سید علی حسینی سیستانی
نام | سید علی حسینی سیستانی |
---|---|
لقب | امام؛
آیتالله العظمی |
تاریخولادت | 13 مرداد 1390 شمسی |
محل ولادت | ایران - مشهد |
محل تحصیل | مشهد – نجف |
محل زندگی | مشهد – نجف |
استادان | امام خمینی، سیدابوالقاسم خوئی، میرزا مهدی اصفهانی |
مذهب | شیعه |
وبسایت | پایگاه نشر آثار |
آیتالله سید علی سیستانی یکی از موثرترین و برجستهترین شاگردان حوزه درس سید ابوالقاسم خوئی است. ایشان از مراجع تقلید است که مقلدان بسیاری احکام دین خود را از ایشان تقلید میکنند و یکی از کرسیهای تدریس پر رفت و آمد در حوزه علمیه نجف اشرف را به خود اختصاص داده است.
ولادت و تربیت
ایشان درسال1309 شمسی مصادف با نهم ربیع الاول سال 1349 قمری در خانوادهای متدین و مشهور به علم و دانش در خراسان(مشهد) به دنیا آمد.
پدرش آیتالله سید محمّد باقر سیستانی از عالمان وارسته و عامل بودو مادرش که فرزند علاّمه سیّد رضا مهربانی سرابی بود از سادات والامقام بشمار میآمد.
جد ایشان
جدّ وی عالم جلیلالقدر آیتالله سیدعلی سیستانی بود که علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب طبقات اعلامالشیعه دربارهاش چنین آورده است:
وی از شاگردان ملاعلی نهاوندی در نجف اشرف، و از شاگردان آیتالله مجدّد شیرازی در سامرا بود. وپس از آن در زمره خواص آیتالله سیداسماعیل صدر در آمد و در حدود سال 1318 هجری به مشهد امام رضا(علیهالسلام) بازگشت و در آن جا رحل اقامت افکند و با بهره وافری که از دانشِ و پارسایی و صلاح برده بود، به جایگاه بلندی دست یافت«.
در میان شاگردان نام آور او میتوان از فقیه بزرگ آیتالله شیخ محمد رضا آل یاسین یاد نمود.
خاندان
خاندان ایشان که از سادات علوی حسینی هستند، سده یازدهم هجری در اصفهان میزیستند. از سرشناسان آن خاندان در روزگار یادشده میتوان فیلسوف پرآوازه محمد باقر داماد صاحب کتاب قبسات اشاره نموده یکی از نوادگان وی به نام «سید محمد» در عهد پادشاهی سلطان حسین صفوی به مقام شیخ الاسلامیِ سرزمین سیستان رسیده و به آن دیار انتقال یافته و از آن پس، او و خانوادهاش در همان جا سکنی گرفتهاند. نخستین فرد از این خاندان که به مشهد رضوی رهسپار شد، مرحوم «سید علی» بود که برههای را در مدرسه مرحوم ملا محمد باقر سبزواری ماند و برای ادامه تحصیل، ابتدا به نجف اشرف رفت و سپس رهسپار سامرّا شد.
دوران ابتدایی
وی در زادگاه خود پرورش یافت و دروس ابتدایی و مقدمات را همان جا فراگرفت. وی در پنج سالگی به فراگیری قرآن پرداخت و پس از آن برای یادگیری خواندن و نوشتن و دروس ابتدایی، به مدرسه دار التعلیم دینی رفت و همزمان با تحصیل درآن مدرسه، هنر خوشنویسی را نزد استادش میرزا علی آقای ناظم آموخت.
در نخستین ماههای سال 1360 قمری با راهنمایی پدر بزرگوارش به فراگیری مقدمات علوم حوزوی پرداخت و شماری از کتابهای ادبی مانند: شرح الفیه سیوطی، مغنی ابن هشام، مطوّل تفتازانی، مقامات حریری، و شرح نظام را نزد مرحوم ادیب نیشابوری و دیگر استادان فن خواند و شرح لمعه و قوانین رااز مرحوم سید احمد مدرّس یزدی معروف به «نهنگ» فراگرفت.
سطوح عالی حوزه
تعدادی از کتب سطوح عالیه همچون: مکاسب و رسائل و کفایه را از آیت الله میرزا هاشم قزوینی آموخت و چند کتاب فلسفی مانند: شرح منظومه سبزواری وشرح حکمة الاشراق و اسفار را در محضر مرحوم ایسی خواند. شوارق الالهام را از شیخ مجتبی قزوینی فراگرفت و برای تحصیل معارف وحیانی در حوزه درس مرحوم آیتالله میرزا مهدی اصفهانی (متوفای اواخر سال 1365 قمری) حاضر شد. وی همچنین در حوزهٔ درس خارج میرزا مهدی آشتیانی صاحب تعلیقه بر شرح منظومه و مرحوم آیتالله میرزا هاشم قزوینی حضور یافت.
حضور در قم
ایشان در اواخر سال 1368 قمری راهی حوزهٔ علمیه شهر مقدس قم شد و در بحثهای خارج فقه و اصول مرجع بزرگوار آیت الله سید حسین طباطبائی بروجردی شرکت نمود و بسیاری از مهارتهای فقهی و دیدگاههای رجالی و حدیثی را از ایشان فراگرفتند وافزون براین، از حوزهٔ درس فقیه بزرگوار سید محمد حجت کوه کمرهای نیز بهره فراوان بردند.
در سالهای اقامت در قم، با مرحوم علاّمه سید علی بهبهانی عالم معروف شهر اهواز که از پیروان مکتب فقهی محقق تهرانی بود، پیرامون برخی از مسائل قبله شناسی، نامهنگاریهایی انجام داد و در نامههای خود، به رغم دفاع سید بهبهانی از دیدگاههای محقق تهرانی، برخی از دیدگاههای وی را به نقد کشید.
این مکاتبات تاآن جاادامه یافت که مرحوم سید بهبهانی طی نامهای در 7 رجب 1370 قمری، به حضرت استاد که در آن تاریخ جوانی بیست ویک ساله بود نوشت و درآن مهارت علمی وی را با تعبیر [۱] ستود و ادامه بحث در خصوص موضوع قبله را به دیدار حضوری با ایشان در هنگام تشرّف به زیارت امام رضا(علیهالسلام) موکول کرد.
عزیمت به نجف اشرف
در اوایل سال 1371 قمری حضرت استاد شهر مقدّس قم را به قصد اقامت در نجف اشرف کانون علم و فضیلت حوزههای علمیه ترک کرد. ایشان سالگرد اربعین امام حسین(علیهالسلام) را در کربلا ماندند و آنگاه راهی نجف شدند و در مدرسه علمیه بخارائی اقامت گزیدند. در نجف اشرف، حوزهٔ درس فقه و اصول دو تن از بزرگان یعنی آیتالله سید ابوالقاسم موسوی خوئی و شیخ حسین حلّی را درک کردند و زمانی طولانی را در محضر ایشان گذراند و در همان ایام، از مباحث برخی دیگر از سرشناسان حوزه از جمله مرحوم آیتالله حکیم و مرحوم آیتالله شاهرودی نیز بهره برد.
هوشمندی علمی
وی در حلقهٔ درس استادان خویش، با طرح اشکالات قوی، درک سریع مطلب، تحقیق و تتبّع بسیار و تلاش پیگیر علمی و آگاهی از دیدگاههای گوناگون در زمینههای مختلف علوم حوزوی، درخششی چشمگیر یافت. گواه این مطلب آن است که ایشان در سال 1380 قمری در حالی که سی ویک ساله بود، موفق به دریافت گواهی اجتهاد مطلق از سوی دو استاد خود یعنی آیتالله خوئی و شیخ حسین حلّی شد.
اجازه اجتهاد
</gallery>
تنها اجازه اجتهاد مطلق از شیخ حسین حلّی
این در حالی بود که از یک سو، آیتالله خوئی، جز برای اندکی از شاگردان خود هرگز چنین اجازهای صادر نفرموده است که یکی از آنها آیتالله سیستانی و دیگری مرحوم آیتالله میرزا علی فلسفی از علمای مشهد مقدس بوده و از سوی دیگر تنها کسی که موفق به دریافت اجازه اجتهاد مطلق از شیخ حسین حلّی شده، حضرت آیت الله سیستانی است.
علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی استاد محدثان روزگار خویش نیز در نوشتهای به تاریخ 1380 قمری، مهارت و توانمندی ایشان در علم رجال[۲]و حدیث[۳]را گواهی کرده است.
اجازه اجتهاد از آیتالله شیخ حسین حلی
شروع تدریس
حضرت استاد از اوایل سال 1381 درس خارج فقه خود را بر مبنای کتاب مکاسب شیخ انصاری آغاز کرد و پس از آن به شرح کتاب عروهالوثقی[۴] پرداخت و شرح کتاب طهارت[۵]، بخش زیادی از کتاب صلاة، بخشی از کتاب خمس [۶]، تمام کتاب صوم[۷]و اعتکاف[۸] را به پایان برد و شرح کتاب زکات را شروع نمود.
در همان سالها، به درسهای فقهی دیگری پیرامون مباحث کتاب قضا و بحثهای «ربا»[۹]و «قاعده الزام»[۱۰]و «قاعده تقیه»[۱۱]و دیگر قواعد فقهی نیز پرداخت و مباحث رجالی شامل: «حجیّت مراسیل ابنابیعمیر» و «شرح مشیخه تهذیبین» (تهذیب و استبصار) وغیر آن را نیز در برنامه خود قرار داد.
