خوارج: تفاوت میان نسخهها
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
آغاز تفکر خوارج که خود جزیی از بدنه سپاهیان | آغاز تفکر خوارج که خود جزیی از بدنه سپاهیان امام علی و از عراق بودند، از آن جا شکل گرفت که این گروه در جنگ صفین و در پی طرح مسئله حکمیت و پذیرش آن از سوی امام، با آن مخالفت کرد راه خود را از راه حضرت جدا کردند.در نگاه ایشان، حکمیت خلاف بوده و همه کسانی که به حکمیت تن دادند خصوصاامام علی علیهالسلام، می بایستی از این خطا توبه می کردند. | ||
==علت پیدایش خوارج== | ==علت پیدایش خوارج== | ||
شواهد تاریخی گواه این نکته است که فرقه مذکور پس از آن به وجود آمد که حضرت علی علیه السلام با نقض حکمیت از سوی معاویه مخالفت کرد. | شواهد تاریخی گواه این نکته است که فرقه مذکور پس از آن به وجود آمد که حضرت علی علیه السلام با نقض حکمیت از سوی معاویه مخالفت کرد. | ||
خوارج اگر چه خودشان در ابتدا مسئله حکمیت را مطرح کرده بودند، اما بعد از پذیرش حکمیت از سوی امام علی و خاتمه یافتن | خوارج اگر چه خودشان در ابتدا مسئله حکمیت را مطرح کرده بودند، اما بعد از پذیرش حکمیت از سوی امام علی و خاتمه یافتن جنگ، از خواسته خود پشیمان شدند و با سر دادن شعار «لا حکم الا لله»، خواهان ادامه جنگ شدند و پذیرش حکمیت را کفر دانستند و حتی امام را به توبه دعوت کردند، | ||
و در اعتراض به امیرمؤمنان علی (ع) گفتند: «تو در دین خدا داوری را به مردان سپردی، درحالی که خداوند میگوید: تنها حکم از آن خداست.»ولی امام با استناد به آیه «أَوْفُوا بِالْعُقُود» <ref>سوره مائده، آیه 1</ref> نپذیرفت که عهد و پیمان خود را بشکند. پس از آنکه امام به کوفه و معاویه به شام بازگشت، مخالفان حکمیت از امام علی جدا شدند و به حروراء در نزدیکی کوفه رفتند<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۳۸۲ق، ص ۵۱۳-۵۱۴؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۶۳، ۷۲، ۷۸</ref> که در تاریخ به خوارج یا حروریّه شهرت یافتند. | و در اعتراض به امیرمؤمنان علی (ع) گفتند: «تو در دین خدا داوری را به مردان سپردی، درحالی که خداوند میگوید: تنها حکم از آن خداست.»ولی امام با استناد به آیه «أَوْفُوا بِالْعُقُود» <ref>سوره مائده، آیه 1</ref> نپذیرفت که عهد و پیمان خود را بشکند. پس از آنکه امام به کوفه و معاویه به شام بازگشت، مخالفان حکمیت از امام علی جدا شدند و به حروراء در نزدیکی کوفه رفتند<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۳۸۲ق، ص ۵۱۳-۵۱۴؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۶۳، ۷۲، ۷۸</ref> که در تاریخ به خوارج یا حروریّه شهرت یافتند. | ||
در جریان حکمیت عمروبن عاص که داور شام بود توانست با ترفندی ابوموسی اشعری را که داور عراق بود فریب دهد وعده ای از لشکر امام علی ع که متوجه این نیرنگ زشت شدند به حضرت اعتراض کردند که نمی بایست زیر بار حکمیت می رفت این تعداد در ابتدا جمعیت چندانی را تشکیل نمی دادند اما به مرور بر شمار آن ها افزوده شد و سر انجام در منطقه ای به نام حروراء تجمع کرده با امام اعلان جنگ کردند. امام در این جنگ شکست سختی بر آنان وارد کرد. خوارج هر چند به ظاهر در این نبرد نابود شدند، اما انحراف اعتقادی آنان در خط و سیر جغرافیای اسلام ماندگار و به مکتبی خاص تبدیل شد. | |||
