توّابین

نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۵۲ توسط Salehi.m (بحث | مشارکت‌ها)

تَوّابینیعنی توبه‌کنندگان. آنها بخشی از شیعیان کوفه بودند که در سال 65 هجری قمری به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی به قصد انتقام از قاتلان امام حسین و یارانش قیام کردند. توابین کسانی بودند که در زمانی که امام حسین نیاز به یاری داشت کوتاهی کرده بعد از واقعه کربلا با هدف خون خواهی از قاتلان امام حسین و شهدای کربلا قیام کردند. این قیام به عنوان نخستین قیام پس از واقعه عاشورا به حساب می‌آید.[۱] هدف اصلی این قیام، انتقام از قاتلان امام حسین(ع) و شهدای کربلا بود.

زمان قیام

قیام توابین در سال 65 هجری قمری شکل گرفت.[۲]

مکان قیام

مکانی که توابین با لشکر شام به مصاف رفتند منطقه‌ای به نام عین‌الورده بود.[۳]

اهداف قیام توابین

اهداف اصلی قیام توابین را می توان در دو هدف ذیل جستجو کرد.

انتقام از قاتلان امام حسین و یارانش

اصلی‌ترین هدف از قیام توابین خونخواهی حسین‌بن‌علی هدف بود. آن‌ها تنها راه جبران برای اشتباه خود را کشتن فرماندهان لشکر یزید در کربلا می‌دانستند. [۴]

واگذاری خلافت به اهل‌بیت پیامبر

سپردن خلافت به اهل بیت پیامبر، دیگر هدف توابین از قیام شان بود. آن‌ها قصد داشتند پس از انتقام، یزید را از خلافت خلع کنند و یکی از اهل بیت پیامبر را به عنوان خلیفه برگزینند. توابین در شعارهای خود در مراحل مختلف قیام، یعنی از آغاز کار تا پایان به این نکته اشاره می‌کردند که قصد برکناری یزید و انتقال خلافت به اهل بیت پیامبر را دارند مبنی بر اینکه علی بن الحسین آخرین بازمانده خاندان امامت بود می‌توان گفت آن‌ها قصد داشتند تا او را به خلافت برسانند.[۵]

توابین معروف

در میان توابین افرادی چون سلیمان بن صرد خزاعی، رفاعة بن شداد بجلی [۶] مسیب بن نجبه، عبدالله بن سعد ازدی و عبدالله بن وال تیمی از سران توابین بودند.[۷]

دلیل نامگذاری

آنها چون از یاری امام(ع) خودداری کرده و او و اهل‌بیتش را در قیام عاشورای سال ۶۱ هجری تنها گذاشتند، اما پس از واقعه کربلا از رفتار خود پشیمان شده تنها راه رستگاری و پذیرش توبه خویش را خون‌خواهی حسین بن علی(ع) و کشتن قاتلان او یا کشته شدن در این راه دانستند و از این‌رو به توّابین مشهور شدند.[۸]

