاف امت‌های گذشته، آن را به مسلمانان هدیه داده است.<ref>علل الشرایع، ج 2، ص 382؛ وسائل الشیعه، ج 10، ص 177.</ref> افزون بر این، در میان پیروان شرایع گذشته، روزه سکوت نیز وجود داشت، چنان که حضرت مریم علیهاالسلام پس از بچه‌دار شدن از راه اعجاز الهی، از سوی خدا دستور یافت روزه سکوت بگیرد:<ref>التبیان، ج 7، ص</ref> 121. {{متن قرآن|«فَاِمّا تَرَیِنَّ مِنَ البَشَرِ اَحَدًا فَقولی اِنّی نَذَرتُ لِلرَّحمـنِ صَومـًا فَلَن اُکَلِّمَ الیَومَ اِنسیـّا» (مریم / 19، 26) }}، از این‌رو وقتی بنی‌اسرائیل از آن حضرت درباره فرزندش پرسیدند، با ترک سخن گفتن، به فرزند خود اشاره کرد که با او سخن بگویند: {{متن قرآن |«فَاَشارَت اِلَیهِ قالوا کَیفَ نُکَلِّمُ مَن کانَ فِی المَهدِ صَبیـّا». (مریم / 19، 29) }} برخی گفته‌اند: در روزه سکوت، افزون بر خودداری از سخن گفتن، از خوردن و آشامیدن نیز پرهیز می‌کردند.<ref>التبیان، ج 7، ص 121؛ جامع البیان، ج 16، ص 94.</ref>  


به گفته برخی حضرت زکریا ‌علیه‌السلام نیز پس از فرزنددار شدن همسرش، از سوی خدا مأمور شد که سه روز روزه سکوت بگیرد و جز ذکر الهی سخنی نگوید و با مردم تنها با اشاره گفت و گو کند:<ref>تفسیر ثعلبی، ج 3، ص 66؛ مجمع البیان، ج 2، ص 290.</ref> «قالَ ءایَتُکَ اَلاَّ تُکَلِّمَ النّاسَ ثَلـثَةَ اَیّامٍ اِلاّ رَمزًا واذکُر رَبَّکَ کَثیرًا وسَبِّح بِالعَشِیِّ والاِبکـر» (آل‌عمران / 3، 41؛ نیز مریم / 19، 10)؛ ولی بیشتر مفسران سکوت حضرت زکریا را به اعجاز الهی و عدم توانایی او بر سخن گفتن در این سه روز دانسته‌اند.<ref>مجمع البیان، ج 2، ص 290؛ التفسیر الکبیر، ج 8، ص 43.</ref>
به گفته برخی حضرت زکریا ‌علیه‌السلام نیز پس از فرزنددار شدن همسرش، از سوی خدا مأمور شد که سه روز روزه سکوت بگیرد و جز ذکر الهی سخنی نگوید و با مردم تنها با اشاره گفت و گو کند:<ref>تفسیر ثعلبی، ج 3، ص 66؛ مجمع البیان، ج 2، ص 290.</ref> {{متن قرآن |«قالَ ءایَتُکَ اَلاَّ تُکَلِّمَ النّاسَ ثَلـثَةَ اَیّامٍ اِلاّ رَمزًا واذکُر رَبَّکَ کَثیرًا وسَبِّح بِالعَشِیِّ والاِبکـر» (آل‌عمران / 3، 41؛ نیز مریم / 19، 10) }}؛ ولی بیشتر مفسران سکوت حضرت زکریا را به اعجاز الهی و عدم توانایی او بر سخن گفتن در این سه روز دانسته‌اند.<ref>مجمع البیان، ج 2، ص 290؛ التفسیر الکبیر، ج 8، ص 43.</ref>


