ابن شهرآشوب: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
کتاب [[کشاف وفایق]] و [[ربیع الابرار]] را نزد خود [[زمخشری]] که مؤلف آنهاست خوانده و در [[روایت]] از آنها اجازه داشته است و گاهی به یک واسطه و گاهی به دو واسطه از شیخ طوسی روایت نموده است. <ref>ریحانة الادب، ج8، ص59</ref> همچنین از [[ابوالفتح ناصح الدین عبدالواحد]] آمدی. (م510ق) صاحب [[غرر الحکم و درر الکلم]] نیز روایت نموده است. <ref>دائرة المعارف تشیع، ج1، ص337</ref> | کتاب [[کشاف وفایق]] و [[ربیع الابرار]] را نزد خود [[زمخشری]] که مؤلف آنهاست خوانده و در [[روایت]] از آنها اجازه داشته است و گاهی به یک واسطه و گاهی به دو واسطه از شیخ طوسی روایت نموده است. <ref>ریحانة الادب، ج8، ص59</ref> همچنین از [[ابوالفتح ناصح الدین عبدالواحد]] آمدی. (م510ق) صاحب [[غرر الحکم و درر الکلم]] نیز روایت نموده است. <ref>دائرة المعارف تشیع، ج1، ص337</ref> | ||
=در محضر مفاخر دانشمندان شیعه و سنی= | |||
ابن شهرآشوب در آموختن علم، خود را محدود به علمای یک فرقه و مذهب ننمود. با اینکه در تراجم، ایشان را پس از شیخ طوسی، به <big>شیخ الطایفه</big> معروف نموده اند و او را محیی و مروج فرهنگ شیعی و فرهنگ اهل بیت: دانسته اند؛ اما در آموختن، خود را محدود به علمای شیعه ننمود؛ بلکه اِبایی نداشت از اینکه در محضر علمای عامه ([[اهل سنت]]) نیز زانوی ادب بزند و تلمّذ نماید. تقریباً نیمی از اساتید وی از علمای طراز اول عامه بودند؛ افرادی چون: زمخشری [[صاحب کشاف]] و ... . | |||
همچنین خود را محدود به یک یا دو استاد ننمود؛ بلکه تلاش نمود تا از اکثر علمای بزرگ عصر خود (یعنی نیمه اول قرن ششم) استفاده نماید؛ و از آنها در [[روایت]] آثارشان اجازه دریافت کند؛ تا آنجا که بعضی از تذکره ها تعداد اساتید وی را به 27 تن می رسانند. <ref>مفاخر اسلام، علی دوانی، تهران، انتشارات امیرکبیر، چ اول، 1363، ج3، ص499</ref> این تلاش پی گیر ابن شهرآشوب بود که وی را دانشمند و سخنوری بزرگ که مورد قبول عامه و خاصه بود، ساخت. | |||
=فوت ابن شهرآشوب= | =فوت ابن شهرآشوب= |
نسخهٔ ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۴۹
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۰۹:۴۹، ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید. |
نام | ابن شهرآشوب |
---|---|
نام کامل | محمد بن علی بن شهر آشوب سَرَوی مازندرانی |
لقب | ابن شهرآشوب • رشیدالدین • عزالدین |
زادگاه | ساری |
محل زندگی | بغداد |
اساتید | فتال نیشابوری • شیخ طبرسی • ابومنصور طبرسی • ابوالفتوح رازی • قطب الدین راوندی |
شاگردان | ابن زهره • یحیی بن بطریق |
آثار | مناقب آل ابی طالب • معالم العلماء • متشابه القرآن و مختلفه و... |
نقشهای برجسته | محدث • مورخ |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
درگذشت | ۵۸۸ق. |
آرامگاه | حلب • بالای کوه جوشن و نزدیکی مشهدالسقط |
ابوجعفرمحمد بن علی بنشهرآشوب بن ابونصر بنابوالجیش مازندرانی ملقب به رشیدالدین و عزالدین و مشهور به ابنِ شهرآشوب ساروی مازندرانی دانشمند مسلمان و یکی از مروج مذهب تشیع است که در صده چهارم و پنجم هجری زندگی میکرد.
