بداء: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '[[جعفر بن محمد (صادق)(ع)' به '[[جعفر بن محمد (صادق)') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== معنای لغوی بداء == | == معنای لغوی بداء == | ||
واژه «بَداء» اسم مصدر از ماده «بدو» است. <ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه بدو.</ref> این واژه در چند معنا | واژه «بَداء» اسم مصدر از ماده «بدو» است. <ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه بدو.</ref> این واژه در چند معنا استعمال شده است: | ||
1. به معنای آشکار شدن از خفا. <ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، سال ۱۴۱۲قمری، ص۱۱۳.</ref> <ref>المصباح، ج۱–۲، ص۴۰</ref> | |||
2.به معنای ظهور چیزی از عدم. <ref>فضلی، خلاصة علم الکلام، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۵.2.</ref> | 2.به معنای ظهور چیزی از عدم. <ref>فضلی، خلاصة علم الکلام، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۵.2.</ref> | ||
3. به معنای تغییر در قصد. <ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۲.</ref> | 3. به معنای تغییر در قصد. <ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۲.</ref> | ||
خط ۱۱: | خط ۱۵: | ||
== تاریخچه بداء == | == تاریخچه بداء == | ||
بداء از جمله اعتقاداتی است که ریشه در روایات و نیز مباحث روایی و کلامی شیعه دارد. برخی از متکلمان همچون [[فخر رازی]] و نیز [[سلیمان بن جریر زیدی]] معتقدند که بداء از ابتکارات [[امامیه]] است.<ref>فخر رازی، محصل افکار المتقدمین و المتأخرین، سال ۱۴۱۱ق، ص۶۰۲</ref> <ref>فخر رازی، تفسیر الرازی، ج ۱۹، ص۶۶.</ref> ولی [[عبدالکریم شهرستانی]] ریشه اعتقاد به بداء را به [[کیسانیه]] نسبت میدهد که در کلمات [[مختار ثقفی|مختارثقفی]] مورد استفاده قرار گرفته است. <ref>شهرستانی عبد الکریم، ملل و نحل، سال ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۷۱.</ref> با این حال برخی از مفسران معتقدند که بداء ریشه قرآنی دارد آن جا که [[قرآن]] در برخی از آیات <ref>سوره بقره، آیه ۱۰۶</ref>تصریح به نسخ میکند و یا در برخی دیگر، از لوح و محو و اثبات <ref>سوره رعد، آیه۳۹</ref> آن سخن میگوید و نیز وجود برخی از راوایات که اتفاقا در منابع اهل سنت درباره بداء بیان شده است این ادعا را که شیعیان مبتکر بداء بودند رد میکند.<ref>فانی اصفهانی، بداء از نظر شیعه، ۱۳۹۴ش، ص۶۰-۶۳.</ref> | بداء از جمله اعتقاداتی است که ریشه در روایات و نیز مباحث روایی و کلامی شیعه دارد. برخی از متکلمان همچون [[فخر رازی]] و نیز [[سلیمان بن جریر زیدی]] معتقدند که بداء از ابتکارات [[امامیه]] است.<ref>فخر رازی، محصل افکار المتقدمین و المتأخرین، سال ۱۴۱۱ق، ص۶۰۲</ref> <ref>فخر رازی، تفسیر الرازی، ج ۱۹، ص۶۶.</ref> ولی [[عبدالکریم شهرستانی]] ریشه اعتقاد به بداء را به [[کیسانیه]] نسبت میدهد که در کلمات [[مختار ثقفی|مختارثقفی]] مورد استفاده قرار گرفته است. <ref>شهرستانی عبد الکریم، ملل و نحل، سال ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۷۱.