بریلویه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده:پرچم کشور تونس.jpg|جایگزین=پرچم کشور تونس|بندانگشتی|پرچم کشور تونس]][[پرونده:شیعه.jpg|بندانگشتی|شیعه در تونس|پیوند=Special:FilePath/شیعه.jpg]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
!نام مکتب
!بریلویه
|-
|جمعیت طرفدار
|بیش از ده میلیون نفر
|-
|}
</div>


'''[[تونس|شیعه در تونس]]''' عنوان مقاله ای است به زبان فارسی که در [[پژوهشگاه مطالعات تقریبی]]، در موضوع [[جریان شناسی جهان اسلام]] به نگارش در آمده است.


=معرفی بریلویه=
=معرفی بریلویه=
خط ۷: خط ۱۸:
=وجه تسمیه=
=وجه تسمیه=
بریلی شهری در شمال هند در ایالت اوتارپرادش و در شرق دهلی، و زادگاه و مدفن احمد رضا خان بریلوی (1272ـ 1340ق) صاحب مکتب بریلویه است. گفتنی است که این شهر را «بانس بریلی»[71] گویند تا با شهر «رای بریلی» (Rae Bareilly) بخشی از شهر الله آباد و زادگاه سید احمد بریلوی (سید احمد عرفان، یا سید احمد شهید، یا احمد رای بریلوی، یا سید احمد بارلی) اشتباه نگردد؛[72] سید احمد بریلوی غیر از احمد رضا خان[73] بریلوی است.
بریلی شهری در شمال هند در ایالت اوتارپرادش و در شرق دهلی، و زادگاه و مدفن احمد رضا خان بریلوی (1272ـ 1340ق) صاحب مکتب بریلویه است. گفتنی است که این شهر را «بانس بریلی»[71] گویند تا با شهر «رای بریلی» (Rae Bareilly) بخشی از شهر الله آباد و زادگاه سید احمد بریلوی (سید احمد عرفان، یا سید احمد شهید، یا احمد رای بریلوی، یا سید احمد بارلی) اشتباه نگردد؛[72] سید احمد بریلوی غیر از احمد رضا خان[73] بریلوی است.
<ref>http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=969</ref>


از میان مهم ترین بزرگان سلسله قادریه در هند، می توان از محمد میر (957ـ1045ق) یاد کرد که به «میان میر» مشهور است و بسیار مورد توجه بریلویه است، و در واقع بریلویان پیرو اویند. میان میر وحدت وجودی است و سخت تحت تأثیر ابن عربی است، این طریقه قادریه نسبت به غیر مسلمانان با سعه صدر بیشتری برخورد می نمایند.[74] وی در بانس بریلی متولد شد. نزد پدر و سید احمد زینی دحلان شافعی در مکه، که بسیار مخالف وهابیت بود، درس خواند و طریقه خود را از سید آل رسول حسینی مارهروی (1296ق) اخذ کرد و بعد از اتمام دروس به تدریس و تألیف روی آورد. او شدیداً با وهابیان، دیوبندیه و ندویان مخالف بود و سریع دیگران را تکفیر می کرد، و به قول ندوی حدود صد رساله در ردّ و تکفیر آنان نوشت که نام یکی از آنها فتاوی الحرمین بر جف ندوة المین است که در ردّ ندوة العلماء نوشته شده است.[75] کتابی نیز در ردّ دیوبندیه به نام حسام الحرمین علی منحر اهل الکفر و المین نوشته و آنان را کافر دانسته است. همچنان که از نام کتاب ها پیدا است، او کتب خود را برای علمای مکه و مدینه فرستاده و از آن توثیقات و تأیید هایی برای مطالب خود به دست می آورد. وی کثیر التألیف است و بعضی تا پانصد، و برخی نیز تا هزار کتاب و رساله برای وی نام برده اند.
از میان مهم ترین بزرگان سلسله قادریه در هند، می توان از محمد میر (957ـ1045ق) یاد کرد که به «میان میر» مشهور است و بسیار مورد توجه بریلویه است، و در واقع بریلویان پیرو اویند. میان میر وحدت وجودی است و سخت تحت تأثیر ابن عربی است، این طریقه قادریه نسبت به غیر مسلمانان با سعه صدر بیشتری برخورد می نمایند.[74] وی در بانس بریلی متولد شد. نزد پدر و سید احمد زینی دحلان شافعی در مکه، که بسیار مخالف وهابیت بود، درس خواند و طریقه خود را از سید آل رسول حسینی مارهروی (1296ق) اخذ کرد و بعد از اتمام دروس به تدریس و تألیف روی آورد. او شدیداً با وهابیان، دیوبندیه و ندویان مخالف بود و سریع دیگران را تکفیر می کرد، و به قول ندوی حدود صد رساله در ردّ و تکفیر آنان نوشت که نام یکی از آنها «فتاوی الحرمین برجف ندوة المین» است که در ردّ ندوة العلماء نوشته شده است.[75] کتابی نیز در ردّ دیوبندیه به نام حسام الحرمین علی منحر اهل الکفر و المین نوشته و آنان را کافر دانسته است. همچنان که از نام کتاب ها پیدا است، او کتب خود را برای علمای مکه و مدینه فرستاده و از آن توثیقات و تأیید هایی برای مطالب خود به دست می آورد. وی کثیر التألیف است و بعضی تا پانصد، و برخی نیز تا هزار کتاب و رساله برای وی نام برده اند.