ابن شهرآشوب از عالمان شجاع و بصیری بوده، که با وجود حاکمیت مطلق مکتب ارتجاعی و جاهلی سقیفه در جهان اسلام، به روشنگری دینی پرداخته و جریانات، اعتقادات، فرق،مذاهب، ائمه و حاکمیت انحرافی برآمده از مکتب سقیفه را در مثالب النواصب تبیین کرده و امکان انتخاب اسلام ناب محمدی را برای مسلمانان حقیقتجو و آزاداندیش فراهم آورده است.
هرچند برخی او را عراقی دانسته بودند اما محققان علوم دینی با تکیه بر نسبت سَرَوی که به این مفسر محدث ادیب و فقیه بزرگ شیعه همچنین به پدر و جدش داده شده اصالت این خاندان را از شهر ساری مازندران دانستهاند.
ابن شهرآشوب بیش از همه علمای سنی عصر خویش بر منابع کلامی، تاریخی و فقهی اهل سنت تسلط تام داشته و مطالب متنوعی که از صدها کتب اهل سنت در مثالب آورده گواه نگاه تقریبی او در تالیف مثالب النواصب است.
معرفی اجمالی ابن شهرآشوب
عالم فرزانه و دانشمند پرآوازه ایرانی، ابو عبدالله محمد بن علی بن شهر آشوب سروی مازندرانی معروف به رشیدالدین، یکی از بزرگان علم و عمل قرن ششم هجری می باشد. عالمی که علاوه بر لبریز کردن جان خویش از نور علم و تقوا، برای طالبان حقیقت و معرفت، همچون مشعل هدایتی گردید که هنوز، نور افشانی می نماید.
وی در 488 و به قولی 489 هجری قمری در بغداد و بنابر قولی در ساری، در خانواده ای عالم پرور متولد شد. [۱]
جدّ و پدر بزرگوارش از عالمان جلیل القدر بودند؛ مثلاً جدش، مرحوم شیخ شهرآشوب از شاگردان برجسته و ممتاز شیخ طوسی; به شمار می رفت. و والد ماجدش، شیخ علی نیز از مکتب پدر بهره مند گشته و از فقها و محدثینی بود که در ضبط و نقل اخبار و آثار اهل بیت عصمت و طهارت: تلاش بسیار نمود. [۲] ولی شهرت ابن شهرآشوب از پدر و جدش مضاعف شد و شهرة آفاق گردید.
وی در این خانوادة نورانی و دینی رشد نمود و توانست در سن 8 سالگی حافظ کل قرآن گردد و به لقب حافظ مفتخر شود. [۳] بواسطة همین ویژگی، رشد و تعالی یافته، عطش وی برای تحصیل بیش تر شد. وی به شهرهای زیادی همچون مازندران، مشهد، نیشابور، سبزوار و حتی ممالک عراق، سوریه و ... سفر نمود تا بتواند از معارف اهل بیت: بهره مند شود. این تلاش پی گیر ابن شهرآشوب، باعث شد تا وی در علوم و فنون گوناگونی از قبیل: تفسیر، حدیث، فقه، اصول، قرائت، ادبیات عرب، شعر و غیره، به حد کمال رسد و مجتهدی مسلّم و عالمی ذوفنون گشته و در شهر بغداد که از شهرهای بزرگ اسلامی آن عصر بود و فرقه های مختلف اسلامی در آن شهر زندگی می کردند، مقیم گردد. [۴]
اساتید
ابن شهر آشوب از اساتید بزرگواری بهره برد که نامشان در جهان اسلام، همچون ستارگان درخشنده ای، متجلی است؛ عالمانی چون: شیخ ابوعلی فضل بن حسن طبرسی صاحب مجمع البیان، ابومنصور طبرسی صاحب احتجاج، ابوالفتوح رازی صاحب تفسیر رازی، قطب الدین راوندی و واعظ نیشابوری را می توان نام برد. [۵]
