سوره توبه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
[[ثعلبى]] به سند خود از [[رسول خدا(ص)]] روايت كرده كه فرمود: [[قرآن]] آيه آيه و حرف حرف نازل شد جز سوره برائت و قل هو اللَّه احد كه آن دو با هفتاد صف از فرشتگان (يكجا) بر من نازل شد و هر كدام ميگفتند: اى محمد در مورد نسب خدا به نيكى سفارش كن<ref>ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج 11، ص 5.</ref>. | [[ثعلبى]] به سند خود از [[رسول خدا(ص)]] روايت كرده كه فرمود: [[قرآن]] آيه آيه و حرف حرف نازل شد جز سوره برائت و قل هو اللَّه احد كه آن دو با هفتاد صف از فرشتگان (يكجا) بر من نازل شد و هر كدام ميگفتند: اى محمد در مورد نسب خدا به نيكى سفارش كن<ref>ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج 11، ص 5.</ref>. | ||
=محل و زمان نزول= | |||
سوره توبه اين سوره تمامى آن در [[مدينه]] نازل شده، و برخى گفته اند: جز دو آيه آن- يعنى آيه: «لَقَدْ جاءَكُمْ ...» تا آخر سوره<ref>همان</ref>. | |||
مفسران آغاز نزول سوره توبه را در سال نهم هجرى مى دانند، و مطالعه آيات آن نشان مى دهد كه قسمتى از آن پيش از [[جنگ تبوك]] و قسمتى پس از مراجعت از جنگ نازل شده است، و بيستوهشت آيه آغاز اين سوره به وسيله [[على(ع)]] در [[مراسم حج]] به مردم ابلاغ شد<ref>ر. ك تفسير نمونه، ج 7، ص 271</ref>. | |||
=پانویس= | =پانویس= |
نسخهٔ ۱۸ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۰۴
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در
نام | سوره توبه |
---|---|
شماره سوره | ۹ |
ترتیب نزول | ۱۱۴ |
جزء | ۱۰ و ۱۱ |
مکی/مدنی | مدنی |
تعداد آیات | ۱۲۹ |
تعداد کلمات | ۲۵۰۶ |
تعداد حروف | ۱۱۱۱۶ |
سوره توبه یا سوره برائت نهمین سوره و از سورههای مدنی قرآن است که در جزء دهم و یازدهم قرآن جای دارد. این سوره بعد از فتح مکه و در سال نهم هجرى نازل شد؛ یعنى زمانى که منافقان از طرفى در میان مسلمانان مشغول کارشکنى و توطئه بودند و با ایجاد تشکیلات درون گروهى به فعالیت میپرداختند و از طرف دیگر، با ارتباط با بیگانگان و دشمنان اسلام و حکومت اسلامى، در صدد براندازى نظام اسلامى بودند. نامگذاری این سوره به نام توبه به دلیل سخن از توبه در آیات متعددی از آن است. نام برائت (بیزاری) نیز از آیه اول آن گرفته شده است. سوره توبه بدون «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز میشود و به مسلمانان دستور میدهد با مشرکان قطع ارتباط کنند و به پیامبر(ص) دستور میدهد برای مشرکان طلب آمرزش نکند. در این سوره همچنین درباره جهاد با کفار و مشرکان و مسئله زکات سخن گفته شده است. در روایات آمده است پیامبر(ص) ابلاغ این سوره به مشرکان را ابتدا به ابوبکر سپرد و سپس از او ستاند و به امام علی(ع) واگذار کرد.
توبه
توبه به معنى رجوع و برگشتن است[۱].
مفهوم کلی سوره
- قوانين اساسى ارتباطات مسلمانان با مشركان
- افشاگرى در مورد حالات روانى و درونى منافقان[۲].
اسامی سوره
توبه، برائت، فاضحه، عذاب، مقشقشه، منقره، بحوث، حافره، مثيره، مبعثره، مخزيه، منکّله، مشرده، مدمدمه[۳].
علت نامگذاری
- «سوره توبه»؛ اين نام به آن جهت است كه ذكر توبه در آن بسيار شده مانند آيه: «وَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلى مَنْ يَشاءُ»[۴] و آيه: «فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْراً لَهُمْ [۵]» و آيه: «ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا[۶]».[۷]
- «سوره برائت»؛ وجه تسميه بدين نام آن است كه سوره بدين لفظ شروع شده، و همچنين درباره اظهار «برائت» و بيزارى از كفار نازل گشته است[۸].