</ref> با این حال برخی از مفسران معتقدند که بداء ریشه قرآنی دارد آن جا که [[قرآن]] در برخی از آیات <ref>سوره بقره، آیه ۱۰۶</ref>تصریح به نسخ میکند و یا در برخی دیگر، از لوح و محو و اثبات <ref>سوره رعد، آیه۳۹</ref> آن سخن میگوید و نیز وجود برخی از راوایات که اتفاقا در منابع اهل سنت درباره بداء بیان شده است این ادعا را که شیعیان مبتکر بداء بودند رد میکند.<ref>فانی اصفهانی، بداء از نظر شیعه، ۱۳۹۴ش، ص۶۰-۶۳.</ref> | ||
[[شیخ مفید]] معتقد است که تمام مذاهب اسلامی بداء را قبول دارند و اگر مذاهب اهل سنت و جماعت با امامیه اختلافی دراینباره دارند، آن اختلاف لفظی است و گرنه هیچ مذهبی نمیتواند بداء را انکار کند و بگوید که خداوند احکام را تشریع و سپس نسخ میکند و یا اگر کسی را بمیراند دوباره زنده میکند و یا به کسی مالی ببخشد از او پس میگیرد. بنابراین، هیچ | [[شیخ مفید]] معتقد است که تمام مذاهب اسلامی بداء را قبول دارند و اگر مذاهب اهل سنت و جماعت با امامیه اختلافی دراینباره دارند، آن اختلاف لفظی است و گرنه هیچ مذهبی نمیتواند بداء را انکار کند و بگوید که خداوند احکام را تشریع و سپس نسخ میکند و یا اگر کسی را بمیراند دوباره زنده میکند و یا به کسی مالی ببخشد از او پس میگیرد. بنابراین، هیچ مسلمانی منکر چنین چیزی نیست.<ref>شیخ مفید، أوائل المقالات في المذاهب و المختارات، ۱۴۱۳ق، ص۸۰.</ref> از دیگر علمای امامیه علامه طباطبایی نیز اختلاف بر سر بداء را لفظی میداند و به همین دلیل در تفسیر خود به طور مستقل به آن نمیپردازد.<ref>طباطبایی سید محمد حسین، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۱، ص۳۸۱-۳۸۲.</ref> | ||
== بداء در قرآن == | == بداء در قرآن == | ||
خط ۱۹: | خط ۲۳: | ||
== بداء در روایات == | == بداء در روایات == | ||
در [[احادیث]] اعتقاد به مفهوم صحیح بداء، در راستای شناخت حقیقی توحید قرار داده شده است به طوری که بدون آن، نمیتوان خالق را به طور واقعی شناخت. در ادامه به دو روایت اشاره میشود. | در [[احادیث]] اعتقاد به مفهوم صحیح بداء، در راستای شناخت حقیقی توحید قرار داده شده است به طوری که بدون آن، نمیتوان خالق را به طور واقعی شناخت. در ادامه به دو روایت اشاره میشود. | ||
1. [[جعفر بن محمد (صادق)]] فرمود: عبادت برتر خداوند (توسط بندگان) با اعتقاد به بداء حاصل میشود.<ref>کلینی محمدبن یعقوب، الکافی ،ج۱، ص۱۴۶.</ref> | 1. [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر بن محمد (صادق)]] فرمود: عبادت برتر خداوند (توسط بندگان) با اعتقاد به بداء حاصل میشود.<ref>کلینی محمدبن یعقوب، الکافی ،ج۱، ص۱۴۶.</ref> | ||
2.امام صادق (ع) فرمود: هیچ یک از پیامبران به نبوت نرسیدند مگر اینکه برای خداوند به پنج خصلت اعتراف کردند که عبارت است از: بداء، مشیت، سجود، عبودیت و اطاعت. <ref>کلینی محمدبن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۴۸.</ref> | 2.امام صادق (ع) فرمود: هیچ یک از پیامبران به نبوت نرسیدند مگر اینکه برای خداوند به پنج خصلت اعتراف کردند که عبارت است از: بداء، مشیت، سجود، عبودیت و اطاعت. <ref>کلینی محمدبن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۴۸.</ref> | ||
