حرکت اسلامی ازبکستان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - 'رئیس جمهور' به 'رئیس‌جمهور')
جز (جایگزینی متن - ']]↵<references />' به ']]')
خط ۱۸۸: خط ۱۸۸:
[[رده:ازبکستان]]
[[رده:ازبکستان]]
[[رده:طالبان]]
[[رده:طالبان]]
<references />

نسخهٔ ‏۱۹ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۸

حرکت اسلامی ازبکستان
نام حزب حرکت اسلامی ازبکستان
تاریخ تاسیس 1998م
موسس حزب نمنگانی و یولداشوف
رهبران ابو عثمان عادل،عثمان غازی،عزیز یولداشف و ابوذر عزام
اهداف و مبانی هدف نخستین گروه که جنبش اسلامی ازبکستان بر اساس آن شکل گرفت یک هدف ملی بود. نمنگانی به دنبال سرنگونی دولت اسلام کریموف بود. به نظر می‌رسد در دروان رهبری او و علی رغم همکاری با سازمان‌های بین‌المللی همچون القاعده خط مشی اصلی گروه همچنان بر محو اهداف ملی باقی ماند و حرکت اسلامی ازبکستان به منظور آزادی عمل برای اقدام علیه دولت اسلام کریموف تصمیم به حضور در افغانستان و همکاری با طالبان و القاعده گرفته است.در دوره رهبری یولداشوف که از ابتدای شکل‌گیری جنبش مسئول امور عقیدتی آن بود، حرکت اسلامی ازبکستان به سمت آرمان القاعده پیش رفت.

حرکت اسلامی ازبکستان دارای جایگاه و اهمیت در مجموعه تشکلات موسوم به «جهادی» است که این مطلب به خوبی از سخن منسوب به اسامه بن لادن که آنها را جزء ضروری و انکار ناپذیر جهاد معرفی کرده است روشن می‌گردد. گفتنی است گرچه از سال 2001 م به این سو و در پی فروپاشی پایگاه القاعده در افغانستان قدرت و نفوذ حرکت اسلامی ازبکستان به شکل محسوسی کاسته شد لکن این گروه هرگز به طور کامل متلاشی نشد بلکه توانست با ایجاد پیوند‌های جدید در سختترین شرایط حیات خود را تداوم دهد و حتی در سال 2021 م همچنان به عنوان یک تهدید به حساب می‌آید.

رهبران گروه

جریان‌ها بر محور رهبران خود شکل می‌گیرند و دچار تحول و تکامل یا ضعف و انحطاط می‌شوند بنابراین شناخت رهبران یک گروه نخستین قدم در شناخت یک گروه و جریان است. به همین منظور پیش از پرداختن به تاریخچه شکل‌گیری و تطورات گروه، توضیح مختصری در خصوص سرکردگان و «رهبران حرکت اسلامی ازبکستان» مذکور ارائه می‌شود.:

جمعه نمنگانی

موسس و نخستین رهبر گروه که با جذب منابع مالی مهم و نیز به لطف ارتباطات و رهبری کاریزماتیکش توانست گروه تازه تاسیس خود را خیلی زود به جنبش قدرتمندی تبدیل کند که تهدیدی جدی برای دشمنانش به شمار می‌آمد. با این وجود حمله آمریکا به افغانستان، مانعی بر سر راه قدرت گرفتن نمنگانی ایجاد کرد و او در سال 2001 در افغانستان کشته شد.

طاهر یولداشف

دومین رهبر و فرمانده گروه که از سال 2001 م و در پی مرگ نمنگانی جانشین او گردید و تا 27 اکتبر 2009 م که در حمله هواپیماهای آمریکایی مجروح و کشته شد رهبری جنبش را برعهده داشت. البته پیش از سال 2001 م نیز او همکار و معاون نمنگانی در امر مدیریت و رهبری گروه بود و مسئولیت امور عقیدتی و سیاسی به وی سپرده شده بود. ارتباط او و نمنگانی به سالهای 1990م و قبل از تاسیس جنبش باز می‌گردد. در حقیقت در آن سالها وی و حزبش از جمله افراد و جریان‌های مؤثر بر نمنگانی بودند، گرچه ویژگی‌های فردی نمنگانی سبب شد او بعدا در جایگاه برتر رهبری و فرماندهی قرار‌گیرد.

