اخوان المسلمین سودان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
[[پرونده:حسن الترابی.jpg|بیقاب|چپ]] | [[پرونده:حسن الترابی.jpg|بیقاب|چپ]] | ||
=== تأسیس حکومت اسلامی === | === تأسیس حکومت اسلامی === | ||
ایجاد حکومت اسلامی از اهداف اخوانالمسلمین در همه جهان بوده است و ضرورت حکومت اسلامی از نوع تلقی اخوان از اسلام ناشی میشود.<br> | ایجاد حکومت اسلامی از اهداف اخوانالمسلمین در همه جهان بوده است و ضرورت حکومت اسلامی از نوع تلقی اخوان از اسلام ناشی میشود.<br> | ||
'''اخوان المسلمین سودان''' نیز به مانند شاخه اصلی آن در [[مصر]] چه در قالب یک گروه فعالی در صحنه سیاسی و چه در قالب یک حزب سیاسی هدف نهایی خود را تأسیس حکومت اسلامی برای اجرای شریعت اسلامی تعقیب نموده است هر چند در طول زمان تاکتیکهای مختلفی اتخاذ کرده است. | '''اخوان المسلمین سودان''' نیز به مانند شاخه اصلی آن در [[مصر]] چه در قالب یک گروه فعالی در صحنه سیاسی و چه در قالب یک حزب سیاسی هدف نهایی خود را تأسیس حکومت اسلامی برای اجرای شریعت اسلامی تعقیب نموده است هر چند در طول زمان تاکتیکهای مختلفی اتخاذ کرده است. | ||
=== اصلاحات اجتماعی === | === اصلاحات اجتماعی === | ||
با توجه به این امر که جنبشهای اسلامی از جمله اخوان ایجاد حکومت اسلامی را نتیجه جامعه اسلامی میدانستند، در کنار تعقیب هدف ایجاد حکومت اسلامی اجرای اصلاحات اجتماعی را نیز در جامعه تعقیب کردهاند.<br> | با توجه به این امر که جنبشهای اسلامی از جمله اخوان ایجاد حکومت اسلامی را نتیجه جامعه اسلامی میدانستند، در کنار تعقیب هدف ایجاد حکومت اسلامی اجرای اصلاحات اجتماعی را نیز در جامعه تعقیب کردهاند.<br> | ||
بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی مسلمانان و گسترش فرهنگ اسلامی در مقابل فرهنگ غربی از مهمترین دغدغههای اخوان در حوزه اجتماعی به شمار میرود. | بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی مسلمانان و گسترش فرهنگ اسلامی در مقابل فرهنگ غربی از مهمترین دغدغههای اخوان در حوزه اجتماعی به شمار میرود. | ||
=== مخالفت شدید با استعمار و حمایت از کشورهای اسلامی === | === مخالفت شدید با استعمار و حمایت از کشورهای اسلامی === | ||
این هدف از مهمترین اهداف اخوانالمسلمین و دیگر جنبشها و حرکتهای اسلامگرایانه در سودان و دیگر نقاط جهان اسلام به شمار رفته و میرود. | این هدف از مهمترین اهداف اخوانالمسلمین و دیگر جنبشها و حرکتهای اسلامگرایانه در سودان و دیگر نقاط جهان اسلام به شمار رفته و میرود. | ||
[[حسن البنّا|حسنالبنا]] پایهگذار [[اخوانالمسلمین مصر|اخوانالمسلمین مصر]] نیز این امر را به اهمیت ایجاد حکومت اسلامی حیاتی تلقی کرده است. این موضوع در میان فعالان اخوان در [[سودان]] نیز نشان داده شده است به طوری که به شدت در جهت کاهش نفوذ قدرتهای خارجی در کشور مبارزه میکرد و در کنار آن زدودن فرهنگ غربی را در صدر برنامههای خود قرار داده بود.<ref>آقایی و صفوی، 1365: 241 –</ref> 242<br> | [[حسن البنّا|حسنالبنا]] پایهگذار [[اخوانالمسلمین مصر|اخوانالمسلمین مصر]] نیز این امر را به اهمیت ایجاد حکومت اسلامی حیاتی تلقی کرده است. این موضوع در میان فعالان اخوان در [[سودان]] نیز نشان داده شده است به طوری که به شدت در جهت کاهش نفوذ قدرتهای خارجی در کشور مبارزه میکرد و در کنار آن زدودن فرهنگ غربی را در صدر برنامههای خود قرار داده بود.<ref>آقایی و صفوی، 1365: 241 –</ref> 242<br> | ||