درس خارج علم اصول را از شعبان سال 1384 قمری آغاز کرد و دوره سوم آن را در شعبان سال 1411 هجری به پایان برد.
شاگردان
در طول سالهای یادشده، بسیاری از فضلای برجسته در بحثهای پربار و ارزنده ایشان شرکت نمودند که برخی از آنان در شمار استادان بحث خارج شمرده میشوند؛ مانند حضرات آیات شیخ مهدی مروارید، سید مرتضی مهری، مرحوم سید حبیب حسینیان، سید احمد مددی، شیخ مصطفی هرندی، سید هاشم هاشمی و تنی چند از دیگر اساتیدی که در حوزههای علمیه به تدریس اشتغال داشته و دارند.
شیوههای بحث و تدریس
درس و بحث ایشان با سبک تدریس بسیاری از استادان حوزه و صاحبان کرسی درس خارج متفاوت است.
روش اصولی
در زمینه بحثهای اصولی باید به این ویژگیهای حوزه ایشان اشاره کرد:
سخن از پیشینه تاریخی مباحث و آشنایی با ریشههای آن
چندان که گاه مانند: مسأله «بسیط و مرکب بودن مشتق» باید پسزمینههای آن را در مسائل فلسفی جستوجو کرد، و گاه مانند: بحث «تعادل و تراجیح» باید با چالشهای عقیدتی و سیاسی آشنا بود. استاد در مبحث یادشده چنین تبیین نموده که ماجرای اختلاف احادیث ناشی از کشمکشهای عقیدتی و فکری آن روزگار و شرایط سیاسی حاکم بر دوران زندگانی ائمه (علیهم السلام) بوده است؛ از این رو، روشن است که آگاهی از پیشینه مباحث، بر زوایای این مسائل پرتو خواهد افکند و ما را با واقعیت دیدگاههای مختلف آشنا خواهد کرد.
پیوند میان دیدگاههای حوزوی و اندیشههای معاصر
ایشان در بحث خود پیرامون «معنای حرفی» و در بیان فرق میان «معنای حرفی» و «معنای اسمی» و این که آیا این تفاوت ذاتی است یا اعتباری؟ رویکرد صاحب کفایه مبنی بر اعتباری و لحاظی بودن تفاوت را برگزیدهاند، اما بنیاد این گزاره را بریک انگاره نوین فلسفی که عبارت از تکثر ادراکی در فعالیت و خلاقیت ذهن آدمی است گذاشتهاند که میگوید اندیشه انسان در آنِ واحد میتواند یک مطلب را به دو شکل تصور کند: یک بار به صورت «استقلالی» و «به وضوح» که از آن تعبیر به «اسم» میشود و یک بار به شکل «آلی» و «در خفا» که آن را «حرف» مینامند. ایشان با ورود به بحث «مشتق» و سخن از کشمکش میان علما در معنای اسم زمان، «زمان» را با نگاه فلسفی نوینی مطرح کردند که عبارت از انتزاع زمان از مکان (= زمکان) همانند انتزاع مفهوم روز و شب از تعاقب نور و ظلمت است.
در مبحث «مدلول صیغه و ماده امر» و بحث از«تجرّی» نیز به نظریه برخی از جامعه شناسان مبنی بر تقسیم «طلب» به «فرمایش» و «خواهش» و «پرسش» پرداختند که بسته به حقیقت درخواست «خواهان» و ویژگی وی از جهت «فرادستی»، «برابری» یا «فرودستی» نسبت به طرف مقابل تفاوت میکند.
ایشان همچنین معیار مجازات و عنوان سرکشی «عبد» و سرپیچی وی از دستور «مولا» را مبتنی بر تقسیم بندی طبقاتی جوامع کهن بشری دانستهاند که در آن جوامع عناوینی مثل «مولا و عبد» و «فرادست و فرودست» و لایههایی اجتماعی از این دست وجود داشته است؛ بنابراین، به نظر ایشان، دیدگاه یادشده را باید از اندیشههای بازمانده از فرهنگهایی باستانی دانست که با زبان حقوقی مبتنی بر منافع همگانی بشر بیگانه است و با زبان طبقاتی سخن میگویند.
اهتمام به بحثهای اصولی کاربردی در فقه
طلاب حوزه علمیه با علمای بسیاری روبه رو هستند که گاه چنان در بحثهای اصولی فرو میروند که تنها مایه فرسایش اندیشه و فکر است و فقیه را در روند فقاهت وی هیچ بهرهای نمی افزاید. از این شمار مباحث باید به مبحث «وضع» و اعتباری یا تکوینی بودن آن، و این که آیا «حقیقت وضع» بر مبنای «تعهد» است یا «تخصیص»، و بحثهای مربوط به موضوع علم و تعریف فلاسفه از عوارض ذاتی علم و مباحثی از این قبیل یاد کرد.
در برابر این رویکرد فراگیر، هر که در درسهای حضرت استاد بنگرد، خواهد دید که ایشان به مباحث اصولی کاربردی در استنباط، نظیر مباحث «اصول عملیه» و«تعادل و تراجیح» و «عام و خاص» تمام تلاش خود را چنان به کار میبندند که پایههای علمی استواری برای آن بنا کنند. اما در بحثهای دیگر از آن قبیل که نام بردیم، تنها به همان اندازه که در دیگر مباحث علمی سودمند افتد یا ثمرهای در فقه داشته باشد، بسنده میکنند.
نوآوری و ابتکار
بسیاری از استادان توانمند حوزه از روحیه نوآوری بیبهرهاند و تمام تلاش خود را به حاشیه نویسی بر آثار دیگران معطوف می دارند و به جای پرداختن به جوهر و درونمایه مباحث، تنها به زیباسازی ظاهر آن میکوشند، بدین گونه که نخست آرا و دیدگاههای موجود را بیان میکنند، سپس بر پارهای از آنها حاشیه میزنند و سرانجام نظری را که به باور خودشان درستتر است، انتخاب میکنند، روش حضرت استاد اما از نوعی دیگر است. ایشان میکوشد تا متناسب با نیاز بحث، مطلب را در قالب جدیدی ارائه دهند، مثلاً در بحث از «استعمال لفظ در چند معنا»، که اصولیها آن را به عنوان یک گزاره بیثمر عقلی فلسفی، از نگاه «امکان و استحاله» به بحث میکشند، حضرت استاد آن را از نگاه «وقوع و عدم وقوع» که قویترین دلیل امکان است، یا از جهت «ظهور یا عدم ظهور لفظ در چند معنا»مطرح نموده است.
ایشان در هنگام بحث از «تعادل و تراجیح»، بر این باور است که راز و رمز آن در زمینههای اختلاف میان احادیث نهفته است، پس وقتی وارد بحث شدیم و زمینههای اختلاف نصوص شرعی را جست وجو کردیم، مسأله دشواری که ذهن فقیهان و هر محقق و پژوهشگر نصوص اهل بیت (علیهمالسلام) را به خود مشغول کرده است حل میشود و دیگر نیازی نمیماند که همانند صاحب کفایه روایات ترجیح و تخییر را حمل بر استحباب کنیم.
این بحث را البته دیگران نیز به گونهٔ عقلی صِرف مطرح کردهاند، اما حضرت استاد آن را با شواهد تاریخی و حدیثی فراوانی در آمیخته و از لابلای آن، قواعد مهمی را برای حل اختلاف احادیث بیرون آورده و از همان قواعد در مباحث فقهی خود سود جستهاند.
بررسی تطبیقی مکاتب
در میان اساتید معروف است که بحثهای علمی خود را تنها در مرزهای یک مکتب یا یک گرایش خاص به پیش میبرند، اما آیتالله سیستانی مباحث خود را همواره با اندیشههای مکتب مشهد و افکار مکتب قم و دیدگاههای مکتب نجف اشرف تطبیق داده، از یک سو آرای عالم مشهد مرحوم میرزا مهدی اصفهانی را مطرح کرده، از سوی دیگر نظریات آیتالله بروجردی را به مثابه زبان گویای مکتب قم متعرّض شدهاند و سرانجام دیدگاههای آیتالله خوئی و شیخ حسین حلّی را به عنوان نظریه پردازان مکتب نجف اشرف به میان کشیده است. این گرایش چند وجهی گوشههایی تازه از بحث را در برابر ما می گشاید و دیدگاه روشن و نمایانی از واقعیت های علمی را پیش روی ما مینهد.
روش فقهی
در خصوص روش فقهی نیز معظم له سبک ویژهای را دنبال میکند که درس و بحث فقه ایشان را از دیگران متمایز میسازد. این روش از ویژگیهای زیر برخوردار است:
مقایسه تطبیقی میان فقه شیعه و فقه دیگر مذاهب اسلامی
زیرا آگاهی از تفکرات فقهی اهل سنت در زمان صدور فتوا، همانند اطلاع از موطّأ مالک و فتاوی ابو یوسف و آرای دیگر فقهای ایشان، اهداف امامان شیعه و دیدگاههای پیشوایان شیعه از صدور احکام را نمایان میسازد.
بهره گیری از علم حقوق در برخی از موارد فقهی
مانند مراجعه به قانون اساسی عراق و مصر و فرانسه به هنگام طرح مباحث مربوط در کتابهای بیع و خیارات. روشن است که آگاهی گسترده از دیدگاههای حقوقی معاصر، انسان را از مهارتی حقوقی برخوردار میکند که در پرتو آن میتواند قواعد فقهی را تحلیل کند و مدارک و مستندات و موارد اجرایی آن را توسعه بخشد.
