ابوعمرو دمشقی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ابو ' به 'ابو') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
سلمی درمورد دمشقی چنین می گوید: یکی از بزرگترین مشایخ [[شام]] بود و از بزرگان اهل فتوی به شمار می آمد<ref>همان</ref>. | سلمی درمورد دمشقی چنین می گوید: یکی از بزرگترین مشایخ [[شام]] بود و از بزرگان اهل فتوی به شمار می آمد<ref>همان</ref>. | ||
== | ==ابونعیم اصفهانی== | ||
او درباره دمشقی می گوید: او مستقر در ولایت الهی بود و بر مکارم اخلاق نه تنها عامل بود بلکه بشدت مراقبه داشت واز همه چیز رویگردان شد و فقط متوجه صنع خداوند تبارک و تعالی بود. | او درباره دمشقی می گوید: او مستقر در ولایت الهی بود و بر مکارم اخلاق نه تنها عامل بود بلکه بشدت مراقبه داشت واز همه چیز رویگردان شد و فقط متوجه صنع خداوند تبارک و تعالی بود. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
=اساتید= | =اساتید= | ||
او با [[ | او با [[ابوعبدالله الجلاء|ابوعبدالله جلاء]] هم نشین و از اصحاب [[ذو النون المصری|ذونون مصری]] بود. او همچنین درعلم [[حدیث]] شاگردی عبید بن الحسحاس و عمر بن عبدالعزیز را کرده است. | ||
=شاگردان= | =شاگردان= |
نسخهٔ ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۵۷
أبو عمرو الدمشقی یکی از علمای بزرگ اهل سنت و از بزرگان تصوف در قرن چهارم هجری بود[۱].
دیدگاه بزرگان
ابوعبدالرحمن سلمی
سلمی درمورد دمشقی چنین می گوید: یکی از بزرگترین مشایخ شام بود و از بزرگان اهل فتوی به شمار می آمد[۲].
ابونعیم اصفهانی
او درباره دمشقی می گوید: او مستقر در ولایت الهی بود و بر مکارم اخلاق نه تنها عامل بود بلکه بشدت مراقبه داشت واز همه چیز رویگردان شد و فقط متوجه صنع خداوند تبارک و تعالی بود.
اساتید
او با ابوعبدالله جلاء هم نشین و از اصحاب ذونون مصری بود. او همچنین درعلم حدیث شاگردی عبید بن الحسحاس و عمر بن عبدالعزیز را کرده است.
شاگردان
حسین بن علی الجعفی و عبدالرحمن بن عبداللَّه المسعودی شاگردی او را انجام داده اند.
گفتار
تصوف جهان را به چشم نقص می بیند و از آن چشم بسته و بر آنکه از هر نقصی مبراست چشم می دوزد[۳].
حقیقت ترس آن است که از چیزی و کسی غیر از خدا نترسید.
ویژگی عرفا در چهار چیز است: سیاست، ریاضت، حراست و مراقبه و رعایت. سیاست و ریاضت امری ظاهری و مربوط به ظاهر است اما مراقبه و رعایت مربوط به باطن است؛ سیاست وسیله رسیدن به طهارت است و ریاضت وسیله رسیدن به اطمینان؛ سیاست یعنی حفظ خود از ناپاکی ها و کسب معرفت نفس و ریاضت نیز مخالفت با نفس و عادات آن است؛ حراست به معنای بررسی حقانیت خدا در وجدان است؛ مراعات نیز به معنای رعایت حقوق الهی در خلوت است؛ میراث سیاست اقامه وفاداری بندگی خدای تبارک و تعالی است؛ و میراث ریاضت رضایت بر حکم الهی است؛و میراث حراست خلوص و دیدار حق است؛ و میراث رعایت محبت و هیبت و جلال الهی است. پس عامل وفاداری پاکی و عامل مقام رضا عشق و محبت الهی است.
درگذشت
به گواهی تاریخ او در سال 320 هجری قمری درگذشت[۴].
پانویس
- ↑ طبقات الصوفیة، أبو عبدالرحمن السلمی، ص215-217، دار الکتب العلمیة، ط2003
- ↑ همان
- ↑ طبقات الأولیاء، ابن الملقن، ص83، مکتبة الخانجی، ط1994
- ↑ أبو عمرو الدمشقی