حضرت موسی
حضرت موسی (علیهالسّلام) | |
---|---|
نام کامل | موسی |
ولادت | زمان فرعون |
محل ولادت | مصر |
پدر | عمران (عمرام) |
کتاب مقدس | تورات |
دین | یهودیت |
طول عمر | 120 یا 126 |
حضرت موسی (علیهالسّلام) از پیامبران بزرگ بنیاسرائیل است که در دین اسلام و در آیات قرآن کریم توجه ویژهای به او شده است. حضرت موسی (علیهالسّلام) سومین پیامبر اولوالعزم و از نسل یعقوب و تبار بنیاسرائیل است. از نسل حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) است و با شش واسطه به آن حضرت میرسد. او پیامبر صاحب شریعت بود و کتاب آسمانی او تورات است.
وجه تسمیه حضرت موسی (علیهالسّلام)
مشهور آن است که موسی صورت عربی لغت عبری موشه است که معنای آن از آب گرفتهشده است. این وجه تسمیه برگرفته از آیه دهم از باب دوم سفر خروج تورات است که میگوید: «و چون طفل نمو کرد (دایه) وی را نزد دختر فرعون برد و او را بمنزله پسر شد و وی را موسی نام نهاد زیرا گفت: او را از آب کشیدم».
وجه دیگر را ابن عباس گفته است:
جهت تسمیه طفل به موسی این است که میان درخت و آب افتاده بوده و آب در زبان قبطی (مو) و درخت (سا) است. [۱]
اما سید عبدالحجت بلاغی با استناد به اینکه در زمان حضرت موسی دیگرانی هم به این اسم گزارش شدهاند. در این وجه تسمیه تردید وارد کرده است. [۲]
ولادت حضرت موسی (علیهالسّلام)
حضرت موسی (علیهالسّلام) زمانی به دنیا آمد که روزگار بنیاسرائیل فوقالعاده دشوار و ناگوار بود، زیرا فرعون مردان و پسران آنان را به قتل میرساند و زنانشان را زنده مینهاد، اکنون حضرت موسی (علیهالسّلام) به دنیا آمده و مادرش در تکاپوی پنهان کردن نوزاد از نظر جاسوسان فرعونی است در اینجا خداوند متعال به مادر حضرت موسی (علیهالسّلام) دستور میدهد که موسی را شیر داده و هنگامی که بر او بیمناک است وی را به رود افکند و ناراحت نباشد که به زودی حضرت موسی (علیهالسّلام) را به خودش باز میگرداند و از پیامبران الهی قرار میدهد وقتی مادرش حضرت موسی (علیهالسّلام) را به آب افکند خاندان فرعون او را از آب گرفتند و همسر فرعون گفت: این نوزاد نور چشم من و تو باشد مبادا او را به قتل برسانی شاید برای ما سودی داشته باشد و او را فرزند خود قرار دهیم.
خواهر حضرت موسی (علیهالسّلام) به دنبال نوزاد راه افتاد تا از عاقبت او باخبر شود و رسید به دربار فرعون و بدون این که کسی متوجه این موضوع شود به فرعونیان گفت من شما را به خانوادهای راهنمایی میکنم و عهدهدار شیر دادن این نوزاد باشد و آنان پذیرفتند و حضرت موسی را به مادرش دادند در حالی که نمیدانستند این مادر اوست و خداوند با این کار چشم مادرش را روشن ساخت. [۳]
اینگونه شد که حضرت موسی در خانه دشمن خویش رشد و نمو یافت و به سن رشد رسید و خداوند متعال بر او حکم و علم داد یعنی عقل، فهم و قدرت بر هدایت جامعه و داوری میان آنها بر حضرت موسی داده شد و این نبود جز به خاطر تقوا و نیکوکاری حضرت موسی (علیهالسّلام) و خداوند پاداش نیکوکاران را این گونه میدهد. [۴]
نسب حضرت موسی (علیهالسّلام)
موسی فرزند عمران از نوادگان یعقوب میباشد. نَسَب او تا یعقوب عبارت است از (موسی بن عمران بن یصهر بن یافث بن لاوی بن یعقوب). (او ۵۰۰ سال بعد از ابراهیم خلیل ظهور کرد.) [۵]
موسی نامی است که از دو جزء تشکیل شده یکی «مو» به معنای آب و دیگری «سی» به معنای درخت است. (در روایاتی دیگر نام مادر موسی را یوکابد گفتهاند) [۶] او را موسی نام نهادند چون گهواره او در کنار درختی در داخل آب بدست آمد. نام مادرش یوخابید [۷] بود که در تورات نیز نامش برده شده است. موسی سه برادر داشت، هارون که بزرگتر از موسی بود و بشر و بشیر که کوچکتر بودند.
