جعفریه (پیروان ابوالفضل جعفر بن حرب همدانی)
جعفريه پيروان ابو الفضل جعفر بن حرب همدانى هستند.
شرح حال
جعفر بن حرب، متکلم معتزلی قرن دوم و سوم بود. وی در طبقه هفتم معتزله و از رؤسای معتزلیان بغداد و از شاگردان عيسى بن صبيح مردار و ابو الهذيل علاف به شمار مى رفت و در سال 236 هجری قمری درگذشت. [۱] وی را از زمره عابدان و زاهدان معرفی کرده اند و دارای روابطی با واثق عباسی (م: 232هـ. ق) بوده است.[۲] [۳] [۴]
تاریخچه
نوشته اند که: جعفر بن حرب در بصره نزد ابوالهذیل علاف کلام معتزلی را آموخت و در بغداد به شاگردی ابوموسی مردار درآمد که به سبب زهدورزی اش به راهب المعتزله شهرت داشت. وی و جعفر بن مبشر، شاگرد دیگر ابوموسی... در دنیاگریزی از مردار پیروی می کردند.... از جمله شاگردان جعفر، ابوجعفر اسکافی، عیسی بن هیثم صوفی و ابومجالد بغدادی می باشند».[۵] شرح مناظره او با «زادان بخت» ثنوى كه ظاهرا مانوى يا زردشتى بوده، در كتاب «المنيه و الامل» آمده است.او مى گفت كه پاره اى از جزء مركب، غير از خود مركب است و نیز کسی را از کاری منع کردند، قادر بر انجام آن کار نیز هست كه ممنوع از كردن كارى است، ولى توانايى بر كار ديگر ندارد.عبد القاهر بغدادى بر كتابى كه «جعفر بن حرب» نوشته است رديه اى به نام «الحرب على ابن حرب» نوشته است.[۶]
آرای اعتقادی
صفات الهی رأی جعفر بن حرب در باره صفات الهی، همانند سایر معتزله است یعنی او نیز به عینیت صفات و ذات معتقد است و بر همین مبنا، منکر آن بود که خداوند از ازل سمیع و بصیر است، چرا که صفات سمع و بصر مستلزم وجود مسموع و مبصَر در ازلاست، امری که با حدوث جهان منافات دارد. [۷]
اختیار انسان' جعفر مانند سایر معتزله، مدافع اختیار انسان بوده و جبر را به شدت رد می کرد و معتقد بود که رای معتقدان به جبر از همه مذاهب و اسلامی و ادیان دیگر بدتر است. زیرا که همه فِرق فقط افعال نیک را به معبود خود نسبت میدهند و تنها اهل جبر هستند که از نسبت دادن افعال زشت به خداوند ابایی ندارند. [۸]
حسن و قبح عقلی عموم معتزله حسن و قبح عقلی را قبول دارند اما این پرسش وجود دارد که آیا خداوند بر ظلم قدرت دارد. بعضی نقل کرده اند که که جعفر بن حرب، مانند جعفر بن مبشّر و نیز ابوجعفر اسکافی، معتقد بود که خدا قدرت ظلم بر عقلا را ندارد، اما قادر است به کودکان و دیوانگان ظلم کند. [۹] [۱۰]
نظریه لطف لطف یعنی وجوب فراهم کردن شرایط عمل به طاعت و ترک معصیت بدون مجبور کردن انسان، بر خدا، جعفر بن حرب در ابتدا معتقد بود که اگر خدا لطف خود را شامل حال کافران کند، آنان با اختیار خود ایمان میآورند، هرچند ثواب ایمان شان هم وزن کسانی که بدون لطف ایمان آورده اند نمی شود اما وی بعداً از این عقیده برگشت و همراه اکثر معتزله شد که ایمان آوردن کافران را وابسته به لطف الاهی نمیشمردند. همچنین وی توفیق و تسدید را لطف خدا میدانسته، اما آنها را موجب اجبار انسان به طاعت خدا نمیشمرده است. [۱۱]
استطاعت(قدرت انجام فعل) معتقد بود که استطاعت برای افعال مباشری یعنی افعالی که توسط فاعل و بدون واسطه انجام می شود، قبل از انجام فعل ضروری است که البته حین انجام فعل نیازی به آن نیست. افعال متولده (افعالی که موجب تولد فعل دیگری می شود)نیز میتواند با استطاعتِ فعل اول انجام بگیرد. بنا بر این، استطاعت ممکن است در زمان انجام شدن فعل متولد از بین برود و فعل متولد میتواند بر اثر قدرتی که معدوم شده است، پدید بیاید.