ابو عثمان عادل

وی که پس از کشته شدن یولداشف، جانشین او شده بود در 29 آوریل 2012م در حمله هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی در میرامشاه ، واقع در وزیرستان شمالی کشته شد.

عثمان غازی

دوران رهبری غازی (آوریل 2012 م- دسامبر 2015م) از حساس‌ترین و پر حرف و حدیث‌ترین دوران تاریخی حرکت اسلامی ازبکستان است. او که متولد سال 1970م بود در جریان عملیات‌های سال1990م مورد توجه مسئولین دولتی ازبکستان قرار گرفت و به دلیل عضویت در گروه‌های مخالف دولت و چاپ مقالات با مضامین جهادی، توسط دستگاه اطلاعاتی ازبکستان دستگیر شد لکن در جریان بازجویی موفق به فرار از زندان و سپس فرار از کشور گردید. اتفاقی که به گفته برخی تحلیل گران، با توجه به حساسیت بالای دستگاه اطلاعاتی ازبکستان نسبت به اسلام‌گرایان رادیکال، بسیار شک برانگیز است و احتمال جذب او توسط سرویس اطلاعاتی را مطرح می‌کند. کشته شدن رهبران حرکت اسلامی ازبکستان بعد از پیوستن او به این گروه و مواضع و اقدامات حرکت اسلامی ازبکستان در دوران رهبری او که آن را از یک هم پیمان طالبان به دشمن آن تبدیل کرد احتمال ارتباطات او با نیروهای منیتی را تقویت می‌کند. زندگی توأم با آرامش همسر او در تاشکند در کنار آزار و اذیت‌های مداوم سرویس اطلاعاتی ازبکستان برای خانواده مبارزان به عنوان شاهد دیگری بر همکاری غازی با سرویس جاسوسی ازبکستان تلقی شده است. برخی دستگاه‌های اطلاعاتی کشور‌های منطقه نیز ارتباط غازی و دستگاه اطلاعتی تاشکند را تایید کرده اند. بالاخره در دسامبر 2015م طالبان افغانستان با انتشار خبری اعلام کرد که افراد ملا اختر منصور، عثمان غازی رهبر حرکت اسلامی ازبکستان را در حالیکه با لباس زنانه در حال فرار بوده است شناسایی کرده و به قتل رسانده اند.

عزیز یولداشف

فرزند طاهر یولداشوف فرمانده سابق گروه که تا سال 2020 لااقل رهبری بخشی از نیروهای حرکت اسلامی ازبکستان را برعهده داشته است. او در 12 نوامبر 2020 در ولایت فاریاب افغانستان کشته شد.

ابوذر عزام

ابوذر البرمی معروف به ابوذر عزام مفتی گروه در سالهای اخیر بوده است. وی به داعش پیوست لکن پس از مدتی با انتشار فیلمی از این گروه جدا شد.

تاریخچه پیدایش «حرکت اسلامی ازبکستان»

خواستگاه شکل‌گیری؛ حزب عدالت

شرایط ازبکستانِ تازه استقلال یافته از شوروی، زمینه ساز شکل‌گیری جریان‌هایی گردید که کمتر از یک دهه بعد به تشکیل «حرکت اسلامی ازبکستان» ختم شدند.

حذف خدمات رایگانِ دولت کمونیستی و در پی آن ایجاد مشکلات اقتصادی و معیشتی، قدرت گرفتن‌‌ گرایشات و جریان‌های دینی و برخورد‌های سرکوبگرانه دولت «اسلام کریموف» از مهمترین خصوصیات این دوران است. در چنین اوضاعی که نابرابری‌های اجتماعی در کنار بیکاری و مشکلات اقتصادی اقشار متوسط و ضعیف را تحت فشار قرار داده بود برخی گروه‌های متسلفین در «فرغانه» که به طور سنتی یکی از اسلامی‌ترین مناطق آسیای مرکزی است نفوذ کرده و با شعار‌های انقلابی و داعیه اصلاح اوضاع، شروع به جذب جوانان به خود می‌کنند. در بستر این اوضاع و تحت تأثیر مولفه‌های موجود، طاهر یولداشف در سال 1990(1991) حزب «عدالت» را با رویکرد سیاسی- مذهبی و تا حدی نظامی تأسیس می‌کند.

