نماز
نماز یکى از فرایض دین و عبادت مخصوصى است که مسلمانان پنج بار در شبانهروز بجا میآورند. مطابق با تصریح قرآن و شواهدی که وجود دارد نماز از ابتدای خلقت آدم یک فریضه دینی بوده است. نماز تقسیمات و احکام فراوانی دارد که در کتب فقهی ذکر گردیده است.
واژه نماز
ریشه واژه نماز در فارسی از لفظ پهلوی «نماک» گرفته شده وآن هم به نوبه خود از ریشه باستانی «نِم»؛ به معنی «خم شدن وتعظیم کردن» مأخوذ است که به تدریج بر معنی «صلاة» یعنی عبادت ویژه ما مسلمانان اطلاق گردیده است.[۱]
نماز در لغت به معناى خدمت و بندگی، اطاعت و فرمان برداری، سجده، کرنش و تکریم و تعظیم به کار رفته است و «در نماز آمدن» به معنای سجده کردن و تعظیم کردن در متون قدیمی فارسی به کار رفته است:
چو نزدیک رستم فراز آمدند * به پیشش همه در نماز آمدند (فردوسی)
کنیزان گلرخ فراز آمدند * همه پیش جم در نماز آمدند (اسدی)[۲]
نماز در قرآن
در قرآن کریم بیش از صد آیه در مورد نماز آمده که بیانکننده این است که نماز مظهر پیوند با خدا و ارتباط با اوست و به همین دلیل از همه عبادات برتر و بالاتر است:
در سوره طه، آیه 14 خداوند میفرماید: «وَأَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکْرِى»؛ نماز را برپادار تا به یاد من باشى و یاد خدا مایه آرامش دلها است «الا بذکر الله تطمئن القلوب؛ آگاه باشید تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد».[۳] در سوره عنکبوت، آیه 45 خداوند میفرماید: «إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَر»؛ همانا نماز از زشتىها و گناه بازمیدارد. در سوره بقره، آیه 45 به یارى جستن از نماز برای طی نمودن مسیر تکامل توصیه شده: «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَوةِ وَ إِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَـشِعِینَ؛ از شکیبایى و نماز یارى جویید، و به راستى این کار گران است، مگر بر فروتنان».
در سوره مومنون، آیه1ـ2 خداوند نماز را موجب رستگاری انسان میداند؛ «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون × الَّذِینَ هُمْ فِى صَلاَتِهِمْ خَاشِعُونَ؛ به راستى که مؤمنان رستگار شدند × همانان که در نمازشان فروتنند». در سوره نور، آیه 56 آمده که نماز موجب جلب رحمت خدا میگردد: «وَاقیمُواالصَّلاةَ وَاتواالزَّکاة وَاَطیعُواالرَّسوُلَ لعَلکُمْ ترْحَمُونَ؛ و نماز را برپا دارید و زکات بدهید و رسول را اطاعت کنید تا مشمول رحمت شوید».
ارزش و اهمیت نماز
مرحوم صاحب جواهر با استفاده از مضامین آیات و اخبار درباره اهمیت نماز فرموده است:
«نماز آن چیزى است که از کارهاى زشت و ناروا جلوگیرى میکند و به واسطه آن آتش دوزخ خاموش میشود و موجب تقرب هر پرهیزکار و وسیله ترقى هر مؤمن پاکى است و گناهان را میشوید همچون نهر جارى که چرکى بدن را میشوید و تکرار آن در هر روز پنج مرتبه مانند تکرار شستن بدن در آن نهر است و خداوند حضرت عیسی علیهالسلام را مادامی که زنده است به نماز سفارش فرمود و همچنین غیرمسیح از انبیاء دیگر را، بلکه نماز اصل اسلام و بهترین عمل و بهترین چیزى است که از جانب شرع وضع شده و نماز میزان و معیار و وسیله سنجیدن سایر اعمال مردم است، پس کسى که نماز را کامل بجا آورده باشد اجر همه اعمال او مستوفى و کامل باشد و همه آنها از وى پذیرفته شود.