نظریه پردازی های نو گرایانه
بیشتر علمای سرشناس ما به پارهای از قواعد فقهی با همان ساختاری که پیشینیان مطرح کردهاند مینگرند و جز پیرامون صحت و سقم اسناد آن، و بود و نبود مدارک و مستندات دیگر درباره آن، چیزی بر آن نمی افزایند، اما آیت الله سیستانی همواره میکوشد تا ساختار برخی از قواعد فقهی را ترقی بخشد، به عنوان نمونه، در خصوص «قاعدهٔ الزام» که برخی از فقها از جهت مصلحت به آن نظر میکنند، بدین معنا که مسلمان مؤمن میتواند در تحقق شماری از خواسته های شخصی خویش، به بعضی از قوانین دیگر مذاهب استناد کند، هر چند مورد تأیید مذهب خودش نباشد، آیت الله سیستانی آن را بر پایه احترام مطرح میکند و به همین اعتبار یعنی حرمت دادن به دیدگاهها و قوانین دیگران و از رهگذر آزادی اندیشه، آن را «قاعدهٔ احترام» مینامد. بر این اساس، قاعدههای «هر قومی آیین ازدواج خود را دارند»، و «ازدواج مشرکان با یکدیگر جایز است» در همین راستا میگنجد.
در خصوص قاعدهٔ «تزاحم» نیز که فقها و اصولیان آن را به سان قاعدهای عقلی یا عقلایی صِرف مطرح میکنند، حضرت استاد آن را ذیل قاعدهٔ «اضطرار» میشمارند که قاعدهای است شرعی و نصوصی همچون «چیزی نیست که خدا آن را حرام کرده باشد، مگر آنکه به دلیل اضطرار آن را حلال کرده است» بر آن دلالت دارد، اما این نکته را بر آن می فزایند که مفهوم دو قاعده «اضطرار» و «تزاحم» تنها با انضمام عنصری به نام «متمم جعل تطبیقی» به هم نزدیک میشوند.
ایشان گاه قاعدهای را توسعه میدهند و مثلاً در قاعدهٔ «لاتُعاد» که فقها آن را به دلیل وارد شدن نص خاص، مختص نماز میدانند، صدر روایت را که دربردارنده قول حضرت با عبارت «لا تعاد الصلاة الا من خمسة» است، تنها یک مصداق برای کبرایی دیگر میشمارند که در ذیل متن یادشده آمده و حضرت فرمود: «و لاتنقض السنة الفریضة». بنابراین قاعدهٔ فوق، افزون بر نماز، دیگر واجبات را نیز شامل میشود. از این رو، معیار تقدیم فریضه بر سنت است، خواه در نماز باشد یا دیگر واجبات، و از مصداقهای آن میتوان به تقدیم وقت و قبله بردیگر اجزا و شرایط استحبابی نماز اشاره کرد، زیرا وقت و قبله از واجبات هستند.
نگرش اجتماعی به متون
فقهایی هستند که تنها به حروف و الفاظ بسنده میکنند ،بدین معنا که بدون هیچ تلاشی برای گسترده کردن دلالتهای متن، خود را در مرزهای الفاظ نص نگه میدارند، اما در برابر این دسته، فقیهانی نیز با در نظر گرفتن فضا و شرایط پیرامونیِ متن، به شناخت دیگر اوضاع تأثیرگذار در دلالت نصوص میپردازند، به عنوان مثال، در رویارویی با این روایت که رسولخدا در روز خیبر، خوردن گوشت الاغ را تحریم کرد، اگر به فهم تحت اللفظی بسنده کنیم باید قائل به حرمت یا کراهت خوردن گوشت الاغ شویم، اما اگر از نگرشی اجتماعی پیروی کنیم، خواهیم دید که متن یادشده به شرایط دشوار نبرد با یهود خیبر نظر دارد، زیراهر جنگی نیازمند ابزاری برای حمل اسلحه و جنگ افزار است، و در آن دوران هم برای این کار وسیله ای جز چهار پایان و از جمله الاغ نبوده است. بنابراین، حکم یادشده یک نهی حکومتی و مدیریتی و تنها برای رعایت مصلحت در یک موضوع خاص بوده است که شرایط آن زمان اقتضای آن را داشته و نمیتوان تشریع حرمت یا کراهت را از آن استفاده کرد. حضرت استاد در برخورد با متون، شیوه دوم را برگزیده است.
آگاهی از مقدمات استنباط
آیتالله سیستانی همواره بر این نکته تأکید دارد که هیچ فقیهی جز با آگاهی گسترده از زبان عربی و ادبیات و شعر و آرایههای ادبی عرب به مفهوم کامل فقاهت دست نخواهد یافت، و تنها از این راه است که میتواند به جای تشخیص موردی، به تشخیص ظهور موضوعی نص نایل شود. ایشان بر این باور است که فقیه باید دامنه اطلاعات خود از فرهنگنامههای زبان عرب و فضای زندگی نویسندگان آنها و سبک نگارش آنان را گسترش دهد و بداند که این امر در استناد یا عدم استناد وی بر سخن زبان شناسان و لغویان دخالت دارد. به اعتقاد ایشان، یک فقیه احاطهای تفصیلی به احادیث اهل بیت و راویان داشته باشد، زیرا برای هر مجتهدی، در راستای کسب اطمینان کامل از صلاحیت مستندات استنباط فقهی خود، علم رجال یکی از ضروریات به شمار میآید. معظم له در این زمینه دیدگاههای ویژهای، ناهمسو با نظریات مشهور معاصر دارد، به عنوان نمونه معروف است که حضرت استاد در مورد انتساب کتاب ابن غضائری به وی تردیدهای ناروا به دلیل نکوهشهای فراوان را نکوهیدهاند، و کتاب منسوب به او را ازآنِ وی دانسته و یادآور شدهاند که در مقام جرح و تعدیل، بیش از نجاشی و شیخ و امثال آنها میتوان بر ابنغضائری اعتماد کرد. ایشان همچنین در تشخیص راوی و توثیق او وشناخت مسند یا مرسل بودن احادیث وی، همانند آیتالله بروجردی از روش طبقه بندی رُوات پیروی میکند.
استاد شناخت کتابهای حدیثی و اختلاف نسخهها و آشنایی با چگونگی ثبت و ضبط مؤلفان و سبکهای تألیفی آنان را ضروری میدانند و این ادعا را که صدوق در ضبط احادیث دقیق تر از شیخ طوسی عمل کرده است، قبول ندارند، بلکه به گواهی قرینههای موجود، شیخ را در نقل از کتابهایی که نزد وی بوده است، بازگو کنندهای امانت دار می شمارند.
نکات که گذشت از مسائلی است که بسیاری از فقها در مقام استنباط آن را نادیده گرفته، و برخی از آنان بیتوجه به گردآوری قرائن مختلف برای تشخیص ظهور موضوعی، به ظهور موردی بسنده کرده، و چه بسا بدون پژوهش دربارهٔ مؤلفان و سبک نگارشی آنان، با نقل سخن زبان شناسان به آن تکیه نمودهاند وپارهای از ایشان نیز از زمینه های شناخت نسبت به علم رجال و آگاهی از کتابهای آنان بهره چندانی ندارند.
سیمای شخصیتی
هر کسی که با آیتالله سیستانی معاشرت نموده و با ایشان نشست و برخاست داشته باشد، در وجود ایشان شخصیتی یگانه با ویژگیهایی معنوی و آرمانی را خواهد دید که اهل بیت بدان سفارش کردهاند. همین ویژگیها است که از وی و علمای مخلصی همانند ایشان، نمادهای آشکاری برای تعبیر «عالم ربانی» و این سخن امام معصوم پدید آورده است که فرمود: «جریان کار باید در دست عالمانی باشد که امانتدار حلال و حرام الهی هستند».
برای تبیین بیشتر مطلب، در اینجا چند مورد از برخوردهای درخشانی را که در حلقههای درس و همنشینی با ایشان صورت گرفته را بهعنوان نمونه بیان میکنیم:
عدالت ورزی و احترام به نظر دیگران
در برخورد با ایشان شما، آیتالله سیستانی را انسانی خواهید یافت که در پرتو شیفتگی به علم و معرفت و نیل به حقیقت و مقدس شمردن آزادی سازنده بیان و اندیشه، مطالعه فراوانی دارد و کتابها و جستارها و دیدگاههای مختلف، حتی نظریات کسانی غیر از اساتید خود یا اندیشه های برخی از شخصیت های ناشناخته دریای پهناور حوزهٔ علمیه را پی میگیرد. گاه میبینید که ایشان در بحث خود به نکته ظریفی از شخصیتی فاضل مانند شیخ محمد رضا مظفر در کتاب اصول الفقه اشاره میکند، و با این که وی از استادان ایشان نبوده است، دیدگاه هایش را باز می گوید و به نقد می کشد، کاری که سیمای نمایانی از انصاف و احترام به اندیشه دیگران را در وجود معظم له باز می تاباند.
ادب گفتوگو
حلقه های درس نجف به مباحثههای داغ میان همدرسان یا میان استاد و شاگرد شهرت دارد. گو این که نفسِ این کار بر گستره آگاهی های طلاب و توان علمی آنان می افزاید، اما با اصرار بر این امر در مباحثهها گاه جدالهای بیهودهای شکل میگیرد که نه تنها به هیچ دستاورد علمی نمیانجامد، بلکه کارکرد آن فقط به قدرت نمایی طرفین مباحثه و ابراز توانمندی های علمی آنان در مناظره خلاصه می شود، و این کاری است که وقت گرانبهای طالب علم را تلف میکند و با بیرون بردن وی از فضای معنوی علم آموزی و مباحثه، او را بی هدف، در گردونهای ژرف رها میسازد.
