مقداد
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۰۹:۵۰، ۶ اکتبر ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید. |
نام | مقداد |
---|---|
نام کامل | ابوسعید مقداد بن عمرو بن ثعلبه بن مالک بن ربیعه بن عامر بن مطرود البهرائی الکندی |
کنیه | ابومعبد • ابوسعید |
دلیل شهرت | یکی از ارکان اربعه |
زادگاه | یمن |
زادروز | ۱۶ عامالفیل (۲۴ سال قبل از بعثت) در حضرموت |
محل زندگی | حضرموت، مکه، مدینه |
زمان اسلام آوردن | جزء نخستین گروندگان |
هجرت به | حبشه و مدینه |
حضور در جنگها | بدر و جنگهای دیگر |
نقش برجسته | از یاران برجسته امام علی (ع) |
دیگر فعالیتها | مخالفت با خلفاء خصوصاً در واقعه سقیفه |
درگذشت | ۳۳ق مدینه |
مدفن | مدینه (قبرستان بقیع) |
مقداد بن عمرو، معروف به مقداد بن اسود سیزدهمین نفری است که مسلمان شد از این رو جزء سابقین در اسلام است و همچنین جزء هفت نفری است که نخستین بار اسلام خود را اظهار نمودند، او دو دفعه هجرت نمود و معروف به (هاجر الهجرتین) است، یکبار بر اساس دستور پیامبر(ص) همراه عدّه ای از مسلمانان به حبشه هجرت کرد و مرتبه دوم به مدینه هجرت نموده است.
مقداد پس از رحلت پیامبر(ص)، از جانشینی امام علی(ع) حمایت کرد و با ابوبکر بیعت نکرد و از معدود افرادی بود که در تشییع حضرت زهرا(س) حضور داشت. مقداد را از مخالفان سرسخت خلافت عثمان برشمردهاند.
در روایات اهل بیت از مقداد به نیکی یاد شده و از رجعتکنندگان در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) معرفی شده است. نقل روایاتی از پیامبر(ص) به مقداد منسوب شده است.
مقداد کیست
مقداد فرزند «اسود بن عمرو بن ثعلبه كندی بهرائی» معروف به مقداد بن اسود و مقداد كندی است. مقداد از پیشگامان در اسلام و از اصحاب جلیل القدر رسول خدا (ص) بود. وی از مهاجرین به حبشه است كه به مكه بازگشت ولی نتوانست با پیامبر خدا (ص) به مدینه هجرت نماید و بعدها با عبیده بن حارث كه به نمایندگی پیامبر (ص) به مكه آمد و با مشركان ملاقات داشت، توانست با او به مدینه مهاجرت نماید. [۱]
وی در جنگهای بدر و احد و سایر غزوه های اسلام شركت كرد و در دیانت و ایمان بسیار محكم و ثابت قدم بود. ابن مسعود نقل میكند: نخستین مسلمانانی كه اسلام خود را اظهار كردند، هفت نفر بودند كه مقداد بن اسود، عمّار و بلال از جمله آنان هستند. [۲]
پیامبر خدا (ص) در مدینه میان او و جبّار بن صخر عقد برادری بست و ضباعه دختر زبیر بن عبدالمطلب (دختر عموی خود را) به ازدواج او در آورد. او پسر و دختری به نام عبداللَّه و كریمه به دنیا آورد، عبداللَّه در جنگ جمل در لشكر عایشه بود و به قتل رسید. و چون امیرمؤمنان (ع) بر كشتهاش عبور كرد فرمود: « بئس ابن الأخت أنت؛ تو بد خواهرزادهای بودی.» [۳]
مقداد از اركان اربعه [۴] است كه پس از رحلت پیامبر خدا (ص) در صراط مستقیم باقی ماند و هرگز به انحراف نرفت و از اصحاب باوفا و یاران مخلص امیرالمؤمنین علی (ع) گردید [۵] و تا عصر عثمان كه زنده بود در خلافت بلافصل آن حضرت تلاش بی وقفه مینمود و در ماجرای خلافت ابوبكر در سقیفه و خلافت عمر و عثمان صریحاً به مخالفت برخاست و از ولایت حضرت علی (ع) دفاع نمود.