پس به این جهت نماز نسبت به اعمال دیگر بلکه نسبت به دین چون عمود است نسبت به خیمه، و از این جهت نماز اول چیزى است که از اعمال بنده مورد حساب قرار میگیرد و در آن نگاه کرده میشود، پس هرگاه نماز پذیرفته شود در سایر اعمال او نظر شود و از وى پذیرفته گردد و هرگاه نماز رد شود در باقى اعمال او نظر نشود و مردود گردد، بنابراین شگفت نباشد اگر تارک نماز از کفار نامیده شود بلکه چنین است اگر علت ترک نماز استخفاف بدین باشد.
و نماز آن چیزى است که حضرت امام صادق علیهالسلام میفرماید نمی شناسم چیزى را که بعد از معرفت از نماز مقرب تر و محبوب تر نزد خدا باشد بلکه حضرت صادق علیهالسلام فرموده هر که این نمازهاى واجب پنجگانه را بپا دارد و بر اوقات آنها محافظت کند روز قیامت خدا را ملاقات کند در حالى که براى او نزد خدا عهدى باشد که به واسطه آن داخل بهشت گردد و کسى که این نمازها را به وقتش انجام ندهد و بر آنها مواظبت ننماید پس آن حق خدا و خاص اوست که اگر بخواهد بیامرزد او را و اگر بخواهد وى را عذاب نماید، و نماز واجب بهتر از بیست حج است که هر حجى بهتر از اطاقى است که پر از طلا باشد و همه آنها را در راه خدا صدقه بدهند بلکه نماز واجب بهتر از هزار حج است که هر حجى بهتر است از دنیا و آن چه در دنیاست و به درستى که اطاعت خدا خدمت او در زمین است و هیچ خدمتى با نماز برابرى نمیکند و از همین جهت ملائکه حضرت زکریا علیهالسلام را ندا نمودند و حال آن که در محراب عبادت نماز میگزارد.
و هنگامی که نمازگزار براى نماز بپا میشود رحمت حق از آسمان تا زمین بروى فرود میآید و فرشتگان او را احاطه میکنند و فرشته ندا میکند اگر نمازگزار بداند آن چه در نماز است از آن غافل نمیشود، و غیر اینها از اخبارى که درباره نماز وارد شده مانند خبر شامه و غیر آن با این که آن چه به حسب اعتبار در نماز میباشد کافى و بى نیاز کننده از آثار است زیرا در آن جمع شده از عبادات آن چیزهایى که در غیر نماز جمع نشده از عبادت زبان و دل که به وسیله قرائت و ذکر و تضرع و شکر و دعا انجام میشود، آن دعایى که اگر نباشد خداوند به بندگان اعتنا نمیکند، و نیز ظاهر شدن اثر بندگى نسبت به معبود به واسطه رکوع و سجود و گذاردن شریفترین و عالیترین موضع بدن بر پستترین و پائین ترین موضع (یعنى خاک) و به تحقیق حضرت امام رضا علیهالسلام در جواب مسائل محمد بن سنان نوشت که علت نماز اینست که نماز اقرار به ربوبیت خداى عزوجل، و نفى شریک و همتا براى او و ایستادن در مقابل خداوند جبار جل جلاله به حالت ذلت و مسکنت و خضوع، و اعتراف و طلب براى گذشتن از گناهان گذشته و گذاردن صورت بر زمین در هر روز به جهت تعظیم خداوند عزوجل میباشد و این که همیشه به یاد خدا بوده و فراموش کار و غافل از ذکر خدا نباشد و ایستادن در مقابل خدا و جلوگیر از معاصى و مانع از انواع فساد است». (در این جا آن چه از کلام صاحب جواهر مقصود بود به پایان رسید و به همین مقدار در این موضع اکتفاء میشود.)[۴]
نماز پیش از اسلام
از موارد متعددی از آیات قرآن بر میآید که نماز آئینی بوده که از ابتدا در دین توحیدی وجود داشته است:
حضرت ابراهیم علیهالسلام به خداوند میفرماید: «رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتی بِوادٍ غَیْرِ ذی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوی إِلَیْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ؛ پروردگارا، من - یکى - از فرزندانم را در درّهاى بىکشت و زرع، نزد خانه محترم تو، سکونت دادم. پروردگارا، تا نماز را به پا دارند، پس دلهاى برخى از مردم را به سوى آنان گرایش ده و آنان را از محصولات ده، مورد نیازشان روزى باشد که سپاسگزارى کنند».[۵]
خداوند در مورد بنی اسرائیل میفرماید: «وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَ بَنی إِسْرائیلَ لاتَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبى وَالْیَتامى وَالْمَساکینِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَأَقیمُواالصَّلاةَ وَ آتُواالزَّکاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلاَّ قَلیلاً مِنْکُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ؛ و چون از بنى اسرائیل پیمان محکم گرفتیم که جز خدا را نپرستید و به پدر و خوش مادر و خویشان و یتیمان و مستمندان احسان کنید و با مردم سخن - به زبانِ - بگویید و نماز را برپا دارید و زکات را بدهید؛ آنگاه جز اندکى از شما، روى همگى برگرداندید».[۶]
خداوند در مورد حضرت موسی علیهالسلام و هارون و قوم آنها میفرماید: «وَأَوْحَیْنا إِلى مُوسى وَ أَخیهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما بِمِصْرَ بُیُوتاً وَاجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً وَأَقیمُواالصَّلاةَ وَ بَشِّرِالْمُؤْمِنینَ؛ و به موسى و برادرش وحى کردیم که شما دو تن براى قوم خود در مصر خانههایى ترتیب دهید و سراهایتان را روبروى هم قرار دهید و نماز برپا دارید و مؤمنان را مژده ده».[۷]
در قرآن درباره حضرت زکریا علیهالسلام و محراب نماز او آمده که: «فَنادَتْهُ الْمَلائِکَةُ وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیى مُصَدِّقاً بِکَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ سَیِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحینَ؛ پس در حالى که وى (زکریا) در محرابش به نماز ایستاده بود، فرشتگان، او را ندا در دادند که خداوند تو را به (ولادت) (حضرت یحیی] علیهالسلام ـ که تصدیق کننده (حقانیت) کلمة الله = حضرت عیسی علیهالسلام است و بزرگوار و خویشتندار = پرهیزنده از زنان و پیامبرى از شایستگان است ـ مژده میدهد.[۸]
همچنین در برخی از روایات به نماز تعدادی از انبیاء الهی از حضرت آدم علی نبینا و آله و علیه اسلام تا حضرت خاتم صلی الله و علیه و آله و سلم اشاره شده است که برخی از آنها به این شرح است:
نماز حضرت آدم (علیهالسلام): از صُحُف حضرت ادریس نقل شده که در نخستین روز اقامت حضرت آدم (علیهالسلام) و حوا در زمین، خداوند، نماز عصر و مغرب و عشاء را مجموعاً 50 رکعت به حضرت آدم واجب کرد. نماز حضرت شیث (علیهالسلام): وقتی حضرت آدم (علیهالسلام) فوت کرد حضرت شیث (علیهالسلام) او را غسل داد و بر وی نماز خواند. نماز حضرت ادریس (علیهالسلام): در روایت امام صادق (علیهالسلام) به یکی از یاران خود سفارش میفرمایند: وقتی به مسجد کوفه شرفیاب شدی به مسجد سهله نیز برو در آنجا نماز بخوان و از خدا طلب حاجت کن زیرا مسجد سهله خانه حضرت ادریس است که در آن خیاطی میکرد و در آن نماز میخواند.