اما درسهای استاد بهراستی از جدال هایی این گونه دور است. ایشان در نقد سخن استادان خویش و دیدگاههای دیگران همواره از واژههایی آمیخته با ادب استفاده میکند، تا حتی اگر نظریات آنان سستی نمایانی داشته باشد و نتوان از آن دفاع کرد، جایگاه و عظمت علما حفظ شود. هر گاه یکی از طلاب نیز پرسشی را مطرح میکند با رویی گشاده و روحیه ای سرشار از روشنگری و راهنمایی با وی سخن میگوید و اگر طلبه ای بخواهد بحث را از گفت وگوی هدفمند به منازعات بی محتوا بکشاند، حضرت استاد می کوشد تا نخست پاسخ را به گونهای عالمانه بازگو کند و در صورت پافشاری طلبه، ایشان سکوت و خاموشی را بر ادامه سخن ترجیح میدهد.
اخلاق آموزشی
تدریس در حوزههای علمیه، مسئولیتی رسمی و برنامهریزی شده نیست که استاد به ازای دریافت دستمزد به آن بپردازد، زیرا این نگرش، مدرّس را از تحکیم بنیادهای علمی در شاگرد و توجه به پرورش او برای ارتقای سطح دانش وی تا مرزهای شکوفایی باز میدارد. وانگهی، در فرایند تربیت طلاب، تدریس تنها به آموزشهای علمی خلاصه نمیشود، بلکه حوزهٔ تدریس مسئولیت سنگینی است که پرداختن به آن نیازمند روحیه عشق و مهربانی به دانشجو و تشویق وی به علم آموزی و رعایت آداب علم نیز هست. اگر گاه در حوزه و دیگر مراکز آموزشی استادانی دیده می شوند که در مسئولیت تدریس و آموزش، جنبههای اخلاص را نادیده میگیرند، باید توجه داشت که در همین حوزهها استادان مخصلی نیز هستند که اشتغال به تدریس را رسالتی والا می شمارند که باید با روحیهٔ مهرورزی و عنایت کامل به روند علمی و عملی طلاب بدان پرداخت. آیتالله حکیم (قدس سره) نمونه درخشانی از رعایت خلق و خوی تربیتی در ارتباط با شاگردان و طلاب خود بود، و همان گونه که آیتالله خوئی (قدس سره) همین رفتار را با شاگردان خود داشت، همین اخلاق را در شخصیت ایشان نیز متبلور است که ایشان در پایان وقت درس همواره شاگردان را به پرسشگری و انتقاد تشویق میکند و بیان میدارد: «باید بپرسید ،حتی اگر دربارهٔ شمارهٔ صفحه بحث خاصی باشد یا نام کتابی، تا به گفت وگو با استاد و ارتباط علمی با وی خو بگیرید». ایشان همچنین شاگردان خود را به مقایسه بحثهای خویش با پژوهش های چاپ شده و اطّلاع از نقاط ضعف و قوت آن وامیدارد و پیوسته در مورد گرامیداشت علما و پایبندی به رعایت ادب در نقد سخنان ایشان تأکید میکند و از استادان خود با احترام و اهتمامی ویژه نام میبرد. نکات یادشده تنها چند نمونه از اخلاق برجسته ایشان است.
پارسایی
در میان بسیاری از علما و بزرگان به شکلی نمایان مرسوم است که میکوشند تا خود را از مواضع جنجالی و فتنه انگیز دور نگه دارند. شاید کسانی باشند که این رویکرد پرهیز کارانه را نوعی موضعگیری منفی قلمداد کرده و آن را گریز از رو به رو شدن با واقعیتها و فرار از اظهارنظر آشکاری بشمارند که شرع مقدس بدان حکم فرموده است، ولی با اندکی درنگ نمایان میشود که برای پاسداشت منافع عمومی، گاه همین سکوت و دم فرو بستن، موضعی مثبت و بایسته است، و ورود به صحنه واقعیت و موضعگیری شرعی به شرایط مساعد و زمینههایی سازگار با آن اوضاع نیاز دارد، مثلاً اگر در صحنهٔ جوامع اسلامی یا حوزههای علمیه جوسازیها و شبهه افکنیهایی پدید آید که به مفاهیم بنیادین آیین اسلام آسیب وارد آورد، پیش از هر کسی، علما هستند که باید برای تبیین واقعیتها و برطرفسازی شبههها وارد عمل شوند؛ زیرا به تعبیر حدیث شریف: «هر گاه بدعتی رخ نماید عالم است که باید دانش خود را نمایان سازد و اگر از این کار پرهیز کند نور ایمان از او گرفته خواهد شد». اما اگر فرایند فتنه روندی کاملاً شخصی داشته باشد و فضایی آکنده از افزون خواهی و تعصّب های نژادی و فردی نسبت به یک مرجع خاص یا یک گرایش مشخص پدید آید یا آتش جنگ تبلیغاتیِ دو سویهای با منشأ کینه و حسادت شعله ور شود، علمای حوزه و از جمله آیتالله سیستانی همواره خود را پایبند به سکوت و آرامش و پرهیز از این غوغا سالاریها میدانند.
از اینها که بگذریم، زهد و پارسایی ایشان در پوشاک ساده و خانه کوچک استیجاری و اثاثیه ناچیز برای زندگی، امری مثال زدنی است.
دستاورد فکری
آیتالله سیستانی تنها یک فقیه نیست، بلکه بزرگمردی فرهیخته و آگاه به اندیشههای معاصر و آشنا با دیدگاههای تمدنی گوناگون است که به زمینههای اقتصادی و سیاسی در معادلات جهانی نگاهی ژرف دارد و همسو با پیشرفتهای نمایان بشری و اوضاع کنونی، نظریههای برجسته مدیریتی و اندیشههای اجتماعی تازهای را ارائه داده است، به گونهای که در نظر ایشان، «فتوا» کارکرد شایستهای در نیل جامعه مسلمان به خیر و صلاح دارد.
نماز جماعت در مسجد خضرا
در 29 ربیع الثانی سال 1409 قمری، هنگامی که استاد بزرگوارشان مرحوم آیت الله خوئی دچار بیماری شده و حضرت استاد بر بالین ایشان بود، آن مرحوم از ایشان خواستند که به جایشان، نماز جماعت را در مسجد خضرا اقامه کند. پس از عدم موافقت اولیه ایشان، آیتالله خوئی بر خواسته خود پافشاری کرد و فرمود: «اگر میتوانستم، مانند مرحوم حاج آقا حسین قمی، به لزوم پذیرش این دستور بر شما حکم میکردم». با این جمله، ایشان چند روز فرصت خواستند و سرانجام خواسته ایشان را پذیرفته و از روز جمعه 5 جمادی الثانی 1409 قمری تا آخرین جمعه ماه ذوالحجه سال 1414 قمری، که درهای مسجد یادشده از طرف رژیم بعث بسته شد، امامت نمازگزاران را بر عهده داشتند.
در صحنهٔ مبارزه
رژیم بعثی از نخستین سالهای حاکمیت خود بر عراق، به هر بهانهای میکوشید تا حوزهٔ علمیه نجف اشرف را به نابودی بکشاند، در همین راستا، به عملیات اخراج گسترده علما و فضلا و طلاب غیر عراقی از عراق پرداخت و در این ماجرا، حضرت استاد رنج بسیاری را به جان خرید و خود ایشان نیز بارها تا آستانه اخراج پیش رفت، ودر چند مرحله، بسیاری از شاگردان و طلاب حوزهٔ درسی وی از عراق بیرون رانده شدند. پس از آن، به رغم شرایط دشوار حاکم در روزهای جنگ عراق با ایران، ایشان اصرار داشتند که در نجف بمانند و با ایمان به ضرورت ادامه حیات استقلالی حوزه از دولت، و به منظور پیشگیری از پیامدهای منفی ناشی از نادیده گرفتن این استقلال، تدریس در حوزهٔ علمیهٔ مقدسه را پی گرفتند.
در سال 1411 قمری هنگامی که رژیم بعثی، «انتفاضه شعبانیه» را سرکوب کرد، حضرت استاد همراه جمعی از علما، از جمله: «شهید شیخ مرتضی بروجردی» و «شهید میرزا علی غروی» بازداشت شدند و در هتل «السلام» و اردوگاه «رزازه»و بازداشتگاه «رضوانیه» مورد ضرب و جرح و بازجویی قرار گرفتند، تا این که خداوند به برکت اهل بیت (علیهمالسلام) موجبات رهایی آنان را فراهم آورد.
در سال 1413 قمری، پس از درگذشت حضرت آیتالله خوئی و تصدّی مرجعیت از سوی حضرت استاد، نیروهای رژیم سابق کوشیدند تا روند مرجعیت دینی در نجف اشرف را دستخوش دگرگونی کنند و بدین منظور هر چه در توان داشتند به کار بستند تا از موقعیت و جایگاه برجسته حضرت استاد در میان مراجع بکاهند و تلاش کردند تا با بهره گیری از راهکارهای گوناگون، از جمله به تعطیلی کشاندن مسجد خضرا در اواخر سال 1414 قمری، در میان مؤمنان تفرقه و جدایی بیندازند. اسناد کشف شده از سازمانهای اطلاعاتی نیز حاکی از آن است که به دنبال ناکامی رژیم دراین کوششها، نقشه ترور حضرت استاد از صحنه را در سر می پرورانده است. «مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین»[۱۲]
بدین سان، حضرت استاد از اواخر سال 1418 هجری به حصر در خانه خود محکوم شد، به گونهای که در این سالها حتی از تشرف به زیارت جد بزرگوارشان حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نیز محروم ماندند. ایشان همواره از سوی سازمان های اطلاعاتی و مزدوران رژیم تحت فشار قرار داشت، ولی در برابر همه این زورگوییها پایداری کرد تا این که خداوند با فروپاشی نظام، بر عراقیها منت نهاد.
