علی‌اکبر فیض معروف به «علی مشکینی» یا آیت‌الله مشکینی از روحانیون شیعه مبارز و تاثیرگذار در انقلاب اسلامی ایران و از یاران امام خمینی بود که پس از انقلاب نیز خدمات شایانی به نظام و کشور ایران داشت.

علی مشکینی
علی مشکینی.jpg
نام کاملعلی اکبر فیض
نام‌های دیگرآیت‌الله مشکینی
اطلاعات شخصی
سال تولد1300 ش، ۱۹۲۲ م، ۱۳۴۰ ق
محل تولدایران
سال درگذشت1386 ش، ۲۰۰۸ م، ۱۴۲۹ ق
روز درگذشت8 مرداد ماه
محل درگذشتایران - قم
دیناسلام، شیعه
استادان
  • آیت‌الله العظمی بروجردی(ره)
  • آیت‌الله العظمی محقق داماد(ره)
  • در درس خارج امام خمینی(ره)
آثار
  • اصطلاح الاصول
  • مصطلحات الفقه
  • الفقه الماثور(دوره فقه به طرزی نوین)
  • دروس فی الاخلاق(یک دوره اخلاق عربی)
  • ازدواج در اسلام
  • المنافع العامه(شرح کتاب احیاء الموات شرایع)
فعالیت‌ها
  • عضو و رئیس مجلس خبرگان
  • امامت جمعه قم با حکم امام(ره) و رهبر انقلاب
  • عضویت در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم

زندگی نامه

او در سال 1300 هجری شمسی در روستایی به نام «آللی» از توابع بلوک مشکین و در میان خانواده‌ای متدین و اهل‌علم چشم به جهان گشود. پدرش از اهل‌علم بود و در کسوت روحانیت به تحصیل علم و رتق و فتق امور مردم می‌پرداخت.

پدر او اگر چه به دلیل تنگدستی نتوانسته بود از سال های ابتدایی نوجوانی علوم حوزوی را فرا گیرد، اما در 25 سالگی به شهرهای تبریز، اردبیل و زنجان و پس از آن به نجف رفت تا در این مسیر علم‌آموزی کند.

ایشان خاطرات آن دوران را اینگونه بیان می‌کند: «پدرم چهار سال در نجف بود که نامه نوشت و ما را نیز به آنجا فرا خواند و ما به اتفاق دایی و خانواده به نجف رفتیم». او هنگامی که همراه با پدر در نجف اشرف مقیم بود، به مکتب‌خانه رفت اما هنوز دو سال از اقامت آنان در این شهر نگذشته بود که مادرش درگذشت و آنان مجبور به بازگشت به ایران شدند.

تحصیلات

مقداری از مقدمات علوم دینی را نزد پدر فرا گرفت. پس از مدتی پدر را نیز از دست داد. با رحلت پدر، زندگی برایش سخت شد؛ به گونه‌ای که گفته بود: «پس از فوت پدرم ما یتیم بودیم و هیچ چیز نداشتیم.» اما در این تنگنای زندگی، بنابر وصیت پدرش به اردبیل می‌رود تا «صرف و نحو» را در حوزۀ علمیۀ این شهر بیاموزد. پس از دو سال تحصیل در حوزۀ علمیه شهر اردبیل، به دلیل نارضایتی از وضعیت آموزشی عزم سفر به قم می‌کند. سفر برای او خرج و هزینه داشت که در نهایت با پنج تومان کمک دوستان پدر و یک تومان مساعدت همسایگان یکی از علمای اردبیل – آیت‌الله بادکوبه ای – به همراه دو هم حجره ای خود به شهر مقدس قم عزیمت نمود و به سراغ علماء و اساتیدی رفت که دیگر همچون استادان اردبیل نبودند و همگی از علمای ارشد و ممتاز به حساب می آمدند. و در دیار عش آل محمد شهر قم به تحصیل علوم دینی پرداخت. در آن زمان سایه منحوس رژیم پهلوی بر کشور مستولی و تحصیل در حوزه‌های علمیه بسیار دشوار بود. و در این شرایط دروس دوره سطح را با موفقیت به پایان رساند و در درس خارج فقه و اصول استادان و علماء مشهور دوره خود حاضر شد. پدرش به او گفته بود: «پسرم! در روز قیامت پیش من رو سیاه می‌آیی اگر احکام و عقاید و تفسیر را فرا نگرفته باشی...».

