غزوه احد: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۲۲۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ مهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۹: خط ۳۹:
<br>
<br>
پیامبر(ص) پیش از آغاز جنگ خطبه ای خواند و به تیراندازان تأکید کرد تا مراقب پشت سر مسلمانان باشند و هیچ‌گاه موضع خود را ترک نکنند.
پیامبر(ص) پیش از آغاز جنگ خطبه ای خواند و به تیراندازان تأکید کرد تا مراقب پشت سر مسلمانان باشند و هیچ‌گاه موضع خود را ترک نکنند.
<br>
=پیروزی و شکست مسلمانان=
<br>
نتیجه اولیه این جنگ، شکست مشرکان بود.
<br>
در آغاز پیکار، یکی از جنگجویان مشرکان به نام [[طلحة بن ابی طلحه]] مبارز طلبید و [[امام علی(ع)]] به کارزار او رفت و سر انجام به خاکش افکند، مسلمانان شادمان از نخستین پیروزی، تکبیر گویان یکباره به صف مشرکان حمله بردند و مسلمانان به سرعت غالب آمدند و مشرکان فرار کردند.
<br>
اما گروهی از تیراندازان که پیامبر(ص) آنان را به فرماندهی عبدالله بن جبیر بر کوه عینین در سمت چپ کوه احد قرار داده بود، به گمان پیروزی، کوه را ترک کردند و مشرکان نیز با عبور از همین منطقه، از پشت به مسلمانان حمله کردند و آنان را شکست دادند.
<br>
روایت [[شیخ مفید]] از [[ابن مسعود]]: پریشانی مسلمین به جایی رسید که همگی گریختند و جز [[علی بن ابی طالب]]، کسی با رسول خدا(ص) باقی نماند.
<br>
سپس چند نفر، از جمله: پیش از همه [[عاصم بن ثابت]] و [[ابودجانه]] و [[سهل بن حنیف]] به رسول خدا(ص) پیوستند.
<br>
=دفاع امیرالمومنین(ع) از رسول خدا=
<br>
هنگامى که مسلمانان پا به فرار گذاشتند، رسول خدا(ص) خشمگین شد و به اطراف خود نگریست. على(ع) را در کنار خود دید. فرمود: ترا چه شده که به فرزندان پدرت نپیوستى؟ گفت: یا رسول اللّه، آیا پس از ایمان، کافر شویم؟ شما الگوى من هستید.<ref>[[بحار الانوار، ۲۰/ ۹۵، ۱۰۷؛ روضه کافى، ۱۱۰.]]</ref>
<br>
پس از به شهادت رسیدن اصحاب و فرار سایرین، فوج‌هاى مشرکین به سوى رسول خدا(ص) یورش آوردند.
<br>
رسول خدا (ص) فرمود: على، اینان را از من دور کن. على(ع) به گروه‌هاى مشرکان حمله مى‌کرد و آنان را پراکنده مى‌ساخت و برخى را مى‌کشت، آنان سواره بودند و على(ع) پیاده و چندان ضربت زد که پراکنده شدند و باز جمع شدند و على(ع) همچنان با شمشیر نبرد مى‌کرد. [[جبرئیل]] به پیامبر(ص) گفت: اى محمّد، این مواسات است و فرشتگان از مواسات این جوانمرد در شگفتند.
<br>
پیامبر(ص) فرمود: چه چیزى او را از مواسات باز مى‌دارد که او از من و من از اویم. جبرئیل(ع) فرمود: من هم از شمایم.
<br>
گوید در آن شب سروشى از سوى آسمان بدون این که شخصى دیده شود، شنیده شد که چند بار چنین گفت: '''لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقارو'''
<br>
از رسول خدا(ص) پرسیدند این کیست؟ فرمود: جبرئیل است.<ref>[[شرح نهج البلاغه، ۱۴/ ۲۵۰- ۲۵۱؛ ۱۳/ ۲۹۳]]</ref>
<br>
آن حضرت در روز احد جراحات ‌زیادى برداشت. [[انس بن مالک]] گفت: آن روز على(ع) را نزد رسول خدا(ص) آوردند، در حالى که شصت و چند زخم نیزه، شمشیر و تیر در بدن داشت. رسول خدا(ص) بر روى زخم‌ها دست مى‌کشید و چنان التیام پیدا مى‌کرد که گویى اصلا زخمى نبوده است.<ref>[[بحار الانوار، ۲۰/ ۲۳؛ مجمع البیان، ۲/ ۵۰۹.]]</ref>
<br>
=حضور زنان در جنگ=
<br>
پس از جنگ اُحُد به [[فاطمه(س)]] خبر دادند پدرش در جنگ آسیب دیده است؛ سنگی به چهره او رسیده و چهره‏‌اش را خونین ساخته است. او با دسته‏‌ای از زنان برخاست و آب و خوردنی بر پشت‏ خود برداشت و به رزمگاه رفت.
<br>
زنان، مجروحان را آب می‌‏دادند و زخم‏‌های آنان را می‌‏بستند و فاطمه(س) جراحت پدر را شستشو می‌داد، خون بند نمی‌‏آمد. پاره بوریایی را سوزاند و خاکستر آن را بر زخم گذاشت تا جریان خون قطع شود.<ref>[[شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص ۷۸.]]</ref>
<br>
واقدی شمار زنان را ۱۴ تن نوشته است.
<br>
=خسارت غزوه احد=
<br>
در این جنگ، خسارت سنگینی به مسلمانان رسید، از جمله شهادت حدود هفتاد نفر از مسلمانان، شهادت حضرت [[حمزة بن عبدالمطلب]] و مُثله شدن او، جراحت بر صورت پیامبر(ص) و شکستن دندان ایشان.
<br>
==شهادت حمزه سید الشهدا==
<br>
<br>
۱٬۵۶۹

ویرایش