حزب عدالت اقتدار مدنی را در نمنگان به دست گرفته و به سرعت از طریق تحمیل شریعت، درجه‌ای از نظم و امنیت را برقرار و تلاش می‌کند دامنه فعالیت‌های خود را از دره فرغانه تا تاشکند امتداد دهد. این حزب که در ابتدا توسط رئیس‌جمهور جدید کریموف تحمل می‌شد، از او خواست که قوانین شریعت را در سراسر ازبکستان اجرا کند.

در سال 1992م متسلفین با دیگر مخالفان دولت از جمله اپوزوسیون دموکرات و اسلام‌گرایان معتدلِ «حزب رنسانس اسلامی ازبکستان» متحد شده و تلاش می‌کنند دولت اسلام کریموف را وادار به مذاکره کنند. لکن سیاست‌های سرکوبگرانه و خشن کریموف باعث افزایش تنش و درگیری و از کنترل خارج شدن دره فرغانه می‌شود. کریموف در سال بعد موفق می‌شود همه گروه‌های مخالف خود را سرکوب کند و در جریان این سرکوب برخی از جهادیست‌ها زندانی می‌شوند و بقیه از جمله نمنگانی و چند واسطه میان او و تاجران سعودی به تاجیکستان فرار می‌کنند تا مرحله جدیدی در روند افراطیزه شده آنها آغاز شود.

فرار به تاجیکستان؛ کاتالیزور افراط‌گرایی

خرده جریانی که آرمانش در مذاکره با دولت ازبکستان و سهم خواهی سیاسی از آن خلاصه می‌شد، با پا گذاشتن به تاجیکستان که خود کانون درگیریهای داخلی بود می‌رفت تا از یک حرکت ملی به یک حرکت منطقه‌ای تبدیل شود. نمنگانی به لطف توانایی اش در جذب و سازماندهی نیروها خیلی زود حلقه‌ای حدودا 200 نفره را به دور خود جمع و در دره طویلدره یک پایگاه نظامی برای خود برپا می‌کند.

در این سالها یولداشف، یار دیرین نمنگانی، تاجیکستان را ترک کرده و همچون بسیاری دیگر از اسلام‌گرایان به پاکستان رفته و در مدارس جمعیت علماء پاکستان تحصیل می‌کند. او همچنین در سفرهایی به کشور‌های مختلف خاورمیانه به دنبال جذب حمایت کشورهای خارجی از جمله پاکستان، عربستان، ترکیه و امارات است. گفته می‌شود او در جریان این سفرها موفق به جذب حمایت‌های مالی از سرویس اطلاعاتی پاکستان می‌شود و در سالهای 1995- 1998 در پیشاور با گروه‌های افغان‌ها وعرب افغان ارتباط می‌گیرد، با شخص اسامه بن لادن ملاقات می‌کند و از جمعیت علماء پاکستان کمک مالی دریافت می‌کند.

نمنگانی نیز با معترضان داخلی تاجیک هم پیمان شده و در جنگ داخلی تاجیکستان ورود می‌کند . این نبرد تجربه خوبی برای او بود و وی را در مقیاس یک فرمانده موفق مطرح ساخت. او حتی توانست در چند نوبت کنترل شهر طویلدره را به مدت کوتاهی در دست بگیرد.

تأسیس «حزب اسلامی ازبکستان»

در سال 1997م دولت ازبکستان کنترلش بر مرزها را تشدید می‌کند و با اسلام‌گرایان درگیر می‌شود از سوی دیگر توافق دولت تاجیکستان و معترضان و خاتمه یافتن جنگ داخلی بیش از پیش نمنگانی را در مضیقه قرار داده و او را مجبور به عقب نشینی به پایگاه خود در دره «طویلدره» می‌کند تا جایی که به ناچار به کشاورزی رو می‌آورد، گرچه همچنان تلاش دارد قدرت نظامی خود را حفظ کند.