روزه گرفتن به پیروان شرایع الهی اختصاص نداشته، بلکه روزه در میان ملل و ادیان غیر الهی نیز همچون مصریان و یونانیان قدیم، هندیان و برخی ملت‌های دیگر، بوده است.<ref>المیزان، ج 2، ص 7؛ مقارنة الادیان، ص 149 - 150.</ref> مصریان در روزهای عید، از جمله روز وفای نیل و برداشت کشت‌های خود روزه می‌گرفتند و روحانیان آنان، افزون بر آن، 7 هفته از سال را روزه بودند. رومیان پیش از جنگ برای طلب پیروزی روزه می‌گرفتند. برخی عالمان دین نیز در برخی مناطق این سرزمین همه روزهای سال را روزه‌دار بودند.<ref>مقارنة الادیان، ص 149.</ref>
روزه گرفتن به پیروان شرایع الهی اختصاص نداشته، بلکه روزه در میان ملل و ادیان غیر الهی نیز همچون مصریان و یونانیان قدیم، هندیان و برخی ملت‌های دیگر، بوده است.<ref>المیزان، ج 2، ص 7؛ مقارنة الادیان، ص 149 - 150.</ref> مصریان در روزهای عید، از جمله روز وفای نیل و برداشت کشت‌های خود روزه می‌گرفتند و روحانیان آنان، افزون بر آن، 7 هفته از سال را روزه بودند. رومیان پیش از جنگ برای طلب پیروزی روزه می‌گرفتند. برخی عالمان دین نیز در برخی مناطق این سرزمین همه روزهای سال را روزه‌دار بودند.<ref>مقارنة الادیان، ص 149.</ref>
خط ۶۷: خط ۷۱:
== روزه در اسلام ==
== روزه در اسلام ==


در اسلام نیز همچون شرایع گذشته، روزه تکلیفی لازم برای مسلمانان است: «کُتِبَ عَلَیکُمُ الصّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِن قَبلِکُم ... * اَیّامـًا مَعدودتٍ». (بقره / 2، 183 - 184) درباره مراد از «اَیّامـًا مَعدودتٍ» اختلاف است: برخی آن را روزهایی غیر از ماه رمضان دانسته‌اند که این روزها به نظر اینان روز عاشورا <ref>نک: تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 6؛ تفسیر بیضاوی، ج 1، ص 461.</ref> یا سه روز در هر ماه یا سه روز در هر ماه و روز عاشورا بوده است.<ref>نک: جامع البیان، ج 2، ص 177 - 178؛ مجمع البیان، ج 2، ص 9؛ التفسیر الکبیر، ج 5، ص 78</ref>.
در اسلام نیز همچون شرایع گذشته، روزه تکلیفی لازم برای مسلمانان است: {{متن قرآن |«کُتِبَ عَلَیکُمُ الصّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِن قَبلِکُم ... * اَیّامـًا مَعدودتٍ». (بقره / 2، 183 - 184) }} درباره مراد از «اَیّامـًا مَعدودتٍ» اختلاف است: برخی آن را روزهایی غیر از ماه رمضان دانسته‌اند که این روزها به نظر اینان روز عاشورا <ref>نک: تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 6؛ تفسیر بیضاوی، ج 1، ص 461.</ref> یا سه روز در هر ماه یا سه روز در هر ماه و روز عاشورا بوده است.<ref>نک: جامع البیان، ج 2، ص 177 - 178؛ مجمع البیان، ج 2، ص 9؛ التفسیر الکبیر، ج 5، ص 78</ref>.