== حوادث مربوط به بداء == | == حوادث مربوط به بداء == | ||
در منابع روایی و تاریخی امامیه، حوادثی به بداء نسبت داده شده است که برای مثال به دو نمونه از آن اشاره میشود. | در منابع روایی و تاریخی امامیه، حوادثی به بداء نسبت داده شده است که برای مثال به دو نمونه از آن اشاره میشود. | ||
نمونه اول مربوط به مرگ بزرگترین فرزند [[جعفر بن محمد (صادق)]] <ref>شیخ صدوق، کتاب التوحید، النشر الاسلامی، ص۳۳۶.</ref> و نمونه دوم مربوط به مرگ بزرگترین فرزند [[علی بن محمد (هادی)]] <ref>مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۰، ص۲۴۰.</ref> میباشد که به گمان گروهی از شیعیان، اسماعیل امام بعد از امام ششم، و محمد امام بعد از امام دهم بود؛ اما | نمونه اول مربوط به مرگ بزرگترین فرزند [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر بن محمد (صادق)]] <ref>شیخ صدوق، کتاب التوحید، النشر الاسلامی، ص۳۳۶.</ref> و نمونه دوم مربوط به مرگ بزرگترین فرزند [[علی بن محمد (هادی)]] <ref>مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۰، ص۲۴۰.</ref> میباشد که به گمان گروهی از شیعیان، اسماعیل امام بعد از امام ششم، و محمد امام بعد از امام دهم بود؛ اما آنها در زمان حیات پدران شان از دنیا رفتند و با بدائی که حاصل شد، معلوم شد که امام بعدی، فرزندان دیگر آن دو امام بودند. <ref>فانی اصفهانی، بداء از نظر شیعه، ۱۳۹۴ش، ص۱۴۰-۱۴۱. | ||
</ref> | </ref> | ||
== آثار اعتقادی به بَداء == | == آثار اعتقادی به بَداء == | ||
اعتقاد به بَداء از سوی [[اهل بیت|اهل بیت علهیم السلام]] از علائم بندگی به حساب میآید و علاوه اجر فراوانی برایش در نظر گرفته میشود. <ref>کلینی محمدبن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۱۹۷.</ref> از امام صادق(ع) نقل شده است: «اگر مردم میدانستند اعتقاد به بَداء چه پاداشی دارد، هرگز از سخن گفتن درباره آن خسته نمیشدند.<ref>شیخ صدوق، التوحید، نشر الاسلامی، ص۳۳۴.</ref> | اعتقاد به بَداء از سوی [[اهل بیت|اهل بیت علهیم السلام]] از علائم بندگی به حساب میآید و علاوه اجر فراوانی برایش در نظر گرفته میشود. <ref>کلینی محمدبن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۱۹۷.</ref> از امام صادق(ع) نقل شده است: «اگر مردم میدانستند اعتقاد به بَداء چه پاداشی دارد، هرگز از سخن گفتن درباره آن خسته نمیشدند.<ref>شیخ صدوق، التوحید، نشر الاسلامی، ص۳۳۴.</ref> | ||
امام صادق(ع) بداء را از باورهای اصلی پیامبران برشمردند که هر پیامبری باید به آن اقرار کند.<ref>شیخ صدوق، التوحید، نشر الاسلامی، ص۳۳۳.</ref> امام صادق( | امام صادق(ع) بداء را از باورهای اصلی پیامبران برشمردند که هر پیامبری باید به آن اقرار کند.<ref>شیخ صدوق، التوحید، نشر الاسلامی، ص۳۳۳.</ref> امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: نباید اعتقاد به بداء را به معنای آشکار شدن چیزی برای خدا دانست چرا که در خداوند نادانی راه ندارد. «از خداوند بداء حاصل نمیشود مگر این که از قبل به آن موضوع علم داشته است.<ref>شیخ کلینی محمد بن یعقوب، محمدبن یعقوب، الکافی، ج 1، ص 198</ref> | ||