در سالهای آغازین دهه 60 با بازگشت [[حسن الترابی|حسنالترابی]] به [[سودان]] هم تغییراتی در فعالیت اخوان صورت گرفت و هم با تلاش او برای نزدیکی اخوان به دیگر گروهها و متحد نمودن گروههای اسلامگرا به عنوان اجزا جنبش اسلامی معاصر در [[سودان]]، شاهد شکل گرفتن بلوک جدیدی از اسلامگرایان سودان تحت عنوان «[[جبهه اسلامی سودان|جبهه ملی سودان]]» بودیم.<br> | در سالهای آغازین دهه 60 با بازگشت [[حسن الترابی|حسنالترابی]] به [[سودان]] هم تغییراتی در فعالیت اخوان صورت گرفت و هم با تلاش او برای نزدیکی اخوان به دیگر گروهها و متحد نمودن گروههای اسلامگرا به عنوان اجزا جنبش اسلامی معاصر در [[سودان]]، شاهد شکل گرفتن بلوک جدیدی از اسلامگرایان سودان تحت عنوان «[[جبهه اسلامی سودان|جبهه ملی سودان]]» بودیم.<br> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۸: | ||
با روی کارآمدن [[جعفر نمیری]] با اجرای کودتا در سال 1969 عرصه برای فعالیت حرکتهای اسلامگرایانه گروههای اسلامیمانند '''اخوانالمسلمین''' در سودان تنگ شد تا جایی که فعالیت برخی از آنها نیز ممنوع گشت. جعفر نمیری [[حرکتهای اسلامگرایانه سودان]] رو در روی هم قرار گرفتند.<br> | با روی کارآمدن [[جعفر نمیری]] با اجرای کودتا در سال 1969 عرصه برای فعالیت حرکتهای اسلامگرایانه گروههای اسلامیمانند '''اخوانالمسلمین''' در سودان تنگ شد تا جایی که فعالیت برخی از آنها نیز ممنوع گشت. جعفر نمیری [[حرکتهای اسلامگرایانه سودان]] رو در روی هم قرار گرفتند.<br> | ||
اما در این شرایط، رهبران '''اخوانالمسلمین''' در همراهی با احزابی مانند [[حزب امت]] اجازه ندادند حرکت جنبش اسلامی در سودان متوقف شود و با ایجاد جبهه ملی در تبعید برای هماهنگی مخالفان اسلامگرا دولت نظامی برآمد. | اما در این شرایط، رهبران '''اخوانالمسلمین''' در همراهی با احزابی مانند [[حزب امت]] اجازه ندادند حرکت جنبش اسلامی در سودان متوقف شود و با ایجاد جبهه ملی در تبعید برای هماهنگی مخالفان اسلامگرا دولت نظامی برآمد. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |
نسخهٔ ۳۰ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۰۶
اخوان المسلمین سودان | |
---|---|
نام حزب | جنبش مهدیه سودان |
تاریخ تأسیس | 1955 م، ۱۳۳۳ ش، ۱۳۷۴ ق |
مؤسس | حسن الترابی |
اخوانالمسلمین سودان (به عربی: إخوان المسلمون فی السودان )، جریان اسلامی است که در اواسط قرن بیستم در سودان شکل گرفت. اخوان المسلمین سودان حزبی سودانی است؛ که مبتنی بر افکار اخوانالمسلمین مصر در صدد تحقق آرمانهای خود در سودان است. این گروه در سال ۱۹۴۹ م، در پی مسافرت گروهی از اخوانالمسلمین مصر به سودان شکل گرفت؛ و به عنوان یکی از بازوهای اخوان المسلمین مصر در طی ۶۵ سال گذشته به فعالیت مشغول بودهاست.