تاریخچه

پس از شهادت امام حسین و یاران با وفایش در کربلا بدست سپاه یزید و عدم یارى آن حضرت از سوى برخی از مسلمانان و دوستداران اهل بیت که خود در ارسال نامه و دعوت از حضرت برای آمدن به کوفه دخیل بودند، حالت پشیمانی عجیبی آنان را فرا گرفت و این حالت در دیار کوفه که در آن زمان محور تجمع شیعیان بود، شدیدتر به نظر می‌آمد و به همین دلیل خود را سرزنش کرده و گناهکار می‌دانستند. این گروه پس از مراسم‌ عزادارى امام حسین و مشورت هایی که با هم داشتند به این نتیجه رسیدند که این ننگ را نمى‌‌توانند از خود دور کنند، جز با قیام در برابر سپاه شام و انتقام از قاتلان حضرت[۹] رهبری این قیام بر عهده تنی چند از سالخوردگانی چون سليمان بن صرد خزاعى، عبدالله بن وال تمیمى، رفاعة بن شداد بجلى، عبدالله بن سعد ازدى و مسیب بن نجبه فزارى قرار گرفت.این تشکل که در سال ۶۱ قمرى و پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام شکل گرفت کم‌کم گسترده شده افراد زیادی را به خود جذب کرد و در مدت چهار سال از امکانات قابل توجهى برخوردار گردید. به همین جهت، رهبران قیام نخستین روز از ربيع الثانى سال ۶۵ قمرى را آغاز رسمى حرکت خود از شهر بزرگ کوفه تعیین کردند. البته در این مدت "یزید بن معاویه" هلاک شده بود و "مروان بن حکم" در شام و غرب عالم اسلام و "عبدالله بن زبیر" در مکه و شرق و جنوب عالم اسلام، حکمرانى مى‌ کردند و شهر کوفه در سیطره عبدالله بن زبیر و طرفدارانش قرار داشت. در ابتدا عده‌اى قصد داشتند تا توابین را با عامل عبدالله بن زبیر در کوفه درگیر کنند، ولى با زیرکى استاندار وقت کوفه و اعلام پشتیبانى وى از توابین، هیچ گونه جنگى در کوفه در نگرفت.[۱۰]

تعداد توابین

توابین که تعدادشان حدود چهار هزار بود از کوفه به پادگان "نخیله" و از نخیله به سوى کربلا حرکت کردند و مدتى در آن جا به سوگوارى پرداختند و از خداوند به دلیل گناه و جرم خویش، طلب بخشش کردند و سپس به سوى سرزمین "جزیره (بین النهرین)" رهسپار شدند. آنها قبل از رسیدن لشکر شام، در منطقه عین الورده اردو زده و پنج روز در آن جا حضور داشتند. سلیمان در روز نبرد به تبیین پیکار و سفارش‌های جنگی پرداخت و جانشینان خویش را معرفی کرد. وی خطاب به حضار گفت: اگر من کشته شدم، فرمانده سپاه مسیب بن نجبه است و پس از او، عبدالله بن سعد بن نفیل فرماندهی سپاه را بر عهده بگیرد. پس از کشته شدن او، عبدالله بن وال و رفاعه بن شداد، دیگر فرماندهان نبرد توابین هستند.[۱۱]

تاریخ نبرد

شروع نبرد توابین با سپاهیان شام در ۲۵ جمادی الاول اتفاق افتاد و دو سپاه برابر یکدیگر قرار گرفتند و نبرد را آغاز کردند. [۱۲]