به دیده برخی، روزه این ایام، واجب و به نظر بعضی دیگر مستحب بوده است.<ref>نک: تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 6؛ مجمع البیان، ج 2، ص 9؛ نک: التفسیر الکبیر، ج 5، ص 78.</ref> در تأیید دیدگاه استحباب روزه در صدر اسلام، برخی گفته‌اند: جملات «وعَلَی الَّذینَیُطیقونَهُ فِدیَةٌ طَعامُ مِسکینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیرًا فَهُوَ خَیرٌ لَهُ» (بقره / 2، 184) گویاست که مسلمانان در صدر اسلام میان روزه گرفتن و فدیه دادن آزاد بودند، هرچند روزه گرفتن بهتر از فدیه دادن بود.<ref>جامع البیان، ج 2، ص 180؛ مجمع البیان، ج 2، ص 10 - 11</ref>.سپس آیه مذکور با آیه «شَهرُ رَمَضانَ ... فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ» (بقره / 2، 185) که روزه ماه رمضان را واجب کرد، نسخ گردید. <ref>نک: جامع البیان، ج 2، ص 178؛ مجمع البیان، ج 2، ص 9</ref>.بیشتر مفسران «ایام معدودات» را روزهای ماه رمضان دانسته‌اند <ref>)جامع البیان، ج 2، ص 177، 179؛ مجمع البیان، ج 2، ص 9</ref> که قرآن نخست در آیه 184 بقره / 2 از این روزها با اجمال یاد کرده و سپس در آیه بعد با نام بردن از ماه رمضان، اجمال آن را برداشته است. <ref>مجمع البیان، ج 2، ص 9؛ التفسیر الکبیر، ج 5، ص 78؛ المیزان، ج 2، ص 9</ref>.
به دیده برخی، روزه این ایام، واجب و به نظر بعضی دیگر مستحب بوده است.<ref>نک: تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 6؛ مجمع البیان، ج 2، ص 9؛ نک: التفسیر الکبیر، ج 5، ص 78.</ref> در تأیید دیدگاه استحباب روزه در صدر اسلام، برخی گفته‌اند: جملات {{متن قرآن|«وعَلَی الَّذینَیُطیقونَهُ فِدیَةٌ طَعامُ مِسکینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیرًا فَهُوَ خَیرٌ لَهُ» (بقره / 2، 184) }} گویاست که مسلمانان در صدر اسلام میان روزه گرفتن و فدیه دادن آزاد بودند، هرچند روزه گرفتن بهتر از فدیه دادن بود.<ref>جامع البیان، ج 2، ص 180؛ مجمع البیان، ج 2، ص 10 - 11</ref>.سپس آیه مذکور با آیه {{متن قرآن |«شَهرُ رَمَضانَ ... فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ» (بقره / 2، 185) }} که روزه ماه رمضان را واجب کرد، نسخ گردید. <ref>نک: جامع البیان، ج 2، ص 178؛ مجمع البیان، ج 2، ص 9</ref>.بیشتر مفسران «ایام معدودات» را روزهای ماه رمضان دانسته‌اند <ref>)جامع البیان، ج 2، ص 177، 179؛ مجمع البیان، ج 2، ص 9</ref> که قرآن نخست در آیه 184 بقره / 2 از این روزها با اجمال یاد کرده و سپس در آیه بعد با نام بردن از ماه رمضان، اجمال آن را برداشته است. <ref>مجمع البیان، ج 2، ص 9؛ التفسیر الکبیر، ج 5، ص 78؛ المیزان، ج 2، ص 9</ref>.


دلیل این برداشت اولاً سیاق آیات است که با هم نازل شده‌اند و نسخ متوقف بر تقدّم منسوخ بر ناسخ است. ثانیا نسخ در صورتی عملی می‌شود که تنافی و تضاد میان دو آیه باشد، در حالی که ذکر اجمالی یک حکم در آیه‌ای و تفصیل و تبیین آن در آیه‌ای دیگر، از مصادیق تنافی نیست. <ref>المیزان، ج 2، ص 4 - 8</ref>.
دلیل این برداشت اولاً سیاق آیات است که با هم نازل شده‌اند و نسخ متوقف بر تقدّم منسوخ بر ناسخ است. ثانیا نسخ در صورتی عملی می‌شود که تنافی و تضاد میان دو آیه باشد، در حالی که ذکر اجمالی یک حکم در آیه‌ای و تفصیل و تبیین آن در آیه‌ای دیگر، از مصادیق تنافی نیست. <ref>المیزان، ج 2، ص 4 - 8</ref>.
خط ۸۳: خط ۸۷:
== اهمیت روزه ==
== اهمیت روزه ==