او آغاز تحصیل علوم حوزوی را در قم اینگونه به یاد می‌آورد: «در آن اوقات، مدتی درس مرحوم آیت‌الله حجت کوه‌کمره‌ای، درس خارج مرحوم آیت‌الله بروجردی و آیت‌الله محقق داماد حاضر شدم.» در همان سال ها بود که علی اکبر مشکینی 37 ساله همراه تعدادی از روحانیون و فضلاء و اساتید حوزه طی نامه‌ای به آیت‌الله بروجردی خواستار سازماندهی آموزشی در حوزۀ علمیه قم شد. آنها دوست داشتند که برخی دروس دیگر همچون اخلاق نیز در چارچوب دروس طلاب قرار گیرد. حتی در کنار این نامه رایزنی‌هایی نیز با دیگر علمای بزرگ حوزه انجام شد. و به نتایج خوبی هم در زمینۀ امور آموزشی حوزه رسیدند.

اساتید و دوستان

او در سال‌های تحصیل خود، به محضر عالمان بسیاری شرفیاب شد. نزدیک به هفت ماه در نجف اشرف حضور داشت و در درس‌های خارج استادان آن دیار، حضور پر رنگ داشت. در دروس خارج فقه و اصول آیت‌الله‌العظمی بروجردی(ره) و آیت‌الله‌العظمی محقق داماد(ره) و در درس خارج امام خمینی(ره) شرکت جدی داشت. در سال های تحصیل و پس از آن با فضلا و اساتید بسیار رابطه دوستی داشت که از آن جمله می‌توان آیت‌الله جوادی آملی و آیت‌الله امینی را نام برد.

تدریس

بسیاری از استادان و علمای امروز، از شاگردان وی به شمار می‌آیند که در درس‌های وی شرکت جدی داشته‌اند. وی کتب دوره مقدمات و سطح را بارها تدریس کرده و سال‌ها به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال داشته است. همچنین درس تفسیر آیت‌الله مشکینی و درس اخلاق ایشان از دروس مشهور حوزۀ علمیه قم بوده است.

فعالیت‌ها

آیت‌الله مشکینی در 86 سال زندگی خود پیچ و تاب‌های سیاست را در نوردیده است. در کش و قوس‌های حوادث پیش و پس از انقلاب، آنچه در کلام و عمل او هویداست دفاع از «حکومت اسلامی» آن هم از نوع «مردمی» آن است.

فعالیت‌های آیت‌الله مشکینی و همفکرانش در دوره ای آغاز شده بود که آیت‌الله بروجردی، زعیم حوزه و نهاد مرجعیت به حساب می‌آمد و نگرش‌های سیاسی، مطرود و در حاشیه بود. آنان اگر چه مجال نیافته بودند به برخی دغدغه‌های سیاسی خود بپردازند؛ اما حرکتی را با نوشتن نامه‌ای آغاز کردند. نامه با دست خط علی مشکینی نوشته شد و 200 طلبه و استاد حوزه آن را تنفیذ کردند که سنگ‌بنای یک کار شبه تشکیلاتی برای روزهای آتی شد.

ایشان به اتفاق دوستان مبارز خود در سال 1339 بار دیگر دست‌به‌کار شدند تا گام دوم اصلاح ساختار آموزشی در حوزه را بردارند. وی با شهید دکتر آیت‌الله بهشتی و آیت‌الله ربانی شیرازی برنامه مدون آموزشی طراحی کردند و قرار بود این برنامه در مدرسه علوی آیت‌الله گلپایگانی پیگیری شود که سال‌ها بعد در مدرسه‌ای تحت عنوان «حقانی» رخ‌نمایی کرد. ایشان علاوه بر عضویت در هیئت مؤسس این مدرسه، درس اخلاق و مکاسب نیز می‌گفت. او در آن دوره که کتب آموزشی قداستی داشت و هیچ‌گاه حوزویان حتی حاضر به تغییر فرم نگاشتن آن نمی شدند، رسائل و مکاسب شیخ مرتضی انصاری را تلخیص کرد و در اختیار طلاب آن مدرسه با سبک و سیاق متفاوت با سایر مدارس حوزه علمیه قرار داد.