کتاب کشاف وفایق و ربیع الابرار را نزد خود زمخشری که مؤلف آنهاست خوانده و در روایت از آنها اجازه داشته است و گاهی به یک واسطه و گاهی به دو واسطه از شیخ طوسی روایت نموده است. [۶] همچنین از ابوالفتح ناصح الدین عبدالواحد آمدی. (م510ق) صاحب غرر الحکم و درر الکلم نیز روایت نموده است. [۷]
در محضر مفاخر دانشمندان شیعه و سنی
ابن شهرآشوب در آموختن علم، خود را محدود به علمای یک فرقه و مذهب ننمود. با اینکه در تراجم، ایشان را پس از شیخ طوسی، به شیخ الطایفه معروف نموده اند و او را محیی و مروج فرهنگ شیعی و فرهنگ اهل بیت: دانسته اند؛ اما در آموختن، خود را محدود به علمای شیعه ننمود؛ بلکه اِبایی نداشت از اینکه در محضر علمای عامه (اهل سنت) نیز زانوی ادب بزند و تلمّذ نماید. تقریباً نیمی از اساتید وی از علمای طراز اول عامه بودند؛ افرادی چون: زمخشری صاحب کشاف و ... .
همچنین خود را محدود به یک یا دو استاد ننمود؛ بلکه تلاش نمود تا از اکثر علمای بزرگ عصر خود (یعنی نیمه اول قرن ششم) استفاده نماید؛ و از آنها در روایت آثارشان اجازه دریافت کند؛ تا آنجا که بعضی از تذکره ها تعداد اساتید وی را به 27 تن می رسانند. [۸] این تلاش پی گیر ابن شهرآشوب بود که وی را دانشمند و سخنوری بزرگ که مورد قبول عامه و خاصه بود، ساخت.
فوت ابن شهرآشوب
ابن شهر آشوب; سالهای پایانی عمر خویش را در شهر حلب به سر برد و در آنجا به تبلیغ معارف اهل بیت: پرداخت و پس از یک عمر تلاش خالصانة فرهنگی، تبلیغی، در شب جمعه 22 شعبان المعظم 588 هجری قمری، روح بلندش به عالم باقی پیوست و در بیرون حلب در بالای کوه معروف به جبل جوشن [۹]، مدفون گشت. [۱۰]
البته به خطا وفات او را در «مشهد گنج افروز» از قُرای بابلِ (مازندران) دانسته اند، و اظهار داشته اند که آرامگاه او در آنجا زیارتگاه مردم است. [۱۱] که این انتساب صحیح نبوده، لازم است تا در مورد عالِم مدفون در آن مکان شریف تحقیق به عمل آید.
پانویس
- ↑ ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة و اللّقب، استاد محمد علی مدرس، ج8، ص58، کتابفروشی خیام، 1374 ش
- ↑ ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة و اللّقب، استاد محمد علی مدرس، ج8، ص59 ، کتابفروشی خیام، 1374 ش
- ↑ ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة و اللّقب، استاد محمد علی مدرس، ج8، ص59 ، کتابفروشی خیام، 1374 ش
- ↑ دائرة المعارف تشیع، ج1، ص337، زیر نظر احمد صدر حاج سید جوادی و ...، تهران، بنیاد اسلامی طاهر، چ اول، 1366
- ↑ فوائد الرضویه، شیخ عباس قمی، به کوشش عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، قم، دفتر نشر نوید اسلام، چ دوم، 1387، ص712
- ↑ ریحانة الادب، ج8، ص59
- ↑ دائرة المعارف تشیع، ج1، ص337
- ↑ مفاخر اسلام، علی دوانی، تهران، انتشارات امیرکبیر، چ اول، 1363، ج3، ص499
- ↑ فوائد الرضویه، ص713
- ↑ ریحانة الادب، ج8، ص65
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج4، ص91، س1