مقداد در روز غدیر
بعد از رویداد غدیر و نصب علی(ع) به امارت مسلمانان، به وسیله پیامبر(ص)، آن حضرت به گروهی كه نامشان را بردند، فرمان دادند: برخیزند و بر علی، به خاطر امیری اش بر مسلمانان تبریك بگویند و مقداد جزو آنان بود. آنان از جای برخاسته، بر علی(ع) سلام دادند و بیعت كردند. مقداد در آن روز با علی بیعت كرد و تا آخر عمرش بر این بیعت استوار ماند و پیمان را نشكست.
امیر مؤمنان علی(ع) خود، ماجرا را اینگونه توضیح میدهند:
فقال النبی(ص) : قُمْ یا سلمان، قم یا مقداد، قم یا جندب، قم یا عمّار... فبایعوا لأخی علی(ع) و سلّموا علیه بامرة المؤمنین، فقاموا باجمعهم فبایعوا لی وسلّموا علیّ بِإِمْرَة المؤمنین. [۶]
پیامبر(ص) فرمود: به پا خیزید سلمان، مقداد، جندب و عمار! ... با علی، برادرم بیعت كنید و بر او به عنوان امیرمؤمنان سلام كنید. آنان همگی برخاستند و بر من، به عنوان «امیرمؤمنان» سلام كردند.
بهشت، مشتاق مقداد
مقداد، به جهت عظمت و والایی شأنی كه داشته، جزو چهار نفری است كه بهشت مشتاق دیدار آنها است.
عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ الْمَدَائِنِیِّ، عَنْ عِیسَی بْنِ حَمْزَةَ قَالَ: قُلْتُ لأَبِی عَبْدِاللهِ(علیه السلام): الْحَدِیثُ الَّذِی جَاءَ فِی اْلأَرْبَعَةِ. قَالَ: وَ مَا هُوَ؟ قُلْتُ: اْلأَرْبَعَةُ الَّتِی اشْتَاقَتْ إِلَیْهِمُ الْجَنَّةُ؟ قَالَ: نَعَمْ مِنْهُمْ سَلْمَانُ وَ أَبُوذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ وَ عَمَّارٌ. [۷]
عمرو بن سعید مدائنی نقل كرده از قول عیسی بن حمزه كه گفت: از امام صادق(ع) درباره آن چهار نفر پرسیدم، حضرت فرمود: كدام چهار نفر؟ گفتم: چهار نفری كه بهشت مشتاق آنان است؟ فرمود: آنها سلمان، ابوذر، مقداد و عمار هستند.
مقداد، در ماجرای دفن شبانه حضرت زهرا(س) در كنار علی(ع) حضور داشت و هرگز روی خوش به مخالفان علی(ع) نشان نداد.
عسرت روزگار و صبر مقداد
مقداد، به لحاظ معیشت، در سختی روزگار میگذراند و بر این عسرت، شاكر و صبور بود؛ چنانكه نقل است كه علی(ع) در دوران پیامبر گرامی اسلام(ص)، در خانه چیزی نداشتند.
عبدالله بن مسعود گوید: علی(ع) به نزد ابیی ثعلبه جهنی رفتند و دیناری برای رفع نیاز زندگی زهرا(س) تهیه كردند. تا برای خانه چیزی فراهم نمایند؛ زیرا سه روز بود كه چیزی در خانه برای رفع گرسنگی نداشتند. حضرت، پول را گرفت و به سمت بازار رفت تا چیزی تهیه كند.