- «سوره فاضحه »؛ (رسوا كننده) سعيد بن جبير گويد: پيش ابن عباس نام سوره توبه را بر زبان جارى كردم گفت: اين سوره فاضحه است، زيرا هم چنان آيات اين سوره درباره آنان (يعنی منافقين) پشت سر هم نازل شد تا جايى كه ما ترسيديم نام هيچيك از آنان را نيز باقى نگذارد، و خلاصه بدان جهت آن را بدين اسم ناميدند كه موجب رسوايى منافقين گشت[۹].
- «سوره عذاب»؛ و اين را حذيفة ذكر كرده، به خاطر آنكه درباره عذاب كافران نازل گشته است. و عاصم به سندش از حذيفه روايت كرده كه گفته: مردم اين سوره را سوره توبه نامند، ولى سوره عذاب است[۱۰].
- «سوره مقشقشه»(رهاننده)؛ ابن عباس گويد: آن را بدين نام خواندند به خاطر آنكه هر كه بدان ايمان داشته باشد از نفاق و شرك رها گردد زيرا در اين سوره دعوت به اخلاص شده، و در حديث است كه سوره «قل يا ايها الكافرون» و سوره «قل هو اللَّه أحد» را «مقشقشان» مى ناميدند، و اين نام به همان خاطر بود كه اين دو سوره انسان را از شرك ميرهاند[۱۱].
- «سوره بحوث»(كاونده)؛ أبو ايوب انصارى وجه تسميه بدين نام را نيز همان كاوش از اسرار منافقان ذكر كرده[۱۲].
- «سوره حافره»(آشكار كننده)؛ چون از روى مقاصد قبلى منافقين پرده برداشته و آنچه در دل مستور ميداشتند آشكار ساخت. و اين نامى است كه حسن براى اين سوره ذكر كرده[۱۳].
- «سوره مثيره»(افشاننده)؛ به خاطر آنكه زشتيها و رسواييهاى منافقان را بر ملا سازد. و اين وجه از قتاده نقل شده است[۱۴].
- «سوره مبعثره»(كاونده)؛ ابن عباس گويد: وجه تسميه بدين نام آنست كه از اسرار درونى منافقان كاوش ميكند[۱۵].
- «سوره مدمدمه»(نابود كننده)؛ چون «دمدم» به معناى هلاكت آمده، اين نام را سفيانبنعيينه ذكر كرده[۱۶].
- «سوره منقره»؛ ابوالشيخ از عبيدبنعمير روايت كرده كه گفت: سوره براءةالمنقره خوانده مى شد زيرا كه از آنچه در دلهاى مشركين بود خبر مى داد[۱۷].
- «سوره مخزيه»؛ بدان جهت که اين سوره خوارکننده کافران ميباشد بدليل آيه «أَنَّ اللَّهَ مُخْزِی الْكافِرين »
- «سوره منکّلة»؛ به خاطر وارد کردن عذاب بر منافقان[۱۸].
- «سوره مشرده»؛ به خاطر طرد منافقان و کافران و از بين بردن جمع شان[۱۹].
اهداف و آموزهها
اهداف اساسى كه در سوره توبه پى گيرى شده است عبارت اند از:
- بيان قوانين اساسى ارتباطات مسلمانان با مشركان كه شالودۀ حكومت اسلامى بر آن نهاده شده است؛
- افشاگرى در مورد حالات روانى و درونى منافقان و پيروان سست عنصرى كه در لابه لاى صفوف مؤمنان رخنه كرده بودند[۲۰].
محتوا و موضوعات
از آنجا كه سوره توبه به هنگام اوج گرفتن در جزیرة العرب و پس از درهمشكستهشدن آخرين مقاومت مشركان نازل گرديده، محتواى آن داراى اهميت ويژه و فرازهاى حساسى است.
قسمت مهمى از آن پيرامون باقيمانده مشركان و بتپرستان و قطع رابطه با آنها، و الغاء پيمانهايى است كه با مسلمانان داشتند به خاطر نقض مكرر اين پيمانها از طرف آنان تا بقاياى بت پرستى براى هميشه از محيط اسلام برچيده شود.