تکلیف روزه اهمیت و جایگاه ویژه‌ای دارد، از این‌رو خدا آن را بر همه پیروان شرایع واجب کرد (بقره / 2، 183)، تا همگان از برکات و آثار دنیایی و آخرتی آن بهره‌مند گردند. آیه‌ای دیگر، حکمت تشریع روزه را بزرگداشت خدا و شکر او می‌خواند: «فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ ... لِتُکَبِّروا اللّهَ عَلی ما هَدکُم ولَعَلَّکُم تَشکُرون». (بقره / 2، 185) برخی از اینکه در آیه مذکور شکر بودن روزه با «لعل» و تعظیم الهی بی «لعلّ» ذکر شده، دریافته‌اند که روزه در هر صورت تعظیم الهی است؛ ولی شکر بودنش، وابسته به آن است که روزه حقیقی باشد و روزه‌دار آن را با اخلاص به جا آورد.<ref>المیزان، ج 2، ص24 - 25؛ نمونه، ج 1، ص 628</ref>.
تکلیف روزه اهمیت و جایگاه ویژه‌ای دارد، از این‌رو خدا آن را بر همه پیروان شرایع واجب کرد (بقره / 2، 183)، تا همگان از برکات و آثار دنیایی و آخرتی آن بهره‌مند گردند. آیه‌ای دیگر، حکمت تشریع روزه را بزرگداشت خدا و شکر او می‌خواند: {{متن قرآن |«فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ ... لِتُکَبِّروا اللّهَ عَلی ما هَدکُم ولَعَلَّکُم تَشکُرون». (بقره / 2، 185) }} برخی از اینکه در آیه مذکور شکر بودن روزه با «لعل» و تعظیم الهی بی «لعلّ» ذکر شده، دریافته‌اند که روزه در هر صورت تعظیم الهی است؛ ولی شکر بودنش، وابسته به آن است که روزه حقیقی باشد و روزه‌دار آن را با اخلاص به جا آورد.<ref>المیزان، ج 2، ص24 - 25؛ نمونه، ج 1، ص 628</ref>.


آیه‌ای دیگر روزه را یکی از حدود الهی یاد می‌کند و همگان را به حفظ و ضایع نکردن آن فرمان می‌دهد: «ثُمَّ اَتِمّوا الصِّیامَ اِلَی الَّیلِ ... تِلکَ حُدودُ اللّهِ فَلا تَقرَبوها» (بقره / 2، 187)؛ همچنین خدا این تکلیف الهی را در بهترین زمان یعنی ماه رمضان قرار داد: «شَهرُ رَمَضانَ ... فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ» (بقره / 2، 185)، زیرا رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و امام‌رضا ‌علیه‌السلام فرمودند ماه رمضان، ماه نزول قرآن و جدایی حق از باطل است: «شَهرُ رَمَضانَ الَّذِی اُنزِلَ فیهِ القُرءانُ ... والفُرقانِ» و در آن شبی نهاد که بهتر از 1000 شب است: «لَیلَةُ القَدرِ خَیرٌ مِن اَلفِ شَهر» <ref>علل الشرایع، ج 1، ص 270؛ وسائل الشیعه، ج 10، ص 242</ref>. قدر / 97، 3)،
آیه‌ای دیگر روزه را یکی از حدود الهی یاد می‌کند و همگان را به حفظ و ضایع نکردن آن فرمان می‌دهد: {{متن قرآن |«ثُمَّ اَتِمّوا الصِّیامَ اِلَی الَّیلِ ... تِلکَ حُدودُ اللّهِ فَلا تَقرَبوها» (بقره / 2، 187) }}؛ همچنین خدا این تکلیف الهی را در بهترین زمان یعنی ماه رمضان قرار داد: {{متن قرآن |«شَهرُ رَمَضانَ ... فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ» (بقره / 2، 185) }}، زیرا رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و امام‌رضا ‌علیه‌السلام فرمودند ماه رمضان، ماه نزول قرآن و جدایی حق از باطل است: «شَهرُ رَمَضانَ الَّذِی اُنزِلَ فیهِ القُرءانُ ... والفُرقانِ» و در آن شبی نهاد که بهتر از 1000 شب است: «لَیلَةُ القَدرِ خَیرٌ مِن اَلفِ شَهر» <ref>علل الشرایع، ج 1، ص 270؛ وسائل الشیعه، ج 10، ص 242</ref>. قدر / 97، 3)،