از مهم ترین کتب او الفتاوی الرضویة، مجموعه فتاوای وی است که در هشت جلد به چاپ رسیده است.[76] احمد رضا خان هم چنین با نوگرایی سر سید احمد خان مخالف بود و برخلاف شاه عبدالعزیز هند را دارالاسلام می دانست نه دارالحرب؛ لذا با اتحاد با هندوها برای مبارزه با انگلیس مخالف بود؛ عملی که از سوی علمای دیوبند و جمعیت علمای هند پیگیری می شد. از با انگلیسیان رفتاری خصومت آمیز داشت، ولی در هیچ دسته ای برای مبارزه با انگلیس، نه در حزب کنگره و نه در مسلم لیگ وارد نشد. عده ای نوشته اند که او تحت تأثیر عبدالحق محدث دهلوی بوده است. احمد رضا خان در سال 1340 ق از دنیا رفت. پیروان مدارس دینی زیادی در سراسر شبه قاره تأسیس کرده اند، و بنابر اظهار نظر بعضی فقط در پاکستان 124 مدرسه تا سال 1972 دائر نموده اند و سازمان هایی هم چون جمیعة العلمای پاکستان[77] و منهاج القرآن را در پاکستان ایجاد کرده اند. از سازمان های دیگر آنان، رضای مصطفی و انصار الاسلام است.[78]
از مهم ترین کتب او الفتاوی الرضویة، مجموعه فتاوای وی است که در هشت جلد به چاپ رسیده است.[76] احمد رضا خان هم چنین با نوگرایی سر سید احمد خان مخالف بود و برخلاف شاه عبدالعزیز هند را دارالاسلام می دانست نه دارالحرب؛ لذا با اتحاد با هندوها برای مبارزه با انگلیس مخالف بود؛ عملی که از سوی علمای دیوبند و جمعیت علمای هند پیگیری می شد. از با انگلیسیان رفتاری خصومت آمیز داشت، ولی در هیچ دسته ای برای مبارزه با انگلیس، نه در حزب کنگره و نه در مسلم لیگ وارد نشد. عده ای نوشته اند که او تحت تأثیر عبدالحق محدث دهلوی بوده است. احمد رضا خان در سال 1340 ق از دنیا رفت. پیروان مدارس دینی زیادی در سراسر شبه قاره تأسیس کرده اند، و بنابر اظهار نظر بعضی فقط در پاکستان 124 مدرسه تا سال 1972 دائر نموده اند و سازمان هایی هم چون جمیعة العلمای پاکستان[77] و منهاج القرآن را در پاکستان ایجاد کرده اند. از سازمان های دیگر آنان، رضای مصطفی و انصار الاسلام است.[78]
خط ۱۶: خط ۲۸:
از بزرگان آنها می توان از نعیم الدین مراد آبادی (1300ـ 1367ق) نام برد که موسس مدرسه ای به نام الجامعة النعیمیة است که شاگردان این مدرسه به نعیمیون معروفند. او کتابی به نام اطیب البیان تألیف نموده که ردّی بر کتاب تقویة الایمان شاه اسماعیل دهلوی است. کتاب دیگر وی با نام الکلمة العلیا درباره علم غیب پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) است. از دیگر بزرگان بریلویه أمجد علی (1367ق) است که بعد از شاگردی نزد بریلوی، کتب زیادی در تأیید وی نوشت، و کتاب فقهی بهار شریعت وی، کتاب درسی بریلویه است. دیدار علی (م1935م) یکی دیگر از بزرگان بریلویه است که به قول بعضی، شهر لاهور را از عقاید مسموم وهابیت و دیوبندیه حفظ کرد. از مفتیان بزرگ بریلویه احمد یار بدیوانی (1906ـ 1971م) است که مدرسه جامعة الغوثیة النعیمیة را تأسیس کرده و کتب زیادی در ردّ وهابیان و در تأیید بریلویه نوشته که از مهم ترین آنها کتاب جاء الحق است.[79]
از بزرگان آنها می توان از نعیم الدین مراد آبادی (1300ـ 1367ق) نام برد که موسس مدرسه ای به نام الجامعة النعیمیة است که شاگردان این مدرسه به نعیمیون معروفند. او کتابی به نام اطیب البیان تألیف نموده که ردّی بر کتاب تقویة الایمان شاه اسماعیل دهلوی است. کتاب دیگر وی با نام الکلمة العلیا درباره علم غیب پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) است. از دیگر بزرگان بریلویه أمجد علی (1367ق) است که بعد از شاگردی نزد بریلوی، کتب زیادی در تأیید وی نوشت، و کتاب فقهی بهار شریعت وی، کتاب درسی بریلویه است. دیدار علی (م1935م) یکی دیگر از بزرگان بریلویه است که به قول بعضی، شهر لاهور را از عقاید مسموم وهابیت و دیوبندیه حفظ کرد. از مفتیان بزرگ بریلویه احمد یار بدیوانی (1906ـ 1971م) است که مدرسه جامعة الغوثیة النعیمیة را تأسیس کرده و کتب زیادی در ردّ وهابیان و در تأیید بریلویه نوشته که از مهم ترین آنها کتاب جاء الحق است.[79]