در این شرایط نمنگانی تصمیم می‌گیرد به سوی طالبان که یکسال است تصرف کابل را در دست گرفته و تشکیل حکومت داده متمایل شود. نزدیک شدن به طالبان کم کم باعث می‌شود او از همپیمان سابق خود «حزب رنسانی اسلامی ازبکستان» که بر اساس منطق نژادی گاه از احمد شاه مسعود و اتحاد شمال در مقابل طالبان حمایت می‌کند فاصله بگیرد.

در چنین شرایطی در نهایت در سال 1998م نمنگانی و یولداشوف تصمیم می‌گیرند گروه جدیدی را به نام «حرکت اسلامی ازبکستان» تأسیس کنند. آنها هدف خود را تلاش و مبارزه برای سرنگونی دولت«اسلام کریموف» در ازبکستان اعلام می‌کنند. در حالیکه به دلیل تدابیر شدید امنیتی دولت کرمویف امکان حضور در ازبکستان را نداشتند و همچنان در پایگاه نظامی خود در خاک تاجیکستان مستقر بودند.

افغانستان؛ سکوی پرش و پرتگاه

گروه جدید نمنگانی اقدامات ایذائی و عملیات‌های نظامی خود را از سال 1999م در مناطق مرزی کشور‌های منطقه آغاز کرده و حتی عملیات ناکامی را برای ترور کریموف طراحی و اجرا می‌کنند. اقدامات خشونت‌آمیز «حرکت اسلامی ازبکستان» فشار‌های بین‌المللی و منطقه‌ای بر دولت تاجیکستان را برای اخراج این گروه از دره طویلدره افزایش می‌دهد و بالاخره در نوامبر 1999م و با پادرمیانی «نهضت اسلامی تاجیکستان» برای راضی کردن نمنگانی به خروج از تاجیکستان وی و یارانش به افغانستان تحت حاکمیت طالبان کوچک کرده و در مزار شریف ساکن می‌شوند.

بدون شک ورود به افغانستان مهمترین مرحله حیات گروه «حرکت اسلامی ازبکستان» است. زیرا اتحاد جدیدی را با القاعده و طالبان شکل داد تا هم به هدف خود برای مبارزه علیه دولت ازبکستان ادامه دهد و هم در زمین طالبان و القاعده بازی کند. یولداشوف و نمنگانی به طور مرتب ملاقات‌هایی با رهبران القاعده و طالبان داشته و از آنها کمک‌های مالی قابل توجه و تسلیحاتی دریافت می‌کرده اند.

حرکت اسلامی ازبکستان که دیگر نه تنها از فشار دولت‌ها آسوده شده بود بلکه از حمایت‌های دولت طالبان نیز برخوردار بود به یک گروه قدرتمند و مجهز متشکل از 5000 جنگجو تبدیل شد. همین امر باعث می‌شد نمنگانی مجددا به فکر اجرای عملیات‌هایی در مناطق مرزی کشورهای منطقه بیافتد.

روزهای خوش نمنگانی و یارانش در افغانستان، دولت مستعجلی بود که چندان دیر نپایید و دو سال بعد با حمله آمریکا به افغانستان پایگاه این گروه که همپیمان طالبان و القاعده بود در هم کوبیده شد. نمنگانی کشته شد و گروه او که اکنون تحت امر طاهر یولداشوف بود بعد از شرکت در نبرد آناکوندا در شاهی کوتی افغانستان و تحمل خساراتی به مناطق قبایلی پاکستان گریخت.

حرکت اسلامی ازبکستان بعد از سقوط طالبان

با سقوط طالبان دوره ضعف، ویرانی و پراکندگی حرکت اسلامی ازبکستان آغاز و گروه از درون و بیرون با مشکلات و چالش‌هایی مواجه شد . فقدان رهبری کاریزماتیک نمنگانی، سبب تاثیر گذاری بیشتر این شرایط بر گروه می‌گردید. یولداشوف هرگز نتوانست همانند نمنگانی تعلق و وابستگی یارانش به گروه را تضمین کند. بنابراین بخشی از نیروهای جنبش از آن جدا شده و احتمالا برای سپری کردن باقی عمر در فضای آرام و به دور از جنگ و تفنگ به کشور‌های همسایه کوچ کردند و تنها یک گروه چند صد نفری پیرامون یولداشوف باقی ماندند. البته همین جمع اندک انسجام و همبستگی درونی لازم را نداشتند و برخی اختلافات از جمله نسبت به نحوه مدیریت یولداشوف وحدت گروه را تهدید می‌کرد. این اختلافات منجر شد بخشی از اعضای گروه که روحیات تندتری داشتند و خواهان تداوم خط مشی نمنگانی بودند گروه جدیدی را در سال 2002به نام اتحادیه جهاد اسلامی پایه گذاری کنند. این گروه تند رو تر از حرکت اسلامی ازبکستان بوده و بسیاری از عملیات‌های نظامی که به حرکت اسلامی ازبکستان نسبت داده می‌شود در حقیقت کار این گروه است.