وی در سال 56 جزو هسته‌ای شد که بار دیگر به ابتکار آیت‌الله شهید بهشتی شکل یافته بود. اعضای این هسته اگر چه با دیگر تشکل‌ها همچون جامعه مدرسین و روحانیت مبارز تهران و همان روحانیونی که در قم به دنبال ترویج تفکر براندازی رژیم وقت بودند، مشترک بودند، اما این هسته گام آخر شکل‌گیری حکومت اسلامی را دنبال می‌کرد. در گروه 11 نفره، ترویج و تئوریزه کردن ولایت و حکومت اسلامی مدنظر بود، اما در این هسته سازماندهی نیروها برای مدیریت حکومت اسلامی پیگیری می‌شد. به‌دنبال آن بود که با یاری سایر روحانیون مقدمات شکل‌گیری یک حزب و حرکت مسلحانه را علیه رژیم فراهم کند که پس از انقلاب، بستری برای حزب جمهوری اسلامی شد.

وی پس از نگارش مقالۀ توهین‌آمیز روزنامۀ اطلاعات درباره رهبرشان در ساعات اولیه بامداد 18 دی، با دیگر علماء گرد هم جمع شدند و اعتراض‌های روزهای آتی را برنامه‌ریزی کردند. پس از قیام 19 دی نیز در دامنه‌دار کردن این اعتراض‌ها در شهرهای دیگر نقش کلیدی داشتند. در آستانه ورود امام خمینی ره به ایران نیز برای وحدت میان روحانیون و دانشگاهیان در مسجد دانشگاه تهران متحصن شدند.

تأسیس مؤسسه الهادی

یکی از فعالیت‌های مهم و برجستۀ وی در عرصۀ فرهنگی، تأسیس مؤسسه الهادی است که به چاپ کتب مفید و اسلامی برای سطوح گوناگون جامعه می‌پردازد و مردم را با حقایق و معارف اسلامی آشنا می‌سازد.

فعالیت‌های سیاسی

فعالیت‌های سیاسی زندگی آیت‌الله مشکینی سرشار از مبارزات و تلاش‌های سیاسی برای تحقق حکومت اسلامی است. وی از نخستین افرادی بود که به نهضت امام خمینی(ره) پیوست. او در جلسات مخفی مبارزان شرکت می‌کرد از این رو حدود چهار ماه در تهران متواری شده بود و سپس ایران را به مقصد عراق ترک کرد. با بازگشت به قم در همان روز اول دستگیر شد و ساواک از او خواسته بود تا 48 ساعت بعد از قم خارج شود. از این رو به مشهد رفت و 15 ماه در آنجا مشغول تدریس شد و بار دیگر به حوزۀ علمیۀ قم آمد و مبارزات را پی گرفت؛ اما پس از مدتی به همراه 27 نفر از اساتید و فضلای حوزه تبعید شد. از این رو در شهر اردبیل به زادگاه خود رفت. ولی پس از سه ماه ساواک وی را دستگیر و به ماهان کرمان و گلپایگان تبعید کرد. وی پس از دو سال نیز به کاشمر تبعید شد و در طول دوره تبعید نیز دست از مبارزه برنمی‌داشت؛ این‌گونه بود که ساواک او را به مکان دیگری منتقل می‌کرد. و یکی از اعضای فعال سیاسی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود.