و از آنجا كه با گسترش اسلام و درهمشكستهشدن صفوف دشمنان عده اى تغيير چهره داده، خود را در صفوف مسلمانان جاى دادند، تا در فرصت مناسب به اسلام ضربه كارى زنند، قسمت مهم ديگرى از اين سوره از منافقان و سرنوشت آنان سخن مى گويد، و به مسلمانان شديدا هشدار مى دهد و نشانه هاى منافقان را برمى شمرد.
بخش ديگرى از اين سوره پيرامون اهميت جهاد در راه خدا است، زيرا در اين موقع حساس غفلت از اين موضوع حياتى باعث ضعف و عقب نشينى و يا شكست مسلمانان مى شد.
بخش مهم ديگرى از اين سوره به عنوان تكميل بحثهاى گذشته از انحراف اهل كتاب (يهود و نصارى) از حقيقت توحيد، و انحراف دانشمندانشان از وظيفه رهبرى و روشنگرى سخن مى گويد.
و نيز در آيات ديگرى به تناسب بحثهاى مربوط به جهاد، مسلمانان را به اتحاد و فشردگى صفوف دعوت مى كند و متخلفين يعنى افراد سست و تنبلى كه به بهانه هاى مختلف شانه از زير بار وظيفه جهاد تهى مى كردند شديدا سرزنش و ملامت و به عكس از مهاجرين نخستين و ساير مؤمنان راستين مدح و ستايش مى كند. و از آنجا كه جامعه گسترده اسلامى در آن روز نيازهاى مختلفى پيدا كرده بود، كه مى بايست بر طرف گردد، به همين مناسبت بحثى از زكات، و پرهيز از تراكم و كنز ثروت، و لزوم تحصيل علم، و وجوب تعليم افراد نادان را ياد آور مى شود.
علاوه بر مباحث فوق، مباحث ديگرى مانند داستان هجرت پيامبر(ص)، مساله ماههاى حرام كه جنگ در آن ممنوع است، موضوع گرفتن جزيه از اقليت ها و امثال آن به تناسب مطرح گرديده است[۲۱].
فضائل، خواص و ثواب قرائت
بهرهمندی از شفاعت پيامبر(ص)
ابىّبنكعب از رسول خدا(ص) روايت كرده كه فرمود: هر كه سوره انفال و برائت را بخواند من شفيع او ميشوم ... تا به آخر حديث كه در آغاز سوره انفال تمامى آن ذكر شد.
نزول با همراهی فرشتگان
ثعلبى به سند خود از رسول خدا(ص) روايت كرده كه فرمود: قرآن آيه آيه و حرف حرف نازل شد جز سوره برائت و قل هو اللَّه احد كه آن دو با هفتاد صف از فرشتگان (يكجا) بر من نازل شد و هر كدام ميگفتند: اى محمد در مورد نسب خدا به نيكى سفارش كن[۲۲].
محل و زمان نزول
سوره توبه اين سوره تمامى آن در مدينه نازل شده، و برخى گفته اند: جز دو آيه آن- يعنى آيه: «لَقَدْ جاءَكُمْ ...» تا آخر سوره[۲۳].
مفسران آغاز نزول سوره توبه را در سال نهم هجرى مى دانند، و مطالعه آيات آن نشان مى دهد كه قسمتى از آن پيش از جنگ تبوك و قسمتى پس از مراجعت از جنگ نازل شده است، و بيستوهشت آيه آغاز اين سوره به وسيله على(ع) در مراسم حج به مردم ابلاغ شد[۲۴].
پانویس
- ↑ قاموس قرآن، ج 1، ص 285
- ↑ تفسير قرآن مهر، ج 8، ص 137
- ↑ الإتقان فى علوم القرآن، ج 1، ص 197 و 198
- ↑ آيه 15.
- ↑ آيه 74.
- ↑ آيه 118.
- ↑ ترجمه مجمعالبيان، جلد 11، ص 3
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ همان، ص4
- ↑ همان، ص4
- ↑ همان، ص4
- ↑ ترجمه الإتقان فى علومالقرآن، ج 1، ص 193
- ↑ تفسير مقتنيات الدرر، ج 5، ص 110
- ↑ تفسير القاسمی المسمى محاسن التأويل، ج 5، ص 343
- ↑ تفسير قرآن مهر، ج 8، ص 140
- ↑ تفسير نمونه، ج 7، ص 273
- ↑ ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج 11، ص 5.
- ↑ همان
- ↑ ر. ك تفسير نمونه، ج 7، ص 271