ابتداء این عده اهمیت چندانی نداشتند ولی روز به روز بر شمار آنان افزوده شد و سرانجام در حزورا، گردآمدند. علی (ع ) با آنان جنگید و خوارج شکستی سخت خوردند. لیکن بنای اعتقاد آنان در اسلام باقی ماند و رفته رفته برای خود مکتب خاصی تأسیس کردند و در مسائل اعتقادی نظر دادند. | |||
طبق نقل مشهور، سه تن از بازماندگان نهروان تصمیم گرفتند سه تن از شخصیتهای حادثهساز امت اسلام را، كه عبارت بودند از - امام علی علیهالسلام، معاویه بن ابوسفیان و عمرو بن عاص - از میان بردارند، تنها عبدالرحمان بن ملجم كه مأمور كشتن امام علی علیهالسلام بود، موفق شد. |
نسخهٔ ۱۸ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۰
آغاز تفکر خوارج که خود جزیی از بدنه سپاهیان امام علی و از عراق بودند، از آن جا شکل گرفت که این گروه در جنگ صفین و در پی طرح مسئله حکمیت و پذیرش آن از سوی امام، با آن مخالفت کرد راه خود را از راه حضرت جدا کردند.در نگاه ایشان، حکمیت خلاف بوده و همه کسانی که به حکمیت تن دادند خصوصاامام علی علیهالسلام، می بایستی از این خطا توبه می کردند.
علت پیدایش خوارج
شواهد تاریخی گواه این نکته است که فرقه مذکور پس از آن به وجود آمد که حضرت علی علیه السلام با نقض حکمیت از سوی معاویه مخالفت کرد. خوارج اگر چه خودشان در ابتدا مسئله حکمیت را مطرح کرده بودند، اما بعد از پذیرش حکمیت از سوی امام علی و خاتمه یافتن جنگ، از خواسته خود پشیمان شدند و با سر دادن شعار «لا حکم الا لله»، خواهان ادامه جنگ شدند و پذیرش حکمیت را کفر دانستند و حتی امام را به توبه دعوت کردند، و در اعتراض به امیرمؤمنان علی (ع) گفتند: «تو در دین خدا داوری را به مردان سپردی، درحالی که خداوند میگوید: تنها حکم از آن خداست.»ولی امام با استناد به آیه «أَوْفُوا بِالْعُقُود» [۱] نپذیرفت که عهد و پیمان خود را بشکند. پس از آنکه امام به کوفه و معاویه به شام بازگشت، مخالفان حکمیت از امام علی جدا شدند و به حروراء در نزدیکی کوفه رفتند[۲] که در تاریخ به خوارج یا حروریّه شهرت یافتند. در جریان حکمیت عمروبن عاص که داور شام بود توانست با ترفندی ابوموسی اشعری را که داور عراق بود فریب دهد وعده ای از لشکر امام علی ع که متوجه این نیرنگ زشت شدند به حضرت اعتراض کردند که نمی بایست زیر بار حکمیت می رفت این تعداد در ابتدا جمعیت چندانی را تشکیل نمی دادند اما به مرور بر شمار آن ها افزوده شد و سر انجام در منطقه ای به نام حروراء تجمع کرده با امام اعلان جنگ کردند. امام در این جنگ شکست سختی بر آنان وارد کرد. خوارج هر چند به ظاهر در این نبرد نابود شدند، اما انحراف اعتقادی آنان در خط و سیر جغرافیای اسلام ماندگار و به مکتبی خاص تبدیل شد.
ابتداء این عده اهمیت چندانی نداشتند ولی روز به روز بر شمار آنان افزوده شد و سرانجام در حزورا، گردآمدند. علی (ع ) با آنان جنگید و خوارج شکستی سخت خوردند. لیکن بنای اعتقاد آنان در اسلام باقی ماند و رفته رفته برای خود مکتب خاصی تأسیس کردند و در مسائل اعتقادی نظر دادند.
طبق نقل مشهور، سه تن از بازماندگان نهروان تصمیم گرفتند سه تن از شخصیتهای حادثهساز امت اسلام را، كه عبارت بودند از - امام علی علیهالسلام، معاویه بن ابوسفیان و عمرو بن عاص - از میان بردارند، تنها عبدالرحمان بن ملجم كه مأمور كشتن امام علی علیهالسلام بود، موفق شد.