عقاید بریلویه
=عقاید بریلویه=


1ـ وحدت وجود
1ـ وحدت وجود
خط ۳۰: خط ۴۲:
بریلویه با رویکردی صوفیانه مقام پیامبر را بسیار بلند می دانند و قائل اند نور پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) قبل از تمام خلائق خلق شده و او علم غیب به تمام چیز ها در تمام مکان ها دارد و عملش علم ماکان و مایکون است. آنها پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را تنها موجود مرتبه ایجاد می دانند که تمام خلائق عکس و سایه آن اند و ملائکه شررهای نور اویند. پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) مظهر صفات الهی و محیی ارواح است، و از او، جن و انس و عرش و کرسی به وجود آمده است. حق تصرف در کون را دارد و همه عالم به خاطر وجود او به وجود آمده است.[86] استغاثه و استعانت از پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و بلکه تمام اولیای الهی جایز است؛ چرا که پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) دافع بلاء، و معطی عطاء است، و عبدالقادر گیلانی غوئی است که با استغاثه به آن مشکلات انسان حل می شود.[87]
بریلویه با رویکردی صوفیانه مقام پیامبر را بسیار بلند می دانند و قائل اند نور پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) قبل از تمام خلائق خلق شده و او علم غیب به تمام چیز ها در تمام مکان ها دارد و عملش علم ماکان و مایکون است. آنها پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را تنها موجود مرتبه ایجاد می دانند که تمام خلائق عکس و سایه آن اند و ملائکه شررهای نور اویند. پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) مظهر صفات الهی و محیی ارواح است، و از او، جن و انس و عرش و کرسی به وجود آمده است. حق تصرف در کون را دارد و همه عالم به خاطر وجود او به وجود آمده است.[86] استغاثه و استعانت از پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و بلکه تمام اولیای الهی جایز است؛ چرا که پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) دافع بلاء، و معطی عطاء است، و عبدالقادر گیلانی غوئی است که با استغاثه به آن مشکلات انسان حل می شود.[87]