مرجعیت
در واپسین سالهای زندگی آیتالله خوئی میان بسیاری از فضلا، دغدغههای فراوانی برای یافتن شخصی به عنوان جانشین آیتالله خوئی و انتخاب مرجعی برای شیعیان مطرح بود که بتواند با حمایت از حوزهٔ علمیه و استقلال مرجعیت دینی را پاس دارد و به شایستگیهای علمی و پارسایی و تقوا و حکمت و تدبیری که از ضرورتهای بایسته برای یک مرجع تقلیداست، آراسته باشد.
بدین سان، نگاه بسیاری از فضلا به حضرت استاد معطوف شد، کسی که آیت الله خوئی وی را برای امامت جماعت به جای خود در مسجد خضرا برگزیده، و آوازه این اقدام در میان توده های مردم پیچید. این در حالی بود که از یک ربع قرن پیش از آن، در محافل علمی و حوزوی از ایشان به عنوان استادی توانا در بحث خارج یاد میشد.
با درگذشت آیتالله خوئی در 8 صفر 1413 قمری، گروهی از علمای اعلام و پیشاپیش همه آنان، آیتالله سیدعلی بهشتی و آیت الله شیخ مرتضی بروجردی علما وفضلا مردم را به تقلید از استاد ارجاع دادند و در پی آن بود که بسیاری از مؤمنان در عراق و ایران و کشورهای خلیج فارس و پاکستان و هندوستان به تقلید از معظمله روی آوردند. با رحلت آیتالله العظمی سید عبدالاعلی سبزواری در 27 صفر 1414 قمری، بیشتر مقلّدان آن مرحوم در عراق و خارج از آن کشور نیز به ایشان رجوع کردند و پس از ارتحال آیتالله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی در 24 جمادی الثانی 1414 قمری، تقلید از حضرت استاد شتابی افزونتر و دامنهای گستردهتر از سرزمینهای اسلامی را فراگرفت و بیشتر مؤمنان در عراق و احساء و قطیف و ایران و لبنان و کشورهای خلیج فارس و پاکستان و هندوستان و مسلمانان مهاجر در اروپا و آمریکای شمالی و جنوبی و استرالیا و دیگران به تقلید از ایشان روی آوردند و با فوت آیتالله العظمی شیخ محمدعلی اراکی و آیتالله العظمی سید محمد روحانی رجوع به ایشان قلمروی گستردهتر یافت، به گونه ای که حضرت استاد امروزه مرجع اعلای طایفة امامیه به شمار میآیند. خداوند بر طول عمر پر برکت ایشان افزوده واسلام و مسلمانان را از وجود ایشان بهرمند سازد.
تالیفات و تقریرات
شرح کتاب "العروة الوثقی" , بیشتر "کتاب الطهارة" , و فرازهایی از "کتاب الخمس" و "کتاب الصلاة".
بحثهای اصولی در چندین جلد (دوره کامل اصول).
کتاب قضا.
کتاب بیع و خیارات.
رسالهای در "الصلاة فی اللباس المشکوک".
رسالهای در مبحث ربا.
رسالهای در "خمس الفوائد والأرباح".
رسالهای در نماز مسافر.
رسالهای در مبحث قبله.
رسالهای در قاعده ید.
رسالهای در قاعده تجاوز و فراغ.
رسالهای در قاعده لا ضرر ولا ضرار.
رسالهای در مبحث تقیه.
رسالهای در قاعده الزام.
رسالهای در قاعده قرعه.
رسالهای در اجتهاد و تقلید.
رسالهای در عدم تحریف قرآن "صیانة الکتاب العزیز من التحریف".
رسالهای در "حجیة مراسیل ابن أبی عمیر".
رسالهای در تاریخ حدیث نگاری اسلامی "تاریخ تدوین الحدیث فی الإسلام".
شرح مشیخه تهذیبین.
نقد رساله تصحیح اسانید محقق اردبیلی.
رسالهای در "مسالک القدماء فی حجیة الأخبار".
فوائد غرویه.
فوائد فقهیه.
شرح مشیخه فقیه.
رسالهای در صحت انتساب کتاب الملل به فضل بن شاذان.
رسالهای در اختلاف افق "اختلاف الآفاق فی رؤیة الهلال".
رسالهای در حکم اختلاف دو مجتهد متساوی در فتوی.
تعارض ادله (تقریرات سید هاشم هاشمی).
استصحاب (تقریرات سید مرتضی مهری).
کتاب الصلاة (تقریرات سید مرتضی مهری).
مباحث الفاظ (تقریرات سید حسن مرعشی).
کتاب الصوم (تقریرات سید حسن مرعشی).
اجتهاد و تقلید (تقریرات سید محمد علی ربانی).
قاعده الزام (تقریرات سید محمد علی ربانی).
قاعده لا ضرر ولا ضرار.
الرافد فی علم الأصول (تقریرات سید منیر خباز).
کتب فتوایی
توضیح المسائل. توضیح المسائل جامع. خلاصه ای از احکام عبادات. فقه برای غرب نشینان. آموزش احکام بانوان به زبان ساده (حیض - استحاضه - نفاس - غسل - تیمم). مناسک حج. ملحقات مناسک حج.
خدمات اجتماعی
مجتمع فرهنگی مسکونی مدینة العلم در نجف اشرف؛
مدرسهٔ علامه بلاغی در نجف اشرف؛
مدرسهٔ دینی نجم الائمه در نجف اشرف؛
مؤسسهٔ رفاه اجتماعی العین؛
مجتمع فرهنگی مسکونی حضرت آیتالله العظمی سیستانی در قم؛
مجتمع مسکونی مهدیه در قم؛
مجتمع مسکونی ثامن الحجج (علیهالسلام)در مشهد؛
مجتمع مسکونی امام هادی (علیهالسلام)در قم؛
مجتمع مسکونی امام علی بن موسی الرضا(علیهالسلام) در کربلا؛
درمانگاه خیریه امام صادق (علیهالسلام)در قم؛
درمانگاه خیریه امام حسن مجتبی (علیهالسلام) درایلام؛
درمانگاه تخصصی امام حسین (علیهالسلام) در کربلا؛
مرکز تخصصی و فوق تخصصی چشم پزشکی جواد الائمه (علیهالسلام) در قم؛
مدرسهٔ قرآنی درکربلا؛
مدرسهٔ حضرت رقیه (علیهاالسلام) برای ایتام در کربلا؛
مدرسهٔ دینی شیخ انصاری درکربلا.
دفاتر مرجعیت
در پاسخ به ندای مردم در تصدی امور مرجعیت و به منظور استمرار بخشیدن به راه مراجع عالیقدر سلف که پویندگان راه اسلام عزیز بودند بعد از آن که زعامت دینی و مرجعیت به حضرت آیتالله العظمی حاج سید علی حسینی سیستانی محول گشت، معظم له تمام توان خود را برای سر بلندی دین مقدس اسلام وسوق دادن مردم به سوی احکام الهی به کار بردند.
از این رو با تأسیس دفتر معظم له ضمن خدمات ذیل انسجام لازم مبذول گردید:
1 ـ اعزام مبلغ.
2 - هیئت استفتائات.
3 ـ هیئت رسیدگی به مستمندان.
4 ـ هیئت ارسال کتابها و نوارها.
5 ـ هیئت توزیع شهریه طلاب.
6 ـ بعثه حج.
اعزام مبلغ
اسلام عزیز جهت رساندن ندای حقانیت خود به پیروانش، در اقصی نقاط دنیا وحساسیتی که این امر خطیر داراست بدین منظور قسمتی در دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی سیستانی عهدهدار هماهنگی و پشتیبانی مبلغین میباشند.
این قسمت مسئولیت اعزام صدها مبلّغ خصوصا در ماههای محرم و رمضان به تمام نقاط ایران و همچنین ارسال دهها مبلّغ به خارج از کشور بنا به درخواست مراکز اسلامی در نقاط مختلف دنیا و خصوصا ارسال مبلّغین به کشورهای عربی و آفریقایی و جنوب شرق آسیا و استرالیا و کشورهای اسکاندیناوی و آمریکا و غیره را دارا میباشد.
هیئت استفتاء
عامه مردم مایل به گرفتن پاسخ مناسب برای پرسشهای شرعی خود از مراجع عظام تقلید میباشند در این راستا هیئتی جهت پاسخ گویی به استفتائات مطرح شده در دفتر حضرت آیتالله العظمی سیستانی تشکیل شده که مسئولیت این هیئت پاسخ گویی به مسائل جدید در احکام وغیره مطابق با آرا و فتاوای معظم له میباشد.
این قسمت از علما و فضلایی تشکیل گردیده که از شاگردان حضرت آیتالله العظمی سیستانی محسوب میشوند و به پرسشها پاسخ میدهند.
