۲۲٬۱۷۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
= محبت در قرآن = | = محبت در قرآن = | ||
''«محبت»''' واژهای است قرآنی و دارای مراتب شدت و ضعف است. اين حالت را همهٔ ما تجربه کردهايم که برخي چيزها را دوست داريم، اما اين دوستداشتن چنان نيست که قلب ما را پر کند و هميشه در فکر آن باشيم؛ گاهي «محبت» به اندازهاي شديد ميشود که تمام قلب انسان را اشغال ميکند و انسان به چيز ديگري جز متعلق محبت فکر نميکند. | |||
[[قرآن]] کريم در وصف مؤمنان ميفرمايد؛ «الَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِله» و از جملهٔ نزدیکترین واژههایی که در مقولهٔ عشق در آنجا یافت میشود. در ادب و فرهنگ فارسی، جلوهها و نمودهای عالی از توصیف، تحریک، و تشویق به داشتن محبت نسبت به دیگران فراوان یافت میشود.<br> | |||
= محبت در قرآن = | |||
مؤمنان به خدا دل بستهاند و دوستان او هستند ولی مشرکان و کافران دوستان بتها هستند، اما محبت مؤمنان به خدا از محبتبت پرستان بیشتر است؛ چون هیچ زیبایی به اندازه خدا جمیل نیست و هیچ معرفتی به اندازه معرفت او کمال نیست و هیچ انسانی به اندازه مؤمن عارف نیست، از اینرو هیچ انسانی به اندازه مؤمن، عاشق و محب نیست. | |||
مؤمنان مردمی اندیشمند و دانا هستند و هرگز ذات پاک او را که منبع همه کمالات است، رها نمیکند. | |||
هر میل و محبتی در برابر عشق به خدا در نظر مؤمنان بیارزش و ناچیز است. اصولا آنها غیر او را شایسته عشق و محبت نمیبینند؛ زیرا عشق حقیقی همیشه متوجه نوعی از کمال است. انسان مؤمن هرگز عاشق عدم و کمبودها نمیشود، بلکه همواره دنبال هستی و کمال میرود و به همیندلیل آن کسی که هستی و کمالش از همه برتر است، از همه کس به عشقورزیدن و محبتسزاوارتر است. | |||
همانطور که آیه فوق میگوید: عشق و علاقه افراد با ایمان نسبتبه خدا از عشق و علاقه بتپرستان به معبودهای پنداریشان ریشهدارتر و عمیقتر است. | |||
چرا چنین نباشد؟ آیا کسی که واقعیتی را دریافته و به آن عشق و محبت میورزد با کسی که گرفتار خرافه و تخیل است میتواند یکسان باشد؟ . | |||