فرار حضرت موسی (علیهالسّلام) از فرعونیان
حضرت موسی (علیهالسّلام) داخل شهر شد و دید دو نفر با هم دعوا میکنند که یکی از بنیاسرائیل و موحد و آن دیگری از فرعونیان است، بنیاسرائیلی از حضرت موسی (علیهالسّلام) کمک خواست و حضرت مشتی بر آن مرد فرعونی زد و او کشته شد، وقتی حضرت موسی (علیهالسّلام) دید این فرعونی کشته شد.
در شهر هراسان میگشت که بالاخره فرعون او را مجازات خواهد کرد تا این که مرد بنیاسرائیلی باز از حضرت موسی (علیهالسّلام) کمک خواست ولی حضرت فرمود تو شخصی هستی که دچار گمراهی هستی و هر روز با کسی درگیری داری و در این بین مردی با سرعت خود را به حضرت موسی (علیهالسّلام) رساند که فرعون در صدد قتل توست و من خیرخواه توأم و موسی هراسان از شهر خارج گشت و به سوی مدین محل زندگی حضرت شعیب (علیهالسّلام) حرکت نمود. [۸]
ازدواج حضرت موسی (علیهالسّلام) با دختر شعیب (علیهالسّلام)
حضرت موسی (علیهالسّلام) از دست فرعونیان فرار کرد و به سوی مدین حرکت نمود و وقتی به آنجا رسید دید مردم در کنار چاهی برای گوسفندان شان آب میدهند اما دو دختر در کناری ایستاده اند تا وقتی همه رفتند آنها نیز به گوسفندان خود آب دهند و حضرت موسی (علیهالسّلام) به آن دو کمک کرد و سپس به درگاه الهی عرضه داشت: «پروردگارا من به آن چه تو برایم عطا کنی نیازمندم».
این دو دختر جریان کمک مرد غریبه را به پدرشان گفتند و پدر در فکر این شد که از موسی (علیهالسّلام) تشکر کند و وقتی او را مردی با ایمان یافت، پیشنهاد ازدواج با یکی از دخترانش داد و حضرت موسی (علیهالسّلام) قبول کرد که در عوض ده سال کار برای حضرت شعیب (علیهالسّلام) با دختر او ازدواج کند و این گونه شد که حضرت موسی (علیهالسّلام) در شهر مدین با دختر شعیب که از پیامبران الهی بود ازدواج کرد و پس از تمام شدن مدت، به همراه خانوادهاش از مدین به سوی مصر حرکت نمود. [۹] و در همین مسیر برگشت بود که خداوند وی را به پیامبری مبعوث نمود تا به سوی فرعون رفته و او را به یگانگی خداوند دعوت کند. [۱۰]
نبوت حضرت موسی (علیهالسّلام)
خداوند متعال وقتی حضرت موسی (علیهالسّلام) را آماده برای نجات قوم بنیاسرائیل یافت بر او وحی نمود که به سوی فرعون برو و او را به راه راست دعوت نما و در این میان معجزاتی هم به حضرت داد از جمله اژدها شدن عصا و روشنایی و درخشش دست (ید بیضا).