اساس پاسخگویی به پرسشها همانا جستجو کردن در آرا و فتاوایی میباشد که از کتابهای معظمله استخراج گردیده یا از استفتائات گذشته جهت پاسخگویی کمک گرفته میشود و اگر در مواردی پاسخ صحیح یافت نشد این هیئت آن را برای معظم له در نجف اشرف ارسال میدارد.
باید اشاره نمود به مواردی از جوابها که مخالف با متن کتاب رساله عملیه ایشان است که منشا آن یا برگشتن معظم له از فتوای سابق و یا خطای چاپی است.
همچنین این هیئت تمامی پرسشهای شرعی و اعتقادی و غیره که متعلق به امور دینی است را دریافت میکند و کوشش میکند تا پاسخها مطابق با رأی معظم له باشد و در بعضی موارد که همگی اعضای هیئت توافق دارند یا مطابق با آرای علما ابرار میباشد خود هیئت پاسخگوی آن خواهد بود.
این هیئت به پارهای از پرسشها پاسخ نمیگوید زیرا این پرسشها درباره افراد خاصی است و معظم له پاسخ دادن به این نامهها را منع نموده و سکوت در قبال چنین پرسشهایی دلیل بر معنای خاصی نیست.
و پارهای دیگر از پرسشها نیز به خاطر بی ارزش بودن آنها و غیره پاسخ داده نمیشود.
ستاد کمک رسانی
آنچه که مرجعیت حضرت آیتالله العظمی حاج سید علی سیستانی را متمایز نموده، همانا ارتباط عمیق با کلیه اقشار امت اسلامی خصوصا فقرا و مستمندان و دست گیری از محرومین است، بدین جهت دفتر معظم له بنا به احساس مسؤلیت شرعی اقدام به تأسیس هیئتی جهت کمک رسانی به این عزیزان گرفت.
مهمترین فعالیتهای این هیئت عبارتند از:
1 ـ کمک به فقرا و مستمندان به شکل ثابت و موقت.
2 ـ کمک به هیئت ها و مراسم مذهبی در حسینیهها.
3 ـ کمکهای طبی.
4 ـ کمک رسانی در ماه رمضان.
5 ـ کمک هزینه ازدواج.
6 ـ کمک رسانی به مهاجرین عراقی.
7 ـ کمک رسانی به مستمندان، سیل زدگان و زلزله زدگان.
8 ـ کمک رسانی به مهاجرین افغانی.
واحد ارسال کتاب و نوار
جهت نشر وتبلیغ اسلام و رساندن حقانیت آن به جهانیان در اقصی نقاط گیتی، دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی سیستانی مبادرت به تأسیس واحدی نمود تا مسئولیت ارسال کتابها و مقالات علمی درباره شیعه وهمچنین آثار منتشر شده ازمعظمله، شامل رساله توضیح المسائل، و منهاج الصالحین و دهها کتاب فقهی را به عهده داشته باشد.
واحد شهریه طلاب
هنگامی که مرجعیت عامه به حضرت آیتالله العظمی سیستانی رسید، ایشان اهتمام خاصی به حوزههای علمیه ومدارس دینی داشتهاند که نشاندهنده احساس مسئولیتی است که ایشان در حفظ و نشر مفاهیم عالی مذهب اهل بیت (علیهمالسلام) دارا میباشند. ازاین رو به منظور پشتیبانی از حوزههای علمیه سالانه مبالغ قابل توجهی صرف شهریه طلاب می نمایند، که این شهریه ها شامل 300 حوزه علمیه بزرگ و کوچک در نقاط مختلف ایران میگردد که شامل 35هزار طلبه در قم، 10هزار طلبه در مشهد، و4هزار طلبه در اصفهان میباشد. قابل ذکر است که توزیع شهریه ها در کشورهای دیگر به شرح ذیل است:
1ـ سوریه.
2ـ پاکستان.
3ـ هند.
4ـ لبنان.
5ـ افغانستان.
بعثه حج
فرصت حج برای بعضی مسلمانان قابل تکرارنیست ازاین جهت در انجام رساندن اعمال حج باید کمال دقت واحتیاط را شخص دارا باشد از این رو بعثه حج دفتر آیتالله العظمی سیستانی تمام کوشش خود را به کار میبندد که حجاج مناسک خود را با کمال دقت به اتمام رسانند.
این بعثه فعالیتهای مختلفی را دارا میباشد که به علت وسعتشان به شمهای از آنها خواهیم پرداخت:
1ـ جواب دادن به مسائل مطرح شده وحل مشکلات فقهی که در طول ایام حج، حجاج به آن مبتلا میشوند.
2 ـ باز دیدهای مستمر از کاروان هایی که از نقاط مختلف دنیا برای انجام مراسم حج مشرف میشوند جهت نشر آگاهیهای مذهبی و دینی و گوش دادن به نظرات و پیشنهادات آنها و تأکید بر ارتباط شان با مرجع تقلید خود.
3 ـ ملاقات با شخصیت های دینی وعلمی واجتماعی که به مراسم حج مشرف شدهاند.
4 ـ ارائه کمک به مبلغینی که به حج مشرف شدهاند.
مراکز و مؤسسات
مؤسسهٔ امام علی (علیهالسلام) ـ قم؛
مؤسسهٔ امام علی (علیهالسلام) ـ لندن؛
مؤسسهٔ امام علی (علیهالسلام) ـ بیروت؛
مرکز پژوهشهای اعتقادی ـ قم
مؤسسهٔ فرهنگی آل البیت (علیهمالسلام) ـ استانبول؛
مؤسسهٔ فرهنگی آل البیت (علیهمالسلام) ـ برلین؛
کتابخانهٔ تخصصی تفسیر و علوم قرآنی ـ قم؛
کتابخانهٔ تخصصی علوم حدیث ـ قم؛
کتابخانهٔ تخصصی فقه و اصول - قم؛
کتابخانهٔ تخصصی فلسفه و کلام ـ قم؛
کتابخانهٔ تخصصی ادبیات - قم؛
کتابخانهٔ تخصصی تاریخ اسلام و ایران ـ قم؛
مرکز تحقیقات اسلامی المصطفی (صلی الله علیه وآله) ـ قم؛
مرکز احیای میراث اسلامی ـ قم؛
مرکز تخصصی امام مهدی (عجل الله فرجه) ـ نجف اشرف؛
مرکز پژوهشهای فلکی ـ نجومی ـ قم؛
مجتمع فرهنگی امام صادق (علیهالسلام) ـ بیروت؛
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت (علیهمالسلام) ـ قم؛
مرکز اطلاع رسانی آل البیت (علیهمالسلام) - شبکه نجف اشرف؛
مرکز اطلاع رسانی آل البیت (علیهمالسلام) - شبکه کربلا؛
مرکز اطلاع رسانی آل البیت (علیهمالسلام) - شبکه کاظمین؛
مرکز اطلاع رسانی آل البیت (ع) - شبکه یا زهرا (ع) ـ شبکه امام مهدی (عج) - اصفهان؛
مرکز اطلاع رسانی آل البیت (ع) - شبکه امام باقر (ع) ـ شبکه امام صادق (ع) - تهران؛
مرکز اطلاع رسانی آل البیت (ع) - شبکه امام جواد (ع) ـ شبکه امام هادی (ع) - ایلام؛
مؤسسهٔ خیریه راه ایمان ـ تهران.
سیره تقریبی
دیدار هیئتی از علمای اهل سنت عراق
آیتالله سیستانی، در دیدار محسن عبدالحمید، یکی از اعضای شورای حکومتی کشور عراق و هیئتی از علمای اهل سنت، بر وحدت شیعه و سنی تاکید کرد. عبدالحمید که ریاست حزب اسلامی عراق را نیز بر عهده دارد، در پایان این دیدار گفت: ما در دیدار با آیةالله سیستانی، عهد بستیم که هرچه در توان داریم، برای حفظ وحدت و یکپارچگی و استقلال عراق، به کار بندیم. وی از تفرقه میان اقوام مختلف عراقی به عنوان یکی از خطرناکترین حربههای دشمنان یاد کرد و افزود: قرآن، پیامبر و قبلۀ ما یکی است؛ پس هیچ دلیلی وجود ندارد که میان شیعه و سنی، جدایی و تفرقه پیدا شود. عبدالحمید گفت: مردم عراق از شیعه و سنی با هوشیاری در برابر توطئههای دشمنان ایستادند و به هیچ وجه اجازه نداده و نخواهند داد که خللی بین اقوام مختلف در عراق به وجود آید. وی افزود: این درحالی است که بسیاری کوشیدند این طور القا کنند که درصورت سقوط صدام، خونهای شیعیان و سنی ها در خیابان های عراق ریخته خواهد شد. بر پایه این گزارش، در این دیدار هیئتی از اوقاف اهل تسنن و علمای اسلامی به ریاست شیخ محمود خلف الجراد، شیخ احمد الجبوری، حازم الجنابی و شیخ حسن ملا علی، محسن عبدالحمید را همراهی میکردند. [۱۳][۱۴]
اعضای کمیتۀ آماده سازی برگزاری کنفرانس نخبگان و فرهیختگان علمی عراق
وی به هنگام دیدار با اعضای کمیتۀ آمادهسازی برگزاری کنفرانس نخبگان و فرهیختگان علمی عراق، خاطر نشان ساخت: از شما میخواهم سلام مرا به تمام عراقیها برسانید و آنها را به همزیستی مسالمتآمیز در کنار مذاهب، ادیان، طوایف، قومیتها و ملیتها، دعوت کنید. مرجع بزرگ شیعیان عراق تاکید کرد: ما به همزیستی مسالمتآمیز مردم در بین همه طایفه ها و ادیان، ایمان داریم و دانشمندان و فرهیختگان باید مرد و زن عراقی را به سجایای اخلاقی و دوست داشتن بشریت، آگاه سازند. وی یادآورشد: هر ملتی دارای هویت است و ملتی که بی هویت است، ملت نیست و هویت ما، احترام گذاشتن به اسلام و زبان عربی است؛ زیرا این دو، اساس و وجود ماست. وی شدیداً با خروج دانشمندان، پزشکان و فرهیختگان از عراق، جهت دست یابی به مادیات مخالفت کرد و گفت: هرگز نباید آنها دست به چنین کاری بزنند. آنها باید با داشتن احساس مسئولیت، در فراهم کردن شرایط رفاهی و آسایش برای مردم عراق، مشارکت کنند. این مرجع شیعیان عراق با بیان اینکه جایگاه شما دانشمندان در این جامعه، همانند جایگاه انبیا در آن زمان و مکان است، افزود: خودم سختی زندگی را تحمل کردم و در خانۀ خود زندانی بودم. مدتهاست که عراقیها با سختیها و مشکلات روبه رو شدهاند و این، نشانگر عمق تحمل پذیری و بیداری آنهاست.