نماز حضرت نوح (علیهالسلام): کشتی نوح دارای پنجرهها و سوراخهایی بود که از آن نور خورشید به داخل منعکس میشد و از این طریق وقت نماز را تعیین میکردند. [۹]
زرتشتیان هر 24 ساعت را به 5 گاه تقسیم میکنند ودر هر یک از آنها یک نماز دارند. [۱۰]و در قاموس کتاب مقّدس میخوانیم «روحالقدس وضع و طور و طرز نماز را به ما میآموزد و جمیع انبیاء و مؤمنین و مقدّسین سلف برای نماز و دعا مشهور بودهاند. از جمله حضرت ابراهیم ـ علیهالسلام ـ و موسی و یوشع و سموئیل و داود، چنانچه از تمام مزامیز، آن چنان واضح میگردد و بسیاری از اوقات، منجی ما منفردا برای دعا و نماز در صحراها میرفت.»[۱۱]
نماز در روایات
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «الصلوة معراج المؤمن؛ نماز معراج مؤمن است».[۱۲] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «الصلوة نور المؤمن؛ نماز نور مؤمن است».[۱۳] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «الصلوة عماد دینکم؛ نماز، پایه و ستون دین شماست».[۱۴] امام صادق علیهالسلام فرمودند: «احب الاعمال الی الله عزوجل الصلوة و هی اخر وصایا الأنبیاء؛ نماز، بهترین کارها نزد خداوند و آخرین وصیتهای پیامبران الهی است».[۱۵]
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «موضع الصلوة من الدین کموضع الرأس من الجسد؛ جایگاه نماز در دین، مانند جایگاه سر در بدن است».[۱۶]
امام صادق علیهالسلام فرمودند: «ان افضل الاعمال عندالله یوم القیامة، الصلوة؛ همانا بهترین عمل در روز قیامت نزد خداوند، نماز است».[۱۷]
امام باقر علیهالسلام فرمود: «الصلاة عمود الدین، مثلها کمثل عمود الفسطاط اذا ثبت العمود ثبتت الاوتاد الاطناب، و اذا مال العمود و انکسر لم یثبت وتد و لاطنب؛ نماز ستون دین است، مثل آن همانند ستون خیمه است که وقتى استوار باشد میخها و طنابها پابرجاست، و هرگاه ستون آن کج و شکسته شود هیچ کدام از آنها استوار نمی مانند».[۱۸]
در روایات دین را به چادرى که در آن منزل میکنند و نماز را به تیرک وسط چادر تشبیه کردهاند که اگر تیرک باشد، چادر برپا است اگر چه بعضى از بندهاى چادر پاره باشد و اگر تیرک خوابید و افتاد، چادر نیز خواهد خوابید، اگرچه ریسمانهایش در نهایت استحکام باشد و دیگر نمیتوان از آن بهرهای برد.
امام باقر علیهالسلام فرمود: «ان العبد لیرفع له من صلاته نصفها و ثلثها و ربعها و خمسها فما یرفع له الا ما اقبل علیها بقلبه و انما امروا بالنوافل لیتم لهم مانقصوا من الفریضة؛ نمازى که بنده بجا مى آورد، گاهى نصف و گاهى یک سوم و گاهى یک چهارم و گاهى یک پنجم آن بالا برده می شود، پس بالا برده نمی شود مگر آن نمازى که با توجه قلبى انجام گیرد. مردم مأمور به انجام نمازهاى مستحب شدهاند تا نقص نماز واجب آنها توسط مستحبات جبران شود».[۱۹]
در روایات آمده که قیام به اداى حقوق نماز، جز از ارباب قلوب متصور نشود، زیرا که حقیقت و روح و قلب نماز، راز و نیاز با حضرت احدیت و مناجات با رب الارباب و حضرت صمدیت است و رکوع و سجود و تشهد و تکبیر و تسلیم و اذکار، صورت ظاهرى نماز است و به همین سبب است که فرمودند: از نماز آن مقدارش مقبول واقع میشود که نمازگزار در حین انجام و تکلم به آن قلبش متوجه معانى آن باشد.