حضرت موسی (علیهالسّلام) به خداوند عرضه داشت که من از فرعونیان کسی را کشته ام پس برایم وزیری ده که برادرم هارون به این امر سزاوارتر است و خداوند دعایش را اجابت نمود و هارون را وزیر و یاور و تصدیق کننده حضرت موسی (علیهالسّلام) قرار داد ولی فرعون و قومش نه تنها نبوت وی را نپذیرفتند، بلکه او را ساحری دانستند که میخواهد قدرت را از فرعون بگیرد و خداوند حضرت موسی (علیهالسّلام) و قومش را از فرعونیان نجات داد و رسالتش را بر همگان ثابت نمود و فرعون را با همه لشکریانش در دریا غرق نمود تا عبرتی باشد برای همه مستکبران و نیز پندی برای مؤمنان که چگونه خداوند یار و یاور مؤمنان است. [۱۱] سرگذشت حضرت موسی (علیهالسّلام) و پندها و عبرتهای این تاریخ فراتر از آن است که در این نوشتار مجال طرح آنها باشد، لذا به طور خلاصه اشاره میشود:
- حضرت موسی (علیهالسّلام) و نجات دادن قومش از دست فرعونیان و رد شدن از دریا با معجزه الهی. [۱۲]
- رفتن حضرت موسی (علیهالسّلام) به طور سینا و عبادت با خداوند متعال و رو آوردن قومش به گوساله پرستی در غیاب آن حضرت و با انحراف سامری. [۱۳]
- بهانهگیریهای قوم بنیاسرائیل از حضرت موسی (علیهالسّلام) پس از آن که به اشتباه و گمراهی خود به گوساله پرستی پی برده و خداوند توبه آنها را پذیرفته بود. [۱۴]
- داستان ملاقات حضرت موسی (علیهالسّلام) و یکی از بندگان برگزیده خداوند. [۱۵]
معجزه ید بَیضَاء حضرت موسی (علیهالسّلام)
معجزه ید بیضاء (دست تابان) از جمله معجزات نهگانه حضرت موسی (علیهالسّلام) بوده است. [۱۶] قرآن در سورههای اعراف، طه، شعراء، نمل و قصص از آن یاد کرده [۱۷] و آن را چنین نقل کرده است: «اسْلُکْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ: دستت را در گریبانت ببر تا بدون هیچ عیبی سفید و درخشان بیرون آید». [۱۸]
بنا بر آیات قرآن این معجزه یکبار قبل از رفتن موسی به ملاقات فرعون و برای آمادگی حضرت موسی (علیهالسّلام) رخ داد [۱۹] بار دیگر در نزد فرعون، واقع شد. [۲۰]
دست نورانی حضرت موسی (علیهالسّلام)
بنابر نظر برخی از مفسران اعجاز ید بیضاء به این نحو بوده که دست حضرت موسی (علیهالسّلام) نورانی گشته و از آن نور پراکنده میشد. [۲۱] نور این دست به نحوی بود که برای همه افراد حاضر در نزد فرعون قابل دیدن بود. برخی از روایات نیز بر این مطلب دلالت دارند. [۲۲]
دست سفید حضرت موسی (علیهالسّلام)
برخی دیگر از مفسران معتقدند که رنگ پوست حضرت موسی (علیهالسّلام) گندمگون بوده است. در این اعجاز دست حضرت موسی (علیهالسّلام) کاملا سفید گشته و همین سبب تعجب دیگران گشت. [۲۳]
قرآن کریم و حضرت موسی (علیهالسّلام)
قرآن کریم یکی از بهترین و مؤثرترین طریق بیداری بشریت را مطالعه تاریخ پیشینیان قرار داده و فرمود: «آیا برای هدایت آنها همین کافی نیست که بسیاری از اقوام گذشته را که در عصرهای پیشین زندگی میکردند، هلاک کردیم». [۲۴]
سرگذشت حضرت موسی (علیهالسّلام) نیز پر از درسها، پندها، عبرت ها و پیامهای سرنوشتساز است که هدایت جامعه در گرو نگاهی عمیق به این درسها است و لذا در قرآن کریم بارها به این مطالب اشاره شده است به طوری که حدود 136 مرتبه نام مبارک حضرت موسی (علیهالسّلام) در قرآن ذکر شده و فرعون که نماد استکبار و استثمار و طغیان بود، 74 مرتبه و بنیاسرائیل قوم حضرت موسی (علیهالسّلام) 33 مرتبه و یهود و یهودیان حدود 20 مرتبه و بیش از 31 مرتبه اهل کتاب تکرار شده است که بیانگر اهمیت رخدادهایی است که در داستان حضرت موسی (علیهالسّلام) و قومش اتفاق افتاده و برای هدایت جامعه سرنوشتساز است.