آیةالله العظمی سیستانی در پایان گفت: ارزش و بهای عراق به وجود شما دانشمندان است. بنابراین، شما را به خدمت کردن به مردم عراق و تحمل مشکلات فرا می خوانم. وی تاکید کرد: عراق کشور شماست و شما باید فرزندان این کشور را با سجایای اخلاقی و توجه به مستضعفان، آشنا سازید.
حفظ حرمت مکانهای مذهبی
سیستانی، حملۀ برخی از نیروهای گارد ملی عراق به مسجد ابوحنیفه در بغداد را محکوم کرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه از نجف، حامد الخفاف سخن گوی آیةالله سیستانی در بیروت گفت: «این حمله به هیچ وجه، قابل پذیرش نیست و ما هرگونه اقدامی که مکانهای مقدس را هدف قرار دهد، محکوم میکنیم.» وی تصریح کرد: «حرمت هیچ مکان عبادتی نباید شکسته شود».
تکریم و حمایت از حقوق ترکمن ها
سیستانی گفت: «ترکمنها در قلب من جای دارند و من به آنها افتخار میکنم». پایگاه خبری «اخبار العراق» امروز به نقل از منابع مطبوعاتی عراق نوشت: «آیةالله سیستانی در دیدار با عباس البیاتی دبیر کل اتحادیۀ اسلامی ترکمنهای عراق با اشاره به حقوق اقلیتهای عراق، بر ضرورت تامین حقوق اقلیتها، ترکمنها و کردهای فییلی (کردهای شیعه) تاکید کرد». آیةالله العظمی سیستانی در پایان این دیدار و به هنگام خداحافظی با البیاتی و هیئت همراه وی گفت:«ترکمنها در قلب من جای دارند و سلام مرا به آنان برسان». وی در پایان با بیان این که او از همان ابتدا آرزو داشته است که ترکمنها در این فهرست انتخاباتی شرکت کنند، تأکید کرد: من به ترکمنها و حقوق آنها افتخار میکنم. [۱۵]
اهتمام به مشارکت اهل سنت در عراق
آیةالله العظمی سیستانی خواستار مشارکت اعراب اهل سنت در دولت آینده عراق شد.
به گزارش مهر به نقل از رادیو آمریکایی «سوا»، عباس بیاتی، عضو ائتلاف عراق یکپارچه تاکید کرد: آیةالله سیستانی مرجع عالی شیعیان بر ضرورت ایفای نقش اهل سنت در تشکیل دولت آینده و مشارکت آنها در تدوین قانون اساسی دائمی عراق، تاکید کرد.[۱۶]
تاکید بر حمایت شیعیان و سنی ها از یکدیگر
جمعی از علمای اهل سنت عراق پس از دیدار با آیةالله العظمی سیستانی در نجف اشرف، مقابله با سازمان القاعده را از همۀ علمای مسلمانان خواستار شدند و از رسانهها خواستند پیام وحدت و برادری مسلمانان عراق را منعکس کنند. شیخ الملا رئیس علمای جنوب عراق دربارۀ دیدار با آیةالله العظمی سیستانی گفت از رسانهها میخواهیم به همه علمای جهان اسلام خبر دهند که آیةالله سیستانی از صمیم قلب خود برای هزارمین بار گفت: من خدمت گزار همه عراقیها هستم و ما از همین جا اعلام میکنیم مراجع تقلید نجف اشرف و مرجع بزرگ شیعیان عراق بر حرمت خون همه مردم عراق، به ویژه خون سنی های عراق، تاکید میکند و از از برادران شیعی و سنی میخواهد از یکدیگر حمایت کنند.
وی افزود: ما از همین جا از علمای جهان اسلام میخواهیم همه خشونتهایی را که برضد عراقیها صورت نمیگیرد، محکوم کنند و به صراحت مردم را از جنایتهای القاعده در عراق، آگاه کنند. این پیام آیةالله سیستانی به همه علمای اسلام است، از سوی دیگر، سید صدرالدین قبانچی درباره دیدار علمای اهل سنت با آیةالله سیستانی گفت ایشان تاکید کردند که من خدمت گزار همۀ عراقیها هستم و آنها را دوست می دارم و میان سنی، شیعی، کرد و مسیحی، تفاوتی قائل نیستم.
وی افزود: علمای سنی که از کردستان، بصره، ناصریه و فلوجه به دفتر آیةالله سیستانی آمده بودند، از این دیدار که نخستین همایش ملی علمای سنی و شیعی به شمار میرود، ابراز خشنودی کردند.
القبانچی با اشاره به ابراز خشنودی آیةالله العظمی سیستانی از بازگشت وحدت و آرامش به عراق، تاکید کرد: آیةالله سیستانی چیزی فراتر از وحدت از ملت عراق انتظار دارد و خواهان حمایت شیعیان و سنیها از یکدیگر است.
شیخ محمد العکلاوی، رئیس علمای اهل سنت کردستان عراق تاکید کرد: نشست ملی علمای مذهبی به منظور اجرای وحدت و مرهم نهادن بر زخم های ملت عراق صورت نمیگیرد. وی بر اهمیت نقش علما در کشور تاکید و خاطر نشان کرد که نقش علما میتواند نقشه سیاسی کشور را تغییر دهد.
العکلاوی ابراز امیدواری کرد که اظهارات دل نشین آیةالله العظمی سیستانی در میان همهٔ مردم عراق، فراگیر شود و به وحدت کلمۀ آنها منتهی شود. [۱۷].
خدمت گزار همه عراقی ها
آیةالله العظمی سیستانی، در دیدار با جمعی از فرهیختگان عراقی گفت: من خادم و خدمتگزار همه عراقی ها هستم.
به گزارش خبرگزاری مهر، به نقل از روزنامۀ «الصباح» عراق، آیةالله العظمی سیستانی، مرجع بزرگ شیعیان عراق گفت: تمام عراقی ها، زندانیان رژیم سابق بودند و من نیز در خانۀ خود زندانی بودم؛ درحالی که اکنون مردم عراق حاکم این کشور هستند. وی به هنگام دیدار با اعضای کمیتۀ آماده سازی برگزاری کنفرانس نخبگان و فرهیختگان علمی عراق، خاطر نشان ساخت: از شما میخواهم سلام مرا به تمام عراقی ها برسانید و آنها را به همزیستی مسالمتآمیز در کنار مذاهب، ادیان، طوایف، قومیت ها و ملیت ها، دعوت کنید. مرجع بزرگ شیعیان عراق تاکید کرد: ما به همزیستی مسالمتآمیز مردم در بین همه طایفه ها و ادیان، ایمان داریم و دانشمندان و فرهیختگان باید مرد و زن عراقی را به سجایای اخلاقی و دوست داشتن بشریت، آگاه سازند. وی یادآورشد: هر ملتی دارای هویت است و ملتی که بی هویت است، ملت نیست و هویت ما، احترام گذاشتن به اسلام و زبان عربی است؛ زیرا این دو، اساس و وجود ماست. وی شدیداً با خروج دانشمندان، پزشکان و فرهیختگان از عراق، جهت دست یابی به مادیات مخالفت کرد و گفت: هرگز نباید آنها دست به چنین کاری بزنند. آنها باید با داشتن احساس مسئولیت، در فراهم کردن شرایط رفاهی و آسایش برای مردم عراق، مشارکت کنند. این مرجع شیعیان عراق با بیان این که جایگاه شما دانشمندان در این جامعه، همانند جایگاه انبیا در آن زمان و مکان است، افزود:
خودم سختی زندگی را تحمل کردم و در خانۀ خود زندانی بودم. مدّتهاست که عراقی ها با سختیها و مشکلات روبه رو شدهاند و این، نشانگر عمق تحمل پذیری و بیداری آنهاست.
