جناحیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - 'می رفت' به 'می‌رفت')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'می دانست' به 'مى‌دانست')
خط ۱۶: خط ۱۶:


==اعتقادات==
==اعتقادات==
جناحیه عبدالله بن معاویه  را امام می دانستند و معتقد بودند که علم چون علف در دل او می روید و او را خدا و مظهر رسول الله می دانستند و از اباحیه به شمار می‌رفتند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی ، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص</ref> 142
جناحیه عبدالله بن معاویه  را امام مى‌دانستند و معتقد بودند که علم چون علف در دل او می روید و او را خدا و مظهر رسول الله مى‌دانستند و از اباحیه به شمار می‌رفتند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی ، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص</ref> 142
<ref>خطط مقریزى، ج 4، ص 176.</ref>آنان‌ همچنین‌ به‌ حلول‌ و [[تناسخ]] معتقد بودند و می‌گفتند ارواح‌ از بدنی‌ به‌ بدنی‌ دیگر منتقل‌ می‌شوند.
<ref>خطط مقریزى، ج 4، ص 176.</ref>آنان‌ همچنین‌ به‌ حلول‌ و [[تناسخ]] معتقد بودند و می‌گفتند ارواح‌ از بدنی‌ به‌ بدنی‌ دیگر منتقل‌ می‌شوند.
به باور آنان‌ روح خدا در آدم‌ حلول‌ کرد و از او به‌ دیگر پیامبران‌ رسید تا به‌ حضرت‌ رسول‌ صلی‌اللّه‌علیه‌ وآله ‌وسلم‌، سپس‌ در علی‌ و فرزندانش‌ حسن‌ و حسین‌ علیهم‌السلام‌ و محمد بن‌ حنفیه‌ و از محمد بن‌ حنفیه‌ در فرزندش‌ ابوهاشم‌ و از او در عبداللّه‌ بن‌ معاویه‌ حلول‌ کرد.<ref>سعد بن‌ عبداللّه‌ اشعری‌، کتاب‌ المقالات‌و الفرق، ج۱، ص‌ ۴۲، چاپ‌ محمدجواد مشکور، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌.</ref> <ref> عبدالقاهر بن‌ طاهر بغدادی‌، الفرق‌ بین‌الفرق، ج۱، ص‌ ۲۵۵، چاپ‌ محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، بیروت‌: دارالمعرفة،) بی‌تا</ref> <ref> محمد بن‌ عبدالکریم‌ شهرستانی‌، الملل‌ و النحل‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۴۴، چاپ‌ احمد فهمی‌ محمد، قاهره‌ ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸/ ۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، چاپ‌ افست‌ بیروت‌) بی‌تا).</ref> <ref>نشوان‌ بن‌ سعید حمیری‌، الحورالعین، ج۱، ص‌ ۱۶۱، چاپ‌ کمال‌ مصطفی‌، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۹۷۲.</ref>  مچنین‌ معتقد بودند که‌ ارواح‌ یاران‌ پیامبر در بدن ایشان‌ جای‌ گرفته‌ است‌ و ازاین‌رو نام‌ آن ها را بر خویش‌ می‌نهادند  
به باور آنان‌ روح خدا در آدم‌ حلول‌ کرد و از او به‌ دیگر پیامبران‌ رسید تا به‌ حضرت‌ رسول‌ صلی‌اللّه‌علیه‌ وآله ‌وسلم‌، سپس‌ در علی‌ و فرزندانش‌ حسن‌ و حسین‌ علیهم‌السلام‌ و محمد بن‌ حنفیه‌ و از محمد بن‌ حنفیه‌ در فرزندش‌ ابوهاشم‌ و از او در عبداللّه‌ بن‌ معاویه‌ حلول‌ کرد.<ref>سعد بن‌ عبداللّه‌ اشعری‌، کتاب‌ المقالات‌و الفرق، ج۱، ص‌ ۴۲، چاپ‌ محمدجواد مشکور، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌.</ref> <ref> عبدالقاهر بن‌ طاهر بغدادی‌، الفرق‌ بین‌الفرق، ج۱، ص‌ ۲۵۵، چاپ‌ محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، بیروت‌: دارالمعرفة،) بی‌تا</ref> <ref> محمد بن‌ عبدالکریم‌ شهرستانی‌، الملل‌ و النحل‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۴۴، چاپ‌ احمد فهمی‌ محمد، قاهره‌ ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸/ ۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، چاپ‌ افست‌ بیروت‌) بی‌تا).</ref> <ref>نشوان‌ بن‌ سعید حمیری‌، الحورالعین، ج۱، ص‌ ۱۶۱، چاپ‌ کمال‌ مصطفی‌، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۹۷۲.</ref>  مچنین‌ معتقد بودند که‌ ارواح‌ یاران‌ پیامبر در بدن ایشان‌ جای‌ گرفته‌ است‌ و ازاین‌رو نام‌ آن ها را بر خویش‌ می‌نهادند  

نسخهٔ ‏۱۷ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۴۹

جناحیه‏ پیروان عبداللّه بن معاویه بن عبداللّه بن جعفر بن ابوطالب ملقّب به ذوالجناحین (صاحب دو بال) بودند.