شرح نبرد

فرماندهی سپاه شام بر عهده عبیدالله بن زیاد قرار گرفت و همچنین حصین بن نمیر، شرحبيل بن ذی الكلاع حميری‏، ادهم بن محرز باهلى‏، ربيعة بن مخارق عنوى‏ و جبلة بن عبدالله خثعمى‏ وی را همراهی می‌کردند.[۱۳]در آغاز، گروهى از توابین به فرماندهى "مسیب بن نجبه فزارى" با گروهى از سپاه عبیدالله بن زیاد درگیر شدند و با مجاهدت و دلاورى‌‌‌هاى شان، سپاه عبیدالله را متحمل شکست سنگینی کرده بسیارى از شامیان را کشته و بسیارى را زخمى کردند و تنها عده اى موفق به فرار از صحنه نبرد شدند.عبیدالله بن زیاد که تعداد سى هزار نفر از شامیان را فرماندهى مى‌کرد، براى بار دوم سپاهى به استعداد دوازده هزار مرد جنگنده به فرماندهى "حصین بن نمیر" به نبرد توابین فرستاد و این بار نیز پیروزى با توابین بود، ولى تاریکى شب مانع پیروزى نهایى آنان گردید. اما بار سوم عبیدالله بن زیاد در همان شامگاه با تمام نیرو و تجهیزات جنگى به نبرد توابین شتافت و جنگ خونینى میان طرفین شعله‌ور گردید. سلیمان بن صرد که با سپاهى سنگین از دشمن روبرو شده بود، از زین اسب به پایین آمد و شمشیرش را از غلاف بیرون آورد و غلاف آن را شکست و به یاران خود گفت: عبادالله! من اراد البکور الى ربه، والتوبة من ذنبه، والوفاء بعهده، فالیّ؛ اى بندگان خدا! هر کسى مى‌‌خواهد که بامداد فردا نزد پروردگارش باشد، از گناه و جرمش توبه کند و به پیمان خویش وفا کند، پس با من بیاید. در این هنگام، تعداد زیادى از یاران او از اسب پیاده شده و بى‌‌باکانه به صفوف عظیم دشمن حمله کردند. تعداد اندک توابین، صحنه میدان را بر انبوه جنایت‌کاران شام تیره و تنگ کردند و اگر پیروزى‌ هاى آنان به همان صورت ادامه مى‌ یافت، پیروزى نهایى نصیب آنان مى ‌شد، ولى شامیان به جاى نبرد تن به تن، توابین را آماج تیرهاى بى‌‌امان خویش قرار دادند و در این میان فرمانده توابین، یعنى "سلیمان بن صرد"، مورد اصابت تیر "یزید بن حصین بن نمیر" قرار گرفت و کشته شد و پس از او "مسیب بن نجبه" فرماندهى توابین را بر عهده گرفت، ولى او نیز پس از مبارزاتى کشته شد. [۱۴] از آن پنج فرمانده و امیر توابین هر کدام پس از دیگرى، فرماندهى را بر عهده گرفته و با سربازان عبیدالله بن زیاد به نبرد پرداختند، ولى در میان میدان کشته شدند و تنها "رفاعة بن شداد بجلى" به همراه عده اى اندک از توابین از تاریکى شب استفاده کرده و خود را از آن واقعه هولناک نجات داده و به کوفه برگشتند و در قیام مختار بن ابى‌عبیده ثقفى که بعد از قیام توابین به وقوع پیوست، شرکت نمودند. [۱۵] [۱۶] [۱۷] [۱۸]

پانویس

  1. سبحانی جعفر، بحوث فی الملل و النحل، قم، نشر موسسه امام صادق، سال ۱۴۲۸ق، ج۷، ص۲۴۶.
  2. ابن سعد محمد، الطبقات الکبری، بیروت، نشر دارصادر، بی تا، ج۶، ص۲۵.
  3. ابن کثیر اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، نشر دار احیاء التراث العربی، سال ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۲۷۶-۲۸۰.
  4. سفاک امانی محمد رضا، قیام توابین، نشر فرهنگ کوثر، بخش اول
  5. سفاک امانی محمد رضا، قیام توابین، نشر فرهنگ کوثر، بخش دوم
  6. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، موسسه اعلمی، سال ۱۳۹۴ق، ج۶، ص۳۶۴.
  7. سبحانی جعفر، بحوث فی الملل و النحل، قم، نشر موسسه اعلمی، سال ۱۴۲۸ق، ج۷، ص۲۴۶.
  8. ذهبی محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، سال ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳۹۵.
  9. المنتظم فى تاریخ الامم والملوک، ج ۶، ص ۲۸.
  10. المنتظم فى تاریخ الامم والملوک، ج ۶، ص ۲۸.
  11. ابن کثیر اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، سال ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۲۷۸.
  12. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۶ق، ج۴، ص۱۸۲.
  13. بلاذری احمدبن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، نشر موسسه اعلمی، سال ۱۳۹۴ق، ج۶، ص ۳۷۰.
  14. بلاذری احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، نشر موسسه اعلمی، سال ۱۳۹۴ق، ج۶، ص ۳۷۰.
  15. مروج الذهب، ج ۳، ص ۱۰۰
  16. تاریخ الطبرى، ج ۵، ص ۵۵۱
  17. البدایة والنهایة، ج ۸، ص ۲۵۳
  18. ماهیت قیام مختار، ص ۲۲۱