فمرّ بالمقداد قاعداً فی ظلّ جدار قد غارتا عیناه من الجوع فقال له علی(علیه السلام) : یا مقداد ما أقعدك فی هذه الظّهیرة فی ظلّ هذا الجدار؟ فقال: یا أبالحسن، أقول كما قال العبد الصالح لما تولّی إِلَی الظّلّ، ربّ إنّی لما أنزلت إلیّ من خیر فقیر، قال(علیه السلام) مذ كم؟ فقال: مذ أربع یا ابالحسن، قال علیّ(علیه السلام): فنحن منذ ثلاث و أنت منذ أربع، أنت أحقّ بالدینار. خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ منابع بدون نام باید محتوا داشته باشند
حضرت هنگام گذر از راهی، دید كه مقداد در سایه دیواری نشسته و چشمانش به كاسه سر رفته است. پرسید: ای مقداد! چرا وسط ظهر در اینجا نشستهای؟ مقداد گفت: ای ابا الحسن! به تو میگویم آنچه را كه عبدصالح به خدا گفت؛ كه ای خدا! من به لقمهای نان محتاجم. حضرت پرسید: مقداد! از چه زمانی غذا نخوردهای؟ مقداد گفت: چهار روز است. حضرت فرمود: ما سه روز است كه غذا نخوردهایم و تو چهار روز! پس آن دینار را به مقداد داده فرمودند: تو به این پول سزاوارتری.
مقداد درحالی كه روزگار به عسرت و سختی میگذراند، همواره صابر، شكور و سپاسگزار بود؛ «وكان المقداد بن اسود، صبوراً قوّاماً شكوراً». [۸]
صبر و بردباری مقداد به حدّی بود كه سلمان با آن عظمت و مكانت، بهپایش نمیرسید.
ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل كرده كه پیامبر(ص) خطاب به سلمان فرمود:
یا سلمان! لو عرض علمك علی المقداد لكفر، یا مقداد لو عرض صبرك علی سلمان لكفر. [۹]
ای سلمان! اگر علم تو به مقداد عرضه شود، كافر میشود. ای مقداد! اگر صبر تو هم بر سلمان عرضه شود، كافر میگردد.
وفات مقداد
مقداد بن اسود کندی، این صحابه والاقدر پیامبر و یار وفادار و صبور و بیدار علی (ع) پس از عمری ایمان و هجرت و جهاد و مقاومت و طرف داری از ولایت و وفا به پیمان غدیر، در سال 33 هجری چشم از جهان فرو بست، در حالی که هفتاد سال از عمرش می گذشت.
وقتی که از دنیا رفت، در جُرُف (منطقه ای اطراف مدینه) بود. پیکر مطهّر او را از همان جا تشییع کردند و با احترام به مدینه آوردند. وصیت کرده بود که عمار یاسر بر او نماز بخواند. چنین عمل کردند و سپس در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد. [۱۰]
پانویس
- ↑ اسد الغابه, ج 4, ص 409؛ الغدیر, ج 9, ص 116
- ↑ مستدرك حاكم, ج 3, ص 393
- ↑ طبقات الكبری, ج 8, ص 46
- ↑ طبقات, ج 1, ص 81
- ↑ رجال طوسی ,ص 57, ش 1
- ↑ الهدایة الكبری، حسین بن همدان الخصیبی، مؤسسة البلاغ، بیروت، لبنان، ١٩٩١ م، ص١٠٢
- ↑ الاختصاص، محمد بن نعمان المفید، علی اكبر الغفاری، جماعة المدرسین، بیتا، ص١١
- ↑ شرح الاخبار، قاضی نعمان المغربی، ج٢، مؤسسة النشر الاسلامی لجماعه المدرسین، بیتا، ص٢۶
- ↑ شرح الاخبار، قاضی نعمان المغربی، ج٢، مؤسسة النشر الاسلامی لجماعه المدرسین، بیتا، ص٢۶
- ↑ اسدالغابه, ج 4, ص 411؛ سیر اعلام النبلاء ج 3, ص 241؛ مستدرك حاكم, ج 3, ص 392