وجه تسمیه

چون جدّ عبدالله بن معاویه، جعفر بن ابی‌طالب، ملقب به ذوالجناحین بوده است، این فرقه را جناحیه خوانده اند. [۱] [۲] [۳]

تاریخچه پیدایش

در باره نحوه پیدایش این فرقه اقوال گوناگونی مطرح شده است که به دو نظر اشاره می شود.

نظر عبدالقادر بغدادی عبدالقادر بغدادی معتقد بود که وقتی‌ مُغیریه‌، پیروان‌ مغیره بن‌ سعید (از غالیان‌ قرن‌ دوم‌) از وی‌ تبرّی‌ جستند و در طلب‌ امام‌ از کوفه‌ به‌ مدینه‌ رفتند، در آن‌جا با عبداللّه‌ بن‌ معاویه برخورد کردند. عبداللّه‌ با این‌ ادعا که‌ بعد از علی‌ علیه‌السلام‌، کسانی‌ که‌ از نسل او هستند، باید امامت را بر عهده بگیرند، آنان‌ را به‌ سوی‌ خود دعوت‌ کرد. آنان‌ نیز با او بیعت‌ کردند و به‌ کوفه‌ بازگشتند.[۴]

نظر نوبختی و سعد بن عبدالله:

نوبختی و سعد بن عبدالله معتقد بودند که پس‌ از درگذشت‌ ابوهاشم گروهی‌ از پیروانش‌ قائل‌ شدند که‌ وی‌ عبداللّه‌ بن‌ معاویه‌ را وصی‌ و امام‌ پس‌ از خود معرفی‌ کرده‌، اما چون‌ عبداللّه‌ در هنگام‌ وفات‌ وی‌ کودک‌ بوده‌، ابوهاشم‌ این‌ راز را به‌ صالح‌ بن‌ مدرک‌ گفته‌ است‌ تا زمانی‌ که‌ عبداللّه‌ بالغ‌ شد راز را با وی‌ در میان‌ بگذارد. [۵] [۶]

اعتقادات

جناحیه عبدالله بن معاویه را امام مى‌دانستند و معتقد بودند که علم چون علف در دل او می روید و او را خدا و مظهر رسول الله مى‌دانستند و از اباحیه به شمار می‌رفتند. [۷] 142 [۸]آنان‌ همچنین‌ به‌ حلول‌ و تناسخ معتقد بودند و می‌گفتند ارواح‌ از بدنی‌ به‌ بدنی‌ دیگر منتقل‌ می‌شوند. به باور آنان‌ روح خدا در آدم‌ حلول‌ کرد و از او به‌ دیگر پیامبران‌ رسید تا به‌ حضرت‌ رسول‌ صلی‌اللّه‌علیه‌ وآله ‌وسلم‌، سپس‌ در علی‌ و فرزندانش‌ حسن‌ و حسین‌ علیهم‌السلام‌ و محمد بن‌ حنفیه‌ و از محمد بن‌ حنفیه‌ در فرزندش‌ ابوهاشم‌ و از او در عبداللّه‌ بن‌ معاویه‌ حلول‌ کرد.[۹] [۱۰] [۱۱] [۱۲] مچنین‌ معتقد بودند که‌ ارواح‌ یاران‌ پیامبر در بدن ایشان‌ جای‌ گرفته‌ است‌ و ازاین‌رو نام‌ آن ها را بر خویش‌ می‌نهادند [۱۳] [۱۴] بر همین‌ اساس‌، اعتقاد به‌ فنا ناپذیری‌ جهان‌، نفی‌ معاد و بهشت و دوزخ اخروی‌، و منحصر دانستن‌ ثواب‌ و عقاب‌ به‌ زندگی‌ دنیوی‌، از اعتقادات‌ ایشان‌ شمرده‌ شده‌ است‌.موسس این فرقه نیز ادعای‌ نبوت‌ و در عین‌ حال‌ الوهیت‌ می‌کرد.م[۱۵] جناحیه در باره آخرت معتقد بودند که‌ آخرت‌ همان‌ آسمان‌ است‌ و کسانی‌ که‌ عمل‌ صالح‌ انجام‌ داده‌اند، به‌ آسمان‌ می‌روند و زمین‌ نیز برای‌ بدکاران‌، جای‌ عذاب‌ خواهد بود.[۱۶] [۱۷] [۱۸] [۱۹] [۲۰] همچنین معتقد بودند که با تأویل‌ آیه «لَیسَ عَلَی‌الَّذینَ امَنُوا و عَمِلُوا الصّالِحاتِ جُناحٌ فیما طَعِمُوا. سوره مائده، آیه 93 محرّماتی‌ چون گوشتِ مردار، خوردن شراب‌، انجام زنا و لواط‌، حلال‌ است و آیه مذکور را ناسخ‌ آیه سوم‌ سوره مائده‌ می دانستند.[۲۱] [۲۲] [۲۳] جناحیه قایل به وجوب عبادات نبودند بلکه برای عبادات و محرمات مصادیقی ذکر کردند مثلا گفتند که عباداتی چون نماز، روزه و حج همان اشخاصی هستند که دوستی آن ها واجب است و آن افراد اهل بیت علیهم السلام هستند و مقصود از محرمات در قرآن کنایه از قومی است که کینه و نفرت به آنان واجب است.[۲۴]

