ابراهيم اللبان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
<br>
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
<br>
''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛


<noinclude>
<noinclude>
خط ۳۲: خط ۲۴:


==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
آقای '''ابراهیم عبدالمجید اللبان''' در سندیون به دنیا آمد که وابسته به مرکز فووه در استان غربیه اکنون وابسته به استان [[کفرالشیخ]] در [[مصر]] است و تحصیلات اولیه خود را در روستا فرا گرفت و بعد به همراه پدرش که در آن زمان از علمای برجسته [[الازهر]] بود به [[اسکندریه]] نقل مکان کرد. جایی که پدر به‌عنوان یکی از علمای مؤسسه دینی آنجا انتخاب شد و ابراهیم به مؤسسه دینی ابتدایی در اسکندریه و سپس مؤسسه متوسطه و سپس به دارالعلوم رفت و در سال 1918 م، از آنجا فارغ التحصیل شد و دیپلم گرفت.<br>
آقای '''ابراهیم عبدالمجید اللبان''' در سندیون به دنیا آمد که وابسته به مرکز فووه در استان غربیه اکنون وابسته به استان [[کفرالشیخ]] در [[مصر]] است و تحصیلات اولیه خود را در روستا فرا گرفت و بعد به همراه پدرش که در آن زمان از علمای برجسته [[الازهر]] بود به [[اسکندریه]] نقل مکان کرد. جایی که پدر به‌عنوان یکی از علمای مؤسسه دینی آنجا انتخاب شد. او به مؤسسه دینی ابتدایی در [[اسکندریه]] و سپس مؤسسه متوسطه و سپس به دارالعلوم رفت و در سال 1918 م، از آنجا فارغ التحصیل شد و دیپلم گرفت.<br>


==تحصیلات==
==تحصیلات==
ایشان تا زمان مرگ خود یک عضو فعال و یک عالم فعال و پیگیر بود. وی سهم موثری در مجموعۀ زبانی داشته است. ایشان در سال 1919 م، به‌عنوان معلم در مدرسه الجمالیه در [[قاهره]] منصوب شد و مدتی در مدارس ابتدایی و متوسطه تدریس می‌کرد. سپس او در سال 1930 م، (یعنی دوازده سال پس از فارغ التحصیلی، و این امر در زمان او کم نبود، بلکه یکی از سیستم های وام گرفته شده از سیستم آموزشی انگلیس بود) برای یک مأموریت علمی به [[بریتانیا]] سفر کرد. او در سال 1935 م، موفق به اخذ مدرک لیسانس شد، زیرا سیستم آموزشی انگلیسی برای اخذ مدرک دانشگاهی از [[بریتانیا]] قبل از شروع تحصیلات تکمیلی در مقاطع دیپلم و فوق لیسانس نیاز به تکمیل مجدد کلیه تحصیلات دانشگاهی داشت. مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه [[لندن]] را در سال 1938 م، اخذ کرد.<br>
وی سهم موثری در مجموعۀ ادبیات و زبان داشته است. ایشان در سال 1919 م، به‌عنوان معلم در مدرسه الجمالیه در [[قاهره]] منصوب شد و مدتی در مدارس ابتدایی و متوسطه تدریس می‌کرد. سپس او در سال 1930 م، (یعنی دوازده سال پس از فارغ التحصیلی، و این امر در زمان او کم نبود، بلکه یکی از سیستم های وام گرفته شده از سیستم آموزشی انگلیس بود) برای یک مأموریت علمی به [[بریتانیا]] سفر کرد. او در سال 1935 م، موفق به اخذ مدرک لیسانس شد، زیرا سیستم آموزشی انگلیسی برای اخذ مدرک دانشگاهی از [[بریتانیا]] قبل از شروع تحصیلات تکمیلی در مقاطع دیپلم و فوق لیسانس نیاز به تکمیل مجدد کلیه تحصیلات دانشگاهی داشت. مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه [[لندن]] را در سال 1938 م، اخذ کرد. ایشان تا زمان مرگ خود یک عضو فعال و یک عالم فعال و پیگیر بود.<br>


===استادی او در هشت دانشکده===  
===استادی او در هشت دانشکده===  
پس از بازگشت ایشان به وطن، به‌عنوان معلم روانشناسی در دارالعلوم منصوب شد و سپس به‌عنوان استاد روانشناسی به مؤسسه آموزش عالی معلمان زن رفت. وزارت آموزش و پرورش او را به‌عنوان بازرس کل فلسفه در مدارس خود برگزید، سپس در بدو تأسیس به‌عنوان استاد روانشناسی در دانشکده هنر دانشگاه [[اسکندریه]] انتخاب شد. وی از بنیانگذاران دانشگاه اسکندریه و در کنار استاد ابراهیم مصطفی، استاد محمد خلف الله و استاد عبدالسلام هارون بود، سپس به‌عنوان استاد فلسفه اسلامی در دانشکده دارالعلوم به [[قاهره]] رفت. سپس در سال 1953 م، به ریاست دانشکده منصوب شد و تا سال 1955 م، به سن شصت سالگی بازنشستگی رسید.
پس از بازگشت ایشان به وطن، به‌عنوان معلم روانشناسی در دارالعلوم منصوب شد و سپس به‌عنوان استاد روانشناسی به مؤسسه آموزش عالی معلمان زن رفت. وزارت آموزش و پرورش او را به‌عنوان بازرس کل فلسفه در مدارس خود برگزید، سپس در بدو تأسیس به‌عنوان استاد روانشناسی در دانشکدۀ هنر دانشگاه [[اسکندریه]] انتخاب شد. وی از بنیانگذاران دانشگاه اسکندریه و در کنار استاد ابراهیم مصطفی، استاد محمد خلف الله و استاد عبدالسلام هارون بود، سپس به‌عنوان استاد فلسفه اسلامی در دانشکده دارالعلوم به [[قاهره]] رفت. سپس در سال 1953 م، به ریاست دانشکده منصوب شد و تا سال 1955 م، که به سن شصت سالگی (بازنشستگی) رسید مشغول بود. او همچنین در آن مرحله به تدریس فلسفه، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و روش‌های تدریس در دانشکدۀ هنر دانشگاه [[اسکندریه]]، دانشکده هنر در دانشگاه [[قاهره]]، مؤسسه عالی آموزش، و مدرسه مددکاری اجتماعی در [[قاهره]] منصوب شد. او همچنین به تدریس علوم عربی و علوم تربیتی در دانشگاه [[لیبی]] منصوب شد.<br>
 