علت پیداش
بعد از تسلط مجدد انگلیس و مصر بر سودان و شکست جنبش مهدیه در سال 1899، از میزان فعالیت حرکتهای اسلامگرایانه تا حدودی در سودان کاسته شد، اما از اواسط قرن بیستم بار دیگر شاهد رشد و نمو حرکتهای اسلامگرایانه و جنبشهای اسلامی در سودان بودیم. نقاط عطف این جنبشها را نیز باید در شکلگیری و حرکت گروههای اسلامگرایی در سودان مانند اخوانالمسلمین سودان و جبهه ملی سودان در نظر گرفت. علاوه بر این در اوایل دهه 80 میلادی به دلیل محبوبیت اسلامگرایان، گروهها و احزاب اسلامی و رهبران آنها توانستند نفوذ زیادی در سلسله مراتب قدرت کسب نمایند که این امر با به قدرت رسیدن صادق المهدی در سال 1985 و بعد از آن با گسترش فعالیتها و نفوذ حسن الترابی در دولت به اوج خود رسید.
شکلگیری
در دوره معاصر ظهور جنبشهای اسلامی تأثیرگذار در عرصه سیاسی سودان را باید با پایان جنگ جهانی دوم همزمان دانست. هر چند استعمارگران انگلیسی در دوران جنگ جهانی اول نیز به شدت نگران جنبشهای اسلامی به سبک جدید همانند احزاب بودند ولی گروههای اسلامی متعددی فعالیتهای زیادی در دهههای 20 و 30 قرن بیستم علیه استعمار اجرا نمودند ولی این در دهه 40 بود که شاهد جدیتر شدن فعالیتهای اسلامگرایانه در سودان به شکل سازماندهی شده بودیم.
در این دوره زمانی دانشجویان سودانی با اخوانالمسلمین مصر در ارتباط بودند و با حمایت آن گروههایی را در سودان شکل دادند. همزمان با این فعالیتها گروهی از دانشجویان دانشگاه خارطوم جنبش آزادیبخش اسلامی را تأسیس کردند که البته مستقل از اخوان مصر عمل مینمود. در این شرایط شاهد شکلگیری گروههای نزدیک به اخوان و این گروه دانشجویی که همگی در پی اجرای برنامههای اسلامگرایانه بودند. در این شرایط با تداخل برنامهها و اختلافات رهبران این گروهها نهایتاً در سال 1954 کنگرهای توسط اسلامگرایان سودانی تشکیل شد و جبههای به نام اخوانالمسلمین شکل گرفت. که مستقل اما در ارتباط با اخوان مصر بود، این گروه سیاسی جدید هدف خود را اصلاحات کاملاً اسلامی در سودان اعلام نمود و در سال 1995 نیز به عنوان جبهه متحد اسلامگرایان در آستانه استقلال سودان عمل نمود. در واقع هر چند قبل از تشکیل اخوان گروهها و احزاب اسلامگرا در سودان فعالیت داشتند اما نقطه عطف حرکتهای جدید اسلامگرایانه را میتوان با شکلگیری اخوانالمسلمین موازی دانست به نحوی که حتی برخی معتقدند اسلامگرایی و حرکتهای اسلامی در سودان به طور حقیقی با شکلگیری اخوان در دهه 50 میلادی در سودان ظهور کرد.[۱]
مخالفت باحکومت در تاثیر پذیری از مصر
اخوانالمسلمین در سالهای نخست استقلال سودان که امکان اسلامیکردن کشور وجود نداشت به شدت مخالف تأثیرپذیری دولت سودان از رژیم ناصر در مصر بود و برقراری نظام اسلامی را هدف نهایی خود تعقیب مینمود.