پیوند با تحریک طالبان و شبکه حقانی

در این شرایط نابسامانی و سر در گمی، بخشی از نیروهای حرکت اسلامی ازبکستان نیز پیوندهایی را با بیت الله محسود برقرار می‌کنند و زمانی که محسود در سال 2007م تحریک طالبان پاکستان (TTP) را تشکیل داد، از نزدیک با او همکاری می‌کنند. آنها حملات مشترکی را علیه دولت پاکستان انجام داده و در نهایت یک واحد نظامی به نام انصار الاسیر ایجاد کردند که هدف آن آزادی زندانیان اسلامگرای شبه نظامی بود که در زندان‌های پاکستان نگهداری می‌شدند.

پس از کشته شدن یولداشف در اوت 2009م ابوعثمان عادل، رهبر جدید جنبش اسلامی ازبکستان گروه را به پایگاه‌های حقانی در میرعلی و میرانشاه در وزیرستان شمالی منتقل کرد، و بدین طریق روابط نزدیکی نیز میان حرکت اسلامی ازبکستان و شبکه حقانی ایجاد شد.

بازگشت به افغانستان

پاکستان مکان مناسبی برای حرکت اسلامی ازبکستان نبود زیرا ازبک‌ها از یک سو تحت فشار و حملات ارتش پاکستان بودند و از سوی دیگر تنش‌هایی میان آنها و مردم محلی به وجود می‌آمد. ازبک‌ها توسط مولوی نظیر، رهبر محلی طالبان به بی‌احترامی به آداب و رسوم محلی، کشتن اعضای قبیله و درگیر شدن در دشمنی‌های محلی متهم شدند. در ادامه این تنش‌ها بالاخره در اوایل سال 2007م، جنگی بین جنگجویان مولوی نظیر و ازبک‌ها درگرفت که صدها قربانی از هر دو طرف برجای گذاشت و در نتیجه «حرکت اسلامی ازبکستان» از بیشتر مناطق وزیرستان جنوبی اخراج شد. به همین دلیل از سال 2007م اعضای گروه به تدریج شروع به مراجعت به افغانستان کردند و از سال 2010م، حضور خود در شمال افغانستان را گسترش دادند، به ویژه در مناطق ازبک نشین استان تخار و مناطق اطراف آن. فرماندهان گروه در این مناطق با دولت سایه طالبان ادغام شده و در مناطقی که حضور دولت افغانستان ضعیف بود، قدرت خود را اعمال کردند.

فاصله گرفتن از طالبان و پیوستن به داعش

طالبان گرچه به نیروهای «حرکت اسلامی ازبکستان» اجازه داد در آن مناطقی از افغانستان که تحت نفوذ آنها بود فعالیت کنند لکن از همکاری با آنها خودداری کرد. بنابراین آنها که از همکاری طالبان ناامید شده بودند، در سالهای 2014 -2015 تصمیم گرفتند به‌سمت شمال افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی حرکت کنند.