او همچنین در آن مرحله به تدریس فلسفه، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و روش‌های تدریس در دانشکدۀ هنر دانشگاه [[اسکندریه]]، دانشکده هنر در دانشگاه [[قاهره]]، مؤسسه عالی آموزش، و مدرسه مددکاری اجتماعی در قاهره منصوب شد. اسکندریه او همچنین به تدریس علوم عربی و علوم تربیتی در دانشگاه [[لیبی]] منصوب شد.<br>


==عضویت در دو فرهنگستان ==
==عضویت در دو فرهنگستان ==
ایشان در دو فرهنگستان [[زبان عربی]] و فرهنگستان تحقیقات اسلامی عضویت داشت. وی در سال 1961 با اصلاح قانون فرهنگستان زبان و افزایش تعداد اعضای آن به چهل نفر به عضویت فرهنگستان زبان انتخاب شد و انتصاب وی در راستای تصرف کرسی بیست و هفتم و جانشینی دکتر عبدالوهاب بود. اعظم رئیس دانشکده هنر که در سال 1958 فوت کرد و صندلی او در بین سه کرسی اعضای فعالی که قبل از صدور قانون ترکیبی 1961 فوت کرده بودند و صندلی‌هایش پر نشده بود خالی مانده بود. این صندلی ها را سه عضو اول که در سال 1961 منصوب شدند، اشغال کرد.
ایشان در دو فرهنگستان [[زبان عربی]] و فرهنگستان تحقیقات اسلامی عضویت داشت. وی در سال 1961 م، با اصلاح قانون فرهنگستان زبان و افزایش تعداد اعضای آن به چهل نفر به عضویت فرهنگستان زبان انتخاب شد و انتصاب وی در راستای تصرف کرسی بیست و هفتم و جانشینی دکتر عبدالوهاب بود.
 
ایشان با عضویت در کمیته فرهنگ لغات [[قرآن]] و کمیته معارف و روانشناسی کمک موثری به مجموعه زبانی کرد و استاد آداب و بلاغت بود. او در سال 1969 م، توسط آکادمی علمی [[عراق]] به عنوان عضو پشتیبانی انتخاب شد. وی در میان اولین گروهی که آکادمی تحقیقات اسلامی در الازهر تأسیس شد، پس از صدور قانون توسعه الازهر و ارگان‌های آن، برگزیده شد.<br>
دکتر ابراهیم اللبان تا زمان مرگ خود یک عضو فعال و یک عالم فعال و پیگیر بود و اتفاقاً جایگزین او در کرسی نیز رئیس دارالعلوم دکتر تمام حسن بود.
 
دکتر ابراهیم اللبان با عضویت در کمیته فرهنگ لغات قرآن و کمیته معارف و روانشناسی کمک موثری به مجموعه زبانی کرد و گزارشگر آن آداب و بلاغت بود. او در سال 1969 توسط آکادمی علمی [[عراق]] به عنوان عضو پشتیبانی انتخاب شد.


دکتر ابراهیم اللبن نیز در میان اولین گروهی که آکادمی تحقیقات اسلامی در الازهر تأسیس شد، پس از صدور قانون توسعه الازهر و ارگان های آن، برگزیده شد.
==آثار==
==آثار==
=== کتاب‌های چاپ شده ===
=== کتاب‌های چاپ شده ===
خط ۶۱: خط ۴۷:


=== کتاب‌های خطی ===
=== کتاب‌های خطی ===
#أصول النقد الأدبی
#أصول النقد الأدبی
#فلسفة الفنون الجمیلة
#فلسفة الفنون الجمیلة
خط ۶۹: خط ۵۴:


=== تحقیقات ارائه شده در فرهنگستان زبان عربی ===
=== تحقیقات ارائه شده در فرهنگستان زبان عربی ===
#الطریقة الحدیثة لعرض الأدب
#الطریقة الحدیثة لعرض الأدب
#جمع القلة وجمع الکثرة
#جمع القلة وجمع الکثرة
خط ۸۹: خط ۷۳:


==درگذشت==
==درگذشت==
دکتر ابراهیم اللبان در سال 1977 م، درگذشت و استاد عبدالسلام هارون در مداحی خود نماینده فرهنگستان زبان عربی بود.
ایشان در سال 1977 م، درگذشت.
=منبع=
=منبع=