== بداء در منابع اهل سنت == | == بداء در منابع اهل سنت == | ||
در منابع روایی [[اهل سنت]] نیز روایاتی در باب بداء نقل شده است. در [[صحیح بخاری]] ابی هریره در باب توسعه رزق به واسطه صله رحم، از [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) | در منابع روایی [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] نیز روایاتی در باب بداء نقل شده است. در [[صحیح بخاری]] ابی هریره در باب توسعه رزق به واسطه صله رحم، از [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) | ||
]] نقل میکند که فرمود: «هر کسی که دوست دارد روزیاش توسعه یابد و نیز بابت تاخیر مرگش خوشحال شود، پس باید صله رحم کند. | ]] نقل میکند که فرمود: «هر کسی که دوست دارد روزیاش توسعه یابد و نیز بابت تاخیر مرگش خوشحال شود، پس باید صله رحم کند. | ||
<ref>بخاری محمد، صحیح البخاری، سال ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۵.</ref> همچنین، در باب دعا برای کثرت مال و برکت، از امّ سلیم نقل شده که او از پیامبر(ص) درخواست دعا کرده و پیامبر(ص) نیز در پاسخ فرمودند: «خدایا مال و فرزند او را بیفزا و در آنچه به او عطا فرمودی برکت عنایت بفرما. <ref>بخاری محمد، صحیح البخاری، سال ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۷۳.</ref> بنابراین، روایاتی که دلالت بر بداء دارند، در منابع اهل سنت فراوان است و به همین جهت، آنها نیز گریزی از پذیرش بداء ندارند؛ اگرچه با لفظ بداء مخالفت میکنند و شیعه را مبتکر این اعتقاد میدانند.<ref>فانی اصفهانی، بداء از نظر شیعه، ۱۳۹۴ش، ص۹۹-۱۰۱.</ref> | <ref>بخاری محمد، صحیح البخاری، سال ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۵.</ref> همچنین، در باب دعا برای کثرت مال و برکت، از امّ سلیم نقل شده که او از پیامبر(ص) درخواست دعا کرده و پیامبر(ص) نیز در پاسخ فرمودند: «خدایا مال و فرزند او را بیفزا و در آنچه به او عطا فرمودی برکت عنایت بفرما. <ref>بخاری محمد، صحیح البخاری، سال ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۷۳.</ref> بنابراین، روایاتی که دلالت بر بداء دارند، در منابع اهل سنت فراوان است و به همین جهت، آنها نیز گریزی از پذیرش بداء ندارند؛ اگرچه با لفظ بداء مخالفت میکنند و شیعه را مبتکر این اعتقاد میدانند.<ref>فانی اصفهانی، بداء از نظر شیعه، ۱۳۹۴ش، ص۹۹-۱۰۱.</ref> |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۰۷
بداء به معنای تغيير مقدّرات غير حتمی حاصل از افعال اختياری انسانها است. بر اساس وعده الهی، برخی از امور نظیر دادن صدقه به فقیر، نیکی به پدر و مادر، صله ارحام و یا ترک این امور میتواند انسان را دچار سرنوشت نیک یا بد بکند.