در این سالها داعش به تازگی در عراق و سوریه سر برآورده است. بر اساس منابع خبری دولتی افغانستان عثمان غازی که از سال 2012م و بعد از مرگ ابوعثمان عادل رهبری گروه را در دست گرفته بود در دسامبر 2014م از داعش حمایت کرد گرچه همچنان روابط خود با با طالبان را حفظ می‌کرد. برخی روابط میان داعش و ازبک‌ها شکل گرفت و بالاخره در مارس 2015م یک گروه از جنگجویان حرکت اسلامی ازبکستان در شمال افغانستان به رهبری سعدلا اورجنجی با انتشار فیلمی اعلام می‌کنند که دیگر تحت امر ملا عمر نیستند و با ابوبکر بغدادی بیعت کرده اند. در ژوئیه نیز فیلمی از شیخ محمد علی رهبر معنوی گروه منتشر شد که نشان می‌داد او هم با ابوبکر بغدادی بیعت کرده است. در نهایت عثمان غازی رهبر گروه در اوت همان سال در فیلمی همراه با یارانش ضمن اعلام بیعت با بغدادی به «ولایت خراسان داعش » می‌پیوندد. با این وجود در سال بعد برخی از این نیرو‌ها از جمله ابوذر عزام (مفتی گروه) از داعش جدا می‌شوند و سعی در بازسازی روابط دیرینه خود با طالبان در زیر پرچم حرکت اسلامی ازبکستان می‌کنند.

پیوستن عثمان غازی و یارانش به داعش عملا آنها را در تنش وتقابل با طالبان قرار داد، مواجهه‌ای که به قیمت جان او تمام شد. بعد از بیعت با داعش نیروهای تحت امر غازی در حالیکه با ملا اختر منصور توافق کرده بودند که در میانه ماه سپتامبر 2014م ولایت زابل را تخلیه کنند با زیر پا گذاشتن توافق در نزدیکی گروه «مولی داد الله» یکی از فرماندهان طالبان که مشروعیت رهبری ملا اختر منصور بعد از ملا عمر را زیر سؤال برده و از طالبان جدا شده بود مستقر شدند و حتی در فوریه 2015م با توقف یک اتوبوس 31 شیعه هزاره را به گروگان گرفتند.

در نوامبر 2015م ملااختر منصور که تصمیم به پاکسازی مناطق مختلف از وجود عناصر داعش گرفته بود در ابتدا به شهرستان خاک سفید ولایت فراه و سپس به ولایت زابل حمله می‌کند. در عملیات گروه طالبان، تعداد از مسافران هزاره نیز از دست ازبک‌ها آزاد شدند ولی متأسفانه 7 نفر از آنها به‌صورت فجیعی به شهادت رسیدند. همچنین تعداد زیادی از ازبک‌ها اسیر یا کشته می‌شوند مابقی ناچارا به سمت شمال افغانستان کوچ می‌کنند.

سرنوشت حرکت اسلامی ازبکستان بعد از مرگ غازی و اینکه بعد از وی چه کسی به رهبری گروه منصوب شد چندان مشخص نیست. حتی اینکه این گروه به کلی در داعش ادغام و منحل شده یا توأم با عضویت داعش تمامیت خود را به عنوان یک جریان حفظ کرده است به طور دقیق معلوم نیست. عدم تعیین رهبر جدید شاید قرینه‌ای بر استحاله گروه در «ولایت خراسان داعش» باشد. گرچه به نظر می‌رسد عزیز یولداوشوف فرزند طاهر یولداشوف با جدا کردن خود از خط مشی کلی گروه رهبری بخشی از مبارزان را به برعهده گرفته و با نام حرکت اسلامی ازبکستان فعالیت می‌کرده است. او در 13 نوامبر 2020م در ولایت فاریاب افغانستان توسط نیروهای دولتی کشته شد.

اقدامات و عملیات‌ها

حرکت اسلامی ازبکستان به عنوان یک گروه با اقدامات خشونت‌آمیز پرتعداد و مدام شناخته می‌شود. از آغاز پیدایش این گروه عملیات‌های بسیاری توسط انجام، یا به آنها نسبت داده شده است.

عملیات‌های انجام شده:

آگوست 1999م: حمله به خاک قرقیزستان و گروگان گرفتن 4 زمین‌شناس ژاپنی و 8 سرباز قرقیز

آگوست 2000م حمله به قرقیزستان و به گروان گرفتن 4 کوهنور آمریکایی که مدتی بعد موفق به فرار می‌شوند.

ژوئیه 2001م حمله به بادکند(قرقیزستان) و سرخان دریا(ازبکستان)

دسامبر 2002م انفجار در بیشکک

می 2003م حمله به اوش (قرقیزستان) با 8 کشته.