در این راستا اولین اقدام سیاسی این گروه ایجاد یک «جبهه اسلامی برای قانون اساسی» بود که با ایجاد آن در پی حمایت از تصویب قانون اساسی اسلامی برای کشور بودکه بر عدالت اجتماعی و اقتصادی نیز تأکید داشت.
در این راستا برای عملیاتی کردن این هدف نیز اخوان کنش خود را براساس اعمال فشار سیاسی به عنوان یک گروه اسلامگرای سیاسی قرار داد و رهبران آن نیز معتقد به اجرای تدریجی شریعت اسلامی در سودان بودند.
اما کمیسیون قانون اساسی پیشنهاد آنها برای تصویب قانون اساسی را نپذیرفت. با این حال از آن زمان نیز اخوان به عنوان یکی از حرکتها و جنبشهای اسلامی به عنوان یک گروه سیاسی نفوذ سیاسی خود را در عرصه سیاسی حفظ نمود و از تبدیل شدن به یک حزب سیاسی امتناع کرد. با این وجود شرایط به گونهای پیش میرفت که برای تأثیرگذاری بیشتر همکاری با دیگر گروههای اسلامی یک ضرورت به نظر میرسید[۲]
.
اهداف سیاسی اخوانالمسلمین سودان
تأسیس حکومت اسلامی
ایجاد حکومت اسلامی از اهداف اخوانالمسلمین در همه جهان بوده است و ضرورت حکومت اسلامی از نوع تلقی اخوان از اسلام ناشی میشود.
اخوان المسلمین سودان نیز به مانند شاخه اصلی آن در مصر چه در قالب یک گروه فعالی در صحنه سیاسی و چه در قالب یک حزب سیاسی هدف نهایی خود را تأسیس حکومت اسلامی برای اجرای شریعت اسلامی تعقیب نموده است هر چند در طول زمان تاکتیکهای مختلفی اتخاذ کرده است.
اصلاحات اجتماعی
با توجه به این امر که جنبشهای اسلامی از جمله اخوان ایجاد حکومت اسلامی را نتیجه جامعه اسلامی میدانستند، در کنار تعقیب هدف ایجاد حکومت اسلامی اجرای اصلاحات اجتماعی را نیز در جامعه تعقیب کردهاند.
بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی مسلمانان و گسترش فرهنگ اسلامی در مقابل فرهنگ غربی از مهمترین دغدغههای اخوان در حوزه اجتماعی به شمار میرود.
مخالفت شدید با استعمار و حمایت از کشورهای اسلامی
این هدف از مهمترین اهداف اخوانالمسلمین و دیگر جنبشها و حرکتهای اسلامگرایانه در سودان و دیگر نقاط جهان اسلام به شمار رفته و میرود.
حسنالبنا پایهگذار اخوانالمسلمین مصر نیز این امر را به اهمیت ایجاد حکومت اسلامی حیاتی تلقی کرده است. این موضوع در میان فعالان اخوان در سودان نیز نشان داده شده است به طوری که به شدت در جهت کاهش نفوذ قدرتهای خارجی در کشور مبارزه میکرد و در کنار آن زدودن فرهنگ غربی را در صدر برنامههای خود قرار داده بود.[۳] 242
در سالهای آغازین دهه 60 با بازگشت حسنالترابی به سودان هم تغییراتی در فعالیت اخوان صورت گرفت و هم با تلاش او برای نزدیکی اخوان به دیگر گروهها و متحد نمودن گروههای اسلامگرا به عنوان اجزا جنبش اسلامی معاصر در سودان، شاهد شکل گرفتن بلوک جدیدی از اسلامگرایان سودان تحت عنوان «جبهه ملی سودان» بودیم.