امامت' جعفر بن حرب امامت را مانند جعفر بن مبشّر، از مصالح دین و شناخت آن را از مجرای عقل میدانسته است. این دو متکلم بر همین اساس، امامت مفضول بر فاضل را جایز می دانستند، چرا که امامت با این تعریف برای اجرای اموری چون اقامه حدود و قضاوت و جنگ و سایر مسائل اجتماع است. پس قرار گرفتن این کار برعهده مفضول با وجود فاضل، بدون اشکال است. [۱۲].
آرای تفسیری و فقهی
جعفر بن حرب در تفسیر و فقه نیز آرایی داشته است.[۱۳][۱۴] [۱۵] [۱۶] [۱۷] [۱۸]
پانویس
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 138
- ↑ زرکلی خیر الدین، الاعلام قاموس التراجم، ج2، ص123
- ↑ ذهبی محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج9، ص219
- ↑ مقریزی احمد بن علی، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، ج2، ص 346
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، ج10، ص 410
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 139
- ↑ ابنحزم ابو محمد علی بن احمد، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، بیروت، نشر محمد ابراهیم نصر و عبد الرحمن عمیره، سال 1405 قمری و 1985 میلادی ج ۲، ص ۳۰۹
- ↑ قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسة، قاهره، نشر عبد الکریم عثمان، سال 1408 قمری و 1988 میلادی، ج۱، ص ۷۷۷ـ ۷۷۸
- ↑ شهرستانی محمد بن عبد الکریم، الملل و النحل، بیروت، نشر سید محمد کیلانی، سال 1404 قمری و 1984 میلادی، ج ۱، ص ۵۸ ۵۹.
- ↑ جرجانی میر سید شریف، شرح المواقف، مصر، نشر محمد بدر الدین نعسانی حلبی، سال 1325 قمری و 1907 میلادی، چاپ افست قم، سال 1370 شمسی، ج ۸، ص ۳۸۱.
- ↑ اشعری علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن، سال 1400 قمری و 1980 شمسی، ج۱، ص ۲۴۶
- ↑ شهرستانی محمد بن عبد الکریم، الملل و النحل، بیروت، چاپ محمد سید کیلانی، سال 1404 قمری و سال 1986 میلادی، ج ۱، ص۱۶۰
- ↑ علی بن حسین علمالهدی، امالی السیدالمرتضی، ج۲، جزء۴، ص۱۵۶، چاپ احمد بن امین شنقیطی، قاهره ۱۳۲۵/۱۹۰۷، چاپ افست قم ۱۴۰۳.
- ↑ محمد بن حسن طوسی، العدة فی اصول الفقه، ج۲، ص۶۰۱، چاپ محمدرضا انصاری قمی، قم ۱۳۷۶ ش.
- ↑ طبرسی، تفسیر مجمعالبیان، اعراف: ۸۹، ۱۰۱، ذیل آلعمران: ۱۵۲، .
- ↑ علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ج۱، ص ۲۰۳، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰
- ↑ محمد بن محمد مفید، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، ج۱، ص ۱۰۲۱۰۳، چاپ مهدی محقق، تهران ۱۳۷۲ ش.
- ↑ عبدالرحیم بن محمد خیاط، الانتصار و الرد علیابن الراوندی الملحد، ج۱، ص ۱۵۳، چاپ محمد حجازی، قاهره) ۱۹۸۸