معنای لغوی بداء
واژه «بَداء» اسم مصدر از ماده «بدو» است. [۱] این واژه در چند معنا استعمال شده است:
1. به معنای آشکار شدن از خفا. [۲] [۳]
2.به معنای ظهور چیزی از عدم. [۴]
3. به معنای تغییر در قصد. [۵]
معنای اصطلاحی بداء
بداء در اصطلاح، به معنای آشکار شدن امری است از ناحیه خداوند برخلاف آنچه مورد انتظار بوده است.پس بداء در واقع محو امر اول و اثبات امر دوم است در حالی که خداوند درباره هر دو امر آگاه است.[۶] علمای شیعه تأکید کردهاند که بداء درباره خداوند به معنای دگرگون شدن اراده او نیست، بلکه این لفظ همانند غضب و رضا در حق خداوند، مجازا استعمال میشود.[۷]
تاریخچه بداء
بداء از جمله اعتقاداتی است که ریشه در روایات و نیز مباحث روایی و کلامی شیعه دارد. برخی از متکلمان همچون فخر رازی و نیز سلیمان بن جریر زیدی معتقدند که بداء از ابتکارات امامیه است.[۸] [۹] ولی عبدالکریم شهرستانی ریشه اعتقاد به بداء را به کیسانیه نسبت میدهد که در کلمات مختارثقفی مورد استفاده قرار گرفته است. [۱۰] با این حال برخی از مفسران معتقدند که بداء ریشه قرآنی دارد آن جا که قرآن در برخی از آیات [۱۱]تصریح به نسخ میکند و یا در برخی دیگر، از لوح و محو و اثبات [۱۲] آن سخن میگوید و نیز وجود برخی از راوایات که اتفاقا در منابع اهل سنت درباره بداء بیان شده است این ادعا را که شیعیان مبتکر بداء بودند رد میکند.[۱۳] شیخ مفید معتقد است که تمام مذاهب اسلامی بداء را قبول دارند و اگر مذاهب اهل سنت و جماعت با امامیه اختلافی دراینباره دارند، آن اختلاف لفظی است و گرنه هیچ مذهبی نمیتواند بداء را انکار کند و بگوید که خداوند احکام را تشریع و سپس نسخ میکند و یا اگر کسی را بمیراند دوباره زنده میکند و یا به کسی مالی ببخشد از او پس میگیرد. بنابراین، هیچ مسلمانی منکر چنین چیزی نیست.[۱۴] از دیگر علمای امامیه علامه طباطبایی نیز اختلاف بر سر بداء را لفظی میداند و به همین دلیل در تفسیر خود به طور مستقل به آن نمیپردازد.[۱۵]
بداء در قرآن
در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که مفهوم و مصداق این عقیده را بیان میکند که به یک نمونه اشاره میشود. میفرماید: خداوند هر چه را که خواهد محو میکند و هر آنچه را که بخواهد ثابت میکند. «یمحوا اللّه ما یشاء ویثبت و عنده أُمُ الکتاب» [۱۶] امام صادق (ع) در بیان این آیه میفرماید: آیا غیر از این است که خداوند ثابت را محو میکند و آنچه را که محو است ثابت میکند.[۱۷]
بداء در روایات
در احادیث اعتقاد به مفهوم صحیح بداء، در راستای شناخت حقیقی توحید قرار داده شده است به طوری که بدون آن، نمیتوان خالق را به طور واقعی شناخت. در ادامه به دو روایت اشاره میشود. 1. جعفر بن محمد (صادق) فرمود: عبادت برتر خداوند (توسط بندگان) با اعتقاد به بداء حاصل میشود.[۱۸] 2.امام صادق (ع) فرمود: هیچ یک از پیامبران به نبوت نرسیدند مگر اینکه برای خداوند به پنج خصلت اعتراف کردند که عبارت است از: بداء، مشیت، سجود، عبودیت و اطاعت. [۱۹]
حوادث مربوط به بداء
در منابع روایی و تاریخی امامیه، حوادثی به بداء نسبت داده شده است که برای مثال به دو نمونه از آن اشاره میشود. نمونه اول مربوط به مرگ بزرگترین فرزند جعفر بن محمد (صادق) [۲۰] و نمونه دوم مربوط به مرگ بزرگترین فرزند علی بن محمد (هادی) [۲۱] میباشد که به گمان گروهی از شیعیان، اسماعیل امام بعد از امام ششم، و محمد امام بعد از امام دهم بود؛ اما آنها در زمان حیات پدران شان از دنیا رفتند و با بدائی که حاصل شد، معلوم شد که امام بعدی، فرزندان دیگر آن دو امام بودند. [۲۲]
آثار اعتقادی به بَداء