پانویس

  1. دانشنامه جهان اسلام، ج10، ص 832
  2. علی‌ بن‌ اسماعیل‌ اشعری‌، کتاب‌ مقالات‌ الاسلامیین‌ و اختلاف‌ المصلّین‌، ج۱، ص‌ ۶، چاپ‌ هلموت‌ ریتر، ویسبادن‌ ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
  3. علی‌ بن‌ محمد جرجانی‌، التعریفات‌، ج۱، ص‌ ۱۱۱، چاپ‌ عبدالرحمان‌ عمیره‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
  4. عبدالقاهر بن‌ طاهر بغدادی‌، الفرق‌ بین‌الفرق، ج۱، ص‌ ۲۴۵ـ۲۴۶، چاپ‌ محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، بیروت‌: دارالمعرفة،) بی‌تا
  5. نوبختی‌، فرق‌ الشیعة، ص‌ ۳۲
  6. سعد بن‌ عبداللّه‌ اشعری‌، کتاب‌ المقالات‌و الفرق، ج۱، ص‌ ۳۹.
  7. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی ، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص
  8. خطط مقریزى، ج 4، ص 176.
  9. سعد بن‌ عبداللّه‌ اشعری‌، کتاب‌ المقالات‌و الفرق، ج۱، ص‌ ۴۲، چاپ‌ محمدجواد مشکور، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌.
  10. عبدالقاهر بن‌ طاهر بغدادی‌، الفرق‌ بین‌الفرق، ج۱، ص‌ ۲۵۵، چاپ‌ محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، بیروت‌: دارالمعرفة،) بی‌تا
  11. محمد بن‌ عبدالکریم‌ شهرستانی‌، الملل‌ و النحل‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۴۴، چاپ‌ احمد فهمی‌ محمد، قاهره‌ ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸/ ۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، چاپ‌ افست‌ بیروت‌) بی‌تا).
  12. نشوان‌ بن‌ سعید حمیری‌، الحورالعین، ج۱، ص‌ ۱۶۱، چاپ‌ کمال‌ مصطفی‌، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۹۷۲.
  13. سعد بن‌ عبداللّه‌ اشعری‌، کتاب‌ المقالات‌و الفرق، ج۱، ص‌ ۴۸
  14. نوبختی‌، فرق‌ الشیعة، ص‌ 39
  15. حمد بن‌ عبدالکریم‌ شهرستانی‌، الملل‌ و النحل‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۴۴، چاپ‌ احمد فهمی‌ محمد، قاهره‌ ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸/ ۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، چاپ‌ افست‌ بیروت‌) بی‌تا).
  16. سعد بن‌ عبداللّه‌ اشعری‌، کتاب‌ المقالات‌و الفرق، ج۱، ص‌ ۴۱، چاپ‌ محمدجواد مشکور، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌.
  17. علی بن‌ اسماعیل‌ اشعری‌، کتاب‌ مقالات‌ الاسلامیین‌ و اختلاف‌ المصلّین‌، ج۱، ص‌ ۶، چاپ‌ هلموت‌ ریتر، ویسبادن‌ ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
  18. عبدالقاهر بن‌ طاهر بغدادی‌، الفرق‌ بین‌الفرق، ج۱، ص‌ ۲۴۶، چاپ‌ محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، بیروت‌: دارالمعرفة،) بی‌تا
  19. محمدبن‌ عبدالکریم‌ شهرستانی‌، الملل‌ و النحل‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۴۴ـ۲۴۵، چاپ‌ احمد فهمی‌ محمد، قاهره‌ ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸/ ۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، چاپ‌ افست‌ بیروت‌) بی‌تا).
  20. نشوان‌ بن‌ سعید حمیری‌، الحورالعین، ج۱، ص‌ ۱۶۱، چاپ‌ کمال‌ مصطفی‌، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۹۷۲.
  21. سعد بن‌ عبداللّه‌ اشعری‌، کتاب‌ المقالات‌و الفرق، ج۱، ص۴۱، چاپ‌ محمدجواد مشکور، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌.
  22. عبدالقاهر بن‌ طاهر بغدادی‌، الفرق‌ بین‌الفرق،ص، ۲۴۶، چاپ‌ محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، بیروت‌: دارالمعرفة،) بی‌تا
  23. نشوان‌ بن‌ سعید حمیری‌، الحورالعین، ج۱، ص۱۶۱، چاپ‌ کمال‌ مصطفی‌، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۹۷۲.
  24. عبدالقاهر بن‌ طاهر بغدادی‌، الفرق‌ بین‌الفرق، ص، ۲۴۶ ،چاپ‌ محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، بیروت‌: دارالمعرفة،) بی‌تا