توحید الهیه (آیین اکبریه)

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۸ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۴۹ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی')

«توحید الهیه» یا آیین اكبریه، مذهب منسوب به ابو الفتح جلال الدین محمد اكبر سومین پادشاه گوركانى هند است.

شرح حال موسس

جلال الدین محمد اكبر در سال 1542 میلادى در «امركت» از بلاد سند متولد شد و در 14 فوریه سال 1556 میلادى در پنجاب تاجگذارى كرد و در 16 اكتبر سال 1605 میلادى درگذشت و تخت سلطنت را به پسرش جهانگیر داد.وی فرزند همایون پسر بابر و مادرش مادرش حمیده بیگم از نوادگان شیخ احمد جام ژنده پیل بود و مدت نیم قرن بر سراسر هند حكومت كرد و سیاست و دلیرى را با تفكر و متانت در هم آمیخت. وی در عمر دراز خود توفیق سوادآموزى نیافت و خواندن و نوشتن نمى‏دانست، ولى ذهنى وقاد و هوشى فراوان داشت. وى قوانین ظالمانه را از هندوان و طبقه ‏اى كه نجس (پاریا) خوانده مى‏ شدند برداشت و نخستین كسى بود كه پیش از گاندى آن طبقه را با طبقه دیگر برابر کرد. وى با این كه مسلمان و مسلمان زاده بود، اما با زنى راجه‏پوتى از هندوان ازدواج كرد و عجیب ‏تر این كه قرص خورشید را قبله‏ گاه همه پیروان خود قرار داد. او دومین پادشاهى است كه پس از آمون ‏هوتپ چهارم (1375- 1358 قبل از میلاد مسیح) از فراعنه شهر «تب» در مصر باستان، از میان هزاران خدایان گوناگون، تنها قرص خورشید را كه آتون نام داشت به خدایى برگزید و خود را به نام اخناتون یعنى دوستدار آتون (خورشید) ملقب کرد. گفته‏ اند كه برانگیزنده این فكر، اتحاد ادیان و صلح كل، نغمه ‏اى بود كه وى از رامشگرى هندى، به نام «هاریداسا» شنیده بود و این آواز دل ‏انگیز، او را به چنین تفكرى برانگیخت.[۱]

تلاش تقریب گونه موسس

این پادشاه در سال 975 هجرى براى نزدیك تر كردن دل هاى مردم سرزمین خویش به یكدیگر؛ از برهمنان گرفته تا سیك ها و صوفیان تا جوكیان، و از بودائیان تا زرتشتیان و از سنیان تا شیعیان، به منظور برانداختن ریشه دشمنی ها و اختلافات فرق و ادیان كشور پهناور هند، با استفاده از مسائل و اعتقادات مشترك و مورد قبول ادیان و مذاهب مختلف، بر اساس صلح كل به راهنمایى بعضى از وزیران و دانشمندان دربار خویش، چون شیخ مبارك تاگورى و دو فرزندش ابو الفیض و ابو الفضل علامى و ملا احمد تهتهى (تتوى) و دیگران، مذهبى ابداع كرد و آن را توحید الهى نام نهاد. بدیهى است جمعى از علماى اسلام و دیگر ادیان به مخالفت او برخاستند، اما اكبر مخالفان را از میان برداشت. موافقان نیز او را «صاحب ملكه اجتهاد» و ظل الله دانسته، اطاعت وى را تالى اطاعت امر الهى و واجب شرعى و فرض عینى پنداشتند. آن گاه در یکی از روزهای جمعه سال دوازدهم جلوس خود در شهر فتح پورسیگرى، اكبر پس از نماز جمعه در مسجد جامع بر منبر رفت و در برابر مردم خود را مظهر نام الهى و امام مفترض الطاعه اعلام كرد و این اشعار را كه ابو الفیض «فیض دكنى» سروده بود، خواند. خداوندى كه ما را خسروى داد دل دانا و بازوى قوى داد به عدل و داد ما را رهنمون كرد به جز عدل از خیال ما برون كرد بود وصفش ز حد فهم برتر تعالى شانه الله اكبر سپس دستور داد تا در هر شب جمعه علما و مشایخ اسلام شیعه و سنى، كشیشان، یسوعیان، احبار یهود، موبدان زرتشتى، پاندیت هاى برهمن حتى ملحدان، دهریان و طبیعیا، با آزادى کامل در چهار ایوانى كه به همین قصد در قصر خود بنا كرده بود با یكدیگر به بحث و استدلال بنشینند و خود نیز در بحث ها شركت مى ‏جست و داورى مى ‏كرد. [۲]

اقدامات موسس

موسس فرقه، قانون «جزیه» را از هندوان برداشت و هندوان و مسلمانان را از این لحاظ برابر دانست. آزار حیوانات و كشتن گاو را نیز بر اساس مذهب برهمنان هند ممنوع کرد. سپس مقرر کرد كه جمعى از دانشمندان به ترجمه كتب علمى و فلسفى هند بپردازند، از این جهت كتاب مهابهاراتا و رامیانه و كتبى دیگر به فارسى برگردانده شد. اكبر پس از اعلام مذهب خویش، در دربار خود تشریفاتى قایل شده بود بدین گونه كه به مناسبت نام وى كه جلال الدین محمد اكبر بود و مذهب وى كه (العیاذ بالله) او را هم طراز حق تعالى قرار مى ‏داد و طرف داران این مذهب، در حضور پادشاه به جاى سلام مى‏ گفتند: «الله اكبر» و دیگران پاسخ مى‏ دادند جل جلاله! ابو الفضل علامى از دانشمندان آن روزگار و مؤلف «آیین اكبرى» پا را از این حد فراتر گذاشت و گفت: شاه دین اكبر محمد آن كه از جاه و جلال گر نبودى كفر، مى‏ گفتم خداى دیگری است.[۳] بخش نامه و دستور العملى را كه محمد جلال الدین اكبر امر به اشاعه آن مذهب در هند كرد در كتاب «دبستان المذاهب» آمده است.[۴]

سر انجام آیین توحیدیه و موسس

مذهب او پس از مرگ وى دیرى نپائید و جانشین وى جهانگیر آن را از میان برداشت. آرامگاه او باغ و بناى مجللى در سكندرا، در فاصله هفت کیلومتری شهر اگره هند است، كه مشتمل بر سر در معظمى و باغى وسیع و رواقى به سبك ایرانى و مقبره‏ اى به سبك هندى كه اشعارى از شاعرى به نام عبد الحق قاسم شیرازى برگرد آن با خطى خوش نوشته شده است.[۵]

پانویس

  1. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 127 باویرایش محدود.
  2. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 126 با ویرایش محدود.
  3. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 126 با ویرایش محدود.
  4. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 127 با ویرایش محدود.
  5. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 127 با ویرایش محدود.