اخلاق تقریبی برای مسافران حج (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'مى‏دانند' به 'می‌‏دانند')
جز (جایگزینی متن - 'مى‏آید' به 'می‌‏آید')
خط ۲۰: خط ۲۰:
مسافرت، اخلاق و آداب خاصى را ایجاب مى‏کند زیرا وضع جدیدى براى انسان به وجود مى‏آورد و انسان را در شرایط خاصى قرار مى‏دهد که با محیط اقامت یعنى وطن متفاوت است. در مسافرت انسان با یک عده که «همسفر» نامیده مى‏شوند، شب و روز بسر مى‏برد.  
مسافرت، اخلاق و آداب خاصى را ایجاب مى‏کند زیرا وضع جدیدى براى انسان به وجود مى‏آورد و انسان را در شرایط خاصى قرار مى‏دهد که با محیط اقامت یعنى وطن متفاوت است. در مسافرت انسان با یک عده که «همسفر» نامیده مى‏شوند، شب و روز بسر مى‏برد.  


بسیارى از پرده‏ها که تا آن وقت میان او و همسفرانش وجود داشت خواه ناخواه برداشته مى‏شود، خواب و بیدارى‏اش با آنهاست، همکاریها و همگامیهایى که هرگز در حضر پیش نمى‏آید لازم مى‏شود.
بسیارى از پرده‏ها که تا آن وقت میان او و همسفرانش وجود داشت خواه ناخواه برداشته مى‏شود، خواب و بیدارى‏اش با آنهاست، همکاریها و همگامیهایى که هرگز در حضر پیش نمی‌‏آید لازم مى‏شود.
اینها قهراً وظایف و تکالیف خاصى را به وجود مى‏آورد و آمادگى روحى و اخلاقى مخصوصى را ایجاب مى‏کند.
اینها قهراً وظایف و تکالیف خاصى را به وجود مى‏آورد و آمادگى روحى و اخلاقى مخصوصى را ایجاب مى‏کند.


خط ۵۸: خط ۵۸:
ما یُعْبَأُ بِمَنْ یَؤُمُّ هذَا الْبَیْتَ اذا لَمْ یَکُنْ فیهِ ثَلاثُ خِصالٍ: خُلُقٌ یُخالِقُ بِهِ مَنْ صَحِبَهُ وَ حِلْمٌ یَمْلِکُ بِهِ غَضَبَهُ وَ وَرَعٌ یَحْجُزُهُ عَنْ مَحارِمِ اللَّهِ ‏<ref>من لا یحضره الفقیه ج 2ص 179 .</ref>
ما یُعْبَأُ بِمَنْ یَؤُمُّ هذَا الْبَیْتَ اذا لَمْ یَکُنْ فیهِ ثَلاثُ خِصالٍ: خُلُقٌ یُخالِقُ بِهِ مَنْ صَحِبَهُ وَ حِلْمٌ یَمْلِکُ بِهِ غَضَبَهُ وَ وَرَعٌ یَحْجُزُهُ عَنْ مَحارِمِ اللَّهِ ‏<ref>من لا یحضره الفقیه ج 2ص 179 .</ref>


یعنى کسى که به قصد حج به خانه کعبه مى‏آید، مورد عنایت حق واقع نمى‏شود مگر آنکه در او سه خصلت وجود داشته باشد: اخلاق مناسبى براى معاشرت با همسفران داشته باشد، داراى نیروى حلم و بردبارى باشد که بتواند جلو خشم خود را- که خواه ناخواه موجبات آن در سفر پیش مى‏آید- بگیرد، پارسایى داشته باشد که جلو او را از گناهان بگیرد.
یعنى کسى که به قصد حج به خانه کعبه می‌‏آید، مورد عنایت حق واقع نمى‏شود مگر آنکه در او سه خصلت وجود داشته باشد: اخلاق مناسبى براى معاشرت با همسفران داشته باشد، داراى نیروى حلم و بردبارى باشد که بتواند جلو خشم خود را- که خواه ناخواه موجبات آن در سفر پیش می‌‏آید- بگیرد، پارسایى داشته باشد که جلو او را از گناهان بگیرد.




خط ۸۲: خط ۸۲:
به عبارت دیگر خَلق مربوط به شخص است و خُلق مربوط به شخصیت. در دعا وارد شده است که هنگامى که در مقابله آیینه مى‏ایستید و خود را مى‏بینید، بگویید: اللَّهُمَّ حَسِّنْ خُلْقى کَما حَسَّنْتَ خَلْقى‏ یعنى خداوندا، اخلاق مرا نیکو گردان همچنان که اندام مرا نیکو گردانیده‏اى و مرا به صورت انسان و در احسن تقویم آفریده‏اى.
به عبارت دیگر خَلق مربوط به شخص است و خُلق مربوط به شخصیت. در دعا وارد شده است که هنگامى که در مقابله آیینه مى‏ایستید و خود را مى‏بینید، بگویید: اللَّهُمَّ حَسِّنْ خُلْقى کَما حَسَّنْتَ خَلْقى‏ یعنى خداوندا، اخلاق مرا نیکو گردان همچنان که اندام مرا نیکو گردانیده‏اى و مرا به صورت انسان و در احسن تقویم آفریده‏اى.


آنچه مربوط به بدن است طرح‏ریزى و ساختمانش در رحم تمام مى‏شود. مثلًا استعداد اینکه انسان سفیدپوست باشد یا سیاه‏پوست، زشت باشد یا زیبا، کوتاه باشد یا بلند، تمام اینها در مرحله رحم طرح و بنا مى‏شود و پس از اینکه کودک به دنیا مى‏آید نه به وسیله خود او و نه به وسیله دیگران قابل تغییر نیست.
آنچه مربوط به بدن است طرح‏ریزى و ساختمانش در رحم تمام مى‏شود. مثلًا استعداد اینکه انسان سفیدپوست باشد یا سیاه‏پوست، زشت باشد یا زیبا، کوتاه باشد یا بلند، تمام اینها در مرحله رحم طرح و بنا مى‏شود و پس از اینکه کودک به دنیا می‌‏آید نه به وسیله خود او و نه به وسیله دیگران قابل تغییر نیست.


اما اخلاقیات که مربوط به روح است در همین دنیا به وسیله خود شخص و معلمان و مربیان و اجتماع، طرح و بنا مى‏شود. البته قسمتى از استعدادهاى اخلاقى مربوط به سرشت و مرحله قبل از تولد است.
اما اخلاقیات که مربوط به روح است در همین دنیا به وسیله خود شخص و معلمان و مربیان و اجتماع، طرح و بنا مى‏شود. البته قسمتى از استعدادهاى اخلاقى مربوط به سرشت و مرحله قبل از تولد است.