مسئولیت‌ها

با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آیة الله مشکینی در مسؤولیت‌های گوناگونی به ایفای نقش پرداخت که برخی از آنها به شرح زیر است:

  1. عضویت در خبرگان تدوین قانون اساسی؛
  2. مسئول گزینش و اعزام قضات با حکم امام(ره)؛
  3. ریاست مجلس خبرگان رهبری در هر سه دوره؛
  4. امامت جمعه قم با حکم امام(ره) و رهبر انقلاب؛
  5. عضویت در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم؛
  6. ریاست شورای بازنگری قانون اساسی.

تبیین مسائل مهم سیاسی

او در تبیین مسائل مهم سیاسی گفته است:

گرچه کمبود اساسی در زمینه مسایل دینی است؛ امّا در عین حال آگاهی دادن در امور اجتماعی و سیاسی نیز لازم و ضروری است. آشنایی و تبیین قانون اساسی به ویژه اصول مهم و اساسی آن لازم است.

استکبار با اصل صد و پنجم قانون اساسی در ستیز و مخالفت است، برای این که حکومت اسلامی و شرعیت نظام و شرعیت قانون اساسی و شرعیت نظام اداری کشور، وابسته به وجود رهبر است. مبلّغان با منطق به مردم بگویند و بفهمانند، آنهایی که می‌گویند دیانت از سیاست جدا است چه می‌گویند؟ اسلام منهای روحانیت یعنی چه؟ یعنی بیمارستان منهای دکتر، اگر دکترها را از بیمارستان بیرون ببرند، می‌شود بیمارستان منهای دکتر، در چنین وضعی این دیگر بیمارستان نیست، می شود غسالخانه، اسلام منهای روحانیت معنایش این است.

تألیفات

ایشان در سال‌های عمر خود فعالیت‌های بسیاری را به انجام رساند. بسیاری از استادان و علمای امروز از شاگردان ایشان به شمار می‌آیند که در درس‌های وی شرکت جدی داشته‌اند. او کتب دوره مقدمات و سطح را بارها تدریس کرده و سال‌ها به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال داشته است. همچنین درس تفسیر او از دروس مشهور حوزه علمیه قم بوده است.

از فعالیت‌های مهم وی در این عرصه، تأسیس مؤسسه الهادی است که به چاپ کتب اسلامی برای سطوح گوناگون جامعه می‌پردازد و مردم را با حقایق و معارف اسلامی آشنا می‌سازد.

ایشان کتاب‌های فراوانی در زمینه‌های گوناگون علوم اسلامی تألیف و منتشر ساخته است. برخی از آنها به شرح زیر است:

  1. اصطلاح الاصول
  2. مصطلحات الفقه
  3. الفقه الماثور(دوره فقه به طرزی نوین)
  4. دروس فی الاخلاق(یک دوره اخلاق عربی)
  5. ازدواج در اسلام
  6. المنافع العامه(شرح کتاب احیاالموات شرایع)
  7. مفتاح الجنان(کتاب دعا تکمیل مصباح المنیر)
  8. المواعظ العددیه
  9. واجب و حرام احکام الزامی(دوره فقه)
  10. قصار الجمل(احادیث کوتاه تحت عناوین لغوی دو جلد)
  11. ترجمه قرآن کریم به زبان فارسی
  12. الهدی الی موضوعات نهج البلاغه
  13. المبسوط(تفسیر سوره آل عمران
  14. واجبات و محرمات(استقصاء آنچه در شرع واجب و حرام اعتقادی و عملی است)
  15. تفسیر سوره(ص)
  16. بحث تکامل از نظر قرآن
  17. مسلکنا فی العقائد و الاخلاق و العمل
  18. زمین و آنچه در آن است
  19. تقلید چیست؟
  20. رساله خمس
  21. حاشیه توضیحی بر کتاب مضاربه، عروت الوثقی
  22. نهج البلاغه موضوعی
  23. تحریرالمواعظ
  24. تحریرالمعالم
  25. الرسائل الجدیده
  26. تلخیص المکاسب(در دست چاپ)
  27. تفسیر روان برای نسل جوان(در دست چاپ)
  28. ترجمه و شرح فارسی سه کتاب مضاربه، مزارعه و شرکت در عروت الوثقی(در دست چاپ)

همچنین از وی مقالات بسیاری در نشریات نورعلم، پاسدار اسلام و... و نیز در روزنامه جمهوری اسلامی و... به چاپ رسیده است.