محمد بن مکى بغدادى در کتاب تبصرة العارفین از ائمه اطهار سلام الله علیهم روایت کرده است که: ان الاعمال الجسدانیة اذا لم یعرف معناها، لایقع لها فى الاخرة اجر اعمال بدنى: مانند نماز و دعا، اگر معنى آن را نفهمد در آخرت، اجرى براى عامل آنها نخواهد بود و در حقیقت، نمازى که زبان به آن متکلم بوده است و قلب به جاى دیگرى توجه داشته است، نماز نیست و خداوند متعال در قرآن مجید فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لاتقربوا الصلوة و انتم سکارى حتى تعلموا ما تقولون؛ (سوره نساء آیه 43) در حال مستى و بىخبرى، به نماز نزدیک نگردید، تا آن که بدانید چه میگویید». آرى، چنین نماز که بدون توجه کامل دل انجام شود، گرچه وظیفه واجب به آن ساقط شده است لیکن آن را احترامی و ارزشى باید و شاید نیست.[۲۰]
رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: «لیس منى من استخف بصلاته لایرد على الحوض لا والله؛ کسى که نماز را سبک شمارد از من نیست و قسم به خدا او در حوض کوثر بر من وارد نخواهد شد».[۲۱]
پیامبر[۲۲]
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «قال الله عزوجل اِن لعبدی علی عهداً اِن اقام الصلوه لوقتها اَن لااُعَذِّبَهُ و اَن اُدخلهُ الجَنّه بغیر حساب؛ من تعهدی نسبت به بندهام دارم که اگر نماز خود را در وقتش به پا دارد، او را عذاب نکنم و بدون حساب او را به بهشت ببرم».[۲۳]
نماز از نگاه امام علی علیهالسلام
قال امام علی علیهالسلام: «اوصیکم باالصلوة و حفظها فانها خیرالعمل و هى عمود دینکم؛ شما را به نماز و مراقبت از آن سفارش میکنم، زیرا نماز برترین عمل و ستون و اساس دین شماست».[۲۴]
قال على علیهالسلام: «أحب الاعمال الى الله الصلوة؛ محبوبترین کارها نزد خداوند نماز است».[۲۵]
قال على علیهالسلام: «ألمنتظر وقت الصلوة بعد العصر زائرالله و حق على الله عزوجل ان یکرم زائره و یعطیه ما سأل؛ هر مسلمانى که منتظر وقت نماز بعد از عصر است، زائر پروردگار میباشد و بر عهده خداوند عزیز و جلیل است که زائر خود را گرامی بدارد و به هر چه را که خواهد عطا فرماید».[۲۶]
قال على علیهالسلام: «ألفرق بین المومن والکافر الصلوة فمن ترکها و ادعى الایمان کذبه فعله و کان علیه شاهد من نفسه؛ فرق میان مؤمن و کافر نماز است و هر که آن را ترک کند و ادعاى ایمان نماید، کار و عمل او ادعایش را تکذیب میکند و شاهد و گواهى از وجود خودش بر او خواهد بود».[۲۷]
قال على علیهالسلام: «کان رسول الله صلى الله علیه و آله یأتینا کل غداه فیقول: ألصلوة رحمکم الله ألصلوة. انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا؛ پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله هر صبح به خانه ما میآمد و میفرمود: وقت نماز است خدایتان شما را رحمت کند (بشتابید به سوى) نماز (زیرا خداوند اراده کرده است که پلیدى را از شما خاندان وحى و رسالت دور کند و شما را از گناهان، پاک و پاکیزه فرماید)».[۲۸]
قال على علیهالسلام: «الصلوة عمودالدین و هى اول ما ینظرالله فیه من عمل ابن آدم، فان صحت نظر فى باقى عمله و ان لم تصح لم ینظر له فى عمل ولا حظ فى الاسلام لمن ترک الصلوة؛ نماز ستون دین است و آن اولین عمل آدمیزاده است که خدا بدان نظر میکند، اگر صحیح و درست بود، به سایر اعمالش نیز نظر فرماید و اگر صحیح نبود در هیچ عمل دیگرش نمینگرد و کسى که تارک نماز باشد بهرهاى از اسلام ندارد».[۲۹]
قال على علیهالسلام: «الصلوة حصن من سطوات الشیطان؛ نماز قلعه و دژ محکمی است که نمازگزار را از حملات شیطان نگاه میدارد».[۳۰]
عواقب نماز نخواندن
خشم خداى متعال: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله میفرماید: هر کس نمازى را نخواند، خداوند را میبیند که بر او خشمناک است. تباه شدن عمل: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله میفرماید: هر کس نماز را از روى قصد ترک کند، خداوند عملش را تباه میکند. زراره از امام صادق علیهالسلام درباره این گفته خداى عزوجل پرسیدم: هر کس به (ارکان) ایمان کفر ورزد، بى گمان عملش تباه است، فرمود: ترک کردن کارى که بدان اقرار دارد که از آن جمله، ترک نماز بىهیچ بیمارى و گرفتارى است.