آیةالله العظمی سیستانی در پایان گفت: ارزش و بهای عراق به وجود شما دانشمندان است. بنابراین، شما را به خدمت کردن به مردم عراق و تحمل مشکلات فرا می خوانم. وی تاکید کرد: عراق کشور شماست و شما باید فرزندان این کشور را با سجایای اخلاقی و توجه به مستضعفان، آشنا سازید. [۱۸]
پرهیز از ادبیات تشنج آفرین
آیتالله العظمی سیستانی در جمع علمای اهل سنت شرکتکننده در کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی در نجف اشر ف که به حضور وی رسیده بودند، چنین اظهار داشت:
«به شما خوش آمد میگویم که به نجف آمدید و.. . بعد از تعرض به مرقد عسکریین (علیهما السلام) همۀ شیعیان را به آرامش دعوت کردم و از آنها خواستم که واکنشی نشان ندهند و گفتم که این اقدام از طرف اهل سنت نبوده است. من اطمینان دارم که ریشۀ تفرقهافکنی در خارج است. من [در زمان طلبگی] نزد شیخ احمد الراوی که از علمای اهل سنت در سامرا بود، درس خواندم و به ذهنم خطور نکرد که ایشان پیرو مذهب دیگری بودند. همچنین به برخی از پزشکان که از اهل سنت بودند، مراجعه میکردیم و چون ما از طلاب علوم دینی بودیم از ما پول ویزیت نمی گرفتند و اصلا فکر نمیکردند که ما شیعه هستیم یا سنی.... باید بر مشترکات تمرکز کنید و دلیلی ندارد به مسائل اختلافی بپردازید. مشارکت کردن در ایجاد تفرقه، حتی به اندازه یک کلمه یا نصف کلمه، جایز نیست وواجب است که از ادبیات تشنج آفرین پرهیز شود.[۱۹].
پیام به گردهمایی سنی و شیعه عراق در نجف اشرف
آیةالله العظمی سیستانی در پیامی که برای نخستین گردهمایی سنی و شیعه عراق در نجف اشرف فرستاد، چنین مرقوم داشت: هیچ اختلاف واقعی میان شیعیان و سنی ها وجود ندارد و بنده خادم همه عراقیها هستم. بنده همه مردم را دوست دارم. دین اسلام، دین محبت است و از این که دشمنان توانستند میان مذاهب اسلامی تفرقه بیندازند، شگفت زدهام.
حضرت آیةالله العظمی سیستانی در ادامه افزود: برگزاری چنین مراسم و نشست هایی بسیار مهم و مفید است و همگان به این نکته پی میبرند که اختلاف واقعی میان مسلمانان وجود ندارد. اختلاف میان شیعه و سنی تنها در مسائل فقهی منحصر است.
این مرجع تقلید تصریح کرد: شیعیان باید پیش از اهل تسنن به دفاع از حقوق اجتماعی و سیاسی سنیها بپردازند. گفتمان ما بر دعوت به وحدت استوار است و بنده بارها گفته و باز هم میگویم که نگویید سنی ها برادرانمان هستند؛ بلکه آنها نفس و جان ما هستند. من به خطبههای نماز جمعه اهل سنت بیشتر از خطبههای شیعیان گوش میدهم.
آیةالله سیستانی با اشاره به این که هیچ تفاوتی میان شهروند عرب و کرد وجود ندارد، اظهار داشت: بنده در پژوهشهای فقهی از فتوای اهل سنت یاد میکنم. ما در کعبه و نماز و روزه متحد، هستیم. زمانی که سنیها در دوران دیکتاتوری به من میگفتند که شیعه شدهاند، وقتی علت تشیع را از آنان می پرسیدم که تاکید میکردند ولایت اهل بیت (ع) را پذیرفتهاند، من به آنهامیگفتم که علمای سنی از ولایت اهل بیت (ع) دفاع کردهاند.
در بخش پایانی این پیام آمده است: شهروندان سنی همانند شیعیان در قبرهای دسته جمعی زنده به گور شدند. من از همۀ کسانی که در پی حقوق خود هستند، حمایت خواهم کرد.
حضرت آیةالله العظمی سیستانی در این پیام که از جانب وی در مراسم افتتاحیۀ نخستین گردهمایی سنی و شیعۀ عراق در نجف اشرف ارائه شد، چنین بیان کرد: من همه را دوست دارم و دین، همین محبت است و در شگفتم که چگونه دشمنان توانستهاند بین مذاهب اسلامی تفرقه ایجاد کنند.[۲۰])
صدور فتوای جهاد کفایی در مقابل داعش
کشور عراق مورد تهاجم وحشیانه گروه تکفیری داعش قرار گرفت، آیةالله سیستانی در راستای دفاع از حریم عموم مردم عراق، اعم از شیعه و سنی و سایر اقلیتهای دینی و مذهبی، پیامی جهاد کفایی را صادر کرد؛ به طوری که این پیام تاریخی، عامل اتحاد میان اقشار مختلف مردم عراق شد و از سوی همۀ گروهها و همۀ پیروان مذاهب، مورد استقبال کمنظیری قرار گرفت.
پانویس
- ↑ عمدة العلماء المحققین و نخبة الفقهاء المدققین
- ↑ علم رجال به بررسی احوال و اوصاف راویان حدیث و بیان اصول و قواعد آن میپرازد. ناقدان حدیث همواره به بررسی احوال راویان مذکور در سلسله اسناد احادیث پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) اهتمام داشته و از آن به مثابهٔ دانشی کمکی برای علم الحدیث و در نتیجه فقه بهره بردهاند. علمای شیعه و سنی آن را وسیلهای در خدمت علم حدیث و فقه دانسته و در این باب آثار بسیار آفریدهاند و تاکنون این جریان ادامه دارد.
- ↑ علم الحدیث، علمی است که به وسیله آن قول و فعل و تقریر معصوم شناخته میشود.
- ↑ اَلعُروَةُ الوُثْقیٰ کتابی فقهی به زبان عربی، تألیف سید محمد کاظم طباطبائی یزدی (۱۲۴۷-۱۳۳۷ق)، فقیه شیعه که در صد سال اخیر، مبنای فقها و مراجع تقلید شیعه برای بیان فتواهایشان بوده و فقیهان شیعه، نظرات فقهی خود را در حاشیه این کتاب بیان کردهاند. این کتاب به عروه و عروة الوثقی نیز شهرت دارد.
- ↑ طهارت، اصطلاحی فقهی و عنوانی عمومی است برای حالتی که با برخی افعال شرعی مثل وضو، غسل و تیمم پدید میآید و نیز چیزهایی که باعث از بین رفتن نجاسات میشوند و در فقه شیعه به آنها مُطَهِّرات یا پاک کنندهها میگویند.
- ↑ خُمس، پرداخت یک پنجم مازاد درآمد سالانه و برخی موارد دیگر مانند معدن و گنج با شروطی که در فقه آمده است. خُمس از فروع دین است و آیه ۴۱ سوره انفال و بیش از ۱۱۰ حدیث در کتابهای روایی از آن سخن گفتهاند. خمس از موضوعات مهم فقه اسلامی و به طور خاص فقه امامیه است. محاسبه و پرداخت خمس از تکالیفی است که شیعیان در طول زندگی به آن عنایتی ویژه دارند.
- ↑ صوم یا روزهداری خودداری (امساک) از مفطرات در روز به قصد تقرب به خدا را روزه گویند. عنوان صوم در فقه بابی مستقل است که در آن به تفصیل از احکام روزه سخن رفته است.
- ↑ اعتکاف، اقامت در مسجد برای مدتی مشخص (دستکم سه روز) همراه با روزه است. ارکان این عبادت، ماندن در مسجد و روزه است و عبادت یا عمل خاص دیگری برای آن تعیین نشده است. نحوه اقامت و یا خروج از مسجد، احکام و شرایطی دارد که در کتابهای فقهی بیان شده است.
- ↑ رِبا از گناهان کبیره به معنای زیادتر از اصل مال گرفتن که در متون دینی به شدت نهی شده است و رباخواران را افراد مورد لعن خداوند معرفی کردهاند.
- ↑ قاعده اِلزام قاعده فقهی است که بر اساس آن عقاید و احکام دینی هر شخص برای او محترم است و در موارد تفاوت بین فقه شیعه و حکم غیر شیعه، میتوان طرف مقابل را به پذیرش احکام مذهب خودش ملزم کرد؛ هرچند در مذهب شیعه چنین الزامی وجود نداشته باشد. نمونه روشن این قانون، صحیح دانستن سه طلاق یکباره اهل سنت و درست بودن ازدواج با زن طلاق داده شده است.
- ↑ تقیه عبارتست از اخفاء عقیده و اظهار خلاف آن به خاطر مصلحتی مهمتر. تقیه، همه امور را مباح و جایز میکند و ترک آن حرام است مگر تقیه در اظهار کلمه کف ر و برائت جستن از خدا و ائمه (علیهمالسلام) که تا وقتی که شخص بتواند این عمل را انجام ندهد و ضرری بر او نرسیده باشد، ترکش مستحب است. تقیه گاهی خوفی و از ترس ضرر است، گاهی به خاطر جلب دوستی و حفظ و حدت و گاهی به خاطر جلب مصالح دیگر
- ↑ سوره آل عمران:54
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۴/١/١٣٨
- ↑ خبرگزاری فارس، ۴/۴/١٣٨٣.
- ↑ خبرگزاری فارس، ١/٩/١٣٨٣
- ↑ سایت بازتاب، ١٢/١٢/١٣٨٣
- ↑ واحد مرکزی خبر، ٧/٩/١٣٨۶
- ↑ گزارش خبرگزاری مهر، به نقل از روزنامۀ «الصباح» عراق
- ↑ به نقل از حجةالاسلام شیخ حسن صفار از علمای شیعه عربستان،١٠/١١/٢٠٠٨م
- ↑ محرم ١۴٢٨ (منبع سایت شیعه نیوز