بنابر نظر بریلویه مردگان در قبر زنده اند و کلام ما را می شنوند، و بنای قبور و نذر برای آنها، طواف حول آنها و بزرگداشت ها و اعیاد جایز است، و هیچ یک از اینها حرام و بدعت نیست.[88] احمد رضا خان بریلوی تعزیه شیعیان، سجده تحیت بر مرشد، و غناء به مزامیر را حرام می داند، و رساله ای در این باره به نام الزبده الزکیة لتحریم سجود التحیة تألیف کرده است.[89] بریلوی نیز معتقد بود که در هر زمان چهل نفر از ابدال و اولیای الهی در روی زمین زندگی می کنند تا به وسیله آنان برکات نازل و بلا ها دفع شود.[90] وی ائمه شیعه از حضرت امیر تا امام حسن عسکری (علیهم السلام) را غوث های عالم می داند و برای اولیای الهی کرامات و تصرفات در کون قائل است. در نزد بریلویان اجتهاد جایز نیست، و بریلوی در این زمینه می نویسد: «کسانی که خود را اهل حدیث می دانند و خیال می کنند فقط باید به حدیث عمل کنند، اینان خوب را از بد تشخیص نمی دهند و هنوز دست چپ و راست خود را نمی شناسند، چگونه می توانند اجتهاد کنند، فهم حدیث جز از راه فهم فقهای بزرگ جایز نیست»[91] به خاطر رویکرد حدیثی دیوبندیه، بعضی احمد رضا خان را ناجی فقه حنفی درهند می دانند.[92] بریلویه نسبت به شیعیان بهتر از دیوبندیه برخورد نکرده، چنان که احمد رضا خان بریلوی در این زمینه می نویسد: «رافضی اگر علی را برتر از شیخین می داند بدعت گذار است، و اگر امامتشان را انکار می کند فقها آنان راکافر، و متکلمان آنان را بدعت گذار می دانند، و ما نیز نظر متکلمان را پذیرفته و آن را به احتیاط نزدیک تر می دانیم؛ ولی اگر قائل به بداء یا تحریف قرآن اند، یا ائمه را از تمام انبیاء افضل می دانند، آنان یقیناً کافرند.»[93] در نزد بریلویه هم چون دیوبندیه، صحابه احترام خاصی دارند و آنان حتی نسبت به معاویه حساس اند.
بنابر نظر بریلویه مردگان در قبر زنده اند و کلام ما را می شنوند، و بنای قبور و نذر برای آنها، طواف حول آنها و بزرگداشت ها و اعیاد جایز است، و هیچ یک از اینها حرام و بدعت نیست.[88] احمد رضا خان بریلوی تعزیه شیعیان، سجده تحیت بر مرشد، و غناء به مزامیر را حرام می داند، و رساله ای در این باره به نام الزبده الزکیة لتحریم سجود التحیة تألیف کرده است.[89]  
 
بریلوی نیز معتقد بود که در هر زمان چهل نفر از ابدال و اولیای الهی در روی زمین زندگی می کنند تا به وسیله آنان برکات نازل و بلا ها دفع شود.[90]
 
آنها ائمه شیعه از حضرت امیر تا امام حسن عسکری (علیهم السلام) را غوث های عالم می داند و برای اولیای الهی کرامات و تصرفات در کون قائل است. در نزد بریلویان اجتهاد جایز نیست، و بریلوی در این زمینه می نویسد: «کسانی که خود را اهل حدیث می دانند و خیال می کنند فقط باید به حدیث عمل کنند، اینان خوب را از بد تشخیص نمی دهند و هنوز دست چپ و راست خود را نمی شناسند، چگونه می توانند اجتهاد کنند، فهم حدیث جز از راه فهم فقهای بزرگ جایز نیست»[91] به خاطر رویکرد حدیثی دیوبندیه، بعضی احمد رضا خان را ناجی فقه حنفی درهند می دانند.[92] بریلویه نسبت به شیعیان بهتر از دیوبندیه برخورد نکرده، چنان که احمد رضا خان بریلوی در این زمینه می نویسد: «رافضی اگر علی را برتر از شیخین می داند بدعت گذار است، و اگر امامتشان را انکار می کند فقها آنان راکافر، و متکلمان آنان را بدعت گذار می دانند، و ما نیز نظر متکلمان را پذیرفته و آن را به احتیاط نزدیک تر می دانیم؛ ولی اگر قائل به بداء یا تحریف قرآن اند، یا ائمه را از تمام انبیاء افضل می دانند، آنان یقیناً کافرند.»[93] در نزد بریلویه هم چون دیوبندیه، صحابه احترام خاصی دارند و آنان حتی نسبت به معاویه حساس اند.


=رابطه وهابیت با بریلویه=
=رابطه وهابیت با بریلویه=