فهرست آیات مرتبط با حضرت موسی (علیهالسّلام)
آیات زیر آیاتی هستند که نام حضرت موسی (علیهالسّلام) یا داستانی مرتبط با آن حضرت در آنها ذکر شده است:
سوره بقره، آیه 51-67• سوره بقره، آیه 92 • سوره بقره، آیه 108 • سوره بقره، آیه 136 • سوره بقره، آیه 246-248 •سوره آل عمران، آیه 84 • سوره نساء، آیه 153 • سوره نساء، آیه 164 • سوره مائده، آیه 20-24• سوره انعام، آیه 84 • سوره انعام، آیه 91 • سوره اعراف، آیه 103-104 • سوره یونس، آیه 75-88 • سوره هود، آیه 17 • سوره هود، آیه 96 • سوره ابراهیم، آیه 5-8 • سوره اسراء، آیه 101 • سوره کهف، آیه 60 • سوره مریم، آیه 51 • سوره طه، آیه 9-19 • سوره انبیاء، آیه 48 • سوره شعراء، آیه 43-48• سوره نمل، آیه 7-10 • سوره قصص، آیه 10-20 • سوره احزاب، آیه 7 • سوره احزاب، آیه 69 • سوره صافات، آیه 114 • سوره صافات، آیه 120 • سوره شوری، آیه 13 • سوره زخرف، آیه 46 • سوره نازعات، آیه 15 • سوره اعلی، آیه 19
نمونه آیاتی که نام حضرت موسی (علیهالسّلام) در آنها آمده
- «سَلَامٌ عَلَی مُوسَی وَ هَارُونَ»: سلام بر موسی و هارون. [۲۵]
- «وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَی أَرْبَعِینَ لَیْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ»: و (به یادآورید) هنگامی را که با موسی چهل شب وعده گذاردیم؛ (و او، برای گرفتن فرمانهای الهی، به میعادگاه آمد؛) سپس شما گوساله را بعد از او (معبود خود) انتخاب نمودید؛ در حالی که ستمکار بودید. [۲۶]
- «وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَی الْهُدَی وَأَوْرَثْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ الْکِتَابَ»: و ما به موسی هدایت بخشیدیم، و بنیاسرائیل را وارثان کتاب (تورات) قرار دادیم. [۲۷]
- «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَی بِآیَاتِنَا إِلَی فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَقَالَ إِنِّی رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ»: ما موسی را با آیات خود به سوی فرعون و درباریان او فرستادیم؛ (موسی به آنها) گفت: من فرستاده پروردگار جهانیانم. [۲۸]
حضرت موسی (علیهالسّلام) در روایات
- پیامبر خدا (صلّیالله علیه وآله) فرمودند: حضرت داود (علیهالسّلام) در روز شنبه به مرگ ناگهانی درگذشت. پس پرندگان با بالهای خود بر او سایه افکندند. موسی کلیم الله (علیهالسّلام) نیز در تیه (بیابان برهوت) مرد. پس آواز دهندهای از آسمان جار زد: موسی (علیهالسّلام) مرد و کیست که نمیرد؟ [۲۹]
- پیامبر خدا (صلّیالله علیه وآله) فرمودند: موسی در حالی برانگیخته شد که گوسفندان خانواده خود را میچراند و من نیز در حالی برانگیخته شدم که گوسفندان خانواده ام را در جیاد میچراندم. [۳۰]
- امام زینالعابدین (علیهالسّلام) فرمودند: آخرین سفارشی که خضر به موسی بن عمران علیهماالسلام کرد این بود: هیچ کس در دنیا با کسی نرمی نکند مگر آن که خداوند عزوجل در روز قیامت با او نرمی کند. [۳۱]
- امام صادق (علیهالسّلام)[۳۲]: به آن چه امید نداری امیدوارتر باش تا به آنچه امید داری؛ زیرا موسی (علیهالسّلام) رفت که مقداری آتش بیاورد اما وقتی به سوی خانواده خود برگشت، پیامبری مرسل بود. [۳۳]