از این‌رو وجوب روزه در چنین زمانی از بزرگی و اهمیت این تکلیف حکایت دارد. در آیاتی دیگر، روزه از ویژگی‌های مؤمنانی شمرده می‌شود که خدا به آنان بشارت می‌دهد: «السـّحونَ ... وبَشِّرِ المُؤمِنین». (توبه / 9، 112) آیه‌ای دیگر، روزه‌داری را از خصلت‌های زنان باایمانی می‌شمرد که برای همسری پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله شایستگی دارند: «عَسی رَبُّهُ اِن طَـلَّقَکُنَّ اَن یُبدِلَهُ اَزوجـًا خَیرًا مِنکُنَّ مُسلِمـتٍ مُؤمِنـتٍ ... سـحـتٍ». (تحریم / 66، 5) مراد از «سائحون» و «سائحات» مردان و زنان روزه‌دارند.<ref>)جامع‌البیان، ج 11، ص 52؛ ج 28، ص 210؛ مجمع‌البیان، ج 5، ص 130؛ ج 10، ص 60</ref>.
از این‌رو وجوب روزه در چنین زمانی از بزرگی و اهمیت این تکلیف حکایت دارد. در آیاتی دیگر، روزه از ویژگی‌های مؤمنانی شمرده می‌شود که خدا به آنان بشارت می‌دهد: {{متن قرآن |«السـّحونَ ... وبَشِّرِ المُؤمِنین». (توبه / 9، 112) }} آیه‌ای دیگر، روزه‌داری را از خصلت‌های زنان باایمانی می‌شمرد که برای همسری پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله شایستگی دارند: «عَسی رَبُّهُ اِن طَـلَّقَکُنَّ اَن یُبدِلَهُ اَزوجـًا خَیرًا مِنکُنَّ مُسلِمـتٍ مُؤمِنـتٍ ... سـحـتٍ». (تحریم / 66، 5) مراد از «سائحون» و «سائحات» مردان و زنان روزه‌دارند.<ref>)جامع‌البیان، ج 11، ص 52؛ ج 28، ص 210؛ مجمع‌البیان، ج 5، ص 130؛ ج 10، ص 60</ref>.


افزون بر این، قرآن کریم در آیاتی مسلمانان را به استعانت از روزه به هنگام سختی‌ها فرمان می‌دهد: «واستَعینوا بِالصَّبرِ والصَّلوةِ» (بقره / 2، 45، 153)، اگر مراد از صبر روزه باشد.<ref>جامع البیان، ج 1، ص 370؛ المیزان، ج 1، ص 153</ref>.  
افزون بر این، قرآن کریم در آیاتی مسلمانان را به استعانت از روزه به هنگام سختی‌ها فرمان می‌دهد: {{متن قرآن |«واستَعینوا بِالصَّبرِ والصَّلوةِ» (بقره / 2، 45، 153) }}، اگر مراد از صبر روزه باشد.<ref>جامع البیان، ج 1، ص 370؛ المیزان، ج 1، ص 153</ref>.  


مؤید این برداشت، روایاتی‌اند که در آنها صبر در آیه به روزه تفسیر و به مؤمنان سفارش شده که هنگام سختی‌ها و مصیبت‌ها از روزه کمک جویند.<ref>الکافی، ج 4، ص 63؛ من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 7</ref>.
مؤید این برداشت، روایاتی‌اند که در آنها صبر در آیه به روزه تفسیر و به مؤمنان سفارش شده که هنگام سختی‌ها و مصیبت‌ها از روزه کمک جویند.<ref>الکافی، ج 4، ص 63؛ من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 7</ref>.