روشنیه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۱: خط ۱۱:
== اعتقادات ==
== اعتقادات ==
عقاید اصلی بایزید را می‌توان به اختصار چنین بیان کرد. <ref>بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور، سال ۱۹۵۲ میلادی، ج ۱</ref>
عقاید اصلی بایزید را می‌توان به اختصار چنین بیان کرد. <ref>بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور، سال ۱۹۵۲ میلادی، ج ۱</ref>
معرفتِ ‌حق، فرضِ عین (واجب عینی) است و این معرفت که بدون آن طاعات و عبادات و خیرات و مبرّات مقبول خداوند نخواهد شد، جز از طریق «پیرِ کامل» حاصل نمی‌شود و او کسی است که اهل شریعت، طریقت، حقیقت و معرفت باشد و به مقام قربت و وصلت و وحدت و سکونت (سکینه) رسیده باشد. او مُظهرِ حقایق اسرار الهی و تجسّم «تَخَلَّقوا بأَخلاقِ اللّه» است، یعنی روحش متّصف به اوصاف الهی است. <ref>بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور سال ۱۹۵۲، ج ۱، ص۲۵،</ref> طلب او و اطاعت از او بر همگان فرض است. اطاعت او اطاعت رسول‌اللّه، صلی اللّه علیه وآله وسلّم و به تبعِ آن، اطاعت خداست. چنین مرشدِ کاملی خودِ بایزید است. این معنی را هم در خواب و هم در بیداری به او گفته‌اند. آنان که به اخلاص اطاعت او کنند، به ارشاد او مقامات مذکور را تا مرحله «توحید» خواهند پیمود.<ref>بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور ۱۹۵۲، ج ۱، ص۲۴ به بعد
معرفتِ ‌حق، واجب عینی است چنین معرفتی جز از طریق «پیرِ کامل» حاصل نمی‌شود و او کسی است که اهل شریعت، طریقت، حقیقت و معرفت باشد و به مقام قربت و وصلت و وحدت و سکونت (سکینه) رسیده باشد و گرنه بدون آن، طاعات و عبادات و خیرات و مبرّات مقبول خداوند نخواهد شد، پیر کامل، مُظهرِ حقایق اسرار الهی و تجسّم «تَخَلَّقوا بأَخلاقِ اللّه» است، یعنی روحش متّصف به اوصاف الهی است. <ref>بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور سال ۱۹۵۲، ج ۱، ص۲۵،</ref> طلب او و اطاعت از او بر همگان فرض است. اطاعت او اطاعت رسول‌اللّه، صلی اللّه علیه وآله وسلّم و به تبعِ آن، اطاعت خداست. چنین مرشدِ کاملی خودِ بایزید است. این معنی را هم در خواب و هم در بیداری به او گفته‌اند. آنان که به اخلاص اطاعت او کنند، با ارشاد او مقامات مذکور را تا مرحله «توحید» خواهند پیمود.<ref>بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور ۱۹۵۲، ج ۱، ص۲۴ به بعد
</ref>همچنین بایزید مردم را به ریاضت امر می‏‌کرد و در نماز جهت را تعیین نمی‌‏نمود، یعنی رو به قبله نمی‌ایستاد و می‏‌گفت که قرآن فرموده: «... فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ...» سوره، بقره، آیه 115، هرکجا که رو کنید، همان جا روی خداست. معتقد بود که در غسل نیازی به شستشو با آب نیست، زیرا همین که باد با بدن برخورد کند، بدن پاک می‌شود. زیرا باد یکی از چهار عنصر و از مطهرات است.
</ref>همچنین بایزید مردم را به ریاضت امر می‏‌کرد و در نماز جهت را تعیین نمی‌‏نمود، یعنی رو به قبله نمی‌ایستاد و می‏‌گفت که قرآن فرموده: «... فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ...» سوره، بقره، آیه 115، هرکجا که رو کنید، همان جا روی خداست. معتقد بود که در غسل نیازی به شستشو با آب نیست، زیرا همین که باد با بدن برخورد کند، بدن پاک می‌شود. زیرا باد یکی از چهار عنصر و از مطهرات است.
او می‏‌گفت هر کسی که خدا را و خود را نشناسد، آدم نیست و مانند گاو و گوسفند می‌‏باشد. «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» سوره اعراف، آیه 179 و کشتن او جایز است، بنابراین مخالفان خود را از بین می‌برد. معتقد بود هر کسی خود را نشناسد، خبر از زندگی جاوید و حیات ابدی ندارد و مرده است، و مال آنان که وارثان این چنین مرده باشند، به زندگان می‌رسد. او و فرزندانش مدت‌ها راهزنی می‏‌کردند و اموال مسلمانان و غیره مسلمانان را می‌ستاندند و چون احتیاج شان بر طرف می‌شد، بقیه را بر اهل استحقاق قسمت می‌کردند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 205 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref>
او می‏‌گفت هر کسی که خدا را و خود را نشناسد، آدم نیست و مانند گاو و گوسفند می‌‏باشد. «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» سوره اعراف، آیه 179 و کشتن او جایز است، بنابراین، مخالفان خود را از بین می‌برد. معتقد بود هر کسی خود را نشناسد، خبر از زندگی جاوید و حیات ابدی ندارد و مرده است، و اموال آنانی که وارثان چنین مرده ‌ای باشند، به زندگان می‌رسد. او و فرزندانش مدت‌ها راهزنی می‏‌کردند و اموال مسلمانان و غیرمسلمانان را می‌ستاندند و چون احتیاج‌شان بر طرف می‌شد، بقیه را بر اهل استحقاق قسمت می‌کردند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 205 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref>
   
   
== آثار ==
== آثار ==
وی دارای تصانیف بسیاری به عربی، فارسی، هندی و افغانی بود و کتاب «خیر البیان» را به چهار زبان گفته و آن به عربی و پارسی و هندی و پشتو یعنی لغت افغان نگاشته است. این کتاب را خطابی از حق تعالی بر حضرت بایزید دانند و صحیفه امر الهی شمرند. وی کتابی دیگر دارد به نام «حال نامه» که در آن جا احوال خود را شرح داده است.
وی دارای تصانیف بسیاری به زبان عربی، فارسی، هندی و افغانی بود و کتاب «خیر البیان» را به چهار زبان عربی، پارسی، هندی و پشتو   نگاشته است. این کتاب را خطابی از حق تعالی به حضرت بایزید دانند و صحیفه امر الهی شمرند. وی کتابی دیگر به نام «حال نامه» دارد وی در این کتاب احوال خود را شرح داده است.


== سر انجام ==
== سر انجام ==