وفات

او در روز 8 مرداد ماه 1386 در سن 86 سالگی درگذشت.

بیانات آیت‌الله خامنه‌ای در مورد ایشان

سه ماه پس از رحلت آیت‌الله مشکینی، جمعی از اعضای خانواده وی در تاریخ 7 آبان سال 86 به دیدار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رفتند و رهبر معظم انقلاب نیز در این دیدار، تعابیر مهمی در مورد آیت‌الله مشکینی مطرح کردند که بخش‌هایی از متن این بیانات منتشر نشده، برای نخستین بار در ویژه‌نامۀ روزنامۀ جوان که به‌مناسبت پنجمین سالگرد درگذشت آن فقیه مجاهد منتشر شد، آمده است.

بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند ان شاءالله درجات مرحوم آقای مشکینی (رضوان الله علیه) را متعالی کند. وجود ایشان واقعاً برای کشور و ملت ما غنیمتی بزرگ و از دست دادن ایشان برای ما خیلی مایه غصه و احساس خسارت بوده است. ولی ایشان (عاش سعیداً و مات سعیداً) زندگی پاکیزه و خوبی را گذراندند و الحمدلله در طهارت، صفا، معنویت و روحانیت هم به لقاء‌الله پیوستند.
مرحوم آقای مشکینی مصداق کامل این حدیث بودند که؛ اذا مات العالم الفقیه ثلم فی الاسلام ثلمه لا یسد ها شیء. واقعاً یکی از آن مصادیق کامل این روایت، ایشان بودند. بزرگانی هستند که می‌روند و جای‌شان خالی می ماند و انسان متأسف می شود. لکن ایشان فقیه جامع الاطرافی بود که همه جهات در او جمع و با تمام وجود، مغز، جسم، زبان ، قلم، زندگی و رفتارش در خدمت اسلام بود.
ما کمتر شبیه ایشان را با این هیأت، وضعیت و جامعیت دیده‌ایم. آقای مشکینی این‌جوری بود. اوایلی که بنده به قم آمده بودم، می‌شنیدم که ایشان جزء فضلای حوزه بودند و تدریس سطوح می‌کردند. اسم ایشان از همان سال‌های تقریباً سی و هفت بود. بعد هم که مبارزات شروع شد، بعضی‌ها بودند که انسان بر حسب طبیعت و هیأت شخصیت‌شان خیلی حدس نمی‌زد به اینکه اینها بیایند و به مبارزه بپیوندند. آقای مشکینی از این قبیل بود که برخلاف این تصور، به میدان مبارزه آمدند و از همان اول بودند. من از سال چهل و دو یادم هست، بعد از آن که امام را زندانی کردند، قم از وجود امام خالی بود و واقعاً انسان احساس غربت می‌کرد.

تلاش‌های زیادی انجام می‌گرفت. یکی از آن تلاش‌ها این بود که عده‌ای از فضلای برجستۀ قم را جمع کنیم، و بخشی از کارهایی را که ممکن باشد حوزه انجام بدهد، انجام بدهند. پایۀ جامعۀ مدرسین هم آنجا گذاشته شد. بنده، اخوی و آقای هاشمی در این قضیه فعال بودیم. از جمله کسانی که بهترین، بیشترین و اولین اجابت را کردند، آقای مشکینی بودند. ایشان پیش همه محترم بودند. من یادم هست، آن زمان، همان سال چهل و دو که امام رضوان‌الله علیه در قم نبودند و در زندان بودند دورۀ محنتی بود برای قم، طلبه‌ها و حوزه، خیلی سخت بود. خیلی تلاش می‌شد. آقایان می‌رفتند. دوستان ما با آقایان تماس می‌گرفتند. همین جماعتی که عرض کردیم تقسیم شدند و قرار شد هر کدام بروند با یک نفر از آقایان مراجع صحبت کنند و از آنها مطالبه کنند و بخواهند بیشتر وارد میدان بشوند، اعلامیه بدهند یا اقدام بکنند ...