- امام صادق (علیهالسّلام): موسی بن عمران علیهالسلام گفت: پروردگارا، کدام عمل نزد تو برتر است؟ فرمود: دوست داشتن کودکان؛ زیرا سرشت آنان بر توحید من است و اگر آنها را بمیرانم، به رحمت خود به بهشتشان میبرم. [۳۴]
- خداوند خطاب به موسی (علیهالسّلام) فرمود: «یا موسی، لاتُطَوِّلْ فی الدُّنْیا أملَکَ فَیَقْسُوَ قَلْبُکَ، والقاسِی القلبِ منّی بَعِیدٌ»: ای موسی! در دنیا آرزوی دراز نکن که قلبت سخت میشود و انسان سخت دل از من بدور است. [۳۵]
- روایت شده است که موسی (علیهالسّلام) گفت: پروردگارا! مرا از نشانه خشنودی خود از بندهات خبر ده. خدای تعالی به او وحی فرمود: هرگاه دیدی که من بندهام را برای طاعت خود آماده و از معصیتم روی گردان میکنم، این نشانه خشنودی من است. [۳۶]
پانویس
- ↑ حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، (بلاغی سید عبدالحجت)، جلد اول، ص248
- ↑ حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، (بلاغی سید عبدالحجت)، جلد اول، ص249
- ↑ قصص / 3ـ13؛ ر. ک: نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1398ق، ج15، ص136
- ↑ قصص / 3ـ13؛ ر. ک: نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1398ق، ج15، ص136
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان، ج۱، ص۲۱۰
- ↑ طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱، ص۲۷۴
- ↑ رضوی، جواد، قصههای قرآن، ص۲۸۳
- ↑ قصص / 15ـ22؛ ر. ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1374ش، ج16، ص21
- ↑ قصص / 28 ـ 23؛ ر. ک: طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، اسلام، 1378ش، ج10، ص221
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374ش، ج6، ص69؛ ر. ک: تفسیر هدایت (ترجمه من هدی القرآن)، ترجمه گروهی از مترجمان، مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس، 1377ش، ج9، ص287
- ↑ قصص / 29ـ45؛ یونس / 75ـ86؛ اعراف / 103ـ126؛ بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، مؤسسه البعثه، 1415ق، ج4، ص624
- ↑ طه / 77ـ79؛ بقره / 49ـ50
- ↑ طه / 83ـ99؛ بقره / 51ـ54؛ اعراف / 153ـ148
- ↑ بقره / 55ـ74؛ مائده / 20ـ26
- ↑ کهف / 60ـ82
- ↑ سوره نمل، آیه ۱۲
- ↑ سوره اعراف: آیه۱۰۸؛ سوره طه، آیه۲۲؛ سوره شعراء، آیه۳۳؛ سوره نمل، آیه۱۲؛ سوره قصص، آیه۳۲
- ↑ سوره قصص، آیه ۳۲
- ↑ سوره طه، آیه ۲۲- ۲۴
- ↑ سوره شعراء، آیه ۳۳-۳۴
- ↑ شبر، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۸۰؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۰۵
- ↑ قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۴۰
- ↑ شیخ طوسی، التبیان، ج۴، ص۴۹۲؛ مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۳۷۵
- ↑ طه / 128
- ↑ سوره صافات، آیه 120
- ↑ سوره بقره، آیه 51
- ↑ سوره غافر، آیه 53
- ↑ سوره زخرف، آیه 46
- ↑ حکم النبی الأعظم صلی الله علیه و آله و سلم، (محمدی ری شهری)، ج2، ص500
- ↑ سبل الهدی والرشاد فی سیرة خیر العباد (محمد بن یوسف صالحی دمشقی)، ج7، ص411
- ↑ بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج13، ص294.
- ↑ ر. ک:مقاله امام صادق(ع)
- ↑ بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج68، ص144
- ↑ بحارالانوار(علامه مجلسی)، ج101، ص97
- ↑ بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج70، ص398
- ↑ بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج67، ص26