کفر: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله میفرماید: هر کس نماز را عمداً ترک کند، آشکارا کفر ورزیده است. - پیمان میان ما و آنان، نماز است. پس هر کس آن را ترک کند، کافر شده است. - کسى که نماز نمیگزارد، دین ندارد. - کسى که نماز نمیگزارد، بهرهاى از دین ندارد.[۳۱]
اسباب پذیرش نماز
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: نماز پشت سر مرد پرهیزکار پذیرفته است. اگر نماز میخواندید تا چون میخ (یا زه کمان) میشدید و روزه میگرفتید تا چون کمان میشدید، خداوند از شما نمیپذیرفت جز با پرواى از گناه.
امام علی علیهالسلام: جایز نیست انسان نماز بخواند، تا این که پنج عضوش را: صورت و دو دست و سر و دوپایش را با آب و دل را با توبه بشوید. ابوحازم: مردى به امام سجاد علیهالسلام عرض کرد: چه چیز سبب پذیرش نماز است؟ فرمود: ولایت ما و برائت از دشمنانمان. امام صادق علیهالسلام: خداوند تبارک و تعالى گفته است: نماز را تنها از کسى میپذیرم که در برابر بزرگى من سر فرود آورد و خود را به خاطر من از شهوتها نگه دارد و روزش را با یاد من سپرى کند و بر آفریدههاى من بزرگى نکند، گرسنه را سیر کند و برهنه را بپوشاند، بر مصیبت زده رحم آورد و غریب را پناه دهد. پس نور این شخص چون خورشید میدرخشد و برایش در تاریکیها، نور و در نادانیها، دانایى قرار میدهم. با عزتم او را نگاه میدارم و با فرشتگانم از او نگهبانى میکنم. مرا میخواند، پاسخش میدهم از من درخواست میکند، میدهم. حکایت او نزد من حکایت باغهاى بهشت است، که میوههایش خشک نمیشود و حالت آنها دگرگون نمیگردد.
در بیان آن چه خداوند در مناجات حضرت موسی علیهالسلام به او فرمود: اى موسى، نماز را نمیپذیرم جز از کسى که در برابر بزرگى من سر فرود آورده، ترس از مرا همنشین دلش ساخته، روزش را با یاد من سپرى کرده، شبش را با پافشارى بر خطا به روز نبرده و حق اولیا و دوستان من را شناخته است.[۳۲]
موانع پذیرش نماز
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: پنج نفر نمازى ندارند: زنى که شوهرش بر او خشمگین است... و شخصى که با برادرش قطع رابطه کرده و بیش از سه روز با او گفتگو نکند و آن که پیوسته شراب مینوشد و امام گروهى که براى آنان نماز میخواند و حال آن که او را دوست ندارند. نماز سه نفر، از بالاى سرشان، یک وجب هم بالا نمیرود: مردى که امام جماعت گروهى شده است، حال آن که از او ناخشنودند، زنى که شب را به روز میبرد و حال آن که شوهرش بر او خشمگین است و دو برادر از هم جدا شده.