حقاً و انصافاً از ایشان هیچ انحرافی از خط و صراط مستقیم در مسئله‌ای دیده نشد و ایشان در مسائل مربوط به حوزه، گروه‌ها، اصل جمهوری اسلامی، امام، در همۀ مراحل گوناگون و در امتحانات سخت که در طول این بیست و چندسال پیش آمد، در صراط مستقیم و در وسط جاده بودند و راه را خوب طی کردند. امتیازاتی هم ایشان داشتند که در خیلی‌ها دیده نمی‌شد و آن اینکه با بیان سلیس مثل آب روان حرف می‌زد. وقتی ایشان صحبت می‌کردند من واقعاً لذت می‌بردم. در بیاناتشان به آیات و روایات اتکا می‌کردند.

ایشان احادیث زیادی حفظ بودند و در خاطر داشتند و به هر مناسبتی در مجامع عمومی یا خاص و در خبرگان با تناسب زمان، نصایح ایشان به روایات و به کلمات ائمه علیهم‌السلام متکی بود. ایشان خوش ذوق بودند. نامه‌نگاری‌هایی که می‌کردند و یاداشت‌هایی که می‌نوشتند، با تعبیرات لطیفی همراه بود. اتفاقاً قبل از وفات‌شان نامه‌ای برای بنده فرستاده بودند. در ذیل نامۀ جامعه مدرسین حاشیه زدند. مطلب خیلی لطیفی با خط قشنگ نوشته بودند. خیلی آدم جامعی بود. بعد هم بی‌اعتنایی ایشان به دنیا. این وجهه‌ای که ایشان در بین مردم، علما و مسئولین داشت و احترامی که امام و مسئولین در طول زمان برای ایشان قائل بودند، هیچ موجب نشد که ذره‌ای در رفتارش و در گفتارش کبر یا غروری به‌وجود آید.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

متن پیام رهبری به مناسبت رحلت

بسم الله الرحمن الرحیم
انالله وانا الیه راجعون
رحلت فقیه مجاهد و پارسا حضرت آیت‌الله آقای حاج میرزا علی مشکینی اعلی‌الله مقامه موجب تأسف و تأثر شدید اینجانب گردید. این روحانی عالیقدر از جمله شخصیت‌های نادری بود که در سراسر عمر با برکت و در مراحل گوناگون زندگی نورانی خویش منشأ برکات فراوان برای حوزه علمیه و مردم مؤمن و اسوۀ اخلاقی و عملی برای شاگردان و ارادتمندان خود بود.
در دوران طاغوت جزو پیشگامان نهضت اسلامی و در دوران جمهوری اسلامی در شمار مجاهدان واقعی و معلم اخلاص و پرهیزگاری و پارسائی محسوب می‌گشت. رفتار و عمل او بیش از بیان شیرین و رسایش، دعوت‌کننده به ایمان و پارسائی و حق‌طلبی و حق‌گوئی بود. جایگاه رفیع او در نظام جمهوری اسلامی و ریاست مجلس خبرگان رهبری از آغاز تشکیل این مجلس که نشانه حرمت و مکانت او در چشم نخبگان و علمای بزرگ و اساتید مبرّز روحانی کشور است، هرگز نتوانست در تواضع و فروتنی او یا در زندگی زاهدانه و دامن پاک او کمترین خدشه‌ای وارد آورد. او جامع علم و عمل، جهاد و زهد و تشخیص و سلوک صائب و مستقیم و بدون انحراف بود. فقدان این عالم ربانی و این روحانی جلیل القدر، ضایعه‌ای بزرگ است. از خداوند متعال علوّ درجات و مغفرت و رحمت واسعه‌اش را برای روح مطهر ایشان مسألت می‌کنم و به ملت ایران و حوزه‌های علمیه و مراجع عظام و علمای اعلام بویژه به خاندان مکرم و بازماندگان محترم و همۀ ارادتمندان و شاگردان ایشان تسلیت عرض می‌کنم.
والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته.

منابع