2004م طراحی حمله به سفارت آمریکا و اسرائیل

2004م بمب گذاری در تاشکند با نزدیک به 50 کشته

2000م5 حمله به اندیجان که البته یولداشوف با بیان اینکه ما هیچ گاه پشت سر زنان و بچه‌ها مخفی نمی شویم دست داشتن گروهش در آن را انکار کرد.

به گفته مقامات تاجیکستان در 28 سپتامبر 2006م چند تن از نیروهای حرکت اسلامی ازبکستان به هواداران امامعلی رحمانوف رئیس‌جمهور تاجیکستان حمله و دو نفر را مجروح کردند.

جنبش اسلامی ازبکستان و طالبان متهم به بمب گذاری 28 می‌2011م در تالقان افغانستان هستند که در آن یک فرمانده ارشد پلیس ملی افغانستان، جنرال محمد داوود داود کشته و والی تخار و یک ژنرال آلمانی زخمی شدند.

دسامبر 2011م حمله به مراسم تشییع جنازه یک مقام دولتی افغانستان در تخار که منجر به کشته شدن 19 نفر از جمله الحاج مطلب بیگ، نماینده پارلمان و رئیس سابق پلیس تخار شد.

آوریل 2012م، حمله مشترک با تحریک طالبان پاکستان به زندان بانو در استان خیبر پختونخوا پاکستان که در جریان آن نزدیک به 400 زندانی از جمله عدنان رشید که در سال 2003م به اتهام شرکت در سوء قصد علیه پرویز مشرف، رئیس‌جمهور وقت پاکستان محکوم شده بود ، آزاد شدند.

15 دسامبر 2013م، حمله به فرودگاه پیشاور که منجر به کشته شدن 4 نفر شد.

ژوئن 2014م حمله به فرودگاه جناح در کراچی پاکستان، با کشته شدن حدود سی نفر.

فوریه 2105م حمله به اتوبوس شیعیان هزاره و به گروگان گرفتن 31 مسافر. در آوریل ویدئویی منتشر کردند که مبازران گروه یکی از مسافران را در مقابل دوربین سر می‌برد.

ژوئن 2016م حمله به فرودگاه استانبول

دسامبر 2016م حمله به یک کلوپ شبانه در استانبول.

حمله به مترو سنپترزبورگ

2017م حمله با کامیون در نیویورک با 8 کشته.

منابع مالی

حرکت اسلامی ازبکستان از راه‌های مختلف هزینه لازم برای اقدامات خود را تآمین کرده است. کمک‌های مالی تاجران سعودی از قدیمی‌ترین این منابع است که حتی قبل از ایجاد جنبش، نمنگانی از آن بهره‌مند بوده است. به هنگام فرار از ازبکستان به تاجیکستان حلقه‌ای 30 نفره از اطرافیان او را همراهی می‌کردند که برخی از آنها واسطه‌های میان او و تاجران سعودی بودند.همچنین در سال 2000 توانست 15 میلیون دلار از منابع خارجی کمک دریافت کند که به نظر می‌رسد همه یا بخش عمده‌ای از این کمک‌ها از سوی سرمایه داران سعودی بوده است. علاوه بر این در سال 2008م، تعدادی مرد در شرق فرانسه، هلند و آلمان به اتهام جمع آوری کمک‌های مالی برای جنبش اسلامی ازبکستان بین سال‌های 2003م و 2008م دستگیر شدند که اکثر انها در سال 2013م در ددگاه محکوم شدند.

جذب کمک‌های گروه‌ها و نهاد‌های مختلف هم یکی دیگر از راه‌های تامین منابع مالی این گروه بوده است. یولداشوف در سالهای دهه 1990م در سفرهای مختلف به کشور‌های خاورمیانه به دنبال جذب کمک‌های مالی بوده است. گرچه از میزان موفقیت او در این امر اطلاعات دقیقی در دسترس نیست لکن گزارش‌هایی وجود دارد که او توانسته است کمک‌های را از جمعیت علمای پاکستان و سرویس اطلاعاتی ارتش این کشور دریافت کند. همچنین پیوند میان این گروه با طالبان و افغانستان موجب سرازیر شدن کمک‌های مالی و تجهیزاتی به سوی آن شد. از جمله کمک 20 میلیون دلاری اسامه بن لادن به این گروه در سال 2000م.