خدا تا چهل روز نماز آن را که شراب مینوشد تا مست شود نمیپذیرد. خداى متعال، تا چهل شبانهروز نماز و روزه غیبتکننده از مرد یا زن مسلمان را نمیپذیرد، مگر این که غیبت شونده از او درگذرد. خداوند به من وحى کرد که اى از تبار رسولان و بیمدهندگان، قومت را بترسان از این که به خانهاى از خانههاى من درآیند در حالى که چیزى از بندگانم به ستم نزد آنها باشد که پیوسته او را در طول ایستادن به نماز در پیشگاهم، لعنت میکنم تا آنگاه که آن چه را به ستم گرفته بازگرداند. هر کس جامهاى به ده دینار بخرد و یک درهمش حرام باشد، خداوند تا هنگامی که در بر اوست، نمازش را نمیپذیرد. امام علی علیهالسلام: بنگر در چه نماز میخوانى و بر چه نماز میگزارى، اگر از راه و طریقه حلالش نباشد، پذیرشى نیست. پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله: خداوند جل جلاله نماز کسى را که زکات نپردازد، نمیپذیرد تا آنگاه که میان هر دو جمع کند، که خداوند جل جلاله آن دو را جمع کرده است، پس میان آن دو جدایى میندازید. امام باقر علیهالسلام: همانا خداوند جل جلاله، نماز را با زکات همراه کرده است و گفته: «نماز برپا دارید و زکات بپردازید». پس هر کس نماز برپا دارد و زکات ندهد، نماز را هم برپا نکرده است. امام صادق علیهالسلام: کسى که به پدر و مادرش کینه توزانه بنگرد، حتى اگر بر او ستمکار باشند، خداوند نمازى را از او نمیپذیرد. هر زنى که خود را براى غیرشوهرش خوشبو کند، نمازش پذیرفته نمیشود تا آنگاه که از آن بوى خوش غسل کند همچون غسل جنابت. در آن چه خداوند متعال به حضرت داود علیهالسلام وحى کرد: بسا که بنده نماز میگزارد و آن را به صورتش میزنم و از شنیدن صدایش، خوددارى میکنم. اى داود، آیا میدانى آن چه کسى است؟ آن کسى است که با چشم ناپاک به حرم مؤمنان، فراوان مینگرد و نیز کسى که با خود گفته است اگر حاکم میشد به خاطر آن و به ستم گردن میزد.][۳۳]
پانویس
- ↑ معنا، مفهوم وحقیقت نماز، خدابخش قیصری، سایت صلاة به نقل از محمدخزائلی، احكام قرآن، ص 338.
- ↑ لغت نامه دهخدا، در دسترس در واژه یاب، بازیابی 13 مرداد 1393
- ↑ سوره رعد، آیه 28.
- ↑ أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 155.
- ↑ سوره ابراهیم، آیه 37.
- ↑ سوره بقره، آیه 83.
- ↑ سوره یونس، آیه 87.
- ↑ سوره آل عمران، آیه 39.
- ↑ نگاهی به اشکال مختلف نماز در برخی ادیان الهی؛ فاطمه نصرت در دسترس در سایت جامعةالزهراء سلام الله به نقل از مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج11، ص196.
- ↑ نگاهی به اشکال مختلف نماز در برخی ادیان الهی؛ فاطمه نصرت.
- ↑ نماز در مسیحیت، پرسمان دانشجو [۱]، بازیابی:13 مرداد 1393
- ↑ اعتقادات، مجلسی، ص 29.
- ↑ نهج الفصاحه، ص 396.
- ↑ میزان الحکمه، ج 5، ص 370.
- ↑ میزان الحکمة، ج 5، ص 397.
- ↑ کنز العمال، ج 7، حدیث 18972.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج 3، ص 7.
- ↑ بحارالانوار، ج 82، ص 218.
- ↑ الحقایق، فیض كاشانى، ص 219.
- ↑ اسرار نماز، ملا محمدمحسن فیض كاشانی، ص 28.
- ↑ بحار، ج 82، ص 224.
- ↑ بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 79، ص 232.
- ↑ حكم النبی الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم، ج 5، ص 285
- ↑ بحارالانوار، ج 82، ص 209.
- ↑ بحارالانوار، ج 82، ص 233.
- ↑ الخصال، باب الثلاثه، حدیث 127.
- ↑ شرح نهجالبلاغه، ابن ابى الحدید، ج 20، ص 295.
- ↑ بحارالانوار، ج 35، ص 209.
- ↑ غرر الحكم، ص 56.
- ↑ غرر الحكم، ص 56.
- ↑ الصلاة فی الكتاب والسنة همراه با ترجمه فارسى، محمد محمدی رى شهرى، ص 125-126.
- ↑ الصلاة فی الكتاب والسنة همراه با ترجمه فارسى، محمد محمدی رىشهرى، ص 134
- ↑ الصلاة فی الكتاب والسنة همراه با ترجمه فارسى، محمد محمدی رىشهرى، ص 136.
منبع: دانشنامه ی اسلامی