اعتقاد به بَداء از سوی اهل بیت علهیم السلام از علائم بندگی به حساب میآید و علاوه اجر فراوانی برایش در نظر گرفته میشود. [۲۳] از امام صادق(ع) نقل شده است: «اگر مردم میدانستند اعتقاد به بَداء چه پاداشی دارد، هرگز از سخن گفتن درباره آن خسته نمیشدند.[۲۴] امام صادق(ع) بداء را از باورهای اصلی پیامبران برشمردند که هر پیامبری باید به آن اقرار کند.[۲۵] امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: نباید اعتقاد به بداء را به معنای آشکار شدن چیزی برای خدا دانست چرا که در خداوند نادانی راه ندارد. «از خداوند بداء حاصل نمیشود مگر این که از قبل به آن موضوع علم داشته است.[۲۶]
بداء در منابع اهل سنت
در منابع روایی اهلسنت نیز روایاتی در باب بداء نقل شده است. در صحیح بخاری ابی هریره در باب توسعه رزق به واسطه صله رحم، از [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) ]] نقل میکند که فرمود: «هر کسی که دوست دارد روزیاش توسعه یابد و نیز بابت تاخیر مرگش خوشحال شود، پس باید صله رحم کند. [۲۷] همچنین، در باب دعا برای کثرت مال و برکت، از امّ سلیم نقل شده که او از پیامبر(ص) درخواست دعا کرده و پیامبر(ص) نیز در پاسخ فرمودند: «خدایا مال و فرزند او را بیفزا و در آنچه به او عطا فرمودی برکت عنایت بفرما. [۲۸] بنابراین، روایاتی که دلالت بر بداء دارند، در منابع اهل سنت فراوان است و به همین جهت، آنها نیز گریزی از پذیرش بداء ندارند؛ اگرچه با لفظ بداء مخالفت میکنند و شیعه را مبتکر این اعتقاد میدانند.[۲۹]
پانویس
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه بدو.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، سال ۱۴۱۲قمری، ص۱۱۳.
- ↑ المصباح، ج۱–۲، ص۴۰
- ↑ فضلی، خلاصة علم الکلام، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۵.2.
- ↑ ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۲.
- ↑ طباطبایی سید محمد حسین، المیزان، ج۱۱، ص۳۸۱. با تصرف در عبارت.
- ↑ شیخ مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ص۶۷.
- ↑ فخر رازی، محصل افکار المتقدمین و المتأخرین، سال ۱۴۱۱ق، ص۶۰۲
- ↑ فخر رازی، تفسیر الرازی، ج ۱۹، ص۶۶.
- ↑ شهرستانی عبد الکریم، ملل و نحل، سال ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۷۱.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۰۶
- ↑ سوره رعد، آیه۳۹
- ↑ فانی اصفهانی، بداء از نظر شیعه، ۱۳۹۴ش، ص۶۰-۶۳.
- ↑ شیخ مفید، أوائل المقالات في المذاهب و المختارات، ۱۴۱۳ق، ص۸۰.
- ↑ طباطبایی سید محمد حسین، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۱، ص۳۸۱-۳۸۲.
- ↑ سوره رعد، آیه ۳۹
- ↑ کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۴۶.
- ↑ کلینی محمدبن یعقوب، الکافی ،ج۱، ص۱۴۶.
- ↑ کلینی محمدبن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۴۸.
- ↑ شیخ صدوق، کتاب التوحید، النشر الاسلامی، ص۳۳۶.
- ↑ مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۰، ص۲۴۰.
- ↑ فانی اصفهانی، بداء از نظر شیعه، ۱۳۹۴ش، ص۱۴۰-۱۴۱.
- ↑ کلینی محمدبن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۱۹۷.
- ↑ شیخ صدوق، التوحید، نشر الاسلامی، ص۳۳۴.
- ↑ شیخ صدوق، التوحید، نشر الاسلامی، ص۳۳۳.
- ↑ شیخ کلینی محمد بن یعقوب، محمدبن یعقوب، الکافی، ج 1، ص 198
- ↑ بخاری محمد، صحیح البخاری، سال ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۵.
- ↑ بخاری محمد، صحیح البخاری، سال ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۷۳.
- ↑ فانی اصفهانی، بداء از نظر شیعه، ۱۳۹۴ش، ص۹۹-۱۰۱.