در مدت کوتاهی نمنگانی به روز آوردن به کشاورزی بخشی از هزینه‌های خود را از این طریق تامین می‌کرد. او با خریداری چند مزرعه و کامیون به بازار محصولات کشاورزی ورود می‌کند.

گروگان‌گیری نیز در برخی دوره‌ها برای این گروه درآمدهایی در پی داشته است. اولین عملیات نظامی این گروه به گروگان گرفتن چند نفر تبعه ژاپن ختم می‌شود که در عوض دریافت 2 تا 6 میلیون دلار باج نمنگانی حاضر به آزاد کردن آنها می‌شود.

یکی از راه‌های تامین مالی که همواره به گروه‌های افراطی نسبت داده می‌شود فعالیت در بازار قاچاق خصوصا قاچاق مواد مخدر است. حرکت اسلامی ازبکستان نیز از این نسبت استثنا نشده است. مجله Critique Eurasie ادعا کرده که این گروه در فعالیت‌های مجرمانه سازمان یافته مانند کنترل و تسهیل قاچاق مواد مخدر دخالت دارد. همچنین گفته شده است در سالهای حضور در طویلدره نمنگانی و یارانش واسطه قاچاق هروئین از افغانستان بوده اند. به گفته رالف موچکه در اینترپل 60 درصد صادرات تریاک افغانستان از آسیای مرکزی عبور می‌کند و نمنگانی و افرادش 60 درصد این بازار را کنترل می‌کرده اند.

نیروی انسانی

گرچه حرکت اسلامی ازبکستان اصالتا یک گروه قومی ازبک بود لکن اتباع افغانستان، تاجیکستان، چین(ایغورها)، ترکمنستان، کشورهای عربی، پاکستان، چچن، قرقیزستان، قزاقستان و حتی اتباع کشور‌های غربی هم در آن حضور داشته اند. حتی تعدادی از رهبرن و فرماندهان عالی رتبه گروه نیز غیر ازبک بوده اند مانند عباس منصور فرمانده قرقیز، و ابوذر البرمی معروف به ابوذر عزام که اهل میانمار و مفتی گروه بوده است. در واقع تجربه حضور در افغانستان گروه را بین‌المللی تر کرد. طالبان مدیریت نیروهای ایغور و پاکستانی را به حرکت اسلامی ازبکستان سپرد تا عضویت این افراد در طالبان مانع مذاکرات و ارتباطات دیپلماتیک با چین و پاکستان نشود.

تعداد نیروهای گروه مذکور هم به حسب چالش‌ها و شرایط متغیر بوده است. بر اساس گزارش‌های مختلف مبارزان گروه از 500 نفر تا 5000 نفر در نوسان بوده است.

اهداف و آرمان‌ها

اهداف و آرمان‌های گروه در مسیر حوادث و تحولات دچار تحول شده است. هدف نخستین گروه که جنبش اسلامی ازبکستان بر اساس آن شکل گرفت یک هدف ملی بود. نمنگانی به دنبال سرنگونی دولت اسلام کریموف بود. به نظر می‌رسد در دروان رهبری او و علی رغم همکاری با سازمان‌های بین‌المللی همچون القاعده خط مشی اصلی گروه همچنان بر محو اهداف ملی باقی ماند و حرکت اسلامی ازبکستان به منظور آزادی عمل برای اقدام علیه دولت اسلام کریموف تصمیم به حضور در افغانستان و همکاری با طالبان و القاعده گرفته است.

در دوره رهبری یولداشوف که از ابتدای شکل‌گیری جنبش مسئول امور عقیدتی آن بود، حرکت اسلامی ازبکستان به سمت آرمان القاعده پیش رفت. وی در یک سخنرانی در سال 2007م گفته بود: روزگاری ما فقط بر علیه کریمف می‌جنگیدیم ولی دیگر فقط او دشمن ما نیست. ما علیه همه دشمنان اسلام می‌جنگیم. همین خط سیر در دوره‌های بعد با جدیت بیشتری پیگیری شد و گروه را به یک تهدید بین‌المللی تبدیل کرد[۱].

پانویس