بازگشت حسنالترابی به سودان در سپتامبر 1964 شاهد دوره جدیدی از فعالیت اسلامگرایانه اخوان نیز هستیم.
حسنالترابی که با بازگشت مجدد به سودان نقش مهمی در پایان دادن به رژیم نظامی ژنرال «عبود» در اکتبر 1964 ایفا کرد،
راه حل مشکلات کشور را در آغاز ورود خود به کشور پایان دادن به این حکومت نظامی اعلام کرد. همچنین سیاستهای حسنالترابی در قالب رهبری اخوانالمسلمین سودان ضمن اینکه بار دیگر اخوان را به مرکز عرصه سیاسی وارد کرد، خود نیز به رهبر اصلی جبهه اسلامی در حال ظهور در سودان تبدیل شد که همه جنبشها و حرکتهای سیاسی در این کشور به گونهای تحت تأثیر آن بودند.[۴]
در این راستا از آنجا که حسنالترابی به عنوان رهبر حرکت اسلامی مخالفت خود را با نخبهگرایی اعلام داشت او با حمایت دیگر اعضای اخوان در سال 1964 جبههای اسلامی را ایجاد کرد که به عنوان یک سازمان تودهای و مردمی در پی متحد کردن همه گروهها و شخصیتهای اسلامی بود.
هر چند طبق نظرات خود حسنالترابی این جبهه در اتحاد بین گروههای اسلامی چندان موفق نبود و نتوانست به اندازه کافی در نظام سیاسی سودان نیز تأثیرگذار باشد اما در ابتدا به عنوان یک گروه ذینفوذ اسلامگرا فعالیتهای خود را به رهبری آغاز نمود.[۵]
این گروههای سیاسی همچنین در زمان دومین انتخابات پارلمانی از عمل به عنوان یک گروه ذینفوذ فرارتر رفت و با ایجاد سازمانی تحت عنوان «جبهه ملی سودان» به عنوان یک حزب متحد اسلامگرا وارد انتخابات شداما به عنوان یک حرکت و جنبش اسلامی نتوانست تغییر چندانی در سیاستهای پارلمانی سودان ایجاد نماید.
در اینجا در مورد عقاید سیاسی گروههای فعال در دایره جنبش اسلامی سودان در این دوره زمانی باید خاطر نشان ساخت که عمده این گروهها از جمله اخوان و همچنین جبهه ملی خود را به اصول دموکراتیک پایبند میدیدند و معتقد به تعقیب سیاستهای خود طبق روشهای دموکراتیک بودند.
[۶]
جعفر نمیری و جریانهای اسلامگرایی و اخوانالمسلمین
با روی کارآمدن جعفر نمیری با اجرای کودتا در سال 1969 عرصه برای فعالیت حرکتهای اسلامگرایانه گروههای اسلامیمانند اخوانالمسلمین در سودان تنگ شد تا جایی که فعالیت برخی از آنها نیز ممنوع گشت. جعفر نمیری حرکتهای اسلامگرایانه سودان رو در روی هم قرار گرفتند.
اما در این شرایط، رهبران اخوانالمسلمین در همراهی با احزابی مانند حزب امت اجازه ندادند حرکت جنبش اسلامی در سودان متوقف شود و با ایجاد جبهه ملی در تبعید برای هماهنگی مخالفان اسلامگرا دولت نظامی برآمد.
پانویس
- ↑ Fuller, 2004: 9
- ↑ Esposito, John L and Voll, John O. 1996) Islam and Democracy, Oxford: Oxford
- ↑ آقایی و صفوی، 1365: 241 –
- ↑ Esposito, John L. and Voll, John O. (1996) Islam and Democracy, Oxford University
- ↑ Sorensen, Claes John Lampi (2002) “The Islamic Movement in Sudan”, American
- ↑ Esposito, John L. and Voll, John O. (1996) Islam and Democracy, Oxford: Oxford